ابراهیم ورسجی
18-2-1393
گفت گوی دوستان شرکت کننده دربحث انتخاباتی راشنیدم ومی خواهم دیدگاه خود راهم درباره ی نظرات شان وهم درباره ی انتخابات ودموکراسی ابرازنمایم. روشن است. وقتیکه دوستان ازانتخابات بحث می کنند،این ذهنیت را ابرازمی نمایند که گویا درافغانستان دموکراسی است وانتخابات درادامه وفربه کردن آن صورت گرفته ومی گیرد.همچنان،بررفتن انتخابات بدوردوم وخطروفایده ی آن سخن گفته اند.یکی ازبحث کننده ها ازخطرقومی شدن انتخابات ودیگری ازقومی بودن ترکیب حکومت زاده ی گردهمائی بن،سخن گفته است.اگرمنظوربحث کننده ازحضوربیشترشورایی نظاری ها درحکومت زاده ی گردهمائی بن باشد که هست،برایش می گویم که آن ها نماینده ی باند خود می باشند نه نماینده ی تاجیک ها.ازاین رو،تاجیک ها درحکومت کرزی کمترین سهم را دارند وشماری ازتاجیک های بی شخصیت بخاطرمخالفت باشورای نظار،نوکریی کرزی وشماری ازتاجیکان برای کاریابی، عضویت باندِ افغان ملت راکمائی کرده اند وبیشترین شمارفرهنگیان وجوانان تحصیل کرده تاجیک بیکارمی باشند.ازسوی دیگر،کرزی وپشتوزبان های رده های بالای حکومتش هم نماینده ی پشتون هانیستند.همین که وزیران ودفترداران پشتوزبان کرزی به شهرها وروستاهای محل پیدایش خود رفته نمی توانند وبخاطرفقدان پایگاه مردمی برای بازگشت طالبان زمینه سازی کرده اند، موید این سخن می باشد.
بهرحال،من بدودلیل حکومت کرزی را دموکراتیک نمی دانم که ازکمک آن درجهت دموکراسی وانتخابات دموکراتیک سخن بگویم.بطورنمونه،قانون اساسی که کرزی زیرسایه ی آن حکومت ویرانگرانه کرده ومی کند،چنان تمرکزگراست که نمی تواند بادموکراسی همراهی نماید.واین قانون اساسی نه درجهت تحقق دموکراسی،بلکه درجهت تامین منافع جورج بوش،پایه گذارحکومت کرزی ودسته ی متعصب - قبیلگی- تفنگ دار- مافیا- نهاد کارغیردولتی- افغانی ای زیرفرمانش زیرسایه ی مبارزه باتروریسم ساخته شده است.برخلاف قانون اساسی تمرکزگرایی جاری،دموکراسی تمرکززدائی ازقدرت،انتخابات آزاد وشفاف ورقابت آزاد میان رهبران احزاب سیاسی رقیب می باشد.پدیده های سیاسی- حقوقی- مدرنی که افغانستان ازنداشتن آن ها رنج می برد. رنجی که نماد آن باند ودسته بازی های گروهی- سمتی- قبیلگی درانتخابات دوراول می باشد؛ ودردوردوم هم، باحتمال قوی،همین تجربه تکرارخواهد شد.یکی ازبحث کننده ها ازدموکراسی به حیث حاکمیت ملی نام برد. درواقع،همین تعریف مخالف دموکراسی رایج درافغانستان می باشد.به این خاطرکه،حضورنظامی کشورهای خارجی درافغانستان که حکومت آلیگارشی کرزی زیرسایه ی آن ها تاکنون زنده مانده است،نمی تواند باحاکمیت ملی برابربادموکراسی همنوائی نماید.ازاین رو،ازهمان گردهمائی بن تاکنون، باوجود قید دموکراسی وانتخابات به حیث پسوند وپیشوند درقانون اساسی نهایت تمرکزگرا-غیردموکراتیک که درآن بودجه ی دفتررئیس جمهوربیشترازبودجه های دستگاه های عدلی- قانون گذاری می باشد،افغانستان گرفتارآلیگارشی/ چند سری- تقنگ- تریاک- قبیله سالارمی باشد که برای فریب مالیه دهند گان کشورهای غربی وفرهنگیان ومردم افغانستان دموکراسی بازی می نمایند.
درواقع،همین دموکراسی نمائی بود که شمارمستحقان رائی دهی درانتخابات1388رابیشتراز17میلیون وشمارکارت انتخابات گرفتگان انتخاباتِ سال1393را12میلیون و2لک برآورد کرد که ازآن ها6ونیم میلیون رائی به صندوق هاریخته شد.اگرتخمین مستحقان رائی دهی1388درست باشد که هست؛مستحقان رائی دهی سال1393باید 22میلیون برآورد می شدند.بهرحال، ازتخمین22میلیون مردم مستحق رائی دهی که خیر،می گذرم؛ بازهم 6ونیم رائی ریخته شده به صندوق های رائی دهی؛ درمقایسه باتخمین شمارمستحقان رائی دهی1388،تصویری روشنی ازآینده ی دموکراسی حتابه تعریف افغانی اش هم ارائه نمی نماید.بهرصورت،درنبود شناسنامه / تذکره وجایگزین نادرستِ آن، یعنی کارت های انتخاباتی که چاپ جعلی وتکثیرآن توسط هرباند وکاندیدی عملی می باشد وکمیسیون های حکومتی ای بنام مستقل انتخابات وبررسی ای شکایت های انتخاباتی، وزدوبند های کرزی ودارودسته اش ازروزپایان انتخابات تاکنون،امیدوارِ انتخابات درست ودموکراسی واقعی بودن عبث می باشد.باوجود همه کمبودی ها،باید انتخابات بدوردوم برود تامردم هرچند کم شمارترازدوراول،رائی های خود رابه صندوق ها بریزند. وتنها همین شیوه وراه کارمی تواند گامی هرچند ضعیف درسمت دموکرسی می باشد.درغیرآن،حکومت ائتلافی وساخت وبافت کاندیده ها باکرزی که درکوچه پس کوچه های کابل میان مردم زمزمه می شود،ادامه ی وضع کنونی می باشد که بزیان کشوروبه نفع دشمنان مردم تمام می شود.
0 comments:
Post a Comment