ابراهیم ورسجی
15-1-1391
روزسه شنبه27مارس2012-8حمل1391،ژنرال مایکل شیهان،معاون زیردفاع امریکادرامورعملیات ویژه،طی سخن رانی ی درکمیته ی خدمات نظامی مجلس سنای امریکاگفت:"پاکستان دربهره برداری ازگروه هایی افراطی علیه هند معتادشده است وکوشش های امریکادرباورمندساختن این کشوردرخود داری ازچنین عملیاتی بی نتیجه مانده است."نویسنده درحالی که بامقام نامبرده ی امریکای درزمینه اختلاف نظردارد،زیراکه پس ازعملیات تروریستی درمُمبه ی درفوریه2008که درآن270نفرکشته وزخمی شدند،پاکستان صادرات تروریستی خودرابه هند تااندازه ی بسیاری متوقف وبه سوی افغانستان سوق داده است.دراین کاهش صادرات کالای تروریستی به هندوافزایش آن درافغانستان،پاکستان دلیل های دارد که درمیان آن ها، هراس ازواکنش گسترده ی هندو فرصت طلبی که خاصه ی همه دو دوزه بازان ومنافقان سیاسی- نظامی ومذهبی پاکستان می باشد،اثرعمده ی بازی می کند.برای فهم بهتروبیشتراین چرخش درسیاست تروریست پروریی پاکستان،ایجاب می کند که نگاهی بتاریخ پاکستان انداخته شود.کشورپاکستان که درظاهربنام دفاع ازحقوق مسلمان های هند درجغرافیای سیاسی جنوب آسیادرسال1947عرض اندام کرد؛برخلاف وعده هاومنشورخویش، جنایت های راعلیه مسلمان های منطقه مرتکب شد که هرگزانگلیس،هندو،وسیک مرتکب نشده بودند.این کشورزریاداره ی نظامی ها که دربیشترازنیم سده ی گذشته، سرخودرادرزیرسایه وشعاردین مداری و"قلعه ی اسلام"بودن پنهان کرده است،درتاریخ پرازنوکریی خود به کهنه ونواستعمارگری تاکه می توانست به مسلمان هاازبنگله دیش درشرق تاکشمیردرغرب هند وافغانستان خیانت کرد؛اکنون،ازنهایت درماند گی، دوره ی خیانت به مسلمان های خودراهم آغازیده است.
بطورنمونه،این کشورکه ازنظرجغرافیایی درکنارایران وافغانستان،منطقه ی که همواره گذرگاه غارت گران به هندبزرگ بودند،واقع شده است.بخاطرچنان موقعیتی جغرافیایی،انگلیستان دردوره ی هندبریتانیاآن رابه بزرگترین پایگاه نظامی خود درمرزجنوبی افغانستان وشرقی ایران تبدیل کرده بود.ازاین رو،زمانی که دوره ی کهنه استعمارگری پایان ودوره ی نواستعمارگری آغازگردید،این کشور،نخست،بدست نظامیان افتاد،ودوم،بخاطررقابت های کمونیسم روسی وسرمایداریی امریکایی موقعیت جغرافیای خودرابه معامله گذاشت.افغانستان هم که درمرزغربی هندبریتانیا،به کمک کهنه استعمارگریی انگلیس وروسیه ی تزاری وبلشویکی به یک زندان سربازمبدل شده بود؛بخاطربی خردی ونامردمی بودن رهبران قبیلگی اش،نخست،درعصرکهنه استعمارگری، مرزبانی آن رابدوش گرفت ودرعصرنواستعمارگری،مانند پاکستان، موقعیت خودرابه اتحادشوروی به معامله گذاشت.
ازاین رو،کشورهای پاکستان وافغانستان درفروش موقعیت جغرافیایی خودبه نواستعمارگری ازیک دیگرپیشی گرفتند.بنابراین،پاکستان درساحه ی نفوذامریکاوافغانستان درساحه ی نفوذشوروی درآمد،وهند که رهبران بزرگی مانند:گاندی وجواهرلعل نهروداشت،هم رهبرجنبش عدم تعهدمتشکل ازکشورهای جهان سوم شدوهم درمیان هردوقدرت بزرگ جهانی موفقانه بازیی سیاسی کرد.افغانستان؛درعین زمان که بزیرساحه ی نفوذشوروی رفته بود،روابط نزدیکی باهند این دشمن سوگندخورده ی پاکستان برقرارکردوهمچنان دوسیه ی دعوای سرزمینی علیه آن کشور درقضیه ی پشتونستان فراهم کرد.
ازاین سبب،پاکستان احساس کرد که توسط مثلث دهلی،کابل ومسکوکرانمند شده است.درعین زمان که توسط چنان مثلثی بی پایه یاکمرنگی کرانمند شده بود،ازدوناتوانی دیگر،یعنی خودسریی نظامی هاوبحران هویتی همراه بادوریی جغرافیای پاکستان شرقی/بنگال ازپاکستان غربی یا کنونی، وموقعیت هند درمیان هردوبخش، رنج می کشید.افزون براین که پاکستان ازچنان ناتوانی های رنج می برد،درقضیه ی کشمیرهم باهند به نزاع افتاد.نزاعی که تاکنون پایان نه پذیرفته وگه گاهی هردوکشوررابه مرزجنگ هم پس وپیش می برد.بطورنمونه،درسال1947،زمان جدایی پاکستان ازهند؛باین خاطرکه فرمانده ارتش های هندوپاکستان یک ژنرال انگلیسی بود،پاکستان ارتشی قبیلگی ازطالبستان کنونی اش درشرق خط دیورند، ترتیب وجنگی رادرکشمیرآغازکردکه نهروهشیارانه آن راسرکوب کرد.پس ازآن،درسال1965جنگی دومی راباهند درجهت آزادیی کشمیرآغازکرد که شکست خودوباپادرمیانی مسکوازپرتگاه بیرون شد.
ازآنجاکه جنگ های نامبرده باهند درمسئله ی کشمیربود،فاجعه ی برخاسته ازآن هاباوجودکمرشکن بودن،درجامعه ی پاکستان بسیاراحساس نشد.ازسوی دیگر،نفوس پاکستان شرقی ازنفوس پاکستان غربی بیشتر،اماقدرت بدست نظامی های بود که همه ازقبایل وبزرگ مالکان پاکستان غربی بودند.این یک واقعیت است که همواره نمی توان انسان هاراباشعارهای دروغین فریب دادوانسان هاهم درزند گی شان به جزافغان هاکه بارهافریب خورده اند،یک بارفریب می خورند.محمدعلی جناح بنیاد گذارپاکستان؛بااین که درزند گی یک بارهم نمازنخوانده بود،توانست بابزرگ نمایی خطرهندوهاوباراه اندازیی این شعارکه:"ماگوشت خدای هندو هایعنی گاورامی خوریم وهرگزنمی توانیم باآن هایک سوشویم،موفقانه بخشی ازمسلمان های هندرابه سوی جدایی راند."
روشن است که تحریک توده هاباشعاردین ومذهب ودربرخی مواردبادامن زدن به احساسات تند،تاریک ومبهم قومی وزبانی آسان،امانگهداریی آن هابه طورهمیشگی درزیرسایه ی چنان شعارهای ناممکن می باشد.ازاین رو،زمانی که جناح درسال1948در"داکه"پایتخت پاکستان شرقی تاکید کرد که زبان اردو،زبان ملی پاکستان می باشد،خواسته ی که توسط بنگالی هادرهمان گردهمایی ردشد؛درواقع،باپاسخ منفی به بزرگترین خواست هویتی بخشی بزرگی ازکشورپاکستان،این کشورنوتاسیس وبی ریشه ازنظرتاریخی- فرهنگی رابه سوی فروریزی رانده بود.ازآن به بعد،همواره خواست پاکستان شرقی دموکراسی وخواست فئودال زاده های پاکستان غربی که درارتش وبروکراسی به کمک انگلیس مسلط شده بودند،زورگوی ونظامی گری بود که درفردای انتخابات دموکراتیک سال1970که درآن"حزب عوامی لیگ"برهبریی مرحوم شیخ مجیب الرحمن برنده شد،به صورت برهنه خودرانشان داد.
بااین که مجیب الرحمن اکثریت69درصدی رادرانتخابات نامبرده بدست آورده بود،نظامی هاودرواقع فرماندهان همین نظامی هاتروریست پرور امروزی که افغانستان راباتروریسم پروری خودویران کرده اند،آماده نشدند که قدرت رابه رهبرمنتخب پاکستان بسپارند.رخ دادهای پس ازخود داریی نظامی هاازتحویل دهی قدرت به مجیب الرحمن،آغازجنگ داخلی درپاکستان شرقی از25ماه مارس تا16دیسامبر1971بود که درآن، نظامی های پاکستانی سه ملیون بنگالی راکشتند.کشتارتوسط ارتش پاکستان که مهاجرت ده ملیون انسان به بنگال غربی راسبب شد؛بهانه ی خوبی بدست خانم گاندی نخست وزیرهند دادتابامداخله ی نظامی که تسلیم شدن100هزارسربازوافسرجنایت کارپاکستان بدامن ارتش هندرادرپی داشت،مسلمان های بنگله دیش راازشرنظامی های پاکستانی نجات وزمینه سازبه برآمدن کشورخود گردان بنگله دیش شود.
پس ازفاجعه ی پاکستان شرقی،ارتش پاکستان مرده بود.امامداخله ی شوروی درافغانستان سبب شد که آن دستگاه جنایت کارمرده یانیمه جان راامریکادوباره روحیه وخوراک داده سرپاایستانماید.زمانی که درنتیجه ی ایستاد گی خونبارمردم افغانستان وحمایت های اخلاقی،سیاسی،مالی ونظامی کشورهای غربی وعرب های پول دار،شوروی درافغانستان زمین گیرشد.ارتش پاکستان که باریختاندن خون افغان هافربه ترشده بود،بدواندیشه ی زیرافتاد:نخست،ازنظرسیاسی باین باورشد که مثلث مسکو،کابل ودهلی فروپاشیده است.ازاین رو،به خراب کاری دربخش کشمیرهندبایدآماده شد.دوم،برای پرکردن خالیگاه بجامانده ازشوروی درافغانستان، زمینه سازی کرد.
ازپیش روشن شده بود که حکومت وابسته به شوروی درافغانستان،پس ازعقب نشینی ارتش سرخ ازاین کشوربه زند گی خودادامه داده نمی تواند.ازاین که،پاکستان درکمپ مجاهدین افغانستان هوشیارانه چند دستگی وبحران رهبری یجاد کرده بود،رژیم کمونیست افغانی توانست سه سال پس ازاشغال ادامه یابد.زمانی که دراخیرین روزماه دیسامبر1991شوروی فروپاشید،چهارماه پس ازآن،رژیم کابل در28آوریل1992-8ثور1371خورشیدی فروپاشید.ازاین که پس ازفروپاشی رژیم کمونیستی افغانستان، مجاهدین نورچشمی پاکستان درکابل به قدرت نرسیدند،نظامی های پاکستانی برای آماده سازی ذهنیت مردم پاکستان بدست اندازی وویرانگری درافغانستان این شایعه راپخش کردند که دولت مجاهدین نافرمانبرازاسلام آباد،طرفدارمسکوودهلی نومی باشد.این گونه تبلیغات نارواودروغین پاکستانی هایک ضمیمه ی دیگری هم پیداکردکه قدرت ازدست پشتوزبان های افغانستان رفته است وپاکستان بایدبکوشد که یک حکومت پشتوزبان درکابل روی کاربیاورد.
بنابراین،پاکستانی هاباتبلیغات دروغین مبنی براین که دولت مجاهدین زیراثرمسکوودهلی نومی باشد؛وهمچنان، قدرت ازسیطره ی پشتوزبان های افغانستان بیرون رفته است،دونتیجه رافراچنگ کردند:نخست،تندروان مذهبی پاکستانی وافغانی راعلیه مسلمان های میانه رومتمرکزدرحکومت جهادی هادرکابل بسیج کردند.دوم،باطرح مسئله ی زبانی درافغانستان وحمایت ازپشتوزبان هابه بحران هویت درافغانستان دامن زدند.عمده کردن مسئله ی پشتووفارسی درافغانستان پساکمونیستی توسط پاکستانی ها؛افزون برجنبه ی سیاسی،جنبه ی مالی هم داشت.باین معناکه عرب های پول دارراتحریک کنند که فارسی زبان های افغان متحدایران می باشندوازاین طریق ایران می تواندافغانستان فردارابه پایگاه خودمبدل ودرمنطقه نیرومندشودوعرب هاهم واقعافریب دسیسه گریی پاکستان راخورده به حساب نظامی های پاکستانی پول های فراوانی واریزکردندتاهرچه بشتردرافغانستان ویرانگری نمایند.
زمانی که پاکستان باکمک عرب هاواستعمال کردن مجاهدین طرفدارخودوطرح مسئله ی زبانی درافغانستان نتوانستندحکومت مجاهدین راسرنگون نمایند،طرح نوریخته، نخست، طالبان راساختند؛ودوم، بن لادن وسازمان او"القاعده"راواردشرق افغانستان کردند.تفاوتی که دردوره ی جنگ های مجاهدین علیه یک دیگرباجنگ های طالبان والقاعده علیه دولت مجاهدین دیده می شد؛این بود که، دراولی،آی اِس آی موضع کمک رسانی راداشت ودردومی،فرماندهی جنگ باحضور سربازان پاکستانی به شمول اعضای القاعده رابدوش بدوش گرفته بود.پیشترازوارد کردن طالبان ازپاکستان به افغانستان توسط آی اِس آی،تنهادربخش های ازخوست وپکتیکادرپایگاه حزب اسلامی،آی اِس آی مرکزآموزشی برای صادرکردن تروریستان پاکستانی به کشمیرهند داشت،اماباگسترش قلمروطالبان،هم آموزشگاه های تروریستی القاعده وهم پایگاه تروریست پروریی آی اِس آی درافغانستان گسترش پیداکرد.
ازاین به بعداست که گروه های تروریستی متشکل ازپاکستانی ها،کشمیری ها،وعرب هاکه برخی افرادافغان،تاجیک،ازبک،چینی وچِچینی هم درمیان آن هاحضورداشتند،دربخش های قبیلگی ولایت سرحد،ولایت بلوچستان وجنوب پنجاب ساخته می شوندو درمنطقه ی زیراداره ی طالبان وبخش های ازپاکستان زیرنظرآی اِس آی آموزش های تروریستی وتباه کارانه داده می شوندو برای راه اندازیی عملیات تروریستی وتباه کاری به افغانستان وبخش کشمیرهند گسیل می شوند.اگربخواهیم ازهمه گروه های تروریستی دست ساخت نظامی های پاکستانی نام ببریم،این هادرسرفهرست می آیند:تحریک طالبان(افغان وپاکستانی)،لشکرطیبه،سپاه صحابه،تحریک جعفریه،تحریک نفاذشریعت محمدیه،لشکرجنگوی،سپاه محمد،ندیم کماند،جبهه ی مردمی مقاومت مسلحانه،جماعت فقرا،ارتش متحد مردمی،حرکت المجاهدین،حزب المجاهدین،حرکت انصار،نام کنونی، حرکت مجاهدین،جیش محمد،حرکت مجاهدین(البدر)،جمعیت مجاهدین،لشکرجبار،حرکت جهاداسلامی،شورای متحده ی جهاد(البرق)،تحریک مجاهدین،الجهاد،ارتش آزادی بخش جمووکشمیر،لیگ مردم،نیروی جانبازمسلم،نیروی جهاد کشمیر،مجاهدین مسلمان،تحریک جهاداسلامی،جبهه ی آزادی طلبای جمووکشمیر،لیگ اسلامی طلبا،تحریک حریت کشمیر،نیروی الجهاد،اسلامی انقلابی محاذ،مجاهدین العمر،نیروی المجاهد،محاذآزادی،جمعیت طلبای اسلامی،وجنگجویان آزادی مصطفی.(1)
بادرنظرداشت فهرست درازی که ازشمارسازمان های تروریستی مذهبی نمادرپاکستان ارایه شد،اکنون باقطعیت می توان گفت که این کشورناکام وتااندازه ی بسیاری ازنظراقتصادی- اجتماعی- امنیتی فروپاشیده ازیک کشورتروریست بودن چه چیزی کمتردارد؟این کشورتنهاتروریست نیست،بلکه دردروغ بافی وخودبزرگ نمای هم دست بالای دارد.بطورنمونه،روزپنجشنبه29مارس-10حمل1391خورشیدی،مصروف مطالعه ی سایت اندیاتایمزبودم که ناگهان نظرم به آمارنفوس پاکستان خورد.درعین روز،اندیاتایمزبه نقل از"روزنامه ی انگلیسی زبان نیوزچاپ پاکستان این مطلب رابه گونه ی مسخره آمیزبه نشرسپرده بود که:" نفوس پاکستان میان سال های1998و2011،9،46%یادرواقع47%رشد داشته است.بربنیادرشدنامبرده،نفوس پاکستان درمردم شماری سال1998،017،714،134میلیون برآورده شده بود،ودرمردم شماری سال2011،691،361،197میلیون برآوردشده است.بنابربرآوردشمارآن چنانی شمارمردم پاکستان،این کشوردرسال1998،چیزی بیشتراز134میلیون، ودرسال2011،به بیشتراز 197میلیون نفوس رسیده است.تاجای که نویسنده به تاریخ نیم قاره ی هندبویژه پاکستان متحدیاپیش از1971وپاکستان کنونی آگاهی دارد،در16دیسامبر1971که بنگله دیش به حیث کشورخودمختاری دارای71میلیون وپاکستان کشورفروپاشیده وآبروریخته ی دارای50میلیون نفوس باقی مانده بود؛اکنون،بنگله دیش دارای150میلیون نفوس می باشدوپاکستان دارای197میلیون نفوس شده است.بزرگ نمایش دادن نفوس پاکستان توسط نظامی هاوسیاست کاران پاکستانی ازهراسی سرچشمه می گیرد که ازهند درذهن خودپرورش داده اند.اگرافزونی نفوس باعث قدرتمندی می بود،انگلیستان دارای کمتراز30میلیون نفوس برهند دارای400میلیون نفوس درسده ی نزدهم سلطه پیدانمی کرد.
ازاین رو،می توان چنین برآورد کرد که قدرت کشورهادرتوسعه ی علمی،فن آوری،توسعه ی اقتصادی،اجتماعی وفرهنگی وازهمه مهمترسرمایه ی اجتماعی نهفته است تاشماربیش ازاندازه ی نفوس.نمونه ی دومی هم اسرائیل می باشد.این کشوریهودی درزمان ظهورش کمترازیک ملیون نفوس داشت ودرسال1967که ملی گرای منحط عرب راسرکوب کرد،دارای سه ونیم میلیون نفوس شده بود.دربرابرهمین کشورسه میلیونی،اعراب جمعابیشترازده میلیون سربازوپولیس داشتندواکنون ازآن هم بیشتردارند،امانتوانستند که کاری راازپیش ببرند.اگرکمک امریکاوغرب راهم پشت سراسرائیل برآوردنمائیم،توجیه کننده ی ناتوانی علمی،فنی،سیاسی،نظامی واخلاقی عرب هادربرابراسرائیل شده نمی تواند.پس، برخلاف برآوردنظامی هاوسیاست مداران پاکستانی، قدرت مندی کشورهاراباید دربخش های یادشده برآورد کرد،نه شمارنفوس بسیار که ازتعلیم،صحت،خانه،آزادی،فرهنگ،نان ،اقتصاد،سرمایه ی اجتماعی- انسانی وفرهنگی مانند مردم پاکستان ومردمان دیگرکشورهای اسلامی بی بهره می باشند.
ازهمه مهمتراین که،شمارآن چنانی نفوس پاکستان به همراه سلاح اتومی اش؛خلاف تروریسم پروریی نظامی های پاکستانی وعظمتی می باشد که این کشورمدعی داشتن آن می باشد.برای درک بهترموقعیت پاکستان درسطح منطقه وجهان،هیچ چیزی باندازه ی ساختن وتوسعه دادن گروه های تروریستی نامبرده کارسازنیست که این کشوردرسال های اخیردرجهت تباه کاری درافغانستان وهندبراه انداخته است.ازاین که هند درموقعیت برتری درسطح منطقه وجهان درمقایسه به پاکستان صادرکننده ی تروریسم قراردارد،نظامی های پاکستانی درسال های اخیربیشترکالای تروریستی خودرابه افغانستان صادرکرده اندومی کنندوبهانه ی آن هاهم این است که درافغانستان علیه نفوذهندمبارزه می کنند.ومبارزه ی نامبرده تاکنون به گونه ی صورت گرفته است که رفتارریاکارانه ی پاکستان رادرزیرسایه ی حضور دوگانه ی آن، هم درصف جنگ علیه هراس افگنی وهم کمک رسانی به تروریستان پنهان کرده بتواند.
برخلاف ادعاهایی تروریسم ستیزیی پاکستان،درسال2011-1390،عملیات تروریستی ی درافغانستان صورت گرفت که چهره ی منافقانه وافغان دشمنانه ی این کشور رابه همه کشورهای منطقه ی وفرامنطقه ی نمایان ساخت.بطورنمونه،کشته شدن بن لادن درمحیط امن نظامی-امنیتی ارتش پاکستان درایبت آباد،تروررئیس شورای صلح وچندین مقام افغانی دیگروحمله ی به مرکزفرماندهی ناتووسفارت امریکادرماه سیپتامبر2011درکابل،سبب شدند که کاسه ی صبرامریکاومتحدان غربی اش هم لبریزشود.دراین راستا،ازنهایت ناراحتی ازکارکردمنافقانه ی پاکستان وبازی دوگانه اش بود که بتاریخ26نومبر2011-6قوس-1390خورشیدی،نیروهای نظامی غربی مستقردرافغانستان یک پایگاه نظامی پاکستان درمنطقه ی مومندرابمباردو24سربازپاکستانی راکشتند.پاکستان که هم سیاست تروریست پروری اش نزد متحد دیرینه اش امریکابرملاشده بود،ازنهایت درماند گی که سیاست دوگانه اش عامل آن بود،بدوکارزیردست زد:نخست،مسیرتدارکاتی ناتورابسته کرد.دوم،درجهت فرارازفشارامریکابه جلب حمایت چین تقلای بیش ازاندازه کرد.
روشن است که بسته کردن مسیرتدارکاتی ناتوبیشترازاین که به غربی هازیان برساند،به اقتصادپاکستان زیانبارتمام شده است.ازدوجهت،نخست این که تمام معاملات پاکستان رابانهادهای مالی غربی که طرف برزگ معامله ی این کشورمی باشند،متوقف کرد.دوم،پاکستانی های که درمسیرتدارکاتی کامیون ونفت کش وراننده های خودرابکارانداخته بودندوازاین طریق درآمدسرشاری داشتند،همه بیکارشدند.ازهمه زیانبارتراین که روابط پاکستان باامریکادرپایین ترین سطح فرودآمد.ازسوی دیگر،پاکستان که درمعامله باامریکاباورق چین بازی می کرد،به طوررسواخیزی ناکام شد،وناکامی ازاین قراربود که روزپنجشنبه29مارس-10حمل،کشورهای عضوگروه بریکس/برازیل،روسیه،هند،چین وافریقای جنوبی،دردهلی نوگردهم آمده اعلام کردند که:بانک انکشافی بدیل بانک جهانی رامی سازندوبه یک دیگرمعامله های تجاری خاص برقرارودرمبادلات تجاری به پول رایج یک دیگرخریدوفروش به عمل می آورند.درواقع،درگردهمای بریکس،چین چنان به سیاست دوستی باهند گراییده است که دیگرجای برای بازی پاکستان باورق آن کشورعلیه هندباقی نمی گذارد.
ازسوی دیگر،باتوجه به تیرگی بی سابقه ی روابط پاکستان وامریکا،اسلام آباد می کوشد که نقش خودرا درمهارگروه های تروریستی درافغانستان وکشمیر به اهمیت بازوبسته کردن مسیرتدارکاتی ناتو گره زده، درمعامله هایی دیگری موقعیت خودراباقیمت بالابه غرب بویژه امریکابه فروش برساند که برابرنمایی خودباهند نزدامریکایکی ازآن هامی باشد.بطورنمونه،دردوره ی دوم حکومت جورج بوش،زمانی که مسئله ی اعمارخط نفتی ایران به هندبه میان آمدودهلی نوبه آن علاقمندی نشان داد،حکومت امریکابه هندبرای رفع بحران انرژی، فن آوری هسته ی غیرنظامی فراهم کردتاازمعامله باایران خود داری نماید.پاکستان که ازفراهمی فن آوری هسته ی غیرنظامی امریکابه هند رنجیده خاطرشده بود، به کاخ سفید درخواست کرد که چنان معامله ی بااسلام آبادهم شود که بجای نرسید.دلیل اهمیت ندادن امریکایه خواست پاکستان برمی گرددبه صادرکردن تروریسم به افغانستان که منافع آن رابه خطرانداخته است.باتوجه به خطرتروریسم پروریی پاکستان، روزسه شنبه27ماه مارس-8حمل،مایکل شیهان معاون وزارت دفاع امریکاطی سخنان درکمیته ی خدمات نظامی مجلیس سنا گفت که:"پاکستان دربهره برداری ازتندروان مذهبی معتادشده است"،ودرعین روز،کنفرانس سران 50کشورجهان بخاطرامنیت هسته ی درکوریای جنوبی برگزارشدکه درحاشیه ی آن،یوسف رضاگیلانی نخست وزیرپاکستان خواستاربدست آوردن فن آوری هسته ی ملکی ازامریکاشد که اوبامابه آن توجهی نکرد.افزون براین که اوباماازکناردرخواست طرف پاکستانی سرسری گذشت،درپاسخ به خواهش اوودیگرپاکستانی ها که حاکمیت ملی شان توسط نیروهای غربی مستقردرافغانستان محترم شناخته شود،اوبامابه گیلانی گفت که:"حاکمیت ملی پاکستان رااهمیت می دهیم،اماپاکستان هم ملاحظات امنیتی مارادرنظرداشته باشد."این سخن اوباما،مستقیم سیاست تروریسم پروری وصادرات تروریستی پاکستان به افغانستان راکه منافع امریکاراهدف گیری می کندنشانه رفت.درادامه ی گفت وگوهای نامبرده،روزچهارشنبه28مارس-9حمل،ژنرال جیمزمتیس فرمانده ارتش امریکاوژنرال جان آلن فرمانده ناتودرافغانستان نیزباژنرال پرویزکیانی فرمانده ارتش پاکستان درراولپندی ملاقات کردند که به گمان غالب درپیرامون مهارتروریسم،بازکردن مسیرتدارکاتی ناتوو وبهبود روابط دوجانبه بوده است.
پاکستان که دیگرهمه ترفندهاودودوزه بازی هایش درافغانستان، هم نزدافغان هاوهم نزدامریکاودیگرمتحدان غربی اش فاش شده است وگروه های دست ساختش این روزهاکراچی بزرگترین شهرخودش رانیز به توحش خانه مبدل کرده اند؛بیشترازهرزمانی دیگری،درمانده ونگران می باشد.ازهفته ی اخیرماه مارس تاامروزکه چهارم آوریل می باشد،مرتب خبرگزاری های جهان بویژه رویترزخبرگزاری انگلیس، رخ دادهای غمبارشهرکراچی وآدم ربانی برای پول ودزدی ودستبردبه بانک هاو...توسط طالبان راگزارش میدهند.ازافزایش اقدامات غارتگرانه وتباه کارانه ی طالبان درکراچی می توان این طوربرداشت کرد که منابع تمویل بیرونی آی اِس آی برای اکمالات طالبان روبه پایان دارد،وکمبود منابع سبب شده است که سرمایداران وکسبه وداکتران شهرکراچی موردتاراج شریعت مداران نظامی های پاکستانی قرارگیرند.اینجااست که آن سخن هیلاری کلینتن وزیرخارجه ی امریکاکه درماه اکتوبر2011دراسلام آبادبه همتای پاکستانی اش گفته بود که:"مارهارادرحیاط خلوت خودپرورش دادن که همسایه هارانیش بزنند،دستاوردی خوبی ندارد"،اثرمرگبارخودرابرماربازان بدسرشت نیزمی گذارد.
درحالی که به تروریست پروری واین که پاکستان به بزرگترین پایگاه تروریسم منطقه ی وجهانی مبدل شده است،همه کشورهاباورمندشده اند.نظامی هاوامنیتی های پاکستان هنوزهم می کوشند کالای تروریستی خودرابه قمیت بالابفروشند.بطورنمونه،ازمدتی بدین سو،کمیسیون امنیت ملی پارلمان پاکستان که بررسی روابط آینده ی این کشورباامریکارازیربرسی گرفته بود....روزشنبه31مارس-12حمل، پیشنهادمقدماتی خودرابه مباحثه باحزب های طرفداردولت وحزب های مخالف آن گذاشت.یک عضوپارلمان که درکمیته شرکت کرده بود،این مطلب رابه اکسپریس تریبیون گفت که: درپیشنهاد آمده است که امریکادرهردوصورتِ حل مشکل افغانستان یافروماندن دربن بست درزمان بیرون شدن ازآن کشور،به پاکستان نقش کلیدی قایل شود.نماینده ی مسلم لیگِ نوازشریف به آن این اصل افزوده است که امریکاداکترعافیه یک زن پاکستانی عضوالقاعده راکه درافغانستان دستگیروزندانی کرده بود رهاکندودرحل مسئله ی کشمیرنیزکمک کند.حزب حاکم ومتحدانش تاکید کرده اند که امریکابه عملیات درونز/هواپیماهای بی سرنشین به خاک پاکستان پایان بدهد وافرادامنیتی وقراردادی های امریکای درخاک پاکستان انگشت گذاری شوندوازخاک پاکستان بهره برداری نظامی نکند.دراین صورت،مسیرتدارکاتی ناتوبازکرده می شود،ومولوی فضل الرحمن بابازشدن مسیرتدارکاتی مخالفت کرده است.(2)
برای نویسنده،پیشنهاد کمیته ی امنیتی پارلمان پاکستان، چه امریکاآن رابپذیرد وچه ردنماید،ازدونگاه حایزاهمیت می باشد:نخست این که،ملافضل الرحمن که اکنون بابازکردن مسیرتدارکات ناتومخالفت می ورزد،ازیادبرده است که ازسال2002تاسال2007"متحده مجلس عمل" ،که گروه اودرآن نقش کلیدی داشت برولایت های سرحدوبلوچستان حکومت می کردوسخنی ازبسته کردن مسیرتدارکاتی نامبرده به میان نیاورد.دوم این که،تهیه کنند گان پیشنهادازامریکاخواسته اند که به پاکستان درافغانستان پس از2014، نقش کلیدی قایل شود.اکنون پرسش این است که اگرپاکستان درافغانستان نقش تعیین کننده برای خود می خواهد،طالبان،گروه حقانی وحزب اسلامی که به سازنظامی های پاکستانی می رقصند،درکجای این بازی ضدافغانی قرارمی گیرند؟ازسوی دیگر،سران نظامی وامنیتی پاکستان، ازیک طرف، درگفت وگوی پیگیرباهمتایان امریکای خود درجهت بهبودروابط دوجانبه دارند،وازطرف دیگر،شورای دفاع پاکستان متشکل ازاحزاب مذهبی وهمان گروه های تروریستی راشکل داده اند تاعلیه بازکردن مسیرتدارکاتی شعاربدهند.امریکاکه دیگربه همه بازی های دوگانه ی پاکستان آشناشده است،هم مذاکره می کندوهم فشارمی آورد.بطورنمونه،دوروزپس ازبرملاشدن محتوای خواست کمیته ی امنیتی پارلمان پاکستان،روزسه شنبه سه آوریل-15حمل،طوری که درسایت های "جایزه برای عدالت وتایمزآف اندیا"خواندم،ویندی شیرمان معاون وزارت خارجه ی امریکادردهلی نودر"نهادآستین" گفت که کشورش برای دستگیری حافظ سعیدرئیس حزب "الدعوه"که شاخه ی نظامی آن"لشکرطیبه می باشد،ده ملیون وبرای دستگری برادرِزنش سه ملیون دلارجایزه تعیین کرده است.موضوعی که مورداستقبال وزیرخارجه ی هندقرارگرفت.لشکرطیبه یک گروه تروریستی دست ساخت آی اِس آی می باشد که به عملیات تروریستی سال2008درمُمبه ی، متهم وزیرتعقیب پولیس هندنیزمی باشد.امرزوسه شنبه سه آوریل- پانزده حمل،وقتی که تلویزیون بی بی سی گزارش جایزه تعیین کردن امریکابخاطراطلاع رسانی ودستگیری حافظ سعیدراپخش می کرد؛درحین گزارش خبر،باتصویرنشان داد که حافظ سعیدوژنرال حمیدگل سردسته ی تروریستان دریک گردهمای شورای دفاع پاکستان شعارمی دادند.اعلام جایزه برای دستگیریی حافظ سعید،تروریست شناخته شده ی پاکستانی توسط امریکادرزمانی که گفت وگوهامیان دوطرف ادامه دارد،نشان میدهد که مقام های امریکایی درمهارسیاست های تروریست پرور پاکستان با چه چالش های روبرومی باشند.دراخیر،نویسنده باین اصل تاکید می ورزد که بهترین وسیله ی مهارکالای تروریستی پاکستان به افغانستان وهندو...پاکسازیی جاسوسان پاکستان ازنهادهای امنیتی،دفاعی ودستگاه ریاست جمهوری افغانستان،راه اندازیی اصلاحات بنیادی درآن ودرواقع دولت سازی دراین کشورمی باشد؛وتازمانی که غربی هابویژه امریکادراین عرصه موفق نشوند،درسرعقل آوردن پاکستان دچاردشواری خواهندماند.
پانویس ها:
1-www.satp.org/satporgp/countrie/Pakistan/terristoutfits/group_list.htm
2-Pcns,Recommendations:Pakistan should have clear role in Afghakistan endgame
Tribune.com.pk/story/358009/pcns-recommendations-pakistan-should-have-clear-cut-role-in-afghan-endgame/byZahid Gishkori,published:April1,2012
0 comments:
Post a Comment