Monday 28 October 2019

استبداد وسنت گرایی ؛ دومانع عمده درسرراه روشنفکری وروشنفکران ، درکشورهای مسلمان


بخش نخست
ابراهیم ورسجی
هفتم ماه عقرب 1398
ازاین نگاه که ، در پیش نویس مقا له، درباره استبداد وسنت گرایی ، به حیث ما نع های روشنفکری وروشنفکران درکشورهای مسلمان ومقا یسه کوتاه استبداد وسنت گرا یی جاری درکشورهای مسلمان واستبداد وسنت گرا یی درامپراتوریی مقد س روم وبراندازیی دومی توسط رنسا نس / نوزا یی ، نهضت اصلاح مذهبی ورونق گرفتن جا معه ای مد نی وحزب های سیاسی ودموکراسی درغرب وبرعکس رونق نگرفتن رنسا نس در محیط علمی- فرهنگی جا معه های مسلمان درجهت تقویت روشنفکری وروشنفکران وادامه استبداد به کمک سنت وخرافات درآن ها اشاره کرده بودم. دراین بخش ،بیشتر به استبداد وسنت گرایی وسرسختی وگردن کلفتی آن ها وادامه شان به کمک خرا فات برای سواری گیری از عوام یا مردم وحما یت استعمار نو وکمک شان به عقب ما ند گی فرهنگی- علمی- اقتصاد یی مسلمان ها وایجاد فرهنگ خشونت وتروریسم مذ هبی دربسیاری کشورهای مسلمان می پردازم. نا گفته نما ند که ، استبداد وسنت گرا یی درتاریخ مسلمان ها بطورنا روا با د ین اسلام وسنت پیامبردرآمیخته شده اند. آمیزشی نا میمونی که باعث دوپرسمان زیرشده است:نخست، اسلام را حا می استبداد معرفی کرده است. دوم، سنت رایج را نا درست سنت، یا گفتارورفتارپیامبر معرفی کرده است. درحالیکه نه اسلام حامی استبداد می با شد ونه سنت محمد ص. معلوم است که ،قرآن برعدالت وشورا تا کید کرده است. دواصلی که به هیچ صورت استبداد را برنتا فته ومویید نظام جمهوریی دموکراتیک دراد بیات سیاسی کنونی جهان می باشد. شا یان یاد آوری می دانم که ، شعارهای مخالفان نظام شاهی ایران هم که با فریب کاریی خمینی به استبداد آخوندی انجامید ،بیشترآزادی خوا هی ، جمهوری و دموکراسی خواهی بود.
بطورنمونه ، درروز همه پرسی برای نظام جمهوری اسلامی ایران درتهران بودم وشنیدم که مهند س بازرگان رئیس دولت موقت از جمهوریی دموکراتیک اسلامی وآیت الله خمینی از جمهوریی اسلامی دفاع کرد. درحا لیکه ، درآن وقت هم نظر بازرگان هم نظر خمینی را قا بل تا یید می دا نستم ، بهتراست یاد آورشوم که اولی درسخن خود راست ومتعهد ودومی درسخن خود راست نما ند. ازاین رو ، سال ها بعد، آیت الله منتظری ، ارا یه کننده نظریه ای ولایت فقیه درنظر خود بازنگری وگفت که:" جمهوری اسلامی ایران نه جمهوری است ونه اسلامی"! ازاین رو، توسط خمینی ازمعاونیت ولی فقیه برکنار وتوسط ملا خا منه ای زندا نی خانگی شد ودرهما نجا مرد. روحش شاد ویاد ش گرامی باد! به این خاطرکه ،هم به اشتباه خود پی برد هم ازمردم ایران عذرخواهی کرد هم تا پسین روززند گی مدافع نظامی شورایی- قرآنی ماند. همچنان،مشت سخت دردهن فقه یا اید ئولوژیی سیاسی حکومت شیخی- آیت اللهی کوبید وبر گفته ای غزالی مهر تا یید گذاشت که گفته بود:" فقه تنها بد رد سلطان می خورد"! وشیوه کاریی ولایت فقهی خمینی وخا منه ای هم برگفته ای غزالی مهر تا یید ثبت کرد.
بنا برآن ، بهترمی دانم که درباره استبداد وسنت ، یا دومانع عمده درسرراه روشنفکری وروشنفکران وتنا قض آن ها با اسلام وسنت ابرازنظرنما یم. برای معرفی بهتراستبداد ومستبد ، ایجاب رفتن به سراغ تاریخ را می کند وتاریخ هم به تاریخ سده های نخست ، سده های میا نه ، عصرنو یا سده های نو ودوره کنونی تقسیم می شود. سنت هم سرنوشت مشترک با سده های نخست ومیا نه دارد. نا گفته نما ند که سنت نه سنت د ینی بلکه وضع اجتماعی- سیاسی - اقتصادی- فرهنگی – د ینی جا معه های پیشا صنعتی می باشد که د ین یک عامل یا برگه ای آن می باشد. معلوم است که ،اروپا با رنسانس وانقلاب صنعتی ونهضت اصلاح مذ هبی ونهضت روشنگری وانقلاب های انگلیس وفرانسه ،جا معه ای سنتی را پشت سر گذا شت وامریکا هم که ادامه ای آن می باشد. برخلاف ، مسلمان ها به کمک استبداد وسنت گرایی در سده های میا نه یا حا لت سنتی با قی ما ند ند. ازاین رو، هم استبداد هم سنت هم مستبد هم سنت گرا برا دران دوقلو یا همزاد می با شند. برا درانیکه دستاورد شان برای مسلمان ها ، ادامه حکومت های مستبد ، بنیاد گرایی وتروریسم مذ هبی وعقب ماند گی علمی- فرهنگی- اقتصادی - سیاسی نه تنها درمقا یسه با غرب ، بلکه درمقا یسه با هند وامریکای لاتینِ کلیسای کا تولیک زده می باشد.
نا گفته نما ند که، تعریف استبداد ومستبد وحکومت استبدادی درمقا یسه با تعریف سنت دشواریی کمتری دارد. به این خاطرکه ، حکومت استبدادی به آسا نی قا بل شناخت همگانی وتعریف وسرزنش می باشد. برخلاف ،سخن گفتن ازسنت وسنت گرایی درجامعه مسلمان ها خواه ونا خواه پای سنت پیا مبررا به میان میاورد وتیغ سنت گرا یان کم خرد وجزم اند یش را تیزمی نما ید تا برخلاف قرآن تکفییرگری کنند. اینجا ست که ، هم استبداد هم سنت با ید با ذهن خرد ورز ومدرن تعریف شوند تا جزم اند یشان کم دانش ودارای نگرش ما قبل تاریخی یا سده های میا نه ای خلع سلاح کرده شوند. ازاین نگاه که ، سنت ابزار مستبد برای ادامه استبداد درجامعه های مسلمان بود ومی باشد، به تعریف امروزین هردو ی پردازم. دراین بخش ، بهترمی دانم که پیش ازتعریف استبداد وسنت ، نگاه کارل یاسپرس درباره تمدن های قد یم وکانون های آن ها ودوران پیشروی ودوران توقف شان را بازتاب دهم.
دراین راستا ،... کارل یا سپرس ازعصرمحوریی بشریت سخن می گوید که ازقرن هشتم تا پنجم پیش ازمیلاد را دربرمی گیرد. درآن دوران ، شا هد تو لد چهارکا نون هستیم: یونان پیش ازسقراط ، هند اوپا نشاد ها وآئین بودا، چین کنفوسیوس ولائوتسو، وایران زرتشت. براساس این چهارکا نون موسس است که تمدن های بزرگ سیاره بنا شده اند ، واین تا دوران انقلاب صنعتی ادامه یافته است. به علاوه وشگفتا که ، دراین تمدن ها ازقرن هفدهم وهجدهم مسیحی خلاقیت متوقف می شود. حال آنکه درغرب این دوقرن دوره استصال اند. زیراکه ، ابتدا عصرروش وسپس قرن روشنگری می آید (1). جالب این است که ، یا سپرس درکانون های تمد نی- تاریخی یادی ازاسلام نکرده است. اگرعربستان زاد گاه اسلام را سنجه بگیرم ، حق با یا سپرس می باشد. زیراکه ، با بازد ید ازعربستان ، چیزی ازتمدن نیا فتم. مثلا، بدون درآمد نا شی اززایران مسلمان ونفت ،عربستان درپیش از تمدن وتاریخ جای می گیرد. بهر حال ، نقش اسلام درایران ومصر وهند کنونی نبا ید فراموش شود. اینجا ست که ، استبداد وسنت به حیث عا مل های عقب ما ند گی مسلمان ها با ید هم تعریف هم سرزنش شوند.
بنا برآن ، استبداد را هم ازنگاه دانشمندان وروشنفکران د ینی هم ازنگاه دانشمندان علوم انسا نی نو تعریف وبه سراغ سنت هم می روم تا ادای مطلب بکنم. در زمینه ،شا یان ذ کر است که ، درتاریخ سیاسی نا شاد مسلمان ها ، هم استبداد خلافتی هم استبداد فقهی هم استبداد در ظاهر نو گرا ی شاهی - نظامی بظاهر ملی گرا داریم. تبصره درباره استبداد خلا فتی را در کنار بحث درباره سنت درنوشته ای پیگری می کنم. ازاین رو ،دراین بخش نوشته ، بد و خلافت استبداد یی فقهی عثمانی وصفوی می پردازم واز عثما نی شروع می کنم. تاریخ نشان می دهد که خلافت یا امپراتوریی عثمانی در سال 1299 ترسایی ظهور وبکار آغازکرده است. برای اینکه نوشته درازنشود، بتاریخ درمیا نی عثما نی وخود سری وبی کفا یتی خلیفه ها یا سلطان های عثما نی تمرکزمی کنم. به گوا هی تاریخ ، ...امپراتوریی عثما نی برای مقا بله با دشمنان زیادی که دربرابرش صف آرایی کرده بود ند، درجهت حفظ وتداوم توسعه خویش به یک رهبریی توا نا وکارآمد نیازداشت. درحالیکه ازسال 1566 به بعد ، 13 سلطا نی که یکی بعد ازدیگری براریکه قدرت تکیه زده بود ند، درنهایت بی کفا یتی حکومت کرده بود ند. اما نبا ید وجود دشمنان خارجی وعدم کفا یت سلاطین عثما نی را تنها عوامل سقوط این امپراتوریی عظیم دا نست، بلکه مانند امپراتوریی مینگ درچین ،دراینجا نیز عوامل دیگری همچون :تمرکز،استبداد انعطاف نا پذ یر، مخا لفت بی امان وتعصب آمیزوخشک باهرگونه ابتکارونو آوری ومقا بله با فعالیت های تجاری ، صد مات زیادی را برامپراتوریی عثما نی وارد نمود. یک سلطان ابله به قد ری اختیارات تا مه ومستبدا نه داشت که می توانست یک شبه تمام امپراتوری را فلج سازد. درحالیکه ، یک پاپ درامپراتوریی مقد س روم قادرنبود این کاررا درمورد تمام قاره اروپا انجام دهد (2).
درادامه ای با زتا ب نا توانی وخود کامگی خلیفه ها یا سلطان های سنی ای عثما نی ، ازتوحش سلطنت شیعه صفوی پرده برداری می کنم. درزمینه ، ...ادوارد براون شرق شنا س انگلیسی درکتاب " تاریخ اد بیات ایران از عهد صفویه تا زمان حاضر " صفحه 65 می نویسد: گمان ندارم ازعهد نیرون تا کنون چنین ظالمی به وجود آمده با شد. مثلا ، شاه اسما عیل صفوی پد رمخا لفان سنی خود را ازخاک درمی آورد ومی سوزا ند (3). ترسناک اینکه ، مقوله پدرت را درمی آورم ، هنوز هم برای تهد ید مخالفان درزبان عامیا نه ای ایرا نی ها کاربرد گسترده دارد. جالب این است که ،سلطنت عثمانی وسلطنت مغل های فارسی زبان هند درمقا یسه با سلطنت صفوی ها مهربان تر وانسا نی تربود ند. بهر حال ، بعد از بازتاب کارنا مه ای ترسناک حکومت وحشی صفوی ومرده ازقبر بیرون کردن اسما عیل صفوی پا یه گذار این سلسله وحشی در فارس دیروزویا ایران امروز،تعریف مستکبر ازنظر دکترمحمد البهی شیخ ازهررا بازتاب می دهم. ازد ید گاه محمد البهی ، ...خصیصه اصلی مستکبران ، مقا بله با ایمان وحقیقت وعدا لت است...دعوت الهی درپی آن است تا نفوذ وتسلط آنان را برجامعه ازبین ببرد وعد ل را گسترش بدهد وشخصیت هرفرد را درجامعه تحقق بخشد ، تاهیچ کس نتوا ند به وا سطه ای نسب وثروت ومقام ، برد یگری فخروتکبرکند ومعیاروامتیاز وارزیا بی افراد فقط براساس کردارصالح درجهت تعا لی جا معه وافراد با شد.
هرجا معه ای به حکم تما یلات وطبیعت های مختلف انسان ،بد و مجموعه تقسیم می شود. گروهی که فشارونفوذ خو یش را بر عده ای دیگرتحمیل می کنند وگروهی که این فشاررا می پذ یرند وتحت تا ثیر آن قرارمی گیرند. فرق بین یک جا معه وجا معه ای د یگر، درحد ود وسعت ودایره ای گروهی که انفعال پذ یر است ودرعدم گسترش گروهی که بزور متو سل می گرد د، خلا صه می شود. اختلاف فردی دراستعداد های بشری ، وقدرت تحمل وپذ یرفتن مسئو لیت ها وبا الآخره درتحقق اهداف....ازتسا وی افراد یک جا معه درایجاد اثرویا تا ثیر پذ یری ما نع می شود، شعاربرا بری که درهراجتما عی برافراشته شود ، پیش ازهرچیزبه معنای برا بری درارزش انسا نی وکرا مت بشری است به ترتیبی که قوی ، ضعیف را به ذلت نکشد وهیچ امتیازی بین افراد بشردرعقوبت نباشد وجزخصا یص ومعیارهای الهی واخلاق انسا نی، هیچ معیارد یگری برای ارزیا بی عمل انسان درنظرگرفته نشود (4). درادا مه ای بازتاب تعریف دکتر محمد البهی ازخصیصه مستکبران که همان مستبدان می باشند، تعریف استبداد از نگاه روشنفکران ونواند یشان دینی ایرا نی را بازتاب می دهم. روشنفکرانی که علیه استبداد شاه مبارزه کرد ند وبخاطر خرا فات زد گی عوام گرفتاراستبداد شیخ شد ند.
پیش از بازتاب برداشت روشنفکران ایرانی ازاستبداد ، بهتراست یاد آورشوم که درباره استبداد آسیای یا شرقی ، برخی دانشمندان اروپا یی ازجمله کارل مارکس نظر داده بود ند. استبدادی که درآن تنها شاه وشیخ توجیه گراو آزاد ومردم برده یا رعیت می باشند. ازاین نگاه که مسلمان ها بیشتردرآسیا وافریقا زند گی می کنند وگرفتاراستبداد شرقی- آسیا یی می باشند ، بازتاب نگاه روشنفکران ایرانی درواقع کمک به تعریف وشناخت بهتر استبداد آسیای می کند. استبدادی که فقر وبد بختی آفریده وتروریسم مذ هبی را هم ازشکم پوسیده ای سنت گرایی بیرون و بهانه ای مداخله به استعمارگران نو درامورکشورهای مسلمان داده است! اینجا ست که ، تعریف روشنفکران مسلمان به خصوص ایرانی که ازاستبداد شاه به استبداد شیخ رسیده اند ، اهمیت بیشتری پیدا می کند. روشنفکران ایرانی: ویژگی های استبداد آسیای عبارت اند از: ما لکیت دو لت برزمین ،فقدان محد و د یت های ( حدود) قضا یی ، جای گرفتن مذ هب به جای قانون ،فقدان اشرافیت موروثی ، اجتما عات روستا یی منفرد ومنزوی ، برا بری برده وارهمگا نی ، غلبه زرا عت بر صنعت ، بیگاریی همگا نی درامورآب رسا نی وآبیاری ، خشک ونیمه خشک بود ن اقلیم ، عدم تحرک یا ایستا یی تاریخی...اجتما عات ایلی بنا به ما هیت سازمان اجتما عی (نظامی) خود ،درصورت تصرف قد رت ، میل به عدم تمرکزآن درنظام سیاسی نداشتند (5). دروا قع ، همین نبود میل به عدم تمرکز قدرت درجا معه های مسلمان وکمک گرفتن تمرکز خواهان ازسنت وضع فاجعه بارکنونی مسلمان ها را رقم زده است.
درحالیکه مستبدان مسلمان ها را دربرهه های پست تمدن نگهدا شته اند وقا بل سرزنش می باشند ، لازم است با تا کید یاد آورشوم که مسلمان ها خود شان هم درما ندن دربرهه پست تمدن همکار مستبدان بود ند ومی باشند. بنا برآن ، ایجاب می کند که د ید گاه دانشمندان علوم انسانی را درزمینه بازتاب دهم. دراین را راستا...صاحب نظران عقیده دارند که درمراحل پست ترتمدن، استبداد برجوامع بشری سلطه دارد ودموکراسی نمی تواند موجود یت پیدا کند مگرآنکه بشرمتعاقبا به مرحله ای پیشرفته ای ازحیات اجتماعی نا یل آمده با شد. آزادی ها وامتیازات اجتماعی ،وازآن جمله امتیازسهیم بودن دراداره امورهمگا نی درابتدا منحصربه عده ای انگشت شماراست. ازمنه ای اخیررا این صفت مشخص می کند که امتیازات یاد شده تد ریجا بصورت دایره بیش ازپیش فراخترشونده گسترش یافته اند. این همان چیزیست که ما به عنوان عصر"مردم سالاری" دموکراسی می شنا سیم (6). عصری که مسلمان ها درپسین سال دهه ای دوم قرن بیست ویکم انتظار آن را می کشند! به سخن د یگر، مسلمان ها را استبداد وسنت گرایی چنان درمانده کرده اند که درپسین سال دهه دوم قرن بیست و یکم منتظردموکراسی بما نند ومستبدان شاهی وشیخی وتروریستان دست پرورده شان دموکراسی وحقوق بشر وآزاد یی بیان ورسا نه ها را غربی وکفر معرفی نما یند وبا ید چنین کنند. به این خاطرکه ، استبداد وسنت گرا یی پست ترشان ساخه است وخود شان هم پذ یرفته اند که مستبد بالا دست و آن ها توده های شا یسته ای پستی می باشند!
ازاین رو ، درپسین بخش نوشته ، بهترمی دانم که نگاه یک مردم شنا س وجا معه شنا س را با زتاب دهم. مثلا، ...دانشمند مردم شنا س وجامعه شنا س انگلیسی ، " فریزر " عقیده دارد که حفظ نظم واقتدار دولت تا حد ودی زیا دی مرهون افکار خرافه آلود توده ها ست ، واین به نظروی وسیله ای " بد " برای رسیدن به یک هد ف " خوب " است. فریزر ازبین این افکارخرا فی توجه ما را به باوری جلب می کند که دربین مردم رواج فراوان دارد وطبق آن گو یا رهبران آن ها درمقا یسه با خود شان به مرتبه ای والاتری ازبشریت قراردا رند (7). جا لب این است که ، مستبدان وسنت گرا یان بیشترازهربخشی عقب ما نده ای جهان ، این ذهنیت خرافی وتاریخ زده را درذهن ومغزمسلمان ها تلقین وزرق کرده اند تا ازآن ها سواری بگیرند وبسیارخوب هم تا کنون سواری گرفته اند. سواری گیریی که هم با بهره برداریی ناروا ازد ین وسنت ادامه یافته هم روشنفکری وروشنفکران را تکفیر ومنزوی ساخته است! ادام دارد.
پا نویس ها:
1-زیرآسمان های جهان: گفت وگوی داریوش شایگان با رامین جهانبگلو ص86
2-ظهور وافول قد رت های بزرگ ،چاپ نخست، نوشته پل کندی ، ترجمه :محمود ریاضی ص37
3-تاریخ اد بیات ایران ازعهد صفویه تا کنون ، ادوارد برون ص 65
4-مفاهیم عقید تی واخلاقی قرآن،نویسنده ،دکترمحمد بهی ، مترجم :سید محمد صادقی ،ص ص 122 و123
5-جامعه ای مد نی وایران امروز،ازجمعی ازنویسند گان: سروش ، بشیریه، غنی نژاد ، عزت الله سحا بی ...ص 2 وص 21
6-احزاب سیاسی- رابرت میشل با مقد مه مارتین لپسیت ،ترجمه: حسن پویان ، ص 99
7-همان ص ص139و140

Wednesday 23 October 2019

قبیله گرا یی وبا ند بازی ، جنازه ای دموکراسی را ازافغانستان تا اسرائیل ، برداشته است

ابراهیم ورسجی
دوم ماه عقرب 1398
درافغانستان ،25 سال می شود که مردم با قبیله گرای وتروریسم قبا یلی مواجه می باشند. ازآغاز سال 2002 تا کنون ، مردم افغانستان سرگرم یک حکومت پو شا لی دست ساخت امریکا وانگلیس با وعده های دروغین دموکراسی ومواجه با تروریسم قبیلگی زیر حما یت پاکستان می باشند. درعراق ،جورج بوش پا یه گذار دموکراسی قبیله زده ای افغانی ، با براندازیی حکومت صدام حسین به بها نه ای دروغین را بطه صدام با القاعده ،هم این کشوررا دراختیارشیعه های طالب اند یش عراقی یا شاخه سپاه قد س ایران برای جنگ های مذهبی سپرد هم ادعای دموکراسی نما یی درآن کرد. درلبنان ،ازپیش ، یک نیمه دموکراسی قبیلگی- گروهی با تقسیم قدرت میان مسیحی ها،مسلمان های سنی وشیعه با دست کاریی فرانسه ، یا استعمارگرقبلی را یج بود ودراسرائیل دست سا خت استعماربریتا نیاهم ، دموکراسی برای یهودی ها وسرکوب وخشونت ومحرومیت سرزمینی وآوارگی ، سهم فلسطینی ها تعیین شده بود. بنا برآن ،درکشورهای نامبرده دموکراسی نتوانست پا یه بگیرد. پرسما نی که ایجاب ریشه یا بی ای تاریخی را می نما ید.
با درنظرداشته سخنان با لا ، به صراحت می گویم که کشورهای نامبرده کشورهای مصنوعی- پوشالی ودست ساخت استعمار گران نه زاده عزم وخرد واراده مردم های آن ها می باشند. پس ، بهتراست که نخست به تاریخ وچگونگی ساخت کشورهای پوشا لی یاد شده بپردازم ودوم درباره پا یه نگرفتن دموکراسی درآن ها ابراز نظر نما یم. همه آگا هان تاریخ وسیا ست می دانند که ، کشورپوشالی افغانستان را هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری درپا یا ن بازیی بزرگ خود درآسیای جنوبی- مرکزی- غربی در سال 1880 ترسا یی درمرکزخراسان ساختند. ازاین رو ، آن را هم کشور پوشالی هم زندان بی بام با زندان بانی امیر عبدالرحمن وحشی می دانم. زندان بی با می که توسط هند بریتا نیا تا سال 1947 وتوسط اتحاد شوروی تا ماه آوریل سال 1992 نگهداری شد. نا گفته نما ند که ، شوروی درماه دیسامبر 1991 وفات کرد وافغانستان پوشالی درماه آوریل 1992 بدون حکومت وگرفتار جنگ های گروهی به تحریک پاکستان ، عربستان وایران شد.
ازاین نگاه که ، ساخت افغانستان توسط استعمارهای کهنه به نفع قبیله های افغان وبزیان فارسی زبان ها وترک تباران ودیگر قوم های خرد وریز در خراسان می با شد ؛ حکومت های آن همواره قبیلگی ونامردمی به کمک استعمارها نیمه جان زنده ماند ند. ازاینکه قبا یل افغان یک اقلیت کمتراز30 درصد بود ند وفرهنگ قوم شدن را نداشتند وندارند، با حکومت داری های پوشالی ای زنده مانده برسرنیزه های استعمارهای کهنه وسرخ ونو مانع ملت شدن مردم ورسیدن آن ها بد موکراسی شد ند. افزون برآن، حکومت افغان های استعمارزا یی با پاکستان نزاع مرزی را شروع کرد ند. ازاین نگاه که ، افغان ها درپاکستان زیاد تر ازافغان ها درخراسان افغانستان نامیده شده توسط استعمارهای کهنه می باشند ؛ نظامی های پاکستانی با نوکرگیری ازافغان ها اول جنگ را راه اندازی وکا بل را ویران کرد ند ودوم با ساختن طالبان ازقبیله های افغان دوسوی مرزدیورند والقاعده از قبا یلی های عرب به کمک عربستان واما را ت متحده ،افغانستان را به پا یگاه تروریسم بین المللی تبد یل کرد ند.
طوریکه د یده شد ، بنا بر برنا مه ای قبلی یا توطئه بازی های زیر زمینی ، رویداد یازده سیپتامبر2001 درامریکا رخ داد. رویدادی که با عث جنگ امریکا علیه تروریسم وراندان طالبان والقاعده به پاکستان وایجاد حکومت پوشالی کرزی متشکل ازطالبان دریشی پوش با شعارهای دروغین دموکراسی برای عوام فریبی به خصوص کلاه گذا شتن برسر قوم های غیرافغان شد. قوم های که بیشتراز 70 درصد مردم را شکل می دهند. ازاین نگاه که ، زبان وفرهنگ افغان ها ، زبان وفرهنگ قبیلگی - پیشا مدرن- سنتی می باشند، طالبان دریشی پوش یا دارودسته های کرزی وغنی درشعار برای گرفتن دالرهای امریکا دموکرات وتکنوکرات ودرعمل هم قبیله گرایی هم جاده سازی برای بازگشت طالبان تروریستِ همتبار خود برای جنگ با دیگر قوم ها برای تقویت قبیله گریی تاریخ زده ای افغا نی کرد ند. ازاین لحاظ که ، طالبان شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان می با شند وآن کشور هد ف های مغرضا نه درافغانستان دارد ،نظا می های پاکستا نی با رقم زدن شریعتِ تروریستی- افغانی هم کمک به شکست جنگ امریکا علیه تروریسم کرد ند هم افغانستان را به تروریستستان تبد یل نمود ند. جا لب این است که ، طالبان دریشی پوش وتکنوکرات نمای افغان هم همکارپاکستان درپیشبرد برنامه ای تروریست پروریی پاکستان وشکست دموکراسی وجنگ امریکا علیه تروریسم شد ند! همین که ، در 18 سال گذ شته ، دو انتخابات ریاست جمهوریی تقلب زده وبحرانزداشتیم واکنون منتظر تکرار تقلب درسومین انتخابات ریاست جمهوریی برگزار شده درروزششم میزان وبحران زایی آن می باشیم ، بیانگرناسازگاریی قبیله گرایی وباند بازیی افغانی با دموکراسی درافغانستان ستمزده وتروریسم افغانی زده می باشد. این است سرنوشت دموکراسی درافغانستان. دموکراسی ای که ابزار فریب کاریی قبیله گراها برای عوام فریبی شده است. ازاینکه جنگ های بیشترازسه دهه وانفجاراطلاعاتی ای زاده فن آوریی رسا نه ای نو ، توده ها را به میدان سیاست آورده است ؛ به صراحت می گویم که قبیله گراها وتروریستان همتبارشان جنازه دموکراسی اصیل را برداشتند. بنا برآن ، مسئولیت آگاهان دیگر قوم ها که اکثریت مطلق مردم شکل می دهند می دانم که دموکراسی را تحقق بخشند.
با درنظرداشت گفته های بالا، با قاطعیت می گویم که حکومت های پوشا لی زنده مانده برسرنیزه های سربازان خارجی وذهنیت قبیلگی سردسته های آن ها، مانع های عمده درسرراه دموکراسی وخود گردا نی وآزادی درافغانستان بود ند ومی باشند. ازاین نگاه که دموکراسی درکشورپوشا لی افغانستان وحکومت های پوشا لی ترآن پا یه نگرفت ،حق دارم بگویم که درکشورهای پو شا لی : عراق ، لبنان ، اسرائیل و... هم پا یه گرفته نمی تواند. یعنی همان علت های که درافغانستان مانع تحقق دموکراسی شده اند ، درعراق ،لبنان ، اسرائیل و... هم مانع آن شده ومی شوند. بنا برآن، همان گونه که به تاریخ افغانستان پو شا لی دست ساخت استعمارهای کهنه اشاره کردم ، به تاریخ پوشالی عراق ،لبنان ، اسرائیل و.. هم اشاره کرده نوشته را پا یان می دهم.
نگا هی به تاریخ سیا سی ای نا شاد خاورمیا نه ، نشان می دهد که ،استعماربریتا نیا با اعلامیه با الفور در سال 1917 ، طرح ایجاد کشورپو شا لی اسرائیل را درسرزمین فلسطینی ها اعلام ودرجهت تطبیق آن بکار آغازکرد وهمان بریتا نیا وفرانسه ای همکارش در جنگ جهانی اول ، پس از متلاشی کردن امپراتوریی عثما نی ، در بخش عرب نشین آن ، کشورهای پوشا لی : عراق ، سوریه ،عربستان ودیگرامارت های جنوب خلیج فارس ،لبنان ، اردن، واسرائیل را سا ختند. شا یان یاد آوری می دا نم که ، اسرائیل را بریتا نیا بعد از جنگ جهانی دوم ساخت که تا کنون با حمایت امریکا وقربانی کردن فلسطینی ها ادامه ی زند گی مصنوعی داده است! ازاین نگاه که ، شریف حسین مکه ، یا پاد شاه حجاز با تطمیع استعمار بریتا نیا علیه امپراتوریی عثمانی تبلیغ وموضع گیری کرده بود ،استعمارنامبرده پاد شاهی عراق واردن را به فرزندانش سپرد ودر حجاز ، درسال 1932 ، عربستان را ایجاد وعبدالعزیزبن سعود را امیرآن سا خت. بن سعود تا سال 1953 ، دربد ل نفت با کمک امریکا بر این کشورپوشا لی به گونه بر ده داری فرمان روای کرد ؛ وفرزندانش همان گونه حکومت داری را تا کنون ادامه می دهند. ازاین که ، از دموکراسی ستیزیی نظام برده داریی عربستان ، همه آگا هی دارند ،درزمینه ابراز نظر نکرده به پا یه نگرفتن دموکراسی درعراق ، لبنان ، سوریه واسرا ئیل پرداخته نوشته را پا یان می دهم.
دراین راستا ، بهتراست که کمی به ملی گرای عرب واسلام گرایی آن هم اشاره نما یم. اگرچه کا سه وکوزه ملی گرا یی عرب را جمال ناصر گرم کرد ، اما پیش ازاو، صلاح بیطار، مسلمان سوری ومشل افلق ،مسیحی عراقی با ساختن حزب بعث درعراق وسوریه ،بازار ملی گرای را دراذهان نسل نو عرب گرم کرده بود ند. شا یان ذکر است که ،ملی گرای عربی درپسین بخش قرن نزدهم یا برهه ای آغازوکود کا نه اش ذهنیت ضد عثما نی داشت. ذهنیتی که محمد عبده نو اند یش واصلاح طلب دینی به خطر های آن اشاره وهشدار داده بود! بهر حال ، بیشترازنیم قرن بعد ازهشدار عبده ، جمال ناصر با کود تای نظامی شعار علیه اسرائیل داد ودموکراسی خواهان مصری را کوبید! همچنان، ناصر بیشترازروشنفکران ، برای رقصیدن بسازمسکو، جمعیت اخوان را کوبید! بعثی ها ی عرا قی وسوری هم که با کود تا های نظامی برعراق وسوریه مسلط شد ند ، گرایش به اتحاد شوروی به بها نه ای حما یت امریکا ازاسرائیل پیدا کرد ند. گرا یشی که مسلط شدن آخوند های شیعه بر انقلاب دموکراتیک ایران به آن رنگ موافق ومخالف خود را داد.
بطورنمونه ، بعثی های عراقی به فرماندهی صدام حسین دربرابر آخوند یسم ایران ، به جنگ علیه آن شتا فتند وبعثی های کود تا چی سوریه زیر فرمان حا فظ اسد متحد آن شد ند. یعنی ملی گرایی عرب با دوستی ودشمنی با آخوند یسم تحمیل شده بر ایران چهره ای خود را سیاه ترکرد. حزب الله لبنان که شاخه لبنا نی آخوند یسم ایران می باشد ؛ بجای عربی گری نو کرشیعه گریی ایران شد. خنده داراین است که ، سپاه قد س ایران ، حزب الله وحا فظ اسد ، یک مرمی به سوی اسرائیل شلیک نکرد ند وهزاران فلسطینی را درلبنان شهید وعرفات را درسال 1982 وادارکرد ند تا پا یگاه خود را ازجنوب لبنان به تونس انتقال دهد. روشن است که، ملک حسین پاد شاه اردن پیش ازتوحش حافظ اسد برفلسطینی ها ، درسیپتامبر1971 ،هزاران فلسطینی را کشت وزخمی کرد وروز تاریخی سیپتامبر سیاه را هد یه به فلسطینی داده بود!
بنا برآن ، به صراحت می گویم که عرب های شاهی وشیخی ونظا می چه ملی گرا چه قبیلگی چه شیخی چه مذ هبی با کمک های شوروی وامریکا هم با خود هم با فلسطینی ها هم با دموکراسی جنگ کرد ند. جنگی که تا وان آن را توده های عرب به خصوص فلسطینی ها پرداخته ومی پردازند! بعد ازنقلاب بنام اسلامی ایران که بجای دموکراسی آخوند یسم تاریخ زده را به ایرانی ها تحمیل کرد! آخوند یسم اول به جنگ علیه عراق که عرب ها بعد ازیکسال آماده سازش وپرداخت تاوان بود ند ادامه داد هم با تقویت شیعه گری علیه عرب ها آن هم با شعار مبارزه درجهت نا بود یی اسرائیل به نفع آن علیه عرب ها درعراق ،سوریه ، لبنان ویمن پرداخت! جنگ فاجعه باری که تا کنون ادامه دارد وصهیونیسم را ازخنده ای زاده ای خوشحالی آن روده درد کرده است.
ازاین رو،حق با سعد طفله العجمی ، نوسنده ای عرب می باشد که گفت:شعار فلسطین شعارقد یمی وشعار" یا حسین "گزینه ای جد ید ملاهای ایرانی." وقتیکه ازنا بود یی اسرائیل سخن می گویند، هوای 5 میلیون فلسطینی ساکن اسرائیل را داشته باشند (1)! همین نوسنده عرب درنوشته خود با تاکید گفته است که رهبران خود کامه عرب با شعارعلیه اسرائیل عرب ها را سرکوب کرد ند! اکنون ، آخوند های ایرانی با شعار" یا حسین" عرب ها را به نفع اسرائیل ضربه می زنند! نا گفته نما ند که ، نظامی های پاکستانی وآخوند یسم ایرانی ، بیشترازهند واسرائیل ، مردمان افغانستان وعرب را داغان کرده اند!
بهرحال ، خرسند شدم ازاین که ، مردم افغانستان ازمنافقت نظامی ها وملا های پاکستان وطالبان پروری شان آگاه شده اند! همچنان ، خرسند شدم ازاین که شیعه های عراقی کنسولگریی آخوند یسم را در بصره آتش زد ند وهمان شیعه ها باهمکاری عرب های سنی ای هم وطن خود به سفارت آن دربغداد حمله کرده وشعارایران ازعراق برورا سرداده اند! سپاه جنایت کارقد س آخوند یسم هم درمظاهرات دوهفته قبل عراقی ها بیشتراز100 نفررا شهید و12 هزارنفررا زخمی کرده درواقع ثا بت کرد که خد مت گاراسرائیل می باشد. بلی، همین سپاه جنا یت کار که به کمک روسیه ، سوریه را ویران کرده است، دریمن ، بنام رقابت با عربستان ، مصروف تباه کاری می باشد. جالب این است که ، آخوند یسم ووهابیسم با توحش خود دریمن بزرگترین بحران گرسنگی را به گفته سخن گوی بخش خورا ک سازمان ملل درآن کشور ایجاد کرده اند! مسخره تراین که ، محمد بن سلمان ، ولیعهد عربستان چیک یک میلیارد دالری برای تهیه خورا ک به یمنی های گرسنه تحویل دبیر کل سازمان ملل داد که درشبکه الجزیره دیدم وآخوند یسم با هزینه کردن 72 میلیارد دالر برای نگهداریی رژیم وحشی بشاراسد دردمشق، وساختن زیارت هزاران امام زاده ای دروغین درایران برای تقویت خرا فات وعوام فریبی توان پرداخت هزاردالر برای یمنی های گرسنه ازطریق سازمان ملل را ندارد!
بهررو، درپسین بخش نوشته ، بطورکوتاه ، به تاریخ سیاسی ای نا شاد لبنان بویژه ساختارسیاسی بیمارآن می پردازم. معلوم است که ، استعمارفرانسه یک نظام یا ساختاراستعماری- فرقه ای را این گونه درلبنان ساخته بود: رئیس جمهور ازمسیحی های مارونی ، نخست وزیر ازمسلمان های سنی ورئیس پارلمان از مسلمان های شیعه با شد. مثلث بیماری که حزب الله پروریی ایران ومداخله های عربستان واسرائیل موجود یت آن را به خطرانداخته است. طوریکه دیده می شود، ساختاربیماروبالا رفتن فساد ونابکاری در آن مردم را به ستوه آورده است! ازاین رو ،سه هفته می شود که لبنانی ها متشکل ازهمه مذ هب ها وفرقه ها به میدان آمده با تظاهرات سرتا سری خواستارتغییرسا ختار فاسد وناکام وواستعفی حکومتی ها وبرگزاریی انتخابات با رای دادن لبنانی ها به حیث شهروند نه اعضای فرقه ها شده اند. خیزشی که باوردارم لبنان را درسمت دموکراسی اصیل سوق می دهد. دراسرائیل هم که امریکا وانگلیس وبرخی کشورهای اروپا یی به د موکرات بودن آن با وجود تباه کاری اش علیه فلسطینی ها می نازید ند ، مشت دموکراسی دروغین درآن بازشده است! همین که ازماه ژولای تا کنون دوانتخابات دراسرائیل برگزار شده است ونتانیاهو، طالب یهودی حکومت ائتلافی ساخته نمی تواند ورقیبش هم درشرایط همانند او قرارگرفته است، بیانگر افتادن تشت رسوای دموکراسی اسرائیلی ازبام تاریخ بزباله دان جغرافیا می باشد.
پا نو یس
1-www.Independentpersian.com / node / 25646 / دید گاه / شعار"فلسطین- " یمی-وشعار-" یاحسین"گزینه-جد ید-ملاهای-ایرانی.
شعارفلسطین " قد یمی وشعار" یا حسین " گزینه جد ید ملا های ایرانی
" وقتیکه ازنا بود یی اسرائیل سخن می گو یند ، هوای 5 میلیون فلسطینی ساکن اسرائیل را داشته باشند."
سعد بن طفله العجمی 30 مهر/میزان 1398- 23 اکتوبر2019

Friday 18 October 2019

استبداد وسنت گرایی ؛ دومانع عمده درسرراه روشنفکری وروشنفکران ، درکشورهای مسلمان

پیش نو یس
ابراهیم ورسجی
بیست وهفتم ماه میزان 1398
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوزاندر خم یک کوچه ایم
مولانا
میخا ئیل گوربا چوف درکتاب تازه نشرشده ای خود به عنوان" آینده د نیای جهانی" ، به یک میلیارد وهفت صد میلیون مسلمان روی زمین اشاره می کند ومی گوید که جوامع اسلامی نتوانسته اند خود را با د نیای مدرن سازگارکنند وبه همین دلیل جهان اسلام اکنون یکی ازپیچیده ترین دوره های خود را می گذ را ند!
درماه های پسین ، پس از پیدا کردن بسیاری نوشته های سیا ست مداران ونویسند گان امریکا یی وشنا خت نگاه های آن ها درباره جنگ بی دستاورد کشورشان علیه تروریسم درافغانستان وحکومت های بی دستاورد نوکران دست نشانده ای سیا / سازمان اطلاعات مرکزیی کشورخود شان درآن، نوشتن درزمینه را با بازتا ب نگاه جان کری وزیرخارجه امریکا درکتاب او " هرروزارزشمند است" درباره افغانستان وپاکستان ونگاه باب ود وارد نویسنده مشهورامریکا یی ونوسنده "جنگ های اوبا ما" درباره نخستین سفر جوبا ید به افغانستان شروع کرده بودم که درچهارمقاله بازتاب یافته اند. شا یان یاد آوری می دانم که ، مقاله های مورد نظر هم درصفحه فسبوکم هم درسا یت های "اند یشه" و" انسان گرایی" در خد مت دوستان وفرهنگیان می باشند. آری ، مصروف نوشتن درزمینه وادامه ای آن بودم که سا یت فارسی بی بی سی ، کتاب گورباچوف به عنوان " آینده دنیای جهانی " را معرفی ونگاه اودرباره جهان اسلام را بازتاب داد که درزیر پیش نویس آن را نوشتم. نا گفته نما ند که ، پیشتر عزم نوشتن درباره روشنفکری وروشنفکران درجامعه های مسلمان را کرده بودم، اما به تعویق افتاد. همچنان ، عزم کرده بودم که نوشتن درزمینه را ازجریان عقلی- معتزلی ای برآمد کرده درپسین بخش قرن نخست هجری بیا غازم.
ازاین نگاه که ، می خواستم درباره موجود یت روشنفکری وروشنفکران چه مذ هبی چه سکولار/ این جهانی اند یش وحضورکمرنگ ومسئو لیت آن ها درجامعه های مسلمان بویژه درافغانستان ابراز نظر نما یم ؛ لازم می دانم که بد و پرسمان بنیا دی اشاره ونوشته را ادامه بدهم: نخست،ایجاد خفقان اداری - فکریی دوام دارتوسط شا هان وشیخان ونظامی ها وبهره بر داریی نا درست آن ها از د ین وسنت ، جامعه های مسلمان را در گذ شته فلاکت بارنگهداری ومانع ظهور نیرومند روشنفکری وروشنفکران درآن ها شد. دوم، درافغانستان ، وضع روشنفکری وروشنفکران بد تر ازد یگر جامعه های مسلمان می باشد. به این خاطرکه ،حکومت های ستمگروقبیلگی ای استعمارزای ها از احمد خان ملتا نی تا غنی خان وزیرستا نی ،زبان وفرهنگ فارسی را که توان داد وگرفت با تمدن وفرهنگ مدرن غربی را داشت ،به نفع ترقی زبان بی تاریخ افغانی خود بسیارتضعیف کرد ند. درحالیکه ، زبان وفرهنگ افغا نی یا زبان وفرهنگ خود شان هم زاد گاهش هند د یروزو پاکستان امروز می باشد هم ریشه درتاریخ فرهنگی- زبا نی ای خراسانِ افغانستان نا میده شده توسط هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری ندارد. غمباراین که ، استعمارزای ها مبارزه علیه زبان وفرهنگ فارسی وتاریخ غنی فارسی زبان ها را بنام کمک به ترقی زبان افغا نی کرد ند. زبان افغا نی که استعمارزای ها ازاحمد خان تا داوود خان به آن سخن گفته نمی توانستند، اما به بهانه ای ترقی آن ، زبان وفرهنگ فارسی را نا بسا مان کرد ند. ازاین رو ، افغانستان نتوانست حتا درسطح پاکستان مدرنیسم غربی را راه اندازی نما ید. خنده دار این است که ، استعمارزای ها بعد از رفتن انگلیس یا با دارشان ازهند وظهورپاکستان درمنطقه ، ازنوکریی انگلیس به نوکریی شوروی روی آورد ند. زیرا که ، حکومت پوشالی آن ها بدون حما یت استعمارسرخ زباله می شد. طرفه این که ، نوکریی آن ها به استعمارسرخ منجر به کود تاها وپیاده شدن ارتش سرخ شد.
طوریکه د یده شد ، شکست ارتش سرخ دربرابر جهادی های مورد حما یت امریکا وعربستان ازطریق پاکستان، رژیم استعمارزای های باصطلاح چپ گرا را زبا له وکا بل را ویران وپاکستان با استفاده از طالبان افغان وافغان های چپ گرا یی استعمارسرخ زایی ، تروریسم مذهبی - طالبا نی- افغانی را علیه تاجیک های مخالف سیاست خود رقم وزمینه سازی به جنگ امریکا وانگلیس علیه تروریسم وتشکیل حکومت پوشا لی کنونی یا استعمارزای های امریکایی وخود ش کرد. به گوا هی تاریخ ، استعمارزای های دست نشانده هند بریتا نیا توان استفاده از مدرنیسم انگلیسی را نداشتند وافغان های استعمارزا یی چپ گرا نتوانستند ازمدرنیسم روسی بهره برداری کنند وزبان وفرهنگ وتاریخ شان هم ایجاب چنان ناتوانی را کرد ومی کند. مسخره این که ، استعمارزای های نوکر سیا / سازمان اطلاعات مرکزی امریکا ازکرزی تا غنی- عبدالله ، گرفتن مدرنیسم امریکا یی که خیر حتا اداره سازی با وجود کمک ناتو ومیلیارد ها دالرامریکای هم کرده نتوانستند! شا ید نو استعمارزای های افغان استدلال کنند که کمک نظامی های منافق پاکستان به تروریستان طالبان نمای همتبار شان مانع اداره سازی توسط آن ها شد. برخلاف ، به نواستعمارزای ها می گویم که زبان وفرهنگ نوسازی ونوگرا یی را ندارید وخوب است که با دارتان هم متوجه نا توانی خود تان وفرهنگ تان شده است! بهرحال، مسئولیت تاریخی- فرهنگی- علمی ای خود می دانم که با بیان روشن درباره روشنفکری وروشنفکران درجامعه های مسلمان به خصوص جامعه ای قبیله زده افغانستان ، نسل نو را هشداردهم وبه آن ها بگویم که بدون نقد گذ شته ای تاریک ونا شاد، آینده ای روشن نمی توانند داشته باشند وچنان آینده ای هم تنها با رسیدن به روشنفکری وروشنفکرشدن میسرمی شود.
بنا برآن ، بهتراست که به سراغ سرچشمه ای روشنگری وروشنفکری وروشنفکران بروم. معلوم است که ، سرچشمه ای آن ها اروپای غربی وادامه ای آن امریکا می باشد. امریکای که بیشتراز18 سال می شود که درافغانستان هم حضورنظامی هم حکومت دست نشانده دارد هم نوکرانش مدرنیسم کاری که دشوارمی باشد حتا توان اداره سازی ازخود نشان نداد ند! ازسوی دیگر، دربرخی کشورهای مسلمان ، مدرنیسم بزور یا ازبالا بزیر رایج کرده شد که دستاورد دلخواه نداشت ، اما ازافغانستان بهتر تمام شد. معلوم است که ، مدرنیسم یا نوکاریی که زورمندانه مبلغان ساده اند یش به گونه ای ستا یش از استبداد منور داشت. درحالیکه منور با مستبد واستبداد متنا قض می باشد. کاربرد استبداد منورکه زیاد توسط سید جمال الدین اسد آبادی برای ستا یش سلطان عثمانی بکاربرده شد ؛ بیانگر سطح پایین دانش او ازسرچشمه ای روشنفکری یا غرب مدرن می باشد. اگر مدرنیسم ونو اند یشی نتوانست بطور موثر وارد جا معه های مسلمان شود ،دو عامل عمده داشت ودارد: نخست ،مبارزه استبداد ومستبد با دانش نو برای ادامه عوام سواری. دوم ، خامی ای فکریی مبلغان منورفکری وستایش آن ها ازاستبداد یا مستبد منور!
ازاین رو ، بهتراست که ، درباره ناکا می یا کم تا ثیریی ورود نو اند یشی به جامعه های مسلمان وخامی منور فکران دیروز ودرس عبرت گرفتن روشنفکری وروشنفکران امروزی درچگونگی ای انتقال اند یشه نو به جا معه های مسلمان ابراز نظرنما یم. آشکار است که ، روشنفکری وروشنفکران درجا معه های مسلمان پیوند نا گسستنی با فلسفه ای نوونهضت روشنگریی فرانسه واید ئو لوژی های سیا سی ونشستن آن ها در جای الهیات درمسیحیت وفقه وعقا ید سنتی درجامعه های مسلمان دارد. بنا برآن ، بهتراست که هم به سراغ سرچشمه روشنفکری وروشنفکران هم به ما نع ها ودشواری های پیش رو آن ها درجا معه های مسلمان بروم. جا معه های که استبداد شاه وشیخ ونظا می ها هم عا مل عقب ماند گی آن ها شد ند هم تمام زمینه های ظهور ورونق روشنفکری وروشنفکران را در آن ها نا بود کر د ند. اینجا ست که شناخت درست عقب ما ند گی جامعه های مسلمان وعا مل های آن برجسته می شود.
نگا هی به علت های پیشرفت غرب وعقب ما ند گی ای مسلمان ها ، ضرورت شنا خت ژرف ظهورمد رنیته دراولی وراه اندازیی مدرنیسم نیم کاره دردومی را ایجا ب می کند. به همه ای آگا هان مسلمان آشکار است که ، مدرنیته هم تعبیردوره های تاریخی ، یا قرون اولا وقرون وسطی وعصرمدرن وعصرکنونی شده هم به نو اند یشی وکثرت گرایی وسکولاریسم یا این جها نی اند یشی تفسیرشده است. ازاین نگاه که ، قرون نخستین وقرون میا نه زیر فرمان شاه وشیخ ، یا قصرشا هی وکلیسا ومسجد بود والهیات وفقه نقش اید ئولوژیی سیا سی را درآن برهه تاریخی بدوش داشتند و امروزهم دربرخی جامعه های مسلمان به خصوص درایران وعربستان وپاکستان وتروریستان دست پرورده شان دارد. نا گقته نما ند که ، با آغاز عصرمدرن ، اید ئولوژی های سیاسی وحقوقی جای الهیات وفقه را گرفتند. به سخن د یگر، اید ئو لوژی های نوین سیا سی واقتصادی درجای الهیات وفقه نشست وجهان نورا درغرب رقم زد ند.
بنا برآن، بهتراست که با نگا هی کوتاه به تاریخ اروپای غربی ، به عا مل های شکل دهنده ای عصر مدرن پرداخته ودرادا مه ای آن پرسمان های رقم زننده ای روشنفکری وروشنفکران درجامعه های مسلمان را بازتاب داده به پیش نویس پا یان دهم. زیرا که ، شناخت درست عا مل های پا یان دهنده قرون میا نه وشکل دهنده عصرنو اهمیت فزاینده درکشورهای مسلمان پیدا می کند. دراین راستا ،اروپای غربی درقرن های چهارده وپا نزده رنسا نس / نوزا یی داشت ودرادامه ای آن نهضت اصلاح مذ هبی را تجربه کرد. بعد ازآن، غرب مدرن انقلاب صنعتی ، انقلاب دموکراتیک بریتا نیا برای نفی استبداد ونهضت روشنگری وانقلاب کبیر فرانسه وانقلاب امریکا را تجربه کرد. طوریکه دیده شد، انقلاب صنعتی ژورنالیسم را برای بازار یا بی برای تولیدات خود وزنان را را به حیث نیروی کار ازخانه ها بیرون وبه میدان صنعت وکارآورد! نهضت اصلاح مذ هبی ونهضت روشنگری وانقلاب های انگلیس وفرانسه وامریکا ، جا معه مد نی واحزاب سیاسی را به میدان آورد ند. نهضت های که با نفی استبداد کلیسا وشاه یا شاه وشیخ ، دموکراسی وانتخابات وآزاد یی بیان را رقم زد ند. معلوم است که ، نهضت های نامبرده ، با آزادی عقل وخرد اززیر سلطه ای کلیسا وپاپ وبا کنارزدن امپراتوریی مقد س روم ، جهان نو را رقم زد ند. ازاین رو، حق با مولانا می باشد که گفت: هفت شهرعشق را عطار گشت / ما هنوز اندرخم یک کوچه ایم. یعنی جامعه های مسلمان درنتیجه استبداد وسنت گرایی در قرون میا نه ما ند ند. همچنان ،حق با گورباچوف می باشد که گفت : جهان اسلام پیچیده ترین دوره خود را می گذراند! دوره ای که بیرون شدن ازآن ایجاب نهضت روشنفکری وعزم استوارروشنفکران مذ هبی وسکولار درکشور های مسلمان را می نما ید. ادامه دارد.

Thursday 10 October 2019

جوبا یدن درنخستین سفر خود به کا بل ،ازفساد حکومت کرزی وسهم او وبرادرش درتجارت مواد مخدر پرده برداری کرده است

ابراهیم ورسجی
نزدهم ماه میزان 1398
درسیا ست امریکا ، این اصل را یج می باشد که هرکسی که درانتخا با ت ریاست جمهوری درروزششم ماه نوامبر ، سال پسین رئیس جمهوربرحال برنده می شود ،وزارت خارجه ، نهاد های اطلاعاتی ، دفاعی وامنیتی پیش ازوارد شدن به کاخ سفید ، اورا راجع به مسا یل مهم ملی وبین المللی واولویت های سیا ست ملی وبین المللی آگاه می سازند. ازاین که بارک اوبا ما درانتخا با ت ریا ست جمهوری ماه نوامبر سال 2008 پیروزشده بود ،مسئولان نهاد های نامبرده او را درباره پرسمان های مهم مطلع ساختند ویکی از پرسمان ها یا مسا یل مهم سیا ست خارجی، امنیتی وجنگ امریکا علیه تروریسم ، وضع نا بسا مان حکومت فا سد حا مد کرزی درافغانستان وتروریسم رو به گسترش مورد حما یت پاکستان درآن بود. افزون برآن، امریکای های مسئول درحمایت ازحکومت فا سد کرزی ودرگیر با تروریستان همکار وهمتبار او به مرکزهای مربوطه ای خود گزارش داده بود ند که وقتیکه با کرزی درباره مبارزه با فساد درحکومتش گفت وگومی کنیم ، به گفت وگو های تلفونی خو د ش با جورج بوش استناد وتما یل به مبارزه با فساد نشان نمی دهد. بنا برآن ، بعد از گرفتن آگا هی درباره پرسمان نا مبرده ، بارک اوبا ما عزم پا یان دادن به گفت وگوها با کرزی بعد از وارد شدن به کاخ سفید کرد. بنا برآن، تصمیم فرستادن جو با یدن معاون خود به پاکستان وافغانستان را گرفت ، تا به زرداری وکرزی بفهماند که توقع ادامه شیوه کاریی جورج بوش را ازاونداشته با شند.
دراین راستا، ده روز پیش ازآنکه اوبا ما وارد کاخ سفید شود ، جوی با یدن ، معاون خود را به پاکستان وافغانستان فرستاد. جا لب این است که ، جوبا یدن ازحزب دموکرات ،سناتور گراهام ازحزب جمهوریخواه را با خود همسفر نمود. بنگرید! منافع ملی معا ون رئیس جمهورازحزب دموکرات و گراهام سناتور محا فظه کارازحزب جمهوری خواه را باهم گره می زند تا متحدا نه درجهت تحقق آن تلاش بورزند! ازسوی دیگر،ستیو کول ، درکتاب خود ( جنگ های اشباح) نوشته است که :مشا وران سیا ست خارجی جورج بوش هیچ کدام راجع به جنوب آسیا فهم کارشنا سا نه نداشتند. معا ون او د یک چینی ، وزیرد فاع او را مزفیلد ،معلومات گسترده درباره امورجهان داشتند ،اما شنا ختی درباره افغانستان وپاکستان ندا شتند. پال ولفویتس معاون وزیرد فاع کارشنا س جنوب شرق آسیا بود. پا ول وزیرخارجه ،و آرمیتاج معاون او تجربه زیاد درباره منطقه داشتند. مثلا، هردوی آن ها با ارتش پاکستان دردهه 1980 وآغازدهه 1990، ازنزد یک کارکرده بود ند. و آرمیتاج درآخرین مرحله جهاد ضد شوروی درمسئله بسیار ملوث بود. پاول دردهه 1990، درجریان جنگ خلیج فارس با ارتش پاکستان مصروف رای زنی یا درتماس بود. هردودربیرون حکومت دردهه 1990 بود ند. ازسوی دیگر، دوره ای اتحاد (با پاکستان درجنگ علیه ارتش سرخ) به سوی نا سود مندی رهسپارشد که علت آن تا اندازه ای تروریزم بن لادن ومسا یلی منوط به جهادی های کشمیربود (1).
بنا برآن ، به صرا حت می توانم بگویم که کمبود آگا هی تخصصی تیم جورج بوش درباره افغانستان وپاکستان ، با عث شد که مهره نا بکاروبهوده ای مانند حا مد کرزی را درکا بل به قدرت نصب کنند. نا بکاریی کرزی وحکومت داریی فاسد ش وکمک او وتیم طالبا نی اش دربازگشت تروریستان طالبان نما زیر فرمان نظامی های پاکستانی باعث اعزام جوبا یدن توسط اوبا ما به پاکستان و افغانستان درنخستین گام شد. پرسما نیکه درباره آن ازنگاه باب ود وارد ، نوسنده کتاب " جنگ اوبا ما"، مفصل قلمفرسا یی می کنم. دراین راستا ، ود وارد می نویسد: روز9 ژانویه ، 11 روز پیش ازافتتاح ریا ست جمهوریی بارک او با ما ،جو با ید وگراهام وارد میدان هوا ی اسلام آباد شد ند ومورد پذ یرا یی گرم آصف زرداری یا مسترده در صد واقع شد ند. پسوندی ده درصد بخاطر استفاده نا درست ما لی او دردوره نخست وزیریی همسرش بی نظیربوتو نصیبش شده بود!...جوبا یدن به رئیس جمهورپاکستان گفت که جنگ افغانستان جنگ او با ما می شود واو بزودی سربازان زیادی را به افغانستان اعزام می نما ید ؛ واین بهوده می باشد اگرامریکا وپاکستان با هم کارنکنند! وما اوضاع افغانستان را بدون کمک پاکستان بهترساخته نمی توانیم. یعنی موفقیت امریکا درافغانستان وابسته به کمک پاکستان می باشد ومالیه دهند گان امریکا یی حمایت ما لی به پاکستان نمی کنند اگرطالبان والقاعده ازسنگر های خود در آن عمل کرده وسربازان امریکای را درافغانستان بکشند.
روابطه آی اِس آی با طالبان هم، شک وترد ید های زیادی درذهن های امریکای ها ایجاد کرده است. جوبا یدن گفت که پاکستان با ید به فراهم کردن پناه گاه های امن به طالبان پا یان دهد. نظامی ها وامنیت کا ران شما درکمک رسا ندن به طالبان باهم همکارهستند. بجای بحث درزمینه ، زرداری درباره زن خود سخن گفت!...شما با ید به من کمک نما ئید تا پا یم درزمین (سیاست) استوارشود! می دانید که دراین کشورذهنیت مخالف امریکا قوی می باشد. ازاین رو، ازمن نفرت می کنند بخاطرنوکرامریکا شدن. پس، شما به من کمک مالی نما ئید تا حمایت مردم را کمای کنم. تند روان پول برای جنگ دارند وحکومت پا کستان پول مبارزه با آن ها را ندارد...با یدن گفت من سیاست مدارهستم. زرداری گفت که همکاری درپاک کاریی آی اِس آی می نما ید. ما با ید ازاین بازی بیرون شویم. با یدن گفت که اوبا ما آماده شروع نو با پاکستان می باشد؛ درصورتیکه ،منافع هردو طرف تامین شود. گراهام فکرکرد که با یدن اطمنان دادن وفشاردادن را خوب بجاکرده است وبه نوبت خود گفت که مردم امریکا ازجنگ هفت ساله درافغانستان نگران شده اند.
سناتورگراهام به زرداری گفت که رئیس جمهور،وقت تصمیم گیری کشورشما فرا رسیده است . بنا برآن ،شما فکرنما ئید که دشمنان شما کی ها و متحدان شما کی ها می باشند؟ ما دشمن شما نیستیم بلکه متحد شما می باشیم، اما محد ود یت های وجود دارد....وقتیکه ما مکتبی را اینجا می سازیم، افرادی درجنوب کارولینا وجود دارند وازما می پرسند که چرا آنجا مکتب می سازید؟... با ید گفت که جهت گیریی درست کنید. شما با یک طرف دربرابر طرف دیگربازی کرده نمی توانید. سیا ما را مطلع ساخته است. سیا / سازمان اطلاعات مرکزی باوردارد که بسیاری اطلاعات کاران شما اطلاعات ما را به معامله گذا شته اند. یعنی آی اِس آی کمپ های تروریستی مورد حمله ما را بارها عوض کرده است. زرداری اصرار براین کرد که علیه تروریسم مبارزه کرده زنش را تروریستان کشته اند. گرا هام گفت که ما تلاش های زن شما را ارج می گذاریم. زرداری بد شمنی هند تماس گرفت وبا یدن گفت که ما طرفدار تغییر هستیم. برای گراهام ، زرداری اعتماد زایی نکرد....با ید براساس بررسی واطلاع دهی سیا،گفت که بخش های ازطالبان وگروه حقا نی پناه گاه امن درپاکستان دارند والقاعده آزادا نه مرکزهای تربیتی دارد. کیست مسئول این مسئله (2)؟
ازوضاحت وجد یت درگفتارهای با ید ن وگراهام بازرداری درباره پناه گاه های امن تروریستان درپاکستان وکمک آشکار آی اِس آی به آن ها ، معلوم می شود که سیا / سازمان اطلا عات مرکزیی امریکا درست دشمن شنا سی وبارک او با ما را مطلع کرده واو هم با یدن وگراهام را مامورساخته است تا به رئیس جمهورپاکستان وازطریق او به نظامی ها واطلا عاتی های آن کشور برسا ند که کا سه صبر امریکا را لبریزکرده اند! خنده داراین که ، زرداری گفت که تروریستان پول ها زیاد دارند وحکومت پاکستان پول ندارد؛ درحالیکه ، تروریستان هم درپاکستان پناه گاه دارند هم توسط آی اِس آی حمایت می شوند! پس، پرسان با ید کرد که تروریستان سرما یه ازکجا درمی آورند؟ آشکاراست که ، آی اِس آی ازکمک های امریکا بنام عضویت پاکستان درکمپ مبارزه با تروریسم، به کمک تروریستان می پردازد! بهررو، بعد از ابرازنظرات هشداردهنده به رئیس جمهور پاکستان بخاطرکمک آی اِس آی به تروریستان،جوبا یدن وگرا هام روانه کا بل شد ند تا به حا مد کرزی بفهما نند که بارک او با ما مانند جورج بوش با شما رفتارنمی کند. درباره رسیدن با یدن وگراهام به کا بل ، پیش از بازتاب گفت وگو های آن ها با کرزی ، نظربا ب ودوارد درباره کرزی وحکومت داریی برادرش درقندهار را بازتاب می دهم. درزمینه ، باب ودوارد می نویسد:کرزی یک مرد کوچولو ودارای ریش نمک - مرچی ، گزینش شده برای رهبریی افغانستان بعد ازبراندازیی اداره طالبان دراخیرسال 2001، می باشد.
کرزی یک شخص کوچک قبیلگی که بزبان انگلیسی با امریکای ها سخن گفته می تواند ؛ اما براساس بررسی سیا، شخص بیمارمی باشد. شخصی که بعد از رخ داد یازدهم سیپتامبر،نیروهای خاص امریکا یی درشب اورا با چرخبال ازتبعید درکویته به روستای در قندهارآورد ند تا درجنگ علیه طالبان برای آزادیی آن شرکت کند. ازروی تصا دف ،یک بم ازهوا درنزد یک پناه گاه کرزی افتاد ویک افسرسیا بنام گریگ اورا نگهداری کرد. بعد ها ، کرزی دردوره حکومت خود، بارها ازنجات خود ازآن حمله یا بم یاد آوری می کرد! بهرحال، بعد ازانتخا بات سال 2004 ، کرزی رئیس جمهورانتخاب شد ورابطه اش با امریکا لرزان ترشد. به این خاطرکه، ازتلفات افراد ملکی درحمله های هوای یاد آوری وانتقاد می کرد. بهرحال ، نمونه های فساد درحکومت وخانواده کرزی به تنش میان او وامریکا افزود.
احمد ولی کرزی ، برادرکرزی قندهاررا طوری اداره می کرد که فردی گمنامی بنام توید نیویارک را اداره می کرد.احمد ولی کرزی سا ل ها پیش ازرویداد یازدهم سیپتامبر، ازمعاش خوران امریکا وسیا بود. البته که او ازخرده معاش خوران واطلاع رسان های افغان به امریکا درداخل افغانستان بود. افزون برآن ،سیا معاش رئیس جمهورکرزی را ازطریق برادرش می پرداخت. همچنان ، ولی کرزی دا رای زمین های مورد استفاده سیا ونظامی های امریکای درقندهاربود. نماد بارز فساد او این بود که پول های زیادی کرایه ازمالیه پردازان امریکا یی اززمین های می گرفت که ازخود ش نبود یا برآن ها کنترول ندا شت. دسته های حکومتی نگران برزمین های کرایی ، نیروی رزمی قندهاریا یک گروه شبهه نظامی افغان بود که سیا از آن ها علیه نیروهای مظنون به شورشی استفاده می کرد.همچنان ، شواهد موجود بود که ولی کرزی ازتجارت تریاک هم بهره برداری می کرد.
درمیان پالیسی سازان بزرگ امریکا ، این بحث هم دوام دارجریان داشت که ما با این شخص همکار باشیم یا نه؟ استد لال عضوسیا معیاربود. زیرا که ، اونتیجه گیری می کرد، اطلاعات گرد آوری وحما یت برای عملیات ضد ترورکمای می کرد. این نیازبود که امریکا ازبد کارها علیه بد کارها درسرزمین بد کا ران به نفع حضور خود استفاده کند! بنا برآن ، قطع رابطه با احمد ولی کرزی برابر به زمین بوس کردن کنترول او برقندهاروازدست دادن کامل آن بود.ازدست دادن قندهارهم با ختن جنگ بود. سیا ابهام های درباره او داشت. او یک ایجنت مسئول زیرکنترول وفشارامریکا وسیا نبود. اوشخصی خودش بود وباهمه طرف ها علیه یک دیگربازی می کرد. یعنی هم با امریکا هم با قاچاقبران هم با طالبان ودرصورت ضرورت با برادرخود هم بازی می کرد (3).
آنچه که گفته شد ، کارنا مه احمد ولی کرزی برادر حا مد کرزی درولایت قندهار ازنگاه باب ودو وارد ،نوسنده وپژوهش گرشناخته شده ای امریکا یی می باشد. نا گفته نما ند که ، کارنامه کرزی ودارودسته ای فاسد ووطن فروش او در کا بل ودیگرولایت های افغانستان ، نماد بارزکارنامه برادرش درقندهارمی باشد. دوکارنامه ای ننگینی که رئیس جمهور بارک اوبا ما را وادارکرد که پیش ازآغازکارش به حیث رئیس جمهوردرکاخ سفید ، معاون خود وسناتور گراهام ازحزب جمهوریخواه را به کا بل اعزام وبه کرزی بفهما ند که وضع حکومت داریی فاسد او درافغانستان هم قابل سرزنش هم به نفع تروریستان هم بزیان امریکا می باشد. ازاین رو، بازتاب گفت وگوی های جوبا یدن وسناتورگراهام باکرزی ورویداد های پس ازآن اهمیت بیشتری پیدا می نما ید.
درزمینه، باب ود وارد می نویسد: دروقت سفرازاسلام آباد به سوی کا بل ، با یدن وگراهام درهواپیما درباره سطح بالای فساد درحکومت کرزی برپا یه بررسی های سیا گفت وگو کرد ند. بنا برآن، با یدن ازقطع گفت وگوی اوبا ما با کرزی به شیوه ای که دردوره جورج بوش رایج بود سخن گفت. معلوم است که ، جورج بوش بعد ازدوهفته با کرزی گفت وگوهای تلفونی داشت. وقتیکه هرفردی نظامی یا دیپلمات درسفارت امریکا درکابل، سخنی باکرزی درباره فساد گسترده درحکومت او به میان میاورد، او با تکیه بر تماس تلفونی با جورج بوش شانه خالی می کرد. با یدن وگراهام توافق کرد ند که به این بازی پا یان دهند ونان شب آن ها با کرزی عادی نمی باشد. برای مد ت 30 دقیقه، پیش ازنان شب، بایدن وکرزی گفت وگوهای تنها داشتند. با یدن به کرزی گفت که ما نمی خواهیم که زند گی را به شما سخت نمایم ، اما شما می توانید کمک به موفقیت ما نما ئید. ما می خواهیم بدا نیم که توان کاری برای انجام کارهای تعیین کننده را دارید یاخیر،کرزی بلی گفت.
بعد تر،گراهام وهیات امریکا یی وکرزی واعضای کا بینه اش دربیرون دروازه مصروف خوردن خوراک شبا نه شد ند. کرزی وبا یدن هم بعد ازگفت وگوهای تنها یی آمد ند وخوشحال معلوم می شد ند. یعنی گفت وگوهای سود مند داشتند ونشستند سرمیزنان خوری البته با شرکت دو تیم 15 نفری ازهردوطرف. کرزی به اعضای کا بینه اش صدا کرد وبه وزیردفاع گفت که نظرش را ابرازنماید. رحیم وردک وزیردفاع بلند شد وگزارش داد وحنیف اتمروزیر داخله هم گزارش خود را داد. دراخیر، با یدن به کرزی گفت، می خواهم گراهام بیا ید وبدا نید که انتخابات درامریکا پا یان یافته وما اینجا آمد یم تا تعهد خود را به کشورشما ابرازنما ئیم. مسا یل تغییر کرده اند. اوبا ما رئیس جمهور منتخب می خواهد کمک نما ید،اما تلفون شما را برنمی دارد! به سخن دیگر،اوبا ما مانند جورج بوش با شما تلفونی سخن نمی گوید. کرزی گفت که درک کردم. گراهام گفت که اقتصاد امریکا بزانو درآمده است. اگرما پیشرفتی درمبارزه شما با فساد وتحقق حکومت داریی خوب نه بینیم ،جمهوریخواهان رای به افزایش شمارسربازان وکمک مالی به افغانستان نمی دهند. با یدن ازناکامی کرزی درحکومت داری مطابق خواست مردم افغانستان وسفرنکرد نش به دیگر بخش های کشوربرای ایجاد اجماع سیاسی درمیان قبیله ها ونژاد ها انتقاد کرد.همچنان ، نزد یگی خا نه های مقام های رسمی بالادرنزد یک کاخ ریاست جمهوری را تذ کروبزیان امریکا خوا ند. یعنی هم کرزی هم وزیرا نش با مردم افغانستان را بطه برقرارکرده نتوانستند. با یدن همچنان گفت که شما شهردارکا بل هستید ودرمرکزمنزوی شده اید وتعویض والی ها به نفع افراد خود تان هم فایده ندارد که تا کنون کرده اید.
درعین حال ، گراهام مسئله احمد ولی کرزی را به میان آورد وبه حا مد کرزی گفت که شما درافغانستان سخنی غیرازبرا درتان ندارید وما پرونده را به شما نشان می دهیم. کرزی گفت بلی. گراهام گفت که روزی خواهیم آمد. شیوه بحث تغییرکرد وکرزی درحال دفاع یا توهین شده قرارگرفت. کرزی گفت که یک مسئله است وآن اینکه ملکی ها تلف شده ومی شوند وما با ید با هم درزمینه کارکنیم. مردم نمی خواهند که شما بروید. منافع شما درشکست تروریسم می باشد وما همکارشما می باشیم. با یدن گفت که تلاش می کنیم تا ازتلفات غیرنظامی ها کاسته شود. البته که درجنگ ملکی ها هم تلف می شوند. شما می دانید که این مفید است اگرکرزی درمصاحبه های رسا نه ای ازسرزنش امریکا خود داری نما ید. هروقت ادعای تلفات ملکی ها می شود، شما نیازدارید که نزد ما بیا ئید وما حقیقت را هروقت پیدامی کنیم، اما نیازبه این هست که ازرسا نه ای کردن ها یا بیا نیه ها خود داری شود. بیا نیه های که حقیقت را بازتاب داده نمی توانند. گراهام که قانون دان ذخیره ای نیروی هوای می باشد گفت که اصول ما درباره تلفات غیرنظامی ها سخت گیرانه می باشد وکسانیکه درزمینه کارمی کنند بسیارازتلفات ملکی ها نفرت دارند. رئیس جمهور، توجه نما ئید که اعلامیه های اتهام انگیزطالبان به ما قا بل پذیرش نمی باشد وشما بد شمن خوراک تهیه می نما ئید! شما آن ها را تقویت می نما ئید تا تلفات زیاد به ملکی ها برسانند! ما درمیدان جنگ هستیم. گراهام درک کرد که داغ شده است. ما می خواهیم که همکارباشیم. گرا هام گفت که هیچ کسی نمی خواهد بدروازه یک افغان برای حمله برود که امریکای ها رفته اند. امید وارهستم که روزی برسد که خود افغان بدروازه افغان برای جنگ برود. گراهام به کرزی گفت که با مخاطب های داخلی تان بازی نه نما ئید.
درادامه سخن های گراهام ، با یدن به کرزی گفت که با ما همکاربا شید. اگراین جنگ شما نیست، پس، ما جنگ آوران خود را به آن نمی فرستیم. با ید گفت که مرگ افغان های بیگناه به نفع امریکا نمی باشد. اگرما قلب آن ها را بشکنیم، ذهن شان را ازدست می دهیم. کرزی گفت که این انتقاد نیست یک پرا بلم است. با یدن گفت که پس بهتراست که با پرابلم خصوصی برخورد کنیم نه رسا نه ای. کرزی گفت که تلفات ملکی ها موضوع عممومی است. کرزی گفت که معلوم می شود که مرگ 30 روستا یی افغان اهمیت ندارد. با یدن ، کرزی را درحضوراعضای کا بینه اش کم نیاورد. معلوم است. اگرتلفات ملکی ها ادامه یا بد ، مردم ازاو حمایت نمی کنند. با یدن گفت که به این نقطه ای رسیده ایم که با ید ازتلفات ملکی ها بکاهیم. مردم افغانستان باید همکارباشند نه قربانی. کرزی گفت که درزمینه ما خوب کارمی کنیم. با یدن گفت که اگرشما ما را نمی خواهید،ما خوشحال می شویم که برویم، یا افغانستان را ترک بگوئیم. فقط به ما بگوئید که بجای اعزام 30 هزار سرباز10 هزارسربازاعزام کنیم یا هیچ. همچنان ، بگوئید که ما تنها به شما کمک اقتصادی کنیم ،اگرما رانمی خواهید، واضح سخن بگوئید! دراین لحظه، ویلیام ود سفیر امریکا درکاب ل وارد بحث شده گفت که ازدواج ما یوسا نه وتنها به نقش مشورتی اشاره کرد. فکرمی کنم که گفت وگوی مفیدی بود. اوگفت گفت که فرسا یش درهردوطرف نما یان شده است! کرزی گفت که ما افغان ها فقیرهستیم ومی دانم که به یک دیگرتوجه داریم. با یدن کا غذ دست خود را دورانداخت وبه کرزی گفت که به شما مربوط است وگراهام هم ابراز نا خرسندی کرد ونشست نان شبا نه پا یان یافت. وقتیکه آن ها به سفارت رسید ند،سفیر پیام های بسیارنا امیدا نه ازاعضای کا بینه کرزی دریافت البته با این پرسش که آیا شما افغانستان را ترک می نما ئید (4)؟
درادا مه ای گفته های با لا، بهتراست که نویشته را جمع بندی وپا یان دهم. پا یان دادن نا خوشا یند، البته این گونه که ، نا دا نی وفساد کرزی وبرا درش درحکومت داری درکا بل وقندهارباعث شد تا یک نما ینده سیا / سازمان اطلاعات مرکزی امریکا آن ها به خصوص دومی را زشت شنا خته وبگوید که ازاین بد کردار با ید درجامعه بد کاران بهره برداری کنیم! یعنی بد کاریی کرزی وبرا درش وفساد ونا بکاریی وزیران ودیگر همکاران شان باعث شد تا یک اطلا عا تی ای امریکا یی همه ای مردم افغانستان را جمع بدان بنا مد! شرم آوراین است که ، جو با یدن وسنا تورگراهام ، کرزی وبرا درش را همکارتروریستان وپودرکاران هم معرفی کرد ند. افزون برآن ، وقتیکه جوبا یدن به کرزی می گوید که اگرحضورنظامی های ما را نمی خواهید ، ما سربازان خود را ازافغانستان بیرون یا بسیار کا هش می دهیم وبه کمک ما لی به شما بسنده می کنیم واو با نها یت ذلت می گوید که افغان ها غریب می باشند وبه کمک های شما نیازدارند. همچنان، به گو نه ای که یاد آوری شد، با ب ود وارد ازقول سفیر امریکا درکا بل نوشت که سخن با یدن مبنی بر بیرون شدن نیروهای امریکا یی ازافغانستان ، اعضای کا بینه کرزی در نشست را نگران ووا دارشان کرد تا با فرستا دن پیام ها به سفارت ترس ونا امید یی خود را به سفیر وازطریق او به با یدن وگراهام برسا نند وبا ید چنین می کر د ند. به این خاطرکه ، جوبا یدن به کرزی ووزیرانش گفته بود که درارگ ونزد یک آن جای گرفته را بطه با مردم افغانستان برقرارکرده نتوانستید. نا گفته نما ند که ، نا توا نی کرزی ووزیران افغان یا نا دان های مشهور به تکنوکرات او نتوانستند روابط کاری با مردم خود برقرار کنند. بنا برآن، کمک به طالبانِ تروریستِ همتبار خود وگسترش تروریسم درافغانستان کرد ند. ادامه دارد.
پا نو یس ها:
1-Ghost Wars
The Secret History Of The C.I.A, Afghanistan and Bin Laden, From The Soviet Invasion To September10,2001
STEV COLL
The Penguin Press, New york 2004
Copy right © Stev Coll,2004, All right reserved, printed in the U.S.A
135 79 10 86 42
P 539
2-Obama’s Wars
Bob WoodWard
Simon & Schuster
NEW YORK, LONDON , TOROTO, SYDNEY
Simon &Schuster
1230 Avenue of the Americas
New York, NY 10020
Copy right © 2010 by Bob WoodWard, pp 62-63-64
3-ibid pp 65-66
4-ibid pp 68 and 70