Sunday 27 March 2016

شکست نوگرایی ومیان روی دینی کمک به برآمدن بنیاد گرایی وتروریسم دینی کرده است


نوسنده: ابراهیم ورسجی
اگرقراربرا ین شود که دوستان ودشمنان یا مسخ کنند گان اسلام معرفی ورد یف بندی شوند ، بد ون شک ، حکومت های مستبد- ظالم- ستمگر، وا پس گرا، مسلمان های تروریست و تند رو، به ترتیب ، درجا یگاه های اولی ، دومی و سومی جای می گیرند؛ وهرسه شان بدون گما نه زنی به ترتیب با ید به حیث عا مل های پا یه گذاروضع فاجعه بارکنونی کشورهای مسلمان معرفی کرده شوند. ازحکومت های مستبد - وا پس گرا به حیث پا یه گذار وضع کنونی جهان اسلام نام گرفتم ، حکومت های که اززمان بعد ازحضرت پیا مبرص تا کنون همواره مسئول قد رت و سیاست زده کردن اسلام بودند ومی باشند. به ا ین خاطرکه ، درقرآن درپیوند به مسا یل همه گا نی مسلمان ها به شوری وعدا لت تا کید شده است ( امرهم شورای بینهم واعد لو، سوره شوری آ یه 38 وسوره ما ئده آ یه 8 ) ، ودرفقه مذاهب اهل سنت وشیعه هم به اجماع امت تا کید شده است. اجماع ؛ البته ، درمورد مسا یل مهم بویژه تعیین زمام دا ران ورخصت کردن آن ها واعلام جنگ های دفاعی و... برخلا ف ، درتاریخ حکومتی وسیا سی مسلمان ها ، نه شورا ، نه عدالت ونه اجماع امت صورت گرفت ؛ وعدم تحقق آن ها باعث شد که استبداد وخود سری یا حکومت های مطلق العنان برپا یه ی نظریه ی غلبه / هرکه زورمند انه غا لب شد ،یا بر مسلمان ها مسلط شود ، حق حکومت کردن برآن ها راهم دا را می باشد. ازهمه مرگ بارترا ین که ، موقع ندا دن استبداد شاه وشیخ به تفکروتعقل که دستا ورد آن بسته شدن دروازه ی اجتهاد دردین وبروزنکردن علم های سیاست وحقوق درکشورهای اسلا می می با شد.
طوریکه د یده شد ، نه تنها علم های سیا ست وحقوق ، بلکه علم های تاریخ ، جامعه شنا سی ، اقتصاد ، علوم طبیعی وفلسفه هم نتوا نستند درکشورهای مسلمان رشد وترقی نما یند؛ وعدم ترقی آن ها باعث پیدا یش وضع جا نکاه کنونی مسلمان ها شده است. اگربه ریشه ی مسئله پرداخته شود ، روشن می شود که اصل شوری پس ازرسا لت زیان دید وبد نبال آن گلیم عدالت اززند گی فردی- جمعی مسلمان ها برداشته شد ؛ ودستا ورد چنان خطا کا ری هم فروپا شی خلا فت بعد ازکشته شدن اصحا ب رض ، به شمول دوخلیفه رض وبرآ مدن حکومت های خود سراموی- عبا سی بود. درآغا زدوره ی ا موی ها، د یده شد که فرزندان حضرت رسول الله ص را هم درکربلا شهید کرد ند ! درپیوند با ا موی ها وعبا سی ها که دومی برطبل خلافت هم می کوبید ، ا ین فرق د یده می شود که اولی عربی- قبا یلی- خود سر وانحصارگرقد رت دریک قبیله وقوم ؛ ودومی بخاطرخیزش مردم خراسان علیه عربیت و فرهنگ - تاریخ - فارسی زبان ستیزی آن ها ، با دل نا خواسته دودسته گی قدرت به گونه ی خلیفه ازعرب وسلطان ازفا رس را پذیرفت. ازا ین رو، دوره ی تفکر ورنسا نس / نوزا یی مسلمان ها بخا طرفضای نسبتا بازفکری - سیاسی ، ازقرن سوم تا قرن ششم خورشیدی دربغداد رونما شد که دربرهه ی آغازین آن ، خا نواده ی فرهیخته ی برمکی ازبلخ وا بن مقفع ازایران کنونی ممد وا قع شد ند. همچنان ، جنبش معتزله که دراخیردوره ی اموی ها بخاطرجبرگرا یی زاده ی ذهنیت معاویه که برای گرفتن قدرت قرآن را به سرنیزه بالاکرده وخلافت را برانداخته بود ، موفقانه کوشید حکومت خود را جبرزمان وخواسته ی خدا ج معرفی نماید که موفق هم شد. در دوره ی عباسی، خوب درخشید و توسط ما مون رشید که ما درش ازپا رس یا فا رس بود مورد حما یت قرارگرفت. بد بختانه ، بعد ازما مون رشید ، حنبلی ها ، یا پا یه گذا ران وها بیت - القاعده - خوارج- داعش- طالبان کنونی بردستگاه خلافت مسلط شد ند که نتیجه ی کارکرد شان دشمنی باجنبش معتزله و فلسفه بود ؛ ودشمنی آن ها با فلسفه کا ری که کرد ا ین بود که ، تحجروا نحطاط فکری- مادی را برمسلمان ها بارکرد.
اگرچه ، جنبش معتزله ، تفکروفلسفه دربغداد توسط حنبلی گری وخلا فت وهابی گونه اش خفه کرده شد ؛ برخلاف ، درخراسان، نیمه جان ادامه یا فت. ادامه ی که تا برآمدن سا ما نیان یا حکومت فارسی زبان ها بخاطر کم ما یگی زبان عربی درتفکروممنوعیت زبان فارسی ، گسترش نیا فت. خوشبختانه ، با برآمد ن صفا ری ها بویژه سا ما نی ها ، زبان وفرهنگ فا رسی به سویه ی دوره ی ساسا نی نیرومند شد. نیرومند یی که خا نواده های ترکی تبار ما نند: غزنوی ها، سلجوقی ها ، تموری ها و..هم فا رسی زبان شده درمسیررشد آن نه تنها اخلال گری نکرد ند ، بلکه همراهی هم کرد ند. درواقع ، بوعلی سینا، فا را بی، رود کی ، فردوسی ، سنای، خیا م ، خواجه نصیرطوسی، ابوریحان بیرونی ، فخرالدین رازی ، غزالی ، خواجه عبدالله انصار ، مولوی ، سعدی ، حافظ وشماری د یگری ازاند یشه ورزان درعرصه های فرهنگ ، ادب ، عرفان ، تفسیروفلسفه ، چهره های نواند یش دوره های صفاری ، سا ما نی- غزنوی وسلجوقی می باشند. دردوره ی سلجوقی ، خواجه نظا الملک ، به حیث وزیرنقش سازنده ی درجهت رشد فرهنگ وتفکرخرد محوربا زی کرد که مد رسه های نظا میه ی بغداد ، نشا پور، هرات ، بخا را و... نماد آن می باشد. درمیدان سیاست ، درپیوند با قد رت خلیفه ، سلطان ووزیر هم د یده شد که فربه شدن نقش قلم نسبت به تفنگ وفقه رسمی ، حکا یت ازخرد گرا یی وقا نون مند شدن قدرت خود سرمی کرد. مثلن ، روزی ملک شاه سلجوقی به خواجه نظام الملک گفت که: " د یوا تت را برمی دارم ؛ خواجه برا یش گفت که : اگرا ین د یوات برداری ، تا جت را برمی دا رند. " درواقع ، سخن خواجه نشانگرقدرت قلم برزورمداریی تفنگ سالار بود. امید است که قلم بد ستان زمان ما درکشورهای مسلمان به ویژه افغا نستان تفنگ ها را به قشله های نظا می وقلم ها را زینت بخش عام وخاص نموده بیشترازا ین موقع ندهند که جنا یت ، غا رت ، غصب ، زن آزاری وتروریسم ، بنام دین برمردم جفا کشیده ی ما بیداد گری نما ید !
بد بختانه ، دوره ی رشد وترقی نواند یشی- خراسا نی- اسلامی با هجوم مغلان به خراسان بزرگ ، فارس / ایران کنونی وبغداد پا یان یا فت؛ واز آن به بعد هم ، به اصطلاخ خلافت ترک های عثما نی ، حکومت منحط - مسخره ی صفوی وحکومت مدا را گرمغل های فارسی زبان شده ی هندی به میدان آمد ند. ازبد رخ داد ها ، صفوی ها که بربخش غربی خراسانِ بزرگ مسلط شده بودند ؛ دسته ی به اصطلاح صوفی ودرعمل وحشی- سنی ستیزبود ند که برابر با مغل ها یا چیزی کمترازآن ها به رشد فکری وفرهنگی- فلسفی دنیای فارسی زبان ، زیان رسا ند ند. ازهمه نگون بخت تر ا ین که ، با زوال صفوی ها ، مغل ها وعثما نی ها ، استعماراروپای ازطریق دریا وخشکی به سراغ کشورهای مسلمان رسید. دررسیدن استعماراروپایی به سرزمین های مسلمان نشین هم ، همان حکومت های مستبد - قبیله سالار- شکم کته - تهی مغز، ازشمال افریقا تا مرکزوجنوب آسیا، اول ، جاده سا زی ؛ دوم ، برای ادامه ی زند گی- سیاسی- نظا می- ننگین خود حلقه ی غلا می آن را به گردن گرفتند. چون استعماراروپا یی درقا لب تجارت ، بازاریا بی ونظا می گری آ مده بود ، بزودی خطرهای بلند مدت آن درک نه شد. آری ! درنقطه ی گذار ازسده ی هجد هم به سده ی نزدهم ، نا پلئون بونا پا رت ، رئیس جمهورفرانسه ی پس ازانقلاب بادسته ی ازدانشمندان ونظامیان وارد مصرشد ، وشرکت تجا ری هند شرقی هم که پیشتردرکلکته قدرتمند شده بود ؛ و درعین زمان ، روسیه ی تزا ری هم به سوی آسیای مرکزی وشما ل قفقازدرجهت خرد کردن ساحه ی سرزمینی حکومت منحط قاجاری که جانشین حکومت وحشی صفوی شده بود ، ترکیه ی عثما نی وخان نشین های آن سوی رود جیحون دست به پیشروی زد.
درواقع ، آمدن نا پلئون به مصر، قد رت گرفتن شرکت هند شرقی درکلکته وبعدن فتح هند توسط برتا نیه وتاخت وتا زروسیه به سوی آسیا ی مرکزی وشمال قفقا ز، هم تا مین کننده ی سلطه ی استعماریی اروپای باختری- خا وری هم پیام آورمدرنیته / نواند یشی اروپا یی به کشورهای مسلمان شد. بد بختانه ، درزیرسا یه ی استعمارخارجی واستبداد بومی، پیام مدرنیته / نواند یشی اروپا یی بد رستی درجهان اسلام درک نه بود. البته که تا اندازه ی درک شد، اما نه به گونه ی که مفید به حا ل مسلمان ها تمام شود. وقتیکه می گویم استعماربیرونی واستبداد بومی نگذا شتند پیام مدرنیته / نواند یشی درجهان اسلام به طوردرست درک شود یا درک نا قص شد، منظورم ازدرک آن دربعد نظا می بود که ازآن حکومت های مستبد حاکم بر مسلمان ها برای تقویت خود وسرکوب رعا یا / مواشی یا ا تباع خود بهره بردا ری کرد ند. به ا ین خاطرکه ، روح مدرنیته / نواندیشی ، رسا ندن انسان ها به حقوق شهروندی شان می باشد که درقا لب د موکراسی، ملی گرا یی وسکولاریسم انسا نی درغرب تحقق یا فت.
برخلا ف ، حکومت های مستبد حاکم بر مسلمان ها که بقای خود را بجای تقویت حقوق شهروندی دررعیت واتباع نگهداشتن مرد مان زیردستِ خود می د ید ند ومی بینند ؛ نه ازجنبه ی فکری- انسا نی مدرنیته / نواندیشی، بلکه ازجنبه ی نظا می – ابزاری- مادیی آن برای دوام سلطه ی خود سرا نه ی خود بهره برداری کرد ند که دستا ورد شا ن دولت های پوشا لی - دست ساخت استعمارکهنه - باربراستعمارنووفروپا شی آن ها درد وره ی ا نقلا ب رسا نه ی وجها نی سا زی ، ازلیبی تا افغا نستان می باشد. بهررو، درحا لیکه حکومت های مستبد ازبعد نظا می استعمارومد رنیته ی غربی بهره برداری کرد ند، برخی اند یشمندان مسلمان ، ما نند: سرسید احمد خان درهند ( درگذشت 1898م) ، سید جمال الد ین افغا نی ( درگذ شت 1997م) ، محمد عبده ( درگذ شت 1905م) وعبدالرحمن کواکبی (درگذ شت 1904م)، درمصروکشورهای عربی ، نا مق کما ل درترکیه ، آخوند خراسا نی درایران ، برتفسیرنو ازد ین ، نوگرایی فکری ومشروطه ساختن حکومت های خود سرتا کید ورزید ند که نتیجه آن انقلاب مشروطه ی ایران ، جنبش ترک های جوان ، مشروطه خواهی واسلام خواهی درمصروجدای طلبی ای مسلمان های غرب زده زیرفرمان مسلم لیگ / جامعه ی مسلمان ها درهند بود که : اولی شکست خورده اول به دیکتاتوریی نوگرای رضاشاه ؛ ودوم ، به برآمدن ولایت فقیه یا کشنده ی انقلاب دموکراتیک 1357 ایرا نی ها ا نجا مید؛ ودومی ، به برآمد ن ترکیه ی لائیک - سکولار- نظا می- دین ستیز به رهبریی مصطفی کمال اتاترک ( درگذ شت 1938م) منجرشد که اسلام نوگرای کنونی ترکیه را رقم زد ؛ و سومی ، به میدان جنگ ملی گرا یی- چپ گرا - نظا می ای عرب زیررهبری جما ل ناصر( درگذ شت 1970م) ونهضت اخوان ، شکست ملی گرا یی وقوت گرفتن بنیاد گرایی وسرا نجام سرکوب بها رعربی و اخوان توسط ارتش وتقویت تند رویی مذهبی درقالب های داعش والقاعده منتج شد؛ وچها رمی هم ، به برآمدن پا کستان مدعی مسلما نی ودراصل منا فق درسال ( 1947م) منجرشد که ارتش جنا یت کا ر آن درسال( 1971 م ) سه میلیون مسلمان پا کستان شرقی را شهید وکمک به تجزیه ی پا کستان متحد وبرآمدن بنگله د یش کرد. درسال های اخیر، همان ارتش جنا یت کار با کمک ما لی عربستان واما را ت متحده ی عربی، با تولید طا لبان ، القاعده وده ها گروه تروریستی ای بنام مسلمان ، ازاسلام یک د ین تروریستی ساخت که نماد آن طالبان درد وسویی مرزد یورند درجهت ویران کردن افغانستان وکوشش درجهت صا درکردن آن ها درقا لب داعش به سوی آسیای مرکزی ازراه دا من زدن به جنگ وتروریسم درشما ل افغا نستان و ودیگربخش های خا ورمیا نه می باشد. سیاست دهشت افگنانه ی که کمک کرده است به احیای نفوذ مسکودرآسیای مرکزی مانند دوره ی اتحاد شوروی سابق.درخاومیانه هم ، همه می دانند که سیاست تقویت باندهای ترویستی به تقویت اسرائیل ،قربانی شدن فلسطینی ها وفروپاشی استبداد عربی یا نظامی- خشن شدن هرچه بیشترآن منتج شده است.
بهرحا ل ، با وجود ا ین که ، نواند یشان مسلمان که ازآن ها نام گرفتم ، تا حدی ، خوب فکرکرده بود ند ؛ برخلاف ، شا گردان شان به بیراهه رفتند. به طورنمونه ، سید جما ل، سیا ست کارنو گرا بود نه اند یشمند د ینی ، اما محمد عبده ، اند یشمند د ینی - نوگرا- اصلاح طلب بود. اند یشمندی که طرفدا راجتهاد وتفسیرمتون د ینی مطا بق وضع زما نی- مکا نی وازهمه مهم ترهمسازکردن د ین با جهان نوبود. برعکس ، شا گردان او برخی راه غرب گرایی وبرخی هم راه وها بیت را درپیش گرفتند. مثلن ، طه حسین بسیارغرب گرای کرد وشیخ رشید رضا بدام وها بیت قشری خا نواد ه ی حا کم برعربستان افتاد. شیخ علی عبد الررا زق ، با نویشتن کتاب " اسلام ومبا نی حکومت " ومسخره کردن خلا فت های ستمگروبی ربطی آن ها به قرآن ، مسیرد رستی را درپیش گرفت که بجای تشویق ، محروم ازامتیازات شیخی گری دردا نشگاه ازهرشد ؛ وشاهان وشیخان هم نگذا شتند که پیا مش گسترش یا بد. دراخیرهم ، دیده شد که طه حسین بازگشت به اسلام نواند یش غیرازاسلام مورد نظر نهضت اخوان المسلمین / برا دران مسلمان وشیخ رشید رضا ووها بی گری اش القاعده ، داعش ، الشبا ب / جوا نان تروریست صوما لی ، طا لبان افغا نی- پا کستانی وبوکوحرام نیجریه ی را به حیث خوارج خشن- جنا یت کارترازخوارج دوره ی علی رض - معاویه ، ازغرب افریقا تا افغا نستان وپا کستان تحویل مسلمان ها داد.
اگرکمی ریشه ی تربحث نما یم ، سیا ست زد گی اسلام بنیاد گرا یان ، تند روان وتروریستان مذهبی خوب ترروشن می شود. مثلن، روشنفکریی عرب ، مسیحی وضد ترک بود نه عرب و مسلمان . ازا ین رو، به ملی گرای مخالف ترک ونا توان ازدفع خطرصهیونیسمی زیرسا یه ی کهنه - نواستعمارگریی غرب انجا مید. وقتی هم که درپا یان جنگ اول جها نی ترکیه ی عثما نی فرو پا شید ومنطقه ی عرب نشین خاورمیانه ی زیرفرمان آن ، میان فرانسه وانگلیس تقسیم شد ، ادامه دهند گان راه عبده ، زیررهبریی حسن البناء ، نهضت اخوان المسلمین / نهضت برا دران مسلمان را ساختند . اگرچه اخوان یک نهضت میان رود ینی می باشد ، اما برنا مه وشعارهای کلا نی ما نند احیای امت اسلامی وخلا فت را روی دست گرفت ود رخلافت خواهی هم نمی دانم امپراتوری عثما نی ازاسلام وخلا فت نام نهاد چه دا شت که درفکراحیای خلافت ازگونه ی آن برآمد ؟ همچنان ، درشرا یط پساعثما نی ، خا نواده های حا کم برمصر وعربستان هم درفکراحیای خلا فت برای بقای حکومت های خود سر خود شد ند ، اما بد رجه های متفا وت نوکریی انگلیس وفرا نسه نفت است که باعث د وام حکومت نا لایق - خا ندا نی ای عربستان زیرسا یه ی امریکا شده است ؛ ونبود آن درمصر؛ باعث شد که اول بدا من مسکو ودوم بدا من واشنگتن بیفتد ؛ وسرا نجام نظا می گریی شکست خورده درجنگ شش روزه ی 1967 ودوگا نه باز نصیب شان شد.
بهرصورت ، بد قسمتی مصراین است که نفت ندا شت وخوش قسمتی عربستان این است که نفت ازخا کش بیرون شد. درواقع ، همین دربهارعربی را درآغازدهه ی دوم سده ی بیست و یکم زنده نماید. وقتیکه ، ازمشکل مصرسخن می گویم ، بهتراست که ازمشکل اخوان المسلمون / برا دران مسلمان هم سخنی بگویم . مشکل اخوان این است که ، درفکراحیای امت اسلا می وخلا فت می باشد. دوخواست نا ممکن که هم اخوان را زیا نمند کرد هم تهد ید ساختگی آن با کمک به ادامه ی استبدا د ، عرب ها را زیا نمند کرد. به این خا طرکه ، عرب های سیاسی- غیرسیاسی درزیرسا یه ی امت قد رت می خواستند ومی خواهند و اخوان درزیرسا یه ی آن آزا د یی سرزمین های مسلمان وامت اسلامی را می خواهد. نتیجه هم ا ین شد که درپس بهارعربی ، نهضت اخوان ازراه انتخا بات به قد رت رسید ومرتکب اشتباها تی شد که به شمارمخالفان سیا سی ونظا می آن افزود ؛ اما نظا می های مصری ووها بی های عربستان ود یگرنفت داران عرب آن ها را تروریست اعلام کرده کمک به برآ مدن تازه ی نظا می گریی تاریخ زده ، داعش و القاعده کردند. به سخن دیگر، شکست میا نه روی د ینی کمک کرد به برآ مدن تند روی وتروریسم دینی . شا یان یاد آوری است که ، این مسئله منحصربه مصروکشورهای عربی نما نده درپا کستان وافغا نستان هم رونما شد . مثلن ، کمرنگ شدن میا نه رویی جماعت اسلا می وجمعیت علمای پا کستان که دومی گرا یش عرفا نی دارد ، کمک کرد تا نظا می ها وملاهای وابسته به جمعیت العلمای اسلام ، طالبان وتروریستان طا لبانی را برای خود وافغا نستان تولید نما یند ؛ ودرافغا نستان هم ، جمعیت اسلامی ، حزب اسلامی واتحاد اسلامی/ جوجه های جماعت اسلا می وآی اِس آی ، ووها بی گری، جاده سا زی کرد ند برای برآ مدن طا لبان. ونظا می ها وملاهای پا کستا نی هم طا لبان جاهل را زیرا ثر القاعده ، تروریست ساختند. اینجا است که ، تروریسم به اصطلاح اسلامی جای بنیاد گرایی اسلامی را درجهان عرب وجنوب آسیا وافغا نستان می گیرد ؛ وبنام داعش که همان طا لبان چپن عوض کرده می باشد ، می کوشد اول شمال افغا نستان را ما نند هلمند ، منطقه ی جنگی ساخته بعدن ازآ نجا تروریسم را روا نه ی آسیای مرکزی نماید. ژست نا درستی که کمک کرده است برای مسکو تا ما نند اتحاد شوروی پیشین به منطقه برگردد. ازسوی د یگر، رقا بت شیعه گریی ا یران ووها بیت عربستان هم کمک کرده است به رشد تند روی وتروریسم شیعه - سنی ؛ درگام نخست ، درجهان عرب ؛ ودرگا م دوم ، درکشورهای مسلمان. پس، بهتراست که تند روی اسلا می چه تروریست وچه غیرتروریست ازاین نگاه به بررسی گرفته شود که چه مناسبتی با اسلام ومنافع کوتاه مدت وبلند مدت مسلمان ها دارد ؟

0 comments:

Post a Comment