Thursday, 3 January 2019

چرا حاکمانِ کشورهای مسلمان ، ازدموکراسی وانتخابات آزاد می ترسند

دردیگر کشور ها، ژنرال ها سنگرهای دشمنان کشورشان را فتح می کنند ،اما ژنرال ها درکشورهای مسلمان ،کاخ های شاهی و ریاست جمهوری را فتح می کنند
سید ابوالاعلی مودودی
ابراهیم ورسجی
چهاردهم ماه جدی 1397
نگاهی کوتاه بتاریخ اند یشه ها ،نشان می دهد که تمدن واند یشه ای غربی ، دا رای دستاوردهای بسیاری می باشد که مهمترین آن ها: دموکراسی، انتخابات آزاد، آزادی بیان ، آزادی رسا نه ها وحقوق بشرمی باشد. برخلاف ،مسلمان ها درتاریخ مذهبی- سیاسی نا شاد خود اول فقه سلطانی واستبداد شاه وشیخ ودوم استبداد نظامی را تولید کر د ند. استبدا د های عقب گرا وترسناک که عقب ما ند گی اقتصادی ، فرهنگی، علمی، فنی وتروریسم مذ هبی را تحویل مسلمان ها داد ند. ازاین رو، حق با غزا لی بود که گفت:" فقه تنها بدرد سلطان می خورد"! قرن ها پیش ازغزالی ، ابوحنیفه رح ، بنیاد گذار فقه حنفی به شاگردان خود: ابو یوسف ومحمد شیبا نی که قاضی های خلافت سیاه کارعباسی شده بود ند ، هشدار داده بود که : " دردربار های فاسد وشراب زده شرکت نه نما یند"! بلی ، ابوحنیفه رح توسط خلیفه ای شیطان شهید وبه گفته ای احمد صبحی منصور، استاد قبلی دانشگاه ازهروروبرتافته ازآن ورفته به امریکا ودبیر سایت " اهل القرآن" ، به زبان های عربی وانگلیسی ، هردو شاگرد ناخلف ابوحنیفه رح مذهب اورا تحریف کر د ند"! اسفباراین که ، هم مستبدان شا هی ونظامی هم تروریستانِ دست پرورده شان هم برخی بنیاد گرایان به خصوص آخوند های بنیاد گرا دشمنان سوگند خورده ای دموکراسی وانتخابات آزاد می باشند.
متا سفا نه، دموکراسی های سرما یداری زده ای غربی بنام دفع خطرتروریسم مذ هبی ، ازمستبدان شاهی ونظا می ای تروریست پرورحمایت کرده ومی کنند. ازآن هم مسخره تراین که ،کشورهای باصطلاح دموکرات غربی به خصوص امریکا ،میان تروریسم مذ هبی وبنیاد گرایی مذهبی در کشور های عربی فرق نکرده جو درآخورمستبدان شا هی - نظا می ریخته ومی ریزد تا هم بنیاد گرایان همساز با دموکراسی را بکوبند هم از دموکراسی وانتخا بات آزاد گریزی نما یند. بنا برآن، بهتراست که دراین بخش ازنویشته، مرزبندی میان استبداد و دیکتاتوری ودموکراسی کرده آن را ادامه دهم! اگرچه درفضای فرهنگی- سیا سی نا پخته ای ما ، میان مستبد ودیکتاتورتمیزنمی شود. واقعیت این است که ، درنظام استبدادی قانون وجود ندارد ودرنظام دیکتاتوری قانون وجود دارد اما زیرفرمان دیکتاتور. یعنی دیکتاتور خود را با لا ترازقانون می داند. حال که مرزبندی میان حکومت های دیکتاتوری واستبدادی صورت کرفت،مرزبندی میان دیکتاتوری ودموکراسی اهمیت فزاینده پیدا می کند.
معلوم است که ، واژه های" دموکراسی" و" دیکتاتوری"ازنظرتاریخی به نهاد های سیاسی و"سرما یداری" و" سوسیالیسم" به نهاد های اقتصادی معطوف بوده ومی باشند. بزرگترین خیا نتی که بلشویک های روسی به سوسیالیسم کرده اند این بود که آن را ایدئولوژی ساخته دربرابر دین قراردا د ند وبها ئی آن را درافغانستان پرداختند ومردم آن را نیزبد بخت ساختند. بهرحال،دموکراسی نوع سیستم سیا سی می باشد که درآن فرصت مشا رکت درتصمیمات به نحو گسترده بین تمام شهروندان درکشورهای دموکرات فراهم شده ومی شود. برخلاف ،دیکتا توری نوعی سیستم سیاسی می باشد که درآن فرصت مشارکت درتصمیمات محد ود به عده ای معد ود حزبی- با ندی منحصرشده ومی شود. وارونه ای دیکتاتوری ،درحکومت استبدادی شاه یا فرمانده ارتش تصمیم می گیرد که نماد آن شا هان ورئیس جمهورنما یان نظا می درد نیای عرب می باشد. طرفه اینکه ،کمونیست های بنیاد گرا، شا هان ونظامی ها وتروریستان وبرخی بنیاد گرایان مذهبی- شیخی درفهرست مستبد ان جای می گیرند نه دیکتاتورها. جا لب این است که ، هم مستبدان هم برخی بنیاد گرا یان وهمه ای تروریستان مذ هبی ازدین ومذهب به حیث حربه علیه دموکراسی بهره برداری می کنند.
بنا برآن، بهتراست که درباره همسازیی مذهب با دموکراسی وحقه بازی های شا هان ، رئیس جمهوران تفنگ سا لار ، بنیاد گرایان شیخی وتروریستان مذ هبی ابرازنظرکنم، تا به سخن معروف " سیه روی شود؛ هرکه دراوغش باشد"! روشن است که... مذهب دشمن دموکراسی نیست. درجا معه ای دنیوی چند مذ هبی که درآن جدا یی روشن دولت وکلیسا وجود دارد، تنوع با ورها ونا با وری ها به جنبش وپو یا ئی دموکراسی می افزاید. دربسیاری کشورها، جنبش های مذ هبی تنها نیرو های هستند که نیروی خنثی کننده ای سرکوب وبیداد دولت را فراهم می آورند. بنیاد گرایی دراین شکل ، به هیچ وجه تهد یدی به شمارنمی رود. با این همه ، دردرون رستا خیزعظیم مذ هبی، درهرکشوری، متعصبا نی رشد میا بند که خود را نسبت به کنترول ذهن ورفتارفرد متعهد می بینند ودیگران نیزنا آگا ها نه ازآن ها حمایت می کنند (1). معلوم است که این گونه کنترول ذهن ها خود را موفقانه درایران، افغانستان ، پاکستان ،بنگله دیش وجامعه ای وها بی وغیر وها بی عربی نشان دا ده ومی دهد.
برخلاف ،جمعیت اخوان المسلمون درجهان عرب ، نهضت محمد یه وجمعیت علما دراند ونیزی وجماعت اسلامی وشاخه ای عارفانه ای فقه بریلوی درپاکستان وبنگله دیش دربرابردموکراسی ستیزیی حکومت های خود سرمبارزه کرده اند. درمصر، معلوم است که اخوان ازطریق انتخابات درسال 2012 به قدرت رسید وبا پرداخت دوازده میلیارد دالرتوسط عربستان وامارات متحده به ارتش مصروتوطئه گری های اسرائیل وتشویق های امریکا حکومت منتخب آن قربانی کود تا ساخته شد. قبل ازآن هم ،نظا می های الجزایر به کمک فرانسه ، استعمارگر سابق دست به کودتا زده دستاورد دموکراتیک اسلامی ها را مصادره کرده بود. دراین سویی خاورمیا نه، درحکومت آخوند یی ایران ،یک آخوند بی سواد دربالای یک نهاد مسخره بنام شورای نگهبان زیر مراقبت ملا خامنه ای نشسته افراد کا ندید برای ریاست جمهوری و پارلمان را تا یید ورد می کند. یعنی کا ند ید ها بعد ازکما ئی کردن تا یید او وارد مبارزه ای انتخاباتی می شوند. این است دموکراسی وانتخابات ازنظرحکومت آخوندی. درعربستان وهابی هم ، معلوم است که بنام اسلام ، دموکراسی وانتخابات کفر شمرده می شود. بنا برآن، ازانتخابات آزاد درآن سخنی درمیان نیست.
بهرحال، هم جالب هم مسخره این است که ،حکومت های مستبد شیخی ونظامی و نظامی های تباه کار اتراق کرده پشت سرحکومت های غیرمسئول برای عوام فریبی انتخابات های نمایشی برگزارمی کنند. انتخابات های که را بطه به جاذبه های دموکراسی دربخش های شهریی جامعه های مسلمان ومنحرف ساختن آن ها دارد. مثلا،درسال 2018 ،درماه مارس درمصر،درماه مه در مالیزی ، درماه ژوئیه درپاکستان ، درماه سیپتامبردرعراق ودرماه دیسامبر دربنگله دیش انتخابات برگزار شد. نتیجه ها نشان دا د ند که تنها درمالیزی انتخابات شفاف وحکومت عوض شد ونخست وزیر قبلی به جرم استفاده ای مالی روانه ای داد گاه شد ودر دیگرکشورهای نامبرده درانتخابات ها هم تقلب صورت گرفت هم کمترین شمارمردم درآن ها شرکت کر د ند. مثلا، درانتخابات عراق با اینکه قید وبست سیاسی درمیان نبود، 45 درصد مردم شرکت کر د ند ؛ ودرمصر،فتاح سیسی کود تا چی به کسی اجازه رقا بت با خود نداد وبا دستکاری درانتخابات مسخره دوباره خود را رئیس جمهور ساخت.
درپاکستان ،نظا می هاحزب مسلم لیگ وحزب مردم را کنارزده برای تحریک انصاف طالب عمران خان که قبلا درپارلمان پاکستان از 373 کرسی تنها 33 کرسی داشت رای های جعلی گرفتند. با وجود تقلب درانتخابات، نظا می ها برای عمران خان رای اکثریت گرفتته نتوانستند وبرایش حکومت ائتلافی لرزان ساختند. دربنگله دیش ، خانم شیخ حسینه نخست وزیر روز 30 دسامبر انتخابات تقلبی برگزار وبرای بار سوم خود را نخست وزیر اعلام کرد وائتلاف حزب های مخالف نتیجه ای انتخابات را باطل وخواستار برگزاریی انتخابات نو توسط حکومت موقت وبی طرف شد ند. درسودان،30 سال می شود که یک کود تا چی بنام عمربشیر حکومت می کند وسه هفته می شود که مردم دست با عتراض زده وخواستار استعفی او شده اند. متاسفانه ، بجای استعفی،ده ها نفررا کشته وصد ها نفررا زخمی کرده وبه ادامه ای حکومت بی نتیجه ای 30 سا له ای خود پا فشاری می کند. دریمن ، علی عبدالله صالح ، رئیس جمهور قبلا خلع شده سال گذ شته درحمله تروریستی هوثی ها یا هم ائتلافی های خود کشته شد. بشاراسد هم سوریه را بنام جنگ علیه تروریسم ویران کرده هم برسرنیزه های سربازان روسیه درکاخ دمشق مانده است. درافغانستان ، هم رئیس جمهور هم رئیس اجرائیه برسرنیزه های سربازان امریکایی درچوکی های خود مانده اند هم نتوانستند تروریسم پاکستانی را مهارکنند! دراین کشور دارای تاریخ سیا سی نا شاد، در17 سال گذ شته ، سه باردرانتخابات ریاست جمهوری وسه بار درانتخابات پارلمانی تقلب صورت گرفته است! تقلب کاری های که آبروی برای دموکراسی وانتخابات باقی نگذاشته اند!
معلوم است. وقتیکه درانتخابات ها درامریکا ، کا نا داد، و برازیل درشمال وجنوب قاره ای امریکا یا نیم کره ای غربی، فرانسه ،انگلیستان ، اسپا نیا ، دراروپا وکوریای جنوبی وهند درآسیا تقلب نمی شود ودرانتخابات های کشورهای مسلمان بی شماروآشکار تقلب صورت می گیرد،چیزی نیست جز ترس وهراس حکومت گران خود سر از دموکراسی وانتخابات آزاد. به این خاطرکه ، درانتخابات آزاد، مردم راجع به سرنوشت خود تصمیم گیرند وحکومت های مستبد را زباله می کنند. رونشن است. برای زباله نشدن است که حکومت گران خود کامه به دموکراسی وانتخابات آزاد تن دهی نمی کند وحق هم دارند که تن دهی نکنند. به این خاطرکه ،بجای فتح سنگرهای دشمنان وطن های های خود، به گفته ای روانشاد سید ابوالاعلی مودودی ، کاخ های ریاست جمهوری یا شاهی کشورهای خود را فتح کرده اند وآن ها را مال غنیمت شمرده مورد بهره کشی ای شخصی قرارمی دهند. ازاین که نمی خواهند ما نند ما ند یلا محترمانه بمیرند ومی خواهند ما نند قذا فی درسوراخ بد رفت کشته شوند! حق دارند بزور درکاخ های ریاست جمهوریی غصبی واشغالی بمانند تا سرنوشت غمبار قذا فی به سراغ شان برسد!
پا نو یس:
1-جابجای درقدرت، دا نای وثروت وخشونت درآستا نه ای قرن بیست ویکم.
نویسنده : آلوین تافلر،ترجمه ازشهیند خت خوارزمی ، ص 576

0 comments:

Post a Comment