ابراهیم ورسجی
30-11-1390
هفته ی گذشته یکی ازپرماجراترین هفته هادرچندماه اخیربود؛ماجراهایی که هرکدام به گونه ی مستقیم وغیرمستقیم تحولات افغانستان را تحت شعاع قرارمی دهند.ازجمله رخ دادهایی که اوضاع افغانستان رابه گونه های منفی ومثبت متاثرمی سازند،نخست،تقدیم شدن یک قراردادتوسط دیناروهرابیکر،عضومجلس ومعاون رئیس کمیته ی زیرین آن درامورخارجی ودیگرنمایندگان مردم درروزجمعه17فوریه28دلوبه مجلس نمایند گان امریکادرجهت تاکیدبرحق خودگردانی بلوچ ها در پاکستان می باشد.ازدیدگاه پیش کش کنندگان قرارداد،بلوچ هاحق دارند که کشورخودراداشته باشند.همچنان،آن هاازاین که امریکابه نیروهایی متجاوزپاکستانی اسلحه می دهدتا به سرکوب بلوچ هابپردازند،ابرازتاسف کرده اند.موضوعی اعصاب رهبران پاکستان راتخریش وسبب شدکه روزشنبه18فوریه29دلو،نخست وزیرآن کشوربه محکوم کردن آن پرداخته وبگوید که قراردادنامبرده حمله به حاکمیت ملی کشورش می باشد.دوم،اعلام ایران درروز15فوریه-26دلوازدستاوردهای خود دربرنامه ی صلح آمیزاتومی اش می باشد که بحران درروابط این کشورباغرب راتشدید کرد.سوم،درحین تشدیدبحران درروابط ایران وغرب،حمله هایی تروریستی به دیپلمات های اسرائیل دردهلی وگرجستان صورت گرفت؛ وهمچنان،دونفرایرانی دربنکاک/پایتخت تایلند بخاطرتلاش نافرجام درجهت انفجاردرسفارت اسرائیل گرفتارشدندکه اسرائیل ایران رامتهم، وتهران به ردآن پرداخت.چهارم،پرده برداشتن کرزی ازمذاکرات پنهانی حکومت افغانستان وامریکاباطالبان،درگفت وگو بانماینده ی"وال استریت ژورنال می باشدکه بتاریخ16فوریه27دلوبه نشررسید.موضوعی که سخن گوی طالبان فوراآن رد کرد.پنجم،وازهمه پررنگتریاکمرنگتر،برگزاریی مذاکرات سه جانبه میان پاکستان،ایران وافغانستان دراسلام آبادمی باشدکه روزپنجشنبه آغازوروزجمعه17فوریه-28دلو،بدون نتیجه یابایک اعلامیه ی تبیلغاتی ماننداعلامیه های بی اثروتکراریی گذشته پایان یافت.ازاین لحاظ ازتکراری بودن اعلامیه نامبرده شد که درآن، ازمبارزه علیه تروریسم،جنایت سازمان یافته،تلاش برایی ثبات منطقه و نابودیی موادمخدروبازگشت محترمانه ی مهاجرین افغان به وطن شان ونشست های پیهم وزیران داخله وامنیت هرسه کشوریادآوری شده است.پرسمان های که درده سال گذشته بارهاموردتاکیدقرارگرفته وازعمل به آن هاقصداًخود داری شده است.
باتوجه به آنچه گفته آمد،می توان چنین ابرازنظرکرد که هم بحران اتومی ایران وهم طرح مسئله ی خودمختاریی بلوچستان درکنگره ی امریکابه حیث دگمه های فشاربراسلام آباد،می توانند روابط پاکستان وامریکاراپرتنش وروابط بحرانی ایران باغرب راتشدید،وزیان هایی بی شماری رابر روند دولت سازی وبازگردانی صلح درافغانستان وارد کنند.ازپیش روشن شده بود که روابط امریکاوپاکستان بخاطربازیی دوگانه ی دومی درپروسه ی تامین صلح درافغانستان،روبوخامت دارد.راجع به این که روابطه واشنگتن واسلام آبادروبوخامت دارد،هیچ دلیلی بیشترازاین گواهی نمی دهد که امریکاازبازیی دوگانه ی پاکستان درافغانستان به ستوه آمده وهرروزبیشترازروزقبل به اهرم هایی فشاربرنظامی هاواطلاعاتی هایی این کشورمی افزاید.
برای درک بهتروبیشتروخامت روابط امریکاوپاکستان وتاثیرمنفی آن براوضاع افغانستان،بسنده می کندکه بدوموضوع زیرانگشت بگذاریم:نخست،طرح مسئله ی بلوچستان درکنگره ی امریکا.دوم،برجسته شدن این مضوع دررسانه هایی امریکاکه مشرف حاکم نظامی پیشین پاکستان ومتحدامریکادرجنگ علیه تروریسم اززندگی بن لادن درایبت آبادومحل قتلش آگاهی داشت؛ودراقع،آی اِس آی که درآن وقت ژنرال پرویزکیانی فرمانده کنونی ارتش رئیس آن بود،همه کاره درنگهداریی رئیس القاعده بوده است.واین موضوع رابروس رایدل یک مقام پیشین سیا/سازمان جاسوسی امریکاازقول ژنرال ضیاءالدین بت رئیس پیشین آی اِس آی بیرون دادکه اکنون درهمه ارگان هایی رسمی وغیررسمی ئرسانه هایی امریکایی برسرزبان هامی باشد.
راجع به این که فاش شدن روابط نزدیک آی اِس آی بابن لادن وطالبان،تاچه اندازه ازتنش درروابط واشنگتن واسلام آبادحکایت می کند،همه گان کم یابیش ازقبل آگاه می باشند.اما،طرح مسئله ی خودمختاریی بلوچستان درمجلس نمایندگان امریکا،موضوعی می باشد که نه تنهاپاکستان،بلکه ایران راهم که ولایت سیستان وبلوچستان بانفوس اغلب بلوچی دارد،عصبانی می کند.اگرچه بارک اوبامارئیس جمهورامریکابحران بلوچستان راموضوع داخلی پاکستان خوانده است،امانبایدازاین واقعیت انکارورزید که پیش کش کردن مسئله ی خودمختاریی بلوچستان درمجلس نمایند گان؛ پس ازسفرکامرون منترسفیرامریکادرپاکستان درماه ژانویه-جدی به بلوچستان وبدنبال آن بتاریخ8فوریه-9دلوبحث درزمینه، درکمیته ی روابط خارجی مجلس نمایندگان صورت گرفت.موضوعی که حکومت اوبامانمی تواندازآن تبری جوید. ازهمه مهمتراین که،بتاریخ12فوریه-23دلو،کامرون منترسفیرامریکادرپاکستان به رسانه هادرآن کشور که رویترزخبرگزاریی انگلیس نیزبه نشرآن پرداخت،گفته بود که موضع کشورش دررابطه بابلوچستان روشن است ونقض هراسناک حقوق بشردرآن ولایت مسئله ی بزرگی می باشد.به سخن دیگر،موضوع داخلی خواندن مسئله ی بلوچستان ازطرف اوباماودرخواست کمک هایی مالی- نظامی دوملیاردودوصدملیون دلاری برای دوسال آینده ازکنگره برای پاکستان توسط حکومت او،پیش کش کردن لایحه ی خودمختاریی بلوچستان درکنگره توسط جمهوری خواهان واسفبارخواندن نقض حقوق بشریی بلوچ هاتوسط سفیرامریکا دراسلام آباد،ازاین اصل سخن به میان می آورد که"واشنگتن"ازسیاست زردک وچماق درجهت تغییرسیاست تروریسم پروریی پاکستان بهره برداری می کند.
زمانی که سیاست چوب وزردک امریکادررابطه باپاکستان را،باسیاست زیرفشارشدید گذاشتن ایران بخاطرنمایش دستاوردهای اتومی اش درهفته ی گذشته کنارهم بگذاریم؛این واقعیت ازهمه روشنترمی شود که پاکستان وایران نیزبابهره برداری ازنقطه ی ضعف امریکادرافغانستان، می کوشندآن کشوررابه خم شدن دربرابرخواسته هایی خودوادارنمایند.درزمینه،هیچ پرسمانی به اندازه ی گردهمایی رئیسان دولت های پاکستان،ایران وافغانستان درروزهای پنجشنبه وجمعه16و17فوریه-27-28دلودراسلام آبادواعلامیه ی منتشرشده توسط آن ها،بیانگرچنان تلاشی نیست.بطورنمونه،زرداری رئیس جمهورپاکستان درپایان گردهمایی اعلام کرد که درصورت حمله ی امریکابر ایران کشورش درکنارایران می ایستدواجازه نمی دهدکه ازخاک پاکستان علیه ایران بهره برداری شود.همچنان،رئیس جمهورپاکستان گفت که دراعمارخط رسانش گازایران به پاکستان،کشورش زیرفشارامریکانخواهدرفت.
دررابطه بااتخاذ چنان موضعی توسط رئیس جمهورپاکستان،بایدمسایل زیررابدقت برسی کرد:نخست،بحران انرژی درپاکستان.دوم،افزایش فشارروزافزون امریکابراین کشور بخاطربازیی دوگانه اش درافغانستان.اگردومسئله ی یادشده،تنگناهایی پاکستان رانشان میدهند،ازتنگناهایی ایران هم نبایدچشم پوشید.ایران نیز ازفشارروزافزون غرب، هم بخاطربرنامه ی اتومی اش وهم ازطرح مسئله ی بلوچستان درکنگره ی امریکا،برابرباپاکستان، دررنج می باشد.این دوکشورکه نارضایتی هایی بی پایانی ازسیاست های منطقه ی امریکابویژه ازسیاست افغانی آن کشوردارند،دوکارزیررامی توانندانجام بدهند:نخست،هردوبه تعمیق بحران افغانستان می افزایند.دوم،ایران درعراق پساامریکایی نیزمی تواندبحران زایی نماید.موضوعی که برای امریکاودوستان عربش بسیارناخوشایندمی باشد.ازاین که این روزها،سوریه متحدایران درمنطقه زیرفشارشدیدغرب ومتحدان عربش می باشد؛درواقع،به ایران نشان داده می شود که درخاورمیانه ی فردانمی تواندتوقع آینده ی روشن تری داشته باشد.ایران هم که ازحساسیت موضوع آگاه می باشد،امیدواراست که روسیه وچین نگذارندبشاراسدبه سرنوشت قذافی گرفتارشود.
دراین راستا،دوهفته پیش روسیه وچین قطعنامه ی شورای امنیت برای کناررفتن اسدازقدرت را"وتو/منسوخ" کردند.موضوعی که زیان های بیشماری به موضع هردوکشوردرخاورمیانه رساند.باتوجه به کاهش زیان ها،وزیرخارجه ی روسیه به سوریه سفرکردتابه بشاراسدبفهماندکه تغییردررفتارش بیاورد.زمانی سفروزیرخارجه ی روسیه به دمشق باکشتارمردم شهر"حمس"توسط رژیم ناامید اسدکه تاکنون ادامه دارد،همراه شد،برای مسکودرمیان مردم عرب منطقه شرمساری آفرید.ازاین رو،چین روزجمعه17فوریه-28دلو،معاون وزارت خارجه ی خودرابه دمشق اعزام کردتابشاراسدرامتقاعدکند که کاسه ی صبرپکن لبریزشده است.روسیه وچین بایدمتوجه شوند که گره زدن منافع کشورشان باسرنوشت بشاراسدی روبه فنادرسیاست سوریه،بازیی خطرناکی می باشد.دراین راستا،روزشنبه18فوریه-29دلو،این خبرازقول معاون زیرخارجه ی چین که مصروف دیداراز"دمشق"می باشد،پخش شد که بشاراسدمی خواهدبه همه پرسی وتدوین وتصویب قانون اساسی نووراه اندازیی نظام سیاسی چندحزبی دست بزند.این یک واقعیت است که اگربشاراسد به همه پرسی ودموکراسی تن بدهد؛بزودی به ملاقات قذافی خواهدرفت،چنان که درصورت یک انتخابات آزاد،خامنه ی متحدبشاراسد درتهران هم همراه اوبه ملاقات باقذافی خواهدشتافت.
دراین بازیی سیاسی- استراتیژیک که ازمدیترانه تاکابل رافراگفته است وهمه کشورهای بزرگ ومتوسط درآن سهیم می باشند،موضع ناتوان وانفعالی حکومت ناکارآمدودرمانده ی افغانستان بسیارحایزاهمیت می می باشد.بطورنمونه،پیش ازبرگزاریی کنفرانس سران هرسه کشوردرروزهای پنجشنبه وجمعه16و17فوریه27و28دلودراسلام آباد،روزچهارشنبه 15فوریه-26دلو،رئیس حکومت کابل طی مصاحبه ی باخبرنگارروزنامه ی"وال استریت ژورنال"که روزپنجشنبه به نشررسیدوآن رامطالعه کردم؛چنین ابرازنظرکرده بود که،گفت وگوهایی میان حکومت کابل،طالبان وامریکاصورت گرفته است وطالبان علاقمند به صلح می باشند.زمانی که طالبان وقوع چنان گفت وگوهایی راردکردند،روشن شدکه رهبریی افغانستان تاچه اندازه سطحی نگر وگرفتارپیش داوری می باشد.ازسوی دیگر،پیشتر ودرجریان گردهمایی اسلام آباد،سخن گویان و نفراول حکومت کابل گفته بودند که ازپاکستان می خواهندکه ملاعمررابرسرمیزگفت وگوهایی صلح حاضرنماید.
طرفه این که، زمانی که روزپنجشنبه گفت وگوهای سه جانبه دراسلام آبادشروع شدوچنان درخواستی ازطرف کابل مطرح شده بود،دربرابرآن،خانم حناربانی کهروزیرخارجه ی پاکستان گفت که"سخن ازحاضرکردن ملاعمربرسرمیزگفت وگوهایی صلح مسخره وبسیاراحمقانه می باشدوملاعمراصلادرپاکستان موجودنیست."آری!بن لادن هم درپاکستان موجودنبودوسرانجام پس ازقتل، جنازه اش راسربازان امریکایی ازیک ساختمان برجسته ی زیرمراقبت آی اِس آی درشهرایبت آبادآن هم درکناریک پایگاه نظامی بیرون وبدریا انداختند.به سخن دیگر،همان گونه که بن لادن درپاکستان وجودنداشت،ملاعمرهم وجودندارد!
علاوه ازسخنان بی ادبانه وخلاف زبان واخلاق دیپلماتیک وزیرخارجه ی پاکستان،آصف زرداری رئیس جمهورآن کشورهم درپایان گردهمایی سه جانبه، طی گفت وگوباخبرنگاران گفت که"ارتش پاکستان یاآی اِس آی نقشی دربی ثباتی افغانستان ندارد،البته که ممکن است ازبقایایی جنگ علیه شوروی کسانی دراین کشورپیداشوندوکارهای کرده باشند."پس ازسخنان آنچنانی وزیرخارجه ورئیس جمهورپاکستان،ازهمه مسخره تر، سخنان رئیس جمهورایران درکنفرانس مطبوعاتی پس ازگفت وگوهایی سه جانبه می باشد.احمدی نژادرئیس جمهورایران که درابرازسخنان"چرت وپرت"شهره می باشد؛بدون این که ازکشورویژه ی نام ببرد،چنین ابرازکرد که"بحران جاری درمنطقه رانیروهای خارجی ایجادکرده اند."همان نیروهای که رژیم آخوندی ایران که احمدی نژادریاست جمهوریی آن رابدوش دارد،درپیاده شدن آن هاباشوروشوق بیش ازاندازه کمک کرد،ومشرف رئیس جمهورنظامی وقت پاکستان هم پیشتردرخدمت درآمده بود؛بانگهداریی تروریستان اصلی، صدهاانسان بی گناه یاکمترگناه کاررادربدل پول به جورج بوش سردسته ی جنگ نام نهادعلیه تروریسم تحویل داد.بی گناهان یاکمترگناه کارانی که تاکنون که یازده سال از رخ دادماه سیپتامبرمی گذردودر"گوانتانامو"زندانی می باشند،اماحکومت امریکانتوانسته است یکی ازآن هارابدادگاه بکشاند.
بادرنظرداشت سخنان رئیسان جمهورپاکستان وایران دررابطه بابحران افغانستان،به صراحت می توان گفت که حکومت افغانستان ودستگاه سیاست خارجی آن نابکاری رابه نهایت رسانده اند.نویسنده باین باوراست که درایجادوضعیت کنونی افغانستان،بیشترازنیروهایی خارجی،درگام اول،دستگاه جاسوسی پاکستان/آی اِس آی؛ ودرگام دوم،همتای ایرانی آن،ودرگام سوم،نیروهای خارجی مستقردرکشورماکوتاهی بدوش دارند.ازاین رو،به نفع افغانستان می باشدکه به اقدامات زیردست بزند:نخست،دستگاه روابط خارجی خودرابابالاکشیدن آدم های کارآمدووطن دوست فعالترنماید.دوم،بجای اشتراک وتکیه کردن به گردهمایی هایی مانند گردهمایی اسلام آباد که درآن مسئولان ایرانی وپاکستانی کوشیدندگناهان خودرابه گردن دیگران انداخته ازکمک به پروسه ی بازگردانی صلح درافغانستان شانه خالی کنند،به گردهمایی هایی منطقه ی و جهانی، به شمول هند،روسیه،چین،کشورهای آسیای مرکزی،عربستان،ترکیه وکشورهای غربی که درکشورماحضورنظامی دارند،درجهت قطع مداخلات بیرونی وپایان بخشیدن به صادرکردن تروریسم وتعهدات بین المللی تاکیدنماید.درغیرآن،پاکستان وایران که بدلیل های مختلف باغرب بویژه امریکادشواری دارند،به بهانه ی زیان رسانی به امریکا،باتعمیق بحران،افغانستان رابیشترزیانمندمی سازند.به عبارت دیگر،ازآنجاکه زورشان به امریکانمی رسد،انتقام آن راازافغان هامی گیرند.
اگرتلاش های آنچنانی موثرواقع نشدند،تنهاراهی که برای افغانستان باقی می ماند؛این است که، دوکارزیررابدرستی پی گیری نماید:نخست،معاهدات استراتیژیک خودراباکشورهای غربی تعمیق وسرسختانه بکاربندد.دوم،درسطح منطقه،به حیث دولت عمل کرده مداخله رابامداخله وتروریسم راباتروریسم پاسخ بدهد.باین معناکه ماهم می توانیم دربدل بداخلاقی وصادرات تروریستی،تروریست صادرنمائیم وزمینه هایی بشریی آن درکشورهای همسایه هم مساعدمی باشد.طرفه این که،وضعیت نژادی- مذهبی کشورهای پاکستان وایران به گونه ی می باشدکه آن هاهم نقطه های ضعف دارند.باین معناکه اگرآن هاازانگشت افگارمابهره برداری می کنند؛برعکس،ما هم بایدانگشت افگارآن هاراموردبهره برداری قراربدهیم..بطورنمونه،ولایت بلوچستان پاکستان سالهااست که بخاطرجنایت ارتش درآتش می سوزدوبخشی ازشکایت بلوچ هااین است که نظامی هاواطلاعاتی های پنجابی،تمام امکانات ولایت شان رادراختیارطالبان تروریست پشتون دردوطرف مرزقرارداده وبه آن هازیان هایی جبران ناپذیری تحمیل کرده اند.ازاین رو،بلوچ هانیرومندترین خیزش آزادی خواهانه رادرداخل وتلاش هایی سیاسی گسترده ی رادرسطح جهان براه انداخته اندکه مطرح شدن داعیه شان درکنگره ی امریکاازآن جمله می باشد.شایان توجه می باشدکه دربحران بلوچستان، ایران مانندپاکستان آسیب پذیرمی باشد.ازیک نگاه،بلوچ های ایران ستم دوچندان راتحمل می کنند.به سخن دیگر،هم ستم مذهبی وهم ستم نژادی- فرهنگی رامتحمل می شوندوباکمترین تشویق وکمک به عصیان دست می زنند.
بنابراین،افغانستان بایدقویاپشت سرخیزش بلوچ هابویژه درپاکستان ایستادشود.دراین موضع،دوفایده فراچنگ افغانستان می شود:نخست،آهن باآهن روبرومی شود.باین معناکه اگرپاکستان وایران دنبال تعمیق بحران افغانستان زیرنام زیانمندسازیی امریکاودرواقع زیانمندسازیی مامی گردند،ماهم می توانیم پاسخ همانندبدهیم.دوم،یک بلوچستان آزادوخودمختارمی تواندبهترین مجرایی دسترسی افغانستان کرانمندبه خشکه بدریاشود.کمبودیی که سبب شده است تاهمواره ازآن پاکستان علیه افغانستان بهره برداری نماید.ازطرف دیگر،سیاست کاران افغانستان بایدبدانندکه از پشتون ملتی هایی ولایت خیبرپشتونخواه که تنهاباپسوندپشتونخواه به لایت خیبربه آی اِس آی تسلیم شده اند درجهت زیرفشارگذاشتن پاکستان کاری ساخته نیست.برخلاف آن ها،بلوچ هامی توانندبهترین وسیله ی سرعقل آوردن پاکستان شوند.ناگفته نبایدگذاشت که دراین بازی،یک راه حل انسان دوستانه هم وجود دارد؛وآن این که، کشورهای غربی وسازملل متحد پروسه ی دموکراسی خواهی وحقوق بشرطلبی راباسختی وپشتکارپی گیری نمایند.دراین صورت،ساختارهای سیاسی- نظامی- نژادیی قوم مدارانه وتفنگ سالارانه درجهت رعایت حقوق همکانی مصادره، وجای آن هارادولت هایی دموکراتیک ملی درمنطقه می گیرد.درواقع،باچنان رخ دادی مبارکی که کم هزینه هم می باشد، نظام های سیاسی ممثل اراده ی مردم شده،و باقناعت همه گرایش ها، انحصارقدرت،تبعیض گری درسیاست وبرنامه ریزی ونتیجه ی آن یعنی جدایی خواهی ازبین می رود.
0 comments:
Post a Comment