Tuesday 22 March 2016

حکومت خوب وکارآمد ؛ بهترین راهکاربرای مهارتروریسم می باشد


ابراهیم ورسجی
درسال 1394،هم رفت وآمدهای روی زمینی- زیرزمینی مقام های دوگانه بازپاکستانی به کابل زیاد صورت گرفت هم تروریسم ادامه یافت.رفت وآمدهای که این امید را دامن زد که روباه پرهیزکارشده ودیگرفریب کاری وتروریست پروری نکرده وبه صادرکردن تروریسم به حیث یک کالای تجارتی به افغانستان پایان می دهد.ازاینکه، این گونه شیادی های مقام های سیاسی ونظامی پاکستان دردوره ی ریاست جمهوریی کرزی همراه باتروریسم وتباه کاری ادامه یافت، با رئیس جمهورشدن آقای اشرف غنی وسفرش به اسلام آباد وراولپندی دوباره فزونی یافت.درواقع، رفت وآمدهای یاد شده باعث شد که یک امیدواریی واهی ایجاد شود که گویا پاکستان درسیاست امنیتی - بیرونی خود درپیوند با افغانستان تغییرآورده است یامی خواهد تغییربیاورد. بهرصورت، ازاینکه روباه پرهیزکارنمی شود وافغان هاهم عادی شده اند که ازیک سوراخ چندین بارزهرماربچشند وبرمارسخت نگیرند، امید های دروغین برای زمانی کوتاهی درکابل دست بالاداشت. چون، دنیای ما دنیای گفتارهمراه باکرداراست نه دنیای گفتاربریده ازکردار؛پس،پای پاکستان خوش گفتاربد کرداردرسال پار لغزید. البته، پای پاکستان این گونه لغزید که،افغانستان رانه از عینک افغان ها ومنافع دوطرفه بلکه ازعینک منافع خود وخطربی پایه ی نفوذ هند درکابل برای خویش می دید ومی بیند.
بهرحال،ازاین نگاه که پیوند های سازنده میان افراد،جامعه ها وکشورها زمانی سروصورت می گیرند که احترام متقابل درمیان باشد واحترام متقابل هم زمانی خوب ترپایه، گسترش،ژرفنا وبارورمی شود که دوسو یاچندین سوی بازی به درست کاری دامن زده ازدورنگی ودامن زدن به بدگمانی ها پرهیزنمایند. پرسمانی که پاکستان درآن نه یک باربلکه بارها شکست خورده و افغانستان هم بهائی آن را باگوشت،پوست وخون فرزندان وسرمایه های مادی وفرهنگی خود پرداخته است.اگرپاکستان ژرف نگری ودرست انگاری می کرد، رفتن رئیس جمهورافغانستان به اسلام آباد وراولپندی بویژه به دومی برخلاف پروتوکول دیپلماتیک، بزرگترین دستاورد آن بود. افزون براین که، پاکستان نسبت به رفتاررئیس جمهورافغانستان کم اعتنای کرد، بیشترازهرسالی، سال گذشته، کابل ودیگربخش های افغانستان را با گسترش تروریسم وعملیات خودکشانه خونین ساخت.خونین سازیی ترسناکی که نشان داد پاکستان سرعقل نمی آید وباتمام زیان رسانی ها وتباه کاری ها سیاست ضد افغانی خود را ادامه می دهد.
درحالی که، سال گذشته، سخت ترین سال برای حکومت ومردم افغانستان و نقطه ی امید برای تروریستان بود. بادرنظرداشت داغ شدن تروریسم درسال گذشته، نظامی ها- امنیتی های پاکستانی امید وار بودند تا حکومت افغانستان را درنبود نقش جنگی ناتو بیشترازپیش زیرفشارگذاشته وادار به پذیرش خواسته های نادرست خود نمایند.خوشحالی برای مردم افغانستان وسیاه روئی برای حلقه ی بدنیت پاکستانی که تروریسم بهاری سال گذشته ی طالبان دردوماه بدونتیجه ی خلاف توقع آن انجامید:نخست،بریدن سرِسربازان در وردوجِ بدخشان وکشتار مردم عادی حتا کودکان درجلال آباد و...مردم افغانستان را کاملن دربرابرتروریسم صادرشده ازپاکستان بسیج کرد.دوم،نظامی های پاکستانی که خواسته بودند درشمال افغانستان، قندز را اززیر اداره ی حکومت بیرون ودرگرفت تروریستان قرارداده وازاین طریق بکوشند که متحدان تروریست شان نه درجنوب که درشمال کشورماهم جایگاه قوی تری پیداکنند.
خوشبختانه،نیروهای دفاعی افغانستان به کمک مردم محلی چنان تروریستان را درکندز کوبیدند که سراسیمه پاکستانی ها گردهمائی دوحه را سازمان دادند تا تروریستان دست ساخت خود را درمنطقه ازمرگ نجات دهند.نتیجه ی گردهمائی دوحه هم دیده شد که دغل کارانه آغازوبی دستاورد پایان یافت؛اما کمکی زیادی برای بهبود موقعیت تروریستان درکندز نکرد.افزون براین که، گردهمائی دوحه کمک شایانی توجهی برای تروریستان درکندزنکرد، یک جا با سربریدن های آن ها دربدخشان وبریدن سر هفت انسان مظلوم- مسافرهزاره درسرک میان زابل وقندهار،مردم شمال وفرماندهان ریزودرشت جهادی خوب وخراب راباپیامد های خوشایند وناخوشایند به مبارزه علیه تروریسم واداشت که درذات خود یک تغییر بزرگ می باشد.همچنان،سربریی طالبان درمسیرغزنی - قندهار،مردم را به اعتراض علیه حکومت کابل وابرازنفرت بی پایان ازطالبان وپاکستان وادارکرد! افزون برآن ها،تروریسم طالبان زیر اثرنظامی های پاکستانی درسال گذشته، دومسئله ی دیگررا نیزدرافغانستان دامن زد:نخست،نقش تباه کارانه ی حضور ستون پنجم پاکستان دردرون دستگاه دولت را برملا ساخت.ستونی که بیشترازتروریسم طالبان بزیان مردم ودولت افغانستان نقش بازی کرده ومی کند.دوم،اعضای بی خاصیت پارلمان راهم تکان ووادارکرد که از کمرنگی تحرک دفاعی دولت درجنگ علیه تروریسم لب به انتقاد واعتراض بکشایند.دوپرسمانی که کار درست با لای آن هامی تواند مشوق نیروهای دفاعی افغانستان درجنگ علیه تروریسم ومهارآن شود.
با درنظرداشت آنچه که گفته شد،مسئولیت بزرگ دولت به خصوص رئیس جمهورورئیس اجرائیه می باشد که سه کارزیررا بدرستی روی دست گرفته در انجام آن بطورجدی بکوشند:نخست،دستگاه دولت بویژه نهادهای اردو،پولیس وامنیت را از ستون پنجم دشمن پاکسازی نمایند.دوم، با روی دست گرفتن یک سیاست درست کادری وکاربرد بهترآن،حکومت خوب وکارآمد را درهردو بخش مرکزوولایت ها ایجاد نمایند.سوم،با اصلاح وتقویت حکومت های مرکزی ومحلی،عرضه ی خدمات برای مردم درگوشه وکنارکشوررا گسترش دهند.روشن است.وقتیکه حکومت خوب وکارآمد شده وارد میدان عرضه ی خدمات اجتماعی برای مردم شود،افغانستان هم دارای دولت مردمی با توان تحقق حاکمیت ملی می شود وهم تروریسم رامهاروپاکستان را وادارمی کند که به پذیرش سیاست احترام متقابل روی بیاورد؛ نه اینکه، سیاسی ها،نظامی ها وامنیتی های آن کشورهرازچند ماه به کابل آمده بدون بستن مرکزهای تروریستی علیه افغانستان درخاک خود ،ازحکومت مابخواهند که طالبان پاکستانی یا بلوچ های جدای طلب را که دروطن ما موجودیت ندارند؛ تسلیم شان نماید یاخواستارقول وقرارهای امنیتی ومبادله ی اطلاعات میان دوطرف شوند.مبادله ی اطلاعات آن هم مطابق خواست آن هاکه هم عملی نیست هم باعث تنش درمناسبات تیم های موجود دردستگاه دولت بخاطرتفاوت دیدگاه ها وتماس های بیرونی آن ها خواهدشد.


0 comments:

Post a Comment