Monday 12 May 2014

درنقدِ مقاله ی "عواملی که به تحقق نظام ولایت فقیه کمک نمودند"


ابراهیم ورسجی
22-2-1393
این نوشته، درنقد مقاله ی"عواملی که به تحقق نظام ولایت فقیه کمک نمودند"،ازحسین اسدی،نشرشده درسایت خبرنامه گویا،روزپنجشنبه18اردبهشت – ثور139پیش کش شده است. مقاله ی آقای اسدی را خواندم وازخواندنِ آن واقعن حظ بردم.البته خواندن وحظ بردن ازیک نوشته به این معنانیست که درآن کمبودی های نیست.با اینکه، آقای اسدی به بسیاری کمبودی های برداشت ها ونظریات روشنفکران دینی ایران وکمک های خواسته وناخواسته ی آن ها واندیشه هایشان به برآمدن استبداد آخوندی- کنونی ایران اشاره کرده است؛اما واقعیت این است که بسیاری خطاهای روشنفکران دینی وسکولاردرجامعه ی مذهبی چه شیعه وچه سنی ازدوپرسمان زیرالهام می گیرد:نخست،درک نادرست شان ازتمدن غربی.دوم،درک نادرست شان ازدین عامیانه وپیوند ملایان باعوام.دررابطه به اصل نخست،باید گفت که تمدن غربی انسانی ایجاد کرده است که پیامبروشیطانش خودش آزادانه انتخاب می کند.درواقع،همین کارکرد تمدن غربی را اسلام ازاین نگاه که خدا به شیطان اجازه ی کارداده ودرقرآن آمده که"دردین اجبارنیست"، تایید کرده است.تایید یکه ملاها با این درک که"عوام کالانعام/ عوام مانند چهارپایان" می باشند؛به رد آن برخاسته اند.اگربه این مسئله دقت شود، روشن می شود که ملا وحاکم بویژه اولی عملن به رد دین دست زده است.ردی که کمرمستبدان رابسته ودست پای مردم وروشنفکران دینی- سکولاررا بسته است! ازاین رو،به صراحت می توان گفت که توقع ازآیت الله ها درشیعه وعالمان دراهل سنت ما سنی هاکه به دموکراسی،آزادی وحکومت قانون تن دهند،عبث می باشد.اگردرطول تاریخ مسلمان ها، دستِ بالابا استبداد شاه وشیخ بوده وازدواج شاه وشیخ باعث دوام استبداد وپس ماندگی مسلمان هاشده است،به بی قدری مردم دردیدگاه شاه وشیخ وتکفیرفلاسفه ودیگراندیشان ارتباط می گیرد.
باتوجه به چنان نگرشی ازدین وعوام درحوزه ی حاکمیت شاهان وشیخانِ مسلمان است که برای عبورازآن،ایجاب میکند که روشنفکران دینی وسکولارمسلمان دردومسئله ی زیربسیاردقت نمایند:نخست،توجه نمایند که ازملا وشیخ، انقلابی ،نوگرا وآزادی خواه ساخته نمی شود؛باوجود اینکه، شعارآزادی خواهی- انقلابی گری سردهند؛ به گونه ی که، درروزهای پسین حکومت آریامهر،درایران سرداده اند.درواقع،کم بهادادن به همین مسئله توسط روشنفکران دینی- سکولاربود که باعث شد آخوندها برانقلاب ایران سوارونواندیشان رابه بهانه های لبرال،التقاطی ،ملی گراوچپ کناربزنند.دراین راستا،مسئله ی بسیارمهم درک تناقضات تمدن غربی می باشد،تاکژفهمی ایجاد نشود.بطورنمونه،تمدن غربی هم دموکراسی دارد وهم سرمایداری وکمونیسم وفاشیسم،هم مدرنیته وسکولاریسم دارد وهم استعمارهای کهنه ونو.اگرجلال آل احمد ،شریعتی و...جنبه ی استعماریی تمدن غربی رابرجسته وجنبه ی مدرنیته/ نواندیشی وترقی خواهی- آزادی- دموکراسی خواهی آن راکم بها داده اند،ازدرک ناقص تناقضات تمدن غربی برمی خیزد.درواقع،همین درک ناقص ازتمدن غربی به ملایانی مانند خامنه ی ومصباح یزدی و...موقع داده است که زیرعنوان تهاجم فرهنگی غرب،راجع به مدرنیته وتمدن غربی جفنگیات بگویند! بنابراین،برای نواندیشان دینی وسکولارایران وهرجامعه ی مسلمان دیگر لازم است که دررابطه به تمدن غربی ودین اسلام، ریزبینی نمایند.بطورنمونه، دربرخورد با تمدن غربی،دموکراسی،آزادیی بیان ورسانه ها،حقوق بشر،برابریی زنان ومردان،حکومت قانون و...رابه استعماروسرمایداریی غربی گره نزنند.دررابطه به اسلام هم، به این مسئله توجه نمایند که دراین دین،سه مسئله ی "احترام به کرامت انسانی،عدالت وشورا"، بسیاردارای اهمیت می باشد.سه مسئله ی محوریی که درقرآن حضوردارد ودرفقه شاه وشیخ که درایران چپن ولی فقیه پوشیده است،غایب است.اگرروشنفکران دینی وسکولارِمسلمان چنین کنند،نه سکولارهای مصری بخاطرنفرت ازاخوان، حامی نظامی گریی وحشی شده قبرخود راحفرمی کنند ونه روشنفکران دینی وسکولارایران دچارمشقت های بد ترازدوره ی آریامهردرزندان اوین می شوند.دراین صورت،آینده را نواندیشان دینی وسکولارهای های آزادی خواه- دموکرات رقم می زنند، نه آخوند یسم که درایران، استبداد قرن وسطائی؛ و درپاکستان وافغانستان،درزیرسایه ی نظامی های نوکرکهنه- نواستعمارگری، باکمک سیا وپطرودالرعربستان،جهادی های غارتگرافغانی وطالبان تروریست افغانی- پاکستانی- القاعده ی را تحویل داد که دستاورد آن ها رامی بینیم.



0 comments:

Post a Comment