Wednesday 25 May 2016

ازامضای معاهده چابهارمیان افغانستان ، ایران وهند ، پاکستان ناراحت شده است


ابراهیم ورسجی
پنجم جوزای 1395
همه آگاهی دارند که معاهده چابهار میان افغانستان ، ایران وهند، امضاد شده است.معاهده ی که کمک به بیرون شدن افغانستان ازسختی ها ودشواری های محاط به خشکه بودن می کند؛ واین امکان را برای هند نیزفراهم می کند تا ازطریق افغانستان وایران به خصوص اولی به بازار آسیای مرکزی ،چین ، روسیه ،حتا اروپا ، راه تجارتی پیدا کند.البته که ، برای ایران هم این فرصت را می دهد که درمسیر راه ابریشم قدیم نقش موثری میان خاوروباخترجهان بازی کند.ازنظرسیاسی هم ، معلوم است که هم سویی افغانستان، ایران وهند با مشترکه های تاریخی- فرهنگی ای که دارند، می تواند هم درمهارتروریسم درافغانستان کمک نماید هم پاکستان را درتنگنا بگذارد تا کاروان حمایت ازتروریسم را کنارگذاشته به کاروان صلح وتوسعه اقتصادی درسطح وجهان منطقه بپیوندد.
بهرحال ، ازروزامضای معاهده یا اول جوزا- 23 ماه مه تاکنون، تاحدی که موفق به پیگیریی رسانه های پاکستانی شده ام، دریافتم که این کشورهم ازمضای معاهده یاد شده هم ازکشته شدن ملامنصور، رهبر طالبان درخاکش توسط پهباد های امریکایی ، نهایت عصبانی به نظرمی رسد. تاجائیکه ، بنده ازمطالعه سیاست ها واستراتژی های منطقه به خصوص سیاست غلط - نادرست پاکستان دریافته است؛ به این نتیجه رسیده است که سیاست امنیتی - افغانی پاکستان ، وارد برهه ی درد ناکی برای خودش وافغانستان شده است. مثلا، پاکستان گمان کرده بود که درجنگ علیه شوروی ازجهادی هاحمایت وباکمک امریکا ،افغانستان را زیرسلطه ی خود درآورده موازنه دربرابر هند می آفریند. نتیجه راهم دیدیم که تروریسم را تولید کرده جاده سازی کرد برای پیاد شدن ناتو درافغانستان وحضوربلند مدت امریکادرکشورما.حضوریکه درکوتاه مدت وبلند مدت بزیان پاکستان می باشد.
بهرصورت، پاکستان ازکود تای ماه ثور 1357 درافغانستان تاکنون، بدون شک، دراین کشورومنطقه با آتش بازی کرده است. اگرچه بازی کردنش با آتش درگذشته زیرسایه خطر تهاجم ارتش به افغانستان پنهان مانده بود،اما بارفتن ارتش سرخ وفروپاشی شوروی، ایجاب می کرد که پاکستان سرعقل آمده درحد وتوان خود کارمی کرد که نکرد ووضع ناگوارکنونی را درافغانستان رقم زده جهان را بنام جنگ علیه تروریسم درآن درگیرساخت.
برای من به حیث شاگرد سیاست وتاریخ سیاسی جهان،سیاست افغانی- منطقه ی پاکستان جزدیوانگی چیزی دیگری به نظرنمی رسد. مثلا، جهان همه دریافته است که تندروی وتروریسم مذهبی درهمه دین ها ی جهان به نفع صلح جهانی- منطقه ی نیست. برخلاف، پاکستان حمایت ازتندروی وتروریسم مذهبی را با پایگاه ساختن برای آن ها درافغانستانِ دوره ی طالبان واکنون درکمربند قبایلی خود، سیاست امنیتی - خارجی خود ساخته منطقه وجهان را متشنج ساخته است. مزید برآن، ازوضع دشوارمحاط به خشکه بودن افغانستان بهره برداری کرده ضربه ی محکمی به اقتصاد کشورما وتاحدی اقتصاد خودش وارد کرده است.
اگرچه ، خراب کاری پاکستان بخاطر محاط به خشک بودن افغانستان ؛ پیشینه ی طولانی دارد ، اما هیچ زمانی به اندازه ی سالهای اخیر ویران گرانه نبوده است. به این خاطرکه، در21 سال گذشته ، یعنی ازایجاد طالبان والقاعده درماه اکتوبرسال 1994میلادی / میزان سال 1373 خورشیدی تاکنون، دشواریی محاط به خشکه بودن همراه تروریسم صادراتی ازپاکستان باعث بد بختی بیشتری اقتصادی- امنیتی برای افغانستان شده است. مسئله ی که حکومت افغانستان را و ادارکرد تا تمرکزبه منابع دیگری برای تجارت بیرونی خود نماید که مسیرچابهارازآن جمله می باشد.
باتوجه به اهمیت معاهده چابهاربرای افغانستانِ محاط به خشکه، دیده وفهمیده می شود که پاکستان نهایت ناراحتی وعصبانیت را ازخود نشان داده ومی دهد. ازاین رو، بهتراست که درزمینه کمی روشنی اندازی نمایم تا سیاه ری شود پاکستان که ازهرحربه ی حتا تروریسم کارگرفت تا افغانستان را به غم نشاند! جالب این است که ، پاکستان هم درمسیرتجارت افغانستان مانع خلق کرد هم ازراه افغانستان به آسیای مرکزی تجارت کرد. کاری که نشا نه ی ضعف سیاست کاران افغانستان می باشد.
دراین بازیی نا درست پاکستان، این مسئله هویدا شده است که رهبران سیاسی به خصوص نظامی های کم خرد آن کشورموفق بدرک روح زمان نه شده ند! به این خاطرکه ، زمان کنونی زمان تجارت، اقتصاد، بازاریابی برای عرضه کالای مورد نیازمبرم روزدربازاراقتصاد جهانی می باشد ، نه صادرکردن کالای تروریستی که پاکستان را درجهان بد نام وتروریست پرورمعرفی کرده است! درمقایسه با نادانی پاکستان، معلوم می شود که جمهوری اسلامی ایران وجمهوری هند ، دریافته اند که ازسیاست وامنیت کاسته توجه بیشتربه اقتصاد وتجارت کنند که سرمایه گذاری بالای بندرچابهارتوسط هردوکشورنماد آن می باشد.
دراین سرمایه گذاریی اقتصادی کلان جمهوری اسلامی وهند، معلوم است که افغانستان پول برای سرمایه گذاری نداد اما موقعیت جغرافیای اش بزرگترین سرمایه می باشد که میان هند وآسیای میانه وروسیه حتا چین بکارانداخته ازآن می تواند درجهت توسعه ی تجارت واقتصاد خود بهره برداری نماید. باتوجه به اهمیت موقعیت جغرافیای افغانستان درمنطقه، روشن است که اگرحکومت این کشور بادقت به پیش برود، بدون شک، می تواند درمسیر شاه راه ابریشم میان چین واروپا ازطریق ایران به مد یترانه وازطریق چابهاربه هند، نقش سازنده بازی کرده هم به خود هم به دیگران کمک نماید.
ازاین رو، دیده می شود که پاکستان به اهمیت مسئله پی برده دست به توطئه گری وتهمت زنی زده است.جالب ان است که ، توطئه گری اش هم بزیان خودش می باشد نه به زیان افغانستان. به طورنمونه، کشته شدن ملامنصور توسط پهبادهای امریکای درخاک پاکستان که همزمان بود با امضای معاهده چا بهار؛ باعث شد که امنیتی های پاکستان این گونه تبلیغ نمایند که ملامنصوربنام محمد ولی با گذرنامه پاکستان ، با روادید / ویزای ایران ، وارد بلوچستانِ پاکستان دربازگشت ازسفربه آن کشورشده وکشته شده است. دراین دوگانه بازی کردن طرف پاکستانی که متهم کردن ایران به کمک رسانی برای طالبان درمیان است، پرسش این است که داشتن ویزا / روا دید مهم است یا گذرنامه؟ یک تروریست می تواند ویزا یا روا دید هرکشوری را ازطریق دزدی وجعل وفریب یا شیوه های دیگری بدست آورد ،اما گرفتن گذرنامه بسیاردشوارمی باشد. به این معنا که ، این حکومت پاکستان بود که برای ملامنصورگذرنامه پاکستانی بنام محمد ولی صادرکرد. پس ازگرفتن گذرنا مه فرقی نمی کند که ویزا یا روادید کدام کشوررا چگونه بدست آورده یا می آورد؟
درین راستا، مسئله رسواکننده برای پاکستان این بود که ایران با شتاب سفر ملامنصوربنام محمدولی به قلمروش را رد ونمایش داد که به این نام نه کسی روادید ایران را گرفته ونه ازمرز تفتان وارد بلوچستانِ پاکستان شده است. فکرمی کنم که کشته شدن ملامنصور وامضای معاهده چابهارکه هردو دریک روز صورت گرفته است؛چنان ناراحتی برای حکومتی ها ونظامی های پاکستانی خلق کرده است که نتوانستند درست فکروواکنش مناسب نشان دهند. درواقع، ازواکنش ناشیا نه ی طرف پاکستانی معلوم می شود که درک کرده اند که وضع سیاست منطقه وجهان بزیان پاکستان درحال تغییر بنیادی می باشد. بنابراین ، شتاب زده واکنش نشان داده اند. ازاین و، ازسران حکومت افغانستان می خواهم که با بهره برداری ازفرصت مناسب بدست آمده ،هم مناسبات کشورخود را باهند وایران توسعه دهند هم پاکستان را زیرفشار قراردهند تا دکان تولید تروریسم علیه مردم مارا بسته نماید. دراخیر، برای سیاسی ها ونظامی های پاکستان پیشنهاد می کنم که درسیاست افغانی ویران گرانه ی خود بازنگری کرده بیشترازاین باعث انزوای خود ومصیبت مردم افغانستان نه شوند!

0 comments:

Post a Comment