زنان رابزرگواران گرامی می دارند ودون همتان خوارمی شمارند!
رسول الله صلی الله علیه والسلم
زن بت است،الهه است،مادراست،جادوگراست،پری است؛اماهرگزخودش نیست.
سیمون دوبوار
آرزوی من آزادی زنان وتساوی حقوق آن هابامردان است.من به رنج های که خواهرانم دراین کشوردراثربی عدالتی مردان می برند،کاملاواقف هستم.نیمی ازهنرم رابرای تجسم دردها وآلام آن هابکارمی برم.
فروغ فرخزاد
زنان را پاس بدارید
آنان می ریسند و می بافند
رُزهای آسمانی را
بر هستی ِ زمینی
می بافند بند ی بر
خشنودی عشق
فریدریش شیلر
ملت های محروم ازعدل وانصاف چه هستند جزدسته های بزرگ اشرار!
سنت اگوستین
آهای(بچه های محله)چرامی ترسید؟ ترس که مانع مرگ نمی شود،فقط جلوزندگی رامی گیرد.
نجیب محفوظ
ابراهیم ورسجی
16-12-1394
دراین باره که درسده های میان یا دردوره ی سلطه ی سنتی مذهبی ها،شاهان وفئودال هاچه برسرِزنان رفته است،بازتاب آن ازحوصله ی این نوشته بیرون است.اما دراین مقاله،براین اصل تاکید می شود که دوره ی سده های میانه،دوره ی نگون بختی زنان بیشترازمردان بوده است.به این معناکه، بهره برداری جنسی وجسمی اززنان توسط ملاها، بزرگ مالکان وشاهان وکاسه لیسانشان برای همه برملامی باشد.ازاین رو،هرپیشرفت وترقی مادی وفرهنگی وفنی که انسان هابویژه زنان تاکنون فراچنگ نموده اند؛بدون شک،فراورده ی عصرنومی باشد که بارنسانس/نوزائی،اصلاح مذهبی،نهضت روشنگری ومکتب ها وایدئولوژی های سیاسی ای برخاسته ازآن ها سربرافراشته است.
علت اینکه، همه دیگرگونی های نوخواهانه باعامل های یاد شده خود نمائی کرده اند؛این است که، درسده های میانه،سلطه ی خود کامانه ی کلیسا،بزرگ مالکان وشاهان ودرمجموع مثلث مذهب،بزرگ مالک،شاه(تزویر،زروزور) اجازه نمی دادکه انسان هایا افراد بااراده ی آزاد وخود مختاری برای آینده ی خود تصمیم بگیرند.روشن است که تصمیم گیریی ارادیی افراد درجهت رسیدن به آینده ی روشنتر،دونتیجه دربردارد:نخست،انسانِ تصمیم گیرنده به سرنوشت خود سمت وسومیدهد.پرسمانی که زمین رادرزیرپای استبداد، چه مذهبی وچه عرفی یاغیرمذهبی سوزان می سازد.دوم،کامیابی افراد وجامعه ها درامورمربوط به سرنوشت شان،دوپیامد دارد:نخست اینکه مثلث زور،زروتزویررابرهم می زند.دوم،موفق به ادغام قبیله گرائی درقومیت وقومیت ها رادرملت همسوو دولت – ملت رابه میدان آورده موفق به توسعه ی اقتصادی می شوند.
روشن است.زمانیکه دولت- ملتِ مدرن شکل گرفت،توسعه ی اقتصادی به میان می آید که بدون سهیم ساختن زنان یانیمه ی جامعه دربازارکاروسهام میسرشدنی نمی باشد.ازاین رو،به صراحت می توان گفت که بورژوازی دیروزوسرمایداریی امروز، باپایان دادن به عصرفئودالیسم ومذهب مسخ شده درقدرت شاه وشیخ،وشکل دهی عصرمدرن که نمادِ آن دولت- ملتِ مدرت می باشد،زنان رابه حیث نیروی کاروارد معرکه ی زندگی نوساخت.به سخن دیگر،فئودالیسم زنان راوسیله ی شهوترانی وبچه آوری ساخته بود وسرمایداری آن ها راوارد بازارکارکرده ازنظرمالی خود مختارازشورانشان ساخت.
اگر،برای پرهیزازبدرازاکشیدنِ مقاله، ازبحث درباره ی بسیاری دستاوردهای انقلاب بورژوازی صرف نظرکنیم،به ارتباط مضمون نوشته،اشاره بدوموضوع زیرفایده مند می باشد:نخست،سرمایداری ازهمان آغازکارزارخود؛برای تبلیغ ،بازاریابی، پیشبرد وگرم کردن بازارتجارتی خود،ژورنالیسم رابه میدان آورد.دوم،برای افزایش نیروی کارگر،زنان یانیمه ی جامعه رابه بازارکارسرازیرنمود.سرازیریی که هم باعث خود بسندگی زنان وهم رهای شان ازسلطه ی مرد سالاری شد.درعین زمان،عامل کشمکش زنان کارگرباکارفرمایان افزون طلب وبهره کش هم شد.اگرچه درآغاز،به همین خاطرکه درجهان پسافئودالیسم ومردسالاری،زنان کارپیداکرده سلطه ی بی چون وچرای مردان رابخاطرنان آورخانه بودن به چلش گرفته بودند؛خوشایندبود؛امااین خوشایندی دیرپانماند.به این سبب که، سرمایداری جزبهره کشی ازتوان کاریی زنان باپرداخت کاربهائی ناچیزتن نمی داد.
ازاین رو،نخستین جرقه یاچراغ نارضایتی ازسرمایداری وبهره کشی کارخانه داران رازنان روشن کردند که؛ اول، به برسمیت شناخته شدن 8مارس،به حیث روزجهانی زن،موضوع بحث این مقال؛ ودوم، برای بهبودهرچه بیشترموقعیت زنان درزندگی،به برآمد کردن فمینیسم یاجنبش حق طلبی زنان منتهی شد.درباره ی پیشینه ی روزجهانی زن هم این مبارزه وفداکاری زنان است که روز8مارس رابه حیث روزجهانی زن شناسانیده است.بطورنمونه،...در8مارس1857،زنان کارگردریک کارخانه ی بافندگی درشهرنیویارک، علیه شرایط غمبارحاکم برمحیط کاری ونرخ ناچیزمعاش خود دست به تظاهرات زدند.کارخانه داران هم باچوب وچماق پولیس آن ها راسرکوب کردند.پس ازسرکوب زنان کاگر،50سال مبارزه ی حق طلبانه ی زنان ادامه یافت،تااینکه درسال1907،درامریکا وچند کشوردیگر،روز8مارس به گونه ی باشکوهی برگزارشد وزنان خواسته های خود راپیش کش کردند.
همان گونه که سرکوب زنان درامریکا صورت گرفته بود،جنبش زنان هم درآن کشورراه افتاد! جنبشی که مشوق ادامه ی اعتراض وبزرگ داشت 8مارس، درجهان شد.دراین راستا،درماه اگست1910،کلارات تکین،زن مبارزآلمانی درکنگره ی سوسیالیست ها درشهرکوپنهاگن،پایتخت ناروی،پیشنهاد کرد که روز8مارس،روزجهانی زن اعلام شود؛وکنگرهم چنان کرد.یکسال بعد،درسال1911،روز8مارس،تظاهرات زنان درسراسراروپا واسترالیابراه انداخته شد وروزنامبرده جنبه ی جهانی به خود گرفت.ازآن تاریخ تانیمه ی دوم دهه ی1970،مبارزه درجهت تحقق پیشنهادِ تکین ادامه یافت؛تااینکه، درسال1977،یونسکو/ شاخه ی فرهنگی سازمان ملل،8مارس رابه حیث روزجهانی زنان برسمیت شناخت.ازآن روزتاکنون،این روزبه حیث روزجهانی زنان درسراسرجهان برگزارمی شود.(1) واقعیت این است که برگزاری روزجهانی زنان درروز8مارس و فمینیسم یاجنبش حق خواهانه ی زنان؛سبب شده است که پرسمان حقوق زنان وبرابریی آن هابامردان درمرکزتوجه جامعه ی جهانی،حتاکشورهای بسیارپسمانده ی مانند:افغانستان،صومالی،مغلستان،بوتان وسودان و...قرارگیرد.
درافغانستان،اگرچه پیشترازجنگ های داخلی برخاسته ازتهاجم نظامی اتحادِ شورویی پیشین ومداخلات بیرونی ای پس ازآن وفرزند حرام زاده شان، جنگ های میان جهادی ها ومیان جهادی ها وطالبان- القاعده درجهت منافع غرض ورزانه ی پاکستان،وضع زنان حالت خوشایندی نداشت؛اما،مانندِ12سال گذشته که حکومت زاده ی تهاجم امریکابه بهانه ی جنگ علیه تروریسم،توقع دروغین درمیان آن هاایجاد نکرده بود! پیشترازاین،ازاین لحاظ که حکومت افغانستان منشورجهانی حقوق بشرراپذیرفته بود،درزمینه،شعارمی داد؛اماگام های عملی درجهت تحقق آن برنداشته بود وکمیسیون دروغین حقوق بشرهم نساخته بود تاتوقعات دروغین بیافریند.بدبختانه،در12سال ودوماه 7روزگذشته،حکومت منحط ومسخره ی کرزی، باتشکیل کمیسیون باصطلاح حقوق بشر،بوق وکرناسرداد که باکاردرجهت تامین حقوق بشریی مردم افغانستان بویژه زنان بدبخت این کشور،گامی بلندی به پیش می گذارد.
بانهایت اندوه،افزن براینکه حکومت های امریکائی- پاکستانی- طالبانی ای کرزی- غنی- عبدالله، گامی سازنده ی درجهت بهبود وضع زندگی وحقوق بشریی زنان برنداشتند؛امااین قدرکردند که به صدهامرتبه بیشترازگذشته به دردها، رنج ها وغم های زنان کشورجنگ زده ی مافزونی بخشیدند! وقتیکه می گویم حکومت های منحط کرزی- غنی- عبدالله، به رنج ها وغم های زنان درمقایسه به گذشته ی ناشاد شان افزوده است،نمی خواهم تبلیغ منفی نمایم،بلکه می خواهم تااندازه ی ممکن وضع واقعی زنان رابازتاب دهم.بطورنمونه،مادرگذشته شاهدی پرسمان های زیردررابطه به زنان درافغانستان نبودیم:نخست،مقام های دولتی چند زنه نبودند؛برخلاف،اکنون به شماردولتی های چند زنه افزود شده است.دوم،درگذشته،پرسمان فرارزنان ودختران ازخانه های شوهران وپدران شان درافغانستان به خانه های زیرمراقبت دولت وجود نداشت،متاسفانه اکنون این گونه زنان ودختران بی شمارمی باشند که بخاطرآزارشوهران وفروش دختران توسط پدران کم درآمد به بزرگ سالان دارنده،به خانه های امن زیراثرحکومت پناه می برند؛و درخانه های امنِ ناامن هم تجازوزاتی به آن هاصورت گرفته ومی گیرد.سوم،مادرگذشته،زنان معتاد نداشتیم؛متاسفانه اکنون بی شمارمعتادان درمیان زنان داریم.مثلن،درولایت غزنی،شمارزنان معتاد ازشمارمردان معتاد پیشی گرفته است.چهارم،مادرگذشته،خودسوزی وخودکشی درمیان زنام نداشتیم که اکنون زیادشده است.پنجم،درگذشته ازدواج های اجباری بود،البته باخویشاوندان پدرومادردختر،امااکنون جای آن را ازداج اجباریی دختران وزنان جوان باکهنه سالان پول دارگرفته است.ششم،زورمندان وتفنگ داران درسراسرافغانستان بابهره برداری اززوروتفنگ خود،چند زنگی راازچهارزن که درقرآن ممنوع درفقه ملائی جایزشمرده شده است گذشتانده باطلاق زن چهارم به سوی پنج زنگی گام برداشته اند.جای غم وانده این است که این جنایت ها اکثرا زیراثرحکومتی ها ویا توسط آن هاصورت می گیرد؛آن هم درحکومت مسخره ی که کمیسیون حقوق بشرزیراثریک زن تاجرومنحط هم دارد وسروصداهاهم بلند کرده است تاجامعه ی جهانی را بدوشد وبسیارهم تاکنون دوشیده است.
وقتیکه داستان غم انگیزچند زنگی دولتی ها وتفنگ داران بی فرهنگِ زیراثرشان راباشریعت مداریی جاهلانه- تروریستی طالبان که بیشترین قربانی های خود رااززنان گرفته است ومی گیرد،کنارهم بگذاریم؛ می توان گفت که زنان افغانستان درچه وضع فلاکت باری قرارگرفته اند؟ ازاین رو،بهتراست که در8مارس،زنان کشورما بجای برگزاری روزجهانی زن،ازروزبرداشتن جنازه ی زن وحقوقش بحث ویاد آوری نمایند. دراین بازیی ناپاکی که بنام حقوق بشردرافغانستان براه انداخته شد وبجای کمک به بهبود وضع اجتماعی- حقوقی- اقتصادیی زنان،به خرابی وضعیت آن هاکمک نموده است،سه پرسمان ازهمه غمبارترمی باشند:نخست،جنایت علیه زنان درافغانستان درزیرسایه ی حکومت های صورت گرفته ومی گیرد که هم حقوق بشربازی می کنند وهم حمایت کشورهای دموکرات غربی رابا خود دارند.دوم،ملاهائی بی سواد نشسته درشورای علمای کرزی- غنی- عبدالله،برای همه جنایت هاعلیه زنان توجیه فقهی ارائه می کنند یاخاموشی اختیارمی نمایند.درحالیکه،پیامبرخدا فرموده است که: بزرگواران زنان را گرامی ودون همتان آن ها راخوارمی شمارند! سوم،یک دسته اززنان باسواد یانیمه باسواد درپارلمان نشسته ازهمه امتیازاتِ دولتی بهره برداریی شخصی کرده بدفاع ازحقوق زنانِ نگون بخت افغانستان هیچ صدای هم بلند نکرده ونمی کنند! پرسمانی غم انگیزی که ازهرنگاه سزاوارسرزنش می باشد! بهرصورت،نباید ناامید شد.به مبارزه درجهت وضع بهتر ادامه باید داد.درغیرآن،ادامه ی وضع غمبارکنونی زنان ومردان افغانستان رابه سوی تباهی بیشترمی برد.
1- بمناسبت8مارس،روزجهانی زن ووضع حقوقی ناامیدکننده ی زمان افغانستان
Iwarsajee.blogspot.ca/2013/03/8_7.html
0 comments:
Post a Comment