Monday 21 January 2013

اعضای پارلمان مرده اند،زنده باد پارلمان


ابراهیم ورسجی
2-11-1391
درافغانستان،درسه هفته ی گذشته، ترتیب وتنظیم بودجه ی سال1392برپایه ی نیازهاوخواسته های ملت، نه خواسته ها حکومت، دررسانه های درونی وبیرونی بسیارداغ شده بود؛وعلت داغ شدن موضوع این بود که دردومرتبه اعضای پارلمان آن رابه نفع حکومت بویژه دستگاه رئیس جمهوروخلاف منافع مردم دانسته رد کرده بودند.شیوه وجوهرسخن پراکنی اعضای پارلمان به گونه ی بود که گمان کردم کشورما واقعابه سوی دموکراسی وحکومت پیرو منافع ومصلحت مردم می رود ونمایند گان پارلمان هم درحال شناخت مسئولیت های خود درچارچوب قانون دموکراتیک ویک حکومت مردم سالارمی باشند.
درواقع،سخن هاوبرخوردهای نمایندگان دررد بود جه ی پیشنهادی حکومت، این باوررادرذهن نویسنده ایجاد نموده بود که تقسیم قواکه ازویژگی های دموکراسی واقعی می باشد،آهسته آهسته درفرهنگ سیاسی افغانستان ریشه می دواند.با این که سخن های امیدوارکننده ازبرخی اعضای پارلمان شنیده شد،امانویسنده بدبینی وبدگمانی خاص خود رادرزمینه داشت.بدبینی وبدگمانی که پیشتردرسه مقاله زیرعنوان های:"زنده باد دموکراسی افغانی"و"بی ارزش سازی ارزشه هادرافغانستان"و"نامه ی سرکشاده به اعضای شورای ملی"دروبلاک"اندیشه"بازتاب یافته بود.
دراین باره که سخن هادرباره ی بود جه به کجاوکدام سمت جهت گرفت، پرسمانی که دراین مقاله راجع به آن بحث می شود.برای جلب توجه آگاهان کشورواعضای پارلمان عرض می شود که ازنظرتاریخی انگلیستان مادرشاهی مشروطه وفرانسه مادرانقلاب می باشد.انگلیس هاشاهی مشروطه یاحکومت کرانمند به قانون ودارای قدرت محدود راباکشتن یک شاه وفرانسوی هاباراه اندازی انقلاب وکشتن شاه وهزاران اشراف مفتخواردیگربدست آوردند.تاریخ سیاسی جهان حرکت انگلیس هادرجهت نابودی استبداد ورسیدن به حکومت پارلمانی رابه این خاطردرمقایسه باشیوه ی انقلابی فرانسوی هامی ستاید که دراولی باکشتن یک شاه، درسال1688شاهی مشروطه وحکومت پارلمانی بدست آمد،ودرانقلاب فرانسه ژاکوبن هاگواتین/ماشین کشتاربدست گرفتند وکشتارکردند.ماشینی که پس ازیکسال خودشان هم با آن کشته شدند.
بهرحال،درموردفرانسه وفرهنگ سیاسی اش این اصل بسیاردارای اهمیت می باشد که شخصیتی علمی وحقوق دانی ازمیان فرانسوی ها بنام"منتسکیو"،چنین نظریه پردازی نمود که مردم برای اینکه زیرپای استبداد خرد وریزنشوند،بکوشندکه قوای حکومتی رابه:"مقننه"و"مجریه"و"عدلیه"تقسیم نمایند.دراین صورت،هم میان سه قطب طبقه ی حاکم کشمکش راه می افتد وهم درنتیجه ی چنان کشمکش های، بازی قانونی- دموکراتیک یاقواعد بازی دموکراتیک حاکم می شود ونمی گذارد که خود کامگی دوباره سربلند نمابد.ازآن زمان تاکنون،منتسکیوهم پایه گذارقوای سه گانه ی حکومتی شناخته می شود وهم قوای سه گانه،به حیث ویژه ی حکومت های دموکراتیک ارج گذاشته می شود.ازسوی دیگر،درنتیجه ی چنان ذهنیت وتقسیم کاریی بود که هم فرهنگ سیاسی ازتمرکزگرائی دورشد وهم احزاب سیاسی موافق ومخالف حکومت درمیدان سیاست قدبرافراشتند.
درحقیقت،رقابت های مسالمت جویانه ی حزبی، هم کارکرد پارلمان را بارآورنمود، وهم حزب های سیاسی باپذیرش قواعد بازی دموکراتیک، دموکراسی وحکومت قانون را نهادینه نمودند.اگررئیس جمهورفرانسه بدون فیصله پارلمان گامی به پیش گذاشته نمی تواند ودرترتیب وهزینه ی بودجه به نمایندگان مردم پاسخ گومی باشد،نخست وزیرانگلیس مجبوراست که درجزوی ترین پرسمانی حمایت پارلمان را ازخود نماید،ورئیس جمهورامریکا درتدوین بود جه وهزینه های حکومتی وتعیین وزیران باید تایید مجلس نمایندگان ومجلس سناراداشته باشد،این هاهمگی نشان میدهند که پارلمان واعضای آن وحکومت هاوسیاست مداران مخالف وموافق چه مسئولتی بزرگی بدوش دارند؟
ازآنجاکه درکشورما،جباریت ساختاری رفته است و جباریت ذهنی بخاطرایستادگی روحیه ی قبیلگی،ناتوانی مبارزه ی فکری- فرهنگی - کمرنگی سامانه ی آموزشی- پرورشی – فقرفرهنگی عوام وخیانت خواص باقی مانده است.ازاین رو، باید مایکروب های بی خاصیت شده دربرابرهمه دواهائی دموکراسی،حکومت قانون ونظام پارلمانی بی تفاوتی نشان بدهند!درارتباط به جباریت، روزدوشنبه2دلو، درسایت"انقلاب اسلامی درهجرت"،مقاله ی رازیراین عنوان"بنابرقاعده،وقتی که جبارگرفتارجبرمی شود،آشفتگی رافراگیرمی کند"خواندم.فورا ذهنم به ذهنیت جبارانه ی موجود درافغانستان گشت که چگونه به گونه ی دیگری می کوشد برگردد ،ساختارسازی نماید ومردم بدبخت سرزمین ما رارنج بدهد وآشوب بیافریند.آشوبی که همه بخش های کشوررابه گونه ی فرارازقانون؛ ودربخش جنوب، به گونه تروریسم ودهشت گردی فراگرفته است؛ ودرمرکزهم، رئیس جمهورتنها درفکربالابردن بود جه ی دفترخود وپوشش قانونی برای معاش مادام العمری پس ازدوره ی کاری،ونمایند گان مجلس درفکربدست آوردن پاکت هائی پولِ دالری برای پرکردن جیب هائی خود وبی توجهی به منافع موکلانشان می باشند.
باتوجه به آنچه گفته شد،این پرسش بنیادی بابرجستگی خود نمائی می کند که این همه غوغاسالاریی اعضای پارلمان دررابطه به بود جه ی پیشنهاد شده توسط حکومت برای سال1392ودوباررد کردن آن وتصویب آن بدون هیچ تغییری درروزیکشنبه اول دلو،چه معنای داشت؟نویسنده که ازهمان آغازغوغاسالاری درپارلمان رادنبال می کرد،درنوشته ی زیرعنوان"نامه ی سرکشاده به اعضای شورای ملی"که غیرملی بودن خود راخودش برملاساخت،تاکیدنموده بود که آغازکردن کاری ونیمه کاره یابی نتیجه گذاشتن آن آبرویی آغازکننده هارامی ریزاند.وهشدارگونه به نمایندگان گفته بودم که منافع مردم رابرترازمنافع حکومت دانسته وظیفه ی خود راانجام بدهند.دریغاکه چنان کاری نشد واکثر اعضای پارلمان درکارکردهای پیشترخود نشان داده بودند که باشرکت دریک مهمانی شبانه ی رئیس جمهوروگرفتن پاکتی پرازدلارآماده هستند به هرمعامله ی دست بزنند!
اکنون که، دیروزیکشنبه اول ماه دلو،غوغاسالاری در پارلمان باتصویب بود جه توسط اکثریت اعضائی آن، البته که نه همه شان، به پایان رسید.لازم است به این پرسمان دقت شود که اصلا نمایند گانِ درواقع غیرنماینده چه انتقادهای به بودجه ی حکومتی داشتند؟طوریکه ، نویسنده ازهمان آغازپرسمان بود جه وعلت هائی رد آن توسط نمایندگان اغلب غیرنماینده ی مردم رادنبال کرده بود.روشن است که دربودجه،هزینه دستگاه رئیس جمهور86میلیون دلارپیش کش شده بود؛مقدارپولی که بیشترازبودجه ی پارلمان ودستگاه قضای اعلام شد.ازسوی دیگر،582میلیون دالربود جه "باکُد/شفراحتیاط" درنظرگرفته شده بود که اختیارهزینه ی آن هم دردست رئیس جمهورمی باشد.دربخش های توسعه ی هم،بودجه درولایت هابه گونه ی متوازن درنظرگرفته نشده بود.ازاین رو،نمایندگان خواستارتغییردربودجه شده وبه ردآن پرداخته بودند.باردوم هم که بودجه باتغییرصوری پیش کش شد،نمایندگان به ردآن پرداختند. بارسوم،درواقع، حکایت ازسخت سری می کرد که گویااعضای پارلمان خواستارتعیین بود جه بزیان حکومت وبه سود ملت می باشند.
بدبختانه، طوریکه پیش بینی می شد،آن گونه نشد.وروزیکشنبه، اول ماه دلو،اعضای پارلمان البته نه همه شان همان بودجه رابدون کمترین دیگرگونی ای تصویب نمودند.نویسنده که پس ازتصویب بود جه توسط پارلمان به کابل تماس گرفتم.دوستی برایم گفت که شب پیشتراعضای پارلمان درمهمانی شرکت کرده بودند وپس ازهمان مهمانی بودجه رابه تصویب رسانیدند.ازاین رو،می توان گفت که اعضای پارلمان با راه اندازی غوغاسالاری بی هدف دردوهفته ی گذشته؛درواقع ،خلاف تمام معیارهای های دموکراسی ،حکومت قانون ونظام پارلمانی عمل کرده آبرویی خود ورئیس جمهورِکم آبرو راباقربانی کردن بودجه به سودش وزیان مردم ریختانده اند!بنابراین،نویسنده به خود حق میدهد که بگوید:"اعضای پارلمان مرده اند،زنده باد پارلمان"!اگرملت هوشمندباشد که بخش های آن هست،لازم است که درگام نخست،مردگان رادفن نمایند.چراکه مرده اند وبرپایه ی دستورات دینی روانیست که درخاک سپاری شان وقت کشی شود؛ ودرگام دوم،اندیشه نمایند وبه کسانی رای بدهند که بدرستی ازمنافع آن هادربرابرخود سریی حکومت دفاع کرده می توانند.دراخیراین نویشته،به حسن ختام، ازهمه آگاهان کشورمی خواهم که شعرهایی"رید رید"و"خرنامه"ازمیرزاده ی عشقی، شاعرمبارز ،وطن دوست وترقی خواه ایرانی رابه خوانش بگیرند.چرا؟به خاطرکه شعرهای نامبرده بهترین معرف وضعیت کنونی بازارسیاه ومکاره ی سیاست درافغانستان می باشند.

0 comments:

Post a Comment