Wednesday 29 March 2017

واژه جنگ سالار چگونه وارد فرهنگ چتل سیاسی افغانستان کرده شد؟

ابراهیم ورسجی
نهم حمل 1396
دوستان فسبکی وخوانند گان نوشته هایم بیاد دارند که بحثی را درباره فرهنگ خشونت وخطرآن بیشترازخطرتروریسم یا مادرتروریسم بودن آن شروع کرده بودم که دراخیرآن ، ادامه دارد، نوشته شده بود. شایان ذکراست که ، افزوده شدن واژه جنگ سالاردرفرهنگ چتل سیاسی افغانستان ادامه آن می باشد. افزایش بی موردی که بحث درباره آن نه به حیث دفاع از جنگ سالاران بلکه به حیث بیان یک واقعیت تلخ مفید می باشد.
ازاین رو ، بهتراست که کمی متعرض جهاد ومنافقت پاکستان وحامیان فرامنطقه جهادی ها وبعد ترطالبان شوم. حقیقت این است که ، دردوره حضورارتش سرخ درافغانستان، جهادی ها مبارزان راه آزادی درفرهنگ سیاسی امریکا وبرتانیه بود ند. بعد ازعقب نشینی ارتش سرخ ازافغانستان ، جهادی ها بنیاد گرا تعریف شدند وسخن گوی ناتو در روزهای بعد ازلغو ورشو ،درسال 1989 ، درمسکو گفت که حضورناتو / رقیب ورشو، برای کوبیدن اسلام گرای ضروری می باشد.چون شوروی درحال جان باختن بود، رهبران آن درزمینه واکنش نشان نداد ند.
بنابرآن ،ازحکومت جهادی های بنیاد گرا نه تنها امریکا حتا پاکستان حمایت نکرد وعلیه آن موضع گرفت که ویرانی کابل نتیجه آن بود. ازاین که، تاریخ مصرف جهادی ها درفرهنگ سیاسی غرب تمام شده بود، مطابق مصاحبه بی نظیربوتو نخست وزیرقبلی پاکستان درسال 2001 با لوموند فرانسوی، پروژه طالبان توسط انگلیس پیریزی ، توسط امریکا اداره، توسط عربستان تمویل وتوسط ارتش پاکستان اجراشد.
درواقع، پروژه طالبان - القاعده ، آمادگی گرفتن برای آمدن خود امریکا وانگلیس برخلاف میل پاکستان به افغانستان بود که درآن عمق استراتژیک می خواست. چون درپروژه بازگشت امریکا وبرتانیه، آوردن طالبان دریشی پوش جمع جیلک پوشاندن به کرزی ، عضوقبلی طالبان درجای اداره طالبان - القاعد- آی اِس آی درمیان بود؛ پروژه که درآغازباید فرمانده مسعود وبعد تر استادربانی را قربانی برای تحقق آن می کردند که کردند. بلی ،پروژه یاد شده باید برای فریب کاری، بقایای جهادی های مسلح به خصوص شورای نظار ، استاد سیاف ، ژنرال دوستم وژنرال سید حسین انوری وگروه های وابسته به حزب وحدت را موقتا با خود می داشت. زیراکه، درعدم حضورآن ها، طالبان دریشی پوش برای حذف طالبان ریشو ناکاره بودند.
دراین راستا ، ژنرال پرویزمشرف، رئیس جمهورکودتاچی پاکستان که درپروژه بن برای رئیس جمهورساختن کرزی عضوقبلی طالبان همکاری کرده بود، ازبرگشت جهادی های مسلح به خصوص شورای نظار احمد شاه مسعود شهید رضایت نداشت وباگرفتن امضای تا ئید یه وزیرخارجه عربستان به امریکارفت تا مانع رسیدن قومندان های جهادی به خصوص فارسی زبان های آن هابه کابل شود. جورج بوش که نمی توانست چنان خواستی را درآن وقت تائید کند، به گفته احمد رشید" یک میلیارد دالربه ژنرال مشرف داد ومرخصش کرد."
ژنرال مشرف که نتوانسته بود که جورج بوش را باورمند به نه آمدن جهادی ها به کابل نماید وقبلا این کاربی حاصل را زلمی خلیلزاد ازطرفداران طالبان وهمکار آی اِس آی وکرزی هم کرده بود! درواقع، کرزی ودیگرطالبان دریشی پوش ازدونگاه در تنگنا بود ند: نخست، پایگاه مردمی درجنوب نداشتند؛ دوم، بخاطرنوکری سه گانه شان به امریکا- انگلیس وپاکستان ، دربلند مدت دالری- پوندی می شدند نه کلداری. بنابرآن، ژنرال پرویزمشرف واژه جنگ سالاررا تولید وبه خورد امریکا، انگلیس ، وسازمان ملل داد ؛ وطالبان بی سواد تکنوکرات شده هم این واژه را وارد فرهنگ چتل سیاسی افغانستان کرد ند!
درادامه گستردن واژه جنگ سالارکه بی معنا می باشد! به این خاطرکه، جنگ سالارکلان دولت های خود سرمی باشند نه افراد وگروه های که به کمک شبکه های جاسوسی همان دولت ها موقتا تولید وجهیز وبعد تر زباله شدند ومی شوند! مثلا، همان شبکه ها ، خلع سلاح جنگ سالاران را بنام( دی دی آر) براه انداختند وتاحدی موفق هم شد ند. این بازی ازاین نگاه مسخره بود که طالبان والقاعده که بنام تروریست وعامل رویداد یازدهم سیپتامبر 2001 به پاکستان رانده شده بودند ، توسط ارتش پاکستان یا جنگ سالاربزرگ بازسازی وبه افغانستان برگشتانده شدند.ازاین رو، دی دی آر برابر بود به جاده سازی برای بازگشت مجدد طالبان اول به جنوب افغانستان وبعد ترانتقال آن ها توسط طالبان دریشی پوش به شمال که صورت گرفت.اگرامریکا درکتاب " جنگ اوباما " نوشته باب ود وارد ، اعتراف کرده است که " حکومت افغانستان با طالبان فرقی ندارد"؛ درواقع ، به این حقیقت اعتراف کرده است که پاک سازی نکردن افغانستان ازطالبان والقاعد وآی اِس آی وبه حکومت رساندن طالبان دریشی پوش درجای طالبان ریشو یا شاخه ریشوی ارتش پاکستان ، اشتباهی بود که کمراقتصاد امریکا را شکست واعتبارجهانی ای آن را ضرب صفر وکمرتروریسم مذهبی را درافغانستان وجهان بسته کرد!

0 comments:

Post a Comment