Wednesday 30 March 2016

تند روان وتروریستان مذهبی مخالف اسلام عمل می کنند


ابراهیم ورسجی
اکنون که استبداد عرب ، چه قبیلگی وچه نظا می- ملی نما، سازمان اخوان یا جنبش میا نه رو مذهبی را بنام تروریست سرکوب وتروریستان واقعی ، یعنی داعش - القاعده ودرمجموع وها بیت - سلفی گری بی منطق - عقل گریز- استبداد گرا را فربه ترکرده است ؛ وائتلا فی متشکل ازملاها ونظا می ها در پاکستان ، طالبان افغا نی- پاکستا نی- گروهک تحریر وده ها گروه تروریست - تند رو بنام مذهب ودراصل ناسازگاربا مذهب را درافغا نستان وتمام منطقه گسترانده است، لازم است به کارنا مه ی تند روی مذهبی وتروریسم خلا فت خواه - داعشی- القاعده ی- طا لبا نی- بوکوحرا می- نظامی- تحریری و... که همه آ بشخوروها بی گری- ریالی- کلداری- دالری دارند پردا خته برای مسلمان ها ثا بت نمایم که با ندهای نامبرده فاسد - ستمگر - هراس افگن ا ند و آگاها نه یا نا آگاها نه بدام استبداد بومی وشبکه های پنهان کارفرا منطقه ی افتاده هم به ادامه همان استبداد کمک کرده ومی کنند هم با متوسل شدن به ترور، توحش ، آدم ربا یی برای پول گیری ، د ین را مسخ وکشورهای مسلمان را به کشتارگاه تاریخ مبد ل کرده اند. روشن است که پشت سر همه تند روان وتروریستان مذهبی ، شبکه های پنهان کارحکومت های فاسد - ستمگر و حا میان فرا منطقه ی شان قراردارند. شبکه ها وحا میا نی که به تند روان وتروریستان هدا یت می دهند که برای عوام فریبی گه گاهی علیه آن ها شعا رهم بد هند. پرسما نی که کمک عربستان وپا کستان به القاعده - داعش - طلبان وواکنش های گاه گاه منفی که نو کران نسبت به با دا ران خود نشان می دهند ، نماد آن می باشد. مثلن ، بارها د یده شده است که القاعده وطالبان علیه عربستان و پا کستان موضع گرفته وا نمود کرده اند که مخالف حکومت ریاض ونظا می های پاکستا نی می باشند.اما درعمل ، همه می دانند که آبشخور تروریستان کجا می با شد ؟
افزون برحما یت گسترده ی نظا می های پا کستا نی ازتروریسم با کمک ما لی عربستان واما رات متحده ی عربی که ممکن است بعد ازعدم شرکت پا کستان درجنگ مسلمان کشی دریمن توسط ریاض کاهش یا پا یان یا بد، کشمکش های مذهبی- سیا سی جمهوری اسلامی ایران وعربستان درخاورمیانه که اولی ازفقه آخوند یی شیعه ود ومی ازوها بیت عقل گریز- خشن الهام می گیرد ، بزرگترین کمک را به تند روی وتروریسم مذهبی - سنی- شیعه نموده است. ازهمه مهم تراین که ، حکومت های مذهبی ایران وعربستان در داخل سرزمین های خود کمبودی های دارند که برپا یه ی نظریه ی توطئه نیا زبه دشمن ترا شی دربیرون دارند تا با بزرگ ساختن خطرآن برکمبودی های درونی خود پرده بکشند. ازاین رو، خطر ساختگی جمهوری اسلا می شیعه برای وها بیت درعربستان وخطر وها بیت عربستان بر ای شیعه گری درایران ، پوشش منا سبی فرا هم می نما ید تاهرگونه سیاست های نا مرد می خود را درداخل توجیه وعوام فریبی نما یند. ازسوی دیگر، ازدونگاه ، این گونه دشمن ترا شی های مذهبی تهران وریا ض ، برای مسلمان ها زیان های بزرگی را تحمیل نموده است: نخست ، دشمنی هردو به نفع تروریسم مذهبی از لیبی تا افغا نستان تمام شده است. دوم ، خطر کشمکش جعفری گری ووها بی گری درخاورمیا نه ، درمقایسه با خطرجنگ های مذهبی اروپا برای مسیحیت که از 1618 تا 1648، میان کا تولیک ها وپروتستان ها صورت گرفت ؛ بیشتر به زیان مسلمان ها تمام شده است. مثلن، درجنگ های مذهبی اروپا ، پروتستان ها / معترضان ، نوگرا ، وکا تولیک ها ، سنتی - وا پس گرا بود ند. جنگ های که کمک به کمرنگ شدن نقش کلیسا درسیاست ؛ همچنان کمک کرد به روند مدرنیته / نواند یشی وپیشرفت درسمت زند گی نو درد رون اروپا وتا مین سلطه ی استعماری آن دربیرون آن به خصوص درسرزمین های مسلمان ها.
افزون برآن ، درخا ورمیا نه ، رقا بت ودشمنی میان جمهوری اسلا می ایران وعربستان وها بی ؛ درواقع ، رقا بت ود شمنی میان دوخط فکری- اید ئولوژیک سنتی- واپس گرا- خشن می با شد که بجای کمک به پیشرفت مسلمان ها ، کمک به وا پس گرایی آن ها نموده است. افزون بر کمک به پسرفت مسلمان ها ، وها بی گری وشیعه گری به نفع خود به تروریستان وتند روان مذهبی مانند: ماعش ، یا ملیشه های ایران درعراق وشام ، وداعش ، یا د ولت اسلا می د رعراق وشام ، کمک کرده و می کنند. بهرحا ل ، دراین راستا ، ازسا زگاری ها ونا سازگاری های جمهوری اسلا می وحکومت اسلامی عربستان با اسلام ومنا فع مسلمان ها همه آگاه هستیم. پس ، لازم است که ازنا سازگاریی تند روان وتروریستان مذهبی با اسلام ومنا فع مسلمان ها هم سخن گفته شود " تا سیه روی شود هرکه دراوغش باشد" ! وقتی که ازناسا زگاریی کارکرد بنیاد گرایان وتروریستان د ینی یا د ینی نما با اسلام سخن می گویم ، لازم است به پرسمان های زیرتمرکزکرده شود: نخست ، بنیاد گرایان وتروریستان درک نما یند که اسلام برای هدا یت انسان ها آمده است نه برای حکومت کردن برآن ها. دوم ، دین متشکل از عقاید ، اخلاق ، عبا دات ومعا ملات می باشد که فقه درباره ی بخش دوم وسوم آن خود نما یی کرده است. سوم ، آ یه های احکام / داوری درقرآن به گفته ی غزالی وفخرالدین رازی 400 تا 500 آ یت می باشد ؛ درحالیکه ، قرآن جمعن دارای بیشتراز شش هزا رآ یه می باشد. چهارم ، درقرآن وسنت برعقل ، منطق، اعتدال ، میا نه روی ، گفت وگوی خوب با دوست ودشمن بویژه د ومی وتزکیه ی نفس تا کید شده است. پنجم ، قتل وتروردراسلام گناه نا بخشود نی نا میده شده است. دراخیر، با ید گفت که ، تخطی ازدستورات آ مده درقرآن وسنت نبوی بزیا ن اسلام ومسلمان ها ونا مسلمان ها می باشد. البته ، ما نند تروریسم که ا ین روزها دا من گیرمسلمان ها ونا مسلمان ها درغرب وکشورهای مسلمان شده است.
ازآ نجا که درپیوند با اصل نخست ، دربخش نخست نویشته ، سخن گفته شده است ؛ اینجا ا ین قدرمی گویم : طوریکه درسوره ی عصر ( آ یه 3 ) آ مده است ، جوهرد ین ود ین داری " ایمان وعمل صالح ، یا با ور وکارنیک است " ؛ پرسما نی که هم بنیاد گرا یان ، هم تند روان ، هم تروریستان مسلمان نما ثا بت کرده اند که پیوندی با آن ندارند. وکارکرد بنیاد گرا یان وتروریستان ثا بت کرده است که قد رت می خواهند واسلام را به حیث وسیله برای رسیدن به آن بکا رمی اندا زند. به سخن روشنتر، دین برای آن ها حکومت وحکومت کردن بردین داران را معنا می دهد. یعنی دین جزسیاست وحکومت کردن چیزی دیگری نیست. درحالیکه ، درقرآن وحد یث ، درپیوند به سیا ست ومسا یل اجتماعی ، برشورا وعدا لت تا کید شده است ، نه کاربرد زور وتوحش. معلوم است که ، براسا س اصل شورا ، حکومت مسئولیت دارد که فیصله ی شورا واجماع امت را تطبیق نماید نه اینکه شورا ستیزی وقا نون گریزی کرده برای جا معه مصیبت آفرینی نما ید. پرسما نی که درتاریخ سیا سی مسلمان ها بسیارد یده شده ومی شود ؛ وتروریستان با نا د یده انگا ری یا ازروی قصد اصل های شورا واجماع را پشت معرکه انداخته علیه اسلام ومسلمان ها تروروتوحش براه انداخته اند. فاجعه ی که درافغا نستان ، عراق ، سوریه ، لیبی ، یمن وپا کستان دا من گیرهمه شده وباعث شده است که مسلمان ها به سوی غرب یا دارالحرب / جای جنگ باصطلاح تند روان و تروریستان فرارنما یند.ازاین رو،بهتراست که این تندروان وتروریستان مذهبی یامذهبی نما بدترازخوارج دوره ی پسین خلافت وبرهه های پسین تاریخ مسلمان هامعرفی شوند.
بطورنمونه ، روزی دوگروه خوارج که مانند تروریستان کنونی مسلمان ها را تکفیر می کردند وریختاندن خون آن هارا مباح می دانستنند، نزد امام ابوحنیفه رحمه الله آمده پرسیدند:" درمورد این دوجنازه چه می گوئید؟: نخست ، یکی ازمی گساری زیاد جان داده است ؛ ودومی هم ،زنی می باشد که پس ازانجام زنان خود کشی کرده است.حضرت امام ابوحنیفه رحمه الله درپاسخ به پرسش خوارج به آیه های زیر ازقرآن استدلال کرده گفت:حضرت ابراهیم علیه السلام فرموده است که: کسانیکه ازمن پیروی می کنند،ازگروه من می باشند وکسانی عصیان می کنند، توخود بخشاینده ومهربان هستی (س ابراهیم آیه 36). درمورد آن ها، سخن عیسی علیه السلام را می گویم:اگرعذاب شان کنی ، آن هابند گان تواند واگرآن ها را ببخشی ، توخود توانا وحکیمی (س مائده آیه 118).درمورد آن ها، سخن نوح علیه السلام را می گویم:حساب آن ها مربوط به خدا می شود، اگرشعورداشته باشند (س الشعراء آیه 113)." توجه به پرسش خوارج وپاسخ قرآنی امام ابوحنیفه رح ، نشان می دهد که خوارج کنونی بسیارخشنتروبی منطق ترازخوارج برهه ی نخست تاریخ مسلمان ها می باشند.افزون بر یکسا نی ونا یکسا نی هردوخوارج ،این مسئله درباره شان روشن است که درمخالفت آشکاربا قرآن وسنت نبوی قراردارند! مثلن، حدیثی ازرسول الله ص این گونه است:بزرگترین اعمال ازحیث فضیلت بعدازایمان به خداوند ج ، محبت بامردم است. افسوس که برخلاف حدیث یاد شده ، تندروان وتروریستان هم تخم نفرت میان مردم می کارند هم خون آن ها رابه ناحق می ریزا نند!
بهرحا ل ، خد مت بنیاد گرا یان وتروریستان خوارجی- مذهبی عرض شود که د ین متشکل از عقیده ، اخلاق وفقه ، که این پسینی تفسیروتوجیه کتاب وسنت حسب نیازمبرم زمان توسط فقیهان برجسته ی زمان ، می باشد. شا یان ذ کراست که ، بخاطر بسته شدن باب اجتهاد یا تفکرونظریه پردازیی امروزین ، اندیشه ی د ینی- فقهی مسلمان ها بسیارپس مانده وپس ماند گی اش کمک به پس ما ند گی علمی- فنی- صنعتی - فرهنگی - ماد یی مسلمان ها نیزنموده است .ازسوی دیگر، چه ازنظرتئوریکی وچه ازنظرعملی جدای انگاری میان عا مل های شکل دهنده ی دین ، تیشه زدن به ریشه ی د ین می باشد.اگردرکشورهای مسلمان ، هم استبداد است هم بی عدا لتی است هم فقروفحشا هم پس ماند گی وهم تروریسم ، عا مل های که بخشی ازنسل نومسلمان را به فرارازد ین وبخش دیگر آن را به رفتن به غرب وا داشته است ، نشان ازا ین دارد که میان عا مل های یاد شده ، یعنی عقاید ، اخلاق وفقه، جدای اندازی شده است. روشن است که ، جدای اندا زی توسط دسته های حا کم یا شاهان وشیخان صورت گرفته است. افزون بر چنان جدای اندا زیی ، حکومت های خود سرمسلمان تا اندازه ی البته کمترازمسیحیت تفتیش عقا ید هم داشتند، اما ازتروریسم وکشتاربی گناهان مانند تروریستان کمتردرآن ها دیده می شد. برای نمونه ، بنیاد گرا یان وتروریستان چند ین گام پیشترگذا شته تروریسم ، کشتا ر، وزن ستیزی را بنام تطبیق شریعت گسترش داده اند. ازوی دیگر، شریعت برا بربه قانون هم پایه ی قرآنی ندارد، ودرواقع ، همان فقه است که شاهان وشیخان واکنون تروریستان به آن تقدس بخشیده برای تطبیق خشن - جاهلانه ی آن تروروکشتارمی نمایند. ازا ین رو، آ یه های را ازقرآن نمونه می آ ورم که تروریستان درناسازگاری با آن ها عمل کرده اسلام را دین تروریست پرور وخشونت زا معرفی نموده اند.
به طورنمونه ، درقرآن آ مده است که : " کشتن یک آدم بدون اینکه کسی را کشته یا فساد کرده باشد ، برابر به کشتن همه ی مردم می باشد ( س ما ئده آ یه 32 ) " ، درآ یه ی دیگری قرآن آمده است که : " کسی که مومنی را قصدن بکشد ، کیفرش ما ندن دردوزخ برای همیشه می باشد ( س ما ئده آ یه 93 ). درقرآن ، همچنان ، آمده است که : " به نیکویی یاری وازیاری به بدی خود داری نمایید ( س ما ئده آ یه 2 ). درقرآن ، درباره ی عدل ، آیه ها بسیارآمده است.مثلن ، یکی ازآن ها این است: " عد ل کنید که خدا عاد لان را دوست دارد ( س ما ئده آ یه 43 ). همچنان ، درقرآن ا ین آ یه راهم داریم که می گوید: ای مومنان درراه خدا قیام کنید- نمونه ی قسط باشید- دشمنی با قومی باعث نشود که درباره ی آن ازعدل کارنگیرید- عدا لت کنید ؛ زیرا که ، عدا لت به تقوی نزد یک تراست ( س ما ئده آ یه 8 ). عد لی که حکومت ها ، بنیاد گرا یان وتروریستان مسلمان فرسنگ ها ازآن فا صله دارند. بهرحال ، چون دین برایشان ابزارحکومت وحکومت کردن است ، بخود حق می دهند که خلاف ارزش های د ینی، اخلاق وعدا لت گریزبا شند. افزون برآن ، برای منحصرکردن د ین به حکومت وحکومت کردن ، تحریف های درتعریف وتفسیر آ یه های قرآن هم می کنند. مثلن ، بنیاد گرا یان وتروریستان استناد به آ یه های می کنند که درآن ها آ مده است: " کسا نی که مطا بق دستورات فرستاده شده ازجا نب خدا حکم نمی کنند ، کا فران، ظالمان وفا سقان اند ( س ما ئده آ یه های 44،45 و47 ) ؛ وازآن ها بردا شت کرده اند که حکومت کردن اصل است نه چیزی دیگری.
درزمینه ، خد مت شان عرض نما یم که اصطلاح " حُکم" ازنگاه لغوی / واژه شناسا نه ، برا بر به حکومت کردن نیست ، بلکه برا بربه قضا وت وداوری کردن می باشد. واقعیت ا ین است که ، درقرآن ، واژه ی "حُکم " که بعدها درتاریخ سیا سی مسلمان ها سود جویا نه لفظ حکومت ازآن برآورده شد ، به معنای بیان حق وباطل درمیان دونفریاچند نفرمدعی درباره ی مسئله ی است که باهم اختلاف وکشمکش داشته باشند وبا توا فق باهمی شخصی سوم را برای قضاوت وداوری بر گزینند تا مشخص نماید که ازدونفرمدعی کدام یک حق به جا نب وکدام یک با طل ونا رواست.داوریی که بنیاد گرا یان وتروریستان درصف مخالف آن ایستاده اند.ازسوی دیگر، درادامه ی قضا وت نه کردن مطا بق آ نچه ازجا نب خدا آمده است ، این حکم یا فرمان نیز آمده است که :" رقا بت درنیکی نما یید ( س ما ئده آ یه 48 ) ! به این معنا که ، اگرمسلمان ها درنیکوی ها رقا بت نما یند ، عا مل های گسترش کفر، فقر ، ظلم وفسق درجامعه های مسلمان نیست ونا بود می شود ؛ ودرصورت نا بود شدن چنان عامل های ، هم جا معه پاک می شود ، هم دین ازمقام ابزاری اش درد ست قد رت به مقام هدا یت بخشی اش خیزبرمی دارد ، و سیا ست مسلمان ها ونظام سیاسی شان هم انسا نی می شود. نظا می که د یگرتند رو وتروریست بنام د ین تولید نمی کند. به سخن د یگر، نظام سیا سی با زتا ب نظام اجتماعی است. روشن است ؛ وقتیکه نظام اجتماعی پاک شود ، نظام سیاسی هم پاک وکارآمد می شود.
با توجه به گفته های با لا، به صراحت می توان گفت که نظام های سیاسی کنونی مسلمان ها برخا سته ازجا معه های بیمارشان می باشد ؛ وجامعه های بیمارهم بجای آینده نگری ، به گذ شته گرای یا زنده کردن مرده ها پناه برده وقت خود را بهوده تلف می نما یند. به گونه ی که بنیاد گرا یان وتروریستان مسلمان بنام احیای خلافت ازافغا نستان تا لیبی آدم کشی وجنا یت کرده ومی کنند. اینجا است که ، ا ین هدا یت نازل شده درقرآن بسیا رخوب بیا نگروضعیت نا گوارمسلمان ها بویژه تند روان ، بنیاد گرایان وتروریستان می شود: آن مسلمان های که ایمان شان را به ظلم آ لوده نکرده ا ند ، برا یشان امن وهدا یت است ( س انعام آ یه 82 ). درواقع ، آ نچه که بعد ازفروپا شی حکومت حزب وطن درماه ثور 1371 درافغا نستان به وقوع پیوست وکابل را ویران ودرنتیجه به حیث عا مل داخلی جاده صاف کن طالبان وویرا نی شما لی ود یگربخش نا ویران شده ی افغا نستان شد ، چیزی نبود ونیست مگردستا ورد آن عده مومنا نی که ایمان شان را به ظلم آلوده کرده بود ند ؛ وهمان ایمان های آلوده شده به ظلم به برآ مدن تروریسم و تبد یل شدن طالبان والقاعده و... به تروریستان وعامل شدن آن ها برای جنگ امریکا علیه تروریسم و وضع نا گوارکنونی مسلمان ها ازافغانستان تا لیبی کمک یا زمینه سا زی کرد ند .
پس، ا ین پرسش به میان می آ ید که چرا این گونه شد ؟ پا سخ پرسش یاد شده را در بی ارزش شدن زند گی انسان ها برای بنیاد گرایان ، تروریستان مسلمان نما وبرخی زمام داران خود سرمسلمان می توان یا فت . همین که ، قرآن قتل نا حق یک انسان را برا بر به قتل همه ی مردم گرفته است وکیفرقتل قصدی مومن توسط مسلمان را دراین جهان قصاص / خون دربرا برخون ودر آن جهان ما ندن دردوزخ برای همیشه ودرصورت بخشش طرف کشته شده، خون بهاء تعیین کرده است ، نها یتِ ارزش قایل شدن کتاب خدا به زند گی انسان ها می باشد. بنا براین ، راه بیرون رفت ازوضعیت کنونی که تند روی وتروریسم مذهبی وحکومت های خود سردرجامعه های مسلمان ا یجاد کرده اند ؛ درارزش قا یل شدن به انسان وزند گی وآزا د یی او می باشد. مسئله ی که تحقق آن وا بسته به سه عامل زیرمی باشد: نخست ، رها کردن د ین ازچنگال حکومت های غیرمسئول. پرسما نی که ا یجاب تحقق سکولاریسم انسا نی ، یعنی احترام به دین وباورهای مردم درجامعه های مسلمان را می نما ید. دوم ، زنده کردن ارزش حیات ا نسان ازنگاه قرآن. سوم ، پذیرش نرم افزار مدرنیته / نواند یشی که هم کثرت گرا یی است هم اوما نیسم یا ا نسان گرائی هم حق تعیین سرنویشت انسان ها توسط خود شان که همساز با آ یه ی " امرهم شوری بینهم" / سرنویشت مردم با مشوره ی خود شان رقم زده شود، می باشد. برای رسیدن به ا ین هدف هم ، نواند یشی واصلاح طلبی دینی لازم است که بد ون مبا رزه ی نرم وسخت علیه بنیاد گرا یی وتروریسم واستبداد های مذهبی ونظامی ممکن نیست.

0 comments:

Post a Comment