Wednesday 14 September 2016

فراخوان : کمک های 140 میلیارد دالری امریکا ومتحدانش به افغانستان ؛ چگونه مصرف شدند که دستاورد ندارند؟


ابراهیم ورسجی
بیست وششم سنبله 1395
مردم افغانستان می دانند که 14 سال و هشت ماه و14 روزازعمر حکومت های کرزی- غنی می گذرد. دراین مدت ، امریکا واروپا ،هند ، چین وچند کشور دیگر در حدود 140 میلیارد دالریا بیشترازآن برای افغانستان کمک کرده اند، تا هم دولت سازی شود هم تروریسم مهار شود هم مهاجرین بر گشتانده شوند هم بهبودی در اوضاع اجتماعی - سیاسی- فرهنگی - اقتصادی وامنیتی این کشور جنگ وتروریسم وهیرویین زده صورت بگیرد. روشن است که دستاورد ها نمایان گر کمک های صورت گرفته نمی باشند؛ ووضع لرزان حکومت ها از کرزی تا غنی ، نشان می دهد که نه دولت سازی شد نه امنیت تامین شد نه تروریسم مهارشد نه مهاجرین برگشتانده شدند ونه بهبودی دراوضاع سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی وامنیتی افغانستان رونما شده است. افزون برآن ها، افغانستان به کشوردرجه اول تولید کننده ی موادمخدر ودارای شماری زیادی معتاد تبدیل شده است. به این معناکه ، کمک ها برای افغانستان تاثیرنداشته و بی اثر تمام شدن کمک ها را رئیس سیگار / کمیته ی بررسی کمک های امریکا برای افغانستان که تاسال 2014 ازکمک 110 میلیارد دالریی کشورش پرده داشت نیز تایید کرده است (1)
شایان یاد آوری می دانم که درپخش پیشترفراخوان ، مقدارکمک های بیرونی برای افغانستان 116 میلیارد برآورد شده بود، اما اطلاعات تازه نشان می‌دهد که تاسال 2014 ، تنها آمریکا 110 میلیارد دالرکمک کرده بود که کمک‌های آن را درسال های 2015 و2016 را ده میلیارد گرفته جمعا کمک‌های آن کشوررا 120 میلیارد دالر وکمک های دیگرکشورها ازسال 2002 تاکنون را 20 میلیارد برآورد کرده همه کمک‌های بیرونی به افغانستان را از سال 2002 تا کنون، 140 میلیارد دالر برآورد کردم. با درنظرداشت کمک‌های هنگفت یاد شده وهزینه شدن منابع مالی درونی درکنارآن، این پرسش به میان میاید که چرا 140 میلیارد دالریا بیشترازآن به افغانستان ازبیرون وارد شد ومنابع درونی هم درکنارآن مصرف شد ودستاوردی قناعت بخشی فراچنگ مردم این کشور جنگ زده نه شده است؟ افزون برآن ، حکومت افغانستان چنان لرزان وبی روحیه شده است که بدون ادامه کمک های مالی ، نظامی وسیاسی کشورهای عضو ناتو، یک هفته هم به عمر خود ادامه داده نمی تواند! همین که ، رئیس جمهور ورئیس اجرائیه ، بتاریخ 18 و19 ماه سرطان برابر به 8 و9 ماه ژوئیه به ورشو / مرکزلهستان رفتند تا ازاعضای ناتو تضمین ادامه کمک تا سال 2020 را بگیرند ، نشان ازاین دارد که سخنی در پیوند به خود گردا نی وخود بسند گی افغانستان درمیان نیست وحکومت دست نگر اعضای ناتومی ماند وبدون کمک آن ها زمین بوس می شود.
ازاین نگاه که در 14سال هشت ماه و14 روز گذشته، کمک 140 میلیارد دالری حتا بیشترازآن به حکومت افغانستان صورت گرفته وبدون تضمین کمک ناتو به عمر خود ادامه داده نمی تواند وبهبودی هم درزندگی مردم نیامده است، نشان می دهد کمک های بزرگ بیرونی ها ومنابع درونی غارت شده وکشور برای آینده ی بلند مدت نمی تواند به امنیت ، استقلال / خود گردانی وجود بسندگی نایل شود. شکست رسواخیزی که ایجاب می کند هم درباره غارت شدن کمک های بیرونی هم غارت منابع درونی بحثی مختصری کرده به دوستان وهم وطنان عزیز فراخوان دهم تا بررسی نمایند که با وجود این مقدار کمک بزرگ ، شکست بزرگ چگونه واقع شد وآ یا راه بیرون رفتی ازبحران وورشکستگی ای سیاسی - اداری- اقتصادی وخطرروزافزون تروریسم ، گسترش مواد مخدر وافزایش شمارمعتادان ، بیکاران، گداگران وفراریان به سوی کشورهای غربی، پیش رو هست یا نه؟
ازاین نگاه که ، مسأله ی وابستگی بلند مدت به آمریکا وکشورهای غربی درمیان می‌باشد ؛ پس ، بهتراست که درباره ی کمک های شوروی وامریکا ودستاوردهای آن ها برای افغانستان بحث مقایسوی نمایم. درزمینه ، برای اینکه بحث بد را زا نکشد، تنها ازدستاورد شوروی دردوره نیکیتاخروشچف (1955-1964) برای افغانستان یاد می کنم. مقا یسه ی مقد ماتی نشان می دهد که نیکیتا خروشچف بامصرف یک میلیارد دالر برای افغانستان دارای دستاورد بود ؛ وامریکا ومتحدانش با مصرف کردن 140 میلیارد دالربی دستاورد یا دارای دستاورد ناچیزمی باشند. ازاینکه ، افغانستان قبلا وا بسته به شوروی بود، بهتراست که ازتا ثیرمثبت اقتصادیی وابستگی به شوروی نشانه های ارایه وآن گاه ازکمک های بزرگ وبی تا ثیر امریکا واروپا یادی نمایم. نیکیتا خروشچف در"خاطرات خود" می گوید : من با بولگانین که رئیس هیات مان بود؛ درسال 1955 ، درجریان بازگشت از سفرمان به هند ، به افغانستان رفتیم. ما توسط شاه افغانستان دعوت شده بود یم که نشست کوتاهی درکابل داشته باشیم. در کابل ، درجریان گفت وگو با شاه ووزیرانش درک کردیم که کشوری ازنگاه اقتصادی پس مانده افغانستان به چه نیازدارد؟ دروقت گفت وگوبا شاه ووزیرانش ، درک کردیم که افغانستان می خواهد بر مشکلات خود غلبه کند. همچنان ، واضح بود که امریکا هم تلاش داشت به افغانستان کمک کند. البته با این هدف که ، ما را باگسترش پایگاه های نظامی خود درهمه بخش های این کشور محاصره نماید. امریکا دربدل پول تقاضای رخنه گری سیاسی داشت وهرنوع پروژه ها را درنظرداشت؛ مانند سرک سازی، اعتباربخشی ها و...اما کمک های آن بشردوستانه نبود. معلوم بود که کمک های امریکا درمحورمنافع ثروتمندان بود نه درمحورمنافع کم درآمد ها. وکمک های بیرونی امریکا برای سود بخشی برای خودش بود ومی خواست ازدشواری های افغانستان بهره برداری کند....ما د یده بود یم که انحصارگران ، سرما یداران ، استعمارگران ونظامی گران امریکایی در دیگرکشورهایی آسیای چه کرده بود ند؟ کمک ها برای پیوستن کشورها در پیمان های نظامی سیتو وسنتو کرده بود ند. امریکا برای شامل کردن هند هم در نهاد های یاد شده کوشش کرده بود ،اما سیاست ترقی خواهانه ی جواهر لال نهرو به رد آن پرداخته بود، وهند به حیث کشور مستقل ازبلاک های نظامی باقی ماند. دروقت سفر ما به هند، امریکا تلاش داشت که پا یگاه نظامی درافغانستان کمای کند.
برخلاف، ما برای افغانستان دستگاه نان پزی- سیلوساختیم. نهاد های تعلیمی وراه سازیی چند ین صد کیلومتری کرد یم. سرک ها برای افغانستان دارای اهمیت سیاسی واقتصادی بود ند ومی باشند؛ البته بخاطر رسیدن به سرحدات ایران. باورمن این است که سرمایه ی که ما درافغانستان هزینه کردیم بهوده نرفت. ما اعتماد افغانستان را کمای کرد یم واین کشور بدامن امریکا نه افتاد. اگرافغانستان دوست مانمی شد،امریکا با کمک های نام نهاد - بشردوستانه اش دشواری های برای ما خلق می کرد که برای دفع آن باید هزینه های زیادی می کردیم. هزینه های که کمک های ما برای افغانستان درقیاس با آن ها ریختن قطره دربحرمی باشد. یعنی با ید مصرف های زیادی برای تقویت سرحدات مان دربرا بر رخنه گری امریکا می کرد یم (2).
پس، پرسش بنیادی این است که دستاورد مصرفِ در حدود یک میلیارد دالرِ خروشچف درافغانستان چیست وذخیره کاری او برای شوروی چه معنا دارد؟ روشن است که ذخیره کاری خروشچف برای شوروی پیوندی به این فراخوان ندارد، اما درپیوند با دستاورد کمک های او برای افغانستان ، به گونه ی مختصراین گونه می توان برآورد نمود: سرک های پخته کابل وسرک ها ی پخته ازکابل تا سرحدات شمال وجنوب وغرب وشرق ومیدان های هوای،ساختن چند مجتمع مسکونی- مکروریانی درکابل، ساختن چند بند برق وساختن تونل سا لنگ وسیلو درکابل، دستاورد کمک خروشچف برای افغانستان تا سال 1964 میلادی- 1343 خوشیدی بود.
اکنون که ، ازدستاورد کمک یک میلیارد دالری خروشچف برای افغاستان سخن گفته شد، لازم است که تمرکز به بی دستاورد شدن کمک های 140 میلیارد دالری امریکا ومتحدا نش در 14 سال و8 ماه و14 روزگذشته نموده فراخوان را تکمیل و دوباره پخش نمایم. معلوم است که افغانستان با کمک یک میلیارد دالری خروشچف دارای زیر ساخت های اقتصادی وذخیره گاه های مواد خوراکی شد. برخلاف، با 140 میلیارد دالرکمک های امریکا ومتحدا نش نه تنها چیزی نوی ساخته نه شد، بلکه سه میراث بزرگ شوروی، یعنی سرک های تخریب شده ی کابل ، تونل سالنگ وسیلوی مرکزی نیمه ویران درنتیجه ی جنگ های گروهی هم باز سازی نه شدند. ازاین رو ، بهتر است که از کمک کننده های بیرونی باوجود بی اثریا کم اثرتمام شدن کمک هایشان قدردا نی کرده به غارتگران درونی ای کمک های آن ها نفرین کرده و ازکارهای کمی هم که صورت گرفته یادی کرده خواستار پاسخ دهی آگاهان افغانستان به این پرسش شوم که چرا کمک های بزرگ یاد شده دستاوردی ندارند ومقصراصلی کی ها هستند؟ درواقع ، ویران ماندن هرسه میراث بزرگ یاد شده وگسترش تروریسم وصاحب قصرها ، ساختمان های تجارتی، میلیاردرومیلیونر و... شدن عده ی کم وشناخته شده ودرفقر وبیماری واعتیاد وبیکاری فرورفتن مردم افغانستان و فرار نسل نو آن به سوی غرب، همه کوشش ها وکمک های غرب را ضرب صفرمی کند.
برخلاف، اگر کرزی وغنی اصرارکنند که چند هتل وسالون عروسی درکابل ساخته شده است، برای آن ها می گویم که هتل ها وسالون های نمایشی از پول های غارت شده ازکمک های بیرونی ها، درآمد مواد مخدر وغصب زمین های دولتی وغیر دولتی بفروش رسیده دربازارسیاه توسط مافیای حکومتی وخود فروشان ووطن فروشان ساخته شده که ربطی بدستاورد حکومت های آن ها ندارند.آری! جمع آوریی پول‌های افغانی بدون پشتوانه توسط صندوق بین‌المللی پول ، کاردرست بود که آمریکا برای تضعیف تفنگ داران باکمترین هزینه کرد.طرفه اینکه ، درآن هم تکنوکرات های نادان دزدی های خود را کردند.مثلا،قیمت هزارافغانی قبلی را برابر به یک افغانی تازه چاپ شده تعیین کردند آن هم نوت های هزارافغانی را جمع کردند نه کمترازآن را.همچنان ، ده‌ها مرتبه پول‌های جمع شده را دوباره به سرای شهزاده و..برده خرید وفروش کرده ذخیره اندوزی کردند.درقیمت خرید پول‌های قبلی، معلوم است که یک میلیون افغانی نو برابر به هزارمیلیون افغانی کهنه عرضه شد.درآغازهم معلوم بود که افغانی نو پنجاه افغانی برابر به یک دالر بود. پس ، می‌توان گفت که در چاپ پول نو وگرد آوریی پول کهنه ، بیست میلیون دالرهم هزینه نه شده است. درحالیکه ، سالانه افغانستان حداقل پنجصد میلیون دالر درگمرکات خود تلفات داشته است. بنابرآن، کارنامه ی حکومت های کرزی وغنی صفریا کمی بالاترازصفرمی باشد.کارنامه ی آن هارا کمی بالاترازصفربخاطرانتقال برق به کابل ازآسیای مرکزی را که مورد نیازشدید خود نیروها وکشورهای غربی بود، گرفتم.به سخن دیگر، اگرنیاز شدید غربی ها نبود، همین انتقال هم صورت نمی گرفت. انتقالی که با هزینه های زیاد نگهداری همراه می باشد. برعکس، اگربالای منابع آبی کشورکارمی شد،بدون شک ، دروضع بهتری قرارمی گرفت!
افزون براینکه ، کارنامه حکومت های آن هاصفرمی باشد،این پرسش هم درمیان است که اصلاً وجود دولت زیرسوال رفته است، یا اصلاً دولت سازی نه شده است ودولتی درمیان نیست.مثلا،لازم است که کمی درباره موجودیت دولت درمرکز وولایت ها تماس بگیرم.درزمینه ،وضع دولت که درکابل برای همه روشن است. پس، بهتراست که کمی به عقب برگشته بنگرم که درولایت ها وضع حکومت های محلی چگونه است؟.چه خوب است که مسأله نبود دولت ازدید بانک جهانی یا منبع همه کاره ی واریزشدن کمک ها بازتاب داده شود. بانک جهانی:دولت دستاوردی درانکشاف ولایت ها ندارد. طی پنج سال اخیردرتقویت سیستم‌های ولایتی افغانستان،کارهای موثری صورت نگرفته است وعمده ترین دلیل آن عدم موجودیت پالیسی واضح درمورد ساختاراداری دولت می باشد.این مطلب را رولاند وایت،متخصص انکشاف نهادهای زون جنوب آسیا دربانک جهانی، درمصاحبه ای اختصاصی که با آژانس خبری پژواک درکابل داشت بیان نمود. وی بر اساس سروی / بررسی ای که بانک جهانی در سال 2007 درافغانستان انجام داده است، گفت که ساختاراداری مطلوب واستراتژی برای رهنمای اجرا آت درسطح ولایت ها وجود ندارد.
براساس گزارش بانک جهانی،بررسی یاد شده به هدف ارایه معلومات درمورد ماهیت عرضه ی خدمات ولایتی ، برملا ساختن مشکلات سیستم‌های ولایتی، ایجاد یک چارچوب ساده وقابل تطبیق جهت مذاکرات وگفت وگومیان حکومت ودونرها / کمک کننده ها وغیره ترتیب شده است. درحال حاضر،افغانستان دارای 34 ولایت، 364 ولسوالی،34 شهرمرکزی وحدود 40020 قریه است. به گفته ی رولاند وایت، اکنون ، سیستم‌های اداری ولایت های افغانستان با مشکلاتی چون تضاد، تناقض، نابرابری وغیرمنصفانه بودن درامورمواجه می‌باشد ونیازشدید به آوردن اصلاحات دار. وی به عنوان مثال گفت که در حال حاضر، عرضه ی خدمات چون تعلیم،صحت،آب رسانی وسرک سازی درولایت ها ،ازطریق وزارت ها ازمرکزانجام می پذیرد، اما والیان ولایت ها درامورآن ها مداخله می نمایند وتنظیم همچون کارها را مربوط به ادارات ولایتی میدانند.
به گفته ی موصوف، مداخله والیان درقسمت تطبیق پروژه ها واستخدام شماری ازکارمندان غیرمسلکی درریاست های وزارت ها ، باعث ایجادمشکلات وعدم حساب دهی شفاف گردیده است. همچنان،درگزارش بانک مذکور آمده است که تخصیص بودجه ای ولایت با ولایت دیگر متفاوت وغیرعادلانه می‌باشد که این موضوع نیزباعث ایجاد مشکلات وفشارهای قابل ملاحظه درسطح ولایت ها می گردد. به نقل از منبع تخصیص ، بودجه ولایت ها باید براساس نفوس تطبیق شود که تاکنون چنین نه شده است. براساس گزارش بانک جهانی، نابرابری‌ها ومشکلات،ضعف وناتوانی دولت درولایت ها، باعث شده است تا قومندان های محلی وملیشه ها تبارزنمایند وباعث ایجاد مشکلات درتامین امنیت، حاکمیت وانکشاف افغانستان گردد. به گفته همان منبع، نبود منابع شهری کافی، عدم موجودیت سیستم فعال برای اجرا آت ، کمبود انرژی برق وسیستم های مخابراتی فعال،یکی دیگر از چالش های است که تقویه سیستم‌های اداری ولایت هارا به مشکل مواجه کرده است.درگزارش بانک جهانی،جهت رفع مشکلات یاد شده وتقویته سیستم‌های اداری ولایت ها پیشنهادهای هم صورت گرفته است.غرض رفع مشکلات باید ادارات تطبیق کننده اصلاحات اداری درولایت ها تاسیس شوند.درمورد تخصیص بودجه ی ولایت ها، باید دقت بیشتری شود.مسئولیت عرضه ی خدمات بخش‌های صحت ،معارف ، آب رسانی ،معارف وسرک هاازمحدوده وزارت ها خارج وبه شهرداری ها ،وشوراهای انکشافی ولایتی واگذار شود.شوراهای انکشاف محلی ،نهادهای است که به ابتکار وزارت احیا وانکشاف دهات وهمکاری مالی جامعه ی جهانی جهت تطبیق برنامه همبستگی ملی درسراسرکشور وشماری زیادی ازقریه ها تاسیس شده است.دولت باید درقسمت اصلاحات اداری ورفع مشکلات ولسوالی ها نیزتوجه نماید وبرنامه انتخابات شهرداری ها را آغازنماید. یک کمیته ی بین‌الوزارتی غرض ایجاد هماهنگی درامورولایت ها تاسیس وهمچنان تمویل کنند گان مالی افغانستان نیزجهت تمرکز شخصی برموضوعات ولایتی گروه‌های نظارتی را تاسیس نمایند (شبکه اطلاع رسانی افغانستان 8 میزان 1386 برابر به 30 اکتوبر 2007).
دربالا تذکرداده شد که ، بودجه ولایت ها باید براساس نفوس تعیین وتوزیع شود؛ همچنان، تذکرداده شد که بخاطرضعف اداره ی ولایت ها، قومندان ها وملیشه تقویت شده اند.دراین شکی نیست که هردوعامل یاد شده کمک کرده‌اند به آشوب وگسترش تروریسم. تا جای که من مطالعه کرده وآموخته ام، مسأله نفوس شماری وتعیین واحد های اداری وتعیین بودجه براساس آن‌ها ازمسایلی حساسی می‌باشند که سرنوشت امروزوفردای افغانستان به آن‌ها گره خورده است.زیراکه، مردم شماری وتعیین واحد های اداری براساس نفوس وتعیین بودجه براساس نفوس، تشت اکثریت گرایان دروغین را ازبام بزیر می اندازد.متاسفانه، تمامیت خواهان مزدور که حکومت شان دربیشتر ازدونیم سده ی گذ شته به کمک کهنه استعمارگری ،استعمارسرخ وارتجاع مذهبی پاکستان واکنون بخاطرجنگ علیه تروریسم توسط ناتو در ارگ کابل حفظ شده است، به هیچ صورت آماده نیستند که حق خود را درکنارحق دیگران بخواهند.اگرناتو دردولت سازی درافغانستان شکست خورد وتروریسم طالبانی- پاکستانی شاخ کشیده است، برمی‌گردد برتمامیت خواهی ای تمامیت خواهان درسیاست نوکرمنشانه ی دیروز وامروزشان افغانستان.
بطورنمونه، هم ازتوزیع متعصبانه ی بودجه توسط کرزی سخن می‌گویم هم ازعلت های ناکامی آمریکا ومتحدانش دردولت سازی که بانک جهانی خیلی خوب به آن اشاره کرده است.خوب است که درباره توزیع غیرمنصفانه ی بودجه نظر احمدرشید، پژوهش پاکستانی را بازتاب دهم. احمد رشید: درسال 2006، بخش بیشترکمک های بین‌المللی به چهار ولایت تریاک کارودچارخشونت( ارزگان، زابل، قندهار وهلمند) درجنوب تخصیص یافت وباقی کشوررا درمحرومیت وخشم گذاشت.کمک های آمریکا یا یو اِس اید / بزرگترین کمک کننده هم که به 119میلیون دالرمی رسید،هدایت به همین چهارولایت شد.اما نتا یجی دربرنداشت ویا بخاطرنبود امنیت کمترین نتایج را داشت ومانع کمک کننده ها دربخش توسعه هم شد. ورنه، انگلیستان وکانادا بسیارپول انکشافی داشتند که نتوانستند درهلمند بکاراندازند ( 3). دراین شکی نیست که ، قوم وقبیله گرای درسیاست وتعیین بودجه اکثریت ولایت هایی افغانستان را محروم ساخته است، اما ولایت های : بدخشان، بامیان ، غور، بادغیس، دایکندی، کنرونورستان ، مستحق ترین ولایت ها بودند و می‌باشند که درحق شان جفای دوچند شده است.اگردربدخشان، کنر ونورستان طالبان شاخ کشیده‌اند ودرغورزن ستیزی بیداد می‌کند ودردایکندی همسایه ارزگان، زادگاه کرزی ، فقر بیداد می کند، ازتکنوکرات های کرزیی با ید پرسان شود که بسیار خوب تکنوکراسی را تطبیق کرده اند. تکنوکراسی ای که تکنوکرات های آن حماقت وتعصب خود را درتوزیع بودجه به نمایش گذاشتند!
ازاین رو، به صراحت می‌توان گفت که توزیع غیرعادلانه ی کمک‌های خارجی برای افغانستان ، دودستاورد منفی داشت: نخست، تکنوکرات های نادان که سازمان های جاسوسی سند تکنوکراسی برایشان داده بودند نه تحصیل وتجربه شان ، با گرایش های متعصبانه ی سمتی وبا توزیع نادرست بودجه خواستند که پایگاه مردمی درزادگاه شان پیداکنند. برخلاف ، نخست ، طالبان به کمک پاکستان پایگاه مردمی دروغین شان را آشغال وآن هارا در اداره ها وخانه هایشان درکابل محصورساختند؛ دوم، مردم دیگربخش های افغانستان که ولایت هایشان آرام بود، درفقر وناتوانی باقی ماندند.؛ وفراورده ی این‌گونه سیاست را دیدیم که اشرف غنی ازنهایت بی پایگی درمیان مردم درانتخابات به ژنرال دوستم روی آورد ؛ ودوستم هم‌اکنون اورا تنها گذاشته ودر فاریاب وجوزجان دنبال برنامه ی سمتی خود می گردد.دراین زمینه ، به آگاهان افغانستان به خصوص به آگاهان ازبیک ها ، پیشنهاد می کنم که به بایگانی بخش پشتوی صدای امریکا وبی بی سی دردوره ی حکومت طالبان رجوع کرده نگاه اشرف غنی را درباره ژنرال دوستم بدرستی دریابند. بله، برنامه قبیلگی کرزی وبرنامه سمتی غنی باعث شد که دوستم نفردوم کشور در23ماه و26 روزمعاونت اول ریاست جمهوری خود تنها 33 یا 37 روز دردفترش کارکند.
اکنون که ،از توزیع سمتی- قبیلگی بودجه ملی وبی نتیجه بودن آن سخن گفته شد، لازم است که ازساخته نه شدن دولت که بانک جهانی هم ازآن یاد کرده است سخن بگویم. معلو است که کارشناس بانک جهانی تا سال 2007 را بررسی کرده است که آن وقت اوضاع کشور به گونه ی کنونی بحرانی وتروریست زده نه شده بود.علت آرامش قبل ازطوفان تا سال 2007 این بود که پاکستان که بعدازاشغال عراق درسال 2003 توسط آمریکا متوجه بازسازیی طالبان شده بود، تا آن وقت بازار تروریسم را درافغانستان زیاد گرم نکرده بود. تا جای که من راجع به سیاست افغانی پاکستان آگاهی دارم، می‌توانم بگویم که اشغال عراق توسط آمریکا ، پاکستان را باورمند ساخت که آن کشور درجهت دولت سازی درافغانستان جدی نیست؛ همچنان، پرویزمشرف به سیاست ژنرال ضیا ءالحق روی آورد که گفته بود که دیگ رادرافغانستان به اندازه گرم کنید که سرازیرنشود، یعنی باعث خرابی اعصاب رهبران شوروی نشوید! همین سیاست را مشرف درافغانستان براه انداخت . یعنی باز سازی طالبان وتقویت تروریسم شان آهسته آهسته تا اعصاب جورج بوش وبارک اوباما خراب نشود.
طوریکه دیده شد، پاکستان با سیاست گام به گام، طالبان را باز سازی وفربه کرد. مثلا، درسال 2004 یک سال بعدازاشغال عراق توسط امریکا، طالبان افغان را بازسازی کرد ودرسال 2006 طالبان پاکستانی را برای تقویت طالبان افغانی ازپشتون های مناطق قبایلی خود ساخت وتا سال 2007 ، یعنی زمان بررسی بانک جهانی ازشکست پروژه ی دولت سازی درافغانستان،تروریزه کاری افغانستان توسط طالبان را گسترش داد. درچنان شرایطی نابسامانی، عامل های زیر هم به کمک پاکستان وطالبان زیرفرمانش شتافتند: نخست ، ناتوانی کرزی ویارانش درسازماندهی امورکشوری ولشکری؛ دوم ،کاهش اعتبار حکومت کرزی بخاطر ناتوانی درعرضه ی خدمات ؛ سوم ، بالارفتن سطح فساد وغارت گریی حکومتی ها وازهمه مهمترناتوانی وفسادگسترده ی دستگاه عدلی. نابکاری وفسادیکه باعث شد دربخش های مرزیی نزدیک به مرز مشترک با پاکستان، مردم بخاطر حل وفصل اختلافات باهمی - مالی- ملکیتی شان به دادگاه های صحرایی طالبان مراجعه کنند.
ازاین رو، به صراحت می‌توانم بگویم که بیشترازتروریسم طالبان ، فساد ونابکاری حکومت کرزی ودودستگی حکومت کنونی به گسترش نابسامانی وآشوب درافغانستان کمک کرده است. وریشه های نابسامانی وفساد هم معلوم است وبرمی گردد به نبود سیاست کادری وخویش خوری ها وواسطه بازی ها در بکارگماری افراد نالایق وفاسد. نالایقان وفاسدا نی که کمک کردند در شکست دولت سازی ، غارت کمک‌های بیرونی ومنابع درونی .درمنابع درونی هم یک قلم مهم غایدات کشور درآمد گمرک ها می باشد.مطالعه ی که من کرده‌ام وبررسی های کمک کننده های بیرونی نشان می‌دهند که افغانستان ازشروع بکارحکومت کرزی تا کنون سالانه حد اقل پنجصد میلیون دالر زیان مالی درگمرکات خود داشته است ؛ ویک مهره مهم این فساد گمرکی هم طالب عمر زاخیل وال ، فرد نادان درباره مسایل مالی ووزیر مالیه کرزی بود. متاسفانه ، حکومت داری خوب رئیس جمهورغنی هم این نادان وفساد پیشه را اول مشاوراموراقتصادی وبعدا سفیردرپاکستان گماشت. بهرحال ، اگر غارت منابع درونی وبیرونی وتلفات گمرکات را جمع رشوت ها ی بی سابقه درادارات ومحاکم ودادستانی وپولیس وبخش های دیگرحکومت های کرزی- غنی نمایم، این نتیجه فراچنگ می‌شود که جنازه دولت داری ومهارتروریسم درافغانستان برداشته شده است.معلوم است که برداشته شدن جنازه ی دولت داری دستاورد های زیر را داشت ودارد: نخست، معرفی شدن افغانستان به حیث فاسد ترین کشور جهان؛ دوم، درجه اول کشور تولید کننده ی مواد مخدر درجهان؛ سوم، کشوردارای بیشترین معتاد وبیکار درجهان ؛ چهارم ،کشوردارای بیشترین آواره ها درجهان ؛ پنجم، کشور دریافت‌کننده ی بیشترین کمک‌های جهان ، یعنی دریافت‌ کننده ی 140 میلیارد دالر کمک‌های آمریکا وکشورهای غربی ، هند ، چین و...ششم، کشوری تبدیل شده به پایگاه تروریسم وتندروی مذهبی بومی وغیر بومی ؛ هفتم ، نابکاری حکومت وفربه شدن تروریسم وتندروی مذهبی درافغانستان این فرصت را برای پاکستان داده است که هم بخاطر کمک دروغینش درجنگ علیه تروریسم ازامریکا کمک بگیرد هم از رشد روزافزون مواد مخدر درافغانستان بزرگترین سهم را بردارد ؛ وحکومت فاسد افغانستان جمع ستون پنجمش دردرون آن ، هم تروریستان پاکستانی رادرافغانستان تقویت کرده‌است هم جیب ژنرال های مفسد ومکار پاکستانی را پروجیب مردم افغانستان را خالی کرده است.
زمانیکه ، هم کمک‌های بزرگ آمریکا ومتحدانش هزینه یاغارت شده است ، هم بازسازی صورت نگرفته وافغانستان درفقر، بیکاری، فساد اداری وتروریسم فرورفته است؛ پس ، بهتراست که از نهاد های بارزهزینه کننده وغارت کننده ی کمک های یاد شده هم یادی کنم . آشکار است که نهاد های زیرهزینه کننده یا غارت کننده ی کمک‌های خارجی ومنابع درونی می باشند:
نخست، دستگاه ریاست جمهوری کرزی وتیمش وتیم های معاو نانش درگام نخست ؛ دستگاه ریاست جمهوری غنی ودستگاه اجرای عبد الله ومعاون ها وتیم های حکومتی شان درگام دوم ، مصرف کننده های کمک های بیرونی ها ومنابع درونی می باشند؛
دوم، تکنوکرات های بی خبر ازاداره وسیاست که با معاش های بلند دالری شان هم غارت و ذخیره اند وزی شخصی کرده ا ند هم درامردولت سازی شکست خورده ا ند هم کمک به فربه شدن تروریسم کرده بی مغزی وکته شکمی خود را به نمایش گذاشته اند ؛
سوم، مصارف 352 هزارسربازکه این تعداد به نیم هم نمی رسد ؛ همچنان، نمایش بیشتر شمار پولیس ها وامنیتی ها که بیشترین پول های هزینه شده بنام آن ها به جیب های وزیران ،قراردادی ها ، دلال ها ومقام های بالای حکومتی رفته وتعداد کمی سربازان هم با شکم های گریسنه وتن های بی پوشاک وپناه گاه های نامناسب علیه تروریسم جان فشانی کرده اند.معلوم است که امریکا از120 میلیارد دالرکمک هایش برای افغانستان ؛67 میلیارد دالررا به نیروهای دفاعی پرداخته است.اینکه نیروی متناسب با کمک های یاد شده نیست وبه نیروهای کمترهم کمک هاداده نه شده وبجای آن ها کمک ها به جیب وزیران ودلالان وقراردادی ها واریزشده است! باوجود چنان استفاده جوی های، سپاس ازنیروهای دفاعی که با شکم های گرسنه وتن های نیمه پوشیده وپایگاه های نامناسب وتنخواه های ناچیزدربرابر تروریسم رزمیده اند!
چهارم ، اعضای پارلمان که از معاش های بلند دالری ودلالی هایشان درحکومت وبیرون آن همه مطلع هستند؛
پنجم، شورای عالی صلح که همه اعضای آن معاش های بلند دالری دارند.؛
ششم ، شورای ملاها وشورای عالی صلح وشخص کرزی وزدو بند های آن ها با طالبان، وفرقه های قادریه ونقشبند یه ی پیرگیلانی ومجددی به بهانه ی کمک تصوف در کاهش نفوذ بنیاد گرایی وتروریسم طالبان ، بیشترین درآمد وهزینه از منابع مالی مردم وکمک های خارجی را برای خود کرده اند (4)؛
هفتم، نهاد کاران غیر دولتی دزد- جاسوس وغارتگر ونرم افزارنا تو وتخصیص گیرهای بزرگ،کمیسیون باصطلاح مستقل حقوق بشر،کمیسیون انتخابات که در15 سال گذ شته یک انتخابات درست هم برگزارکرده نتوانست ؛ و 4020 انجمن های نام نهاد جامعه مدنی ، وبه همین تعداد حزب های مزدوروروند های سبزوسیاه وسرخ و... که همه نقش نرم افزار ناتو را داشتند ودارند؛ جز فساد ودلالی کاری برای مردم افغانستان نکرده ا ند.آری! در چاپیدن کمک های یاد شده سهم های بزرگ ودرمیانی خود را داشتند ودارند؛
هشتم ،غارت گران وذخیره کنند گان پول های دزدی کرده شده وانتقال داده به دوبی و...که تنها مقدارپول های انتقال- ذخیره شده - سرمایه گذاری کرده شان در دوبی به بیست میلیارد دالر تخمین زده می شود.
بعد ازمعرفی نهاد نماها واشخاص حقیقی وحقوقی مصرف کننده ی کمک های بیرونی ومنابع درونی افغانستان ، ازهمه ی آگاهان ، فرهنگیان ، روشنفکران ، استادان ، نویسندگان ، حقوق دان ها، روزنامه نگاران واشخاص به شمول کرزی ، غنی ، عبدالله ومعاون هایشان به حیث افراد، سردسته های گروه های جهادی، قومندان های جهاد یی مشهور به جنگ سالار، تکنوکرات های بی خبرازاداره ، وزیران بازنشسته وبرحال ، دانشجویان ، انجمن های زنان واصناف و...می خواهم که درباره کمک 140 میلیارد دالری امریکا ومتحدانش وهزینه های بی دستاورد آن ها ومنابع درونی وباز سازی های که شده است ،ابرازنظر نموده کمک کنند تا هم به مردم افغانستان بگوئیم که برایتان چه گفته شد وچه کرده شد؟ همچنان ، برای امریکا ومتحدانش وسازمان ملل وشورای اروپا وکشورهای همسایه ی افغانستان بگوئیم که درافغانستان با وجود سرازیر شدن کمک های هنگفت ، کاری نه شده است ، ونابکاری حکومت وفقر روزفزون مردم به نفع تروریسم وبحران تمام شده است که اگر چاره اندیشی نه شود،فاجعه دامن مردم افغانستان را که گرفته بدون شک دامن گیرکشورهای منطقه وجهان هم خواهد شد!

پانویس ها:
1- Sigar: we built Afghanistan ,they can't afford.John Sopko,the inspector general for Afghanistan reconstruction explains how so much tax payers money was wasted? June 17,2015,by Sheila Macvicar.
America.aljazeera.com/ watch/shows/compass/2015/6/17/John-Sopko-Sigar.html#.
2-Khrushchev Remebers ,with an introduction,comentary and notes
By Edward Crankshaw,translated and editated by strobe Talbott,copy right@1970 by little brown and company (inc.) Library of Congress catalog card no.70-144137 pp,507-508
3-Ahmed Rashid,Decent Into Chaos.
The United States Failure of national building in Pakistan,Afghanistan and central Asia,viking,first published in 2008 by viking penguin,a member of penguin group (U S A) inc.1098754321,copy right@Ahmed Rashid,2008.p.386
4-www.washingtonpost.com/world/ Asia_pacific-/a-us-Afghan-plan-to-buy-off-militants-may-be-failing

0 comments:

Post a Comment