Wednesday, 8 June 2016

پاکستان کوشش دارد تا امریکارا درافغانستان به پا یان خط برساند


ابراهیم ورسجی
نزدهم جوزای1395
بخش نخست
ملتون شیطان باورمند شده بود که " بهتراست دردوزخ حاکم باشی تاخد مت کار دربهشت." رهبران پاکستان ثابت کرده اند که درصورت امکان هردوکاررا می کنند!
طارق علی
این نوشته دردوبخش تنظیم شده است: نخست، بررسی عامل های دشمنی پاکستان با افغانستان؛ دوم، کوشش های اخیرپاکستان برای به پا یان خط رساندن امریکا درافغانستان.معلوم است که بازی دوگا نه پاکستان درافغانستان نشان گراین است که درمنافقت دست بالادارد ومی تواند حتا بادارخود یعنی امریکا را گرفتارمخمصه نماید.پس، بهتراست بخش نخست نوشته را بافلسفه پیدایش پاکستان وغلطی های های رهبران کم خرد افغانستان بیاغازم. درزمینه، طارق علی ، نوسنده انگلیسی- پاکستان تبار نوشته است که گاندهی ونهرو ، رهبران حزب کنگره درسال 1941 حرکت ازهند برورا علیه انگلیستان براه اندختند.انگلیستان که درجنگ علیه آلمان نازی درتنگنا قرارگرفته بود؛ هیاتی به هند فرستاده به گاندهی- نهرو، تعهد سپرد که حرکت تان را متوقف نمایید، بعدازجنگ، استقلال هندوستان را برسمیت می شناسیم. در روزها ی حرکت گاندهی - نهرو، علیه استعمارانگلیستان، محمد علی جناح ، رهبرمسلم لیگ به نفع استعمارانگلیس سکوت اختیارکرد وانگلیس هم پاکستان را به حیث تحفه به او هد یه کرد!
دراین راستا ، به گواهی تاریخ، درسال 1944 ، هیات انگلیسی گفت وگو با گاندهی ونهرو درباره استقلال هند را دردهلی شروع کرد.شایان یاد آوری می باشد که درهمان روزهای حضورهیات نامبرده درهند، هاشم خان شکم کته - تهی مغز ، نخست وزیردست نشانده هند برتانیه ، نامه به حکومت انگلیستان نوشته ازبادارخود خواست که مناطق قبیله نشین شرق خط دیورند را به افغانستان تحویل دهد که مورد تمسخر لندن قرارگرفت. درپا یان جنگ دوم جهانی ، وقتیکه جنگ گرم پایان یافت وجنگ سرد میان بلاک کمونیسم وبلاک سرمایداری به رهبریی امریکا آغازشد، پاکستان که ظهورش همزمان با شروع جنگ سرد بود به حیث یک مهره مزدور- تباه کاردرخدمت بلاک سرمایداری علیه بلاک کمونیسم مورد استفاده قرارگرفت. واین استفاده هم زمانی نصیب پاکستان شد که درسال 1949 ،استالین ازلیاقت علی خان نخست وزیرپاکسان دعوت کرد که به مسکو بیاید. برخلاف، اوبه واشنگتن رفته مهمان ترومن ، رئیس جمهورامریکاشد. مسئله که برای رفیق استالین نمایش داد که ماموریت پاکستان درمنطقه چیست؟
درشرایطی که پاکستان جا نشین هند برتانیه در مرزجنوب خاوری- باختریی افغانستان شده بود، اشتباه بزرگ حکومت خانواد گی افغانستان این بود که پس ازبرآمدن پاکستان در 14 اوت 1947، درمه سیپتامبر با درخواست عضویت آن درسازمان ملل متحد مخالفت کرده خود را درتنگنای سیاسی- امنیتی قرارداد. وقتیکه نماینده پاکستان به وزارت خارجه خود اطلاع داد که نماینده افغانستان به درخواست عضویت کشورش درسازمان ملل مخالفت کرده است ؛ ومسئله را وزیرخارجه به محمد علی جناح یا قاید اعظم گفت؛او فورا دستورداد که بایگانی هند برتانیه درباره افغانستان درراولپندی می باشد، دوسیه هارا ورق زده معاش ماهوار مزدوران را اضافه نمایید! یعنی همان گونه که پاکستان درمنطقه جانشین هند برتانیه شده بود، مزدوران افغان آن هم مزدورپاکستان می باشند؛ پس، تنخواه شان باید اضافه شود! دروقع، ازآن به بعد است که رخنه گری پاکستان درافغانستان شروع شد که تاکنون ادامه دارد. ازسوی دیگر،همزمان با ظهور پاکستان درمنطقه، هاشم خان دوماه درواشنگتن خوابید تا کاخ سفید تحویلش بگیرد،اما موفق به ملاقات باهیچ امریکایی تاثیرگذاردرکاخ سفید نه شد. اگرچه دربرهه نخست بازیی نو یا جنگ سرد، پاکستان هم مورد کم مهریی کاخ سفید واقع شده بود که علت آن توجه ژرف مسکوو واشنگتن به پکن ودهلی بود. وقتیکه پکن اول شیوه نزدیکی به مسکو وبعد راه خود گردا نی را درپیش گرفت ودهلی نو ، هم گرایش به مسکو پیدا کرد وهم جنبش عدم انسلاک راباهمکاری مارشال تیتووجمال ناصر پی ریزی کرد، حکومت کم خرد افغانستان هم عضو غیرمنسلک ها هم عضومثلث مسکو- کابل- دهلی نو شد. سیاستی که کمک به ایجاد وضع کنونی افغانستان وماجراجویی پاکستان کرد.
بعدازسفرناکام هاشم خان به امریکا وشروع نزاع مرزی اش با پاکستان که خشم انگلیستان یا بادارش را نیزدرپی داشت، خانواده حکومت گر اورا مرخص وشاه محمود را درجایش نشاند تا با شیوه نرم ترازاو درحکومت داری وروابط بیرونی توجه انگلیس وامریکا را جلب نماید. طوریکه دیده شد، شیوه نرم ترحکومت داریی او کمک به سربرآوردن جنبش روشنفکری مشروطه خواه کرد نه جلب توجه لندن واشنگتن. حرکتی که خانواده حکومت گروانحصارگرقدرت را ترساند وباعث شد که درجای شاه محمود، محمد داود کم عقل وخشن را به میدان بیاورد که آورد واوهم یگانه کاری که کرد این بود که گفت:" انگلیس یک غلطی کرده است ، یعنی منطقه پشتون نشین شرق خط دیورند رابه پاکستان داده است ومن می خواهم غلطی یاد شده را تصحیح نمایم"! یعنی پشتونستان را می گیرم. بازی بزرگترازتوان مالی وسیاسی افغانستان .مثلا، ایس ایم برک، نوسنده امریکای درکتاب خود " سیاست خارجی پاکستان با نگاه به هند"، نوشته است که : " درسال 1950،حکومت افغانستان مسئله پشتونستان خواهی را داغ کرد وواکنش پاکستان دربرابرآن توزیع 50 میلیون کلدار درمیان قبایل بود. جالب این است که ، بود جه دولت افغانستان درآن وقت به 50 میلیون کلدارنمی رسید."
آری! داود خان بی سواد درسیاست ملی وبین المللی بنام تصحیح کردن غلطی هند برتانیه، درداخل افغانستان برای ادامه حکومت خانوادگی خود ، با دامن زدن دشمنی با پاکستان بنام مسئله پشتونستان ، کله با سوادان پشتو زبان را گرم ومصروف هدف ناممکن ساخت وروشنفکران فارسی زبان را بزندان انداخت. معلوم است که ، دستاورد سیاست ستیز با پاکستان، دورساختن افغانستان ازغرب وعرب ها وایران وانداختن افغانستان بدا من مسکو بود که بهائی گزاف آن را مردم افغانستان پرداختند وفایده کلان آن را پاکستان به جیب خود واریزکرد! درواقع، ازهمان زمان ، یعنی لغوشناسایی خط دیورند توسط ظاهرشاه وداود شاه درسال 1954 بود که پاکستان چشم طمع به سوی افغانستان دوخت. چشم طعمه که به آن موقع داد که دردومرحله بالای افغانستان تجارت کند:نخست، خطررخنه شوروی درافغانستان برای خودش وغرب را بزرگ ساخته ازامریکا، برتانیه وعربستان پول های کلان وکمک های نظامی گرفت؛ دوم، بعد ازکودتای ثور 1357 ودرادامه ی آن پیاده شدن ارتش سرخ در 6 جدی ش1358 به افغانستان ، با خون جهادی ها واکنون با خون طالبان تجارت کرد ومی کند.
جالب این است که ، بعد ازاعلام لغو رسمیت خط دیورند توسط ظاهرشاه - داودخان که ازعبدالرحمن تا نادرخان همه آن را برسمیت شناخته بودند، سکندرمیرزا ، رئیس جمهور فارسی زبان پاکستان به کابل آمده میزبان خود را گفت که خط وخط بازیی مرزی نکرده جویای دوستی باپاکستان شوید تا کمک به مسیرتجارتی تان کنیم تا بدامن مسکو نه افتید.درخواستی که ظاهرشاه- داودخان ازکنارآن سرسری گذشتند. بدبختانه، درسال 1958، ژنرال ایوب خان با یک کود تای نظامی سکندرمیرزا را مرخص وبعد تربه کابل آمده زبان سخت تر درمقایسه با زبان سلفش بکاربرد.اما ظاهرشاه - داود خان بازهم نتوا نستند درک کنند که وضع درپاکستان بزیان شان تغییرکرده ست. به این معنا که ،حکومت نظامی ایوب خان نوکرامریکا است وموضع سختی در برابر گرایش کابل به سوی مسکو اتخاذ می کند که کرد ونخستین کارش هم بستن تورخم واخلال در مسیرتجارت افغانستان بود.
درواقع، بسته شدن مسیرتورخم توسط ایوب خان، افغانستان را زیرفشارگرفت وباعث شد که ظاهرشاه ، محمد داود را زیرفشار قراردهد. ازاین رو، درسال 1961، داود خان برا درخود نعیم خان را به پاکستان فرستاد تا با حکومت ایوب خان مذاکره وراه تورخم را بازکند. جالب این بود که فضل قادرچودهری ، وزیرخارجه پاکستان با نعیم با زبان پشتو سخن گفتن را آغازکرد که مسخره کردن او بود.البته این گونه زبان بازی به هدایت ایوب خان صورت گرفت که وزیرخارجه افغانستان زبان پشتورا نمی داند وپشتونستان هم می خواهد. وقتیکه نعیم که زبان فارسی راهم درست نمی فهمید به کابل رسید، گفت که پاکستان آماده مذاکره نیست.
ازاین رو، ظاهرشاه دریک تصمیم خانوادگی داود خان وحکومتش را مرخص وبا تصویب قانون اساسی نو مقام نخست وزیری را به افراد بیرون خا نواده داد اما صلاحیت کاری برایشان نداد. اگر هاشم میوند وال بعد ازنخست وزیریی خود گفت که : " نام بچه تازه تولد شده خاندان شاهی پیش ازنام نخست وزیردررادیو اعلام می شود، دال براین بود که نخست وزیردرحکومت ظاهرشاه تنها کچالو برای علیحضرت پوست می کند تا چپس بپزد! بهرحال، روابط افغانستان با پاکستان دردوره نخست وزیری محمد یوسف خان بهبود یافت وراه تورخم بازکرده شد، اما مناسبات با مسکو، مانند دوره نخست وزیریی داودخان ادامه یا فت. چون قبلا، درسال 1961، ایوب خان دریک نامه به جان ایف کنیدی، رئیس جمهور امریکا، نوشته بود که اتحاد شوروی مصروف راه ومیدان هوای سازی درداخل افغانستان می باشد. سیاستی که به نفع امریکا وپاکستان نیست.
درواقع ، با ارسال چنان نامه ی به رئیس جمهورامریکا، رئیس جمهورپاکستان کمربسته بود که اثری از کارنامه ی نوسازیی شوروی درافغانستان باقی گذاشته نه شود.12 سال بعد ازدوره ی ایوب خان، وقتیکه ژنرال اخترعبدالرحمن ، رئیس وقت آی اِس آی ومدیرجهاد افغنستان بی شرمانه گفت که : " کابل با ید به آتش کشیده شود "! درحقیقت، پرده ازروی نیت شوم کشورش دررابطه به افغانستان برداشت! نیت شومی که درافغانستان پساشوروی به گونه ویران کردن کابل درجنگ های میان گروهی جهادی های موافق ومخالف پاکستان وویرانی شمالی وبت های بامیان و... که درجنگ های جهادی های ها وطالبان دست ساخت آی اِس آی دیده شد. دراخیرهم ، تروریسم طالبان ، القاعده وآی اِس آی بخاطر سهم داشتن دررویداد یازدهم سیپتامبر 2001 ، جاده سازی کرد برای جنگ امریکا علیه تروریسم وپیاده شدن ناتودرافغانستان وبازسازی طالبان توسط پاکستان وبازی دوگانه این کشور درافغانستان که هم ازامریکا کمک مالی ونظامی گرفت هم کمک به شکست جنگ امریکا علیه تروریسم کمک کرد.ادامه دارد.

0 comments:

Post a Comment