سخنرانی محمدیونس در مراسم دریافت جایزه نوبل مترجم: فاطمه دارابی*
او در سخنرانی خود هنگام دریافت جایزه نوبل اقتصاد در اسلو به تاریخ 10 دسامبر 2006 اینگونه سخن میگوید:بیشتر پیامهای تبریکی که به مناسبت بردن جایزه نوبل به سوی من روانه شده،
از سوی وامگیرندگان بنگلادشی است که از نقاط دور این کشور حس غرور و افتخار خود از دریافت این جایزه را به من اعلام کردهاند. امروز 9 نماینده از سوی 7 میلیون خانواده روستایی وامگیرنده از بانک گرامین، در این مراسم حضور دارند که همگی آنها زنان ساکن روستاهای دور بنگلادش هستند. دریافت این جایزه آنقدر امیدبخش و شادی آفرین است که تقریبا همه مشتریان بانک ما در بنگلادش به گرد نزدیکترین تلویزیون موجود در روستایشان جمع شدهاند تا این مراسم را به طور مستقیم تماشا کنند. این جایزه، افتخار و اعتبار بسیار بزرگی برای تمام زنان بنگلادشی محسوب میشود که هر روزه با مشکلات زیادی در کلنجارند تا زندگی بهتری برای فرزندان خود فراهم آورند. مطمئنا لحظه گرفتن جایزه نوبل از سوی من، لحظهای تاریخی برای همه آنها به شمار میرود.
فقر؛ تهدیدی برای صلح
بگذارید به آمارهای توزیع ثروت در جهان، خود داستان گویایی است. 94 درصد از درآمد جهان به 40 درصد از جمعیت آن میرسد و این در حالی است که 60 درصد جمعیت دنیا تنها با 6 درصد کل درآمد جهان زندگی میکنند. نیمی از مردم دنیا با درآمد روزانه 2 دلار امرار معاش میکنند. بیش از یک میلیارد نفر از مردم دنیا هم با درآمدی کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند. قطعا این بیعدالتی، صلح را به ارمغان نخواهد آورد. هزاره جدید با رویایی عظیم آغاز شد. رهبران جهان در سال 2000 در سازمان ملل به دور هم جمع شده و متفقالقول خواهان بسیج دولتها و سازمانهای غیردولتی جهان با هدف ایجاد کاهش قابل توجه فقر تا سال 2015 شدند. شاید این تنها رویایی بود که همه جهانیان بر تحقق آن یکصدا بودند. اما این رویا همزمان با حوادث 11 سپتامبر و جنگ عراق شکل گرفت. ناگهان همه توجهات معطوف به جنگ با تروریسم شد. تا امروز بیش از 530 میلیارد دلار تنها از سوی آمریکا هزینه جنگ عراق شده است.
من به شخصه معتقدم که با عملیات نظامی نمیتوان تروریسم را از بین برد. اگرچه تروریسم میبایست شدیدا محکوم شود و ما باید با تمام قوا علیه آن اقدام کنیم؛ اما در ابتدا ریشههای تروریسم را باید یافت تا بتوان آن را برای همیشه خشکاند. برای خشکاندن پایدار ریشههای تروریسم نیاز است سطح معیشتی زندگی مردم را ارتقا داد، نه اینکه منابع مالی را صرف هزینه جنگ و خرید تسلیحات نظامی کرد.
صلح باید از طرق بشردوستانه، در حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایجاد شود. امروزه عدم احقاق حقوق بشر، نابودی محیط زیست، نبودِ دموکراسی و بیعدالتی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، تهدیدات اصلی صلح جهانی به شمار میروند. ناامیدی، دشمنی و خشم حاصل از گسترش فقر، صلح را در هر جامعهای تهدید میکند. برای حفظ صلح پایدار، میبایست فرصتهایی برای مردم جامعه فراهم آورد تا آنها بتوانند به طور شایسته زندگی کنند.
معرفی بانک گرامین
کاری که ما در «بانک گرامین» به عنوان بانک ویژه خانوادههای کمدرآمد انجام دادیم، این بوده که به اکثریت مردم بنگلادش که همان فقرا هستند، در طول 30 سال گذشته خدماترسانی کردهایم. کاری که من در رابطه با مساله فقر انجام دادهام، از جایگاه یک سیاستگذار یا محقق نبوده است. دلیل اصلی کار من این بوده که فقر در اطرافم وجود داشته و راه گریزی از آن برایم نبود. در سال 1974، هیجانی که به عنوان استاد دانشگاه در تدریس دروس و تئوریهای شیک اقتصادی به دانشجویانم داشتم، رفته رفته رنگ باخت. این حس و حال همزمان با قحطی شدید در بنگلادش اتفاق افتاد. واقعیت این بودکه تئوریهای اقتصادی که من در دانشگاه تدریس میکردم، هیچ راهحل عملی و محسوسی برای درمان فقر و گرسنگی در کشورم ارائه نمیداد. هدف من کمک فوری به مردمم بود.
اینگونه بود که تصمیم گرفتم فعالیتی در ارتباط نزدیک با فقیرترین اقشار جامعه برای خود تعریف کنم؛ افرادی که در جستوجوی اندکی پول بودند تا به سطح حداقلی از معیشت دست یابند. زمانی زنی را در روستایی دورافتاده دیدم که در شرایط نیاز شدید به پول و در شرایطی که بانکها حاضر نبودند به او وام دهند، از یک رباخوار محلی، کمتر از یک دلار قرض گرفت با این شرط که رباخوار حق داشت محصولات مزرعه او را پس از رسیدن فصل برداشت، به هر قیمتی که میخواهد، بخرد. این موضوع برای من شوکآور و مصداق بردهداری نوین بود.
با دیدن این حقیقت تلخ بود که تصمیم گرفتم تا فهرست قربانیان رباخواري روستای نزدیک دانشگاهم را دربیاورم. لیست نهایی، نام 42 نفر را نشان میداد که در مجموع مبلغ 27 دلار از رباخواران قرض گرفته بودند [1]. از جیب خودم مبلغ 27 دلار به این 42 نفر پرداخت کردم تا آنها را از چنگال رباخواران نجات دهم. لذت این عمل خیرخواهانه، مرا به عرصه وسیعتری سوق داد. ایده تاسیس بانک گرامین از همین جا در ذهن من شکل گرفت.
اولین قدم من این بود که بانک مستقر در دانشگاه را راضی کنم تا به فقرای روستا وام بدهد، اما این فکر عملی نشد چون بانک مدعی بود که فقرا اعتبار مالی و وثیقه لازم برای تضمین بازگرداندن پول را ندارند. پس از چند ماه سعی و تلاش، بالاخره موفق شدم که بانک را راضی کنم؛ به این شرط که خود ضامن فقرا شوم. نتیجه غیرقابل باور بود. فقرا قسطهای بانک را به موقع پرداخت میکردند! با اینحال هنوز مشکلاتی بر سر راه من وجود داشت. اینگونه بود که در نهایت تصمیم گرفتم خودم بانک مخصوص فقرا را در سال 1983 راه اندازی کنم و موفق هم شدم. نام بانک را «بانک گرامین» گذاشتم که در زبان بنگلادشی به معنای «بانک روستا» است.
امروزه بانک گرامین به حدود 7 میلیون فقیر وام میدهد که 97 درصد آنان را، زنان ساکن در 000..73 روستای بنگلادش تشکیل میدهند. این بانک وامهای بدون وثیقه جهت ارتقاي سطح درآمد، مسکن، تحصیل و وامهای کوچک جهت سرمایهگذاری به خانوادههای فقیر داده است که در کنار آن خدماتی از جمله حسابهای پسانداز، صندوق بازنشستگی و بیمه برای اعضا را نیز ارائه میدهد. از زمان افتتاح بانک در سال 1984، وامهای مسکن در ساخت 000..640 خانه مورد استفاده قرار گرفته است. مالکیت قانونی این خانهها به زنان صاحبخانه تعلق میگیرد. دلیل اصلی این مساله که ما بر وام دادن به زنان تاکید داریم، این است که آنها رکن مهمی در خانواده محسوب میشوند. ضمن آنکه با توجه به وجود تبعیض شدید علیه زنان در بسیاری از خانوارهای فقیر، تقویت موقعیت اقتصادی زنان، میتواند موجبات کاهش این تبعیض را فراهم سازد.
در مجموع تاکنون بانک گرامین در حدود 6 میلیارد دلار وام به فقرا داده است که «نرخ بازپرداخت» اقساط این وامها، حدودا 99 درصد است (99 درصد از اقساط وامها در موعد مقرر پرداخت میشود). به این ترتیب فعالیت بانک گرامین سودآور است. این بانک از نظر مالی به خود متکی بوده و با وجود دریافت کمکهای افراد خیر در سالهای اولیه، از سال 1995 هیچ کمکی از سوی خیرین دریافت نکرده است. همچنین طبق نظرسنجی بانک گرامین، 58 درصد از وامگیرندگانی که وامهای خوداشتغالی دریافت کردهاند، موفق شدهاند از خط فقر عبور کرده و زندگی متوسطی را در پیش گیرند.
بانک گرامین در ابتدا به عنوان یک پروژه کوچک محلی با کمک تنی چند از دانشجویان من شکل گرفت. 3 نفر از این دانشجویان هنوز هم با من در بانک گرامین کار میکنند با این تفاوت که آنها اکنون مدیران بلندمرتبهای شدهاند. این سه تن امروز در مراسم جایزه نوبل حضور دارند. اکنون ایده ایجاد بانک گرامین که سالها پیش در روستای «جُبرا»، روستایی کوچک در بنگلادش، شکل گرفت در سراسر جهان پراکنده شده است به گونهای که برنامههای مشابه آن در کشورهای مختلف به چشم میخورد.
پروژههای جدید بانک گرامین
از آغاز فعالیت ما 30 سال میگذرد. طی این سالها ما همیشه توجه خاصی به فرزندان وامگیرندگان بانک گرامین داشتهایم و تاثیر وامها بر زندگی کودکان خانوادههای فقیر را به طور مرتب بررسی کردهایم. زنان مشتری بانک، اولویت اصلی را تغذیه و آموزش فرزندانشان میدادند. بانک گرامین هم در این مورد به آنها کمک میکرد. بسیاری از کودکان روستایی شاگردان خوبی در مدرسه بودند و همین ما را تشویق کرد که به شاگرد زرنگها بورسیه تحصیلی بدهیم. هماکنون بانک گرامین سالانه حدود 000..30 کمک هزینه تحصیلی به دانشآموزان نیازمند اعطا میکند. بسیاری از این دانشجویان مسیر تحصیلات عالیه را دنبال کرده و به شغلهای مناسبی از جمله پزشکی، مهندسی و تدریس در دانشگاه و از این قبیل دست یافتند.
ما با اعطای وام تحصیلی، دانش آموزان را تشویق میکردیم که وارد دانشگاه شوند. هماکنون، برخی از آن دانشآموزان صاحب مدرک دکترا شدهاند. حدود 000..13 دانشجو با کمک وام تحصیلی درس میخوانند و هر ساله تعداد 7،000 دانشجو به این تعداد افزوده میشود. ما در حال به وجود آوردن نسل جدیدی از مردم بنگلادش هستیم که به کمک خانوادههایشان میشتابند تا از فقر رهایی یابند. ما میخواهیم «چرخه فقر» که از نسلی به نسل دیگر به ارث میرسد را متوقف کنیم [2].
گدایانی که تغییر شغل دادند.
بانک گرامین به حدود 80 درصد از خانوادههای فقیر بنگلادشی خدماترسانی کرده است. این امید برای ما وجود دارد که تا سال 2010 این رقم به بالای 95 درصد برسد. 3 سال قبل برنامه ویژهای در بانک گرامین آغاز به کار کرد که گدایان را هدف قرار داده بود. لازم به ذکر است که هیچ کدام از قوانین بانک گرامین تا آن زمان شامل حال گدایان نمیشد. هدف اعطای وامهای کوچک به گدایان این بود که آنها را به کسب و کارهای کوچک از قبیل فروش خوراکی، اسباببازی و ابزار کوچک خانگی تشویق کنیم. ایده ما به خوبی عملی شد. امروزه، 000،.85 گدا از این وامها بهره میگیرند. حدود 000.،5 نفر از این گدایان تا به حال، گدایی را کنار گذاشته و مشغول کسب و کار کوچکی شدهاند. مقدار وامی که به آنها داده میشود، 12 دلار است. ما در بانک گرامین در پی هرگونه ابتکاری هستیم که فقرا را تشویق کند تا خودشان روی پای خود بایستند و با فقر مبارزه کنند.
توسعه فناوری اطلاعات (IT) در راستای کمک به فقرا
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) به سرعت در حال تغییر جهان بوده، به این صورت که در حال ایجاد جهانی بدون فاصله و بدون مرز شامل ارتباطات سریع است. این تغییرات سریع، فرصتهایی نیز برای مردم فقیر فراهم میآورد که با استفاده از آن، آنها میتوانند به خواستههایشان برسند. در اولین قدم جهت ورود فناوری اطلاعات به زندگی مردم فقیر، بانک گرامین یک شرکت تلفن موبایل با نام تلفن گرامین (Grameen Phone) ایجاد کرد. از سوی بانک به زنان فقیر وامهایی اعطا شد که تلفن موبایل بخرند و سپس خدماتی به روستاییان ارائه بدهند. به این ترتیب ما شاهد نیرویی دوچندان در میان ساکنان محل و بده و بستانی مفید بین وامهای کوچک بانک ما و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات بودیم.
کسب و کار تلفن موبایل به خوبی عملی شد و به عنوان یک موفقیت برای وامگیرندگان بانک گرامین به حساب آمد. بانوان تلفنی روستاها، به سرعت راههای پیشرفت در کسب و کارشان را پیدا کرده و خود را از چرخه فقر رهایی دادند. امروزه، حدود 300 هزار بانوی تلفنی هستند که در مورد تلفنهای موبایل خریداری شده از سوی ساکنان روستاهای سراسر بنگلادش خدماترسانی میکنند. شرکت تلفن گرامین 10 میلیون مشتری دارد که این رقم آن را به بزرگترین شرکت تلفن در بنگلادش تبدیل ساخته است. اگرچه شمار بانوان تلفنی تعداد اندکی از کل مشتریان شرکت تلفن را در بر میگیرد، با اینحال آنها موجب 19 درصد سود شرکت شدهاند. از میان 9 زنی که امروز از سوی بانک گرامین در این مراسم حضور دارند، 4 نفر آنها بانوان تلفنی هستند.
شرکت تلفن گرامین، محصول سرمایهگذاری مشترک بین شرکت «تله نور» (Telenor) از نروژ با 62 درصد سهام و شرکت «تلکام گرامین» بنگلادش با 38 درصد سهام است. ما در پی آن هستیم که در نهایت تمام سهام این شرکت را به زنان فقیر عضو بانک گرامین اعطا کنیم. امیدوارم به زودی شاهد آن باشیم که شرکت تلفن گرامین هم مستقیما به دست اعضای فقیر آن اداره و مدیریت شود.
نقاط قوت و ضعف اقتصاد بازار آزاد
مبنای کاپیتالیسم یا سرمایهداری، بازار آزاد است. هر چه بازار آزادتر باشد، کاپیتالیسم عملکرد بهتری از خود نشان میدهد. کاپیتالیسم همچنین مدعی است که انسانها به دنبال منافع شخصی خود، به صورت خودکار منافع جمعی را فراهم میآوردند. من خود از طرفداران تقویت بازار آزاد هستم. با اینحال، از محدودیتهای ذهنیای که بر بازیگران بازار آزاد تحمیل میشود، ناراضیام. در بازار آزاد این ذهنیت غالب وجود دارد که کارگران، کارمندان و کارآفرینان موجوداتی تک بعدی هستند که تنها در پی ازدیاد سود و منفعت خود میدوند. رویکرد افراطی کاپیتالیسم، یک کارگر، کارمند یا کارآفرین را از همه ابعاد سیاسی، احساسی، اجتماعی، معنوی و محیطی زندگی مجزا میکند. این حقیقت میتواند در ابتدا یک مورد عقلانی به شمار آید، ولی در واقع ضرورتهای زندگی اجتماعی را انکار و به گوشهای میراند. من بر این باورم که انسان موجودی خارقالعاده است که قابلیتها و توانمندیهای نامحدودی دارد. ساختار تئوریهای اقتصادی ما باید فضای لازم و کافی برای شکوفایی و رشد این قابلیتها و توانمندیها را فراهم آورد، نه اینکه آنها را در نطفه خفه کند. به نظر من بسیاری از مشکلات نظام جهانی از همین محدودیتهای حاکم بر بازیگران بازار آزاد نشأت میگیرد. جهان ما هنوز که هنوز است از حل مشکل فقر که بالغ بر 2 میلیارد نفر از شهروندان جهان از آن رنج میبرند، عاجز است. بسیاری از جمعیت جهان از دریافت خدمات بهداشتی محرومند. همچنین در کشور آمریکا که مدعی ثروتمندترین و آزادترین بازار آزاد است، هنوز حدود یک پنجم جمعیت کشور از بیمه بهداشت و درمانی محرومند. احساس میکنم گاهی اوقات ما آنچنان در مدح موفقیتهای بازار آزاد زیادهروی میکنیم که جرأت انتقاد از آن را از دست میدهیم. از همه بدتر اینکه تمام تلاشمان را به خرج میدهیم که تا آنجا که امکان دارد به موجوداتی تکبعدی مطابق خواست بازار آزاد تبدیل شویم تا بازار بتواند عملکرد بهتری داشته باشد.
کارآفرینی اجتماعی و نقش کلیدی آن در کمک پایدار به فقرا
با تعریف جامع از «کارآفرین» (entrepreneurتغییری اساسی در ماهیت کاپیتالیسم انجام میشود و بسیاری از مشکلات سیاسی و اقتصادی موجود در بازار آزاد از بین میرود. یک کارآفرین تنها به فکر زیاد کردن سود و منفعتش نیست، در واقع او به دنبال 2 هدف است: اول- زیاد کردن سود و منفعت، دوم- مفید بودن برای مردم و جهان. هدف بازیگر تک بعدی بازار آزاد و هدف بازیگر چند بعدی بازار آزاد هر کدام به یک کسب و کار شکل میدهد؛ کسب و کار اولی صرفا منفعتمحور است و کسب و کار دومی بیشتر جنبه اجتماعی دارد.
«کسب و کار اجتماعی» (Social business)، نوع جدیدی از کسب و کار است که هدف اصلی آن ایجاد تغییرات مثبت در جهان است. سرمایهگذارانی که به راهاندازی کسبوکار اجتماعی میپردازند، برایشان مهم است که اصل سرمایه خود را بازیابی کنند و به اصطلاح ضرر نکنند، اما کسب و کار خود را به شکلی طراحی میکنند که سود سرمایهگذاریشان، در قالب سود اجتماعی و منفعت رساندن به جامعه تجلی يابد. برای مثال بانک گرامین که یک بانک ویژه فقرا محسوب میشود، یکی از نمونههای کسب و کار اجتماعی است. اگر کسب و کار اجتماعی از نظر حقوقی و قانونی شناخته و معرفی شود، بسیاری از شرکتها تمایل خواهند داشت که آن را در کنار کار اصلیشان انجام دهند. کسب و کار اجتماعی برای سازمانهای غیردولتی مختلف نیز جذابیت خواهد داشت. برعکس نهادهای غیرانتفاعی که نیاز به جذب منظم کمک مالی برای ادامه فعالیت دارند، کسب و کار اجتماعی، با خودکفایی مالی خود را سرپا نگه میدارد و مقداری سود اقتصادی جهت توسعه فعالیتها نیز تولید میکند. کسب و کار اجتماعی شکل جدیدی از بازار سرمایه را برای تولید و افزایش سرمایه به وجود میآورد. کسب و کار اجتماعی میتواند جذابیت خاصی برای جوانان ساکن در کشورهای توسعهیافته نیز داشته باشد به این دلیل که انگیزه خلاقیت و تغییر را در آنها ایجاد میکند. بسیاری از جوانان ساکن در اقتصادهای توسعهیافته، امروزه از احساس ناامیدی و سردرگمی رنج میبرند، چون چالش و هدفی در زندگیشان ندارند که آنها را سر شوق آورد. جوانان همیشه در پی این هستند که در مورد دنیای ایدهآل خود رویا پردازی کرده و آن را بسازند.
میتوانم به جرأت بگویم که تقریبا همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی جهان در چارچوب رویکرد «کسب و کار اجتماعی» قابل حل است. سوالی که وجود دارد این است که چطور یک مدل اقتصادی را خلق کرد که به تبع آن بدون هزینه کردن زیاد، ارزشمندترین و در عین حال پایدارترین نتیجه اجتماعی حاصل گردد. خدمات بهداشتی و درمانی، فناوری اطلاعات، آموزش و پرورش، انرژیهای تجدیدپذیر، همگی حوزههای جذابی برای ایجاد یک کسب و کار اجتماعی هستند. در واقع، کسب و کار اجتماعی از این نظر با اهمیت تلقی میگردد که به نگرانیهای اساسی جامعه بشری پاسخ میدهد. این نوع کسب و کار میتواند زندگی حداقل 60 درصد از مردم جهان را به گونهای تغییر دهد تا از فقر رهایی یابند.
سهامدار کردن فقرا در پروژههای فقرزدایی
حتی شرکتهای خصوصی ثروتمند نیز میتوانند به گونهای طرحریزی شوند که تمام یا بخشی از مالکیت آن میان فقرا تقسیم شود. این یعنی نوع دوم از کسبوکار اجتماعی که بانك گرامین در این رده قرار میگیرد. خیرین میتوانند سهام شرکتهای خصوصی را به عنوان هدیه در اختیار فقرا قرار دهند یا اینکه فقرا خود از طریق وام سهام شرکتها را خریداری کنند. برای مثال، وامگیرندگان بانک گرامین، با پول خود سهام این بانک را میخرند. این سهام غیرقابل واگذاری به دیگران است. این روند زیر نظر یک تیم حرفهای از کارکنان بانک پیگیری و کنترل میشود.
برای نمونه وقتی خیرین وام یا اعتبار مالی برای ساخت پل به کشوری اعطا میکنند، این منابع مالی میتواند شرکت احداثکننده پل را در آن منطقه ایجاد کند که توسط مردم فقیر محلی اداره میشود. درآمد این شرکت نیز از طریق دریافت عوارض از خودروهای عبورکننده از پل تامین خواهد شد. تمام سود این شرکت میان سهامدارانش – یعنی کارگران فقیر سازنده پل- تقسیم میشود که تشویقی خواهد بود برای احداث پلهای بیشتر توسط فقرا. بسیاری از پروژههای زیر بنایی مثل جادهها، بزرگراهها، فرودگاهها، بندرها، خدمات آب و برق و گاز و تلفن، همگی میتوانند به این شکل احداث و بهرهبرداری شوند.
یک مثال دیگر از کسب و کار اجتماعی، کارخانه تولید ماست است كه جزو زیرمجموعههای موسسه «گرامین» در بنگلادش محسوب میشود. این کارخانه با حذف هزینههایی همچون هزینه بستهبندی لوکس، ماستهای غنیشده از ویتامین را با قیمت مناسب برای کودکان فقیری که از سوءتغذیه رنج میبرند، تولید میکند. تا زمانی که تمام کودکان فقیر بنگلادش از سوء تغذیه رهایی یابند، این کارخانه به تولید و توسعه خود ادامه خواهد داد. گونه دوم، مراکز تخصصی چشمپزشکی است که هرکدام تعداد 000.،10 عمل جراحی چشم در سال انجام میدهند.
برای ارتباط دادن سهامداران کسبوکار اجتماعی، به یک بازار سهام اجتماعی نیز نیاز است که در آن فقط سهام مربوط به «کسب و کارهای اجتماعی» خرید و فروش شود. یک سرمایهگذار با ذهن و هدفی روشن از اینکه چه میخواهد بخرد یا بفروشد، وارد بازار سهام کسب و کار اجتماعی میشود. البته این فقط یک ایده کلی است و قطعا برای رسیدن به چنین هدفی، لازم است که در ابتدا زیرساختهای متعددی تاسیس گردد. برای مثال به مدارس اقتصادی، دورهها و مدارک مرتبط به کسب و کار اجتماعی نیاز است تا مدیران جوان و علاقهمند بتوانند کسبوکاری پررونق را راهاندازی و مدیریت کنند.
جایگاه کسب و کار اجتماعی در فرآیند جهانی شدن اقتصاد
من به شخصه از جهانی شدن اقتصاد حمایت میکنم و معتقدم این فرآیند به نفع فقرا است. با این وجود به نظر من جهانی شدن همچون بزرگراهی چند بانده است. اگر قانونی بر این بزرگراه حاکم نشود، فقط شاهد حضور ماشینهای بزرگ و سنگین در آن خواهیم بود که در واقع همان کشورهای قدرتمند و ثروتمند جهان هستند. مطمئنا کشورهای ضعیف و فقیری همچون بنگلادش در این بزرگراه راه و جایی نخواهند داشت. برای آنکه جهانی شدن اقتصاد فرآیندی با نتیجه «بُرد- بُرد» باشد، باید قوانین راهنمایی و رانندگی بر این بزرگراه حاکم شوند. قانونی که میگوید حق باید به قدرتمند برسد (و نه به حق دار!- مترجم) باید با قانونی جایگزین شود که طی آن فقرا مکان و سهمی مناسب در جهانی شدن پیدا کنند. جهانی شدن نباید تبدیل به امپریالیسم مالی شود. کسب و کارهای اجتماعی چندملیتی قدرتمند میتوانند طوری عمل کنند که به مردم و کشورهای فقیر در روند جهانی شدن کمک کنند. کسب و کارهای اجتماعی یا مالکیت را به مردم فقیر میدهد یا سود و منفعت را درون کشورهای فقیر نگه میدارد. سرمایهگذاری مستقیم خارجی از سوی کشورهای فقیر میزبان نیز میتواند بسیار مطلوب باشد. ایجاد اقتصادهای قوی در کشورهای فقیر همراه با حفظ و پاسداری از منافع ملی آنها، هدف مهمی در کسب و کار اجتماعی شمرده میشود.
بشریت میتواند هر آنچه را که میخواهد، خلق کند
ما به آنچه که میخواهیم، دست مییابیم. این واقعیتی غیرقابل انکار است که فقر و فقیر همیشه در اطراف ما وجود دارند و فقر بخشی از سرنوشت انسانی است. اگر ما عمیقا بر این باور بودیم که فقر غیرقابل قبول است و نباید در یک جامعه متمدن انسانی یافت شود، بايد نهادها و سیاستهای شایستهای ایجاد میکردیم تا جهانی بدون فقر را تضمین کند. روزگاری میخواستیم بر کره ماه قدم بگذاریم و این کار را هم کردیم. ما به آنچه که میخواهیم دست مییابیم. اگر به چیزی هم دست نمییابیم فقط به این خاطر است که ذهنمان را روی آن متمرکز نکردهایم. هدفی که در سر داریم و راه رسیدن به آن، بستگی تامّ به ذهنیت ما دارد. بر اساس همین ذهنیت است که جهانمان را شکل میدهیم. ما نیاز داریم که با ورود دانش و اطلاعات جدید، راههایی را برای تغییر دیدگاه و تصویر ذهنیمان خلق کنیم.
فقر را به موزهها خواهیم برد
من عمیقا اعتقاد دارم که اراده بشری، میتواند جهانی بدون فقر را خلق کند؛ مشروط بر آنکه همه مردم جهان بر این باور باشند. در چنین جهانی، فقر را فقط در موزهها میتوانیم بیابیم. در آینده زمانی که دانش آموزان را برای تماشای فقر به موزهها میبرند، آنها از بدبختی و تهیدستیای که روزگاری برخی از انسانها از آن رنج میبردند، حیران میمانند. شاید این دانش آموزان از رنجی که اجدادشان از فقر میبردند، احساس غم و اندوه کنند، رنجی که مردم زیادی برای مدتی طولانی تحمل کرده بودند.
من معتقدم که میتوانیم جهانی خالی از فقر داشته باشیم، چون فقر محصول دست فقیران نیست. در واقع فقر محصول نظامهای اجتماعی و اقتصادی و نیز عقاید و سیاستهایی است که جامعه انسانی برای خود طراحی کرده؛ فقر وجود دارد به این دلیل که چارچوبهای نظری ما بر گرد فرضیه نادیده انگاشتن توانمندیهای انسانی میگردد.
انسان با امکانات و تواناییهایی آفریده شده که نه تنها بتواند از خودش مراقبت کند، بلکه بتواند به ارتقاي سطح رفاه جهانی نیز کمک کند. برخی از این انسانها شانس این را دارند که تا حدودی توانمندیهای خود را جستوجو کنند، اما برخی دیگر هیچگاه در زندگی صاحب این شانس نخواهند شد. آنها میمیرند بدون آنکه بتوانند گنجینه گرانبهایی که در نهادشان وجود دارد را بیابند، آشکار کنند و از آن در جهت خدمت به جامعه انسانی بهره بگیرند. پروژه «گرامین بانک»، اعتقاد راسخی به نیروی خلاقیت انسانها دارد. این اعتقاد بر این اساس شکل میگیرد که انسان آفریده نشده تا از گرسنگی و فقر رنج ببرد.
از نگاه من، وضعیت بخش عمده مردم فقیر را میتوان به دانه یک درخت تنومند تشبیه نمود که در یک گلدان کاشته شده است. زمانی که ما بهترین بذر مربوط به یک درخت تنومند دانه را در بهترین گلدان میکاریم، نمونهای از درخت اصلی خواهیم داشت که فقط چند سانتیمتر رشد کرده است. شاید از خودمان بپرسیم چرا این درخت دوم همچون اصل آن رفیع نیست؟ البته دانهای که کاشتهایم مشکلی نداشته، مشکل اصلی به خاک مربوط میشود که غنی و قوی نبوده است. اکثریت مردم فقیر هم، چنین وضعیتی دارند. مشکلی در نهاد آنها وجود ندارد. مشکل اینجا است که جامعه، فضایی غنی و قوی برای آنها فراهم نمی کند تا در آن رشد کنند. محیط مناسب تنها چیزی است که فقرا به آن نیاز دارند تا به کمک آن از فقر رهایی یابند. زمانی که فقرا بتوانند از نیروی جسمی و خلاقیت ذهنی خود استفاده کنند، فقر هم سریعا محو و نابود میگردد. وظیفه ما این است که تلاش کنیم به همه انسانها فرصت یکسانی بدهیم تا بتوانند تواناییهای خود را به ظهور برسانند. در آخر صحبتم از کمیته اهدای جوایز نوبل به دلیل اعتبار دادن و به رسمیت شناختن مردم فقیر، به خصوص زنان فقیر[3] تشکر میکنم. فقرا حق و توانایی آن را دارند تا صاحب زندگی شایستهای شوند و ما تلاش کردیم از طریق پرداخت وامهای کوچک، امکان اجرایی شدن تواناییهای خلاقانه آنها را ایجاد کنیم. افتخاری که امروز نصیب من شد، انگیزه دوچندان برای ما جهت مبارزه با فقر ایجاد کرد. متشکرم
پانوشتها
[1]: محمدیونس به سال 1974 میلادی اشاره میکند و طبیعتا در آن زمان قدرت خرید 27 دلار در بنگلادش، به مراتب بیشتر از حال حاضر بوده است (مترجم).
[2]: منظور از «چرخه فقر»، وضعیتی است که به موجب آن، کودکان خانوادههای فقیر از آموزش، تغذیه و بهداشت پایین برخوردار بوده و به همین دلیل، احتمال فراوانی وجود دارد که در آینده نتوانند خود را از فقر نجات دهند؛ وضعیتی که تحت عنوان «به ارث رسیدن فقر» مورد اشاره قرار میگیرد (مترجم).
[3]: همانگونه که در بخشهای ابتدایی سخنرانی محمدیونس اشاره شده، بخش عمده وامهای پرداختی گرامین بانک، به زنان خانوارهای فقیر پرداخت میشود. بنابراین وی تعلق جایزه نوبل به خودش و بانک گرامین را، نمادی از توجه ویژه کمیته جایزه نوبل به زنان فقیر قلمداد میکند
fdarabii@yahoo.com*
ماخذ: (دنیای اقتصاد- چهارشنبه 18 آبان 1390- شماره 2502)
1 comments:
سلام به همه،
اسم من آقای ، Rugare Sim است. من در هلند زندگی می کنم و امروز یک مرد خوشحال هستم؟ و به خودم گفتم که هر وام دهنده ای که من و خانواده ام را از وضعیت نامطلوب ما نجات دهد ، به هر شخصی که به دنبال وام برای او است ، رجوع می کنم ، او به من و خانواده من خوشبختی داد ، من به وام یورو نیاز داشتم 300،000.00 برای شروع زندگی من در همه جا به عنوان من یک پدر مجرد هستم با 2 فرزند من این فرد صادقانه را ملاقات کردم و خداوند از ترس وام دهنده مرد که با وام 300،000.00 یورو به من کمک می کند ، او یک مرد ترس از خدا است ، اگر به وام نیاز دارید و شما وام را پس می دهید با او تماس بگیرید كه به او بگویید كه (آقای ، روگار سیم) شما را به او ارجاع می دهد. از طریق ایمیل با آقای محمد کارین تماس بگیرید: (arabloanfirmserves@gmail.com)
فرم اطلاعات درخواست وام
نام کوچک......
نام میانه .....
2) جنسیت: .........
3) میزان وام مورد نیاز: .........
4) مدت زمان وام: .........
5) کشور: .........
6) آدرس منزل: .........
7) شماره موبایل: .........
8) آدرس ایمیل ..........
9) درآمد ماهانه: .....................
10) شغل: ...........................
11) کدام سایت را در اینجا در مورد .....................
با تشکر و احترام
ایمیل arabloanfirmserves@gmail.com
Post a Comment