بیست وهفتم حوت 1395
سه روز بعد ، سال نو آغازمی شود. معلوم است که روز اول سال نو آغازموسم بهارونوروزمی باشد. همه می دانیم که نوروز دارای برخی رواج ها ورسم های خوراکی مانند هفت سین یا تهیه خوراک ازهفت موادی که آغازبه سین می شوند جمع برخی دیگرازنمایش های پوشاکی- خوراکی می باشد که به فرهنگ وتاریخ فرهنگی آریای ها پیوند دارد. رسوم ورواج های که ترک های کناره آریانای بزرگ هم آن ها را پاس می دارند. درقوم های اصلی آریانای کهن ، پارسی ها ( ایرانی های فارسی زبان و تاجیک ها) که نزد عرب ها به عجم ونزد ترک ها به تاجیک شهرت دارند، پشتون ها، بلوچ ها ، کرد ها وتالاش های فارسی زبان باشنده جمهوری آذربایجان قابل یاد آوری می باشند.
طوریکه تذ کردادم ، مسئله نوروز ورواج های منوط به آن مسئله تاریخی- فرهنگی می باشد نه مسئله مذهبی که ملاها علیه آن بنام دین ومذهب صف آرائی کرده ومی کنند. ازاین رو ، لازم می دانم که بحثی کوتاهی درباره فرهنگ ورابطه آن با دین نمایم. معلوم است که دین ، پد یده ی آسمانی وفرهنگ پدیده زمینی می باشد که انسان ها آن را دربرخورد با دشواری های طبیعت وتاریخ ایجاد واز نسل به نسل انتقال وادامه داده اند. پس ، می توانم بگویم که همه دستاورد های ذهنی وفکری ومادی بشر مانند: علم ، فلسفه ،هنر، زبان وشیوه زندگی حتا دین های زمینی مانند ،بودای ،هندی ،لائوتسی به شمول شرک وچند خدای زیر عنوان فرهنگ جای می گیرند که وجه مادی آن تمدن ووجه ذهنی - معنوی آن فرهنگ نامیده می شود.
دررابطه به دین وپیوند آن با فرهنگ ، معلوم است که زمینی وآسمانی بودن میان هردوی آن ها مرزکشی می کند. یعنی در فرهنگ ، دین ، شرک وبی دینی یا هرسه و...حضور دارند. اینجاست که ریزبینی ودقت لازم است تا دررابطه به مناسبات دین وفرهنگ بحث کرده شود. ازاین رو ،ایجاب می کند که به تاریخ وقرآن نگریسته بنگریم که اسلام درآغاز با فرهنگ شبه جزیره عربستان وفرهنگ های آریانا ومصر چگونه برخورد کرده است؟ نگاهی به قرآن روشن می سازد که اسلام با شرک درفرهنگ ها درافتاده وعناصرغیر شرکی ای همه فرهنگ ها را قبول کرده است. اگر جمال عبالاصر، رئیس جمهورمصرمی گفت: نحن عرب ومن ابنای الفراعنه / عرب وازفرزندان فراعنه می باشیم. به این معنا است که ، ازنظردین وزبان عرب شده ایم اما فرهنگ وتاریخ مان همان فرهنگ وتاریخ فراعنه است. اززکی نجیب محمود ، دانشمند مصری وبرنده جایزه صلح نوبل درادبیات ، محی الدین عالم پور، روزنامه نگارتاجیک پرسان کرده بود که چرا زبان وفرهنگ باقی مانده ازدوره فراعنه تان را ازدست دادید؟ درپاسخ گفته بود که : فردوسی نداشتیم.
درواقع ، نجیب محفوظ ازرابطه دین وفرهنگ پرده برداشته است. بهرحال ، درپیوند با مخالفت برخی ملاهای افغانستان با نوروز وموافقت ملاهای ایرانی با آن ، می توان گفت که رابطه میان دین وفرهنگ را اولی نه فهمیده ودومی فهمیده است. به زبان دیگر،اسلام عناصر شرکی فرهنگ را نابود ودیگرجنبه های فرهنگ را پذیرفته است. اگر اسلام عرف را پذیرفته است، درواقع فرهنگ وتمدن را پذیرفته است. اینجا است که ملاهای ایرانی با سویه بالاتر همساز نوروز وفرهنگ آریانا وبرخی ملاهای افغانی با سویه کم به مخالفت با نوروز برخاسته اند. ازاین رو ، دراخیر ، ازملاهای مخالف نوروز درافغانستان می خواهم که هم به دانش دینی خود بیفزایند هم کوشش کنند درباره فرهنگ وتمدن آگاهی بیشترپیدا کنند. درغیر آن ، هم به خود هم به دین اسلام ضربه می زنند!
0 comments:
Post a Comment