Thursday 3 January 2013

سفیرروسیه درکابل ازاحتمال تکرارتاریخ دراین کشورابرازنگرانی کرده است


هرملتی که ازتاریخ گذشته ی خودآگاهی نداشته باشد،ناگزیراشتباهات گذشته راتکرارخواهدکرد.
جواهرلعل نهرو
ابراهیم ورسجی
14-10-1391
درمیان193کشورِعضوسازمان ملل متحد،افغانستان تنهاکشوری می باشد که درآن بارها تاریخ به گونه هائی متفاوت ودرد ناکی تکرارشده است.درباره ی تکرارشدن تاریخ به اندازه ی بسیاریاکم درافغانستان،می توان عامل هائی بسیاری راسرهم بندی کرد که جائی سرهم بندی کردنِ همه ی آن ها دراین نوشته نیست.برائی خود داری ازدرا زنا بخشیدن به نوشته،نویسنده تنها نداشتن یاکمبود حافظه ی تاریخی درمردم افغانستان راعمده گرفته همه بلایا ومصیبت هائی فرود آمده بر این سرزمین را درپس هررخدادی زاده ی تکرارتاریخ ناشاد، به آن پیوند می زند.اگردرکشورافغانستان زنده ی خوب ومرده ی بد وجود ندارد،برمی گردد به نبود حافظه ی تاریخی، نه چیزی دیگری.
درواقع،اگرنه همه ی مردم افغانستان،بلکه بخش هائی ازآن ها بویژه باسوادانِ آن هاهم دوست محمدخان راتایید می کنند وهم فرزند مقتول توسط خودش یعنی وزیراکبرخان راقهرمان می نمایانند،یاازعبدالرحمن خا،نادرخان وهاشم خان،آن حشی ها وعقب مانده هائی واپس گراوتاریخ زده به حیث مدیران موفق ونمونه دراداره یاد می کنند،همه گی برمی گردد به نداشتن حافظه ی نیرومند تاریخی وبی خبری ازدیگرگونی هائی جهان ومنطقه.اگرحافظه ی تاریخی وجود می داشت،مادستِ کم پس ازمبارزه علیه یک استعمار،ازافتادن بدامن استعماردیگرنجات می یافتیم.یعنی تاریخ ناشاد خود راتکرارنمی کردیم.پرسمانی که وضع کنونی بازتاب دهنده ی خوبی برائی آن می باشد.
اگربه جنبه ی دیگرپرسمان هم نگاهی انداخته شود،یعنی برآمد نکردن سیاست مداران مردمی،آگاه ووطن دوست درکشورکه بجائی منافع شخصی،قبیلگی،قومی،حزبی،مذهبی به منافع مردم بنگرند؛درواقع،این پرسمان بذات خودعامل بسیارتعیین کننده درشکست مبارزات آزادی بخش دربرابریک قدرت خارجی وافتادن بدامن قدرت خارجی دیگری بوده است.بطورنمونه،مبارزه ی افغان هاعلیه هند بریتانیا بجائی رسیدن به دولت خودگردان ملی،راه رابه رفتن بزیرسلطه ی شوروی، ومبارزه علیه آن، راه رابه فربه شدن تروریسم پاکستانی وحکومت طالبی- القاعده ی آن ودرنهایت پیاده شدن سربازان ناتودرافغانستان هموارکرد.اکنون که کشورهائی غربی وشاخه هائی نظامی شان: "ناتو"و"آیساف/نیروهائی کمک به امنیت درافغانستان" دریازده سال گذشته نتوانستند درامردولت سازی،نابودیی تروریسم وبازسازیی اقتصاد افغانستان موفق شوند، وناموفق درپایان سال2014این کشور راترک می کنند،آندری اِویستیان سفیرروسیه درکابل ازتکرارتاریخ، یعنی دوباره رفتن کشورما بدهه1990میلادی-1370خورشیدی که درآن، افغانستان هستی مادیی ناچیزباقی مانده ی خود درجنگ علیه شوروی رابخاطرجنگ هائی میان گروهی ای جهادی ها وطالبان ازدست داد،وشرایط کنونی رارقم زد،سخن می گوید.
درحقیقت،ازسخنان سفیرروسیه/جانشین اتحاد شوروی درسیاست جهانی دررابطه به امکان تکرارتاریخ درافغانستان آشکارمی شود که نسبت به دستاورد ناچیزغرب دراین کشور بویژه دربخش دولت سازی،مسکوبرابربا افغان هانگران آینده ی افغانستان واثرگذاریی تحولات آن برمنطقه بویژه جنوب آن کشوروجهان می باشد.ازسخنان ترس انگیزسفیرروسیه درباره ی افغانستان پس از2014، زمانی آگاه شدم که روزچهارشنبه2ژانویه2013- 13جدی، مصروف مطالعه ی گزارش هائی خبری- جهانی ومنطقه ی درسایت"الجزیره"بودم که ناگهان نظرم به این عنوان خبری- تحلیلی خورد:"افغانستان:ترسِ یک دیپلمات روسی"ونام گزارش گرهم برنارد سمیت می باشد.
برنارد سمیت درگزارش خود ترسِ آند ری اِویستیان سفیرکنونی روسیه درکابل رابازتاب میدهد.به گفته ی سمیت یامصاحبه کننده باسفیرروسیه درکابل،آقائی سفیرکه در15فوریه سال1989،زمان عقب نشینی سربازان شوروی براساس فرمان میخائیل گورباچوف ازافغانستان،یک دیپلمات زیررتبه درکابل بود،خوب ترمی داند که تهاجم یک قدرت بزرگ به یک کشورکوچک وعقب نشینی بیهوده وبی نتیجه ازآن، چه قدرناگوار،هم برائی اشغال شده هاوهم برائی اشغالگرتمام می شود.برپایه ی گزارش برناردسمیت،ازدید آندری اِویستیان،11سال پیش، شورائی امنیت سازمان ملل متحد به آیساف/نیروهائی کمک به امنیت افغانستان وناتومجوزداده بود که تروریسم را دراین کشورریشه کن نمایند.هدفی که برآورده نشد!ازدید اِویستیان،جالب توجه این است که کشورهائی عضوناتوتنها درسه سال گذشته به آموزش ارتش وپولیس افغانستان توجه کردند.اگردرسال هائی پیشتر،به موضوع توجه می کردند،امروز آیساف وناتودروضعیت بهتری قرارمی گرفتند.سفیرروسیه تنها ازوضع ناگوارارتش وپولیس افغانستان که قراراست درسال2015مسئولیت دفاع ازکشورخود رابدوش بگیرند،ابرازسخن نکرده است،بلکه ازکارنشدن دربخش بازسازیی اقتصاد افغانستان هم داد سخن داده وگفته است که کشورش به کمک به افغانستان ادامه میدهد.(1)
باتوجه به سخنان سفیرروسیه درباره ی ناکامی غرب دردولت سازی وبازسازیی اقتصادافغانستان که عامل بزرگ تکرارتاریخ خواهندشد،باید گفت که، افزون براین که غربی هابویژه امریکا کارهائی چشم گیری درعرصه ی دولت سازی وبازسازیی اقتصادافغانستان نکرده اند،کمک کردند به این که بسیاری ابزاروتجهیزات باقی مانده ازدوره ی شوروی درافغانستان، گام به گام نیست ونابود کرده شوند.بطورنمونه،درکتاب "جنگ هائی اشباح"نوشته ی ستیوکول آمده است که:"ازسال1979تا1989،از36تا46میلیارد دلاراسلحه توسط شوروی،امریکاوعربستان واردافغانستان شده است.حتاسلاح هائی روسی باقی مانده ازعراق درکویت راهم پس ازعقب نشینی عراق ازآن امارت،به افغانستان آوردند."درگام نخست،پس ازفروپاشی حکومت دست نشانده ی مسکودرکابل ،امریکابه پاکستان موقع داد که باراه اندازیی جنگ هائی میان گروهی ای جهادی ها،بخش هائی ازآن سلاح ها را نابود کند؛ودرگام دوم، طالبان را راه اندازی نمود تادیگرسلاح هائی موجود درافغانستان رابه پول عربستان جمع آوری نماید.
بدبختانه،پس ازپیاده شدن نیروهائی ناتودرافغانستان، زیرنام خلع سلاح جنگ سالاران وملکی نمودن آنها، بخش باقی مانده ی همان سلاح هائی باقی مانده درافغانستان برائی خشنودی پاکستان جمع آوری ونابود کرده شد تا این کشور دارائی ارتش متکی به خود نشود.پرسمانی که پاکستان ازهمان آغازدنبال آن می گشت تایک افغانستان ناتوان ودست نگررادرکنارخود داشته باشد وهرگونه که می خواهد برقصد!دربخش بازسازیی اقتصادی هم،تنهاوضع ناگوارسیلوهائی مرکزوولایت هاکه ماننداسلحه وتجهیزاتِ ارتش افغانستان روسی بودند،به شمول تونل سالنگ که دست ساخت روسیه بود واکنون سالانه درموسم زمستان صدها افغان رابه کام مرگ می کشاند،شکست ترسناک غرب رابرملامی سازد.شکستی که بخاطرآن،سفیرروسیه ازاحتمال تکرارتاریخ وازسرگرفته شدن جنگ هائی دهه ی1990میلادی- دهه ی1370خورشیدی سخن می گوید.
دراین باره که، چراغربی ها در11سال گذشته با وجودهزینه ها ئی بالائی انسانی ومالی، نتوانستند بانهاد سازی درافغانستان مانع تکرارتاریخ شوند؟.پرسمانی که اِویستیان سفیرکنونی روسیه ودیپلمات زیررتبه ی شوروی درآن زمان درکابل هم ازخطرتکرارتاریخ سخن می گوید،ازپیش روشن بود.به این خاطرکه شعاربیشتردادند وکاری کمتری کردند.البته که براست یا دروغ پول بسیارهزینه کردند،اما بدون دستاورد.وعلت هم روشن است. دراین راستا،خالی ازفایده نخواهد بود اگرازچینش نا درست مهره ها دربازیی شطرنج افغانستان پس ازیازدهم سیپتامبر به حیث عامل بسیارتعیین کننده درشکست غرب درافغانستان سخن گفته شود.
دراین زمینه،وعده هابسارداده شد وکارهائی انجام شده بسیارناچیزیا هیچ می باشد.ویک علت بسیارتعیین کننده هم گزینش مهره هائی فاسد ونابکاری چیده شده برائی رهبریی افغانستان می باشد که سازمان هائی پنهان کارغربی نموده بودند.پیشترازهمه، ازوعده هاباید سخن گفت:نخست،وعده هائی کلانی برای نظام سیاسی بعدازطالبان وراه اندازی کاروان بازسازی به گونه ی مارشال پلان اروپائی پس ازجنگ جهانی دوم توسط ائتلاف جهانی علیه تروریسم داده شد.دوم،رئیس جمهورامریکاشخصاًازکمک 600میلیون دلاری برائی مهاجرین افغان وازکمک یک دلاریی هرطفل امریکائی به بچه هائی افغانستان(درهمان روزهائی نخست) خبرداد.ودراین راستا،هم زمان باکوچ کشی مردم ازخوف بمباردمان هائی راکتی وهواپیمائی ائتلاف جهانی علیه سنگرهائی بن لادن وطالبان به سوی مرزهائی ایران وپاکستان وبوق وکرنای بخش بشردوستانه ی سازمان ملل متحد،مبنی براین که به حل مشکلات مهاجرین درداخل وخارج افغانستان پرداخته خواهدشد.طوری که دیده شد،کمک هائی ناچیزوتبلیغات زیاد صورت گرفت،کمک هائی که اکثراًبه جیب همان مافیای خارجی وداخلی که قبلاًپول هائی جهاد رانوش جان کرده بودند،سرازیرومقدارناچیزآن به آواره گان تعلق گرفت.(2)
درحقیقت،پس ازبراندازیی اداره ی طالبان- القاعده درکابل درپسین روزهائی سال2001-اخیرخزان وآغاززمستان1380خورشیدی،امریکاکسانی را درسیاست وحکومت افغانستان بالاکشید که نه ازنظرتجربه- لیاقت وتوانائی مدیریتی- سیاسی ونه ازنظراخلاقی وپیشینه ی کاری توانمند به انجام این مسئولیت بزرگ بودند ومی باشند.درواقع،بی نتیجه ازآب درآمدن کارهاوهزینه هائی مالی وجانی بی شمارغربی ها وافغان ها درجهت اداره سازی وبازسازیی اقتصادی در11سال گذشته یگانه دستاوردی که داشته این است که مردم رانسبت به حکومت فاسدودرمانده ی متشکل ازافراد استفاده جووغارت گروغربی هائی حامی شان بدبین، وازنظرغربی هاوحکومت کابل طالبان/تروریستان رافربه ترنموده است.به سخن دیگر،طالبان ودیگردسته هائی تند رووخشن چنان مقاوم وخود سرشده اند که بخاطربی لیاقتی وفساد حکمت گران درکابل حتا آماده نیستند که با آن هابراه راست گفتگونمایند.همین اکنون که این نوشته رابه پایان می برم،درسایت الجزیره خواندم که وزیرخارجه ی افغانستان گفته است که:"اگرطالبان موافقت نمایند،دفتر"دوحه"بکارآغازمی نماید.بنگرید!این موضع خسته ودرمانده ی حکومتی می باشد که در11سال گذشته پشتیبانی مالی،سیاسی،اقتصادی وروانی غرب وناتو،بویژه امریکا،این بزرگترین قدرت سیاسی- اقتصادی ونظامی جهان راداشت ودارد وچنان دربرابریک گروهی که مرکزیتی مستقروآدرسی شناخته شده ی ندارد،دهن کجی می نماید.پس، اگرسفیرروسیه ازتکرارتاریخ یابازگشت دهه1990-1370می ترسد،حق با اومی باشد!
اکنون که حکومت درمانده ی کابل به بهانه ی گفتگوهائی صلح به پاکستان که خیربه طالبان هم دهن کجی می نماید،وسفیرروسیه ازتکراردهه ی1990پس از2014سخن می گوید،وغربی هاهم باروچانته ی خود رامی بندند ودردوسال دیگرمی روند،پس راه وچاره ی افغان هاچیست وچه می توانند بکنند تاتاریخ مطابقِ گفته ی سفیرروسیه درافغانستان تکرارنشود؟نویسنده به این باوراست که هم افغان هاوهم غربی ها دوسال دیگر وقت دارند.ازهمه مهمتراین که،طالبان مانند دهه ی1990میلادی-1370خورشیدی،دیگرفرشته ی نجات نیستند.ازجانب دیگر،پاکستان هم درسطح منطقه وهم درسطح جهان بیش ازاندازه بی اعتبارشده وازهمه ترسناک تراین که، درداخل خود چنان آشفته وبه بحران اقتصادی- انرژی گرفتارشده وطالبان افغانی- پاکستانی والقاعده یامارهائی پرورش یافته درآستینش چنان نیشش می زنند که دیگرمانندآغازراه اندازیی پروژه ی طالبان در نیمه ی دهه1990-1370خورشیدی که حمایت امریکا،عربستان وشیخ هائی جنوب خلیج فارس رادرپشت سرخود داشت،ندارد.
بادرنظرداشت گفته هائی بالا،به صراحت می توان گفت که اگرحکومت کنونی ای کابل وهمه دست یاران دیروزوامروزش تاپسین روزهائی سال2014درقدرت بمانند ودرانتخابات پیشِ رونقش داشته باشند، وغربی ها اجازه بدهند افراد سوخته وفاسدی که در11سال گذشته،بابهره برداری ازنفوذ خود درحکومت، هم کمک هائی مالی- نظامی- سیاسی وفنی غرب به هدرداده اند، وهم منابع روی زمینی وزیرزمینی کشورما راغارت کرده وبسیاریی پول هائی کمک شده توسط جامعه ی جهانی به مردم افغانستان راچپاول وبه بیرون برده اند،وهم باعث بازگشت طالبان وتروریسم شده اند،درقدرت ابقاشوند؛بدون شک،نه تنهاتاریخ دهه ی90-70تکرارمی شود،بلکه بیشترازآن، غربی هاوافغان هاهم درافغانستان وهم درپاکستان که این روزوضع همانندی افغانستان دارد،منتظرفاجعه ی بزرگتری باشند!
ازاین رو،درد و سالی که باقی مانده است.آگاهان وسیاست مداران وفرهنگیان افغانستان بکوشند که به غربی هاهشداردهند تا هشدارسفیرروسیه درباره ی امکان تکرارتاریخ راجدی بگیرند.می دانیم که به تنهاجدی ارزیابی کردن خطری کاربه پایان نمی رسد ودشواری ها برطرف نمی شوند.پس ،برائی بیرون رفت ازبحران ورسیدن به صلح وثبات پایداربایدکه بدوپرسمان زیرتوجه جدی کرده شود:نخست،درماه آوریل2014-حمل1393خورشیدی تاریخی که حکومت کابل اعلام نموده است،یک انتخابات شفاف وآزاد زیرسرپرستی یک حکومت موقت درافغانستان برگزارشود.دوم،پاکستان که این روزهابیشترین تروریسم وگزش مارهائی پرورش یافته دردامان خود رامی چشد وبرپایه ی گزارش هائی رسانه هائی آزاد؛ بجائی دامن زدن به آشوب وتروریسم درافغانستان، متوجه خطرهائی درونی خود شده است،بیشترزیرفشارامریکا وافغان ها گرفته شود.دراین صورت،پاکستان که هم ازبحران اقتصادی رنج می برد وهم ازطالبانِ افغانی- پاکستانی یامارهائی پرورش یافته دردامان خودش گزیده می شود،بدون شک،به فشارهاتن داده واقع بین می شود.می دانیم که درصورت واقع بین شدن،پاکستان درحمایت ازتروریسم نه بخاطرافغانستان ،بلکه بخاطرثبات وامنیت خودش بازنگری می کند.اکنون نشانه هائی ازاین بازنگری درگفتارنظامی هائی پاکستانی دیده می شود.درادامه ی دیگرگونی دردید گاه ورفتارنظامی هائی پاکستانی،باصطلاح طالبان میانه روکه سالهاست اداره ی کابل ازآن هابه حیث برادرنام می برد وامریکاهم بی رغبت به گفتگوبا آن هانیست،تشویق می شوندتابه مبارزه ی مدنی – سیاسی- فرهنگی اگرفرهنگ داشته باشند روبیاورند.
پانویس ها:
1- Afghanistan:A Russian-diplomat,s fears
Asia,by:Bernard Smith,January2,2013
www.blogs.aljazeera.com/blog/Asia/Afghanistan-Russian-diplomats-fears
2-جهاد وجنگ سرد قدرت هائی بزرگ ج 2سال چاپ 1381ص ص908-909ازنویشنده

0 comments:

Post a Comment