Friday, 23 August 2019

جان کری درباره افغانستان ، کرزی ،حکومت وحد ت ملی خود ساخته اش وغنی وعبدالله ، چگونه فکرمی کند؟

اگرامور بد ست نا اهلان سپرده شود ، منتظرقیا مت با شید
پیامبر اسلام ص
خشت اول گرنهد معمارکژ/ تا ثریا می رود دیوارکژ
شعر نغز فارسی
بخش نخست
ابراهیم ورسجی
دوم ماه سنبله سال 1398
درماه سیپتا مبر سال 2018 ترسا یی برا بربه ماه سنبله سال 1397 خورشیدی ، جان کری وزیرخارجه پیشین امریکا وپا یه گذار حکومت کنونی ای کا بل ، کتاب خود به عنوان:" هرروز ارزشمند است " را به نشر رسا ند. ازاین نگاه که ،جان کری رئیس کمیته روابط خارجی سنای امریکا ، وزیر خارجارجه آن کشور وپا یه گذار حکومت غنی وعبدالله می باشد وپیش از پست وزارت خارجه ، به حیث رئیس کمیته ای روابط خارجی سنای امریکا ، سفرهای بسیاری به پاکستان وافغانستان داشت ومیانجی گریی بی نتیجه میان کرزی وعبدالله درکارزار انتخاباتی دوردوم ریاست جمهوریی کرزی هم کرد، خواندن کتاب او وفهم برداشت او ازرویداد های افغانستان وحکومت آن ونقش پاکستان در بازسازیی طالبان وصادرکردن دوباره آن ها به کشور جنگ وتروریسم زده ای ما برای ضربه زدن به منافع امریکا وازهمه مهمتر بی ثبات کردن حکومت دست نشانده آن درکا بل ، دارای اهمیت بسیار می باشد.
بنا برآن، همزمان با نشر کتاب نامبرده ، بسیارتلاش کردم تا آن را پیدا وبخوانم اما موفق درپیدا کردن آن هم درفضای مجازی هم درکتا بخا نه های انگلیسی زبان نزدیک جای زیستم درآتوا / پا یتخت کا نادا نشدم. نا گفته نما ند که ،چند بار"کتا بخانه عمومی آتوا" تماس تلفونی وایمیلی گرفت واطلاع داد که زمان کارت کتا بخانه ام سپری شده وبا ید آن را به روزنما یم ، اما وقت نیا فتم که چنان کنم. هفته گذ شته ،پس از باز گشت ازدیدار با دکتر شخصی ام ،درمسیر خا نه ، سری به کتا بخانه زده هم کارتم را به روزهم ازیکی ازکارمندان کتا بخانه پرسان کردم که " هزروز ارزشمند است " نوشته جان کری درکتا بخانه هست یا نه؟ کارمند کتا بخانه ازطریق کمپیوتربررسی وبا من به بخشی رفت که کتاب نامبرده بود وتحویلم داد وروا نه خا نه شدم.
ازاینکه ، کتاب نامبرده دارای 981 ورق / صفحه می باشد وفصلی بنام افغانستان درآن نمی باشد وهمچنان اند یکس یا نما یه ندارد. بنا برآن، مطالعه آن زمان زیادی می طلبد. بهر صورت، با ورق زن ورق های آن ،دوبخشی را یا فتم که درباره مسا یل افغانستان درآن ها سخن سرایی شده بود وآن ها را خواندم ویاد داشت گیری هم کردم. ازاین نگاه که ،هم دورنهم گفت وگو های نام نهاد صلح میان خلیلزاد ، نما ینده امریکا وطالبان ، نما یند گان پاکستان ، در دوحه ادامه دارد هم طالبان که خود شان شاخه ای ریشوی ارتش پاکستان می باشند ، آماده نیستند که با حکومت کا بل بنام دست نشانده امریکا بودن گفت وگو کنند هم در امریکا نگاه های کم ترمثبتی نسبت به گفت وگو های صلح دوحه یا فت می شود. بنا برآن، بازتاب دید گاه جان کری ، پا یه گذار حکومت کنونی کا بل ، نیازمبرم روزدرافغانستان می باشد.
ازاین رو ، عزم نوشتن مقاله ای انتقاد یی کنونی را درجهت بازتاب دید گاه جان کری درباره رویداد های افغانستان وپاکستان وتروریسم طالبا نی آن کردم. ازاین نگاه که ، سخن ها ومطلب های بسیاری درکتاب کری درباره افغانستان ورابطه تروریسم جاری درآن با مرکزهای نظامی- امنیتی پاکستان بازتاب یافته است ؛ بهترمی دانم که بهرمطلب آمده درآن با درج ورق درداخل قوس () ونظرخودم را هم درقوس آنچنا نی بازتاب و نوشته را دردوبخش ارایه نما یم. دربخش آغازین نوشته ، یک سخن جان کری درباره افغانستان وپاکستان برایم بسیار جالب است وآن اینکه ازقول پاتریک ماینهان ، فرق میان پاکستان وافغانستان را این گونه بیان کرده است :پاکستان یک حکومت است اما بدون کشور وافغانستان کشوراست اما بدون حکومت ( ص ص 62-631). دراین شکی نیست که افغانستان یک کشور بدون حکومت می باشد ،اما پاکستان درمقا یسه با افغانستان هم کشوراست هم حکومت دارد. ازاین نگاه که نظامی های پاکستانی به سیاست مداران حزب های مسلم لیگ ومردم ، دوحزب دارای بیشترین پا یگاه مردمی هم حق حکومت کردن نمی دهند هم تروریسم به افغانستان وکمی به کشمیر هند صادر می کنند ، نظر پا تریک درست به نظرمی رسد.
وارونه ای آن ، ازاین که جان کری پا یه گذار حکومت غنی- عبدالله وپیش ازاو جورج بوش پا یه گذارحکومت کرزی بود وغنی وعبدالله ازبالا مقام های آن بود ند ، یاد آوریی کری ازنظر پا تریک درباره نبود حکومت درافغانستان جا لب به نظرمی رسد. جالب به این خاطرکه ،مطا بق شعرنغز فارسی که : خشت اول گرنهد معمارکژ / تا ثریا می رود دیوارکژ! یعنی هم جورج بوش هم جان کری خشت اول را درافغانستان کژگذا شته اند. ازاین رو ،امریکا با ید تا وان های زیاد جا نی وما لی درافغانستان بپردازد به گونه ای که تا کنون پرداخته است! روشن است. وقتیکه سخن ازخشت کژگذاشتن معماربه میان می آید ومعمارها درافغانستان جورج بوش وجان کری می باشند وخشت های کژ هم کرزی ،غنی وعبدالله ودارودسته های نا بکار- استفاده جوی آن ها می باشند. پس ،بهتراست که نظر جان کری یا معمارحکومت نا بسا مان کنونی کا بل درباره افغانستان وحکومت غارتگر کرزی وحکومت نا بکار غنی- عبدالله ، یا خشت های کژ دست سا خت خود ش وسلفش را بازتاب دهم.
دراین راستا ، جان کری درباره افغانستان وکرزی می گوید: نگاهی مختصربه جهان بیرون مرزهای ما نشان می دهد که افغانستان دارای موقعیت مهم بد لیل های گونه گون می باشد. مثلا، حکومت امریکا به عراق رفت ؛ اما حکومت آن کشوربه ماندن نیروهای امریکا یی درخاکش موافقت نکرد. بنا برآن ،سربازان امریکا یی عراق را ترک کرد ند. ازاین رو، همه چشم ها متوجه جنگ درافغانستان شد ند. البته که افغانستان بخاطر تغییر نگاه امریکا به خاورمیا نه ، زیان های بسیاری د ید. وقتیکه رئیس روابط خارجی مجلس سنا شدم ، بد لیل های نگران اوضاع افغانستان شدم. تاریخ آن به حیث قبرستان امپراتوری ها برایم رهنما بود. کشوری که درآن بریتا نیای بزرگ وروسیه زیان های بسیاری دیده بود ند....با وجود آن ، تاریخ سرنوشت نمی باشد. اما همکاران من باورداشتند که افغانستان باتلاق می باشد. باتلاقی که درآن کشورها ی دیگرهم گیرمانده بود ند. ازاین رو، می خواستم به افغان ها بگویم که ما قصد اشغال کشورتان وما ندن درآن را نداریم....یا ما نند بریتا نیا وروسیه هد ف های استعماری نداریم.همراه با آن ، پرسمان این است که آیا ما برنامه وسیاست روشنی درباره افغانستان داریم یا نه ؟ (صص 617-619)...
وقتیکه جلسه تصویب هلاری کلنتن به حیث وزیرخارجه را اداره می کردم، ...برای همه اعضای کمیته این پرسش مطرح بود که ما کجا درافغانستان می رویم؟ یا چه می خواهیم درافغانستان انجام دهیم؟ دروقت حمله به افغانستان، صد رای برای حمله داده شده بود که ازپرل هاربور( حمله ژا پان به مرزدریای امریکا )تا آن وقت بی سا بقه بود! مارفتیم افغانستان تا بن لادن را دستگیرکنیم وطالبان را بیرون کردیم به این خاطرکه به القاعده پناه داده بود....اکنون در2009 ، یا هشت سال بعد ازرویداد یازدهم سیپتامبر ،درافغانستان مواد مخدرگسترش یافته ، رشوت وفساد همه گانی شده است. پد یده های که اعتماد مردم افغانستان را نسبت به حکومت شان وما کاهش داده است. پرسما نی که برای ما دشوارمی باشد. به این معنا که ، با ید مسئولیت رفع آن را بدوش بگیریم. به کمیته گفتم که نمی خواهیم که افغانستان ولایت51 یکم ما شود. نظری که برای نو محافظه کاران ازکارانداختن هد ف امریکا درافغانستان تلقی شد....گفتم که نظرما درافغانستان با ثبات سازی آن می باشد ...وآرزوی تحقق دموکراسی جفرسن را درآن نداریم....اجماع درمیان نبود. هلاری کلنتن ، ریچارد هالبروک ، دیپلمات کارکشته را به میدان آورد تا دیپلما سی را دروزارت خارجه به پیش براند...دشواری این بود که کرزی باورداشت که هالبروک علیه او توطئه می کند. یعنی اتاق بازی یا مانوردیپلماتیک اورا تنگترمی نماید...
درحالیکه کرزی نگران تنگترشدن فضای بازی خود بود،...امریکا ومتحدا نش مصروف این بود ند که چه شمارسربازدرافغانستان ( برای نگهداری حکومت پوشالی کرزی داشته باشند) وچه شمارسربازوپولیس این کشوررا آموزش دهند وچقدر پول با ید هزینه کنند؟...ما نیازداشتیم که هد ف مان وتوان تا مین آن را تعیین کنیم. همچنان ، کوشش می کرد یم افغانستان را طوری ببینیم که مردم آن می نگرند! ...کوشش کرد یم به مردم افغانستان بفهمانیم که کاروحضورنظامی ما به نفع شما می باشد....انتخابات تقلب زده ریاست جمهوری سال 2009 ، امریکا را درموضع ناگواری قرارداد....ازپیش برنامه سفربه افغانستان وپاکستان را داشتم...رفتم به افغانستان وبه ولایت هلمند رفتم که کله مارنامیده می شود. طالبان بخش های ازآن را آنجا گرفته بود ند که باید پس گرفته دراختیارحکومت گذا شته می شد. مبارزه اصلی مظاهره علیه امریکا درکا بل بود که ایکان بیری ژنرال بازنشسته وسفیر امریکا درکا بل مرا ازاوضاع مطلع ساخت وخودش بیشترنگرانی داشت.
نتایج دورنخست انتخابات ریاست جمهوری اعلام شده توسط کرزی بتاریخ 20 اگست را شماری زیادی رد کرد ند. کرزی با اعلام زمان انتخابات درموسم بهارکمترزمان رقا بت برای رقیبان خود گذاشته بود که نبود امنیت وزیربودن شماررای دهند گان وتقلب کاری نماد آن می باشد. وقتیکه رای ها تقلبی ثابت شد ند ، کرزی وعبدالله ، رقیب او با لای 50 درصد رای آورده نتوا نستند. بنا برآن ،رفتن انتخابات به دوردوم ضروری به نظرمی رسید. کرزی آماده پذ یرش نبود که رای نگرفته است که رئیس جمهورمنتخب شود وآماده رفتن بدوردوم انتخابات هم نبود وحکومت او روبه فروپاشی داشت. دربیرون ، ناکارآمدی انتخابات اخیرتا بستان هویدا وحکومت هم درداخل ازکارافتاده بود. درداخل ، ایکان بیری به من گفت که وضع ازاین هم بد تراست! کرزی نا راحتی ازامریکای ها بروزداد که گویا علیه او توطئه می کنند ونا ظرهای بین المللی انتخابات پشتون های طرفداراوراموقع رای دادن نداده اند! او دید که نگران های انتخاباتی سازمان ملل 250 هزاررای مناطق پشتون را باطل اعلام کرد ند و آن را توطئه پندا شت.
بنا برآن ، آشکارشد که بحران قانونی رونما شده وکرزی حمایت ناتو به خود را به خطرانداخته است. کشورهای اروپا یی ازوضع افغانستان ناراحت ودیگرآما ده نبود ند که درصورت فروپاشی حکومت آن بکارخود ادامه دهند. من به این نظر شدم که امریکا به حیث حامی کرزی نمی گذارد اگراو خواهش حکومت داریی استبدادی علیه خواست نیم مردم افغانستان را داشته باشد.( اشتباه کری این است که نیم مردم افغانستان را غیرپشتون ونیم آن ها را پشتون ودومی ها ازکرزی حمایت واولی ها نمی کنند. درحالیکه ، هم بیشتراز70 درصد مردم افغانستان غیرپشتون وکمتراز30 درصد پشتون ها می باشند ونیم آن ها هم حامی کرزی نمی باشند.) بهرحال ، سفیرایکان بیری امید واربود که من باکرزی کارکنم اگراو آماده حرف شنوی باشد.... من کرزی را دوست داشتم ورابطه خوب هم با اوداشتم...اومی دانست که به سخنا نش گوش می دهم....به میزگفت وگو با کرزی آمدم....فکرمی کردم که با کرزی به حیث سیاست مداررفتارمی کنم وامید واربودم که کمک به حل مشکلات کنیم. درغیرآن، وضع به گونه ای دیگررقم می خورد ( صص 619-622).
آشکاراست که ، هیچ کاری به آسا نی به پیش نمی رود. درعین زمان ، یک کتاب به عنوان:" افغانستان وپاکستان وسه پیا له چای" عمومیت داشت. اشاره به گفته های کهنه وآن اینکه ، اول ، شما چای را پیش کش مهمان یا بیگا نه می نما یید ودوم چای نوشی می نما یید وشما مهمان را محترم می دارید. سوم ، شما اعضای خانواده می شوید. من شوخی کردم که سخن های من وکرزی برا بر به وقت نوشیدن سه هزار پیا له چای شد! پنج تا شش ساعت سخن ها مان ادامه یافت. کوشش کردم که نگرانی های اودرباره کشورش را درک کنم ( واقعیت این است که ، کرزی نه درباره کشورش بلکه درباره جیب های خود وبرا درا نش وچوکی ریاست جمهوری دالردرآوردی اش فکرمی کرد نه درباره کشوری بنام افغانستان که کرزی ودیگراستعمارزای های ابله مانند اورا استعمارها برآن بارکرده اند!) نه آژندای خودم. اما وقتیکه وارد بحث درباره انتخابات تقلب زده با کرزی شدم ، نگا هش نرم ترشده بود.
دریک قصر نشسته بود یم با اتاق های کلان وفضای تاریک وسخن می گفتیم ، دریک نقطه کرزی به سوی من د ید وگفت که جان ! من رای های 250 هزارپشتون را نا د یده گرفته نمی توانم. من نجات نمیا بم! او ازاتاق بیرون رفت تا تلفون را جواب بدهد. فکرکردم که کوشش داشت گفته اش را کنارگذا شته وخود را برای ادامه بحث جم وجور کند. من رو به سوی فرنگ ریکسیاردن ، معاون سفیر درکا بل کردم ،افسرترسناک وزارت خارجه ازمد فورد میساچوستس. اومرد شلیک کننده خوبی می باشد. پرسان ازفرنک درباره 250 هزارپشتون رای داده به کرزی کردم؟ او که درمیدان رای دهی حضورداشت ، گفت که 25 پشتون رای دهنده حضورداشتند که هرکدام ده هزار رای های تقلبی خود را به کرزی داده بود ند ( صص 623-625)! این است دموکراسی وانتخا بات تقلبی کرزی وپشتون خوهای او!
بهرحال، جان کری می نوسد: پس از دوروزوقفه ،گفت وگو را باکرزی ازسرگرفتم...او با نگاه نو وارد گفت وگوشد که توقع نداشتم وازنرم شدن موضعش دریافتم که آماده پذ یرش دوردوم انتخابات می باشد. بنا برآن، براساس برنامه قبلی روانه پاکستان شدم. باورمند شده بودم که کرزی در سمت بهتر وعقلانی ترگام برمی دارد. ازاسلام آباد به وشنگتن رسیده بود م که پیام ایکان بیری سفیر رسید که کرزی عهد شکنی کرده وانتخابات دوردوم برگزارنمی شود...ازاینکه وضع افغانستان رو به خرابی داشت وهلاری کلنتن نگران شده بود ؛ ازمن خواست که دوباره به کابل بروم وپذ یرفتم. دروقت نان شب به کا بل رسیدم وفردا به قصررفتم وفهمیدم که تغییراتی صورت گرفته است اما نه درسمت خوب. طبعیت دیپلماسی هم همین است. برخی اوقات آن ها خواب می کنند وبا مردمان متفاوت گپ هم می زنند وبا نگاه دیگرازخواب بیدارمی شوند! گفت وگو های من باکرزی هم همین گونه بود. من واقعا با کمبود وقت روبرو شده بودم وبا ید به واشنگتن برمی گشتم ومشخص نبود که چه وقت به کابل برمی گردم؟ کوشش کردم که کرزی را ازمشاورانش جدا وتنها با اوگفت وگوکنم. می دانستم که برخی وقت ها بهتراست که تصمیم گیرنده ها منزوی کرده شوند. قصربه من اطمنان داد که گفت وگوی تنها داریم...به کرزی دونمونه نشان دادم: یک رهبردموکراتیک افغانستان ( که ممکن ظاهرشاه با شد) ودوم پروسه دموکراتیک را برهم زد( که ممکن است داود باشد) ودیکتاتوری را رقم زد. امیدوارهستم که شما راه درست را درپیش بگیرید وبه پاسخ نیازدارم. کرزی به سادگی گفت که درست است اما ابطال 250 هزار رای پشتون ها را قبول نمی کند. وقتیکه باکرزی به ستیج آمد یم که دوردوم انتخابات را اعلام کنیم، یکی ازهمکاران کرزی به ما آمارداد که او49.7در صد رای گرفته است...
سرانجام د یده شد که درکا بل که دموکراسی که با قربا نی های سربا زان ود یپلمات های ما راه اندازی شده بود ، با کمرنگی به پیش می رود که نماد آن قبول کرزی وعبدالله به رفتن بد وردوم انتخا بات ریا ست می باشد ( صص 625-629). طوریکه د یده شد ، مطا بق سخن جان کری ، دوردوم انتخا بات نه برگزار بلکه به معا مله گذا شته شد. البته این گونه که ، کرزی از آرایی جعلی ای 25 نفرپشتون که هرکدام شان ده هزار رای تقلبی به صند وق های رای دهی برای او ریخته بود ند دفاع وعبدالله ازمیلیون ها رای که تاجیک ها وهزاره ها وازبک ها وبرخی پشتون ها به او داده بود ند دفاع کرده نتوانست وتوسط فهیم که معاون کرزی تقلب کاربود تطمیع شد تا ازدوردوم بیرون شود که شد. نا گفته نما ند که ، فهیم به عبدالله قبولاند که ازبرگزاری دوردوم خود داری نما ید تا دردوربعدی با کمک او درانتخابات برنده شود. معلوم است که ، فهیم این بازیی چتل را به این خاطر کرد تا دردومین دورریاست جمهوریی غارت گرانه کرزی شریک دزد یی او شده به سرما یه ای خود بیفزاید که هم افزود هم زود مرد وفرصت هزینه پول های جمع کرده خود را نیا فت. ادامه دارد.

0 comments:

Post a Comment