Friday, 11 March 2016

درتاریخ ادبیات غرب ؛درغیاب ما، چه گذشت ؟ / علیشاه سلطانی

ادبیات غرب گرچه با دوکتاب شعر حماسی هومر در یونان باستان در هشت قرن پیش از میلاد شروع شد ، آن ولی قدیمی ترین ادبیات جهان نیست . این ادبیات بعدها شامل ژانرهای- داستان ، درام ، شعر ، مقاله ، کمدی ، و اتوبیوگرافی شد . دورههای تاریخی ادبیات اروپا شمال – ادبیات یونان و رم باستان ، ادبیات سدههای میانه ، دوره رنسانس ، عصر روشنگری ، دوره رئالیسم ، سالهای ادبیات مدرن ، و ادبیات زمان حال است . غیر از ۷ دوره فوق ، سه مرحله و جریان جنبی ادبی دیگر نیز در جوار مراحل اصلی فوق وجود داشته – دوره باروک در پایان عصر رنسانس ، دوره رمانتیک در پایان عصر روشنگری ، و دهه های ادبیات سوسیالیسم رئالیستی ، در زمان سالهای میان دوره رئالیسم و عصر مدرن .
از جمله نویسندگان یونان باستان – هومر، آشیلوس ، سوفوکلس ، اریستوفانس ، و خانم سافو هستند . ادبیات رم باستان در قرن سوم پیش از میلاد با خلاقیت هنری – پلاتوس ، ورژیل ، هوراز ، اوید ، و اپیکور آغاز شد . کتاب دینی انجیل نخستین بار در سال ۱۸۰ بعد از میلاد از زبان آرامی به زبان لاتین ترجمه گردید .
سدههای میانه یا قرون وسطی را دوره ای هزارساله میان قرون ۱۴-۵ میلادی گمان میزنند . قهرمانان و شخصیت های ادبیات دوره سدههای میانه شامل – مجاهدین مذهبی ، عیاران ، شوالیه ها ، و مقدسین دین مسیح بودند . عصرنودر پایان قرن ۱۵ میلادی آغاز شد . در دوره رنسانس و نوزایی ، هومانیستها به کشف و تبلیغ مجدد فرهنگ دوره باستان پرداختند . آنان از قرون ۱۳ و ۱۴ میلادی شروع به فعالیت نمودند . در دوره رنسانس علاقه خاصی به طبیعت ، لذت جویی ، و زیبایی پرستی دوره باستان وجود داشت . در این دوره تقلید ادبی از – ورژیل و سیسرو دوباره تبلیغ شد . دانته و شکسپیر نیز از جمله نویسندگان آغازین این دوره بودند .
در قرن ۱۷ میلادی در کنار ادبیات رنسانس یک جنبش جدید ادبی فرهنگی بنام باروک به مخالفت با فرهنگ حاکم پرداخت . آنان به جای ارزشهای سکولار دوره باستان خواهان یک مذهب کاتولیک ترقیخواه و اصلاحگرا شدند . در دوره باروک شاهان و پدران مقدس اهمیت خاصی به شکوه و جلال و بریز و بپاش و اصراف کالاهای لوکس شکم سیرانه خود میدادند . در جنبش باروک ،فرانسویان و اسپانیایی ها بسیار فعال بودند .
در دوره روشنگری سرانجام عقلگرایی حاکم شد . با کمک کانت بجای اتوریته های پیشین ، سازمانهای خردگرایی فعال شدند و عقل جای یقین های پیشین و دادههای پذیزفته شده الهی را گرفت . جنبش روشنگری یک حرکت عظیم اصلاحی یا انقلابی ، فرهنگی ، سیاسی ، و اجتماعی بود . در عصر روشنگری دیگر ادبیات تنها وسیله برای سرگرمی طبقات مرفه نبود بلکه وظایفی انسانی ، اخلاقی ، و شناختی را بعهده گرفت . در این دوره معرفی ایده آل ها نیزازجمله وظایف ادبیات گردید . از جمله ژانرهای ادبی عصر روشنگری ، رونق رمان سفرنامه ای و رمان مکاتبه ای بود . قرن ۱۷ را میتوان قرن ادبیات و فرهنگ کلاسیک نیز نامید چون آنان بازگشت به دوره باستان را دوباره توصیه میکردند .
سرانجام با کمک روسو و شعار “بازگشت به طبیعت” و در مخالفت با عقلگرایی مکانیکی، جنبشی ظاهر شد که دنبال احساسات و عواطف رمانتیک بود . رمانتیک ها در ادبیات نه تنها جهان درون بلکه جهان بیرون را نیز مورد توجه قرار دادند . موضوعات طبیعی وتاریخی مورد توجه ادبیات رمانتیک قرار گرفتند . خلق و منیت فردی نیز مورد توجه قرار گرفت . رمانتیک ها خودرا نیرویی ملی و ضد ناپلئون وضد انقلاب فرانسه میدانستند و در تاریخ سدههای میانه دنبال قهرمان ملی می گشتند . همه رمانتیکها محافظه کار یا سنت گرا نبودند بلکه نویسندگانی مانند ویکتور هوگو مبلغ عدالت اجتماعی شدند . در این دوره مترجمین ،آثار شکسپیر را به زبانهای دیگراروپایی ترجمه نمودند . سرانجام آنطور که رمانتیک، عصر روشنگری را کنار زد ، ادبیات رئالیسم، دوره رمانتیک را در قرن ۱۹ منحل نمود .
جنبش ادبیات رئالیستی از سال ۱۸۳۰ با کمک نویسندگانی مانند – بالزاک ، فلوبر، دیکنز، و تولستوی شروع شد . در ادبیات رئالیستی بجای نظر و علاقه به دوردستها و عجایب و جادو و جنبل انسان خیالپرداز، واقعیات روزمزه انسان اهل کار، موضوعات اطراف و معمولی مطرح شدند . مهمترین ژانر ادبی دوره رئالیسم رمان بود . رمان رئالیستی شامل رمان اجتماعی بود که خود شامل رمان خانوادگی ، رمان عشقی ، و رمان زناشویی نیز بود . انتقاد از شرایط سیاسی و اجتماعی موجب شد که ادبیات رئالیستی را ادبیات ضد بورژوایی ، مردمی و انتقادی بحساب آورند . مهمترین مکان رمان رئالیستی غرب،شهرهای بزرگ مانند پاریس ، لندن ، برلین ، پتروگراد ، و غیره بودند . بین سبک رئالیستی و دوره رئالیسم فرق است ؛ سبک رئالیستی گاهی در دورههای پیش از رئالیسم نیز گاهی وجود داشت مانند رمان ” دکامرون ” از قرن ۱۴ میلادی ، و تمام نویسندگان دوره رئالیسم ، رئالیستی نبودند مثلا نویسندگانی مانند یوسف کنراد یا کپلینگ در انگلیس .
بعد از دوره رئالیسم ، دوره مدرن در ادبیات غرب شروع شد که زمان آزمایش و تجربیات ادبی مدرن نیز بود .ادبیات مدرن اروپا در میانه قرن ۱۹ در فرانسه با کمک اشعار بودلر شروع شد . مدرن گرایان ادبی مانند رئالیستها و رمانتیکها به طرح زشتی ها نیز در جامعه می پرداختند . نویسندگان مکتب مدرن خواهان انقلاب ادبی بودند . از جمله نویسندگان ادبیات مدرن – برشت ، ایبسن ، چخوف ، لورکا ، و بکت هستند . بعضی دیگر مانند کافکا و ویرجینیا ولف بجای داستان ، افکار و احساسات را در ادبیات مطرح نمودند . معمولا یک دوره تاریخی یا ادبی ممکن است حدود صد سال طول بکشد ، ولی ادبیات مدرن قرن بیست اروپا دهها سال است که خستگی خودرا نشان داده . ادبیات مدرن رسما از میانه قرن بیست به پایان رسید . ادبیات بعد از مدرن را ادبیات پسا مدرن یا ادبیات مدرن مرحله دوم مینامند . ادبیات بعد از مدرن را ادبیات زمان حال می نامند . در ادبیات زمان حال غیر از ادبیات امریکا ، ادبیات کشورهای جهان سوم نیز طرفداران بیشماری دارد .
تماس -
Falsaf@web.de


0 comments:

Post a Comment