Tuesday 21 July 2020

روشنگریی فراموش شده ای مسلمان های فارسی زبان آسیای مرکزی

بخش نخست، ابرازنظردرباره سازگاری ونا سازگاریی اسلام با روشنگری
ابراهیم ورسجی
اول ماه اسد سا ل 1399
در این مقا له ای دوام دار که در بخش نخست آن ، درباره ای سازگاری ونا سازگاریی اسلام با روشنگری ابراز نظر می کنم ، درپیش نویس آن ، پرسمان های منوط به " روشنگریی فراموش شده " درپیوند با کتاب " روشنگریی فراموش شده ای عصر طلای آسیای مرکزی از فتوحات عرب ها تا تمورلنگ " را جمع بندی ودرآن از رویداد های شاد ونا شاد دوره های پیشا وپسا تمورلنگی تا زمانه ای کنونی هم یاد کرده بودم. جمع بند یی که بخش نخست آن به فتوحات غارتگرانه عرب های بد وی بنام د ین ودراصل برای غنیمت وکنیزگیری وبرده گیری بود وهمچنان یاد آورشده بودم که اموی های وحشی منهای عمرپسرعبدالعزیز، دردوره 90 سال حکومت بد وی ومشرکِ درظاهر دینی ای خود مردمان فارسی زبان خراسان وفارس را موالی / برد گان می انگا شتند. برده انگاریی که باعث شد که خراسا نی ها به فرماندهی ابومسلم خراسا نی، دست به خیزش زده حکومت وحشی وبرده دار آن ها را روانه ای زبا له دان تاریخ وفارسی زبان ها را سهم دار قدرت دردوره عبا سی ها نما یند.
ازاین نگاه که ، پرسمان / مسئله ای روشنگری درمیان می با شد ؛ پد یده ای درخشان وسرنوشت ساز اروپا یی که نخست درایتا لیا ، دوم دربریتا نیا ، سوم ، درآلمان ، وچهارم، در مد ت زما نی میان نیمه دوم قرن هفدهم ونیمه اول قرن هژدهم ترسا یی در فرانسه رونما ومنجر به انقلاب کبیر درسال 1789 درآن کشورشد. دگرگونی ای که در جوهر خود معنای آزادی عقل ازدین وکلیسا وشکل گرفتن ملت - کشوررا افاده می کرد. جالب این است که ، هشت قرن پیش از نهضت روشنگری درفرانسه ، مسلمان های فارسی زبان دردوره فرمان روای سا ما نیان (819-1005) درآسیای مرکزی نهضت روشنگری را راه اندازی کرده بود ند. روشنگریی که ازآن دراین نوشته بنام روشنگریی فراموش شده یاد و بازخوانی وتکرار آن درشرایط کنونی را نیازمبرم زمان خود می دانم. بنا برآن ، وقتیکه ازروشنگریی فراموش شده ای دوره ای سا ما نیان درآسیای مرکزی وضرورت تکرارآن در جا معه های کنونی مسلمان سخن به میان می آید، پرسمان سازگاری وناسازگاریی آن با د ین اسلام را برجسته می سازد. به سخن دیگر، آیا اسلام می تواند آزادی عقل از نقل یا تفسیر عقلانی وآزادا نه ای قرآن را پذ یرا شود؟
به گواهی تاریخ فلسفه درجهان اسلام ،رویداد های علمی وفرهنگی وهنری واد بی درجا معه های مسلمان ، برخورد نقلیات با عقلیات، یا کتاب الهی با خرد ورزی را نما یان می سازند. برخوردی که جدایی میان فیلسوفان ومفسران وکلامیان وفقیهان را باعث شد. قا بل به یاد آوری می دانم که ، درمیان فقیهان بزرگ ، ابوحنیفه خرد ورزترازدیگران بود. ازاین رو،توسط سنتی های عقل گریز به خصوص ابن حنبل ووحنبلی ها ، بنام اهل رای مسمی سا خته شد. درشرایطی کنونی کشورهای مسلمان ، آشکاراست که حکومت شیعه - آخوند یی ایران وحکومت حنبلی مشهوربه وهابی درعربستان ، با استفاده ازدرآمد های گزاف نفتی خود سنت گرایی عقل گریز ونقلیات زده را ترویج می کنند. آشکار است که ،ترویج سنت گرایی خرد ستیزحنبلی - وها بی وشیعه گریی خرافات زده ای صفوی مانع بزرگ درسرراه روشنگری که خیرحتا دربرابر گرایش های میا نه رواسلامی ازافغانستان تا لیبیا خلق کرده اند.
ازاین نگاه که شیعه گریی صفویی حاکم برایران ووها بی گریی حاکم برعربستان وائتلاف نظامی ها وملا ها درپاکستان وطالبان والقاعده وداعش های شیعه وسنی دست سا خت آن ها، به این دلیل خود سا خته که اسلام با منشورجهانی حقوق بشروروشنگری مخا لف می با شد، به دشمنی با آن ها برخا سته اند. دشمنی ای که، بیان نگاه قرآن درباره ای علم وخرد ورزی را که راه را به روی روشنگری هموارسا خته اند، ضروری می سازد. بیان نگاه قرآن ازاین نگاه دارای اهمیت ویژه می با شد که اصل اسلام درآن تبلوریافته وفقیه ها ومحد ث ها ومفسر ها وکلامی ها بخش های ازآن را گرفته وبخش های دیگری آن را کنارزده وباعث بد بختی مسلمان ها درجهان شده اند. دررابطه به عقب ماند گی مسلمان ها وپیشرفت نا مسلمان ها، یاد کردن دونمونه کفایت می کند:نخست ،پیشرفت اسپا نیا درآن سوی مد یترانه وعقب ما ند گی عرب ها دراین سوی آن ؛ دوم، پیشرفت کوریای جنوبی وعقب ماند گی کوریای شمالی درشرق آسیا. درهردو نماد پیشرفت وپس رفت، آزادی واستبداد نقش بارز بازی کرده اند. یعنی اسپا نیا با آزادی ودموکراسی پیشرفت کرد وعرب ها با استبداد عقب ماند ند وکوریای جنوبی را آزادی ودموکراسی ترقی داد وکوریای شمالی را استبداد ازکاروان پیشرفت دورساخت. وترقی وپیشرفت هم معلوم است که زاده ای خرد ورزی وآزاد یی اند یشه ودراصل زاده ای روشنگری می با شد.
بنا برآن ،تعریف روشنگری و بازتاب نگاه قرآن درباره خرد ورزی وعلوم نووفن آوریی دیگرگون سازضروری می با شد. دراین راستا ، ولتردرباره ای روشنگری این گونه ابرازنظرمی کند: اعتماد ما به اعتقا داتمان با ید متکی به دلیلی با شد که آن اعتقا دات را تا یید می کند. بسیاری از عقا ید جا افتاده ای حیات د ینی واجتما عی آن زمان که تکیه گا هشان مرجعیت کلیسا ودولت بود ،آنگاه که مورد کند وکاو عقلی قرار گرفتند ازرمق افتا د ند. این تا کید وپا فشاری برنگاه کردن به هرچیزدرپرتو خرد ، ازآن پس "روشنگری" ودوران تسلط آن دراروپای غربی "عصرروشنگری" خوانده شد...نهضت فکری اروپا معروف به روشنگری در سده ای هجدهم به اوج رسید. اند یشمندان آن عصرمعتقد به امکا نا ت رهای بخش عقل انسان وپیشرفت اجتما عی ومنتقد جا معه ای زمان خود بو د ند. کا نت در1784 روشنگری را چنین توصیف کرد: بلوغ انسان در افگندن قیمومیت خود خوا سته وقبول مسئولیت کا مل درقبال آزاد یی خویشتن (1). ازاین نگاه که د ین تا بع تحولات اجتما عی می با شد نه اینکه تحولات اجتما عی تا بع د ین شود،ارج نهادن د ین به خرد ورزی راه گشا می شود.
ازاین رو، این پرسش برجسته می شود که آیا د ین اسلام می تواند خرد ورزیی آزاد را پذ یرا شود یا نه؟ برای پاسخ به پرسش نا مبرده ، نگاه مختصربه سه پرسمان ضروری می با شد:نخست،درقرآن وسخنان رسول خدا ، آیه ها وحد یث های می توان یا فت که عقل گرای را تقویت می کنند ؛ دوم، اندیشمندان مسلمان به ویژه این سینا (980-1037) وابن رشد (1126-1198) ترسا یی، با درک عقلی از قرآن ، آن را همسازبا عقلانیت می دانستند ؛ سوم ، سنت گرا یان د ینی عقل را تا بع نقل ، یا عقل را تابع کتاب الهی دا نسته دروازه تفکر وتعقل را بسته وابن سینا وابن رشد را تکفیر هم کرد ند. ازاینکه ازشکم گند سنت گرا یی ، استبداد شاه ها وشیخ ها ونظامی ونظا می ها بیرون وازشکم گنند آن ها تروریسم مذ هبی وعقب ما ند گی مادی وعلمی ومسلمان ها سربرآورده اند، درباره اصل سوم اصلن ابرازنظرنکرده به دو اصل نخست تمرکزمی کنم.
دررابطه به اصل نخست،آیه های تا یید کننده عقلانیت درقرآن بسیارمی با شند؛ اما ، برای اینکه نوشته طولانی نشود ، تنها به سه آیه می پردازم وآن ها هم آیه یازدهم سوره رعد وآیه های هفدهم وهجد هم سوره زمرمی باشند. درآیه یازدهم سوره زمر، آمده است که : خدا هیچ قومی را تغییرنمی دهد مگراینکه آن ها خود شان را تغییردهند! درآیه های سوره زمر، خدا امرکرده است که مسلمان ها سخن ها را بشنو ند وبهترین های آن ها را بر گزینند! معلوم است که ، دراولی ، خدا تغییررا به خود مسلمان ها سپرده وتغییرهم معلوم است که با علم وتکنالوژی نو درجهان نو صورت می گیرد. آیه های سخن ها را بشنوید وخوب های آن ها را ازخود نما یید، براستفاده ازتجربه های موفق غرب مهر تا یید می گذارند. یعنی بهره برداری ازنهضت روشنگریی غرب درجا معه های مسلمان نا سازگاربا عقلانیت ازنگاه اسلام نمی با شد. حد یثی هم ازرسول خدا این گونه داریم: شما درامور دنیا تان اعلم / عالم ترین می با شید! این حد یث نه تنها تا یید کنند ه ای روشنگری بلکه تا یید کننده ای سکولاریسم / این جها نی اند یشی هم می با شد. درواقع ، حد یث نا مبرده با تا یید روشنگری وسکو لاریسم ، مشت دندان شکن دردهن های سنت گرا یان وبنیاد گرایان وجزم اند یشان مذ هبی می کوبد.
دررابطه به اصل دوم ، ازاین نگاه که درباره ابن سینا(980-1037)، درمقاله های بعدی ابرازنظرمی کنم ، دراین بخش ، به سراغ ابن رشد (1126- 1198) ، جای پیدایش قرطبه دراسپانیا وجای مرگ مراکش، می روم. ابن ر شد فیلسوف وقاضی اند لسی سه گروه را ازهم جدا می کند:اهل برهان ، یعنی فیلسوفان ، اهل جدل ، یعنی کلامیان ، اهل خطا به ، یعنی عا مه ای مردم. ومی افزا ید ، ازآنجا که خدا وند پیامبران را برای همه ای آدمیان اعم ازسیاه ،سفید فرستاده، سبک وزبان قرآن هم به گونه ای سا مان یافته که با همه ای آدمیان هما هنگ با شد. یعنی درآن هم ازشیوه ای خطا بی وسطری ومجازی برای عامه مردم بهره گرفته شده ، هم ازشیوه ای جد لی برای متکلمان وهم ازشیوه ای برها نی برای حکیمان وفیلسوفان (2).
با نگاه ژرف به برداشت ابن رشد ازقرآن ،به صراحت می گویم که اسلام مخا لفتی با خرد ورزی وروشنگری ندا رد. اصلی ترین هدف روشنگری هم آشکار است که خرافات ستیزی وافسون زدا یی ازد ین ها وجا معه ها می با شد. خرافات وافسون گری هم طوری که یاد آوری شد ، توسط حکومت های مستبد شاهی وشیخی ونظامی به د ین ها ومذ هب های برآمده ازآن ها برای عوام سواری افزوده شده اند .هدف روشنگری هم که افسون زدای وخرافات زدای ازد ین ها وجا معه ها می با شد. تجربه های تلخ تاریخ هم نشان می دهند که با افسا نه ها وخرافات می توان قهرمان سا خت اما نمی توان تاریخ ومردمان مرفه سا خت. بدون تاریخ معتبر وبرپا یه حق وحقیقت که آگا هی را برای مردم به خصوص با سوادان آن ها میسر نما ید، داد خوا هی ورسیدن به عدل وداد نا ممکن می با شد. خلاصه اینکه ،با خرافات وافسا نه ها وقهرمان های افسانوی آن ها می توان نتقام گرفت وکشتارکرد، اما نمی توان خوش بختی برای مردم به ارمغان آورد. تاریخ هم فراوان ثبت کرده است که درکشور یا کشورهای گرفتارقهرمان های افسا نویی شرقی- به خصوص مسلمان استبداد وعقب ما ند گی مادی وفرهنگی وعلمی وفنی بیداد می کنند.
بنا برآن ، تحقق روشنگری با بهره برداری ازتجربه درخشان اروپای غربی ،درجا معه های عقب مانده ای مسلمان ، ارزشمند یی خاص خود را دارد. ازاین رو، سازگاریی اسلام با روشنگری را که دربالا ازآن یاد آور شد م ، به نفع مسلمان ها می دانم ؛ وخوشحال هستم که قشر روشنگران وروشنفکران مسلمان سر برافراشته وبا فربه کردن روشنگری برداشت سنت گرایان تاریخ زده ازاسلام را به چا لش کشیده اند. تاریخ روشنگریی اروپا هم دو تعریف ازروشنگری را به ما نشان می دهد:نخست،روشنگری جزنقد وانتقاد ازد ین وسنت گرا یی د ینی نمی با شد. دوم، روشنگران اروپا یی خود د ین داربود ند وازراه نقد د ین به جدایی نهاد های جا معه کمک کرد ند وسکولاریسم وآزادی های فردی ووارد کردن زنان به میدان های علم وفرهنگ وسیا ست واقتصاد هم دستاورد آن ها می با شد. دستاوردی که نمونه گیری ازآن یا تطبیق آن در جا معه ای عقب مانده وخرافات وافسون واستبداد زده ای مسلمان نیازمبرم می با شد. اگرچه ما نع های روشنگری وپیشرفت درجا معه های مسلمان بسیارمی با شند ، اما راه بسته نمی با شد ؛ و امکان وشرایط برای روشنگری وپیشرفت مسلمان ها وجو دارد ؛ به شرط آنکه ، شرایط جهانی ومنطقه ای ودرونی خود را با د ید نقادانه ارزیا بی کنند وبا بر نامه های دقیق اقتصادی وسیا سی وفرهنگی راه بیرون رفت خود ازاوضاع فلاکت بار کنونی را بیا بند. درغیرآن ، استبداد شاه ها وشیخ ها ونظامی های بی فرهنگ وتروریسم مذ هبی زاده ای سیا ست های نا مردمی آن ها مسلمان ها را درقرون میانه نگهداری وبد بخت تر ازاین می سازند که هستند!
پا نو یس ها:
1-سرگذ شت فلسفه
داستان جذاب 2500 سال فلسفه ای مغرب زمین ، ازیونان با ستان تا کنون
نوشته ای براین مگی ، ترجمه ای حسن کامشاد ،ویرا سته ای هومن پنا هنده ، نشر نی ،چاپ دوم ،1387 ، تهران. ص ص 122-123و 134
2-چنین گفت ابن عربی ،نوشته ای نصر حا مد ابوزید

Friday 17 July 2020

روشنگریی فراموش شده ای مسلمان های فارسی زبان آسیای مرکزی

پیش نو یس:
ابراهیم ورسجی
بیست وهشتم ماه سرطان سال 1399
این عنوان ؛ دراصل ، نیمه ای عنوان یک کتاب به عنوان " روشنگریی فراموش شده ای عصرطلایی آسیا یی مرکزی ، ازفتوحات عرب ها تا تمورلنگ " می با شد. این کتاب ضخیم وارزشمند 634 برگه ای را اِس فرید ریک ستارنوشته ودانشگاه پرنستن ، دربریتا نیا درسال 2011 ، آن را چاپ وپخش کرده است. محتوای این کتاب بیانگر تاریخ درخشان آسیای مرکزی وموقعیت استراتژیک وتاریخی وفرهنگی وعلمی آن میان تمدن های چین ، هند ، خاورمیا نه واروپا می با شد. ازاین نگاه که نوسنده ای کتاب روشن گریی فراموش شده هم ازغنای تاریخی - فرهنگی- تمد نی آسیای مرکزی هم ازپس ما ند گی فرهنگی وتباه کاریی عرب ها وترک های بد وی بطورگسترده پرده برداری کرده است ، ازتباه کاری ترک های بد وی تا مد نی شدن آن ها دراین سوی دریای سیحون را درپسین بخش مقا له و تباه کاریی عرب ها بنام گسترش د ین درمنطقه را درپیش نویس مقاله ای دوام داربطورمختصربازتاب می دهم. برای من که دانش آموخته ای سیا ست وتاریخ ودارای مطالعات اسلامی می با شم ، برایم هیچ چیزی ارزشمند تر ازنگاه انتقادی به تاریخ وفرهنگ فارسی زبان های خودم ودیگران نمی با شد. بنا برآن ، ازنگاه تاریخی- سیا سی - فرهنگی - دینی،دریافته ام که کسا نیکه نتوانند تاریخ سازان وسیا ست مداران ودین کاران راستین ودروغین خود را انتقاد کنند ، درجهان کنونی ، آینده ای درخشا نی ندارند؛ وسخن نغزتاریخی " گذ شته چراغ راه آینده می با شد" ؛ رهنمای خوبی برایم می با شد. سخن نغزیکه وادارم کرده است که تاریخ مذ هبی وسیا سی وفرهنگی فارسی زبان های خودم بویژه فارسی زبان های آسیا ی مرکزی را ازچند نگاه غربال کنم:
نخست ،عرب های بد وی بنام فتوحات اسلامی چه سوغات های خوب وبدی را به مسلمان های فارسی زبان خراسان وفارس / آسیای مرکزی وایران کنونی پیش کش کرده اند؛
دوم، فارسی زبان ها با بهره برداری ازتاریخ وفرهنگ غنی وگهربار خود چه خد مت های ارزشمند مادی وفرهنگی به عرب های بدوی که بنام اسلام جنگ برای غنیمت وکنیزگیری کرده بود ند ، کرده اند؟
سوم ،ایجاد افغانستان دربخشی از خراسان توسط هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری درسال 1880 ترسا یی، برای بلند کردن زبان وفرهنگ قبیلگی-افغانی دربرابرزبان و فرهنگ غنی فارسی ومبارزه ای تباه کارانه ای افغان های استعمارزی علیه زبان وفرهنگ فارسی بنام ترقی زبان پشتو ومسخ کردن اولی وناکام شدن در ترقی دومی وعلت های آن ها.
چهارم، بررسی انتقاد یی رابطه ای تروریسم د یروزوامروز طالبان وعرب های عضو القاعده درکنارآن ها علیه فارسی زبان ها درافغانستان ، با فرهنگ های قبا یلی افغان ها وعرب ها.
دررابطه به اصل نخست ، دکتر عبدالحسین زیرین کوب تاریخ دان وزبان شنا س واد یب بزرگ زبان فارسی ،کتا بی به عنوان " دوقرن سکوت" نوشته است. دوقرن سکوت مورد نظر زرین کوب ،با تحمیل اسلام با شمشیرعرب بد وی ونه با ترویج آن با تبلیغ وتزکیه مطابق قرآن که جوهر رسا لت رسول خدا می با شد ، مد ت زما نی ازسال 641 ترسا یی (تحمیل شمشیری نه تبلیغی اسلام به فارس وخراسان ) تا سال 821 ترسایی، یا آغازدوره طاهریان فارسی زبان را دربرمی گیرد. دردوقرن سکوت ،ازبرآمدن اموی ها به رهبریی معاویه ای با غی علیه خلیفه چهارم درسال 661 تا 749 ،دوره ای 90 ساله ای حکومت وحشی اموی ها، با فارسی زبان های فارس وخراسان برخورد موالی / برد گان صورت گرفت. ومعاویه باغی که با بغاوت علیه خلیفه چهارم به قدرت رسیده بود ، برای فرارازداوریی دین وتاریخ ،دوکاررا کرد:
نخست ،جبری گری را رایج کرد تا به مسلمان ها بقبولاند که جبر تاریخ اورا حاکم سا خته است؛
دوم، قشرملا های حکومتی را برای عوام فریبی ایجاد وموفقا نه اسلام را تحریف معنوی کرد!
به گواهی تاریخ ، برده انگاریی فارسی زبان ها توسط اموی ها ،خیزش ابومسلم خراسا نی (718-775) را باعث شد. خیزشی که به عمر سیاه وننگین حکومت 90 ساله ای برده داریی اموی ها پا یان داد. دستاورد سیا سی وفرهنگی وتاریخی ای خیزش ابومسلم خراسا نی به کمک خراسا نی ها ،شکل گرفتن حکومت عبا سی ها با ترکیب ائتلافی عرب ها وفارسی زبان ها درسال 749 ترسای بود. اگرچه جا نشین عباس سفاح اولین خلیفه یا پاد شاه عبا سی (749-754) ،یا دومین خلیفه ای جنا یت کارعباسی ،ابو مسلم را درسال 755 شهید کرد ، اما خراسا نی ها چنان درساختار حکومت عباسی جا پیدا کرده بود ند که مهارکردن آن ها عملی نبود.
درحالیکه فارسی زبان ها برای خود درساختار حکومت عبا سی جا بازکرده بود ند ، اما ذهن اموی گری دررابطه به خراسا نی ها درآن با کمی تفاوت ادامه داشت. ازاین نگاه که هارون رشید ازهرات زن گرفته بود وهمسرهراتی او مامون رشید را زاده بود. مامون برادراندر خود امین رشید (809-813) را برکناروکشت وجا نشین او شد. مامون رشید (813-833) که پیش ازرسیدن به قدرت دربغداد ، والی مرو بود ، با اثرپذ یری ازفارسی زبان ها چه ازطرف مادروچه ازسال های ولایت خود درمنطقه، دست به ساختن بیت الحکمه / خا نه حکمت زد. درخا نه حکمت مامون رشید ،معتزلی ها وفرهنگیان وروشنگران فارسی زبان آن دوره حضورپُررنگ دا شتند.
طوریکه یاد آوری کرده شد، آغازدوره طاهریان (821 ترسا یی) ، آغازی برپا یان دوقرن سکوت مورد نظر دکترزرین کوب بود. دوره طاهریان (821-873) وتمام خراسان منطقه زیرفرمان آن ها بود. دراخیردوره طاهریان ،صفاریان (867- تا پا یان قرن دهم ) ظهوروفرمان روای کردند ومناطق زیرفرمان آن ها شرق ایران بود. درادامه حکومت صفاریان ، سا ما نیان (819-1005) ظهورکرد ند ومنا طق زیر فرمان آن ها شمال شرق ایران و آسیای مرکزی بود. پایتخت های طاهریان وصفاریان وسا ما نیان به ترتیب : نشاپور، هرات وبخارا بود.
تاریخ علمی - فرهنگی- اد بی- زبا نی ای فارسی زبان ها ، نشان می دهد که با برآمدن طاهریان ، دو قرن سکوت شکست وبا صفاریان فارسی نویسی دوباره آغاز وبا سا ما نیان به اوج رسید. بطورنمونه ، روزی شا عری یعقوب لیث صفاررا با عربی درهرات ستا یش کرد واو گفت که مرا بازبا نی که آن را نمی دانم ستا یش نه نما یید! درواقع، ازهمان روز، شعرسرودن با زبان فارسی آغازشد. پروسه / فرا یندی که با ساما نیان اوج گرفت وبه بارنشست! اوجی که نماد آن " بوی جوی مولیان آید همی ، یاد یارمهربان آید همی / شاه ماه است وبخا را آسمان / ماه سوی آسمان آید همی! سرود رود کی سمرقندی می با شد.
وقتیکه بوی جوی مولیان را پیام آوری ازبخارا به شاه سا ما نی درقلعه بست درفراه یا نیمروزرسا ند، بدون اینکه بوت خود را بپوشد سوار اسپ شد! تاریخ گواهی می دهد که دوره سا ما نیان اوج دوره روشنگریی فراموش شده یا ازدست رفته ای فارسی زبان هامی با شد. دوره ای گهرباری که درآن هم زبان فارسی بدون رخنه واژه های عربی رونق داده شد هم فقه ابوحنیفه ای فارسی زبان به حیث فقه عقلی رسمی ورواج داده شد هم فلسفه وطب ودگردانش ها تقویت ورونق داده شد ند. تاریخ وتفسیر طبری فارسی زبان هم که به عربی نوشته شده بود ند به فارسی ترجمه شد ند. درحقیقت ، دستاورد بارزهمین دوره ابن سینا وابوریحان بیرونی وفردوسی می با شند.
مثلا، درباره دوره نامبرده ، فلیپ وُف " درتاریخ اند یشه ای اروپا " می نویسد:" قرن یازدهم ترسا یی دراروپا، قرن ابن سینا بود وتفکرات واند یشه وطب وفلسفه وریا ضیات اوحرف اول رامی زد ند. البته که او ازدیگربزرگان فارسی زبان چون ابوریحان بیرونی هم نام می برد ومی گو ید که درقرن یازدهم میلادی همان نقش را داشتند. واقعا ،قرن یازدهم میلادی دراروپا ، قرن ابن سینا بود." متاسفانه ، این دوره درخشان دراثرنزاع های شیعه های اسما عیلی با سنی ها وظهورترک های غلام سا ما نی ها وخلافت بغداد پا یان پذیرفت ومحمود غزنو یی غلام بچه با شروع دوره غزنویان (975-1187) به کمک خلافت بغداد فاجعه آفرینی کرد. مثلا، محمود غزنی غلام بچه تا که توا نست به تحریک خلیفه ای بغداد روشنفکران ودانشمندان زاده عصرسا ما نیان را بنام باطنی ها کشت وآسیای مرکزی وبخش های ازفارس را ازمغزخالی کرد. ابن سینا هم سال ها ازترس او درغرب ایران کنونی مخفی زند گی کرد.بیرونی باری گفته بود که محمود به من گفت که با علم خود به نفع من سخن بگو تا کمک مالی ات کنم!
بنا برآن ، ستاردرکتاب " روشنگریی فراموش شده " ابوالفضل بیهقی اد یب ومورخ دوره ای غزنویان را " انسان با اخلاق درجا معه ای بی اخلاق معرفی کرده است!" اگرچه سلجوقی ها ( 1038-1194) با سلطه برایران وعراق امروزی ، دردوره وزارت خواجه نظام الملک طوسی بهبود دراوضاع مردم آورد ند وملک شاه تا اندازه ای به خیام همکاری کرد. اما همکاریی او بهترازهمکاریی محمود به فردوسی بود! دستاورد سلجوقی ها هم کشته شدن خواجه نظام الملک وفرارخود شان به آسیای کوچک یا ترکیه ای کنونی وهجوم چنگیزمغل به آسیای مرکزی ودرادامه ای آن حمله هلاکوی مغل ایران وبغداد وبراندازیی خلافت عباسی درسال 1258 ترسا یی وبرداشتن جنازه ای خلافت سیاه کار عبا سی بود.
ازاین نگاه که مغل ها بی فرهنگ بود ند ، اول درفرهنگ فارسی غرق شده فارسی زبان شد ند ودوم به اسلام عرفانی تسلیم شد ند. به گواهی تاریخ نا شاد آسیای مرکزی وفارس، درادامه تباه کاری های چنگیزخا نی ها ، تمورلنگ (1336-1405) برآمد وازسمرقند تا دهلی وازدهلی تا ترکیه کنونی غارتگری کرد.اگرچه شارخ ازبازمانده های تموردرهرات وفرزند او الغ بیک درسمرقند ، کارهای مفیدی کرد ند وجامی شاعربزرگ فارسی زبان امیرعلی شیرنوایی ترک زبان را به سرودن شعربه ترکی تشویق کرد واوهم چنین کرد ، اما کارهای سازنده ای تموری ها درمقایسه با تباه کاریی پدربزرگ شان نوش داروی بود که پس ازمرگ به سهراب رسید. یعنی دستاوردی بسیارکمرنگی درمقایسه با دستاورد ساما نیان داشتند.

Wednesday 8 July 2020

روزنامه نگا ران واشنگتن پست ؛ از اسناد شکست جنگ امریکا علیه تروریسم درافغانستان ، پرده برداری کرده اند

ابراهیم ورسجی
نزدهم ماه سرطان سال 1399
روزنا مه نگاران روزنامه نگاریی پژوهشی درروزنا مه ای واشنگتن پست ،بر اساس سند های دربرگیرنده ای 400 گفت وگو با افراد مسئول جنگ علیه تروریسم درافغانستان وهم چنین یاد داشت های دونا لد رامسفلد وزیردفاع امریکا درآغازجنگ علیه تروریسم وازبی نتیجه بودن آن مستند ومفصل پرده برداری کرده اند. جالب این است که ، پرده برداریی روزنامه نگاران درگام نخست ، با استفاده ازاسناد درونی کاخ سفید دردوره های :جورج بوش واوبا ما وترامپ ، یا ازآغازجنگ امریکا علیه تروریسم درروز هفتم ماه اکتوبر 2001 تا نهم ماه دسامبر 2019 ، ودرگام دوم ، با گفت وگوها با سیا ست مداران وامنیت کاران و امریکای های مسئول جنگ درافغانستان و...صورت گرفته است.
بنا برآن ، لازم می دانم که اول ازنام های روزنامه نگاران یاد آوری ودوم درباره ای افشاگریی تا اندازه ای مستند آن ها ازشکست جنگ امریکا علیه تروریسم درافغانستان ابرازنظرنما یم. طوریکه درگزارش مفصل در روز نهم ماه دسامبر 2019 ، درروزنامه ای واشنگتن پست آمده است: کریگ ویتلاک ،لیسلی شا پیرو وارما ند امام جمعه ، روزنامه نگا رانی می با شند که زیرعنوان" واشنگتن پست تاریخ پنهان جنگ را فاش کرد" ؛ روزنهم ماه دسامبر 2019، ازاسرارمرموز جنگ بی دستاورد کشور خود درافغانستان پرده برداری کرده اند. برملا شدن اسرار پنهان جنگ درازمد ت وبی دستاورد امریکا علیه تروریسم درافغانستان درروزنهم ماه دسامبر2019 وامضای توافقنامه ای آن با تروریستان درروز29 ماه فوریه 2020 - دهم ماه حوت 1398، دردوحه ، بیانگراین است که ، ترامپ ازنها یت درماند گی ناشی ازبی دستاورد بودن جنگ علیه تروریسم امرامضای چنان توافقنا مه ای شرم آوری را داده است.
ازاین نگاه که ، سرچشمه ای اطلاعات روزنامه نگا ران افشا گر، اسناد دوهزار صفحه ای کاخ سفید دردوره های جورج بوش واوبا ما وترامپ وسیگار / نهاد بررسی کننده ای کمک های امریکا برای بازسازیی افغانستان می با شد ود بیرسیگار هفته وار برای نوسنده گزارشات خود را ازطریق امیل ارسال می نما ید ، بهتردانستم که هم با اتکا به مقالات نشر شده درواشنگتن پست (1) وبازتاب مختصرآن ها درسایت فارسی بی بی سی (2) هم با اتکا به گزارشات سیگار(3)، مقا له ای کنونی را نوشته ودرخد مت دوستان وفرهنگیان هموطن خود قراردهم.
درپیوند به گفته های با لا، شا یان یاد آوری می دانم که ، روزپنجم ماه آوریل 2016 - شا نزدهم ماه حمل 1395 ، جان ساپکو ، دبیر سیگار، نهاد بررسی کننده ای کمک های امریکا برای بازسازیی صورت نگرفته درافغانستان ، دربخش جامعه شنا سی دانشگاه آتوا / پایتخت کا نادا ، سخنرانی داشت وبعد ازاو نوسنده سخنرای کرد. ساپکودرسخنرانی خود ازتلفات مالی وجا نی جنگ بی دستاورد امریکا درافغانستان سخن گفت اما تما س به علت های آن نگرفت ونوسنده درسخنرانی خود به بررسی علت های بی نتیجه تمام شدن جنگ امریکا علیه تروریسم درافغانستان پرداخت که درسایت های اند یشه وانسان گرایی در دسترس می با شد. دراخیر، سا پکو با ابرازسپاس به من گفت که بررسی کننده می با شد نه تصمیم گیرنده وخوا هش کرد که نظرات خود را مفصل نوشته برای اوارسال نما یم وگفت که نشرمی کند که چنان نکردم. درحال خدا حا فظی با او وبیرون شدن ازسالون کنفرانس بودم که هم بررسی های خود ازسال 2012 تا ماه ژانویه 2016 را که درسه جلد جمع بندی وچاپ کرده بود به من داد هم ابرازسپاس کرد هم امیل آدرسم را خواست که برایش دادم.
نا گفته نه ماند که ، ازهمان روزتا کنون، جان ساپکوبررسی های خود دربخش های دفاعی ، امنیتی ، باسازی وآموزشی و... صورت نه گرفته با وجود مقدارهنگفت هزینه های گزاف مالی امریکا درافغانستان را برایم می فرستد. بررسی های که بیانگرمصرف های زیاد و نبود دستاورد ودرواقع تلف شدن بهوده ای کمک های امریکا دربخش های نامبرده درافغانستان می باشد. با درنظر دا شت این که ، نهاد های ویژه ای امریکای اسناد مربوط به رخ داد یازده سپتامبررا پخش کرد ند که آن را دراختیاردارم ومی دانم که ازغربال سانسورگذ شته اند، اسناد دوهزاربرگه ای شکست امریکا درجنگ علیه تروریسم هم به گمان غالب ما نند آن ها غربال شده می با شند.
بهرحال ،ازاین که افغانستان / زاد گا هم ، میدان بازیی شکست خورده و پِرتلفات مالی وجا نی امریکا شده است. بازیی که عامل عمده ای شکست آن افغان های استعمارزی می با شند. ازاین رو، برپا یه دانش سیا سی وژورنا لیسم پژوهشی که سا حه ای تحصیلی وکاریی مورد پسندم می با شد، می توانم از اسناد غربال شده هم بهره برداریی مناسب را بکنم. البته زما نیکه تمام اسناد دوهزاربرگه ای منوط به شکست جنگ امریکا علیه تروریسم را مانند اسناد رخ داد یازدهم سپتامبر 2001 بد ست بیاورم.
با انتظاربه کمای کردن اسناد دوهزار برگه ای نا مبرده، لازم می دانم که به اسناد فا ش شده درواشنگتن پست وبازتاب کوتاه آن ها درسا یت فارسی بی بی سی تمرکزکرده هم تلفات فاش شده درآن ها هم عدم تما س روزنامه نگاران فاش کننده به علت های شکست کشورشان درافغانستان را ازغربال نقد عبوروبا سوا دان هموطنم را تا حد ممکن آگاه و هشداردهم. هشدار ازاین نگاه که ،همه دشواری های جاری دروطن ما زاده وطن فروشی های استعمارزای های کهنه ونوو طالبان تروریست همتبار شان می با شد.
بنا برآن، دشمن شنا سی درخراسانِ افغانستان نا میده شده توسط کهنه استعمارهای انگلیسی وروسی ونوکری گیریی آن ها از استعمارزای های د یروز وتجربه ناکام امریکا در سواری گیری ازاستعمارزای های امروز وطالبان تروریست همتبارشان ،اهمیت ویژه پیدا می کند. به گواهی تاریخ ،تره کی وامین ،دو استعمارزای قبیله اند یشی با صطلاح کمونیست ،زمینه سازپیاده شدن ارتش سرخ در افغانستان وعامل عمده ای فروپا شی شوروی شد ند. درادامه قبیله گرایی تره کی وامین ، دوافغان اصلا پاکستانی ای گرفتار باتلاق کننده شوروی ، خلیلزی ، افغان پاکستانی تبار ونوکر دوگانه سازمان اطلاعات مرکزی امریکا وآی اِس آی / سازمان اطلاعات ارتش پاکستان وغنی ، افغان وزیرستانی-پاکستانی ونوکرهردو در امریکا وطالب کرزی افغان اصلا بلوچستانی ونوکر دوگانه ای سیا وآی اِس آی وطالبان دریشی پوش همکارشان، به جنگ های تبلیغاتی ونظامی علیه دولت اسلامی جهادی ها که رهبرآن استاد ربا نی فارسی زبان بود ،کرد ند. البته که جنگ های تبلیغی وتروریستی آن هاعلیه جهادی های فارسی زبان وازبک وترکمن وبلوچ ونورستانی ،زیر فرمان سیا وانتلجنس سرویس انگلیس وآی اِس آی صورت گرفته اول افغانستان را زیرفرمان ارتش پاکستان ،طالبستان ودوم آن را زیر فرمان نا توتروریستستان وهیروئینستان سا ختند. تروریستستان سازیی در اصل به زیان فارسی زبان ها وازبک هاو... که قبا یل افغان همتبار استعمارزای ها ازآن بی بهره نه ما ند ند.
با درنظرداشت گفته های با لا ،با ید امریکا درافغانستان شکست می خورد وخوب هم شد که شکست خورد! بلی ،امریکا ازاین نگاه در افغانستان شکست خورد که رهبران آن بر اساس اطلاعات دروغین افغان های استعمارزای مانند: خلیلزی ، طالب کرزی ، غنی احمد زی وطالبان دریشی پوش همتبار شان وخد مت گاران آی اِس آی واعضای طالبان ریشو-تروریست ، عمل کرد ومیوه تلخ چنان عملی را چید. میوه ای تلخی که خبرنگاران پژوهشی واشنگتن پست از آن پرده برداری کرده اند.
درادامه موجه وحتمی دانستن شکست جنگ امریکا علیه تروریسم درافغانستان ، بهتراست که ازتلفات ما لی وجا نی آن یاد آوری ونوشته را پا یان دهم. شا یان ذکرمی دانم که ، با دریا فت اسناد دوهزار صفحه ای ، درباره ای آن ها درکتاب " اسلام ، غرب وتروریسم " که در حال تکمیل شدن می با شد ، مفصل ابرازنظر خوا هم کرد. ازاینکه ازشکست امریکا درادامه شکست شوروی درافغانستان سخن ها درمیان می با شند،بهتراست که اول ازتلفات مالی شوروی سخن گفته دوم به سراغ تلفات ما لی وجانی امریکای درآن بروم.
درباره تلفات مالی شوروی درافغانستان ،اد وارد شوارد ناد زی وزیر خارجه آن در دوره میخا ئیل گوربا چوف وبعد تر رئیس جمهور گرجستان ، در کتاب خود" آزادی" نوشته است که :" شوروی درافغانستان شصت میلیارد دالر تلفات مالی را متحمل شد." ازاینکه پرچمی های طرفدار ببرک کارمل غیرازنجیب الله فساد مالی ندا شتند ، با ید تلفات مالی شوروی درافغانستان کمترمی بود. ازاین نگاه که افغان های استعمارزی یا نوکران سازمان اطلاعات مرکزیی امریکا وانتلجنس سرویس انگلیس وآی اِس آی پاکستان، مفسدان وغارتگران مالی می با شند ، تلفات مالی امریکا یا بادارشان با ید آسمان خراش می شد که شد.
دررابطه به تلفات ما لی امریکا درهژده سال گذ شته درافغانستان ،افشا گران روزنامه ای واشنگتن پست بنا به گزارش های های وزارت دفاع ، وزارت خارجه و آژانس توسه ای بین المللی امریکا ، آن را 978 میلیارد دالر گفته اند. معلوم است که مبلغ هنگفت نامبرده هزینه سربازان وپایگاه های نظامی امریکا درافغانستان شده است. جان سا پکو دبیر سیگار مجموعه کمک های امریکا از شروع حکومت پوشالی طالب کرزی تا حکومت طالب غنی تا ماه آوریل 2020، را 137 میلیارد دالر برآورد کرده است که 84 میلیارد دالر آن برای بخش های دفاعی وامنیتی و51 میلیارد دالرآن برای بازسازی پرداخت شده است. کارشنا سان امریکای باور دارند که با وجود واریز شدن میلیارد ها دالریاد شده به افغانستان ، این کشور ما نند برلین بعد از جنگ جهانی دوم ویران شده ما نده است.
آشکاراست ؛ با وجود واریز شدن میلیارد ها دالرکمک های امریکا به افغانستان ،این کشور ما نند برلین پسا 1945 ، تخریب شده می با شد،هزاران پولیس وسر باز ومردم عادی این کشورهم قربا نی توطئه ها وترورهای طالبان دریشی پوش ارگی وحکومتی وطالبان ریشو- تروریستِ زیر فرمان ارتش پاکستان شده اند. تروروتوحش طالبانی که با وجود توافقنامه ای طالبان با امریکا ادامه دارد وازمردم قربا نی می گیرد. بطورنمونه ،افشا گران روزنامه واشنگتن پست نوشته اند که ازآغازجنگ امریکا علیه تروریسم در ماه اکتوبر 2001 تا نهم ماه دسامبر2019، یک صد و هفتادو پنج هزار انسان دراین کشور کشته شده اند که 62124 پولیس و43074 افراد غیرنظامی می با شند وتلفات طالبان هم 42100 نفرمی با شد. ازاینکه تمام اعضای طالبان تروریست ده هزار تروریست درافغانستان نمی با شند، با شمارتلفات مورد نظر روزنامه نگاران واشنگتن پست ازطالبان نمی توانم موافقت کنم. بلی،بیشترین شمار افراد کشته شده بنام طالبان ،دراصل مردم های گرفتارمانده در مناطق قبایلی زیر کنترول تروریستی آن ها می با شند نه طالبان تروریست. شمارتلفات بم گذاری های تروریستی طالبان ، نشان داده است که کمترین تلفات را به تروریستان وبیشترین تلفات را به مردم تحمیل کرده اند.
با درنظر دا شت این که ، درباره تلفات مالی امریکا درافغانستان سخن گفته شد، بهتراست که ازشمارسربازان کشته شده وزخمی شده هم سخن گفته شود. خوب است که روزنامه نگاران واشنگتن پست درباره ای سربازان مرده وزخمی کشور خود درجنگ علیه تروریسم هم افشا گری کرده اند. مثلا، روزنامه نگاران افشا گربا بهره برداری از گزارش های پنتاگون / وزارت دفاع امریکا نوشته اند که ازروزهفتم ماه اکتوبر 2001 ، روزآغازجنگ علیه تروریسم تا نهم ماه دسابر 2019، 775 هزار سربازامریکای به افغانستان اعزام شد ند. ازشمار سربازان نامبرده درافغانستان ،2300 سربازکشته و20589 سرباززخمی شده اند.
به گفته ای روزنامه نگاران واشنگتن پست، حقا یق دریکی از گفت وگو های این مجموعه درتضاد با گفته های رئیس جمهورهای امریکا، وزیران ،سفیران وژنرال های امریکای می با شد. بطورنمونه ،" جیمز روبینز،نما ینده ای امریکا درافغانستان وپاکستان (2013-2014) ، گفته است که ما کشورهای فقیررا اشغال نمی کنیم که آن ها را ثروتمند بسازیم. ما به دیکتاتورها حمله نمی کنیم تا درکشورهای زیر سلطه آن ها دموکراسی را رایج کنیم ؛ اما به کشورهای وحشی وپرخاشجو حمله می کنیم تا آنجا صلح بر قرارکنیم وآنچه آشکار است این است که درانجام این ماموریت درافغانستان ناکام ما ند یم." یعنی افغانستان کشور پرخاشگر ووحشی می با شد وما به آن حمله کردیم ودرتا مین صلح درآن موفق نه شد یم. شا یان ذکر می دانم که افغانستان راطالبان دریشی پوش و طالبان ریشو- تروریست افغان به کشور وحشی تبد یل کرد ند. کشوری وحشی ای که امریکا یا بادار شان هم در سا مان بخشیدن آن شکست خورده است.
پا نو یس ها:
1-Washingtonpost.com/ graphics /2019 /investigations /Afghanistan-war-confidential-documents
2-bbc.com/ Persian /Afghanistan-507299 28? S this fb & f b c lid=
3-Sigar.mil

Thursday 2 July 2020

چرا افغانستان از استعمار واستعمارزی گری بیرون وبه یک کشور خود گردان وروبه پیشرفت متحول نه شد؟

خشت اول گرنهد معمارکژ / تا ثریا می رود د یوارکژ
ابراهیم ورسجی
سیزدهم ماه سرطان سال 1399
پیش نو یس:
درعلوم انسا نی نوین به ویژه درعلم سیا ست نو، دانش سیا سی مقا یسه ای دا رای ارزش ویژه می با شد. راه کاروکارکرد آن ؛ آشکاراست که بررسی مقا یسه ای نظام های سیا سی واداره ها وفرهنگ های سیا سی وحزب های سیا سی وجا معه مد نی ودستاورد های آن ها درکشورهای گونه گون می با شد. مطا لعه ها وبررسی های کارشنا سا نه وانتقادی ومقا یسه ای که ازشیوه های حکومت داری وکارد نظام های سیا سی ودستاورد آن ها درسطح منطقه وجهان تا کنون کرده ام ؛ برایم ثا بت شده است که افغان های استعمارزای و وطن فروش تحمیل شده برخراسان ازاحمد خان ملتا نی تا شیرعلی خان محمد زای توسط شرکت تجاری هند شرقی وهند بریتا نیا ، ودرادامه ای بی فرهنگی وبی تاریخی ووطن فروشی آن ها ، تبد یل شدن خراسان به زندان بی با می بنام افغانستان توسط هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری بازندان با نی عبدالرحمن خان وحشی درسال 1880 ترسا یی ، درواقع ، کشوری پوشا لی ای متناقض با تاریخ وفرهنگ وزبان فراگیرفارسی را ایجاد کرد که دستاورد آن ادامه سلطه ای استعمارهای سیاه وسرخ ونو،متکی برسواری گیری از استعمارزای های کهنه و نو وتروریسم قبیلگی-افغانی ووضع فاجعه بارکنونی می با شد. ازاین رو، بهترمی دانم که به علت های تاریخی ، فرهنگی ، سیا سی ،اجتما عی ، اقتصادیی پس ما ند گی افغانستان درمقا یسه با همسا یگان آن بپردازم.
بنا برآن ، درگام نخست، علت های مستعمره ماندن افغانستان به همه گونه های استعمارهای اروپا یی ، یا انگلیسی وروسی وامریکا یی را که پسینی ادامه استعمار اولی می با شد ودرهرسه گونه ای استعمارگری استعمارزای های افغان نوکران کهنه ونو آن ها بود ند ومی با شند وعقب ما ند گی ای مادی وفرهنگی ای زاده ای حکومت داریی وطن فروشا نه ای آن ها را جمع بند ی ؛ ودرگام دوم، به بررسی انتقاد یی آن ها می پردازم. و رونق پیدا کردن علوم تاریخی وسیا سی - انتقادی- مقا یسوی ای نوکه زاده جهانی سازی وفن آوریی نوین رسا نه ای می با شند، ایجاب می کنند که عا مل های عقب ما ند گی ای مادی وفرهنگی وگرفتاردور با طل استعمارها واستعمارزای گری ها ما ندن دوام دارافغانستان را این گونه جمع بندی نما یم:
نخست، اهمیت موقعیت استراتژیک خراسان بزرگ برای شرکت تجارتی - بریتا نیا یی هند شرقی وروسیه ای تزاری درقرن های هژدهم ونزدهم ؛ با عث شد که اول بازیی بزرگ برای کسب سلطه برآن کنند ودوم آن را بنام شمال وجنوب آمودریا میان خود تقسیم ودر بخشی ازآن برای کوبیدن فرهنگ بزرگ فارسی وتقویت فرهنگ قبیلگی پشتو، کشور پوشا لی افغانستان را به حیث منطقه حا یل میان خود ایجاد کنند؛
دوم، بنا برآن ، به صراحت می گویم که ، افغانستان ؛ ازنگاه تاریخی وزبا نی وفرهنگی موجود یت طبیعی ندارد ؛
سوم، تاریخ سا زیی سیا سی ومسخ شده برای خراسا نی های دوسوی آمودریا توسط استعمارهای بریتا نیا وروسیه ای تزاری وتقویت آن توسط شوروی درشرایط پسا استعماریی هند وپاکستان ، با ابزارکردن افغان های استعمارزای -قبیلگی راست گرا وچپ گرای دروغین؛
چهارم، فقر تاریخی وفرهنگی استعمارزای های کهنه ونو ومتوسل شدن آن ها به تاریخ وزبان وفرهنگ سازی های دروغین ؛
پنجم ، مبارزه افغان های استعمارزی ووطن فروش علیه زبان وفرهنگ فارسی برای تقویت وگسترش زبان وفرهنگ افغانی ؛ درحا لیکه ، خود شان به زبان پشتو / افغانی سخن گفته نمی توانستد! مبارزه ننگینی که زبان فارسی را مسخ وپشتو را ترقی داده نتوا نست وبحران اعتماد را میان فارسی زبان ها وترک زبان ها وقبا یل افغان دامن زد؛
ششم، گرفتارفرهنگ قبیلگی ما ندن افغان ها دردوسوی مرزد یورند وتبد یل نشدن آن ها به قوم ونزاع کهنه استعمارزی های تحمیل شده بر کا بل با پاکستان بنام پشتونستان خواهی؛ نزاعی که زاده اقلیت بودن قبیله های افغان درخراسان وعزم الحاق خیال پردا زانه وموهومی ای قبا یل افغان شرق مرز دیورند به افغانستان پوشا لی وافزودن به شمار افغان ها درمقا یسه با دیگر قوم ها می با شد که غیراززیان های کمرشکن فا یده ای تا کنون نداشته است؛
هفتم، بیشتربودن شمارقبا یل افغان درپاکستان وکمتربودن آن ها درخراسان وانتقال قبا یل افغان ازپاکستان به خرا سان توسط کهنه استعمارزای ها برای افزایش شمارافغان ها وبازگشت قبا یلی ها به پاکستان دردوره اشغال خراسان / افغانستان توسط ارتش سرخ ودوباره شنا سنامه پاکستانی گرفتن آن ها؛
هشتم، نقش بیشترفارسی زبان ها درجنگ علیه ارتش سرخ ومسلط شدن آن ها برکا بل بعد ازفروپا شی رژیم دست نشانده ارتش نامبرده ومخالفت آن ها با سیا ست پاکستان درراستای تبد یل افغانستان به یک ولایت خود با والی سا ختن گلبد ین حکمتیار؛
نهم ، به سوی شکست رانده شدن سیا ست پاکستان مبنی بر یک ولایت خود ساختن افغانستان با والی گریی گلبد ین حکمتیارتوسط تا جیک ها وایجاد طالبان توسط انگلیس با مد یریت امریکا وتمویل عربستان وتطبیق کاریی ارتش پاکستان علیه دولت اسلامی جهادی ها؛
دهم ، اعضای طالبان شدن افغان های پشتونستانخواه وجنگ های نظامی وتبلیغا تی آن ها زیرفرمان وزیرداخله پاکستان علیه دولت اسلامی جهادی ها ، نشان داد که هم ملت بودن افغانستان موجود یت خارجی ندارد هم پشتونستان خواهان جزملی گرا نما یان مسخره چیزی دیگری نمی با شند؛
یازدهم ، اقلیت بودن قبا یل افغان درخراسانِ افغانستان نا میده شده توسط کهنه استعمارها وموهومی ثابت شدن ملت افغان واطلاعات دروغین افغان های نوکرسیا / سازمان اطلاعات مرکزی امریکا به ویژه خلیلزی افغان پاکستا نی تباربه سیا و وزارت جنگ وشورای امنیت ملی آن ؛ با عث شد که سازمان دفاعی ناتو / شا خه ای نظامی بلاک سرما یداری هم حکومت های نواستعمارزای های افغان از طالب کرزی تا طالب غنی را با هزینه های جا نی ومالی بی شمار استوارساخته نتواند هم در براندازیی تروریسم طالبان افغان درمانده شود؛
دوازدهم ، ناتوانی نو استعمارزای ها دراداره سازی وهمکاری های قبلی شان با پاکستان درپروژه طالبان علیه جهادی های فارسی زبان وترک زبان،مشوق نظامی های پاکستانی دربازسازیی طالبان وصادرکردن دوباره تروریسم طالبا نی به افغانستان شد. بازیی کثیفی که امریکا / بادار نواستعمارزای ها را هم درمانده ووادار به امضای توافقنامه بهوده با تروریستان دردوحه به نفع پاکستان وطالبان ، یا شا خه ای ریشو- تروریست ارتش دوگا نه بازآن کرد؛
سیزدهم ، این پرسش برجسته می شود که طالبان تروریست افغان زاده فرهنگ قبیلگی وعقب مانده افغان ها می با شد یا واکنش انتقام جویا نه ای پاکستان دربرابرپشتونستانخوا هی افغان های استعمارزی کهنه ونو؟
درپسین بخش پیش نو یس ، از با سوا دان وفرهنگیان وعلاقمندان به مسا یل تاریخی وفرهنگی وسیا سی خراسانِ افغانستان نا میده شده توسط استعمارهای کهنه ونگهداری شده توسط استعمار سرخ ومیدان بازی های سیا سی - جنگی ای بازی گران منطقه ای وفرا منطقه ای شدن آن پس ازفروپاشی کمونیسم روسی؛ ودرواقع ، ترویزه شدن پس از آن وسرگردان درزیر سا یه ای جنگ بی فرجام امریکا علیه تروریسم طالبان افغان به کمک پاکستان ودرماند گی نو استعمارزای های افغان درحکومت داری درآن، می خواهم که بطورریزبینا نه به سیزده ماده درج شده دربالا نگریسته برای غنا مند سا ختن هرچه بیشترآن نظریات خود را ابراز نموده نوسنده را دربیان بهترپرسمان های جمع بندی و ارایه شده وپرسمان های که درجریان بررسی مطرح وبه بررسی ونقد گرفته خواهند شد ،ابراز نظرونویسنده را ممنون نما یند. ادامه دارد.

Wednesday 1 July 2020

تعریف ودستاورد امپراتوری های :عثمانی، هند بریتا نیا وروسیه تزاری ، نشان می دهند که امپراتوری احمد شاه ابدالی موهومی می با شد


ابراهیم ورسجی
یازدهم ماه سرطان سال 1399
این تحلیل ؛ درپیوند به گزارشی زیرعنوان " اصلاح عنوان امپراتوری بزرگ برای احمد شاه درانی درافغانستان جنجالی شد" ، نشر شده درسایت فارسی بی بی سی بتاریخ اول ماه ژوئیه 2020- یازدهم ماه سرطان سال 1399، ارایه شده است. ازاین نگاه که درصفحه فسبوک / رخنامه ام پخش شده است ، بهتردانستم که در سایت اند یشه هم پخش شود ، تا دوستان وفرهنگیان ازآن بهره مند شوند. افغان های کم سوادی که دانش تاریخی ندارند وگرفتارفقرمرگبارتاریخی-فرهنگی می با شند ؛ ازاحمد خان ملتانی قهرمان سازی کرده ومی کنند. بنا برآن ، بهترمی دانم که درباره قهرمان پلاستیکی افغان های فا قد دانش تاریخی ابرازنظرنما یم. واقعیت این است که ،شرکت هند شرقی احمد خان ملتانی را به حیث نوکر خود درزیرریش نادرافشارجاسازی کرد تا خراسان وفارس را درجهت منافع استعماریی لندن تکه وپاره نما ید. این سیا ست شرکت دررابطه با فارس وخراسان همزمان بود با متلاشی شدن دولت وحشی صفوی توسط افغان های هوتکی. نادرافشارکه احمدخان ملتانی دررکابش قرارداشت،هوتکی ها را سرکوب وواداربه فرار به دهلی کرد. به گواهی تاریخ ، نادرافشاربعد ازسرکوب وفراری ساختن هوتکی ها به هند، فارس وخراسان را متحد کرد. پیش از وحد ت فارس وخراسان،ائلی ازبادغیس تا زابل زیر اثر دولت صفوی وازفاریاب تا بدخشان زیرسلطه بخارا وازغزنی تا شمالی ونورستان زیر اثر امپراتوریی مغل بود ودرهرسه کشور زبان فارسی ، زبان درباروزبان علم ودانش بود.
بعد ازآن که افشار خراسان وفارس را متحد سا خت، یعنی به سلطه بخارا برشمال وسلطه ای مغل ها برکا بل ومشرقی وجنوبی پا یان داد،از حکومت مغلی خوا ست که هوتکی های پناه گرفته دردهلی را تحویل دهد که نداد. بنا برآن ، نادرافشار واحمد خان ملتانی دررکا بش به دهلی رفته دوکاررا کرد:نخست،850 پشتون هوتکی را توسط احمد خان ملتانی کشت ومرده های آن ها را بد یوارهای دهلی آویزان کرد؛ دوم، بانک امپراتوریی مغلی را خا لی وبه فارس برگشت. با رسیدن به فارس، نادرافشارترور شد وجای اورا کریم خان زند گرفت. کریم خان زند مصروف نظم بخشی به فارس بود که احمد خان ملتانی درقندهاراعلام امارت کرد. کارل مارکس درزمینه نوشته است که :" احمد خان بادزدی دارای های بادار کشته شده ای خود اعلام حکومت قبیلگی درقندهارکرد." درقندهار،اولین کاراحمد خان ملتانی متلاشی کردن تاجیک ها بود.
طوریکه یاد آوری شد، شرکت هند شرقی احمد خان ملتانی را درزیر ریش نادرافشار، برای تکه -پارچه کردن فارس وخراسان درجهت گسترش سلطه ای انگلیس درهند ومنطقه توظیف کرده بود.ازپیش معلوم بود که، شرکت هند شرقی احمد خان را توظیف به تضعیف امپراتوریی مغل درهند کرده است. بنا برآن ، احمد خان مصروف جنگ با امپراتوریی مغلی هند درجهت جاده سازی برای سلطه انگلیس برهند وخراسان شد. ازاینکه همه نوکران کهنه ونواستعمارها خرافات پسند برای عوام فریبی می با شند،احمد خان ملتانی به بدخشان رفته خرقه کهنه وموهومی پیامبراسلام را ازیک فرد خرافاتی گرفته برگشت ودرقندهار زیارت سا خت. بنگرید، اسلام دوصد سال بعد ازمرگ محمدص به بدخشان رسده ویک شخصی مزخرف درآن خرقه اورا داشته است!
بنا برآن، احمد خان ملتانی بجای اداره سازی ومالیه گیری ازمردم ، اقدام به فریب کاری درمیان آن ها با خرقه سازی کرد. فکرمی کنم که سا خت زیارت بنام خرقه درقندهار توسط احمد خان با مصرف پول های دزدی شده توسط نادرافشارمتوفاازبانک دهلی که بعد ازمرگ او به جیب امیرخود خوانده درقندهار واریزشده بود صورت گرفت. به گواهی تاریخ، بعد ازمتلاشی کردن تاجیک ها درقندهاروخرقه سازی درآن ، احمد خان درجهت منافع شرک هند شرقی، جنگ علیه امپراتوریی مغلی را درپنجاب مرکزپاکستان کنونی شروع کرد. جنگی که به نفع شرکت هند شرقی وتضعیف شدن بیشتر امپراتوریی مغلی منجرشد. ازاینکه برنامه شرکت هند شرقی تضعیف خراسان وفارس وتامین سلطه بر هند بود، دوکاررا کرد:نخست،امپراتوریی مغلی را با جنگ های غارتگرانه احمد خان تضعیف کرد؛ دوم، با ساختن لشکرسیک ، اقدام به بیرون کردن احمد خان ودارودسته ای غارتگراو ازهند کرد. تاریخ گواهی می دهد که، لشکرسیک به کمک شرکت هند شرقی نفوذ احمدخان را اول ازسند وپنجاب ودوم ازپشاور وکویته جمع کرد.
درشرایطی که لشکرسیک برپنجاب وسند مسلط وبه سوی کویته وپشاوررو به پیشرفت داشت ،احمد خان مرد وپسر مفسد ش بنام تمور جا نشین او شد. بعد ازآن ، شرکت هند شرقی مها راجه رنجیت سینگ فرمانده لشکرسیک را پادشاه پنجاب ساخت. مهاراجه سینگ بخش های بیشتری سرحد وبلوچستان را ازتمورمفسد گرفت واو ازقندهارگریخت وکابل را مرکزحکومت فاسد خود سا خت.ازاینکه تمورمفسد ازبیست وپنج قبیله افغان زن گرفته بود ، بعد ازمرگ او ، پسرانش به قبیله های ما دران خود مراجعه وامپراتوریی پوشا لی احمد خان ، با با ی خود را متلاشی کرد ند. شرکت هند شرقی شاه شجاع نواسه احمد خان را به کا بل آورد واورا کابلی کشتند. ازاین تاریخ به بعد، نواسه های جمال خان نواسه های احمد خان را زباله ودوست محمد نواسه ای اولی را شرکت هند شرقی والی کا بل ساخت! درحا لیکه دوست محمد ودیگرپسران خاین جمال جان مصروف استعمارزی گری درخراسان بود ند ، انگلیس درسال 1857 امپراتوری مغلی بی جان شده توسط احمد خان را منحل وهند بریتا نیا را اعلام کرد. دوست محمد وشیرعلی که نوکران شرکت هند شرقی بود ند نوکران هند بریتا نیا شد ند.
به گواهی تاریخ ، با شکل گرفتن هند بریتانیا ،مصیبت افغان های اصلا هندی وخراسانی های فارسی زبان وترک زبان شروع شد. مثلا،هند بریتا نیا هم کابل را داشت هم لاهوروکویته وپشاوررا. روسیه تزاری که با هند بریتا نیا ، بازیی بزرگ برای سلطه برجنوب وغرب وآسیای مرکزی داشت، هردو بازی گر اروپای با ظهوربسمارک در کشورپروس / آلمان ، درسال 1870 ، احساس خطرکرده سرنوشت آسیای مرکزی وفارس وخراسان وهند را به نفع خود رقم زد ند. البته این گونه که ،آسیای مرکزی وشمال قفقاز ازروسیه وهند ازبریتا نیا وخراسان افغانستان منطقه حا یل میان هردو وفارس تضعیف کرده شود. بنا برآن ، هند بریتا نیا وروسیه تزاری درسال 1880 ، نام خراسان را حذ ف وزندانی بی بامی بنام افغانستان را درجای آن با زندان بانی عبداالرحمن وحشی ساختند. طرفه اینکه ،عبدالرحمن درداخل افغانستان درتوحش آزاد وروابط خارجی اش زیر اثر هند بریتا نیا بود. هند بریتا نیا که تا سال 1896 ، همه مرزهای افغانستان را به نفع خود وروسیه تعیین کرده بود، درسال 1901، ایف سی آر / مقررارت کیفریی مرزی زا تد وین وهفت منطقه ای مرزیی شمال غرب خود را که با شند گان آن ها افغان ها بود ند ،مانند افغانستان وحشتستان سا خت! ازآن هم ترسناک اینکه ، افغان های استعمارزی تحمیل شده برکا بل وغفارخان پسرعموشان درچارسده در بیرون ازپشاور،دربار قانون کیفیریی وحشیا نه مرزی هند بریتا نیا که پاکستان آن را تا سال 2018 تطبیق کرد، سکوت کرد ند! ازاینکه افغان های ستعمارزای نوکران هند بریتا نیا بود ند ، سکوت شان موجه بود.افغان های ستعمارزای ازاینکه غلام بود ند، بعد هند بریتا نیا ، نوکران شوروی شد ند که دستاورد شان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ وحالا اشغال آن توسط امریکا بنام جنگ علیه تروریسم وبزک کردن استعمارزای های نو ازطالب رزی تا طالب غنی می با شد. خلاصه اینکه ، ادامه دوربا طل یا وابستگی افغانستان به استعمارها ونرسیدن آن به آزادی وخود گردانی ،و تعریف ودستاورد امپراتوری های:عثمانی، روسیه تزاری وهند بریتا نیا، نشان می دهند که امپراتوری احمد خان ملتانی موهومی وزاده ذهن بیماروجا هلا نه ای افغان های ستعمارزی می باشد!