آخوند ملا محمدکاظم خراسانی رهبر دینی نهضت مشروطه متنفذترین منکر حکومت اسلامی در میان فقهای شیعه است. چرا؟ برای پاسخ به این پرسش اصلی آن را به نُه پرسش فرعی تجزیه کرده، کوشیدهام با پاسخ به آن پرسشهای فرعی زمینهی پاسخ به پرسش اصلی فراهم شود. در هر پرسش ابتدا پاسخ اجمالی ارائه شده سپس در صورت لزوم به پاسخ تفصیلی و مستند در قالب توضیح مبادرت شده است. نویسنده پیشاپیش از نقد آراء خود استقبال میکند.
پرسش اول:
آیا میشود فقیهی از «حکومت اسلامی» دفاع نکند!؟
پاسخ مثبت است: موافقت یا مخالفت با حکومت اسلامی به مبنای فقیه در بحث کلیدی ولایت فقیه برمیگردد. اگر فقیهی به لحاظ فقهی ادله را علیل از اثبات ولایت فقیه بر مردم بداند طبیعی است که از حکومت اسلامی یا حکومت دینی یا حکومت مشروعه دفاع نخواهد کرد.
توضیح: این پرسش از ناحیهی کسانی مطرح است که میپندارند اقتضای ذاتی فقه ولایت سیاسی فقیه است و لاغیر. (۱) تفکر رسمی در ایران مروج این دیدگاه است.
پرسش دوم:
آیا آخوند خراسانی منکر ولایت فقیه بوده است؟
پاسخ مثبت است: او منکر ولایت مطلقهی فقیه، ولایت عامهی فقیه، ولایت فقیه در امور حسبیه، و در نظر متأخرش منکر تقدم فقیه در امور حسبیه از باب قدر متیقن بوده است، یعنی مضیقترین نظریه دربارهی ولایت فقیه در میان فقها متعلق بهاوست. آخوند خراسانی منکر مطلق ولایت فقیه یا منکر همهی انواع ولایت سیاسی فقیه بوده است. (۲)
توضیح: خراسانی در آثار متقدمش (۳) پس از اشکال در دلالت تمامی ادله بر ولایت استقلالی و غیراستقلالی فقیه همانند دیگر منکران ولایت فقیه میپذیرد که این ادله ولایت فقیه را اثبات نمیکنند، اما باعث میشوند که در میان کسانی که احتمال اعتبار مباشرت یا اذن و نظرشان میرود، فقیه قدر متیقن باشد، آنچنان که در فقدان فقیه، مؤمنین عادل قدر متیقن افراد جایز التصرف هستند. (۴)
اما در نظر متأخر (۵)، خراسانی به جای اینکه امور حسبیه را به فقها بسپارد، متصدی آن را «عقلای مسلمین و ثقات مؤمنین» معرفی میکند: «بیان موجز تکلیف فعلی عامهی مسلمین را بیان میکنیم که موضوعات عرفیه و امور حسبیه در زمان غیبت به عقلای مسلمین و ثقات مومنین مفوض است و مصداق آن همان دارالشورای کبری بوده.» (۶)
4
پرسش سوم:
آیا آخوند خراسانی علاوه بر انکار ولایت فقیه در انکار حکومت اسلامی یا حکومت دینی نیز بهطور مشخص اظهار نظر کتبی کرده است؟
پاسخ مثبت است. آخوند خراسانی به اظهار نظر فقهی در کتب فقه استدلالی یا فتوایی در رد ولایت فقیه اکتفا نکرده، بلکه در بیانیههای عمومی خود با صراحت و شفافیت در امتناع حکومت مشروعه در زمان غیبت کتبا تصریح کرده است.
توضیح: آخوند خراسانی در پاسخ به نامهی اهالی همدان نوشته است: «عجبا چگونه مسلمانان، خاصهی علماء ایران، ضروری مذهب امامیه را فراموش نمودند که سلطنت مشروعه آن است که متصدی امور عامهی ناس و رتق و فتق کارهای قاطبهی مسلمین و فیصل کافهی مهام به دست شخص معصوم و موید و منصوب و منصوص و مأمور مِن الله باشد مانند انبیاء و اولیاء (ع) و مثل خلافت امیرالمومنین (ع) و ایام ظهور و رجعت حضرت حجت (ع)، و اگر حاکم مطلق معصوم نباشد، آن سلطنت غیرمشروعه است، چنانکه در زمان غیبت است و سلنطت غیرمشروعه دو قسم است، عادله، نظیر مشروطه که مباشر امور عامه، عقلا و متدینین باشند و ظالمه و جابره است، مثل آنکه حاکم مطلق یک نفر مطلقالعنان خودسر باشد. البته به صریح حکم عقل و به فصیح منصوصات شرع «غیر مشروعهی عادله» مقدم است بر «غیرمشروعهی جابره». و به تجربه و تدقیقات صحیحه و غور رسیهای شافیه مبرهن شده که نُه عشر تعدیات دورهی استبداد در دورهی مشروطیت کمتر میشود و دفع افسد و اقبح به فاسد و به قبیح واجب است. چگونه مسلم جرأت تفوه به مشروعیت سلطنت جابره میکند و حال آنکه از ضروریات مذهب جعفری غاصبیت سلطنت شیعه است.» (۷)
به نظر خراسانی اولا حکومتها یا مشروعهاند یا غیرمشروعه، حکومتهای غیرمشروعه یا عادلانهاند یا ظالمه. ثانیا حکومت مشروعه منحصر در حاکمیت معصوم است. ثالثا حکومت مشروعه در عصر غیبت ممتنع است. رابعا انحصار حکومت مشروعه در حاکمیت معصوم و امتناع آن در عصر غیبت از ضروریات مذهب امامیه است. خراسانی تساوی مشروعه و معصوم را حفظ کرد، اما تساوی معصوم و عادل را نپذیرفت، عادل را اعم از معصوم و غیرمعصوم دانست و این نکته بدیعی است. (۸)
پرسش چهارم:
آیا این اظهار نظرهای کتبی آخوند خراسانی در انکار ولایت فقیه و امتناع حکومت مشروعه در عصر غیبت در زمان خود وی منتشر شده یا اخیرا بهدست آمده است؟
پاسخ: آراء فقهی آخوند خراسانی در انکار ولایت فقیه و آراء سیاسی ایشان در بیانیههای عمومی در امتناع حکومت مشروعه یا حکومت اسلامی در عصر غیبت همگی در زمان حیات خود ایشان در قالب کتاب (۹) یا در جراید معتبر همان دوران (از قبیل حبل المتین) منتشر شده است.
پرسش پنجم:
آراء آخوند خراسانی در انکار انواع ولایت سیاسی فقیه و امتناع حکومت اسلامی یا حکومت مشروعه در عصر غیبت چه اهمیتی دارد؟
پاسخ: آخوند ملامحمدکاظم خراسانی (۱۲۹۰-۱۲۱۳شمسی، ۱۳۲۹-۱۲۵۵قمری) صاحب کفایهالاصول یکی از فقهای اصولی طراز اول تشیع است. کتاب او متن درسی عالیترین مرحلهی اصول حوزههای علمیه است. علاوه بر این او رهبر دینی نهضت مشروطه است که علیرغم مبارزهی مؤثر با استبداد، حکومت دینی (حکومت اسلامی یا حکومت مشروعه) را تجویز نکرده و بهجای ولایت سیاسی فقیه (و سلطنت مسلمان ذیشوکت در عرفیات و ولایت فقیه در شرعیات) از نظر جمهور مردم در حوزهی عمومی دفاع کرده است. (۱۰) با توجه به برتری جایگاه علمی آخوند خراسانی بر موقعیت علمی آقای خمینی، نظریهی سیاسی خراسانی مهمترین رقیب نظریهی ولایت انتصابی مطلقهی فقیه نظریهی رسمی جمهوری اسلامی ایران است. (۱۱)
پرسش ششم:
آخوند خراسانی ولایت فقیه، ولایت مطلقهی بشری، و نیز حکومت مشروعه یا حکومت دینی در زمان غیبت را بهطور پراکنده در میان آثار مکتوب منتشرشده در زمان حیاتش بهوضوح و شفافیت انکار کرده است، که بهمعنای انکار حکومت اسلامی بهمعنای رایج آن محسوب میشود. آیا از وی بحث مستقلی در انکار حکومت اسلامی و بهطور مشخص زمامداری سیاسی فقیه در زمان حیاتش منتشر شده است؟
پاسخ منفی است. هیچ اثر مستقلی به قلم ایشان، یا تقریر شاگردان مستقیم ایشان در این زمینه چه در زمان حیات آخوند چه در زمان حیات شاگردان مستقیم ایشان منتشر نشده است.
پرسش هفتم:
آیا اثبات نظر آخوند خراسانی در انکار ولایت فقیه، نفی ولایت مطلقهی بشری، و امتناع حکومت مشروعه یا حکومت دینی در زمان غیبت مبتنی بر «گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره حکومت اسلامی» (۱۲) است؟
پاسخ منفی است. مستند هر سه نظریه (۱. انکار انواع ولایت فقیه، ۲. نفی ولایت مطلقهی بشری، ۳. امتناع حکومت مشروعه یا حکومت دینی در زمان غیبت) آثار قطعیالانتساب آخوند خراسانی است که در زمان حیات ایشان به قلم خودش منتشر شده و در تقریرات دروس فقهی اصولی شاگردان تراز اول وی نیز منعکس شده است. «گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره حکومت اسلامی» که در آن آخوند خراسانی ادلهی متعددی بر علیه حکومت اسلامی و تصدیگری سیاسی فقها اقامه کرده چه معتبر باشد چه بیاعتبار تأثیری در سه نظریهی فوقالذکر آخوند خراسانی ندارد. نهایتا اگر اعتبار این گفتگو اثبات شود مؤید خوبی برای نظریات فوقالذکر بهخصوص نظریهی سوم خواهد بود.
751046_921
پرسش هشتم:
آیا «گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره حکومت اسلامی معتبر» است و آراء مذکور در آن قابل انتساب به آخوند خراسانی میباشد؟
پاسخ: انتساب این گفتگو با جزئیات و تفصیل ادلهی آن به آخوند خراسانی محرز نیست، هرچند اصل مدعای آن یعنی نفی حکومت اسلامی و انکار ولایت فقیه با آثار قطعی الانتساب آخوند خراسانی منتشره در زمان حیات وی سازگار است.
توضیح: سند گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی دربارهی حکومت اسلامی دو راوی دارد، راوی مباشر شیخ آقابزرگ تهرانی (۱۳۴۸-۱۲۵۵) از شاگردان آخوند خراسانی صاحب کتاب مهم الذریعه فی تصانیف الشیعه، راوی دوم اکبر ثبوت (متولد ۱۳۲۴) نوادهی برادر شیخ آقا بزرگ که او نیز فهرستنویس و مترجم است. هر دو راوی شناختهشده و موثق میباشند. اما در نقل این گزارش خلل مهمی است. اولا راوی دوم که تنها گزارشگر این گفتگوست خبر واحد خود را در دههی هشتاد تدوین کرده است. (۱۳) در این گزارش اطلاعات کافی دربارهی چگونگی و زمان استماع گفتگو توسط شیخ آقا بزرگ تهرانی بهچشم نمیخورد. اجمالا بدست میآید که این گفتگو در چند جلسه صورت گرفته است.
از توضیحات نه چندان شفاف ثبوت بدست میآید که او نیز در سه چهار سال آخر حیات شیخ آقا بزرگ این مطالب را در پاسخ به پرسشهایش از شیخ آقا بزرگ در نجف شنیده و یادداشت کرده است. ثبوت در آن زمانه جوانی ۱۹ تا ۲۳ ساله بوده است. اما این یادداشتها در اوایل دههی پنجاه در یورش ساواک از دست وی رفته است. پس از انقلاب ۱۳۵۷ ثبوت شروع به نگارش دوبارهی مسموعاتش میکند، این نگارش ثانویه هم در دستبه دست شدن گم و گور میشود. در دههی هشتاد نگارش سوم مسموعات را بر اساس حافظه دوباره آغاز میکند، نسخهای از نگارش ثانویه هم اتفاقا به دستش میرسد، نتیجهاش متن گفتگویی است که در سال ۱۳۸۹ در کتاب «دیدگاه های آخوند خراسانی و شاگردانش» تدوین و بهطور غیر رسمی پخش شده است. (۱۴)
ثانیا شیخ آقا بزرگ هرگز این گفتگو را به قلم خود به رشتهی تحریر درنیاورده، و در هیچیک از آثار خود نیز به آن اشارهای نکرده است. دیگر شاگردان آخوند هم یا در این گفتگو حضور نداشته یا در آثار منتشرشدهشان بهآن اشارهای نداشتهاند. با توجه بهتاریخ وفات آخوند خراسانی (۱۲۹۰ شمسی) این گفتگو میباید در دههی آخر حیات آخوند صورت گرفته باشد. اکبر ثبوت هم حوالی سالهای ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۸ این گزارش را از شیخ آقا بزرگ در نجف شنیده است، یعنی فاصلهی زمانی استماع شیخآقابزرگ تا روایت آن برای اکبر ثبوت «حدود شصت سال» بوده است. تاریخ نگارش اولیهی ثبوت ده سال بعد از استماع از شیخ آقا بزرگ است، که البته این نگارش مفقود شده است. نگارش ثانویهی وی بیش از سی سال از زمان استماع صورت گرفته و نگارش نهایی در تکمیل نگارش دوم چهل سال بعد از استماع صورت گرفته است. تعداد ادله و تفصیل جزئیات مندرج در نگارش نهایی نسبت به نگارشهای قبلی بهدو تا سه برابر افزایش یافته است.
این گفتگو تقریر اکبر ثبوت از روایت شیخ آقا بزرگ تهرانی از گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی است. این فواصل زمانی طولانی برای حافظههای عادی نقل را به عدم دقت مبتلا میکند. اینکه بیست و یک دلیل همراه با کلیهی جزئیات و شواهد تاریخی در حافظهی شیخ آقا بزرگ بعد از شصت سال باقی بوده و ثبوت نیز بعد از ده تا چهل سال کلیهی این جزئیات را آنچنانکه شنیده به سینهی کاغذ سپرده محال وقوعی نیست، اما در حافظههای متعارف انصافا کمسابقه است.
ثالثا تقریرنویسی ثبوت با تقریرهای متعارف متفاوت بهنظر میرسد. در تقریرهای حوزوی تقریرنویس خود را بهبازنویسی امانتدارانهی مطلب در متن متعهد میداند، بهنحوی که اگرچه عبارت و نظم و نسق از تقریرنویس است اما تمام مطلب و کلیهی ادله و جزئیات و شواهد از استاد فقه یا اصول یا فلسفه است. تقریرنویس اضافات یا انتقادات خود را در پاورقی یا مقدمه تقریر با امضای خود متمایز میکند. مطالعهی دقیق گفتگو و بهخصوص توضیحات اکبر ثبوت در دفاع از خود حداقل این تردید را ایجاد میکند که وی تعریف دیگری از تقریرنویسی دارد و آن آزاد بودن مقرر در قلمفرسایی و افزودن شواهد و قرائن ممکن به سوژهی حقی است که شنیده است. تقریر ثبوت را میتوان «تقریر آزاد» بر قیاس ترجمهی آزاد نامید. از آنجا که وی راوی منفرد این گفتگوست محرز نمیشود کدام قسمت از این ادله و تفاصیل و جزئیات ابتکار خود اوست و کدام واقعا مسموع از شیخ آقا بزرگ تهرانی است. متأسفانه آن انضباط و انتظام و روش علمی منقح لازم در کارهای ثبوت در این زمینه مشاهده نمیشود. (۱۵) ایشان فی حد نفسه درست بودن مطلبی را از صحت انتساب آن به آخوند تفکیک نکرده است.
در نهایت آنچه از گفتگوی آخوند خراسانی و نائینی در خبر واحد اکبر ثبوت قابل تأیید است این دو امر میباشد: یکی اصل اینکه گفتگویی بین آخوند خراسانی و میرزای نائینی اتفاق افتاده است و آخوند قائل به نفی حکومت اسلامی و انکار ولایت فقیه بوده است. امر دیگر آنکه ادله و جزئیاتی از گفتگو که مؤیدی در دیگر آثار آخوند دارد، نیز قابل انتساب به آخوند است. انتساب بیش از این به آخوند محرز نیست و دشوار است.
ثبوت
پرسش نهم:
چرا شما در پاورقی مقالهی اندیشه سیاسی آخوند خراسانی اشارهای به کار اکبر ثبوت کردهاید، اما در کتاب سیاستنامهی خراسانی، نه در متن نه در پاورقی کمترین اشارهای به این گفتگو نکردهاید؟
پاسخ: تاریخ نگارش مقالهی مذکور ۱۳۸۲ و تاریخ تدوین کتاب یادشده ۱۳۸۵ است. در ابتدای تحقیق که هنوز متن کامل گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی تدوین و منتشر نشده بود، من در پاورقی مقاله با نقل خلاصهای از آن – که تا آن زمان از آن اطلاع داشتم – اظهار امیدواری کردم که متن کامل آن منتشر شود. سه سال بعد که تحقیقاتم در مورد آخوند خراسانی افزایش یافت و به انتشار کتاب «سیاستنامهی خراسانی» انجامید، روایت اکبر ثبوت از گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی را – که در این سه سال مدونتر شده بود هر چند نهایی نشده بود – مطالعه کردم. نتیجهی تحقیق عدم احراز صحت انتساب گفتگو با تمام جزئیات و ادلهی موجود در آن زمان به آخوند خراسانی بود، لذا گفتگوی مذکور در متن یا پاورقی کتاب سیاستنامه – که تا کنون کاری اصلی من در این حوزه است – درج نشده است. اما اینکه در نقد آن نیز در متن یا پاورقی کتابم چیزی ننوشتم بهاین دلیل بود که کتاب اکبر ثبوت در آن زمان به پایان نرسیده بود و من نمیتوانستم دربارهی چیزی که هنوز در شرف تکوین و تدوین است اظهار نظر کنم. احتیاط علمی اقتضای صبر تا رؤیت کار تمام شدهی ایشان بود. توفیق مطالعهی متن نهایی گفتگوی آخوند و نائینی در کتاب مدون «دیدگاه های آخوند خراسانی و شاگردانش» اخیرا نصیب شد. لذا اکنون میتوانم بیفزایم: انتساب این گفتگو با جزئیات و تفصیل ادله به آخوند خراسانی دشوار است و صحت آن برای من احراز نشده است، بی آنکه منکر وقوع اصل گفتگو یا منکر نظر آخوند در انکار حکومت اسلامی و ولایت فقیه شوم.
توضیح: نخستین بار یادداشتهای اکبر ثبوت از گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی درباره حکومت اسلامی (که هنوز منتشر نشده بود و کامل هم نبود) را در سال ۱۳۸۲ خواندم، با آنکه آن را به لحاظ محتوا همسو با تحقیقاتم درباره آراء خراسانی یافتم، بهویژه که روایت شیخ آقابزرگ تهرانی شاگرد آخوند برایم جذاب بود. اما چون هنوز متن کامل آن در دسترسم قرار نگرفته بود و دربارهی سند آن تحقیق نکرده بودم در ضمن نخستین مقالهام دربارهی آخوند خراسانی به اشارهی امیدوارانه برای نشر آن در پاورقی اکتفا کردم. (۱۶)
متن کامل پاورقی مقاله بهاین شرح است: «در این زمینه یادداشتهای اکبر ثبوت – که امیدوارم هرچه زودتر منتشر شود – خواندنی است: شیخ آقا بزرگ تهرانی از شاگردان آخوند خراسانی در پاسخ به این پرسش مهم «چرا پیشوایان دینی ما در صدر مشروطیت و مشخصاً شخص آخوند خراسانی – با آن همه قدرت و نفوذ کلمهای که داشتند – حکومت اسلامی برپا نکردند و ادارهی حکومت را خود برعهده نگرفتند و چرا به جای این کار، برای استقرار حکومت مشروطه تلاش کردند؟ و همچنین چرا علمای مخالف مشروطه – و به قول خودشان مشروعهطلبان – نیز به جای آنکه در فکر برپایی حکومت اسلامی به رهبری روحانیون باشند، راه چاره را همکاری با نظام سلطنتی و حمایت از آن در مقابل مشروطهخواهان دانستند؟» ابراز میدارد:
مرحوم میرزای نائینی عضو ارشد مجلس فتوای آخوند به آخوند پیشنهاد میکند ایشان از تأیید حکومت مشروطه صرفنظر کنند و به جای آن برپایی «حکومت اسلامی» را وجههی همت خود قرار دهند و ادارهی حکومت را نیز خود برعهده گیرند.
مرحوم آخوند اظهار داشت: مگر نمیدانید که قبول پیشنهاد شما و سپردن حکومت به دست علمای دینی، تبعات نامطلوبی دارد که اگر راهی برای گریز از آن تبعات پیدا نکنیم، ضررهای عمل به این پیشنهاد بسیار بیش از منافعش خواهد بود. آنگاه افزودن از ده دلیل بر این مهم یعنی تبعات منفی اقامهی حکومت اسلامی در عصر غیبت اقامه میکند.» (۱۷)
در این پاورقی تنها دو جمله از این قلم است، یک جمله در اول و یک جمله هم در آخر: «در این زمینه [انکار حکومت اسلامی] یادداشتهای اکبر ثبوت – که امیدوارم هرچه زودتر منتشر شود – خواندنی است…. آنگاه افزودن از ده دلیل بر این مهم یعنی تبعات منفی اقامهی حکومت اسلامی در عصر غیبت اقامه میکند.» بقیه نقل قول مستقیم یادداشت اکبر ثبوت است. در این دو جمله اولا ابراز امیدواری شده که این یادداشتها منتشر شود. اکنون این یادداشتها بهصورت کتاب تدوین شده اما هنوز اجازهی انتشار رسمی نیافته است. من همچنان بعد از دوازده سال امیدوارم اکبر ثبوت موفق به انتشار رسمی کتابش بشود. ثانیا من این یادداشتها را «خواندنی» توصیف کردهام. هنوز هم آنها را – فارغ از میزان انتسابشان – خواندنی میدانم. نگارش اکبر ثبوت مشحون از اطلاعات تاریخی و ادبی و شواهد مفید و خواندنی است. ثالثا ثبوت در متن موجود در دی ۱۳۸۲ افزون از ده دلیل بر تبعات منفی اقامهی حکومت اسلامی ارائه کرده است. در متن کتاب که هفت سال بعد تدوین کرده بیست و یک دلیل اقامه شده است. رابعا این حاشیه ناظر به مقدار تدوین شده از گزارش اکبر ثبوت تا سال ۱۳۸۲ است و هیچ دلالتی به گزارش منتشره بعد از این تاریخ ندارد. نکتهی مهم آنکه در این پاورقی کلمهای دربارهی انتساب آن به آخوند نفیا و اثباتا نیامده است.
Molla-Mohammad-Kazem-Khorasani
در زمان تدوین کتاب سیاستنامهی خراسانی در سال ۱۳۸۵ پس از آشنائی کامل با مکتوبات منتشرشدهی آخوند، دربارهی گزارش ثبوت از گفتگوی آخوند و نائینی تحقیق بیشتری کردم، در آن زمان (۱۳۸۵) که هنوز نه متن کامل گفتگو منتشر شده بود نه کتاب ثبوت در توضیح آن، اعتبار گفتگو را احراز نکردم. لذا کلمهای از آن در متن یا پاورقی یا پیوستهای کتاب نقل نشد. بی آنکه کلمهای هم در نقد آن درج کنم. احتیاط علمی هم جز این اقتضایی نداشت. بالاخره در سال ۱۳۸۹ کتاب اکبر ثبوت تدوین شد و به تفصیلی که گذشت اجازه چاپ نگرفت، و سرانجام متن آن در فضای اینترنت قرار گرفت و من اخیرا موفق به مطالعهی آن شدم. بر اساس اطلاعاتی که ثبوت در کتاب یادشده و مصاحبههایش ارائه کرده این نتیجه بهدست میآید:
گزارش اکبر ثبوت از گفتگوی آخوند خراسانی و میرزای نائینی با تفصیلات و جزئیات آن قابل انتساب به آخوند نیست الا در دو نکته: اولا آخوند در انکار حکومت اسلامی با نائینی گفتگویی کرده است. ثانیا ادله و نکاتی که در دیگر آثار آخوند بر انکار حکومت اسلامی موجود است. در غیر این دو مورد محرز نیست که این جزئیات و تفاصیل ادله متعلق به خود آخوند است یا ساخته و پرداختهی راوی غیرمباشر. والله عالم.
۱۷ اسفند ۱۳۹۴
یادداشتها:
(۱) بنگرید بهکتاب نظریههای دولت در فقه شیعه، بههمین قلم، نشر نی، تهران، ۱۳۷۶، چاپ هفتم: ۱۳۸۷؛ اندیشهی سیاسی در اسلام (۱).
(۲) برای تفصیل بیشتر بنگرید بهمقالهی اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، به همین قلم، دی ۱۳۸۲، در کتاب بررسی مبانی فکری و اجتماعی مشروطیت ایران (مجموعه مقالات همایش بزرگداشت آیتالله محمد کاظم خراسانی)، دانشگاه تهران، ۱۳۸۴، صفحه۲۶۴-۲۱۹.
(۳) تعلیقات المکاسب، مبحث الولایه.
(۴) سیاستنامهی خراسانی: قطعات سیاسی در آثار آخوند ملامحمدکاظم خراسانی، بههمین قلم، انتشارات کویر، تهران، چاپ اول: مرداد ۱۳۸۵، چاپ دوم: اردیبهشت ۱۳۸۷، مجموعهی منابع پیشگامان اسلام سیاسی در ایران معاصر (۱)، ص۶۵.
(۵) پاسخ مراجع ثلاثهی نجف محمدحسین تهرانی، عبدالله مازندرانی و محمدکاظم خراسانی به استفتای مردم همدان، حبل المتین، کلکته، سال ۱۶، شماره ۲۶، ۲۵ ذیحجه ۱۳۲۶، ص۸-۵.
(۶) سیاستنامه خراسانی، ص۲۱۵.
(۷) پیشین، ص۲۱۴.
(۸) برای تفصیل بحث بنگرید به مقالهی اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، به همین قلم، دی ۱۳۸۲، پیشین؛ و مقدمهی سیاست نامهی خراسانی، ص دوازده تا شانزده.
(۹) تعلیقات المکاسب، تاریخ کتابت ۱۳۱۹هجری قمری، چاپ سنگی.
(۱۰) مقدمهی سیاستنامه خراسانی، ص هفت تا بیست و یک
(۱۱) بنگرید به: «از مشروطیت آخوند خراسانی تا جمهوریت آیتالله خمینی»، چکیده مقاله اردیبهشت ۱۳۸۵، وبسایت نویسنده.
(۱۲) روایت اکبر ثبوت از شیخ آقا بزرگ تهرانی. توضیحات بیشتری درباره سند و دلالت این گفتگو خواهد آمد.
(۱۳) در کتاب «دیدگاه های آخوند خراسانی و شاگردانش». این کتاب ۹۳۶ صفحهای قرار بود توسط انتشارات طرح نو در سال ۱۳۸۹ در تهران منتشر شود که به آن اجازهی چاپ داده نشد و مدتی بعد در فضای مجازی منتشر شد. تاریخ انتشار آن در فضای مجازی ظاهرا اواخر سال ۱۳۸۹ یا سال ۱۳۹۰ است. گفتگوی مورد بحث فصل یازدهم کتاب است، از صفحه ۳۴۹ تا ۴۱۱ با دو پیوست که حاوی پاسخ نویسنده به اعتراضات وارده به صحت این گفتگوست.
(۱۴) توضیحات اکبر ثبوت دربارهی این گفتگو در این منابع قابل مطالعه است: مصاحبه با آقای اکبر ثبوت، در کتاب حیات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آخوند خراسانی مجتهد عصر مشروطه، بهکوشش محسن دریابیگی، موسسه تحقیقات و توسعه علوم انسانی، ۱۳۸۶، ص۶۰۴-۵۰۹؛ کتاب دیدگاه های آخوند خراسانی و شاگردانش، به قلم اکبر ثبوت، پیشین، ص ۴۷-۳۵؛ مصاحبه اکبر ثبوت با ایسنا، مورخ ۲۳ مهر ۱۳۹۳: آخوندخراسانی، موافق با چه تفسیری از ولایت فقیه؟
(۱۵) نقد کتاب اکبر ثبوت خود کاری مستقل است. بر خلاف دو نقدی که بر آن منتشر شده و همت خود را بر نادرست بودن مدعا (انکار حکومت اسلامی توسط آخوند خراسانی) متمرکز کردهاند، من اصل مدعا (انکار حکومت دینی از سوی آخوند خراسانی) را در کارهای منتشرشدهی خراسانی قابل دفاع میدانم، اما روش علمی اکبر ثبوت در تقریر نویسی را قابل دفاع نمیدانم. وی در آخرین مصاحبهاش (ایسنا، ۲۳ مهر ۱۳۹۳) به دو سند تازه اشاره کرده است: شهادت کتبی فرزند آخوند مرحوم احمد کفایی بر صحت گفتگو، و شهادت کتبی محمدرضا حکیمی (متولد ۱۳۱۴) دارای اجازهی روایت از شیخ آقا بزرگ تهرانی مبنی بر اینکه او صحت نقل این گفتگو را از شیخ آقا بزرگ تایید میکند. دانستنی است احمد کفایی متوفی دی ۱۳۵۰شمسی است، راستی چرا وی این دو نامهی مهم را منتشر نکرده است؟
(۱۶) پاورقی شماره ۳۱ ذیل این عبارت مقاله: «اگر ولایت معصومان مقید به حوزهی متعارف عمومی و سیاسی است، چرا حکومت مشروعه منحصر به ولایت معصومان باشد؟ مطابق مبانی خراسانی در پاسخ میتوان گفت امر حکومت دینی خطیرتر از آن است که تنها با عدالت بشری سامان یابد. اگر حکومت منسوب به دین تحت زعامت پیامبر(ص) یا امام (ع) نباشد ولو توسط فقها و متشرعان اداره شود ضمانتی برای سلامت و عدم انحراف آن نیست. مضرات ناشی از حکومت اسلامی در عصر غیبت بیش از فوائد آن است.»
(۱۷) پاورقی شماره ۳۱ مقالهی اندیشه سیاسی آخوند خراسانی، دی ۱۳۸۲.
منبع: سایت نویسنده
0 comments:
Post a Comment