Tuesday 15 March 2016

امریکا یکی ازبنیاد گرا ترین کشورهای دنیا است



Posted on مارس 14, 2016 in اخبار ایران و جهان, بولتن, سرتیتر
مصاحبه ای با چامسکی- برگردان: عاطفه اولیایی
منتشر شده در انسان شناسی و فرهنگ

noam_chomsky_2016_ok

در مصاحبه ای با «وایر» در باره ی وجه به غایت مسیحی و بنیاد گرا جامعه ی آمریکا و تأثیرنتیجه ی انتخاباتی که در پیش است بر دنیا،‌ نوآم چامسکی ۸۷ ساله،‌ مشهورترین کنشگر عصر ما اظهار داشت که آمریکا کشوری بسیار بنیاد گرا، مسیحی و یکی از افراطی ترین جوامع دنیاست، و از «همان ابتدا چنین بوده است»

کشورهای زیادی نیستند که دو سوم جمعیتش در انتظار ظهور دوم مسیح باشد، نیم آن فکرکند قبل از مرگ ‌شاهد آن خواهند بود و شاید یک سوم جمعیتش فکر کند جهان ۱۰۰۰۰ سال پیش، درست به مانند شکل فعلیش آفریده شده است. چنین افکار با وجود غریب بودن، از مدت ها قبل در آمریکا پذیرفته شده اند.»

و در باره ی انتخابات اخیر: «مسیحیان سنت گرا» تبدیل به نیرویی سیاسی شده و توانسته اند راست مذهبی را به پشتیبانی از دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواهان بسیج کند. از طرفی، برنی سندرز دمکرات، با طرح موضوع عدم تساوی درآمد، حمایتی قابل ملاحظه کسب کرده و توانست با جمع آوری ۳۳ میلیون دلار برای تأمین فعالیت های انتخاباتیش، رکورد بشکند و از طرف دیگر دونالد ترامپ، در راه کسب نامزدی حزب جمهوری خواه برای انتخابات ۲۰۱۶ آمریکاست. این تضاد به نظر چامسکی، نمایانگر «روندی است که در اروپا نیز دیده می شود: تقریبا همه جا، تأثیر برنامه های نئولیبرال نسل گذشته، محدود ساختن قابل توجه مشارکت دمکراتیک مردم، تحمیل رکود و سقوط بر اکثریت، و تمرکز شدید ثروت در دست اقلیتی کوچک بوده است که البته به نوبه ی خود بر سیستم سیاسی و نحوه ی عملکرد آن نیز تأثیر گذاشته است.» در اروپا احزاب کم و بیش سنتی سوسیال دمکرات و یا دمکرات مسیحی در حال زوالند و فعالیت سیاسی در دو قطب راست و چپ شدید ترشده است. چنین روندی در آمریکا نیز رخ داده است.»

خشم روز افزون و تنفر از نهاد ها در جامعه آشکار است. «مردم حق دارند این چنین عصبانی باشند، ببینید چه بر سرشان آمده! مطالعات نشان داده اند که نرخ مرگ بین مردان سفید پوست ۴۵-۵۵ ساله ی کمتر تحصیل کرده، افزایش یافته است. این امر در کشور های پیشرفته نباید رخ دهد.» …« این بازتاب افسردگی و استیصال مردمی است که همه چیزشان را از دست داده و امیدی به آینده ندارند؛ و لااقل خشم خود را نشان می دهند.» سیاست تبلیغاتی آمریکا، انگلیس واروپای قاره ای، انحراف خشم مردم به سوی مصیبت زدگانی است بیچاره تر از آن ها یعنی « مهاجرین، کمک گیرندگان از دولت، اتحادیه های کارگری و …»

پدیده ی ترامپ

لیکن هدف این خشم کسانی که واقعا مستحق آنند، یعنی قدرت طلبان بخش خصوصی و یا نهاد های عظیم مالی که از جانب مالیات دهندگان تأمین می شوند، نیست. آنچه در گفتار های تنفر آمیز ترامپ مردم را جذب می کند چنین شعارهای تبلیغاتی است: «نه، قدرتمندان مسأله ی ما نیستند ، مشگل ناشی از کسانی است که حتی از شما محروم ترند یعنی مادران وکودکانی که از دولت کمک خرجی خوراک می گیرند، و یا برخی مهاجرین فراری از ویرانی وارده بر آمریکای لاتین توسط آمریکا، … .»

داده ها به اندازه ی کافی مطمئن نیستند ولی به نظر می رسد طرفداران ترامپ مردان کارگر قشر پایینی طبقه ی متوسط، کارمندان بیکار شده،‌ خرده سرمایه گذاران از بازار خارج شده و رانده شدگان از سیستم اند. ریشه ی هر دو قطب مخالفت ( ترامپ وسندرز) یکی است لیکن به جهاتی متفاوت نشانه می روند.»

به نظر چامسکی، گروه دیگری که ترامپ ، با شعار « دارند آمریکا را اشغال می کنند » ‌سعی در جذبشان دارد « بوم گرایان » است. فاعل سوم شخص جمع این شعار، همان اقلیت ها، مهاجرین و غیره هستند. « کشور آنگلو ساکسون های خوب از دست رفته است!» چامسکی معتقد است که « این گفتمان آمریکا را احتمالا وحشت زده ترین کشور جهان کرده است، آمریکا که امن ترین کشور جهان بود حالا در پنجه ی ترس گرفتار آمده: ترس از داعش در آمریکا بیشتر از ترکیه است، و این امر،‌ فرهنگ مسلح شدن را تشدید کرده است.» حتی نهاد های جمهوری خواه ( از بانک ها گرفته تا مدیران شرکت های عظیم) از کنار زدن کاندیدایی مانند ترامپ عاجزند، البته توانستند مایک هاکبی و یا ریک سنتوروم را با آگهی های سیاسی «پایمال» کند. « این اولین انتخاباتی است که توانایی چنین کاری را ندارد، و از این امر به حد جنون عصبانی اند.» به نظر چامسکی، احساسات شدید ضد واشنگتن باید تبدیل به ضدیت با شرکت های عظیم شود. « به زودی خواهید دید که دادگاه عالی آخرین آثار اتحادیه و برنامه های خدمات عمومی را نیز از بین خواهد برد.»

سندرز، یک نیودیلی

به نظر چامسکی ، علیرغم آن که سندرز خود را سوسیالیست می نامد، عمدتا از جانب نیرو های مترقی سنتی حمایت می شود: سندرز دمکراتی نیو دیلی است که در طیف سیاسی آمریکای امروزی، چپ افراطی ارزیابی می شود همان طور که آیزنهاور،‌ که برنامه ی نیو دیل را به مثابه پاسخی به رکود دهه ی ۱۹۳۰ ارايه کرده بود، امروزه چپی رادیکال به نظر می رسد. فرق سندرز با دیگران در این است که وی هنوز به برنامه ی نیو دیل معتقد است. چامسکی اهمیت سندرز را در طرح مسایل عاجل اقتصادی می داند و معتقد است حتی چنانچه به ریاست جمهوری برگزیده شود، کاری از پیش نخواهد برد زیرا که از حمایت کنگره برخوردار نخواهد شد. وی اضافه می کند که در سطح جهانی برنامه های نئو لیبرال، سیاست را به طرف راست کشانده است و این امر در اروپا نیز صادق است. « دمکرات های امروزه، مانند کلینتون، همان جمهوری خواهان میانه روی قدیمی هستند، و جمهوری خواهان امروز از طیف سیاسی آن دوره جایی ندارند.»

چامسکی معتقد است برخورد آمریکاییان در مورد برنامه های رفاه اجتماعی از زاویه ی نژاد پرستانه است.

اوباما، هدف تبعیض نژاد پرستانه

حتی محافظه کاران،‌ مدافع تخصیص بودجه برای آموزش و بهداشت اند ولی با برنامه های رفاه اجتماعی ملعون «نژاد پرستی ریگانی» مخالفت می کنند. کمک های خارجی مورد جالب دیگری را مطرح می کند. « وقتی نظر مردم را راجع به کمک های خارجی جویا می شوید، بدون تخمینی دقیق، پاسخ می دهند که بیش از اندازه بالاست و وقتی میزان قابل قبول را می پرسید، رقمی بسیار بالاتر از میزان واقعی اش تحویلتان می دهند!»

چامسکی سیستم بهداشت آمریکا را نتیجه ی سیاست های نيولیبرالی و «فاجعه ای بین المللی» می داند واظهار می دارد انگلیس هم، با وجود برخورداری از بهترین سیستم های بهداشتی جهان، دچارچنین روند فاجعه باری شده است. سیستم بهداشت آمریکا ، به طور سرانه، تقریبا دو برابرسیستم کشور های قابل مقایسه، خرج بر می دارد و بد ترین راندمان ها را دارد، دلیلش هم به طور آشکارا در خصوصی شدن و بوروکراسی عظیمیش است. کمپانی ها نه به بهداشت و سلامت بلکه به منافع خود می اندیشند. با پیشنهاد اوباما، که پیشرفتی بسیار اندک در مقاسیه با فاجعه ی سیستم بهداشتی بود، به علت تبلیغات علیه دخالت دولت، مخالفت شد. جالب است که به آن نام «اوباما کر » دادند! چرا؟ مگر مدیکر را که توسط جانسون پیشهناد شده بود «جانسون کر» می خواندند؟ این بازتاب نژاد پرستی تمام عیار است. بسیاری از ابراز تنفر های باور نکردنی علیه اوباما ناشی از نژاد پرستی شدید علیه وی است. هنوز بسیاری از جمهوری خواهان فکر می کنند وی آمریکایی نیست، اهل کنیا و یا مسلمان است. درواقع، آمار گیری اخیر نشان داده است که یک چهارم جمهوری خواهان معتقدند که وی همان ضد مسیح و بخشی از داستان روز محشر، ظهور دوم و جنگ مسیح و صعود ارواح نجات یافتگان به بهشت در همین دوران ماست. این عقاید طرفدارانی بسیار در آمریکا دارد… و این است وضعیت پایه های حزب جمهوری خواه.»

0 comments:

Post a Comment