Tuesday 22 November 2011

سیاست افغانی نظامی هایی پاکستانی، درسردوراهی


پاکستان درنزدیکی وهمکاری باافرادی نامطلوبیکه فکرمی کنندبعدازخروج نیروهای نظامی خارجی ازافغانستان می توانندقدرت رادراین کشوربدست گیرند،دچاراشتباه محاسبه ی پرخطری شده است.
بارک اوباما
ابراهیم ورسجی
1-9-1390
روزسه شنبه اول ماه نومبر2011-دهم عقرب1390خورشیدی،بخاطرانجامی کاری به یک اداره ی دولتی درشهر"آتوا"پایتخت کانادا، رفته بودم.پس ازپایان کار،چندین شماره ی مجله ی "مکلین"بزبان انگلیسی را یافتم  وباخودبرداشته به خانه آوردم.زمانی که مجله هاراورق زدم،درآن ها، دودومقاله راجع به بن لادن وبهره برداریی آی اِس آی ازاوودسته اش"القاعده"ذهنم راجلب کردکه درماه مه،پس ازکشته شدن اوتوسط سربازان امریکایی به نشررسیده بود. در مقاله ی که راجع به رابطه ی پنهانی آی اِس آی دربالاترین سطح بابن لادن، توسط عد نان آرخان نوشته شده بود،عنوان مقاله"داشتن دوستان درسطح بالا"بودکه باعنوان زیرینش بیشترجالب می نمود؛وعنوان زیرین آن، این بودکه"نیروهای امنیتی پاکستان بانگهداریی بن لادن چه دست آوردهایی داشتند؟"بااینکه سخن گفتن درباره ی مقاله ی نامبرده وبازتاب آن رادروبلاک" اندیشه"مدنظرداشتم،اما،بحث درباره ی آن، برایم فوریت نداشت.ازاین رو،به بعدموکول شد.زمانیکه روزیکشنبه 7نومبر- پانزدهم عقرب،زرداری رئیس جمهورپاکستان درخانه ی بلاول- فرزندش درکراچی،طی ملاقات بایک هیئت امریکایی متشکل ازاعضایی کنگره که درمیان آن ها یک منشی وزارت امورامنیت داخلی بنام مکال بی هم حضورداشت،گفت:"باکمک امریکا،شبکه ی حقانی رانابودمی کنیم،این پرسش برایم پیداشدکه باکدام توان؟ازسوی دیگر،زمان ابرازآن سخن نیز پرسش برانگیزبود.اما،وقتیکه روزسه شنبه15نومبر-24عقرب،رسانه های دیداری وشنیداریی پاکستان قیافه گرفته وخشمگین ژنرال پرویزکیانی فرمانده ارتش رادرحال گفت گوبازرداری نشان داند؛و شبی پس ازآن  باحضورگیلانی نخست وزیربازهم چنان گفت وگویی تکرارشد؛درواقع،پرسش هایی زیادی رادامن زدکه گویاپشت صحنه ی سیاست پاکستان وروابط همواره لرزان ارتش وحکومت،بویژه درزمانیکه نقش پنهان ارتش پاکستان درپشت سرتروریسم پاکستانی- طالبی درافغانستان بیشترازهرزمانی دیگری درواشنگتن وکابل پرسش برانگیزشده است،نمایان ساخت که پرسمان هایی نزاع برانگیزی پشت صحنه درمیان می باشد.
ازآنجاکه پاکستان ازآغازکودتای ننگین26سرطان1352تاکنون وحتاپیشترازآن،بخاطرپشتونستان خواهی زمام داران بی لیاقت افغانستان،به مرکزهرگونه تباه کاری ودسیسه گری علیه کشورما تبدیل شده است؛وازسوی دیگر،ازمرگ بن لادن تاکنون، سیاست افغانی پاکستان زیرفشارکاخ سفیدواعتراضات پرنوسان حکومت ناکارآمدکابل،قرارگرفته است.ملاقات هایی مشکوک ورمزگونه ی سردسته ی نظامی هاورئیس دولت پاکستان؛بدون گمانه زنی،به اوضاع افغانستان ومنطقه وسیاست های افغانی امریکاوپاکستان رابطه ی تنگاتنگ می توانست داشته باشد.طوریکه رسانه هایی دیداری وشنیداریی پاکستان برملاساختند،به تاریخ10اکتوبر2011-20میزان1390خورشیدی،منصوراعجازیک تاجرامریکایی پاکستانی تبار،نامه ی رادرروزنامه"تایمزمالی"به نشرسپردکه براساس آن،نامبرده یادآورشده است که بتاریخ10ماه مه،یعنی8روزپس ازکشته شدن بن لادن، توسط کماندوهایی امریکایی درشهر"ایبت آباد"در50کیلومتری اسلام آباد،یادداشتی راتوسط شخصی ازباترین منبع دولتی ی پاکستان که اکنون واضح شده است  حسین حقانی سفیرآن کشوردرامریکامی باشد،دریافت وبه ژنرال جونزازهمکاران مایک مولن فرمانده وقت ارتش امریکاتحویل داده است، ودریاداشت،طرف پاکستانی ازطرف امریکایی خواسته است که ارتش وآی اِس آی درفکربراندازیی حکومت پس ازماجرایی قتل بن لادن می باشند؛وبایدباین نهادهایی همه کاره درسیاست پاکستان، فشارواردکرده شودتاازدست زدن به چنان اقدامی، خود داری نمایند.
ازاین رو،گمانه زنی هادرارتش وجاسوسانش بالامی رود،وده روزپس ازنشرنامه ی منصوراعجازدرتایمزمالی،ژنرال شجاع پاشا،رئیس آی اِس آی درلندن بااعجازگفت وگومی کندوخودرابه ته موضوع می رساند.به روایتی،منصوراعجازمتن یاد داشت پیش کش شده به مایک مولن رادراختیاررئیس شبکه ی جاسوسی پاکستان می گذاردکه حتماًازمنبع اصلی یاد داشت وشخصی که آن رابه اعجازسپرده است،سخنی درمیان آمده است.بنابراین،گفت وگوهایی دونفره ی رئیس جمهوروفرمانده ارتش وپس ازآن ادامه ی گفت وگوبه شرکت نخست وزیرپاکستان،دراطراف افشاگریی منصوراعجازدرتایمزمالی ومتن یاد داشت فرستاده شده به فرمانده ارتش امریکاوخواهش ازاوکه یاد داشت رابه دیگرمقام های کشورش ازجمله رئیس جمهورهم برساند،به موضوع داغ گفت گوهایی مقام های سیاسی - نظامی واطلاعاتی ورسانه هایی پاکستانی، تبدیل می شود.
ازاین خاطرکه پاکستان، بویژه نظامی هاواطلاعاتی هایی آن،ازسرتاناخن پادردامن زدن به بحران وادامه ی بی ثباتی درافغانستان درگیرمی باشند،نویسنده که روزانه رخ دادهایی مربوط به افغانستان،پاکستان ومنطقه رادنبال می کند،لازم دیدکه بهرصورت که می شود،متن یاد داشت راپیداومطالعه کردکه راجع به اوضاع جاریی افغانستان چه سخنی درآن بازتاب یافته است.بازهم از انقلابی که فن آوریی اطلاعات وآگاهی، ازطریق رسانه های آزادوگردش لحظه به لحظه ی معلومات دراختیارانسان هاگذاشته است،بایدنهایت سپاس گزاری راکرد.بازهم،باید به انقلابی که پنهاکاران سیاسی- نظامی واطلاعاتی رادرهرگوشه وکنارجهان درتنگناقرارداده است،آفرین گفت که هیچ چیزی راچه خوب وچه بدازنظرهاپنهان نمی گذارد.
خوشبختانه،متن یاد داشت نامبرده رابدست آوردم که بخش هایی از آن مربوط به افغانستان می باشدکه بازتاب داده می شود:دریاد داشت یادشده به جانب امریکایی فهمانده شده است که پس ازقتل بن لادن، فشارهایی توسط ارتش وآی اِس آی برحکومت واردمی شودکه ایستادگی دربرابرآن ها،دشوارمی باشد.اگرحکومت ملکی ازمیان برداشته شود،پاکستان سنگری می شودبرای میراث بن لادن وگسترش تندرویی القاعده وتروریسم آن.دراین صورت،یگانه مجرایی باریکی که برایی اعمال کنترول حکومت برارتش وآی اِس آی بخاطرهمراهی آن ها بالقاعده باقی مانده است،بسته می شود؛وطرفه اینکه،شرایطی تاریخی ی مانندسال1971 یابحران پاکستان شرقی وجدایی بنگله دیش، درکشورحاکم شده است.ازاین رو،ازشما،یعنی مایک مولن خواهش می شودکه به پرویزکیانی وشجاع پاشاه فشاربیاوریدتاازبراندازیی حکومت، خود داری نمایند.اگرشمادست باین کاربزنید،کمک نظامی وسیاسی واشنگتن باعث ایجادتغییرات خوبی درحکومت ملکی می شودکه ازناتوانی درجهت دهی استراتیژیک وکاربردی کردن اختیارات نیروهایی سیاسی ازبالارنج می برد.دراین صورت،بطورتمام عیار،مشاوران امنیت ملی ودیگرمقام هایی امنیتی راباافرادی ازافسران قبلی قابل اعتماد؛به شمول رهبران نظامی وسیاسی مورداعتمادواشنگتن که هرکدام آن ها،رابطه هایی تاریخی بانظامی ها،سیاسی هاواطلاعاتی های امریکادارند،جابجامی نماید،افرادی که نام های آن هادرگفت وگوهایی رودرروباشخصی که این پیام رامی رساند،یادآوری می شوند.
درصورت مداخله ی مستقیم پشت صحنه توسط واشنگتن،این هدف؛تنهابارابطه ی نزدیکی که کیانی با شمادارد،برآورده شده می تواند.چراکه او؛تنهادرشرایط کنونی،برایی کناررفتن خودودیگرمسئولان نظامی وامنیتی ازساختارحاکم، ازشما سخن شنوی دارد.دراین صورت،تیم امنیتی ملی که آماده ی جایگزینی می باشد،گام های زیررابرخواهد داشت:1- رئیس جمهورپاکستان فرمان یک بررسی وتحقیق آزادرادرباره ی ادعاهامبنی براینکه پاکستان به اسامه ودیگرفعالان القاعده کمک می کند، میدهد.وکاخ سفید می تواندفرمایش های درباره ی نام های بازرسان مستقل درتیم بازرسی را،درادامه ی کمیسیون 9-11-یازدهم سیپتامبرداشته باشد.2- تحقیق، آزادانه ومسئولانه خواهدبود؛ونتیجه،برای حکومت ومردم امریکادرارائه ی تفصیلات راجع به آن هایی که درحلقه های درونی  حکومت پاکستان(چه ملکی،چه نظامی وچه درمدیریت آی اِس آی)اثرگذاربودند،وبه بن لادن پناه وکمک کردند،قناعت بخش خواهدبود.بایقین بایدگفت که نتیجه ی کمیسیون بن لادن،به پایان دوره ی کاریی افسران درمقام های حکومتی ونمایندگی های که درهمکاری به بن لادن مقصرشناخته شوند،منجرخواهدشد.3- تیم جدیدامنیت ملی،سیاست تحویل دهی اعضای باقی مانده ی القاعده یاگروه های وابسته به آن که اکنون درپاکستان حضوردارند،مانند:ایمان ظواهری،ملاعمروسراج الدین حقانی رادنبال خواهدکرد؛یااینکه، به نیروهای امریکایی چراغ سبزنشان میدهدتاعملیات برای دستگیری یاقتل آن هارادرخاک پاکستان انجام بدهند.این اجازه نامه بدون خطرسیاسی نیست،اماتیم جدید باید تعهدگروهی خودرادرریشه کن کردن عناصربد درخاک مانشان بدهد.این تعهد،پشتیبانی بالاترین مقام کشوردربخش سیاسی رادارد،وماکمک دوجانبه راخواهیم داشت....5- تیم جدیدامنیت ملی،بخش" اِس" درآی اِس آی راکه باطالبان،گروه حقانی و...رابطه دارد،حذف خواهدکرد.دراین صورت،روابط پاکستان باافغانستان بهبودخواهدیافت.(1)
باتوجه به آنچه که گفته آمد،روشن می شودکه نویسنده هایا تهیه کننده های یاد داشت نامبرده دارایی دوویژگی مهم می باشند:نخست،تماس نزدیک بابالاترین مقام کشوریی پاکستان، یعنی رئیس جمهوری دارند.دوم،آگاهی ژرفی ازکارکردآی اِس آی ورابطه ی آن باالقاعده وطالبان دارند.برهمه کارشناسان امورسیاسی- امنیتی منطقه وجهان واضح است که ارتش پاکستان درتمام منطقه، بویژه افغانستان وکشمیرهند،سالهاست که به صادرات تروریستی مصروف می باشد؛تنها بااین تفاوت که، درهندملاحظه کارانه ودرافغانستان بی شرمانه ورذیلانه کارمی کند.باهند،باین خاطرملاحظه کارانه عمل می کند که،درچندین جنگی که باآن کشورکرده است؛درهمه،رسواخیزانه شکست خورده است ودیگرنمی کوشد درجنگ دیگری باآن،درگیرشود.اما،درافغانستان،بی شرمانه وریاکارانه عمل می کند.باین معناکه ازهراس امریکاظاهرداری می کندومی گویدکه تنهاباکاروان همراهی میکند؛درحالیکه درعمل نشان داده است رفیق خوبی برای دزدان وتروریستان می باشد.واین بازیی دوگانه راباین خاطرمی کندتابه باورخودامریکاراناکا م نمایدتاافغانستان رامانند دهه ی1990سده ی گذشته، دراختیارش بگذاردتاباگسترش هیروئین وتروریسم، کشورما،منطقه وجهان رابه ورطه ی هلاکت بکشاند.
افزون براینکه،تهیه کنندگان یاد داشت ازهمه دوگانه بازی کردن نظامی های کشورخود درافغانستان ومنطقه آگاهی دارند،براساس تحلیلی که شخصی بنام عمران خان زیرعنوان"میموگیت/یادداشت بدنام"به سایت الجزیره فرستاده بود،یک کارمهم رابه پیش برده اند،یعنی به"گاو مقدس/ارتش پاکستان"انگشت بی حرمتی گذاشته اند."(2)به سخن دیگر،درهند،گاومورداحترام یاپرستش هندوهاقراردارد،ودرپاکستان، ارتش طوری عمل کرده وخودرامقدس جلوه داده است که گویابقا وامنیت کشورباموجودیت آن وابسته است.ارتشی که به گفته ی عایشه ی صدیقه تحلیل گرامورنظامی درپاکستان،برهمه چیزکشورحاکم است وسرمایه گذاریی آن دراقتصادپاکستان ازمرز20ملیارد دلارمی گذرد.دررابطه باحقه بازیی ارتش پاکستان وتباه کاریی آن درسیاست واقتصادآن کشور،این موضوع قابل یادآوری می باشدکه هندباصادرکردن گوشت گاوبه افغانستان که درسال های اخیربخاطرجنگ سه دهه وخشک سالی دوام داربه کمبودگوشت روبرومی باشد،تقدس گاوراشکست.دیگرگونی که ایجاب می کندپاکستانی هاازآن درس گرفته باین گاونامقدس تروریست وتباه کار،یعنی ارتش خود،دیگرنقش تقدس مآبانه ندهند.چراکه، اگرتقدس آن بخاطردشمنی باهندباشد،روشن است که زیانی راکه این ارتش پنهان کاروخاین به پاکستانی هارسانده است،هرگزهند نرسانده است.درماه اکتوبر،پاکستانی هاشاهد بودندکه ازشرکت کشورشان درسازمان جهانی تجارت، هندحمایت وبنگله دیش، آن راویتو/ردکرد.مردم بنگله دیش دشمنی بامردم پاکستان ندارند،وتنهادشمنی آن هاباکارکردارتش پاکستان می باشدکه درسال1971،سه ملیون برادران مسلمان هم وطن شانشان رادرجنگ آزادی خواهی که بامداخله هندومسخره شدن ارتش پاکستان پایان یافت،کشته بود.
بهرحال،پنهان کاریی تروریستی وتباه کارانه ی ارتش وشبکه ی اطلاعاتی پاکستان، ازپرسمان هایی نیست که باین زودی هامردمان پاکستان،افغانستان ومنطقه ازآن رهایی یابند.زمانیکه پرسمان پنهان کاری وتروریست پروریی نظامی هاواطلاعاتی های پاکستانی به میان می آید،سیاه ترین بخش یاجنبه ی آن، پنهان کردن بن لادن درکناریک اکادمی شناخته شده ی نظامی درشهرایبت آباد،باوجودهمه سخن هامبنی براینکه اودرافغانستان زندگی می کند نه درپاکستان،وبازسازیی طالبان وگسترش تروریسم درافغانستان می باشد.دراین بخش ازنوشته،بازبه نوشته ی عدنان الرحمن خان درمجله"مکلین"، راجع به هدف ودستاوردآی اِس آی ازحمایت بن لادن وپنهان کردن او،پرداخته می شود.ازدیدگاه عدنان خان،پیداکردن بن لادن دریک ویلایی برجسته درکناریک پایگاه نظامی ونه یک سوراخ تاریک کوه؛ باوجودانکارهایی پی درپی حکومت نظامی هادرپاکستان، نشان میدهدکه:"عناصری درآی اِس آی وشاخه ی اطلاعات ارتش نگهبان وحامی بن لادن بودند."
درحالیکه عدنان خان برحمایت وفراهم کردن پناه گاه برای بن لادن توسط نظامی هاواطلاعاتی های پاکستان تاکیدمی ورزد،راجع به بهره برداریی آن هاازبن لادن هم سخن می گوید.ازدیدگاه عدنان خان:آی اِس آی،دوگونه بهره برداری راازبن لادن می کرد:نخست،مبارزه بانفوذروبرشد هند درافغانستان.دوم،مهارکردن گروه هایی تروریستی درداخل پاکستان.درافغانستان،بدون شک آی ایس آی فکرمی کردکه بن لادن می تواند درنفوذبرگروه های که دراستراتیژیی منطقه ی آن سودمندی دارند،مفیدتمام شودکه مهم ترین گروه آن، شورای کویته به رهبریی ملاعمرمی باشد.طالبان بابن لادن نزدیک بودندودرنیمه پسین دهه1990،زمانیکه آن هادراکثربخش هایی افغانستان حاکم بودند،به بن لادن پناه دادندودرافغانستان بودکه جهادی های عربستان آژندای جهانی خودرابه نمایش گذاشتندوکمپ های تروریستی رادرنزدیکی مرزپاکستان براه انداختند.واقعاً،نفوذ تروریسم جهانی برطالبان، خودرادرملاقات ماه سیپتامبر1998شهزاده ترکی فیصل رئیس سازمان جاسوسی عربستان باملاعمردرقندهارنشان داد.دررابطه بابن لادن،ملاعمربه مهمان عرب خودگفت که:"چراشمااین مردشجاع وباجرئت راتعقیب وهراسان می کنید؟بجای هراسان کردن او،اجازه بدهید که باهم جزیره نمای عربستان راازسربازان کفرآزادنمائیم."قرارگزارش ها،رئیس آی اِس آی نسیم راناهم درآن گفت گوحضورداشته است.(3)به یک روایت،این بخش ازسخنان ملاعمرآخوندراترجمان که ازپشتون های پاکستان وجاسوس آی اِس آی بود،به ترکی فیصل ترجمه نکرده است.چرا؟باین دلیل که عربستان کمک های خودبه پروژه ی طالبان والقاعده راقطع می کرد.
افزون بردوگونه بهره برداریی یادشده ی آی اِس آی ازبن لادن،نویسنده باین باوراست که پرسمان حمایت وپناه دهی به بن لادن توسط نظامی هاواطلاعاتی هایی پاکستانی، جنبه ی مالی هم به تروریست پروران پاکستانی واهمیت سیاسی برای دربارعربستان داشت.ازپیش روشن بودکه باعقب نشینی ارتش سرخ ازافغانستان،کمک های امریکاوچین برای پاکستانی هاپایان پذیرفته بود،وکمک عربستان هم ارائه ی دلیل های قناعت بخشی برایی ریاض راایجاب می کرد.برای دوام کمک خانواده ی حاکم برعربستان به پاکستان،دودلیل کارآمدمی نمود:نخست،امریکا دردوره ی که بوش پسر،ازطرح خاورمیانه ی بزرگ ودموکراسی سخن می گفت.ازاین رو،مترسک ساختن بن لادن برایی جلب حمایت واشنگتن به حکومت قبیلگی عربستان، فایده مندبود.دوم،بزرگ ساختن خطرایران برای ریاض ودفع خطرنامبرده توسط طالبان.درهردوصورت،حضوربن لادن، نخست درافغانستان، ودوم درپاکستان، مسئله ی اتفاقی میان اسلام آبادوریاض بوده است.
باتوجه به آنچه گفته شد،بازیی ناپاک پاکستان درافغانستان باابزاری مانند:طالبان والقاعده به گونه ی سرمایه ی استراتیژیک یاپیداکردن عمق استراتیژیک درکشورما،ازپرسمان هایی می باشدکه حکومت عربستان بدون کدام فایده ی به منافع ملی خود،آب رادرآسیاب پاکستان واریزمی کرد،وپاکستان هم؛ بدون درنظرداشت توان ملی خود،بازیی استعمارکهنه رادرعصرپسااستعماری دنبال می کردومی کند.نگاهی به پیشینه ی تاریخی تلاش هایی کشورهایی بزرگ درجهت پیداکردن عمق استراتیژیک یانگهداریی سرمایه ی استراتیژیک درکشورهایی دیگر،نشان میدهدکه پرسمان عمق استراتیژیک وسرمایه گذاری بالای آن،به حیث یک شمشیردوسره درعصرکهنه وانواستعمارگری،زیان هایی فراوانی رابه ملت هایی کم توان یاناتوان،بویژه مبارزات حق طلبانه وآزادی خواهانه ی ملت هاواردکرده است.زمانیکه پرسمان عمق استراتیژیک راتنهادرموردافغانستان مطالعه نمائیم،واضح می شودکه روسیه وانگلیس دراواخرسده ی نزدهم، خراسان بزرگ رامیان خودبخش بخش ودرمرکزآن افغانستان رابه حیث نقطه ی حایل میان خودایجادکردندکه درواقع جززندانی به زندان بانی عبدالرحمن خان چیزی دیگری نبود.
اکنون که دوران کهنه ونواستعمارگری به پایان رسیده یاتغییرشکل یافته است،کوشش ها برای پیداکردن عمق استراتیژیک، دیروزتوسط امریکابه رهبریی بوش پسر درافغانستان وعراق که باهزینه ی بیشترازیک هزاربلیون دلارازبودجه ی آن کشورمنجرشد؛وبدنبال آن،تلاش هایی پاکستان برایی دریافت عمق استرتیژیک درافغانستان که سرازگریبان تروریسم استراتیژیکی برآورده است،ادامه دارد.عمق استراتیژیک خواهی پاکستان درافغانستان وادعای ارضی آن درکشمیرعلیه هند،درشرایطی صورت می گیردکه پاکستان درمدیریت امورسیاسی- اقتصادیی خودبادشواری هایی زیادی روبرومی باشد.بطورنمونه،روزسه شنبه22نومبر-اول قوس1390،تارنمایی اردویی بی بی سی نتیجه ی سروی/ارزیابی بنیادآغاخان به کمک بخش کمک های بین المللی کاناداراپخش کردکه درآن آمده بود:"درسطح مدرسه های ابتدایی درولایت سندپاکستان،تنهاپانزده دقیقه شاگردان درس می خوانند"!ازوضع امنیتی ولایت بلوچستان پاکستان که همگان آگاهی دارندکه ارتش وآی اِس آی مصروف سرکوب خیزش مبارزان بلوچ، وملاهایی وهابی وبی مغزمدارس آن کشور،مصروف کشتارشیعه های هزاره وفارسی زبان درآن ولایت می باشند.طرف اینکه،درآن ولایت،بنام حکومت وقانون چیزی وچودندارد.بلندپروازیی ارتش پاکستان درجهت بدست آوردن عمق استراتیژیک درافغانستان که درحال حاضردرچنبره ی عمق استراتیژیک امریکافرورفته است، وناتوانی آن دراداره ی امورپاکستان، نویسنده رامتوجه اهمیت این سخن کیسینجروزیرخارجه ی پیشین امریکاانداخت که گفته بود:"درروزیکه برای آخرین بارباچرچیل ملاقات داشتم وروزنامه نگاران عکس برداری می کردند،یک خبرنگارازموصوف پرسان کردکه کشورغنامی خواهدکشورگینه ی بی ساورابزیرسلطه ی خودبیاورد.نظرشمادرزمینه چیست؟چرچیل درپاسخ گفت:کشورغنادرهضم کردن آنچه که خوددارد،به مشکل هاضمه روبرومی باشد"!
بهرحال،امروزهرپاکستانی میداندکه وضع مدیریت پاکستان به کدام سمت می رود.واقعاًپاکستان درسردوراهی قرارگرفته است،دوراهی که یک سرآن به واشنگتن وسردیگرآن به پکن یابلاک شانکهای گره می خورد.واقعیت های تلخ زمینی نشان میدهندکه درهردوسرخط،سیاست عمق استراتیژیک خواهی پاکستان درافغانستان بابهره برداری ازتروریسم وتندرویی کورمذهبی- قبیلگی پاکستانی- افغانی،این کشور رادرمخمصه گیرکرده است.باین معناکه امریکاکه اکنون براه راست درگیرباتروریسم کورپاکستانی درافغانستان می باشدونظامی های اسلام آبادرازیرفشارفزاینده گرفته است،چین وروسیه هم که سهم شیررادربلاک شانکهای دارند،باتروریسم پروریی پاکستان به گونه ی ابزارسیاست منطقه ی، نمی توانند همراهی کنند.ازسوی دیگر،سروکله ی پاکستان چنان درزیرقرضه هاوسودهای کلان بانک جهانی گورشده است که مشکل است اززیرچکمه ی نظامی- سیاسی ومالی غرب بویژه امریکابیرون شده بتواند.
بهرصورت،این به نفع پاکستان می باشدکه سیاست بزرگ عمق استراتیژیک خودرادرافغانستان،نه تنهابرای تامین صلح درکشورما،بلکه برای نجات خودکناربگذاردوکمک کندتادراین کشورجنگ زده،صلح برگردد.دراین صورت،پاکستان می تواندهم باافغانستان وبلاک شانکهای وهم باغرب،بویژه امریکا روابط حسنه ی خودرابازسازی نماید.درصورت عدم بازنگری درسیاست بزرگ وتوان کوچک،پاکستان باید به سخن اوبامارئیس جمهورامریکاکه درزیربازتاب داده می شود،بدقت نظربیاندازد،سخنی که ازعمق بحران درروابط امریکاوپاکستان وتاثیرناگوارآن براوضاع افغانستان،حکایت می کند.ازسوی دیگر،افغانستان که ازچهاردهه به این سو،هیچ وقت رویی خوشبختی وخوش اقبالی راندیده است؛بهرحال،بیشترازاین هم به سویی بداقبالی نمی رود.اما،ادامه ی وضعیت به هیچ صورت به سودپاکستان نخواهدبود.این هم، درحالیکه اکنون این تنهاافغانستان نیست که ازسیاست بازی دوگانه ی پاکستان شکایت داردومطالبه ی ایجاد دیگرگونی درآن رامی نماید،بلکه درزمینه،امریکایی هاهم میانه ی خوبی باپاکستان ندارندوهرچه بیشتربه فشارخودبخاطرآوردن تغییردرسیاست کلان وعمق استراتیژیک ارتش پاکستان درافغانستان می افزایند.
اکنون که امریکاتصمیم داشتن پایگاه نظامی درافغانستان پس ازسال2014راگرفته است، ویک گردهمایی دولتی- افغانی نیزبه حمایت آن رای داده است،این باپاکستانی هامی باشدکه نگاهی ژرف به سیاست افغانی خودودستاوردآن برای خودوافغان ها،نمایند.به سخن دیگر،آن هامی کوشیدند کاری نمایندکه امریکاناامیدوافغانستان ترک وجایگاه خودرابه آن هابسپارد.حال که امریکادرافغانستان می ماند،بیشتربه دشواریی پاکستانی هادرمنطقه می افزاید.این هم درمرحله ی که....روابط بین پاکستان و آمریکا در شرایطی دستخوش اخلال و بی اعتمادی شده است که هم زمان وضعیت در افغانستان در مسیر پیچیده تر و تعمیق بی ثباتی حرکت می کند. آنچه در طی ماه های اخیر درست بعد از قتل "اسامه بن لادن" رهبر القاعده در شهر "بیت آباد" نزدیک پایتخت پاکستان توسط نیروهای ویژه کماندویی ارتش آمریکا انجام گرفت و بازار اتهام پراکنی بین دو طرف را داغ تر از همیشه کرد، به عکس تصور غالب در خبرگزاری های بین المللی و بین تحلیلگران سیاسی دلیل اصلی این موضوع نمی تواند تلقی شود. کشتن بن لادن، حضور طالبان دو سوی خط دوراند، گسترش ناامنی ها در افغانستان، نزدیک شدن به زمان خروج تدریجی نیروهای نظامی خارجی از افغانستان، بحران اقتصادی و موضوع کمک های بلاعوض واشینگتن به اسلام آباد و نقش سازمان اطلاعاتی ارتش پاکستان (آی اس آی) در همکاری با بنیادگران و تروریست های اسلامی، همگی حلقه های یک زنجیر می باشند که در وضعیت پارگی زنجیر، اهمیت خود را نشان می دهند. اهمیت هر کدام از حلقه های این زنجیر گسسته هر چند که خود به تنهایی می تواند در تفکر انتزاعی دلیل به وجود آمدن شرایط امروزین باشد، اما وسعت فاجعه در فضای عینی بسیار متنوع و پیچیده تر از این برداشت سطوح نسبی خواهد بود. عدم درک درست از شرایط تاریخی، وضعیت سیاسی – اجتماعی، بافت فرهنگی، ساخت قومی – مذهبی و ناسیونالیسم قبایلی چند لایه در دوسوی مرزهای دوران استعمار، فقر اقتصادی، نبود زیرساخت جهت تشکیل جامعه ملی و دولت مدرن در کنار دخالت های سیاسی – نظامی غیرمشروع غرب و به خصوص آمریکا در این منطقه پکیج دومی است که پکیج اول را پوشش می دهد. تلفیق این شرایط پارادوکسیکال/متناقض به لحاظ ذهنی و عینی مجموعه یی را شکل داده است که تعیین، تبیین و تصحیح آن به سادگی انجام نخواهد گرفت و برای برون رفت از آن، می بایست هزینه گزافی از سوی جوامع مورد بحث، دولت های دخیل در بازی و گروه های سیاسی درگیر پرداخت شود. هر کدام از این اضلاع قدرت در ساخت ملی، منطقه یی و بین المللی از زاویه نگاه خود، مطالبات یکسویه یی را مطرح می کنند که به نوعی می تواند بخشی از واقعیت باشد و بر اساس همین تفکر "بخشی" و مطلق انگاری نسبت به آن، تصویری از شرایط واقعی ارائه می دهند که در نتیجه گیری نهایی موجب گمراهی می شود. هر چند که تعمیم دادن شرایط منطقه یی با بنیادگرایی اسلامی و تروریسم بین المللی بازخورد رویدادهای جاری است، اما عدم پذیرش تاثیر چینش های ژئوپلتیک در منطقه، ناسیونالیسم پشتون، برش های قومی – مذهبی بدون وجود قدرت آلترناتیو ملی، منافع متناقض در سه رکن ملی، منطقه یی و بین المللی بین بازیگران و مهم تر از همه نگاه و حضور بیرونی به حوزه درونی به طور اساسی رابطه "علت" و "معلولی" شرایط کنونی را مخدوش و راه برون رفت از بن بست را دشوار کرده است.                     
حملات کاملا سازمان یافته گروه طالبان و شبکه حقانی در طی هفته های اخیر به مراکز سیاسی – امنیتی افغانستان، حمله به سفارت آمریکا و مقر نیروهای ناتو در کابل، ترور "برهان الدین ربانی" رئیس شورای عالی صلح با طالبان و... بار دیگر حساسیت ها نسبت به نقش پاکستان در وقایع افغانستان را برجسته ساخت. متعاقب این وقایع مقامات ارشد سیاسی، نظامی و امنیتی آمریکا به صراحت اسلام آباد را به همکاری با طالبان و به خصوص شبکه حقانی متهم کرده، و رئیس جمهوری افغانستان هم در دیدار روز شنبه ٨ اکتبر خود با "مارک گروسمن" فرستاده ویژه آمریکا در منطقه از وی خواست تا واشینگتن فشار خود بر اسلام آباد را افزایش دهد. قبل از آن نیز در روز پنج شنبه باراک اوباما پاکستان را متهم کرده بود "پاکستان در نزدیکی و همکاری با افراد نامطلوبی که فکر می کنند بعد از خروج نیروهای نظامی خارجی از افغانستان می توانند قدرت را در این کشور به دست گیرند، دچار اشتباه محاسبه ی پر خطری شده است."(4)
پانویس ها:
1-jang.com.pk/jang/nov2011-daily/18-11-2011/main2.htm
2-blogs.aljazeera.net/asia/2011/11/19/many-sides-pakistans-memogate
The many sides of Pakistan,s memogate byImrankhan in asia on sat,2011-11-19
3-Maclean Canada,s national magazine since1905May23,2011.volume124.number19pakistan/having friends in high places,pp36-37
4- iran-chabar.de/or  akhbar-rooz.com
دوستانی که هیچگاه عاقبت به خیرنشدند
نویسنده:اردشیرزارعی قنوانی اخبارروز18مهر-میزان1390-10اکتوبر2011

0 comments:

Post a Comment