Sunday 30 September 2018

جهان اسلام آنقدر دشمنان داخلی دارد که نیازی بداشتن دشمنان خارجی ندارد

ابراهیم ورسجی
نهم ماه میزان 1397
این تحلیل ، درپیوند به مقاله زیر عوان:" تعبیردنیای اسلام" چرا وچگونه به وجود آمد؟" نویسنده انگلیسی آن جمیل عابدین ومترجم فارسی آن پویان موحد ، نشرشده درسایت فارسی آسو بتاریخ هفتم میزان 1397 ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوکم پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. درباره چگونگی ظهور ووجود جهان اسلام بحث نمی کنم،ازاین لحاظ که ،درزمینه سخن ها وتعریف ها زیاد ارایه شده است. برخلاف ،درباره دشمنان فراوان داخلی جهان اسلام نظردارم که با ید آن را ارایه کنم. درست است که برای جهان اسلام ،جهان غرب دشمن تراشیده شده است وسیاسی ها ونویسند گان زیادی غربی وشرقی درزمینه نوشته ها بسیارکرده اند. ازاین رو، نیازی به بحث درباره آن نمی بینم. تجربه ها هم نشان می دهند که دشمنان داخلی بیشترازدشمنان خارجی برای جهان اسلام ومسلمان ها زیانمند تمام شده اند. بطورنمونه، حکومت های مستبد ومسلمان نما وتند روان وتروریستان مذ هبی موفقانه اسلام را به حیث دین تروریست پرورمعرفی ومسلمان ها را بد بخت کرده اند. اگر اصلاح طالبان مسلمان ازنیمه دوم قرن نزدهم تا حال موفق نشده اند نهضت اصلاح طلبی را درجهان اسلام رونق بدهند ،علت عمده ای آن شاهان وشیخان مستبد مسلمان نما بود ند ومی باشند. دراین بازی کثیف، امریکا زمانی وارد شد که شوروی درافغانستان برای خود با تلاق درست کرد.ازاین رو،امریکا که درطلب فرصت مناسب برای کوبیدن شوروی بود، دوکاررا کرد:نخست،کمک کرد تا انقلاب دموکراتیک مردم ایران توسط خمینی مصادره وحکومت آخوندی را بسازد؛ دوم، کمک به ژنرال ضیاءالحق کودتا چی جنایت کارواسلام شعارپاکستانی کرد تا هم دالر وپوند وریال بگیرد هم گروه های بنام جهادی افغانستان را ایجاد وبه جان شوروی بیندازد. حکومت آخوندی خمینی وجهادی نما یان افغانستان موفقانه کمونیسم رنگ وروباخته ای روسی را گرفتارمخمصه ای فکری- سیاسی- نظامی کرده درواقع عامل عمده ای فروپاشی آن شد ند!
دراین راستا، دررابطه به بازی کثیف مستبدان عرب ، بیاد دارم که 310 نفرعرب درجهاد نام نهاد افغانستان شرکت و50 نفرآن ها کشته شده بود ند. این را هم بیاد دارم که با فروپاشی شوروی درپسین روزسال 1991،حکومت های مستبد عرب که بنام دفع خطرکمونیسم روسی حمایت های امریکا را برای دوام ستمگری های خود داشتند،با وفات کمونیسم احساس کرد ند که بادار نسبت به آن ها بی توجه می شود.ازاین رو،ازهمان 260 عرب زنده مانده درجنگ علیه شوروی ، خطری برای خود وغرب ساختند که گویا خود شان وبادارشان شان را می بلعد. درهمین راستا،درانتخابات دموکراتیک الجزایردرسال 1989که جبهه ای نجات ملی اسلام گرا رای گرفته باید به قدرت می رسید،طعمه کودتای نظامی های جنایت کارشد. دراین سوی جهان،نظامی های پاکستانی که بعد ازوفات کمونیسم نزد امریکا بی اهمیت شده بود ند،هم جهادی نما های افغانستان را بجان هم انداخته کابل را ویران کرد ند هم طالبان والقاعده را به کمک مالی عربستان ساخته افغانستان را تروریزه کرد ند تا امریکا به افغانستان برگردد که برگشت. درخاورمیانه ، حکومت آخوندی ایران وحکومت وهابی عربستان کمک به تند روان مذهبی شیعه وسنی کرد ند. درادامه آن ، حکومت آخوندیی ایران به کمک جورج بوش عراق را میدان خیز شیعه صفوی وتندروی مسیحی جورج بوشی ساخت که نتیجه آن ظهورداعش ونابود شدن شهرموصل درعراق وغارت دارای های عراقی ها توسط شیعه های افراطی می باشد. درسوریه هم،خامنه ای وولادی میرپوتین با حمایت ازحکومت جنایت کاراسد بنام مبارزه با تروریسم هم آن کشوررا ویران کرد ند هم نصف مردم آن را مهاجرساختند. درحالیکه تروریستان پراکنده شده اند اما نابود نمی شوند، به این خاطرکه ، تروریستان را حکومت داری خوب نابود می کند نه طیاره های روسی ولشکر فاطمی صفوی- ایرانی ! دریمن هم، حکومت آخوندی ایران وحکومت وهابی عربستان چنان تباه کاری کرد ند که 22 میلیون مردم آن کشوربه نان کمکی سازمان خوراک جهانی نیازمند شده اند.اسفباراین که ، با استفاده ازجنگ باهمی شیعه صفوی ووهابیت درخاورمیانه، اسرائیل فرصت یافت که دربخش بزرگ فلسطین اشغالی برای یهودی ها خانه سازی نماید تا محمود عباس درمجمع عمومی سازمان ملل بگوید که اسرائیل دیگرزمینی برای ساختن کشورفلسطین باقی نگذاشته است! ازاین رو، به صراحت وقاطعیت می گویم که دشمنان اصلی جهان اسلام درداخل آن هستند نه درخارج آن.

Saturday 29 September 2018

مردم افغانستان ؛درانتخا بات پیش رو، نباید به افراد استفاده جو رای بدهند

ابراهیم ورسجی
هشتم ماه میزان 1397
سیا ست میدا نی می باشد که درآن بزودی مد عی های خد مت به مردم امتحان داده نمره های صفری وبا لا تر ازصفرمی گیرند؛ میدانیکه دربیشترازنیم قرن گذ شته درآن هم جمهوری خواهان هم کمونیست های مد عی دفاع ازحقوق خلق ها هم جنگ جویان مذ هبی بدروغ مشهورشده به جها دی ها هم طا لبان اکثرا نا توان ازقرائت قرآن ومد عی اجرای شریعت هم دموکراسی خواهان دروغین پسا طا لبانی با وجود کمک های بزرگ مالی ونظا می امریکا وکمک های جنگی ناتو درآن باخته وشرمسارشده اند.درمیدان نامبرده ،فاجعه ای دیگری هم رخ داده است وآن اینکه شریعت خوا هی طا لبان وبا داران پا کستا نی آن ها سرازگریبان تروریسم بیرون کرده مردم افغانستان را زخمی وماتم دارکرده اند.
بنا برآن ، می خواهم به مردم جنگ وتروریسم وتفرقه های قومی وبا ندی وانتخا بات های تقلب زده ای ریاست جمهوری وپارلمانی یاد آورشوم که مطابق این مثل نغرفارسی که" آزموده را آزمودن خطا ست"؛ به افرادیکه درجرگه ها وپارلمان زاده ای تقلب کاری های کمیسیون متقلب وسیاه کار انتخابا تی پیشتر استفاده جوی های شخصی وبا ندی کرده اند ، دوباره باره رائی ندهند! بلی ، خواست من ازمردم برای رائی ندادن به امتحان داده های صفرگرفته مبتنی برتجربه های تلخ زیرمی با شد: نخست،به آگا هی آن ها می رسانم که در17 سال و9 ماه گذ شته تنها امریکا 125 هزارمیلیون دالربرای حکومت سازی وبازسازی کمک کرده است که 48 هزارمیلیون دالرآن برای بازسازی پرداخت شده است. درباره بازسازی توسط حکومت ها ازکرزی تا غنی- عبدالله ووکیلان پارلمان ،تنها توجه مردم را به سرک های ویران کا بل ومحیط زیست مرگبارآن جلب می کنم تا دریا بند که کمک های نامبرده توسط حکومت ها ووکیلان ووزیران و...شان حیف ومیل شده است وتاوان آن را این شما هستید که می پردازید!
افزون برکمک های امریکا که ازمقدار آن یاد کردم، به عرض مردم می رسا نم که اروپای غربی وروسیه وچین ودیگرکشور ها غیرازپاکستان ، حد اقل یک سوم کمک های نامبرده کمک کرده اند وطبق بررسی های به عمل آمده دزدان حکومتی ووکیلان ووالیان وسفیران تنها دردو بی مبلغ 23 میلیارد دالر ذخیره وسرما یه گذاری کرده اند. اگرسفرهای تفریحی وزیران ، وکیلان و... به دوبی بیشترازدیگر شهرهای بیرونی می باشد،مهرتا یید می گذارد برتجارت های بزرگ شان درآن شهرتازه مدرن شده وبه مرکزتجارت جها نی مبدل شده. دوم، ازمردم می خواهم که به محیط زیست کُشنده ای کا بل وسرک های ویران آن وبه راه های تکه- پاره شده میان آن ومرکزهای ولایت ها ونبود سرک های سنگ فرش شده میان مرکزهای ولا یت ها ومردم داری ها / ولسوا لی ها نظرکنند تا دریا بند که چقدرکمک های بزرگ وارد افغانستان شد وتوسط چه کسانی غارت کرده شد؟
همچنان ، به عرض مردم می رسا نم که هم کمک های بزرگ خا رجی وارد افغانستان شد هم ناتو حکومت غارتگررا زیر سایه گرفت هم فساد پیشگی وقبیله گرای حکومت غارتگر وحضورنیرومند ستون پنجم پا کستان درمتن آن کمک به نظا می های پاکستانی برای بازسازی سازمان های تروریستی طا لبان والقاعده وتروریزه کردن افغانستان کرد هم همین حکومت گران چتل افغانستان را دارای بد نام ترین حکومت ومولد بیشترین مواد مخدر درجهان کرد هم افغانستان را دارای سه ونیم میلیون معتاد وبیشترین گدا گرها ودارای شش میلیون آواره درخارج ودارای بیشترین افراد فراری درمقایسه با دیگرکشورها به سوی غرب وغرق شده در دریای مد یترانه سا خت. افزون بر چتل کاری های نامبرده ،حکومت فاسد چنان قدر وعزت واهمیت افغانستان را بزمین زده است که چند ماه قبل درکنفرانس سران ناتو دربروکسیل ،مرکزبلژیک،رئیس جمهور امریکا حاضرنشد به غنی وعبد الله دست بدهد. ازآن هم شرمسارتراینکه ، مستر غنی مطلع شده بود که رئیس جمهورترامپ در حا شیه گردهمای سا لا نه ای مجمع عمومی سازمان ملل نمی پذیردش ؛ خودش از سفر به نیویارک خود داری وعبدالله را روان کرد.عبدالله هم درمجمع عمومی تنها این سخن را گفت که حکومت کا بل آماده گفت وگو با طا لبان می باشد. این بود پیام افغانستان درمرکز سیاسی وحقوقی ودیپلماتیک جا معه جهانی.
بهر حال ،نهایت خرسند هستم که طا لب عمران خان نخست وزیر دست سا خت ارتش پاکستان فهمید که رئیس جمهور ترامپ مانند غنی به حضورنمی پذیردش! ازاین رو،شاه محمود قریشی وزیرخارجه ای خود را به نیویارک اعزام کرد. خوب شد که وزیرخارجه پاکستان ما نند همتای افغانستا نی اش بازاری گرمی درمتن وحا شیه ای مجمع عمومی سازمان ملل نداشت! ازاین لحا ظه که ،امریکا وقدرت های اروپای با وجود اختلاف مواضع در مجمع جهانی دریک موضوع وحد ت نظر دارند وآن این که پاکستان مدافع تروریسم وافغانستان دارای فاسد ترین حکومت درجهان می باشد ؛ ما یه رنج وغصه می باشد.
بهرروز،اکنون که حکومت ها ازکرزی تا غنی وعبدالله ووزیران واعضای پارلمان شان افغانستان را دارای فاسد ترین حکومت در جهان ساخته وعزت ووقارآن را بزمین زده اند ، ازمردم می خواهم که درانتخا بات اخیر ماه میزان ، از هوشمندی کارگرفته برای خود نما ینده های انتخاب کنند که از حقوق شان درپارلمان دفاع کنند نه اینکه مانند پارلمان نا بکارباقی ما نده اردوره ای نا بسا مان طا لب کرزی که برای مدت چهار سال غیر قانونی دوره کاری ودراصل استفاده جوی اعضای آن توسط غنی تمدید کرده شد، نما ینده ها به پارلمان بفرستند. معلوم است. اگرمردم ازضرب المثل نغزفارسی" آزموده را آزمودن خطا ست" درس عبرت نگرفته استفاده جویان را به حیث نما ینده خود انتخاب وبه پارلمان بفرستند، بدون شک،به حق انتخاب خود نا مهربا نی کرده به مصیبت های خود که یک گونه ای آن تروریسم می باشد می افزایند.

Thursday 27 September 2018

سخنان ترامپ ونتانیاهو درمجمع عمومی سازمان ملل را تنها خود شان تایید کردند

ابراهیم ورسجی
ششم ماه میزان 1397
درگرد همای سا لا نه ای امسال کشورهای عضوسازمان ملل متحد درنیو یارک که روزسه شنبه 25 ماه سیپتامبر برابر به روزسوم ماه میزان آغازشده بود،سخنرا نی دانالد ترامپ ، رئیس جمهور امریکا درروزنامبرده وسخنرا نی نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل ، درروزپنجشنبه ، پنجم ماه میزان ، برایم بسیارجا لب تمام شد ند. جا لب به این خاطر که ، درتناقض آشکاربا منشورملل متحد وقانون بین الملل تهیه وابراز شده بود ند. مثلا، ترامپ درسخنرا نی خود بیشتربرکوبیدن سوسیا لیسم وسرزنش کردن حکومت های کوبا ،وینزیویلا وبولیوی وبی دستاورد بودن آن ها به خصوص دروینزیویلا تمرکزوبعد ازآن ها به کوبیدن ایران به حیث یک کشورحامی تروریسم تمرکز واین گونه ابرازنظرکرد که حکومت ملا ها سرما یه ای ملی ایرا نی ها را غارت وخود را ثروتمند کرده اند.همچنان ، ترامپ ازعربستان وامارت های جنوب خلیج فارس واسرائیل ستا یش کرد.
ستا یش ازاسرائیل توسط رئیس جمهور امریکا ازاین نگاه برایم تاسف بارمی باشد که برهمه جنایت های آن علیه فلسطینی ها چشم بسته است! به سخن دیگر،ترامپ طوری درمجمع عمومی سازمان ملل ازاسرائیل ستا یش کرد که مشوق آن درتوحش بیشترعلیه فلسطینی ها شود که شد. ازاینکه درماه گذ شته ، دفترسازمان آزادی بخش فلسطین را درواشنگتن بسته کرده بود ،بدون شک، چنین سخنرا نی ای مشوق اسرائیل درفلسطینی ستیزی می با شد.
ازاین رو، بهتراست که اول درباره سخنرا نی محمود عباس رئیس حکومت خود گردان فلسطین تمرکزکرده بعد ازآن سخنرا نی نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل را به نقد بگیرم. به این خاطرکه ،سخنان اولی بیان مظلو میت وسخنان دومی بیان ستمگری می باشد. بعد ازتبصره درباره سخنرا نی های مظلوم وظا لم درمجمع عمومی سازمان ملل، به واکنش های دیگرکشورها نسبت به سخنرا نی ترامپ می پردازم. بلی، محمود عباس روزپنجشنبه 27 ماه سیپتامبرسخنرا نی کرد وبعد ازاو، نتانیا هو به ایراد سخنرا نی پرداخت. محمود عباس درسخنرا نی خود کارنامه حکومت های اسرائیل پیش وبعد ازقرارداد اسلوو امضا شده توسط عرفات ومیناخیم بیگین درسال 1993 درجهت ایجاد دو دولت فلسطینی- اسرائیلی به خصوص کارنامه نتانیاهو را ناقض حقوق بین الملل ،منشورملل متحد وقرارداد های دوجانبه ولگد مال کننده ای همه معا هدات تصویب شده درسازمان ملل از 1948 تا کنون اعلام کرد.
محمود عباس افزون بر بیان کارنامه ای سیاه اسرا ئیل دررابطه به فلسطینی ها ، با تا کید گفت که بیت المقد س وحقوق قلسطینی ها را معامله نمی کند! یعنی مردم فلسطین حق به جا نب می باشند وبرای رسیدن به حقوق شان تا پیروزی برظلم وظا لم مبارزه می کنند. درباره گفت وگو های صلح با اسرائیل ونقش میانجیگرا نه ای امریکا درآن ، محمود عباس اعلام کرد که دیگر اعتمادی به میانجی بودن امریکا ندارد. افزون برآن ، یاد آورشد که اکثریت کشور های عضو سازمان ملل که درهمین گرد همای حضوردارند ، مبارزه مردم فلسطینی ها را برحق وکنگره امریکا آن را برای حمایت دوام دارازاسرائیل تروریستی می داند. ازاین رو، ما دیگر به میانجیگری امریکا درگفت وگو های صلح میان فلسطینی ها واسرائیل باورنداریم. ازسوی دیگر،قانون تصویب شده درپارلمان اسرائیل درماه ژوئیه را قانون اپارتاید / جدای نژادی مانند افریقای جنوبی پیشا ماندیلا نا میده آن را بشد ت سرزنش کرد!
جا لب این است که ، نتانیاهو بعد از محمود عباس به سخنرا نی پرداخت واشاره ای به سخنان عباس واپارتا ید نامیدن اسرائیل توسط او نکرد وتنها خود را مصروف افشاگری درپیوند با برنامه اتومی ایران با نما یش عکس ها ازمرکزهای درآن کشورکرد. یعنی موضع مشترک با ترامپ درپیوند با برنامه اتومی ایران گرفت. اگرچه نتانیاهو درسخنرا نی بی ربط خود دررابطه به برنامه اتومی ایران ، کوشش کرد که موضع ترامپ را تقویت ومواضع فرانسه ، انگلیس ، آلمان ، روسیه وچین نسبت به تعهد ایران درمعاهده پنج جمع یک که بعد از عقب نشینی امریکا به معاهده چهارجمع یک مسمی شده است را متزلزل نما ید؛ ازاینکه پیشتراز شروع گرهمای عمومی سازمان ملل، اتحا د یه اروپا اعلام کرده بود که به معاملات اقتصادی خود با ایران ادامه می دهد ،سخنرا نی نتانیا هودراین زمینه بی اثرمی باشد. ازسوی دیگر، رئیس جمهور ایران درسخنرا نی خود درمجمع عمومی ومصاحبه ی خود با روزنامه نگاران بیشترتمرکز بررد موضع ترامپ کرده کمتریادی ازاسرائیل کرد.
اکنون که ، به سخرا نی بهوده نخست وزیر اسرائیل علیه ایران درجهت کسب رضایت ترامپ اشاره شد . لازم می دانم که به واکنش های سران ووزیران خارجه دیگرکشور ها دررابطه به سخنرا نی ترامپ تمرکزکنم. ایوا مورا لیس ، رئیس جمهور بولیوی که کشورش عضو غیردائم شورا ی امنیت می باشد ،درگردهمای اعضا به ریاست ترامپ به شدت به او تاخت وتازکرد و ازموضع فلسطینی ها دربرابر اسرائیل وموضع چهارجمع یک درپیوند به ایران حمایت کرد. اینکه جنگ لفظی رئیس جمهور بولیوی با ترامپ در گردهمای اعضای دائم وغیردائم شورای امنیت بود؛ درمجع عمومی ،کنل بریموند دار،رئیس جمهور کوبا شد یدا برموضع ضد سوسیا لیستی ترامپ وسرزنش کشورخود ش وکشور وینزیولا توسط او تاخت. افزون بر آن، رئیس جمهور کوبا هم سیاست ترامپ دررابطه به ایران را رد کرد هم ازحقوق فلسطینی ها دفاع جا نا نه کرد.
دررابطه به سخنرا نی ترامپ درمجمع عمومی وجنگ تجارتی آن علیه چین، وزیرخارجه آن کشور درمخا لفت با سخنان او سخن گفت ووزیرخارجه روسیه هم موضع هما هنگ با همتای چینی خود گرفت. درچنان میدان بازی گرم سخنرانی های تند ورد وتردید های بی سابقه درشورای امنیت ومجمع عمومی سازمان ملل میان ترامپ ووزیران خارجه روسیه وچین ، سخنرا نی های اما نویل مکرون رئیس جمهور فرانسه وتریزا می نخست وزیر بریتا نیا بسیارجا لب بود ند. هردو رهبرکه کشور ها ی ایشا هم اعضای دائم شورای امنیت هم ازمتحدان دیرینه ای امریکا هم اعضای ناتو می باشند، درسخنرا نی های خود ازمشکلات جاری درجهان سخن گفتند اما ازموضع ترامپ حما یت نکرد ند. افزون براینکه ازموضع ترامپ حما یت نکرد ند، هوشمندا نه علیه او سخن هم گفتند.
با درنظردا شت فقدان همسوی میان امریکا وقدرت های بزرگ اروپا ی درشورای امنیت ومجمع عمومی سازمان ملل ، دریافتم که دوران همسوی بلاک سرما یداریی لیبرال دموکرات غربی به پا یان خط رسیده است. اکنون که ترامپ کمک به فروپاشیدن نظام سرما یداری غرب لیبرال دموکرات کرده است ، منتظر هستم که فوکویا ما نویسنده ای کتاب :" پا یان تاریخ وآخرین انسان" وارد میدان شده بگو ید که مرگ کمونیسم را که پا یان تاریخ نامیدی وآینده را به نفع لیبرال دموکراسی سرما یه سالار مصادره کرده بود، ابراز نظر تازه نما ید که چه بر سر پا یان تاریخ وآخرین انسان مورد نظراو آمده است؟
بنا برآن ، به آگاهی آقای فوکو یا ما می رسانم که اید ئو لوژی ها چه اید ئولوژی کمونیستی چه اید ئولوژی لیبرال دموکراسی چه ایدئولوژی اسلامی که نا حق بنام اسلام سیاسی درغرب رسا نه ای شده است چه اید ئولوژی های ناسیونا لیستی- نازیستی- فاشیستی- صهیونیستی دربستر تاریخ وفرهنگ جامعه ها پیدا ونمومی کنند وبه قدرت هم می رسند به گونه ای که رسیده اند ومرگ هم دارند که بسیاری شان وفات هم کرده اند. ازاین رو، به صرا حت وقاطعیت می گویم که اید ئولوژی های همسو با کرامت وآزادی وعدا لت و نیازهای مبرم روزانه ای جامعه ای بشری باقی وادامه میابند وایدئولوژی های متضاد با آن ها به پا یان تاریخ می رسند که بسیاری شان رسیده اند. اکنون خوشحال هستم که بر خلاف پیش بینی فوکویاما ، لیبرال دموکراسی عدا لت سوزمورد پسند او مانند کمونیسم استا لینی ونازیسم هتلری وفاشیسم موسولینی درحال جان باختن می باشند وتنها تروریسم های مذ هبی ازبودای های مسلمان کش برما تا هند و های متعصب هند وطالبان افغان- پاکستانی والقاعده وداعش عربی وآخوندیسم ایرا نی وبوکوحرام نیجریای وصهیونیسم یهودی همه زند گی دروغین وتحمیلی دارند وامید وارهستم که بزودی روانه ای زبا له دان تاریخ شوند!

Monday 24 September 2018

اگررئیس جمهور ما لد یو ازتقلب کاریی کمیسیون انتخا بات افغانستان استفاده می کرد، درانتخا بات شکست نمی خورد

ابراهیم ورسجی
سوم ماه میزان 1397
روزیکشنبه اول ماه میزان ،درکشورمالد یو انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد که درنتیجه آن عبدالله یمین رئیس جمهور دررقا بت با ابراهیم محمد صالح شکست خورد. پیش از بحث درباره انتخابات ریاست جمهوری درمالد یو وشکست خوردن رئیس جمهورآن دررقابت انتخا باتی ، بهتراست که معلومات مختصری درباره این کشورکوچک ومسلمان درکناره ای بحرهند ارایه نما یم. ما لد یو کشورکوچک مسلمان ویک جزیره کوچک درمیان دریای عرب ،خلیج بنگال وبحرهند موقعیت دارد. این کشورکوچک که کمی بیشترازیک میلیون نفوس دارد ، درسال 1965 از بریتا نیا استقلال خود را کمای وشیوه جمهوری حکومت داری را درپیش گرفت.
تاریخ سیاسی نزدیک ما لد یو نشان می دهد که درآن ؛ مامون عبدالقیوم برای 32 سال تا سال 2008 حکومت کرد ودرانتخا بات درهمان سا ل برخلاف رضایت خودش کنارگذا شته شد وجایش محمد نشید گرفت.معلوم است که، این جزیره کوچک ؛ درسال های اخیر، با دو خطر مواجه می باشد:نخست، خطر گرما یش زمین وخیزش آب وکوچکترشدن سا حه ای جغرا فیای اش ؛ دوم ، سیا ست مداران جاه طلب ومخا لف نا پذ یر.درباره خطرگرما یش زمین ، بهتراست بگویم که یک پدیده ای جها نی می باشد وهمه جامعه ای بشری را تهدید می کند. ازاین رو ،درباره ای خطرآن برای ما لد یو بحث نکرده به خطر های نا شی از سیاست کاران تما میت خواه به آن مکث می کنم.
نگا هی گذ را به تاریخ سیا سی گذ شته ای نزدیک ما لد یو ، نشان می دهد که مردم از حکومت داریی خود محور مامون عبد القیون خرسند نبود ند اما برای مدت 32 سال او را تحمل کرد ند. خوشبختانه ، اکنون فن آوری مدرن اطلاعاتی ورسا نه ای چنان هوشیاری سیاسی را درجهان حتا کشورهای مسلمان رونق داده است که مشکل است سیاست مداران تمامیت خواه وخود پسند ودیگراند یش ستیز مانند گذ شته حکومت کرده بتوانند. بلی ، اگرسیاست مداران هم طولا نی مد ت حکومت کنند هم دستاورد برای مردم خود داشته باشند، مردم پاس شان را می دارند.
مثلا، دکترمها تیر محمد مد ت بیست سال بر ما لیزی حکومت کرد؛ ازاینکه دستاورد داشت ، بازهم مردم درانتخا بات دوماه قبل برایش رای داد ند تا به عمر92 سا لگی بقدرت برگردد که محترمانه برگشت. ازاینکه رئیس جمهوران مسلمان می خواهند مانند قذافی بمیرند نه مانند نلسن ما ندیلا ،مهاتیرمحمد درمیان آن ها استثنا می باشد وممکن است مانند ماند یلا محترمانه بمیرد! برخلاف ، عبدالله یمین ، رئیس جمهور شکست خورده ای مالد یو خودش خواست که درزندگی سیاسی نزدم مردم محترم نبا شد.
بطورنمونه ، درمدت پنج سال دوره ریاست جمهوری خود هم محمد نشید رئیس جمهورقبل ازخود را وادار به پناهنده ای سیاسی شدن در سریلانکا کرد هم درزدو بند های اقتصادی با چین وعربستان فساد مالی کرد ودستاورد اقتصادی اش برای مردم نه مانند مها تیرمحمد بلکه مانند کرزی وغنی وعبدالله می باشد! البته ، با این فرق که ، کرزی وغنی وعبدالله هم دست نشانده های امریکا وانگلیس می باشند هم کمک های مالی ونظامی پرداخت شده توسط آن ها برای حکومت سازی وبازسازی اقتصادی را غارت کرد ند هم مردم را گرفتارفقر، گسترش مواد مخدرواعتیاد هم گرفتار تروریسم کرده باداران خود را هم درمخمصه انداختند.
بلی ، درحالیکه عبدالله یمین مانند کرزی، غنی وعبدالله دست نشانده خارجی ها نبود ، اما درسیاست چنان نا برد باری ودیگراند یش ستیزی کرد که مردم ومخالفان ومنتقدان خود را دریک صف علیه خود متحد سا خت. افزون برآن ،دربازی هند وچین درمنطقه به خصوص درما لد یو، به طرف پکن لغزیده اولی را متما یل به رقیبان خود ش ساخت. من که بتاریخ فرهنگی- مذ هبی - سیاسی جنوب آسیا و وپیوند مستقیم آن با افغانستان دلچسپی دارم ؛ انتخابات چه درپاکستان وچه درهند وچه دربنگله دیش وسریلانکا وما لد یو را پیگیری کرده ومی کنم.
دراین راستا ، وقتیکه درهفته گذ شته مسئله انتخا بات ریاست جمهوری درما لد یو مطرح شد ، علاقمند شدم تا آن را پیگیری وبدانم که دراین کشور کوچک مسلمان دموکراسی چگونه عمل می کند؟ ازاین نگاه که ، زبان سیا سی - علمی نخبگان کشور مالد یو مانند هند وپاکستان زبان انگلیسی می باشد واین زبان زبان جهانی هم شده است، فهم تحولات مالد یو برایم آسان می باشد. ازاین رو،ازشروع تا پا یان ، انتخا بات ریاست جمهوری ما لد یو را دررسانه های انگلیسی زبان پیگیری کردم. ازاین لحا ظ که شا هان وشیخان مستبد وفریب کاربرای ادامه حکومت های مستبد وغیرانسانی وغیراسلامی خود دموکراسی را مخالف اسلام معرفی کرده اند، انگیزه برایم داد تا تحولات سیاسی ما لد یو به خصوص انتخا بات ریا ست جمهوری آن را تا پسین لحظه پیگیری کنم.
خوشبختا نه ، ازبررسی تحولات سیاسی ما لد یو به خصوص انتخا بات ریاست جمهوری آن وخود داریی مردم ازرای دادن مجدد به یک رئیس جمهور خود غرض- خود محور این گونه دریافت کردم که مسلمان ها ازمالد یو تا افغانستان وازآنجا تا لیبی متوجه شده اند که دموکراسی تنها شیوه حکومت داری می باشد که به آن ها موقع می دهد رئیس جمهوران مستبد وخود محور ودیگراند یش نا پذ یر را ازکاخ ریاست جمهوری با رای دا دن های خود نه با گلوله بیرون کنند! با درنظردا شت تمامیت خوا هی ودیگر اند یش ستیزیی عبدالله یمین ،درانتخا بات ریاست جمهوریی روزاول ماه میزان، ازچهار صد هزار مردم مستحق رای دادن ، 58 درصد آن ها به ابراهیم محمد صا لح رقیب او رای داده کمک به تحقق دموکراسی درکشورخود کرد ند.
با توجه به هوشیاری سیا سی مردم ما لد یوونفرت شان ازخود محوری ودیگراند یش ستیزی عبدالله یمین، یک راه درجهت حفظ وادامه مقام ریاست جمهوری برای او با قی ما نده بود وآن اینکه ازطا لب کرزی، طا لب غنی وعبدالله خوش پوش وکمیسیون انتخا با تی تقلب کارشان مشوره ای تقلب کاری درانتخا بات گرفته خود را با دزدی کردن آرائی ابراهیم محمد صالح رئیس جمهور می ساخت! به گونه ای که ، طا لب کرزی با دوتقلب انتخا باتی توسط کمیسیون تقلب کار انتخا باتی دوبارخود را رئیس جمهورسا خت وبرای طا لب غنی توسط همان کمیسیون تقلب کار تقلب کرده بحران آ فرید تا جان کری وزیرخارجه ای وقت امریکا برای مهاربحران سیاسی به میدان آمده با ایجاد حکومت مسخره ای باصطلاح وحد ت ملی با رئیس جمهورسا ختن طا لب غنی ورئیس اجرائیه سا ختن عبدالله خوش پوش آن هم مخا لف قانون اساسی دست ساخت جورج بوش وتو نی بلیرموقتا بحران را مهارکرد. بلی ، بحران مهارشد ؛ اما حکومت پو شا لی دست ساخت جان کری کمک به گسترش تروریسم وبی اعتما دیی بیشترمردم کرد! ازاین نگاه که ، درما لد یو تعدد قومی و مذ هبی مانند افغانستان وجود ندارد ،احتمال ضعیف درمیان بود که تقلب کاریی عبدالله یمین با بهره برداری ازکمیسیون تقلب کارانتخا باتی افغانستان ، میوه شیرین درکام اوبیندازد. بهرحال ، ازاینکه عبدالله یمین بطوررسمی پذیرفت که شکست خورده است، نشان می دهد که فرهنگ دموکراسی درمالد یو ریشه دوانده است. فرهنگی که سیا سی های قبیله گرای افغان ازآن دوری زیا دارند!

Wednesday 19 September 2018

قمه زنی های عاشورایی زاده خرا فات وکمک کننده به مستبدان شا هی وشیخی

ابراهیم ورسجی
بیست وهشتم ماه سنبله 1397
این تحلیل ؛ درپیوند به مقا له ای زیر عنوان : " مراسم خونریزی ویژه متعصبان! قمه زنی چطور به ایران آمد؟"رویداد24-نوشته: مازیاروکیلی، پخش شده درخبرنامه گویا بتاریخ 19 سیپتامبر برابر به بیست وهشتم ماه شهریور / سنبله ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوکم پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود؛ تا دوستان ازآن مستفید شوند. من که هم سیاست خواندم هم تاریخ هم مطا لعات اسلامی دارم ؛ تاریخ مسلمان ها را سیاه ترین تاریخ یافتم وتاریخ مسلمان های شیعه را مسخره ترین آن! معلوم است که ،ازتاریخ مسلمان ها یاد کردم نه ازتاریخ اسلام . به این خاطرکه ، تاریخ اسلام همان تاریخ 23 سال نزول قرآن به رسول الله ورسانش آن توسط او به مردم می باشد. بعد ازرحلت او است که تاریخ مسلمان ها شروع می شود ، تاریخی که کمترین سازگاری با قرآن را دارابود ومی باشد. درزمینه ،روزی "حجت الله با لغه" نوشته شاه ولی الله دهلوی بزبان اردو را خواندم ودیدم که درباره تاریخ مسلمان ها نظرمرا تایید کرده است. بهرحال،درباره مرا سم محرم وقمه زنی وخون ریزیی شیعه های خرافات زده ، بهتراست که بدو مسئله اشاره کنم:نخست، تا سه ونیم قرن بعد از رویداد درد ناک کربلا،مراسم عاشورای وقمه زنی وخون ریزی رایج نبوده است؛دوم، علمای معتبرشیعه چه درگذ شته وچه درحال قمه زنی را تایید نکرده اند.ازاین رو،بهتراست بگویم که استبداد برای بقا ودوام خود به خرافات نیازدارد وروشنفکران مسئولیت دارند که خرافات را بکوبند تا ستون فقرات استبداد شکسته شود. قمه زدن وخونین کردن سروکله بنام ما تم داریی شهادت حسین ،گردن کلفت ترین خرافات نان آور وجیب پُرکن برای ملا ها وروضه خوان های شیعه صفوی می باشد!
متاسفا نه ،روشنفکران غیرمذ هبی ایران به کوبیدن دین مصروف شد ند ومزاحم خرا فات نه شد ند وچه بسا که نا شیانه خرافات را دین شمرد ند وعلیه آن بهوده مبارزه کرد ند وروشنفکران مذ هبی وملی گرا کمترجرئت کرد ند که علیه خرافات امام زما نی موضع سخت اتخاذ کنند. اگرچه مهدی بازرگان برای سازگارکردن دین با علم کوشش زیاد کرد ،اما ازکوبیدن صریح قمه زنان شیعه فرارکرد. شریعتی هم با نوشتن "شیعه صفوی" حمله سخت به قمه زن ها نکرد. بلی،ازاینکه خرافات بنام شیعه توسط صفوی ها وارد ایران ونها دینه شده بود وقاجاری ها هم که مستبد بود ند به شیعه خرافاتی- صفوی ضرورت داشتند. ازاین رو،هم صفوی ها هم قاجاری ها وملاهای درباری شان خرافات وقمه زدن های نا شی ازآن را تشویق وتنومند ساختند. درجمهوری اسلامی هم ،درسال 1358 ،درتهران بودم ودرصدا وسیمای جمهوری اسلامی دیدم وشنیدم که از آیت الله خمینی درباره قمه زنی وخونین کردن بدن قمه زن ها توسط خود شان،پرسان شد واو گفت که :" قمه بزنند اما شعارمرگ برامریکا را فراموش نکنند"! ازاین که حکومت استبدادی به خرافات نیاز دارد وخمینی به حیث شیخ مستبد درجای شاه مستبد نشسته بود،نه مبارز علیه خرافات بلکه مشوق آن شد. ملا خامنه ای هم خوش دارد که قمه زن ها هم خود را خون بارکنند هم بنام لباس شخصی ها به گردهمای منتقدان او حمله کنند! بنابرآن، به صراحت می گویم که تا استبداد درجامعه های مسلمان وجود داشته باشد، قمه زن ها درشیعه وتروریستان درسنی وشیعه حضورخواهند داشت. مگراینکه ،روشنفکران دینی وسکولارسرعقل آمده خرافات واستبداد را براندازند!

Tuesday 18 September 2018

بررسی انتقادی علت های شکست نوکران امریکا درافغانستان


ابراهیم ورسجی
بخش دوم
بیست وهشتم ماه سنبله 1397
دربخش نخست این نوشته ،عا مل های بیرونی شکست نوکران امریکا درحکومت سازی وبازسازی بطور کوتاه بررسی شد. دراین بخش ، عامل ها ی درونی بررسی انتقا دی می شوند. دراین زمینه، علم های سیا ست وروا بط بین المللی می گو یند که یک حکومت درصورتی به زند گی سیاسی خود ادامه داده می تواند که محیط ملی ومحیط بین المللی را برای زنده ماند ن خود مسا عد کرده بتواند. دربخش نخست ،نوشتم که امریکا هم مهره های نا دان را برای حکومت ساختن واداره آن با لا کشید هم نتوا نست یا نخواست مرکز های تروریست پروری در پاکستان علیه افغانستان وپا یگاه های نظا می خود را بسته نما ید. دو عا ملی که جمع کارشکنی های دیگربازی گران منطقه ای مهارتروریسم وتحکیم صلح وثبات درافغانستان را دشوارسا ختند. به سخن دیگر، محیط بیرونی را ناسازگار برای استوارشدن حکومت پوشا لی افغانستان سا ختند.
بنا برآن ، به صرا حت می گویم که محیط بین المللی برای کمک به حکومت پو شا لی دست ساخت امریکا وانگلیس درافغانستان سازگارنه شد. ازاین رو، بیشتربه عا مل یا عا مل های دا خلی بی ثبات کننده حکومت پوشا لی افغانستان تمرکزمی کنم. در عا مل های دا خلی ، ذهن های قبا یلی طا لب کرزی وتیمش وطا لب غنی وتیمش درافغانستان چند قومی نقش منفی بازی کرده اند. مثلا ، طا لب کرزی وتیم تاریخ زده ووطن فروشش وطا لب غنی وتیم آن چنا نی اش درفکر احیا ی حکومت داری وحشت انگیز امیرعبدالرحمن خان انگلیسی- روسی بو د ند ومی باشند نه درفکر صلح وثبا ت ومهارتروریسم قبا یلی همسازخود شان درافغانستان.
جا لب این است که ،همه سیا ست مدا ران منطقه وجهان با آینده نگری می خواهند که آینده بهتری برای مردمان خود رقم بزنند! برخلاف ،طا لب کرزی وطا لب غنی که حکومت های پو شا لی شان بر سر بیضه های سر با زان نا تو زنده بود و می با شد ؛ کوشش کرد ند ومی کنند که گذ شته ای ننگین عبدالرحمن خانی- نادرخا نی-هاشم خا نی را احیا کنند. کذ شته فلاکت باری که همه نا بسا ما نی ها ی کنو نی افغانستان دستاورد آن می باشد. بلی، ازاینکه پشتون ها درافغانستان اقلیت مطلق می باشند وراه نجا ت خود شان ودیگرقوم ها درتحقق دموکرا سی وحقوق بشر می باشد ،قصدا هم کرزی هم غنی وتیم های آن ها هم شنا سنامه برای مردم توزیع نکرد ند هم با کارت های جعلی دموکراسی وانتخا بات را مسخره کرده اند تا نما یش دهند که شیوه ای عبدالرحمن خانی حکومت کارآمد است نه شیوه ای دموکراتیک.
خوشحال هستم که مردم به میدان سیا ست آمده اند وهویت های سرکوب شده ای قومی رشد کرده اند ونسل نو درجامعه خود نما ی کرده وفن آوری مدرن رسانه ای هم به کمک آن ها شتا فته است. یعنی اکثریت مطلق مردم ازگذ شته ای نا شاد ابرازنفرت کرده جویای آینده بهتردرهمسازی با جامعه ای جهانی می باشند. ازاین رو، ترفند قبا یلی کرزی وغنی پشت معرکه افتاده است. اسفباراینکه ، هم کرزی هم غنی وتیم های تاریخ زده شان کمک به آی اِس آی دربازسازی وبازگشت تروریستان باصطلاح طا لب کرده اند تا درتبا نی با آن ها هم خواست مشروع دیگرقوم ها را سرکوب کنند هم شیوه حکومت داریی ترسناک - تاریخ زده - ستیزه گر با مردم وپیشرفت عبد الرحمن خا نی را احیا نما یند! درباره وحشی گریی عبدالرحمن خان درهمه تاریخ های تا کنون نوشته شده کم یا زیاد سخن سخن گفته شده است ،اما درباره دانش ومعارف ستیزیی او سخن گفته نشده است.
ازاین رو ،درباره دانش ومعارف ستیزی عبدالرحمن خان بطورکوتاه ومقایسه ای با همسا یه ها سخن می گو یم تا کمک به روسیا هی قبا یلی های مانند کرزی وغنی ودسته های عقب مانده شان کنم که درفکراحیای چنان حکومت داری یا دراصل برده داری می با شند! مثلا،درمد ت زما نی چیزی بیشتر از20 سال حکومت یا برده داریی عبدالرحمن خان ، به ساختن مکتب های نو اجازه داده نه شد. درحالیکه دارالفنون ساخت میرزا تقی خان مشهور به امیرکبیردرایران درسال 1897 ، هفت هزاردانشجو داشت. درهند ،دراول دهه 60 همان قرن ، سرسید احمد خان دانشکده علی گررا ساخت که درسال 1919 به سطح دانشگاه بالابرده شد وکمی بعد ترازآن، هند بریتانیا دانشگاه پنجاب را درلاهور برای مسلمان ها وچند دانشگاه دیگردرهند کنونی برای هندوها ومسلمان ها ساخت. علمای مسلمان مدرسه دیوبند را پیش ازدانشکده علی گرساخته بود ند وشبلی نعما نی ندوت العلماء ویک عالم دیگر دانشگاه ملی- اسلامی دهلی را ساخت که تا کنون فعا لیت دارند. درآسیای مرکزی ، روسیه تزاری هم زبان روسی را رونق داد هم دانشکده ها به سبک نو را راه اندازی کرد.
جای تا سف است که ، با وجود رونق دانشگاه ها ودانشکده ها درکشورهای همسایه ، بعد ازدوره سیاه عبدالرحم خان وشروع امارت حبیب الله پسرمفسد ش، یک مکتب کاتب پروری درکا بل سا خته شد. مکتبی که تا دوره جمهوری قلابی داود خان بنام مکتب اداره عامه کارمی کرد. دردوره امان الله خان با وجود شعارهای استقلال جزساختن یک لیسه کاری دیگری نه شد ونادر غدارهم یک لیسه بنام لیسه نادریه ساخت. درادامه آن، وقتیکه رضاشاه پهلوی دارالفنون را به دانشگاه تهران تغییرنام داد، نادرغدارکه متولد اتراپردیش هند بود وزبان اردو را کوچه گردی می دانست وزبان فارسی رامانند آن وبزبان پشتو سخن گفته نمی توانست ، باترجمه دانشگاه رضاشاه پلوی به پوهنتون ، پوهنتون کابل را ساخت. پوهنتونی که نه استاد داشت ونه برنامه ای درسی نو. خوب است که همگا نی بودن زبان فارسی درخراسان وفارس، کمک کرد ومی کند به استادان دیروزوامروز دانشگاه / پوهنتون کا بل تا نوشته های دانشمندان ایرا نی یا فارس را خوانده کمک به گسترش معارف هرچند کمرنگ در این کشور قبیله وتعصب زده نما یند!
معلوم است. اکنون ، اگرنه حکومت موثرداریم ونه آموزش وپرورش امروزین وامریکا واروپا هم دربهود وضع نابسا مان کشورقبیله زده ما درمانده اند، دوعامل را درایجاد چنین وضع شرمناک موثر می دانم:نخست،دشمنی قبا یلی های حکومت گرووطن فروش با زبان وفرهنگ فارسی بنام ترقی دادن زبان وفرهنگ پشتو؛ دوم، مواد خام فراهم کردن فرهنگ قبیلگی پشتو برای تروریست تربیت کردن ارتش پا کستان ازآن واستعمال آن علیه مردم بد بخت کشورما! ترسناک اینکه ، هم کرزی هم غنی هم تیم های قبا یلی آن ها با هزینه کمک های امریکا واروپا درجهت بازسازی طالبان همکاری کرد ند به نظا می های پاکستا نی تا تروریستان را برگردانند ودرکنارآن ها علیه دیگرقوم ها به خصوص تاجیک ها استعمال نما یند.
طوریکه دیده شد، ارتش پا کستان با کمک کرزی وغنی وتیم های تاریخ زده ای آن ها طالبان والقاعده را بازسازی ودوباره روانه ای افغانستان کرد تا نه تنها تاجیک ها بلکه پشتون ها راهم داغدار کنند که کرد ند! ازاین رو، این بازی نا پاک کرزی وغنی نگذا شت که تروریسم مهار وصلح درافغانستان تا مین شو. خوشبختانه ،کارشنا سان امریکا ی فهمیده اند که نوکران افغان کشورشان هم طالبان هستند هم نا توان ازتامین صلح درافغانستان. مثلا، باب ود وارد ، نویسنده ای کتاب های :"جنگ جورج بوش وجنگ اوباما" درکتاب دوم خود ، نوشته است که :" حکومت افغانستان با طا لبان فرقی ندارد"! دوم،جان ساپکو،بررسی کننده ای بی نتیجه بودن کمک های امریکا برای بازسازی افغانستان ،دربررسی های خود که سه جلد آن را دراختیاردارم؛ گفته است که:" کمک های امریکا برای حکومت سازی وباز سازی افغانستان به هدر رفته است"!
وقتیکه جان ساپکو بررسی کرده است که کمک های امریکا درافغانستان به هدررفته است،معلوم است که دزدان کمک های آن کشور؛ همین تکنوکرات های جاهل افغان می باشند که در هفده سال وهشت ماه وهجده روز گذ شته هم به با دارخود زیان های ما لی وسیاسی رسانده اند هم کمک به گسترش تروریسم کرده اند. مثلا، دراین راستا، روزپنجم آوریل 2016، برابر به شا نزدهم ماه حمل 1395 ، آقای ساپکو در دیپارمان جامعه شنا سی دانشگاه آتوا سخنرانی داشت وبعد ازاو من سخنرانی وبه عا مل های اصلی شکست سیا ست افغا نی امریکا پرداخته ازجمله گفتم که آن های را که امریکا بنام تکنوکرات برافغانستان تحمیل کرد؛ هم اعضای دریشی پوش طالبان هم نوکران پاکستان وامریکا وانگلیس بود ند وبرای آن ها دزدی وانتقال کمک های امریکا به بانک های غربی ومبارزه با دیگرقوم های افغانستان مهم بود ومی باشد نه مبارزه با تروریستا ن همتبارشان که به نفع پاکستان وعلیه منافع امریکا درافغانستان شاخ ودم درآورده اند!
بلی، هم درجریان سخنرا نی سا پکو هم درجریان سخنرا نی خودم ، متوجه شدم که آنقدرکه ازسخنان من پذیرای می شد ازسخنان او نه می شد. ازاین رو،درپا یان سخنرانی ام،آقای ساپکو هم ازمن تشکرکرد هم بررسی های خود را که ازسال 2012 تا ماه فوریه 2016 کرده بود،برایم داد وخواهش کرد که بخوانم ونظر بدهم. وقتیکه بررسی های سا پکورا می خوانم ،تا سف می کنم که هم 125 هزارمیلیون دالرکمک های امریکا هم حد اقل یک برسوم آن کمک های اروپا ودیگرکشورها وارد افغانستان شد ونه سرک های کا بل پخته کاری شد ند ونه تروریسم مهارکرده شد!؟
بنا برآن ، به صراحت وقاطعیت می گو یم که طا لب کرزی وتیم متعصبش وطالب غنی وتیم متعصب ترش عا مل های عمده تلف شدن کمک های امریکا ودیگر کشورها وگسترش تروریسم وپا یه نگرفتن می باشند. درباره متعصب تر بودن غنی ،لازم است که به سخنان جان کری وزیرخارجه ای وقت امریکا ورئیس جمهور سازنده ای او بپردازم. چند روز قبل، درسایت دری خبرگزاریی روسیه مشهوربه اسپوتنیک ، خواندم که جان کری کتابی به عنوان " هرروز ارزشمند تر است" نوشته است. ازاین که کتاب او تازه به بازار آمده است،در گوگل معلومات زیاد درباره اش نیافتم وتنها از چاپ شدن ومعرفی آن وشخص نویسنده سخن به میان آمده بود.
به ارتباط به طا لب غنی ونوشته من ،درکتاب " هرروزارزشمند است" ، ازقول جان کری آمده است که : " غنی دربانک جهانی کارکرده وبه اقتصاد کوچک تما یل دارد ونما یش تکنوکراتیک می دهد وازسیاست ونیروهای سیاسی افغانستان آگا هی ندارد.همچنان ،نا سیونالیست ونابرد باروناسازگاربا دیگران می باشد." ازاینکه مسئولان بانک جهانی برای نما یش به دیگران حتا ملاها را مامورمقرر می کنند، ماموریت طا لب غنی دربانک جها نی دال بر تکنوکرات بودن او شده نمی تواند.ازاین نگاه که ازشروع حکومت ننگین کرزی تا دوره ای چهارسا له ای ریاست جمهوری خودش طا لب غنی همه کاره بود ومی باشد واداره قبا یلی هم ساخته نتوانست، تکنوکرات نامیدن اوبه این می ماند که خا منه ای ،ملک سلمان ، بشاراسد وژنرال سیسی را دموکرات بنا میم!
دررابطه به نا سیونا لیست بودن طا لب غنی ازنگاه جان کری ،به صراحت می گویم که او یک ترایبلیست یا قبیله اند یش می باشد وتا پا یان تاریخ هم به نا سیونالیسم نه پی می برد ونه میلان پیدا می کند. به این خاطرکه، پشتون ها یا قوم طا لب غنی قبا یل مانده وقوم هم نه شده اند. همین که کرزی بنام سد وزای علیه غلزای یا قبا یل غنی دسیسه می کند وغنی هم غلزای ها را برتربرسد و زای ها ودرمیان غلزای ها، قبیله احمد زای قبیله خود ش را برترمی داند ودفتر خود را ازآن ها پُرساخته است ، دال برقبیله اند یش بودن اومی باشد! درپاکستان هم که تازه عمران خان ازقبیله نیازی درمیان وا لی پنجاب را ارتش آن کشور برای فریب کاری نخست وزیر ساخته است ؛ او به نفع خود ش وبروکرات ها وژنرال های پنجا بی بزرگان قبا یلی پشتون ازقبیله های محمد زای یا غفارخانی ها واچکزای ها و... را ازمیدان بیرون کرده همچنان مهاجران افغان را درولایت های خیبر،بلوچستان وسهراب گوت درشهرکراچی زیرفشارگرفته تا قبا یلی بودن خود را موفقانه نما یش دهد.
درافغانستان که طا لب کرزی وطا لب غنی نشسته بر سر بیضه های سربازان امریکای ونا تو حکومت لرزان ومسخره کرده ومی کنند وبا وجود کمک های ما لی ونظا می دولت های غربی وشرقی تروریسم را مهار وزمین را درزیرچوکی های خود آرام کرده نمی توانند،زاده قبیلگی بودن شان می باشد. قبیلگی بود نی که در سیاست تنها به کمک استعمارها ادامه داشت ودارد. بنا برآن ، اکنون که هم استعمار رنگ عوض کرده است هم توده ها به میدان سیا ست آمده اند هم نسل نو فرهنگی تقا ضا های نوتری دارد،حکومت سازی وتثبیت آن درافغانستان پیوند تنگا تنگ به تن دادن غنی وتیم کته شکم - تهی مغزش به خواست مردم دارد. ازاین رو، برای غنی وتیم متعصب وتاریخ زده اش می گویم که بدون تسلیم شدن به خواست مردم به خصوص نسل نو آن ها ، نه تروریسم واردا تی از پاکستان مهارمی شود ونه زیرکرسی آن ها آرام می شود. ادامه دارد.

Friday 14 September 2018

ستا یش ازروزجها نی دموکراسی وسرزنش دشمنان آن درجامعه های مسلمان

ابراهیم ورسجی
بیست وچهارم ماه سنبله 1397
بتاریخ هشتم ماه نوامبر سا ل 2007، مجمع عمو می سازمان ملل متحد روز15 ماه سیپتا مبررا روز جهانی دموکراسی اعلام کرد. معلوم است که ، افزودن این روزبه منا سبت های بین المللی به پیشنهاد قطرانجام شد که درآن زمان ریا ست کنفرا نس بین المللی دموکرا سی های جد ید را بدوش داشت. بلی، حما یت ازجنبش های دموکرا سی خواهی وتقویت کشورهای که به سوی دموکراسی گام برمی دارند، از هد ف های اصلی این نام گذا ری اعلام شده بود.ازاین نگاه که ، امروز 15 سیپتامبر برابر به 24 سنبله ، روزجها نی دموکرا سی می باشد ، لازم دانستم که این نوشته را پیش کش دوستان فسبوکی ام وفرهنگیان ودمو کرا سی خوا هان نما یم.
همه آگاها ن به خصوص روشنفکران مسلمان می دا نند که حکومت های مستبد ازالجزایر تا افغانستان ، جا معه های مسلمان را به بد بختی ورشد تند روی وتروریسم مذ هبی گرفتار کرده اند ودرچند کشورمسلمان ازجمله پا کستان که سخن ازدموکراسی درمیان است ، نظا می ها وملاها وبزرگ ما لکان آن را به گروگان گرفته اند وامریکا وانگلیس بنام جنگ علیه تروریسم درافغانستان وعراق ، بنام دموکراسی آن را موفقا نه مسخره کرده اند. اینجا است که ارزش دموکراسی اصیل نه تقلبی وشعاری وعوام فریب برای جامعه های استبداد زده ای مسلمان دوچندان می شود.
ازاین رو، لازم می دانم که با تمرکزبه تباه کاری های مستبدان شاهی وشیخی ونظامی درکشور های مسلمان ؛ نوشته را طوری ترتیب وارایه نما یم که مشوق مبارزان علیه استبداد ونهضت های دموکراسی خواهی شود! دراین را ستا، بهتراست که نخست ازتباه کاری نظامی ها علیه دموکراسی درپاکستان یاد کنم. به گوا هی تاریخ ، درسال 1970 ، درپاکستان انتخابات برگزارشد که درآن شیخ مجیب الرحمن رهبرحزب عوامی لیگ ازپاکستان شرقی بیشترین آراء را بدست آورد وباید نخست وزیرپاکستان متحد می شد. برخلاف، نظا می قدرت را به او انتقال نداده ودرماه مارس 1971 ،جنگی را علیه مردم پاکستان شرقی آغازکرد ند که تا 16 دیسامبرادامه ومنجربه شهادت سه ونیم میلیون مسلمان وده میلیون آواره به هند وظهوربنگله دیش وتسلیم شدن بیشتراز90 هزارسرباز وافسر پاکستانی به ملیشه های مرزی هند شد.
تاسف باراین است که ، نظامی ها ازتوحش دربنگال درس نگرفته دوکودتا درپاکستان غربی یا کنونی علیه حکومت های منتخب ذوالفقارعلی بوتو ونوازشریف کرد ند وافزون برآن برای ادامه توحش خود وکسب حما یت امریکا وانگلیس ،درتبا نی با ملا های تاریخ زده تند روی وتروریسم مذ هبی را تقویت وزمینه سازی برای اشغال افغانستان بنام مبارزه علیه تروریسم توسط ناتو ورواج دموکراسی قلابی درآن شد ند. دموکرا سی که تنها همتای دموکراسی نظا می زده پا کستان شده می تواند! درایران که شیخ بنام انقلاب اسلامی درجای شاه نشست، اول گفت که معیار رای مردم است وبعدا به آن ها استبداد مذ هبی را تحمیل کرد.استبدا دی که با عث شده است که ایرا نی ها هم دین گریزهم برای شاه دعا ودرود نثارکنند!
درعربستان ، ازاینکه قانون وجود ندارد وشاه وشیخ قرآن را قانون آن کشورمعرفی کرده اند،دموکراسی وحقوق بشر کفر اعلام شده است! بحرین وامارات متحده همساز عربستان می باشند وتنها قطر وکویت درمیان دموکراسی واستبداد سرگردان می باشند. درحا لیکه حکومت های شاهی اردن ومراکش رفتارنرم تری دررابطه به مردم درپیش گرفته اند ، اما ازدموکراسی وحشت دارند البته نه به اندا زه عربستان وامارات متحده! درسودان تقسیم شده به شمال مسلمان وجنوب مسیحی ،دراولی دموکراسی نمای ودردومی توحش وهرج مرج ادامه دارد. درالجزایر ومصر، نظا می های کو دتا چی توحش را حاکم سا خته اند ودرسو مالی ولیبی مانند افغانستان حکومت فاسد وتروریسم مذ هبی با هم درگیر هستند ودریمن ولا یت فقیه شیعه وولایت سلفی - وها بی مصروف کشتارمسلمان ها می باشند. دربنگله دیش دوبیوه بنام های شیخ حسینه وخا لده ضیاء به حیث نخست وزیر ورقیب آن مبارزه می کنند. خوب این است که دموکراسی بیوه ها دربنگله دیش ، بهتراز دموکراسی نظا می ها ونخست وزیردست چین شده آن ها درپاکستان عمل می کند.
دراین بازار آشفته ای سیاسی- نظامی- دموکراسی نما ودموکراسی ستیز مسلمان ها درجنوب آسیا وخاورمیانه، جای امید واری است که درجنوب شرق آسیا وغرب افریقا ،دموکراسی دراندونیزی وما لیزی ونیجریه وضع بهتری دارد! درکشور های نیجر،کامرون ، مالی ، یوگندا وسا حل عاج ،دموکراسی رونقی با لاترازصفر دارد. ازاین رو،می توانم بگویم که مسلمان ها در تحقق دموکراسی کارنامه ای روشنی ندارند. یعنی مستبدان شاهی وشیخی ونظامی درتبانی با هم گلوی دموکراسی ودموکراسی خوا هی را سخت ونرم فشارداده ومی دهند ودستاورد شان خفقان داخلی ورشد تروریسم مذ هبی وفرار مسلمان ها به اروپا می باشد. دراروپا هم ، اسلام هراسان گلوی مسلمان های فراری ازاستبداد ، تروریسم وفقررا فشارمی دهد.
ازاین رو، به نفع آگا هان وروشنفکران ومبارزان آزادی خواه درجا معه های استبداد زده ای مسلمان می دانم که دوکارزیررا دوام دار انجام دهند:نخست، روز پا نزدهم سیپتامبر را به حیث روزجهانی دموکراسی گرامی دارند؛ دوم، درجهت تحقق دموکراسی ، علیه حکومت های مستبد شاهی وشیخی ونظامی مبارزه ای پیگیر نما یند. البته که مبارزه فرهنگی درگام نخست ومبارزه ای سیاسی درگام دوم. به این خاطرکه ، دموکراسی فرهنگ است وبا پشتوانه ای فرهنگی خوب تررونق می گیرد. درغیرآن ، استبداد وحشی شاه وشیخ ونظامی ها وتروریستان مذهبی دست پرورده آن ها جامعه های بد بخت مسلمان را بد بخت ترمی سازند!

Monday 10 September 2018

بررسی انتقادی علت های شکست نوکران امریکا درحکومت سازی ومهارتروریسم درافغانستان

بخش نخست
ابراهیم ورسجی
بیستم ماه سنبله 1397
بسیار وقت می شود که این پرسش در ذهنم می چرخد که چرا امریکا ومهره های دست نشا نده اش نتوا نستند درحکومت سازی ، بازسازی ومهارتروریسم درافغانستان کا میاب شوند؟ برای پا سخ به پرسش یاد شده ، لازم است که مختصرا به بررسی عا مل ها بپردازم. درباره عا مل های شکست پروسه ای حکومت سازی ، بازسازی ومهار تروریسم در مد ت زمان هفده سال وهشت ماه وده روز آن هم با مصرف نیروی بشری وامکا نات ما لی زیاد، معلوم است که انگشت انتقاد به پنج عامل نشا نه می رود:نخست،سیاست افغانی نا سنجیده ای امریکا ؛ دوم، شکست سیاست امریکا درمهار تروریست پروری پاکستان ؛ سوم ،نا توا نی مهره های گزینش شده توسط امریکا وانگلیس برای رهبری حکومت درافغانستان جنگ وتروریسم زده. چهارم،حضورپُررنگ ان جی او کاران سود جودرحکومت های مرکزی ولایتی افغانستان ؛ پنجم ، شکا یت های طا لب کرزی ومسترغنی وتیم های غارتگرشان از فرما ندهان جهادی که گویا مانع تراشی درسرراه کارهای آن ها کرده و می کنند. معلوم است که ، دو عامل نخست عا مل های خارجی وعامل های دیگربه حیث عا مل های دا خلی درشکست پروسه حکومت سازی ، مهار تروریسم وبازسازی افغانستان نقش های متفا وت بازی کرده ومی کنند.
بنا برآن ، کوشش می کنم وضع نا هنجار کنو نی افغانستان را با بررسی انتقا دی عا مل های یاد شده زیروزبرکرده به آ گا هی هم وطنان خود برسا نم که چه ها به آن ها وعده داده شد وچه ها که خلاف وعده ها کرده نه شد. بلی ، آگا ها ن امور سیاسی واداری وفرهنگیان وروشنفکران افغانستان در حد توان فکری خود می دا نند که درایجاد بحران ها ومهار آن ها، عا مل های درونی در مقا یسه با عا مل های بیرونی نقش موثرتری بازی می کنند. ازاینکه عامل های درو نی به خصوص مهره های گزینش شده توسط امریکا وانگلیس برای سیاست واداره افغانستان نوکران گزینش کننده ها ونا دان وفا قد پا یگاه مردمی وغارتگرمی باشند ونهاد کاران غیر دولتی هم ازهمان نوکرها ودربد کاری شاخ ودم درآورده اند، نقش عا مل های بیرونی چه منطقه ای وچه فرا منطقه ای برجسته معلوم می شود.
ازاین رو، بررسی انتقادی علت های شکست پروسه حکومت سازی ، باز سازی ومهار تروریسم درافغانستان را با تمرکزبه بررسی انتقا دیی عا مل های بیرونی پیگیری می کنم ؛ و ازاین نگاه که مهره های افغان گزینش شده تو سط امریکا وانگلیس برای حکومت سازی، اداره ای آن ، مهارتروریسم وتامین صلح ، جا سوس ها وشهروندان دوشهروند یی گزینش ها کننده وبسیاری شان نوکران پاکستان هم می باشند،عا مل های بیرونی ودرونی با هما هنگی عمل نموده ومی نمایند؛ البته مانند با فت خلقی ها وپرچمی های های افغانستانی ازنظر اید ئولوژیک با حزب کمونیست اتحاد شوروی. اما با این فرق که ، در اولی نو کری وجا سوسی ودردومی پیوستگی اید ئولوژیک درگام نخست ومسئله نوکری وجا سوسی به ک گ ب در گام دوم جای می گرفت.
با درنظر داشت پیوستگی های یاد شده ، به عا مل های بیرونی بحرانزا درافغانستان بیشترارجحیت می دهم. اینجا ست که سیاست افغا نی نا درست امریکا به خصوص گزینش نا درست مهره ها تو سط آن درگام نخست وکم توجهی آن به تروریست پروریی پاکستان علیه منافع خود ش وحکومت دست نشانده اش درافغانستان درگام دوم جای می گیرند. ازسوی دیگر،سیا ست غلط افغا نی امریکا به گزینش نادرست مهره ها برای حکومت کردن درافغانستان منحصرنبوده ودوگا نه بازی کردن های قبلی آن دراین کشور هم برای خود ش هم برای نوکرانش ما نع تراشی کرده ومی کند.
بطورنمونه ، امریکا ازجهادی ها علیه چپی ها یا چپ نما های وابسته به اتحاد شوروی بهره برداری کرد واز طا لبان علیه حکومت لرزان جهادی ها استفاده کرد وطالبان را ریشورا بنام جنگ علیه تروریسم روانه ای پاکستان وطا لبان دریشی پوش را بنام تکنوکرات درافغانستان رئیس جمهور ووزیر ووالی ورئیس ودیپلمات ساخته درواقع حکومت وسفارت های افغانستان را به گاو داری ها مبدل کرد! ازاین رو، مهره های بد رد بخور چپ ها وجهادی ها حتا طا لبان نیمه با سواد ازامریکا عقده ها گرفتند. افزون برآن ، امریکا با جهادی ها وطالبان ازطریق آی اِس آی / شبکه ای امنیتی- اطلا عا تی ارتش پاکستان کارکرد نه مستقیم با آن ها. بنا برآن ، وقتیکه نا سازگاری منافع امریکا با منافع پاکستان را درافغانستان با عقده های انتقام گیرا نه ای جهادی ها به خصوص ترورهای افراد برجسته آن ها،چپ های جاسوس نشده به سی آی اِ وانتلجنس سرویس انگلیس وطا لبان نیمه با سواد وگرفتار اسارت پاکستان جمع کنم ،پرتگا هی برای این قدرت بزرگ درافغانستان درست شده و می شود که رها ی ازآن آسان به نظر نمی رسد.
بنا برآن ، بیرون شدن امریکا ازبا تلاق افغانستان را درانجام دا دن کارهای زیرتوسط آن می توان سراغ نمود: نخست ، امریکا با ید درک نما ید که اسپ ها یش درافغانستان قاطر ثا بت شده اند! یعنی با اسپ فکر کردن قاطر، برای خود درافغانستان پرتگاه سا خته است! دوم ، پاکستان با گرفتن کمک های ما لی ونظا می امریکا ، طا لبان والقاعده را باز سازی ودوباره روانه ای افغانستان کرد تا علیه حضورنظا می آن وحکومت دست نشانده ای آن جنگ وتروربراه انداخته مردم ستمزده ای ما را ستمزده تر نما یند! ازاین رو، مهار بحران های اداری و سیاسی وریشه کن کردن تروریسم درافغانستان ایجاب برداشتن گام های زیر توسط امریکا را می نما ید: نخست ،امریکا با ید بدا ند که ادامه ای حضور تکنوکرات های جا هل وغارتگردر رده های با لا ی حکومت لرزان افغانستان نه به نفع خو دش می با شد ونه به نفع مردم ستمزده ای ما.همچنان که برخورد ضعیف امریکا با پاکستان دو دوزه باز، به زیان های زیاد ما دی ومعنوی امریکا وافغانستا نی ها انجا میده است.
ازاین رو، به صرحت می گویم که برای بیرون شدن امریکا ازبن بست سیاسی کنونی افغانستان وبی لجام شدن تروریسم پاکستا نی ، دوراه کارزیر مفید به نظرمی رسد: نخست ،بهتر است که امریکا تکنوکرات های جا هل را مرخص ودرتبا نی با سازمان ملل وچهارده عضو دائم وغیر دائم شورا ی امنیت دست به ایجاد یک حکومت موقت درافغانستان بزند ومسئولیت حکومت نامبرده هم توزیع تذ کره / شنا سنامه براساس قانون تصویب شده درپارلمان وبرگزاری انتخا با ت ریاست جمهوری تعیین شود. دوم،درگام نخست،مرکزهای تروریست پروریی پاکستان علیه افغانستان را بسته نما ید. ازاین که سفرهفته ای گذ شته ای وزیرخارجه ای امریکا به پاکستان ، درمنع کا لای تروریستی آن کشوربه افغانستان موثرنبوده است ، معلوم می شود که فرما نده ارتش پاکستان با ورق پکن ومسکو بازی می کند تا به باورگند خود مانع نقش سازنده ای هند درکشورما شده وبه عمق استراتژیک مورد نظر خود برسد! خواستی که رسیدن به آن خیال است ومحال است وجنون! ادامه دارد.

Sunday 9 September 2018

بی چاره شهدای که دشمنان شان ازروزشهادت شان جشن می گیرند


من که هم سیاست خواندم هم دارای مطالعات اسلامی می باشم هم شاهد بودم که چه وطن فروشی ها وبدکاری های نبود که مدافعان شهید ها ازاشغال افغانستان توسط شوروی تا اشغال آن توسط امریکا وانگلیس کرده اند؛چاره ندارم جزاینکه ریاکاران ومزاحمان مردم کایل درروزشهید را بشد ت سرزنش کنم! مثلا، برای مسخره گی مدافعان روزشهید، بهتراست که به چهارمسئله اشاره کنم:نخست،دوستی دارم ازبدخشان که دردانشگاه اندیانای امریکا پروفیسوراست وتلفون کرد که هردومان جای مهمان هستیم وباخود کتاب"کتاب جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" را بیاور ومن هم کتاب دردستم رفتم. بعدازمهمانی ازمحله اشراف نشین شیرپورکه توسط چورگران مدافع روزشهید وتکنوکرات ها درحال ساختند بود،بادوستم گذرکردم وازاوپرسان کردم که این خانه ها با دالرهای امریکای هاساخته می شوند وآن ها چه فکرمی کنند؟ دوستم گفت که آن ها این ها را دزدان بی شخصیت ووطن فروش می دانند!
دوم،بد ترازوطن فروش بودن این ها،انگلیس بزرگان این ها را خرهم می داند! مثلا،درسال 2010، روزنامه گاردین چاپ لندن نوشت که برافغانستان خرها حکومت می کنند! سوم، یکسال بعد ازریاست جمهوری مسترغنی،کنفرانس بین المللی مبارزه با فساد درلندن برگزارشد وروزقبل ازبرگزاری آن، دیوید کامرون نخست وزیرانگلیس دریک گزارش به ملکه گفت که درکنفرانس مبارزه با فساد،میزبان رئیس جمهورفاسد ترین حکومت جهان یعنی حکومت افغانستان می باشیم! چهارم،درسال 2012،حکومت امریکا جان ساپکو را توظیف کرده بود که بررسی کند که چگونه کمک برای بازسازیی افغانستان تلف شد؟ درماه آوریل 2016، ساپکو دردیپارتمان جامعه شناسی دانشگاه آتوا درکا نادا ، درباره ماموریت خود درافغانستان سخنرای ومن بعدازاو سخنرانی کردم وبعدازسخنرانی من،هم ازمن تشکر کرد هم بررسی های خود درسه جلد را به من داد! وقتیکه بررسی های اورا خواندم ومی خوانم،ازخجالت می شرمم که چه دزدانی بنام های تکنوکرات ومجاهد به سرنوشت افغانستان حاکم ساخته شدند ومیلیاردرومیلیونرشدند ومردم شهید پرورما را درفقرواعتیاد فروبردند وازروزشهید جشن می گیرند وبه ریش شهدا وپدران شان می خندند وبرای مردم بنام برگزاری روزشهید با شلیک گلوله هابه وهوا وموتردوانی های موترهای خریداری شده به خون شهدا ومواد مخدرخاک پرانی می کنند! ازاین رو، به همه شهدا به خصوص احمد شاه مسعود روحش شاد ویادش گرامی باد گفته به تاجران خون آن ها نفرین نثارمی کنم!

Wednesday 5 September 2018

کشتار هزاره ها درکا بل ؛ درروزآمدن وزیرخا رجه امریکا به پاکستان ، امتیاز دادن میزبان به مهمان می باشد

ابراهیم ورسجی
پا نزدهم سنبله 1397
طوریکه رسانه های دیدا ری وشنیداری گزارش دا د ند، روزچهارشنبه ، چهاردهم ماه سنبله 1397 خورشیدی ، تروریستان دست پرورده ای نظامی های پاکستانی دوحمله تروریستی به یک مرکزورزشی ویک منطقه ای هزاره نشین درغرب کا بل کرده ده ها نفررا شهید وزخمی کرده اند که همه یا اکثریت مطلق شان شیعه ها می باشند. جا لب این است که ، حمله های مرگ بار نا مبرده همزمان شد با آمدن پامپئو وزیرخارجه امریکا به اسلام آباد. معلوم است که ، چند روزقبل ، جواد ظریف وزیرخارجه ایران به اسلام آباد رفته بود. آگا هان امورمنطقه ای وجها نی می دانند که جمهوری اسلامی زیرفشارامریکا قرارگرفته وکوشش دارد که با جلب حما یت کشورهای دیگربه خصوص کشورهای مسلمان ازفشارنامبرده برخود بکاهد.
من که جریان سفروزیرخارجه ایران به پا کستان را پیگیری کرده ام ؛ ازطریق رسا نه های دیداری وشنیداری پاکستان وشبکه ای الجزیره شنیدم وخواندم که عمران خان نخست وزیرنصب شده توسط نظامی ها دراداره ای نخست وزیری آن کشوردرگفت وگو با مهمان ایرا نی خود ازموضع کشوراو دربرابر امریکا حمایت کرده بود. اگرچه سیاسی ها ونظا می های پاکستا نی دربازی های دوگا نه هنرمند می باشند، با وجود آن ، حما یت عمران خان ازموضع ایران شک برانگیزبه نظرمی رسد. ازاینکه عمران خان درظاهردا رای قدرت سیاسی می باشد ، اما قد رت اصلی دردست فرمانده ارتش می باشد واو میا نوازشریف ، سلف عمران خان را بخاطرگردن کشی دربرابر فرامین خود زندا نی کرده است. بنا برآن ، حما یت آشکارعمران خان ازموضع ایران دربرابر سیاست امریکا مورد پسند نظا می ها نمی باشد.
آری ، شنا ختی که من ازسیاست گران سیاسی ونظا می پاکستان دارم ؛ حکا یت ازاین دارد که تعیین روابط پاکستان با افغانستان ، هند ،امریکا ، وتا حدی ایران ، بیرون ازاختیا رات نخست وزیر وکاملا دراختیا رات فرما نده ارتش می باشد. اگرمیا نوازشریف درسه دوره ای نا تمام نخست وزیریی خود سه فرمانده ارتش را برکنارودرسومش حکومت منتخبش برکناروخودش روا نه ای زندان شد ، برمی گرد د به دست اندازیی او درمناسبات پاکستان با کشورهای نامبرده.
بطورنمونه ، درسال 1998 ، درپشاور بودم وروزا نه اخبارپاکستان را ازطریق رسا نه های دیداری وشنیداری وروزنامه انگلیسی زبان "دی نیوز" وبخش های پشتو واردوی بی بی سی پیگیری می کردم ؛ بیاد دارم که پاکستان با کمبود گندم مواجه شد وازامریکا تقا ضای کمک کرد ورئیس جمهورآن کشورگفت که دربدل هشت صد میلیون دالرکه برای خرید اسلحه پرداخته اید ،برایتان گندم می دهم! واجپای نخست وزیرهند که مناسبات خو بی با میا نوازشریف داشت ، با موتربه لاهور آمد واعلام کرد که گندم فراوان داریم وکمبودی شما را رفع می کنیم. پرویزمشرف فرمانده جنا یت کارارتش درسال 1999 ، با جنگ کارگیل ،منطقه ای کوهستا نی کشمیر، مناسبات اسلام آباد ودهلی نورا تخریب کرد. ازاین رو،مناسبات میان نوازشریف وفرمانده ارتش متشنج شد. ازاین نگاه که مسئله کارگیل هند را آماده حمله به پاکستان کرده بود، کلنتن رئیس جمهور امریکا پیام اخطارگونه صادرکرد ومشرف ازگارگیل عقب نشینی نمود. بعد ازآن ،میا نوازشریف برادرخود شهباز شریف ، سروزیرولایت پنجاب را به امریکا فرستاد با این پیام که اگربادارکمک کند،نظا می ها را ازسیاست بیرون می نماید. اینکه بادار قول مثبت داد یا نه ، فاش نشد، اما میا نواز شریف ،ژنرال پرویزمشرف را برکنار ونظا می ها علیه حکومت منتخب او کود تا وخود ش را زند انی کرد ند.
درزمینه ، رسا نه های پاکستانی ومنطقه ای گزارش داده بود ند که کلنتن با مشرف سخن نگفته وبا ملک عبدالله ، پاد شاه عربستان تماس گرفته وبه او فرمان داده بود که به فرمانده کود تا چی ارتش پاکستان بگوید که بی درنگ میا نوازشریف را آزاد وشما درعربستان ازاو مهمان داری نما ئید وزندانی زیرغضب ارتش رها وروانه عربستان شد. با توجه به نفوذی که امریکا بر سیاسی ها ونظا می های پاکستا نی دارد ونمی کوشد با بهره برداری ازآن د کان تروریست پروری ارتش پاکستان علیه حکومت دست نشا نده خود درکا بل را بسته نماید ،این شک وبد گما نی را ایجاد ودامن زده است که تروریسم طا لبانی وتقویت تند روی مذ هبی توسط ارتش پاکستان به اجازه آن کشور صورت گرفته ومی گیرد.
بهر حا ل ،دراین که امریکا در پاکستان نفوذ دارد ، جای ترد ید نیست. اما ، اندازه نفوذ واستفاده به موقع ازآن مورد بحث می باشد. افزون برآن ، پاکستان گمان کرده بود که امریکا افغانستان پسا شوروی را توسط آن اداره می کند. دراین بازی کثیف ،اشتباه پاکستان این بود که دقت نکرد که مردم افغانستان به خصوص فارسی زبان ها وترک زبان های آن کشور که اکثریت مطلق را تشکیل می دهند، به نوکران افغان پاکستان اجازه نمی دهند که ما نند دوره هند بریتا نیا وشوروی برآن ها حکومت کنند. درعمل هم دیده شد که جای حکومت دست نشانده شوروی درکا بل را فارسی زبا ن ها گرفتند نه پشتو زبان های نوکر پاکستان. ازاین رو، پاکستان ونوکران افغانش سهم بارز درویران کردن کا بل گرفتند. و ویران کردن کابل توسط پاکستان ونوکران افغا نش چنان نفرت علیه این کشور درمیان مردم ایجاد کرد که اتحاد شوروی وهند بریتانیا با وجود سلطه های بلند مد ت وحما یت شان ازحاکمان ستمگر قبا یلی فراموش شد ند. یعنی نفرت ازپاکستان جا ی نفرت ازآن ها راموفقا نه گرفت.
متا سفا نه ، پاکستان بجا ی اینکه متوجه افزایش نفرت علیه خود درافغانستان شده درجهت کا هش آن بکوشد، طالبان والقاعده را ازقبا یلی های افغان وعرب به کمک ما لی عربستان وامارات متحده ساخت وبجان فارسی زبان ها وترک های افغانستان انداخت. طرفه اینکه ، پاکستان در حمایت از القاعده وطالبان هم حمایت مالی عربستان واما رات متحده هم حما یت سیاسی امریکا وانگلیس را داشت. با وجود آن ، موفق نشد که جبهه ای مخالف خود وتروریسم القاعده ای وطا لبانی را ازدوسوی هندوکش بیرون نما ید. ازسوی دیگر،جامعه جهانی حتا امریکا وانگلیس اداره وحشی طا لبان درکا بل را برسمیت نه شنا ختند! ازاین رو، پاکستان دربا تلاق خود ساخته اش درافغانستان افتاد! بلی،تباه کاری وتروریسم پاکستان درافغانستان ؛ باعث شد که امریکا وانگلیس بنام جنگ علیه تروریسم وارد این کشور شده موقعیت استراتژیک آن را گرفته نوکرخطا کارخود را بیرون کنند. جا لب این است که ، امریکا وانگلیس بنام جنگ علیه تروریسم ،هم پاکستان را ازافغانستان بیرون کرد ند هم بنام عضو کمپ مخالف تروریسم به آن کمک کرد ند. خنده داراینکه ، پاکستان هم بنام عضوکمپ مبارزه با تروریسم ازامریکا کمک های ما لی ونظامی گرفت هم با استفاده ازآن کمک ها طا لبان والقاعده را بازسازی وروانه ای افغانستان کرد تا با حکومت دست نشانده آن وسربازان ناتو جنگ وترورنما یند. کمک های که تا نیمه دوم ریاست جمهوری بارک او با ما ، با کمی کا هش ادامه یافت.
ازاین نگاه که در ماه ژانویه 2017، او با ما مرخص ودانا لد ترامپ سکان دار کاخ سفید شد ومرد غیرقابل پیش بینی می باشد، پاکستان درسردوراهی زیرقرارگرفت: نخست،د کان تروریست پروری خود را بسته کرده بساز ترامپ برقصد؛ دوم، حلقه ای نوکریی پکن ومسکو را به گردن بگیرد. معلوم است که ترامپ بعد از ورود به کاخ سفید، موضع سخت ترعلیه تروریسم گرفت. مثلا، گفت که درمبارزه با تروریسم آماده است که با روسیه در سوریه کمک کند. دررابطه به تروریست پروری پاکستان در افغانستان هم پیام های هشدا رگونه داد ، تا طرف متوجه شود که تحولات افغانستان در محراق توجه او قرار دارد. بلی، موضع تند ترامپ دربرابر تروریسم ،مشوق میا نوازشریف شد تا سخن های کیا نه آمیز به فرما ند هی ارتش بگوید وفرماندهی ارتش هم اورا درماه ژولای 2017 ، توسط قاضی های طرفدار خود سلب صلاحیت کرد.
بعد ازسلب صلاحیت شدن میا نوازشریف توسط داد گاه زیر سلطه ای نظا می ها ، رئیس جمهورترامپ درماه اوت 2017 سیاست جنوب آسیایی خود را اعلام کرد. من که متن سیاست جنوب آسیایی مستر ترامپ را خواند م ؛ به این نتیجه رسید م که ساخت وبا فت نظا می های پا کستا نی با او آ سان نمی باشد. همزمان با اعلام سیا ست جنوب آسیا،رئیس جمهورترامپ ازافزایش شمارنیروهای خود درافغانستان نیزسخن گفت. مسئله ای که به نگرا نی نظا می های پاکستا نی افزود. افزون برآن، درماه ژانویه 2018 ، امریکا ومتحدان ما لی اش دادن قرضه وکمک ما لی به پاکستان را با قطع کمک های آن به تروریستان درافغانستان گره زد ند وتا ماه جون به آن گفتند که درعمل نشان دهد که کمک به تروریستان را قطع کرده است! درماه جون ، دیده شد که پا کستان کاری درزمینه نکرده است.
فرما نده ارتش پاکستان افزون براینکه کاری درجهت قطع کمک به تروریستان نکرد، درانتخا بات 25 ماه ژوئیه همه دروازه ها را بروی پیروزی حزب مسلم لیگ ، حزب نوازشریف بست تا تحریک انصاف ،حزب طا لب عمران خان رای زیاد آورده به حیث طرفدار طا لبان نخست وزیرپاکستان شود که شد اما نه با رای های اکثریت حزبی بلکه با یک ائتلاف شکننده. اگرچه نخست وزیر شدن طا لب عمران ، سلطه ارتش برحکومت را تامین کرده است ،اما موضع قبلا مخالف نخست وزیر با بمبارد های هواپیما های بی سرنشین یا درونزامریکای بر پایگاه های تروریستان درخاک پاکستان واحتیاح مفرط او به قرضه ها ووقت خوا هی برای پرداخت سود ها مسا یلی می باشند که حکومت تازه کاراورا درتنگنا گرفته است.
ازآن هم مهمتراینکه ، یک هفته قبل ،حکومت امریکا اعلام کرد که کمک 300 میلیون دالری خود برای ارتش پاکستان را که برای مبارزه علیه تروریسم می پرداخت قطع کرده است وعلت آن این گفته شد که علیه تروریسم کاری نکرده است. یعنی مخالفت طا لب عمران با حملات درونزوادامه ای کمک ارتش پاکستان به تروریستان درافغانستان وقطع کمک های امریکا به آن ونیازمبرم حکومت تازه کاربه قرضه ها ازصندوق بین المللی پول و...،تنگناهای سیاسی ها ونظا می های پاکستا نی می باشند. اینجا ست که سفر پامپئو وزیرخارجه امریکا همراه فرما نده ارتش آن کشور به پاکستان دوچند همیت پیدا می کند.
با توجه به تنگنا های ما لی وسیا سی حکومت طا لب عمران خان ، سفروزیرخارجه امریکا به اسلام آباد وهمزمان با آن ، کشتار هزاره ها دریک ورزشگاه ومنطقه ای دشت برچی درغرب کا بل توسط تروریستان پاکستا نی،اهمیت بیشتری پیدا می کند. اگراعلام مرگ طا لب جلال الدین حقا نی رهبرگروه پا کستا نی حقا نی را که دو روزقبل از رسیدن وزیرخارجه امریکا به اسلام آباد اعلام شد، درحا لیکه او مدت ها قبل مرده بود،با سفروزیرخارجه وفرمانده ارتش امریکا به اسلام آباد وکشتارهزاره ها درغرب کا بل جمع کنم ، این نتیجه فراچنگ می شود که فرمانده ارتش پاکستان وطا لب عمران خان نخست وزیر دست ساخت او با درنظرداشت وضع نا هنجاری ما لی خود کوشش به معا مله تازه با امریکا دارند. معامله ای که آسان به نظرنمی رسد.
مثلا، در پا یان سفروزیرخارجه امریکا به اسلام آباد وپروازاوبه سوی دهلی نو،سا یت روزنامه ای جنگ را دید م ودریا فتم که مهمان به میزبان گفته است که علیه گروه های تروریستی مبارزه جدی نما ید. برخلاف، میزبان به رسا نه ها گفته است که مهمان طرفداربهبود روابطه دو طرفه بود وپیش شرطی ندا شت. همچنان ،ازشاه محمود قریشی وزیرخارجه پاکستان دعوت کرده است که به امریکا بیا ید. شاه محمود قریشی گفته است که نخستین سفرخارجی اش به افغانستان می باشد. بلی، این سفر بی ارتباط به پیام تازه وزیرخارجه امریکا نمی باشد. این که نگاه رسمی حکومت پاکستان می با شد. وا رو نه ای آن، نگاه های دیگری هم تبارز داشتند. بطورنمونه ، مهمان ازمیزبان تقاضای جدی مبارزه با تروریسم برای تامین صلح درافغانستان کرده است. ازاینکه قبلا طا لب عمران خان گفته بود که درگردهمای سا لانه سازمان ملل دراخیرماه جاری میلادی به نیویارک می رود وبعد ازسفروزیرخارجه امریکا به اسلام آباد ورفتن او به دهلی نو، گفته است که درگردهمای نامبرده شرکت نمی نما ید، معلوم می شود که مهمان پیشنهاد دلسرد کننده به میزبان داشته است. ازاین رو، می توانم بگویم که ترورهزاره ها توسط تروریستان پاکستانی درکابل به حیث نما یش دوری ازایران برخلاف نظرمثبت طالب عمران خان به وزیرخارجه ای آن کشور ، توسط وزیرخارجه امریکا جدی گرفته نه شده است. همچنان ، سفروزیرخارجه امریکا ازاسلام آباد به دهلی نو واستقبال گرم ازاونشان داد که نزدیکی امریکا با هند وهمکاری با همی ای آن ها علیه تروریسم درافغانستان ، چیزی جزکا بوس برای پاکستان تروریست پرورنمی تواند باشد.

Tuesday 4 September 2018

زنان ، مظلوم ترین بخش جامعه های مسلمان ؛ با توجیهات دروغین اسلامی

ابراهیم ورسجی
سیزدهم ماه سنبله 1397
این تحلیل ؛ درپیوند به نوشته ای زیرعنوان:" درد سرهای زنان تنهای کا بل ؛ ازاجاره خانه تا محدودیت های قانونی " ، نوسنده: نسرین نوا، نشر شده در سایت فارسی بی بی سی ، بتاریخ سیزدهم ماه سنبله 1397 ارایه شده است. ازاین که در صفحه فسبوکم پخش شده است ، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود ، تا دوستان ازآن مستفید شوند. من روستا زاده هستم ودرشهرتحصیل کرده ام وسا ل ها درپاکستان وایران مهاجربودم ودردانشگاه پنجاب درلاهورسیاست وتاریخ خواندم ودرپشاور نشریه خودم را داشتم ودردولت مجاهد ین سه ونیم سال رئیس بخش بین المللی دولت وچهارده ماه شهردارکا بل بودم ودردانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه کا بل روابط بین الملل وروابط خارجی افغانستان را درس می دادم وچهارده سال می شود که درآتوا / پا یتخت کا نادا زند گی می کنم وپیش ازآمدن به کا نادا، در دوره حکومت زن ستیزطالبان درکا بل ، درپشاورماندم وکتاب" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ " را دردوجلد ازبازی بزرگ وساخته شدن افغانستان درسال 1880 میلادی توسط روسیه وهند بریتانیا تا شروع اداره کرزی درآغازسال 2002 میلادی نوشتم. نتیجه زند گی چهارده ساله ام درکا نادا، کتاب های: اسلام وسکولاریسم، اسلام، غرب وحقوق بشر واسلام، غرب ودموکراسی و نه صد مقاله درسا یت های اند یشه وانسان گرای می باشد وهفته نامه انسان گرای را درکابل براه انداختم که بخاطرمشکل مالی ادامه نیا فت! صفحه فسبوک هم با دوستان زیادی دارم.
بهرحال، روستازاده بود نم وتحصیلا تم درشهرها وزند گی ام درغرب وفهم فرهنگ وتمدن غربی ؛ برایم ثا بت ساخت که زنان مظلوم ترین بخش جامعه های مسلمان به خصوص افغانستان می باشند. جالب این است که ،همه ظلم ها وستم ها برزنان با توجیهات اسلامی به خصوص فقهی صورت گرفته ومی گیرد. ازاین رو، به قرآن پرداختم. خوشبختانه ، درقرآن، غیرنصف حق پسربودن حق دخترازمیراث پدری ،چیزی دیگری بزیان زن ها نیا فتم. درسوره زنان،یک آیه هست که مردان را بخاطرپرداخت نفقه سرپرست زنان معرفی کرده ست.ازاینکه زنان اکنون دکتر، نرس، مهند س ،پروفیسور ،معلمه ،روزنامه نگاروکارمند دولت شده اند وبراساس تحصیل ورتبه برابر بامردان معاش می گیرند،آیه یاد شده تفسیرمجد د را طلب می نماید ودکترفضل الرحمن استاد قبلی دانشگاه های مکگیل وشیکا گو که اسلام شناس پذیرفته شده درسطح جهان می باشد وژنرال ایوب خان رئیس جمهورپاکستان ازاوخواست که ازتد ریس اسلام در دانشگاه مکگلیل کانادا دست برداشته به پاکستان بیاید ودرجهت تغییر وضع زنان واصلاح قانون خانواده کمک نماید که رفت ونظرخود راداد که بهبود وضع زنان درشهرهای پاکستان تا اندازه ای زیادی دستاورد اومی باشد. جا لب این است که ، ایوب خان فارغ تحصیل دانشگاه علیگرهند ودست ساخت سرسید احمد خان دانشمند اصلاح طلب سده نزدهم هند بود. بهر حال، دکتر فضل الرحمن درکتاب های خود:اسلام ، موضوعات بنیادی قرآن واسلام ومدرنیسم ومقا لات بی شمارخود، تا کید کرده است که آیه نابرابربودن زنان درمیراث باید تفسیر مجدد شود. دراین راستا، دریک آیه دیگر قرآن،زنان ومردان ولی وکارسازهم معرفی شده اند. معلوم است که ولی وکارسازهم شدن بیانگربرابریی زنان ومردان ازنگاه قرآن می باشد.
بنا برآن، به حیث یک مسلمان وپژوهش گرعلوم دینی ومنتقد وضع کنونی مسلمان ها به این نتیجه رسیده ام که درقرآن،مطا لب دست وپاگیربرای زنان وجود ندارد. برخلاف،درفقه یا فقه ها که وحدیث ها که دراخیری براساس معیار ارایه شده توسط ابوحنیفه رحمه الله پا یه گذار فقه حنفی بسیار جعلیات دیده می شود. جعلیا تی که بنام دین ،زندان برای زن ها ساخته اند.اگر فقه بازی ها وحد یث های جعلی مخالف حقوق زنان را با سنت های قبا یلی جامعه های قبایلی عرب وافغان جمع کنم ،وضع نا هنجار همین زن افغانستانی تولید می شود که بدبختانه شده است. بهرحال،خرسند هستم که درکشورهای مسلمان ازپاکستان تا مراکش وامریکا واروپا ،زنان فرهیخته ای ظهورکرده اند که موفقانه ازحق خود دفاع واسلام فقه وحدیث های جعلی زده را زیرسوال برده اند! مثلا، فاطمه مرنسی با روشنگری ومبارزه دوام دارخود بهبود دروضع زنان مراکش آورد ونمونه شد برای زنان عرب. دربنگله دیش،شیخ حسینه نخست وزیرکنونی وخالده ضیاء نخست وزیر قبلی ورقیبان هم دیگر با وجود مشکلات درحکومت داری خدمات بزرگ برای زنان کشورخود کرده اند. درپاکستان ،خانم عاصمه جهان گیرکه پیش ازوفات خود درسال 2017 ،توسط سازمان ملل مسئول بررسی وضع حقوق بشردرایران مقرر شده بود، موفقانه دربرابر ملاگریی زن ستیزمبارزه کرد. درایران آخوند زده همین اکنون زهرا رهنورد زندانی می باشد وچند زن دیگربرای حقوق انسانی خود دربیرون ودرون آن کشورمبارزه می کنند. درمصرهم مبارزه حق طلبانه ای زنان موفقانه ادامه دارد. درامریکا وکا نادا،اندویزی ومالیزی ،زنان موفقانه مبارزه می کنند وخانم سوکارنوپوتری برای چهارسال رئیس جمهور اندونیزی هم شد. دراین راستا،وقتیکه سایت جنسیت وحق خواهی زنان وحمایت نو اند یشان دینی ازآن ها رامی بینم،باورمند شده ام که مبارزه زنان ومردان وکمک فن آوریی رسانه ای به آن ها وضع زنان را ازقبایل افغانستان تا قبا یلی لیبیا بطورسازنده دگرگون خوا هد کرد!