Tuesday, 18 August 2020
صد و یکمین سالروزاستقلال موهومی افغانستان را ، به افغان های استعمارزی مبارک باد می گویم
خشت اول گر نهد معمار کژ / تا ثریا می رود د یوارکژ
ابرا هیم ورسجی
بیست و نهم ماه اسد سال 1399
روز سیزدهم ماه سرطان ، مقا له ای به عنوان " چرا افغانستان ازاستعمارواستعمارزی زد گی رها وبه یک کشورخود گردان / مستقل وروبه پیشرفت متحول نه شد "؛ نوشته ، نشر کرده بودم؟ در مقا له ای نا مبرده ، علت های اسستعمارواستعمارزی زد گی افغانستان را جمع بندی ووعده کرده بودم که آن ها را بررسی انتقادی کرده حسا بی به سراغ استعمارزی های کهنه ونووبا داران آن ها می رسم. در حا لیکه ، بررسی انتقاد یی استعمارواستعمارزی زد گی خرا سانِ افغانستان نا میده شده توسط کهنه استعمارها ونگهداری شده توسط آن ها واستعمارسرخ وسرگردا نی بی نتیجه ای استعمارنو ونوکرا نش درآن برایم اهمیت روزافزون دارد ، اما خواندن " روشنگریی فراموش شده ای آسیای میا نه ، دوره طلایی (سا ما نیان ) ، ازحمله عرب ها تا تمورلنگ " ، چنان ذهن وفکرم را مصروف سا خت که نوشتن درباره ای آن را به تعویق اندا خته به نوشتن پیش نویس وجنبش معتزله به حیث پیش خیمه ای آن پرداختم.
ازاین نگاه که ، دیروزسه شنبه 28 ماه اسد ، صد و یکمین سالروزاستقلال موهومی افغانستان بود واشرف غنی استعمارزی وطالبان دریشی پوش ووطن فروش همکارش مراسم بزرگ داشت بنام روز خود گردا نی / استقلال درکا بل برگزار کرد ند ، بهتر دانستم که این مقا له را پیش کش دوستان وفرهنگیان و هموطنان استعمارواستعمارزی زده ای خود نما یم. دراین شکی نیست که آزاد یی فردی وخود گردانی جامعه وکشور افغانستان ، دارای ارزش وا لا وتاریخ ساز می با شد. دراین هم شکی نیست که ، تا توده های مردم ملت نشو ند ، کشورشان مستقل / خود گردان نمی شود.
بنا برآن ، این پرسش خود نما یی می کند که آیا درافغانستان ملت شکل گرفته است که مستقل شود ، یا ادعای مستقل بودن نما ید؟ اگرملت درافغانستان شکل نگرفته است که وا قعا شکل نگرفته است ، مسئول آن کیست؟ مردم شنا سی وجامعه شنا سی نو نشان می دهند که تاریخ وزبان وفرهنگ نیرومند کمک به شکل گرفتن ملت وکشور مستقل یا ملت - کشورمی نما ید. وارونه ای آن ، مردم شنا سی درافغانستان ، نشان می دهد که افغان ها قبا یل ما نده وقوم نه شده اند. وقوم نه شدن قبا یل افغان واستعمارزی شدن سران بر خی قبا یل مانع ازآن شد که افغانستان کشور- ملت هم نه شود! طرفه اینکه ، جمعه خان صوفی پشتون پاکستانی ومهمان استعمارزی های کهنه افغان ،درکتاب خود " فریب نا تمام" نوشته است که :" ما پشتون هستیم نه افغان وافغان را سا خته ای تا جیک ها معرفی کرده است."
اگر جمعه خان صوفی زبان فارسی را درست می فهمید ، متوجه می شد که افغان دراین زبان چه تعریفی دارد؟ درزبان فارسی ، افغان ، آه ورنج وفغان را می گویند ویک مصرع شعربنام " آه وافغان کردیم هم درزبان فارسی داریم. همچنان ، جمعه خان صوفی نوشته است که :" امیران افغانستان در قانون اسا سی ، همه با شند گان افغانستان را افغان نا میده اند!" آری ، امیران استعمارزی افغان که حکومت ها یشان به کمک استعمارهای رنگا رنگ درکا بل تحمیلی ونیمه جان زنده مانده اند ، مردمان این کشور پو شا لی ودست سا خت استعمارهای کهنه ای انگلیس وروسیه را افغان نا میده ودرشناسنامه های ایشان قوم های آن ها را هم درج کرده بو دند.
ازدرج نام قوم ها درشنا سنا مه ها ، معلوم می شود که کهنه استعمارزی ها درک کرده بود ند که اکثریت مردم خود را افغان نمی دا نند. جالب این است که ، قبیله های پشتون هم خود را پشتون می دانند نه افغان. یعنی افغان مورد پذ یش هیچ قومی درافغانستان نمی با شد وپارلمان پیشترهم در قانون احوال نفوس درج کرد که درشنا سنا مه ها نه نام قوم های افراد بلکه جای پیدا یش وولایت های آن ها درج شود. غنی هم همین مصوبه را امضا هم ما نع تطبیق آن شد. افزون برآن ، به روا یتی ، به تو زیع شنا سنا مه های جعلی هم برای رئیس جمهورشدن تقلبی خود اقدام کرد. یعنی غنی با توزیع تذ کره ها / شنا سنا مه های جعلی می خوا هد ملت افغان را بسازد.
ازاین نگاه که افغانستان دراصل خرا سان می با شد وزبان وفرهنگ فارسی ، زبان وفرهنگ مسلط بر آن. معلوم است که ، دربستر زبا نی وفرهنگی فارسی زبان ها، ملت افغان سا ختن کهنه ونو استعمارزی ها کوبیدن آب به آون می با شد! همچنانکه ملت افغان سا ختن کهنه ونو استعمارزی ها کو بیدن آب به آون می با شد، بهتراست که استقلال خواهی امان الله خان فراری هم نما د خنده آور آن تلقی شود! بنا بر آن ، از چند نگاه ، مستقل شدن یا مستقل بودن افغانستان را پد یده ای موهومی می دانم:
نخست، مرکزخراسان بزرگ را هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری در سال 1880 ترسا ی افغانستان نام گذاری کرد ند ؛
دوم، پشتون ها درخراسان افغانستان نا میده شده اقلیت مطلق بود ند ومی با شند ؛
سوم، هند بریتا نیا وروسیه ای تزاری ، دراصل یک زندان بی بام بنام افغانستان ، با زندان با نی عبدالرحمن خان وحشی سا ختند ؛
چهارم، زندان با ن ها از عبدالرحمن خان تا داوود خان ، برای افزایش شمار پشتون ها / افغان ها درخراسان ، پشتون های پیشترهندی وبعد تر پاکستانی را به حیث نا قل به افغانستان آورده اول درمرزبا ایران ودوم درمرزبا شوروی سا بق وسوم درشمال وشمال کا بل ودیگر بخش ها آن ، زمین بخشی وفرزندان آن ها را درارتش جا بجا کرد ند ؛
پنجم، بسیاری فرزندان نا قلین با لاکشیده شده در ارتش ، خلقی نما های روسی شده علیه جمهوریی داوود خان کود تا وبا مردم رفتاروحشا نه کر د ند ؛ وحشی گریی که با عث خیزش مردم وهجوم ارتش سرخ به افغانستان وپنا هنده شدن بخشی از مردم به پاکستان شد؛
ششم، اکثریت همان نا قلان بعد ازحمله ارتش سرخ به افغانستان ، به پاکستان رفته دوباره شنا سنا مه ای پاکستانی گرفتند ؛
هفتم، بعد ازشکست ارتش سرخ وزمین بوس شدن حکومت خلقی نمای دست نشا نده ای آن، جهادی های تا جیک / فارسی زبان ، کا بل را فتح و دولت اسلامی را اعلام کرد ند ؛
هشتم، ازاینکه استاد ربا نی کا ند ید پاکستان وعربستان درافغانستان پسا شوروی نبود ،آن ها اول با حما یت ازحکمتیار ، کا بل را ویران کرد ند ودوم طالبان را ازفرزندان ونواسه های همان نا قلان افغان اصلا هندی- پاکستانی سا خته به جنگ وترور علیه دولت اسلامی گسیل دا شتند؛
نهم ،طالبان قبا یلی افغان القاعده قبا یلی عرب را با خود همراه کرد ند وبا عث رخ داد یازدهم سپتامبر 2001 درامریکا شد ند ؛ وآن کشوردرتبا نی با انگلیس / با دار تاریخی کهنه استعمارزی های افغان، دست به جنگ علیه تروریسم دست سا خت خود ونوکرخود / پاکستان ، زده طالبان ریشو- تروریست والقاعده همکارشان را بدون خون کردن بینی های آن ها روا نه پاکستان وطالبان دریشی پوش را حاکم تحمیلی کا بل سا ختند. خنده آور این است که ، امریکا وانگلیس ونا تو نتوا نستند حکومت های پو شا لی طالب کرزی وطالب غنی وطالبان دریشی پوش همکارآن ها را استوارنما یند! ناتوا نی آن ها دراستوارساختن حکومت های پوشا لی طالبان دریشی پوش ، کمک به بازگشت طالبان ریشو-تروریست به کمک ارتش پاکستان کرد. فرماند هان ارتش پاکستان هم معلوم است که دربد ل پشتونستانخوا هی کهنه ونو استعمارزی های تحمیل شده بر کا بل فارسی زبان ، ازتروریسم طالبان ریشو حما یت کرده ومی کنند.
بنا برآن ، سخن گفتن ازاستقلال / خود گردانی افغانستان جز افسانه سرای ونما یش فقر تاریخی وفرهنگی کهنه ونو استعمارزی ها نمی با شد! وقتیکه می گویم سخن گفتن از استقلال / خود گردانی افغانستان بهوده می با شد ، دلیل های بسیاری دارم که عمده ترین آن ها این ها می با شند:
نخست ،کهنه ونو استعمارزی های وطن فروش هم قبیله های پشتون را به قوم متحول نکرد ند هم علیه زبان وفرهنگ وتاریخ خراسا نی ها مبارزه دوام دار ومسخ گرانه کرد ند ؛
دوم ، قبیلگی ماندن پشتون ها / افغان ها وپشتونستان خواهی کهنه ونو استعمارزی ها موقع به پاکستان داد تا ازافغان ها طالبانِ تروریست را تولید وبا خون آن ها تجارت های ما لی وسیا سی درغرب نما ید؛
سوم ،پشتون های پاکستانی بیشتراز پنجا بی ها در تباهی افغانستان سهم گرفتند! مثلا،ژنرال اختر عبدالرحمن یوسفزای دبیر آی اِس آی دردوره ژنرال ضیاء الحق ،برنامه سوختا ندن کا بل را آماده کرد ودردوره ریا ست جمهوری غلام اسحق خان پشتون با ابزارکردن حکمتیار پشتون تطبیق شد! ازآن هم ترسناک تر، در مقا له ای"پشتونستان " ، در ج نخست " جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" نوشتم:" فردی به غلام اسحق خان رئیس جمهورپاکستان گفته بود که افغان ها مرزدیورند را برسمیت نمی شنا سند ؛ اوبه صرا حت گفته بود که ما هم مرز نامبرده نمی شنا سیم ومرزی غربی پاکستان آمودریا می با شد!" این است دستاورد استقلال امان الله خان فراری وپشتونستان خوا هی ظاهر خان وداوود خان! بیاد دارم که ، کرزی وغنی وهمکاران شان در غرب وپاکستان وعربستان وامارات متحده ای عربی ، مدافعان طالبان / شا خه ای ریشو-تروریست ارتش پاکستان در برابر دولت اسلامی به رهبریی استاد ربا نی فارسی زبان بود ند! ودر حکومت های فا سد وغارتگر18 سال وهفت ماه وهژده روز گذ شته ای آن ها ، هم پشتون ها هم تاجیک ها هم هزاره ها هم ازبک ها هم ترکمن ها هم بلوچ های هموطن ما قربا نی های جا نی وما لی کمرشکن پر دا ختند! خلاصه اینکه ،اگر افغانستان دا را ی ملت می شد واستقلال می دا شت، مردم آن قربا نی طالبان دریشی پوش وطالبان ریشو- تروریست افغان به نفع پاکستان نمی شد ند! با وجود آن ، استقلال موهومی افغانستان را به افغان های سیا سی واستعمارزی تبریک گفته ازمردم به خصوص آگا هان آن ها می خوا هم که کمر به مبارزه درجهت مستقل سا ختن سرزمین فرهنگی وتاریخی ای خود بسته نما یند. درغیرآن ، به گفته ای شا عر: اگر این مکتب است و این ملا / وضع طفلان خراب می بینم ! وخشت اول گرنهد معمار کژ / تا ثریا می رود د یوارکژ هم ، ادامه ای همین ملا وهمین مکتب می با شد! ادا مه دارد.
0 comments:
Post a Comment