هفدهم حوت 1395
آقایان: غنی وعبدالله ، سلام واحترام به شما! بعد ازعرض سلام ، امید وارهستم که تنجورباشید! افزون برامید تنجوری شما، می خواهم بدلیل های بپردازم که باعث نویشتن این نامه شده اند. اول ، توجه نمائید که درنامه ها نامه نویسان خواستارتنجوری وکامیابی طرف گیرنده نامه ها می شوند! چون ، شما درکارهایتان موفق نیستید؛ درشروع نامه تنها خواستارتنجوری تان شدم. بهرحال ، می پردازم بدلیل های نویشتن این نامه وبه پایان بردن آن تا ادای مطلب کرده باشم. یعنی به گونه روشن پیام دهی کرده باشم.
دراین راستا ، به آگاهی شما برسانم که درهرجامعه دومحیط داریم: محیط سیاسی ومحیط فرهنگی. معلوم است که شما درمحیط سیاسی ومن درمحیط فرهنگی عرض موقع کرده ام. ازاین لحاظ که ، درافغانستان محیط سیاسی درپانزده سال ودوماه ویک هفته گذ شته بسیار آلوده شده است وتاثیرناگواری برمحیط فرهنگی گذا شته است، به شما نامه نویشته هم هشدارتان می دهم ، هم پیشنهاد بیرون رفت برایتان می دهم. این هم درزمانیکه ، محیط فرهنگی را صد درصد مخالف تان می دانم ومی خواهم که مخالفت آن با کارنامه تان راجدی بگیرید. البته که ، مخالفت محیط فرهنگی با محیط سیاسی هشدار ورهنما برای کاربران محیط سیاسی می باشد ؛ اگر بهره برداری کرده بتوانند. اگربهره برداری نکنند ، خود را غرق وهردومحیط سیاسی وفرهنگی را بحرانی ترمی کنند. بدبختانه ، وضع افغانستان نشان می دهد که درچنین سمتی روان است ؛ ویک علت عمده نویشتن نامه هم همین است تا هشدارتان دهم که درلبه پرتگاه رسیده اید!
آری ، درک رسیدن درلبه پرتگاه به کتاب ومقاله خواندن رابطه دارد. فکرمی کنم که آقای غنی فرهنگ کتاب ومقاله خوانی دارد، نمی دانم به نامه سرکشاده قبلی من که درآن به سیاست کادری تاکید کرده بودم دقت کرده است یانه ؟ درآن نامه ، من سیاست کادری را مختصرا پیداکردن افراد لایق وکارفهم برای انجام مناسب کارها بیان کرده بودم؛ نه پیداکردن کاربرای بیکاران نابکارکه درحکومت کرزی رایج بود وتاحدی اکنون هم ادامه دارد. ازاینکه ، آقا یان: غنی وعبدالله ، بجای گزینش افراد مناسب برای انجام مناسب کارهای حکومتی به استخدام افراد بیکارنابکاردرکارهای مهم اداری- سیاسی دست زده اند وبحران کنونی جمع افسارکند گی تروریسم را خلق کرده اند، معلوم می شود که عبدالله که فرهنگ کتاب خوانی ندارد وغنی که فرهنگ کتاب خوانی دارد، نامه قبلی مرا درست نخوانده است یا اصلا ازآن خبری ندارد.
ازاین رو، این نویشته درادامه نویشته قبلی ، تاکید بر سیاست کا دری ومد یریت بحران وبحران مد یریت دارد. ازاینکه ، گفتم که آقای عبدالله فرهنگ کتاب خوانی ندارد؛ امیدوارهستم که بی احترامی به خودش فرض نکند. زیرا که، همه جهادی ها فرهنگ پول پیدا کردن وفرهنگ کتاب گریزی داشتند ودارند. ازاین رو، جهاد با تفنگ برخلاف معنای قرآنی جهاد را به کمک مخالفت آقای دوستم با حکومت نجیب الله بردند، اما درجهاد بازسازی با ویران کردن کابل وجاده سازی برای تولید طالبان توسط پاکستان ویرانی شمالی وبت های بامیان درجنگ با طالبان شکست خوردند.
بهرصورت ،امیدوارهستم که عبدالله فرهنگ کتاب خوانی پیدا کند وغنی بافرهنگ کتاب خوانی ای که دارد، کوشش درست درفهم دشمن ومهاربحران اداری- سیاسی ازطریق سیاست کادری نماید. اگرچه به سیاست کادری تاکید می کنم،اما می دانم که اطراف غنی وعبدالله ازکسانی پرشده است که نه تنها بدرد اداره سازی نمی خورند ، بلکه درجهت خلاف آن فعالیت دارند. درواقع ، نابکاریی اطرافیان غنی وعبدالله ، جمع ویرانگریی ستون پنجم باعث شده است که پاکستان گستاخ ترشده هم روسیه وایران را فریب دهد هم تروریسم ر ادرسوی افغانستانی ای مزهای آسیای مرکزی برساند هم ازطریق روزنامه دیلی تلگراف انگلیس به حکومت ترامپ پیام برساند که وصع درافغانستان درحال بیرون شدن ازکنترول وفربه شدن طالبان وداعش دولت می باشد.برای پاکستان جای شرم این است که ازقوی شدن طالبان وداعش به امریکا سخن می گوید اما نمی گوید که این دوگروه تروریستی ازکجاوارد افغانستان شده ومی شوند؟ خوب است که امریکای هامی دانند که پاکستان مرکزمهم تروریسم علیه افغانستان می باشد.ازاین رو، اکنون ، پاکستان درمسکو وپکن پرسه می زند دودوباره دالرهای امریکای را به جیب بزند!
دراین زمینه ، به آقایان : غنی وعبدالله ، می گویم که چه تروریسم را قوی وپاکستان را جرئت داد تا این گونه تروریست پروری خود درافغانستان را توجیه کند؟ بله، نابکاری تیم های کرزی ، غنی وعبدالله دردولت سازی ومهارتروریسم زمینه سازی برای پاکستان کرد تا هم طالبان را تقویت کند هم روسیه را اغفال کند هم به امریکا پیام برساند که سیاست آن درافغانستان به بن بست رسیده است. می دانم که سیاست امریکا درافغانستان دچارمشکل شده است، اما آن گونه نیست که پاکستان بیان می کند. بهرحال ، من زیاد به شیطنت های پاکستان دراخیرنویشته تمرکزنکرده برای آقایان : غنی وعبدالله ، می گویم که کارهای زیررا بکنند: نخست، تیم های خود را خانه تکانی وبعدا دستگاه دولت را ازستو پنجم پاکسازی کنند؛ دوم،دولت را اصلاح وکارآمد نمایند؛ سوم ، سفارت های افغانستان اکثرا به گاوداری تبدیل شده است؛ وگاوها همان واسطه ی های وزیران ، وکیلان ، والیان و...می باشند که بعد ازتکمیل دوره دیپلمای گاوی پناهنده شده ومی شوند. پاکستان هم که دربیرون پیشرفت های کرده است به خصوص درمسکو، پکن ، تهران وترکیه ، رابطه دارد به گا وهای توظیفه شده توسط حکومت های کرزی وحکومت غنی وعبدالله درسفارت های افغانستان. معلوم است. اگر غنی وعبدالله به گفته های یاد شده توجه نکنند، بدون شک ، ازلب پرتگاه می افتند به گودال یاهمان پرتگاه که خود درکندن کاریی آن سهم بنیادی دارند.
0 comments:
Post a Comment