Sunday, 10 April 2016

دربازگشت تروریسم به افغانستان ،مقصراصلی کیست؟ حکومت کرزی یا پاکستان


ابراهیم ورسجی
22 حمل 1395
هم وطنان جنگ - تروریسم زده ام می دانند که حکومت وحدت ملی با نا پیروز خوا ندن هردو رقیب انتخابات ریاست جمهوری سال 1393 زیر اثروزیرخارجه امریکا بتاریخ 21 سیپتامبر2014 برابربه 30سنبله 1393با تقسیم 50 - 50 درصدی چوکی ها میان رئیس جمهورورئیس اجرائیه دریک معاهده برای دوسال اعلام موجودیت کرده بود.اما تفاوت دید گاه ها میان تیم های رئیس جمهور ورئیس اجرائیه دربیشترازیک ونیم سال گذشته باعث شد که حکومت موفقانه عمل کرده نتواند.همزمان با دشواری های حکومت وفرود اعتبارش نزد مردم، چند ماه قبل نورستانی رئیس کمیسیون انتخابات ،رئیس جمهورغنی را برنده انتخابات اعلام کرد که مخالفت با اعلامیه تشکیل حکومت وحدت ملی بود که بدون برنده ساخته شده بود. پس از برنده انتخابات اعلام کردن مسترغنی ،آن دوسال بعدازبرگزاری انتخابات تقلب زده، این مسئله بسیار درسانه ها داغ شد که مدت حکومت وحدت ملی دوسال بود که پنج ماه بعد ختم ودرواقع جنازه آن برداشته می شود. معلوم است که امریکا که شکل دهنده حکومت وحدت ملی می باشد وافغانستان را به گونه بی سا بقه بحرانی وتروریسم را روبه گسترش می بیند نمی گذارد که حکومت کابل زمین بوس شود. ازاین رو، روزشنبه 9 آوریل برابربه 21 حمل، جان کری وزیرخارجه امریکا وارد کابل شده بعدازمذاکره بارئیس جمهو ورئیس اجرائیه ،عمر حکومت وحدت ملی را پنج ساله اعلام کرد. این اعلام نتیجه شکست حکومت وحدت ملی درتشکیل جرگه بزرگ وتغییرقانون اساسی وتحول نظام از ریاستی به پارلمانی وبالاکشیدن رئیس اجرائیه به مقام نخست وزیر بود. درصورت تغییرقانون اساسی وپارلمانی شدن نظام، نیازی به آمدن وزیرخارجه امریکا وتمد ید عمر حکومت ازدوسا ل به پنج سال واقع نمی شد.
بهرحال، کشورهای که خود را اداره کرده نتوا نند وتروریسم هم مزاحمت شان کند؛ مجبورهستند این گونه بازی ها را تجربه کنند؛ وافغانستان بخاطر ناکامی سیاست مدارانش این گونه تجربه های تلخ را بسیارپشت سر گذا شته ونتوانسته است که ازدورباطل وابستگی به دوستان بیرونی رها شود. اگرچه افغانستان نتوانست ازدورباطل رها شود، اما وضع دیروز وامروز خود ش وحامی اش بسیارفرق کرده است. به این معنا که، درگذشته درگیر تروریسم وفتنه گری های قومی به خصوص اولی نبود، اما اکنون به طورگسترده گرفتار تروریسم وبدبینی های قومی می باشد. اینکه با وجود کمک های بزرگ نظامی ومالی بیرونی هابه خصوص امریکا، حکومت افغانستان در 15 سال وچهارماه گذشته نتوانست است تروریسم را مهار وخود را تثبیت نماید، ایجاب می کند که مقصر اصلی شناسای شود. ازمقصراصلی به این خاطر سخن می گویم که کرزی گماشته شده امریکا برای تبرئه خود کوشش دارد که امریکا را مقصر اول وپاکستان را مقصر دوم وخودش را بی گناه درمسئله ی بازگشت تروریسم وا نمود کند. درحالیکه کرزی وفهیم برای حکومت شان بیشترازبیرونی ها دربازگشت تروریسم نقش بازی کرده اند.
بادرنظرداشت آنچه که گفته شد، این نویشته طوریکه ازعنوانش پیداست ؛ مسئله ی بازگشت تروریسم طالبانی - پاکستانی وگسترش آن درافغا نستان را به بررسی می گیرد، تا روشن شود که چگونه این پدیده ی منفور وضد انسا نی با وجود حضورنظامی ، سیاسی ، کمک های بزرگ مالی کشورهای غربی بویژه امریکا، گستاخانه بازگشته وچالش گری می نماید. درحالیکه، نویسنده مسئله ی بازگشت تروریسم به افغانستان رامنتقدانه مورد بررسی قرارمی دهد؛ بیشتربراین پرسمان تمرکزمی کند که درمیان بازی گران سه گانه ی جنگ علیه تروریسم درافغا نستان، دیروزحکومت کرزی ، امروز حکومت غنی- عبدالله، امریکا وپاکستان ، کدام یک بیشترکوتاهی بازگشت تروریسم را بدوش دارد. برای روشنی اندازیی هرچه بیشتربه موضوع ، نا گزیرپای منافع ملی امریکا، افغانستان وپاکستان وناهمسازی باهمی آن ها به میدان می آید. به این خاطرکه ، ناسازگاری منافع ملی امریکا و پاکستان درافغا نستان وکم توجهی یا بی توجهی آن ها به منافع ملی کشور ما وازهمه مهمتربازی دوگا نه ی نظامی های پاکستانی وناتوا نی اداره ی فاسد- نابکارکرزی دردفاع ازمنافع ملی افغانستان، کمک به بازگشت تروریسم با کمک پاکستان کرده است.
ازا ین رو، دراین نوشته، منتقدا نه به هرسه ضلع مثلث ونقش شان درشکست مبارزه با تروریسم وکمک شان در بازگشت ترسناک وتوحش بارآن به افغا نستان تمرکز می شود. برای اینکه نقش بازیگران شکست خورده درجنگ علیه تروریسم روشن ترپیش کش کرده شود، بدو مسئله اشاره ونوشته را ادا مه می دهم : نخست ، برخورد منا فع ملی امریکا، پاکستان وافغا نستان درچگونگی مبارزه با تروریسم. دوم، نابکاریی حکومت مسخره - فاسد کرزی درادا ره سازی ودفاع ازمنافع ملی افغانستان. درا ین راستا، درحالیکه، برای افغا نستان ، دولت سا زی ، مهارتروریسم ودرنتیجه امنیت وبا زسازیی اقتصادی فوریت داشت ، اما برای پاکستان ، بازگشت امنیت در افغا نستان برابربه بی امنیتی خودش برآورد شده بود ومی شود. سیاست بهوده که تاکنون ادامه دارد. امریکا که برای پیروزیی مبارزه با تروریسم باید پاکستان را ازبازسازی طالبان والقاعده منع می کرد؛ برخلاف ، پیش ازکمک به دولت سازی وریشه کن کردن تروریسم درافغا نستان ، به اشغال عراق دست زد. طرفه اینکه، پاکستان ازاشغا ل عراق توسط امریکا، پیش ازدولت سازی درافغا نستان ،این گونه برداشت کرد که آن کشوردردولت سازی درافغانستان جدی نیست. پس، در ادامه ی همان سیاست تروریست پروری قبل ازیازدهم سیپتامبر2001 ، طالبان والقاعده را بازسازی وبه جان مردم افغا نستان انداخت.
دراین راستا، پاکستان بالای پنج مسئله درافغا نستان برای ناکام ساختن سیاست افغا نی امریکا وبازگشت طالبان سرمایه گذاری کرد:نخست، مصروفیت پرهزینه ی امریکا درعراق وکم توجه شدن آن نسبت به افغا نستان.دوم، ناتوانی کرزی وداروسته ای نادان- غارتگرش که اکثرکمک های غرب را به بیرون انتقال داده سرمایه گذاریی شخصی- خانوادگی کرده اند وناسازی گاری شان با بازمانده های تکه پاره ی جبهه ی متحد قبلن درگیرباطالبان دردولت سازی درافغا نستان.سوم، کارگسترده ی نظامی هاورسانه ی مزدورشان درجهت فربه کردن ذهنیت منفی مردم پاکستان بویژه حوزه های مذهبی آن علیه حکومت کابل به این بهانه که نوکرامریکا وهند می باشد وجهاد علیه آن جوازشرعی دارد. درحالیکه خود پاکستان هم نوکرامریکا می باشد. چهارم، بهره برداری ازسرمایه گذاریی که قبلن به پول های امریکا وعربستان درمزدورپروری درافغا نستان بویژه دربخش جنوب وجنوب شرق کشورما کرده بود. پنجم، دامن زدن به کشمکش های قومی برای بی ثبات سازیی هرچه بیشتر افغانستان، تاسیاست افغا نی امریکا ناکام ومانند شرایطی پسا شوروی این کشوررا دراختیارش بگذارد.
باتوجه به سیاستِ منافقانه ی افغانی پاکستان که نمونه های ازآن بازتاب داده شد، می بینیم که امریکا وحکومت فاسد کرزی با مسئله ی دولت سازی درداخل و بازی دوگانه ی پاکستان دربیرون چگونه برخورد ناکارآمد کردند؟ برخورد یکه بازگشت و گسترش تروریسم به افغا نستان دستاورد آن می باشد. دراین راستا، تمرکزبه چهار مسئله سازنده به نظرمی رسد:نخست، فریب کاری پاکستان وبازیی دوگا نه اش که هم ازامریکا کمک گرفت ومی گیرد وهم بابهره برداری ازآن کمک طالبان والقاعده را بازسا زی وافغانستان را با ناکام کردن سیاست افغا نی امریکا، دوباره گرفتارتروریزم کرد. دوم، چشم پوشی امریکا براین دوگانه بازی کردن پاکستان. سوم، کمک کرزی وهمکارانِ سمت گرایش درجا بجا کردن نوکران پاکستان درنهادهای دولتی تا هم نقش ستون پنجم را دردرون حکومت افغانستان برای آن کشور بازی نمایند وهم ازبیرون به کمک آن ها خوبترتروریسم دراین کشورگسترش داده شود.چهارم وازهمه موثرتر، ناتوا نی کرزی وهمکاران نادانش دردولت سازی. روشن است که، عامل های یاد شده هرکدام به نوبه ی خود درگسترش تروریسم درافغا نستان بعد ازرئیس جمهورشدن اشرف غنی، نقش مهم بازی می کنند.
دررا بطه به گسترش تروریسم درسال 1394 درافغا نستان بویژه درشمال، مسئله جالب این است که، بارها آقای عبدالرشید دوستم، معاون رئیس جمهور به یک موضوع بسیارمهم انگشت گذاشت وآن اینکه: " اگرعامل درون حکومتی برای طالبان کمک نکند،آن ها این طورعملیات تروریستی درافغا نستان انجام داده نمی توانند"! درواقع، انگشت گذاشتن دوستم برعامل درون حکومتی درکمک رسانی به عملیات تروریستی طالبان درافغانستان، دومسئله را روشنترمی سازد: نخست ، حضورتنومند ستون پنجم پاکستان دردرون حکومت افغانستان. دوم، نقش خائنانه ی کرزی وهمکارانش درجا بجای نوکران پا کستان درارگان های دولتی تا نقش ستون پنجم را برای آن کشور بازی نموده بیشترازپیش افغا نستان راگرفتارترس وتروریزم نمایند. مسئله تاسف باراین است که مستران : غنی وعبدالله هم درجهت مهارستون پنجم کاری نکردند! درزمینه، بدون شک، پای امریکا هم به میان می آید. به این خاطرکه، چگونه کرزی، این مزدوردوگا نه وچند گانه ودیگرهمکارانِ چند گانه مزدورش را بدون شناخت بالاکشید تاهم سیاست افغانی آن را نا کام بسازند وهم در13ونیم سال کمک های جامعه ی جهانی راغارت وجاده سازی برای بازگشت تروریسم طالبانی نمایند. دررا بطه به نوکری کرزی به پاکستان، احمد رشید، نویسنده ی پاکستانی ،می نویسد: کرزی می خواست که نمایند طالبان درسازمان ملل مقررشود که با ید تصد یق وزارت خارجه ی پاکستان را می گرفت. به گفته ی خود او رد شده وازوزارت خارجه بیرون شده است. یعنی دییپلمات های طالبان را وزارت خارجه ی پاکستان تعیین می کرد.(1) علت رد شدن کرزی توسط وزارت خارجه ی پاکستان؛ جاسوس نه بود نش نه، بلکه این بود که قبلن شصی دیگری به حیث نماینده ی طالبان درسازمان ملل، توسط وزارت خارجه ی پاکستان معرفی وبه کارآغازکرده بود. البته نماینده که مورد پذیرش ملل متحد نبود؛ زیرا که ، درکرسی افغانستان درسازمان ملل نماینده دولت مجاهدین نشسته کارمی کرد.
بهرحال، کرزی یک عضوفعال طا لبان ومهره ی وفادار آی اِس آی بود ومی باشد. بطورنمونه،...کرزی برای طالبان درابتدای سازمان دهی شان درقندهار50هزاردالرکمک مالی کرده بود.همچنان، مخفی گاه های اسلحه وبزرگان قبایلی رابرایشان معرفی کرده بود.طالبان هم علیحده باعبدالحق (قومندان بی مجاهد حزب اسلامی مولوی خالص) و درا نی های که را بطه باشاه سابق داشتند ملاقات وپشتون های درانی فکرکرده بودند که حالازمانی بدست آوردن چیزی است که سازمان ملل وپترتامسن درآوردن آن ناکام شدند وازطالبان پرچم سفید وقرآن بدست می خواستند که شاه سابق را برگردانند.ازاین رو،...ملاربانی وعده ی طالبان میانه رو،(براست یادروغ یازیرهدایت آی اِس آی) طالبان را نیروی انتقالی می گفتند که راه را برای بازگشت شاه سابق هموارخواهند کرد وبرای پا کسازی کشورازازجنگ سالاران عمل می کنند.(2) جالب این است که، نویسنده که درماه عقرب 1380 درروم باشاه سابق ملاقات کرده بود، شاهد بود که او هم ازطالبان بنام قندهاری حمایت می کرد که گویا دارای شهامت می باشند. درحالیکه، شهامت اصلی ازنظامی های پاکستانی بود که این لشکرنادان راعلیه منافع افغا نستان درجهت منافع خود به میدان آورده بود. به سخن دیگر، ارتشی های پاکستانی فریب کارانه بنام حمایت ازپشتون ها ونام شاه سابق درجهت پیشبرد برنامه ی خود بهره برداری می کردند. اینجاست که جای پاهای مقصرانِ اصلی دربازگشت تروریسم به افغا نستان شناسا ئی ونمایان می شود.پس روشن می شود کرزی وهمکاران فاسد- مزدورش مقصر اصلی دربازگشت تروریسم به افغا نستان می باشند؟ اگر مستران غنی وعبدالله ، دوسیه های خیانت ملی وفساد مالی وغارت آن هارا بررسی ودارای های مردم را برایشان بازنگردانند، بدون شک ، مسئول پندا شته می شوند!
بادرنظرداشت گفته های بالا، کرزی ودسته ی فاسد- نادان - غارتگرش که بادالرهای امریکائی کمک به بازگشت تروریسم به نفع پاکستان درافغا نستان کرده اند، مقصراصلی درزمینه می باشند. زمانیکه می گویم مقصراصلی درباگشت تروریسم به افغانستان کرزی ودارودسته ی فاسد - مزدورچند جانبه اش می باشند، هرگزبه این معنا نیست که برکوتاهی های امریکا ودغلکاریی پاکستان درزمینه چشم بسته شود. واقعیت این است که، کرزی ودسته ی نا بکار- فاسد ش به شمول جورج بوش، رئیس جمهورقبلی امریکا که این نا بکارانِ خدمت کارپاکستان را درکابل مسند نشین ساخت، برا برشریک دربازگشت تروریسم می باشند. بازیی چند جانبه که به نفع تروریسم وزیان مردم افغا نستان ومالیه دهندگان امریکائی تمام شده است. حیف که کمک بارک اوباما به ادامه ی سیاست جورج بوش و میراث سیاسی اش یعنی کرزی وحکومت فاسد ورسوا یش برای 6 سال دیگر بسیاراندوه بارمی باشد. به این خاطرکه، اگراداره ی اوباما،کمک به پایان میراث ننگین جورج بوش درسال 2009درافغا نستان می کرد؛ بدون شک، اکنون امریکا ودولت افغانستان دروضع بهتروتروریستان مهار شده بودند.
اکنون که، تاحدی ادامه ی سیاست افغانی ناکام جورج بوش توسط حکومت اوباما درجهت منافع پاکستان وکالای صادراتی- تروریستی اش درافغا نستان متوقف شده است ونظامی های پاکستانی به سیاست طالبانِ خوب وبد ادامه می دهند وطالبانِ خوب هم همان های می باشند که درافغا نستان بازارتروریسم را گرم نگه می دارند تا حکومت متحد امریکا رابراندازند. پرسش بنیادی این است که، رهبران حکومت وحدت ملی افغانستان که دربیشترازیک ونیم سال تشکیل کابینه داده نتوانسته اند ووالی های سرپرست دارند، چه کاری درسمت مهارتروریسم روبه فزونی درافغا نستان کرده می توانند؟ تروریسمی درحال شروع کردن عملیات بهاری سال 1395 خود می باشد. روشن است که، حکومت وحدت ملی بدون کمک های موثرنظامی، مالی امریکا ومتحدان غربی اش، گامی درسمت مهارتروریسم برداشته نمی توند! دراین زمینه ، من به این باورهستم که اهمیت نقش امریکا ومتحدانش درنگهداری وادامه ی حکومت وحدت ملی وزیرفشارگرفتن پاکستان درجهت تغییرپالیسی حمایتش ازتروریسم ، تاحدی موثر؛اما سرنوشت سازتمام شده نمی تواند. به این معناکه ، باید حکومت وحدت ملی را ازحالت کاغذی بیرون وبه واقعیت دگرگون کرد.درغیراین صورت،افتادن حکومت وحدت ملی دربرابربازی دوگانه ی پاکستان وفرورفتن افغانستان درآشوب های مانند دهه ی1990میلادی- دهه ی 1370 خورشیدی حتمی به نظرمی رسد .
باتوجه به خطری که بازگشت تروریسم به افغا نستان متوجه منافع امریکا ومتحدانش می سازد، این هم درشرایطی که جنگ سرد میان مسکووغرب بخاطربحران اوکراین ودفاع روسیه ازحکومت سوریه برخلاف انتظار عربستان وامریکا بالاگرفته است ومحمد آصف، وزیردفاع پاکستان، امریکا را دوست غیرقابل اعتماد خوانده وکشورش که قبلن متحد چین بود واکنون به سوی روسیه نیزتمایل پیداکرده است(3)،ازبازی های گرم وسرد درآینده ی افغانستان حکایت می نماید. دراین صورت، افغانستان بادوتهدید زیرمواجه خواهد شد:نخست، اسلام آباد، تهران، پکن ومسکو، موقعیت امریکا درافغا نستان را درسال 2016تضعیف / کمزورمی کنند. دوم،امریکا باساخت وبافت منطقه ؛ دنبال مهارتروریسم وبحران درافغا نستان می شود. دراین صورت، آشکاراست که جنگ برای سلطه بالای موقعیت استراتژیک افغا نستان میان دهلی واسلام آباد ازطریق جنوب، پکن ومسکوازطریق شمال وایران ازطریق غرب شدت پیدامی کند. افسوس که توان وهماهنگی مقابله با چنان بازی های پیچیده درسیاست کاران کنونی افغانستان یا فت نمی شود.
بهرحال، روشن است که پاکستان به آسا نی ازحمایت تروریسم دست برنمی دارد؛ مگراینکه ، رئیس جمهوراوباما برای نظامی های پاکستانی مانند جورج بوش بگوید که درصورت ادامه ی حمایت ازتروریسم، به عصرسنگ سوق تان می دهم! دروضع کنونی، بعید است که رئیس جمهورامریکاچنین کند! با وجود همه فریب کاری های نظامی های پاکستانی، حکومت وحدت ملی برگه ی بازی خود وحامی اش امریکا برگه ی بازی خود را درمیدان سیاست دارند؛ هم چنان که، پاکستان ثابت کرده است که دربازی دوگانه درمیدان سیاست سرشیطان را خشک تراشیده می تواند! البته، به گونه ی می تراشد که سرشیطان خون نشود! دراین رابطه،...ملتون شیطان با ورمند شده بود که " بهتراست دردوزخ حاکم باشی تاخدمت گاردربهشت."رهبران پاکستان ثابت کرده اند که هردو را درصورت امکان می کنند!(4) به سخن دیگر،همین که پاکستان با دالرواسلحه ی امریکائی ، تروریسم راعلیه امریکا وحکومت دست نشانده اش درافغا نستان فربه ترکرده است ومی کوشد با تبدیل آقا به سوی پکن ومسکورفته واشنگتن رازیرفشارقراردهد تاخواسته هایش را درافغا نستان پذیرا شود؛ نشان می دهد که می تواند سرشیطان را دراین جهان نه تنهاخشک بتراشد، بلکه بتراشد، خون آلود کند واورا را ضی هم داشته باشد ودردوزخ مطابق گفته ی ملتون شیطان براو فرمان روائی هم نماید!
بادرنظرداشت گفته های بالا، به صراحت می توان گفت که کرزی وهمکارانِ نادان - غارتگرش، به حیث مقصران درجه اول دربازگشت تروریسم، مصیبت بزرگی را برای مردم افغا نستان خلق و دشواری های زیادی هم برای حکومت وحدت ملی گذاشته اند؟ اکنون که چنان شده است ، مسئولیت تاریخی بزرگان دولت وحدت ملی می باشد که ملی بودن خود را درعمل درپیشگاه مردم به نمایش بگذارند. روشن است. درعمل به نمایش گذاشتن دولت وحدت ملی، لازمه های زیررا دا را می باشد:نخست، دربالاوزیر آوردن وزیران، معینان، سفیران ، والیان، رئیسان و...باید اهلیت ودرست کاری سنجه / معیارگرفته شود نه رابطه های باندی، سمتی ، گروهی، قومی وجاسوسی. دوم، اولویت دادن به خدمت به مردم بدون درنظرداشت قومیت، مذهب وسمت شان. پرسما نی که به تدوین وپیاده کردن یک سیاست کادریی درست گره خورده است. سوم، تدوین وراه اندازیی یک سیاست خارجی پخته وحساب شده درجهت دفاع ازمنافع ملی. اگردولت وحدت ملی چنان کند، بدون شک، کشورهای جهان ازنظرسیاسی ومالی پشت سرافغانستان ایستاده می شوند. دراین صورت، پاکستان زیرفشارقرارگرفته مرکزهای آموزش تروریستان علیه افغانستان را بسته بجای دشمنی دست دوستی به سوی کشورما درازمی نماید. درغیراین صورت، حکومت وحدت ملی مانند حکومت فاسد - نابکارکرزی ادامه وفایده ی آن به شماره ی پاکستان وتروریسم زیرفرمانش واریزمی شود.
پانویس ها:
Ahmed Rashid
Descent in to Chaos
1-The United States and failure of nation building in Pakistan,Afghanistan and central Asia,first published in 2008 by Viking Penguing,amember of Penguin group(USA)inc.10987654321,copy right©Ahmed Rashid,2008,All rights reserved,pp.13-14
2-Ghost wars,the secret history of the C.I.A,Afghanistan and Bin Laden,from the Soviet Invasion to September10,2001,Stev Coll,the Penguin press NewYork 2004,copy rights©Stev Coll,2004,All rights reserved,printed in the U.S.A,13579108642,PP,287 and 328
3-Washington not a reliable friend:Asif
By:Hassan Belal Zaidy,up dated Nov 26/2014,www.dawn.com/news/11 469 87/Washington-not-a-reliable-friend-Asif
4-The Duel
Pakistan on the Flight Path of American Power,Tariq Ali,Scribner,New York,London,Toronto,Sydney
Scribner A Division of Simon&Schuster,Inc.1230 Avenue of the Americas,New York,Ny10020,copy rights©2008 by Tariq Ali,p,52


0 comments:

Post a Comment