Sunday, 29 December 2019

کرزی وغنی وکمیسیون تقلب کار انتخا با تی آن ها ؛ ضربه سخت به توسعه سیا سی زد ند

بخش سوم
ابراهیم ورسجی
دهم ماه جدی سال 1398
بعد از جنگ امریکا علیه تروریسم به فرما ندهی جورج بوش و اعزام طالبان ریشو- تروریست به پاکستان وبه قد رت نصب کردن طالبان دریشی پوش با رئیس اداره موقت ورئیس جمهورساختن طا لب کرزی و قراردادن چند جهاد یی تا جیک وهزاره وازبک وترکمن بنام توازن دروغین قومی درحکومت پوشا لی درماه ژانویه 2002 برابر به ماه جدی 1380، وعده های دلگرم کننده ای بنام تحقق دموکراسی ،انتخابات شفا ف، رعا یت حقوق بشر،آزادی بیان ورسا نه ها واداره سازی وبازسازی برای مردم جنگ وترور وفقر زده افغانستان داده شد ؛ ودراین راستا،کمیسیون های انتخا با ت وحقوق بشر هم ساخته شد ند.
طوریکه در 18 سال گذ شته د یده شد ،با وجود کمک های 132 میلیارد دالری امریکا ودستکم یک بردهم آن کمک های دیگر کشور ها برای حکومت سازی وبازسازی، نه حکومت سازی صورت گرفت ونه بازسازی .معلوم است. اگرحکومت سازی وبازسازی صورت می گرفت ، تروریستان با کمک پاکستان وجاده سازی کرزی دوباره برگشته نمی توا نستند. مثلا، را برت گیتس وزیر دفاع امریکا درکتا بش " وظیفه" ، " نوشته است که کرزی به من گفت که طالبان از اتحاد شمال بهترمی با شند وبا ید بر گشتا نده شوند." طوریکه در عمل دیده شد ،کرزی کمک به آی اِس آی دربازگشت طالبان کرد تا دشمنی خود را با غیرپشتون ها و توسعه سیا سی نما یش دهد. غنی هم که همه کاره درحکومت فاشیستی وغارتگرکرزی بود،درجریان مبارزه انتخا با تی خود در سال 1393 درقندهار،طالبان تروریست را برا دران ناراض نا مید تا ما موریت نوکریی دوگانه ای کرزی به امریکا و پاکستان را تکمیل ودرسرراه توسعه سیا سی دیواربلند اعمار کند که کرد.
بنا برآن، دراین بخش مقا له ، ازضربه زدن های کرزی وغنی وکمیسیون انتخاباتی آن ها به توسعه سیا سی پرده برداری می کنم. به گواهی تاریخ وجامعه شنا سی سیا سی ،توسعه سیا سی را دموکراسی ،انتخابات شفاف ، رعا یت حقوق بشروحقوق شهروندی شهروندان رونق می بخشند. معلوم است که ، کمیسیون حقوق بشروکمیسیون انتخا با تی برای رعایت حقوق بشروبرگزاری انتخا بات شفا ف سا خته شد ند ووعده های رعا یت آزادی بیان ورسا نه ها وبهبود وضع زنان وفعا لیت های حزب های سیا سی وجا معه ای مد نی را دا د ند. وعده های که درظاهرسخن از فربه کردن توسعه سیا سی درآستین دا شتند.
طوریکه دید یم ومی بینیم ، درزمینه کارهای نما یشی بسیار وکارهای درست ونتیجه آور نکرد ند. مثلا ،106 حزب سیا سی دروزارت عد لیه ثبت نام کرد ند که بعد تر شمارشان به 56 کا هش یا فت. زیر نام جا معه ای مد نی هم 4020 انجمن جا معه مد نی فعال کرده شد ند. کمیسیون حقوق بشر وحزب های سیا سی وجا معه ای مد نی دراصل مسئولیت پرورش سیا سی وحقوقی مردم را درکنار وزارت فرهنگ ورسا نه ها بد وش دا رند. نا گفته نما ند که ، مسئولیت آن ها نو ساختن فرهنگ عامه به خصوص فرهنگ سیا سی هم می باشد. معلوم است. اگر فرهنگ سیا سی نو سازی وفربه سا خته شود ، توسعه سیا سی که جوهرآن کثرت گرا یی ومدا را می باشد ، تقویت وکشوررا به سوی جهان مدرن رهنمون می شود.
بنا برآن ،برای نوسنده ، تکا پوی علت های بی نتیجه تمام شدن فعا لیت های کمیسیون حقوق بشر،وزارت امورزنان ،وزارت عد لیه ،داد ستا نی کل، د یوان عا لی / ستره محکمه ، وزارت فرهنگ ورسا نه ها، حزب های سیا سی ، انجمن های بی شمارجا معه ای مد نی ، افزایش قانون گریزی ، گسترش تروریسم ، ازجمله ترورهای روزنامه نگاران ، افزا یش خشونت برزنان ، افزا یش تولید مواد مخد ر ، افزا یش شمارمعتا دان وده ها مصیبت دیگر برای مردم درجای توسعه سیا سی واقتصادی برجسته شده ومی شوند. به سخن دیگر،اگرکرزی وغنی وعبدالله ودارودسته ها ی آن ها مسئو لیت های حکومتی ای خود را تمام که خیرحتا نیمه انجام می دا د ند ، توسعه سیا سی در حا لت بهتری قرارمی گرفت.
ازاین رو، کرزی وغنی را صد درصد وعبدالله را چیزی کمترازآن ها درما نع سازی درسرراه توسعه سیا سی مقصردانسته مفصل ابرازنظرمی کنم. پیش ازابرازنظر درزمینه ،به صراحت می گویم که هم کرزی هم غنی هم نان خورهای نا بکاری همکارشان فاشیست های قبیلگی می باشند. این ها را فاشیست های قبیلگی به این خاطرمی گویم که فاشیسم ایتا لیا به رهبری موسولینی ، یک پد یده مدرنِ بیرون شده ازشکم سرما یداری ومخالف کمونیسم بود. ازاین سبب ، همکارنازیسم هتلردرجنگ جهانی دوم شد وجنگ هم جنازه هردو را برداشت. برعکس ،فاشیسم کرزی وغنی ومفت خواران دالرخورهمکارشان قبیلگی وتاریخ تیرشده ونیمه جان زنده برسرنیزه های سربازان ناتو می باشد. شا یان یاد آوری می دانم که، فاشیسم موسولینی وفاشیسم کرزی- غنی دریک اصل متحد می باشند وآن این که هر دو دشمنی با کثرت گرایی ومخالفت با توسعه ای سیا سی دا رند.
بنا برآن ، به بیان کارنامه سیاه فاشیسم کرزی وغنی وعلت های آن می پردازم و علت های مورد نظرم این ها می باشند: نخست ، افغانستان یک کشورپوشا لی ودست ساخت استعمارهای کهنه می باشد. کشوری که توسط همان استعمارها ونوکران آن ها ونوکران استعمارنوتا کنون بد ون کمترین توسعه اقتصادی اداره شده است؛
دوم، همه نوکران استعمارها ازچند قبیله افغان بود ند ومی با شند؛
سوم، جهاد علیه ارتش سرخ ، هم توده ها را به میدان سیا ست آورد هم هویت های سرکوب شده ای قومی را احیا کرد؛
چهارم، فاشیست های غیرمذ هبی پشتون اول پشتونستان خوا هی علیه پاکستان کرد ند ودوم همکار طالبان یا شاخه ای ریشوی ارتش آن کشورعلیه جهادی های فارسی زبان وازبک زبان شد ند؛
پنجم ، وقتیکه فاشیست های قبیلگی به کمک امریکا وانگلیس به قد رت رسید ند ، همان پاکستان ، طالبان همتبارشان را باز سازی وبرای ترور علیه خود شان ومردم بی گناه اعزام کرد؛
ششم ،ازاینکه پشتون ها درافغانستان اقلیت مطلق می باشند ،کرزی وغنی ازتوزیع شنا سنامه برای مردم خود داری کرد ند تا متکی با همان احصا ئیه های استعمارزای های قبلی ادعای اکثرت نما یند. اکثریت نما یی که د یگر خریداری درافغانستان گرفتارفاشیسم وتروریسم وبحران هویت ندارد؛
هفتم ، نبود شنا سنامه وپخش کارت های جعلی وبی ارزش انتخاباتی هم دموکراسی هم انتخابات هم کمیسیون های انتخاباتی وبررسی شکا یت های انتخا با تی را نزد مردم مسخره ترکرد! نا گفته نما ند که ،کرزی وغنی افرادی ضعیف ونابکارواستفاده جوما نند خود شان را به ریاست کمیسیون انتخاباتی گمارد ند تا با استفاده ازکمبود های شخصیتی آن ها وکارت های جعلی درنبود تذ کره / شنا سنا مه ،هم انتخابات را دست کاری هم خوب تر درمسیرتوسعه سیا سی ما نع ها بلند کنند که کرد ند.
بطور نمونه ،کارنا مه یوسف نورستا نی رئیس قبلی کمیسیون انتخا با تی ومتهم وپرونده / دوسیه زخیم ومحا کمه وزندانی شد نش را همه دید ند. خانم نورستا نی هم که ریا ست کمیسیون انتخا با ت را بدوش دارد وانتخا بات را روز ششم ماه میزان برگزار ونتیجه نیمه ونزا عی ای آن را روزاول جدی اعلام کرده درواقع به روسیا هی ای خود افزوده است. نتیجه ای که 16 هزار شکا یت علیه آن ثبت وپیش کش کمیسیون شکا یا ت انتخا با تی شده است. بهر حا ل ،یوسف نورستا نی وخانم نورستا نی را زیاد سرزنش نکرده کرزی وغنی یا فرمانده آن ها را سرزنش می کنم.
به این خاطرکه ، درپوشش کمیسیون انتخا با تی وکمیسیون شکا یات انتخا با تی وتوظیف بی استعداد های مانند نورستا نی های نامبرده ، فا شیسم قبیلگی خود را علیه توسعه ای سیا سی خوب ترد نبال کرده ومی کنند. اگر به فاشیست قبیلگی بودن کرزی وغنی اتکا کنم که می کنم ،حق شان می دهم که با مما نعت درسرراه برگزاریی انتخا بات شفاف وفربه کردن فرهنگ جعل کاری وتقلب هم به دموکراسی هم به انتخا بات هم به توسعه ای سیا سی ضربه بزنند که زده اند. به این خاطرکه ،دومسئله آن ها را استعمارزای وطالبان همتبارشان را تروریست ونوکرنوکراستعمار ودشمن توسعه ای سیا سی ساخته است: نخست ،فقدان پا یگاه مردمی شان حتا در قبا یل افغان. کمبود یی که هم سلف شان هم خود شان را استعمارزای سا خت واستعمارچه کهنه چه نو هم درتوسعه ای سیا سی منافع خود را درخطر می بیند. دوم ، ترس ازتوسعه سیا سی. توسعه سیا سی هم که پذ یرش کثرت گرا ی وظهور حکومت ممثل اراده ای مردم یا دموکراسی اصیل می باشد. دشمنان دموکراسی اصیل هم معلوم است که فاشیسم وتروریسم قبیلگی می باشند.
در حا لیکه ، روشن است که فاشیسم وتروریسم قبیلگی دربرابر دموکراسی اصیل ومیوه آن ، توسعه سیا سی درافغانستان ایستاده اند. به صرا حت می گویم که ، درشرایط کنونی ، ما نع ساز ها کمترین عمر آن هم عمر ننگین دارند. وقتیکه می گو یم که فاشیسم وتروریسم قبیلگی عمر کوتاه وننگین دارند ، استد لا لم بر اصل های زیر متکی می باشد: نخست ،جا معه چند قومی هویت بند یی قومی پیدا کرده است ؛ دوم، جنگ علیه ارتش سرخ وانفجار اطلا عاتی هم سطح آگا هی مردم به خصوص درس خوانده ها را بالا برده هم نفرت شان ازتبعیض وتعصب قبیلگی را که آن را فاشیسم قبیلگی نا میدم دوچندان ساخته است ؛ سوم ،امریکا وانگلیس با وجود هزینه های مالی وجا نی وزمانی بیشتراز 18 سال ، موفق درتثبیت حکومت نو استعمارزای های دست نشا نده خود نشد ند ؛ چهارم ،پاکستان دریافته است که حما یت دوام دارازتروریسم قبیلگی ای طالبان برایش سود مند نمی باشد. ازاین رو،دوماه قبل قمر با جوا فرمانده ارتش پاکستان به تهران رفت تا نشان دهد که مانند گذ شته پیگیر پروژه طالبانی نیست. به سخن دیگر،با داران طالبان دریشی پوش وطالبان ریشو درافغانستان درمانده شده اند.
بنا برآن ، به اهمیت رونق بخشیدن توسعه سیا سی درافغانستان پا فشاری می کنم ومنظورم ازآن کثرت گرای ، برد باری وهمچنان فربه کردن احترام متقا بل درمیان قوم ها وگروه های بی شمار سیا سی ومذهبی وتلاش های پیگیر درجهت ایجاد حکومت داریی خوب وگام برداشتن درسمت استقلال وخود گردانی وپشت معرکه انداختن استعمارزای های نو وتروریستان همتبار شان می باشد. دراخیر ، با تا کید به اهمیت تو سعه سیا سی ، به همه آگا هان افغانستان می گویم که ادا مه ای دوربا طل ، یا افتادن افغانستان به دا من استعمار کهنه وبجای خود گردانی ازآن افتادن بدامن استعمارسرخ وبا فروشی استعمار سرخ جنگ وتروریسم وافتادن کشور بدامن استعمارنو وناکامی استعمارنو ونوکرانش در اداره سازی، بازسازی ومهارتروریسم ، زاده عقب ماند گی فرهنگ سیا سی و توسعه سیا سی ودشمنی استعمارزای ها با آن می باشد. به عبارت د یگر ، به نفع مردم به خصوص آگاهان می دانم که یا علیه ما نع های توسعه سیا سی مبارزه وآن را رونق بخشند تا به استقلال وخود گردانی برسند یا گرفتار فاشیسم وتروریسم قبیلگی ما نده وبه ادامه دورباطل گردن دهند. دورباطل هم که دستاورد ش وضع فاجعه بارکنونی می باشد. ادامه دارد.

0 comments:

Post a Comment