Saturday 26 January 2013

بخاطرنابکاری وپُرخوریی دسته ی حاکم،سرما درافغانستان قربانی می گیرد


اگرنقل وانتقالات منابع درجهت تقویت برگزید گان ممتازجامعه(که درافغانستان نه برگزیده وممتاز،بلکه تحمیل شده توسط بیگانگان هم می باشند) ادامه یابند،آن وقت بجای تقویت مواضع رهبران سیاسی،موقعیت آنان راجداً به مخاطره می اندازند.
پال کِنیدی
ابراهیم ورسجی
7-11-1391
روزدوشنبه21ژانویه-اول ماه دلو،سازمان عفوبین الملل درویب سایت خود این مطلب رابه نشرسرد:"درافغانستان،17نفربخاطرسردیی هواوبرف جان باخته اند."درادامه ی آن، روزپنجشنبه24ژانویه-5دلو،سایت فارسی بی بی سی درزمینه، گفت وگوئی داشت باشماری ازافغان هائی ماتم دیده که شنیدن ودیدن آن،هرانسانی هرچند بی رحم وجانی راتکان میدهد؛چه ماند به کسانی که وجدان وعاطفه واحساس انسانی دارند.درگفتگوبابی بی سی،افغان هائی رنج دیده وجفاکشیده که شماربیشترشان ازدیارهجرت/آوارگی ازایران وپاکستان برکشته اند،سخن ازاین به میان آوردند که چراحکومت برائی آن ها زمین نمی دهد تاخانه وسرپناه برای خود بسازند؟پرسمانی که بررسی وبازتاب آن دراین نوشته نقش محوری دارد.
برای نویسنده، مردن افغان هابخاطرسردی وهمچنان روزمردن شان ازچندین نگاه قابل بحث وبررسی می باشد:نخست این که،آن ها درهمان روزی جان باختند که نمایند گان دروغین شان درشورائی باصطلاح ملی"بود جه ی سال1392کشورراکه درآن تنهابودجه ی دستگاه ریاست جمهور86میلیون دالروبیشترازجمع بودجه های پارلمان ودستگاه قضائی درنظرگرفته شده بود،تصویب کردند.ازهمه ظالمانه تراین که،افزون برتصویب بودجه ی86میلیون دالری برای دفترریاست جمهوری،582میلیون دالرهم به شماره ی"شفری درنظرگرفته شده است که اختیارهزینه ی آن دردست رئیس جمهورمی باشد.دوم این که،چند روزپیشترازتصویب بودجه،نمایند گان خودساخته ی مردم یازده وزیرکابینه رابه این منظور به استیضاح فراخوانده بودند که بودجه هائی انکشافی وزارت هائی مربوطه شان راهزینه کرده نتوانسته بودند.پرسمانی که بخاطردست اندازیی حکومت عملی نشد ویک نماینده ، نماینده ی دیگررابه لت وکوب گرفت تا ازپارلمانتاریسم تعریف خوبی عرضه کرده باشد.سوم این که،ازنظرقانون،زمانی که بودجه ی سال پیشترهزینه نشود،افزود به بودجه ی سال بعدی می شود.چهارم اینکه،هم پارلمان وهم رئیس جمهورودیگرسیاست کاران نابکارمخالف وموافقش، همه قراراست که دوکارزیرراهم انجام بدهند:نخست،بامخالفان تروریست وغیرتروریست خود آشتی نمایند.دوم اینکه،درانتخابات آینده که زمان برگزاریی آن بسیارنزدیک می باشد،دوباره بنام دموکراسی ورعایت حق انتخاب مردم،به آن هامراجعه می نمایند!
باتوجه به آنچه گفته شد،اکنون این پرسش بنیادی مطرح می شود که تخصیص این همه بود جه ی کلان برای دفترریاست جمهوری واختیاربخشی به رئیس جمهور که ازبودجه ی"شفری582"میلیون دالری هم بهره برداری کرده می تواند،وبی تفات گذشتن ازمردن افغان هائی بی چاره درموسم سرما،چه پیامی را درذهن مردم افغانستان وتروریستان مخالفِ حکومتِ نابکار،فاسد ودرمانده می رساند؟برای هرافغان،چه سیاسی وچه غیرسیاسی یاعادی روشن است که جلوگیری نمودن ازمرگ ومیرافغان ها درزیربرف وباران درمقایسه بامهارتروریسم وآشوب گری کاری ساده ، کم زحمت وکم هزینه می باشد؛البته،به شرطی که دردارودسته ی حاکم نیت وعزم کاربرای مردم وجود داشته باشد.بدبختانه که،چنان عزم واراده ی درآن ها دیده نمی شود!اگردیده می شد،در11سال گذشته درزیرسایه ی150هزارقوای خارجی می توانستند زمین رادرزیرپای خود آرام نمایند.
بهرصورت،من وقتیکه گفتگوئی افغان هائی غم دیده را درتلویزیون فارسی بی بی سی شنیدم،برایم روشن شد که آن هاازحکومت خواسته ی کمرشکنی ندارند.بطورنمونه،مهمترین خواست شان این بود که چراحکومت برایی آن ها زمین نمی دهد تاخانه وسرپناه برایی خود بسازند؟پاسخ این پرسش ازاین نگاه برای نویسنده مهم می باشد که دریک ماه گذشته پرسمان غصب زمین هائی دولتی وشخصی توسط زورمداران حکومتی نه تنها درمحافل غیرحکومتی ورسانه هائی درونی وبیرونی بازتاب پررنگی داشت؛بلکه درخود پارلمان هم باگرمی درباره ی آن بحث شد،وطوری که رسانه هاگزارش دادند،رئیس جمهورهم کمیسیونی را مامورنموده است که درزمینه بررسی بعمل بیاورد.ازاینکه،بخاطرنابکاری ،چشم بستن برواقعیت هائی تلخ ومعامله کردن باغاصبان وغارتگران،رئیس جمهورشهره می باشد؛بنابرآن،کسی درموافقان ومخالفان حکومت،چه نظامی – تروریست، وچه سیاسی فاسد وشریک دزد درمسیرکاروان، به کمیسیون بازی هائی اوبهائی نمی دهد!
بازهم،اگر کسی به کمیسیون هائی تعیین شده توسط رئیس جمهوربهامیدهد یانمی دهد؛این مسئولیت هرافغانی، چه سیاسی ،چه فرهنگی وچه عادی می باشد که به اندازه ی توان خود مبارزه نماید تاجلوفاجعه گرفته شود.فاجعه ی که بدوگونه خود رانمایش میدهد:نخست،مرگ ومیرافغان ها درزمستان که هنوزیک ونیم ماه دیگرتهدید آن ادامه می یابد.دوم،بانزدیک شدن زمان عقب نشینی نیروهائی خارجی ازافغانستان،بیشترازپیش خود نمائی خواهد کرد؛ودرصورت غفلت ورزی ،ممکن است فاجعه بارترهم شود!به سخن دیگر،کشوررابدهه1370برخواهد گشتاند.ازاین رو،برای اینکه چنان فاجعه ی بوقوع نه پیوندد وکشوربه سوئی صلح وآشتی گام بر دارد،لازم است که سیاست کاران درهرسویه ومقامی که هستند، به مردم وحقوق آن هااحترام بگذارند.واحترام گذاری هم زمانی ممکن می شود که عدالت رعایت شود.روشن است که رعایت عدالت، حمایت ازمظلوم ورفع ظلمِ ظالم ازاومی باشد.چه مظلومی که سردی برایش مرگ آورده ومی آورد،وچه مظلومی که حقوق وملکیت خود وکشورش راحکومتی هائی فاسدغصب نموده اند.درحقیقت، این اصل ایجاب می نماید که دست هائی ناپاک ظالمان ازگریبان مظلومان که نماد برجسته ی آن غصب زمین هائی دولتی وشخصی توسط زورمدارن حکومتی می باشد،کوتاه کرده شود.
دراین راستا،سران حکومتی درکابل باید بدانند که سیاست وسیاست مداری کمائی کردن پول یابکاراندازیی قدرت درجهت فربه شدن حکومت گر ولاغر نمودن مردم نیست.مردمی که شماری ازآن ها دردرون کشوردرزیربرف مرده اند ومی میرند وشماری دیگرشان درگذرازسالنگ زیرتهدید مرگی برخاسته ازخرابی راه وسردیی هوای زمستان می باشند.ازهمه غمبارتراین که،آوار گانی ازهمان مردم زیرفشارپولیس غارت گرپاکستان وسپاه پاسداران حکومت آخوندیی ایران بیشترازدرونی هاعذاب می کشند.ازهمه خنده دارتراین که،این مصیبت ها درزمانی صورت گرفته ومی گیرد که جامعه ی جهانی در11سال گذشته بیشتراز100میلیارد دالربه افغانستان کمک نموده است.کمک هائی که معلوم نیست درچه بخش هائی کشورهزینه شده اند!!!اما،این قدرمعلوم است که اغلب کمک هاتوسط حکومتی هائی رده هائی بالاهزینه وچپاول شده وبه بیرون بویژه "دوبی"انتقال وکاخ هاومغازه هاساخته وخریده شده اند.
بادرنظرداشت گفته هائی بالا،حکومت گران اتراق درکاخ ریاست جمهوری ونخست وزیری درکابل، بدانند که:اگرنقل وانتقالات منابع درجهت تقویت برگزید گان ممتازجامعه(که درافغانستان برگزیده نیستند وتحمیل شده توسط بیگانگان می باشند) ادامه یابند،آن وقت بجای تقویت مواضع رهبران سیاسی،موقعیت آنان راجداً به مخاطره می اندازند.(1)همین که غربی هاپس از11سال حضورنظامی وهزینه هائی فراوانی مالی وجانی ،موفق به تثبیت حکومت گران درمانده،نابکاروفاسد کنونی کابل نشدند؛نشان میدهد که تاچه اندازه خطرِ فرورفتن درآشوب ، ترویسم وواپس گرائی درافغانستان نزدیک وبزرگ می باشد.خطری که درفردای2014؛آن را،نه حکومت کننده هائی درمانده وغاصب کنونی،بلک مردم افغانستان بدوش خواهند کشید؛همچنان که ،خطری مبارزه باشوروی رابدوش کشیدند،ودرآمدحاصل ازآن رارهبران وفرماندهان نام نهاد جهادی برداشتند ودربدل،اداره ی تاریک،زن ستیز وتروریست پرورطالبان رابه آن هابه ارمغان آوردند.وطالبان هم موفقانه برای غالبان جاده سازی کردند که بردگی خودشان به پاکستان و اوضاع کنونی ای افغانستان باآینده ی نامعلوم، یگانه دستاورد آن می باشد.به سخن دیگر،جهادی ها،طالبان وحکومت فاسد ودرمانده ی کنونی افغانستان راوارد تونلی تنگ، درازوتاریکی نمودند که درانتهائی آن هیچ روشنائی به نظرنمی رسد!
پانویس:
1- فردای جهان سوم، ازپال کِنیدی،ترجمه:ازمحمود طلوع ،چاپ اول1366ص413

0 comments:

Post a Comment