Monday, 26 May 2014

نقدی برمقاله"روشنفکری وتامل درمسایل سیاسی"


ابراهیم ورسجی
6-3-1393
نقدی برمقاله"روشنفکری وتامل درمسایل سیاسی" نوشته شده توسط دکتررضا داوری اردکانی، نشرشده درسایت شرق فارسی،سه شنبه 27ماه می2014-6ماه جوزا1393.آقای استاد اردکانی، نوشته ی پُرمعنا وپُربارتان راخواندم وازآن بسیارحظ بردم.واقعاً میان عرصه ی کاریی عالم،دانشمند وروشنفکربسیارخوب مرزکشی کرده اید که ازهرنگاه شایان ستایش می باشد.با وجود اینکه، مرزکشی ای خوبی میان کارعالم،فیلسوف وروشنفکروپیوند آن ها وعرصه های کاری شان باتکنالوژی وتوسعه نموده اید؛اما دربرخی بخش هاچنان مرموزگذشته اید که حکومت های خود سروآزادی ستیز،ازجمله،حکومت استبدادی-آخوندیی کشورخود تان می تواند چنان بهره برداری نماید که اولویت با توسعه ی اقتصادی است ومی توان توسعه ی سیاسی رابه تعویق انداخت.درحالیکه این گونه حکومت هاهم دشمن روشنفکروتوسعه وهم دشمن آزادی می باشند.همین که نرخ رشد اقتصادیی ایران نفت - گازدار زیرخط صفررفته است،ضد توسعه بودن استبداد آخوندی را تایید می نماید.ازسوی دیگر،همین رژیم قرون وسطائی، سیاست نظامی گرانه ی جورج بوش درافغانستان وعراق ودستاورد فاجعه بارآن رابهانه ساخته می خواهد این گونه به ایرانی ها بقبولاند که یاقبول وضع کنونی ایران، یا افغانستان وعراق ساختن ایران بنام تحقق دموکراسی،آزادی و حقوق بشر.ازهمه خنده دارتراینکه، رژیم آخوندیی ایران درافغانستان وعراق همکارنزدیک درماجراجوئی جورج بوش بود.روشن است که، جورج بوش افغانستان وعراق رابرای توسعه ی آزادی ودموکراسی اشغال نکرده بود،بلکه بنام مبارزه باتروریسم ماجراجوئی کرده بود که شکست خورد.اگردرهردوکشور،تروریسم فربه ترشده است،بدوعامل زیربرمی گردد تا نارس بودن شرایط برای توسعه ی سیاسی:نخست،جورج بوش باکنارزدن طالبان درافغانستان،جنگ سالاران غارتگروقبایلی های پس مانده ونوکرپاکستان رابنام تکنوکرات بقدرت نشاند وپیش ازاینکه،زمین رادرزیرپای حکومت گران نالایق-فاسدی پساطالبانی درکابل آرام بسازد،به کمک آخوندیسم ایران،به اشغال عراق دست زد.دوم،نظامی های پاکستانی ازرفتن امریکا به عراق پیش ازدولت سازی درافغانستان، دریافتند که با دارشان درنظام سا زی درافغانستان جدی نیست.ازاین رو،طالبان والقاعده رابه کمک مالی عربستان بازسازی کردند.ودرعراق هم،حاکم کردن شیعه های تندرو- متعصب عراقی پرورش یافته ی دستگاه سپاه پاسداران ایران،درنتیجه ی همکاریی بوش- خامنه ی،تنهادامن زدن به جنگ شیعه - سنی را درخاورمیانه دنبال می کرد.سیاستی که ولایت فقهی- نفتی ایران ووهابی گریی- نفتی- عربستان را باهم شاخ بشاخ کرده است .درواقع،هردوشاخه ی منحط وافراطی اسلام،کمرتروریسم مذهبی را ازسوریه تاپاکستان بسته است.شاخه های که تروریسم زیرفرمان شان؛ برای ساله ها،مانع توسعه ی اقتصادی وسیاسی وعلمی مسلمان هاشده اند.
ازاین رو، برای دفع خطرتروریسم مذهبی زاده ی حکومت های مذهبی- استبدادی که اگست کنت،ازآن ها بنام"حکومت های نظامی- الهی"یاد کرده است،حکومت های که دربد ترین نمونه اش درایران وعربستان نماد یافته وزاده ی ذهن وفکربنیاد گرایانه ی مذهبی- قبایلی می باشند؛ وظیفه ومسئولیت روشنفکر،دانشمند وفیلسوف رابسیارعمده وپیچیده ساخته اند.به این معناکه،بابهره برداری ازسهولت های فراهم شده توسط تکنالوژی،فیلسوفان بکوشند عقل وفلسفه را ازچنگال فقه وکلام رها نمایند.تنها، دراین صورت است که نوزائی واصلاح دینی ازنمونه ی پروتستانتیسم مسیحی یانرم ودرشت ترآن درجهان اسلام آغازشده راه رابه بیرون شدن مسلمان ها ازقرون وسطا هموارمی نماید.وروشنفکران هم بکوشند که دست به نقداجتماعی،سیاسی،فرهنگی،ونقد دین باوریی عامیانه - ملائی زده سلطه ی استبداد تاریخ زده ی آسیایی راکه بدترین نمونه ی آن درکشورهای اسلامی فرمان می راند، زیرسوال ببرند.طرفه اینکه،ازبدبختی مسلمان ها،استبداد نظامی- مذهبی ای حاکم برسرنوشت شان هم مانند دیگراستبداد های جهان سومی درتوسعه ی نسبی- اقتصادی موفق نشده اند.بطورنمونه،درایران وافغانستان،فرهنگیان وروشنفکران،پنوشه ی شیلی وسوهارتوی اندونیزی رامی شناسند. روشن است که هردو،حکومت های نسبتاً دموکراتیک پیش ازخود،به رهبریی سالوادورآلنده وسوکارنوراباکودتا سرنگون وحکومت های استبدادی خود را تحمیل کرده بودند.دستاورد هایشان نشان داد که پنوشه بدون نفت توسعه ی اقتصادی داشت وسوهارتوبانفت توسعه ی اقتصادی نداشت.اینجاست که نظرامرت سن،دانشمند هندی مبنی براینکه،بدون آزادیی سیاسی نمی توان به توسعه ی اقتصادی نایل شد، برجسته می شود.بنابراین،روشنفکران واندیشمندان مسلمان باید مبارزه نمایند تاحکومت قانون راجایگزین حکومت های نظامی-الهی- قبیلگی نمایند وتنها دراین صورت است که کشورهایشان می توانند به توسعه ی پایداردرهمه عرصه هانایل شوند.



0 comments:

Post a Comment