Sunday, 18 August 2019

بمنا سبت صد مین سا لگرد استقلال موهومی افغانستان

کسا نی که امروز شعاراستقلال می دهند ؛ فرداد گدا گری خواهند کرد
چرچیل
ابراهیم ورسجی
بیست وهشتم ماه اسد 1398
روزدوشنبه 19 ماه اوت سال 2019 ترسا یی برا بر به 28 ماه اسد 1398 خورشیدی ، روز نخست صد مین سالگرد استقلال موهومی افغانستان می باشد. نا گفته نما ند که ، استقلال افغانستان را ازدو نگاه ، موهومی می دانم:نخست، ملت واستقلال دورخ یک سیکه می باشند. یعنی بدون ملت شدن ، رسیدن به استقلال ناممکن می باشد. دوم، افغان ها هم قبا یل ما نده اند وقوم نشده اند هم حکومت های پوشا لی وامیران جا هل وستمگر شان به کمک شرکت تجارتی هند شرقی وهند بریتا نیا وروسیه تزاری برمردم خراسان تحمیل شده اند ونام افغانستان هم توسط همان استعمارگرها درسال 1880 ترسا یی ، برخراسا نیان تحمیل کرده شد. بعد ازهند بریتا نیا وظهورهند وپاکستان ،استعمارزای های نوکرانگلیس برای ادامه حکومت پوشا لی ای خود حلقه نوکریی شوروی را به گردن گرفتند. طرفه این که ، با مرگ شوروی، حکوت استعمارزای چپ زمین بوس شد! یعنی استقلالی درمیان نبود. نا گفته نما ند که، استقلال با تبد یل شدن قبیله ها به قوم وتبد یل شد ن قوم ها به ملت وتحقق حقوق شهروندی بد ست میا ید وزیرساخت فرهنگی- تاریخی هم دارد. ویژگی های که افغان ها فا قد آن ها بو د ند ومی باشند! بنا برآن ، به صراحت می گویم که ملت ، متشکل ازمردما نی آزاد وشهروند ودا رای حقوق شهروندی ومستقل می باشد. ویژگی های که با خواسته های امیران استعمارزایی افغانستان نا سازگارو امان الله خان ، محصل استقلال موهومی هم با آن ها برای ادامه حکومت پوشا لی خود موافقت نداشت. اگرموافقت می داشت ، واداربه فرارنمی شد!
شا یان ذ کراست که ، با ید امیران استعمارزایی افغان به شمول امان الله خان با حقوق شهروندی یا ویژگی برجسته ملت شدن درافغانستان مخالفت می کرد ند وهنوزهم معلوم است که غنی دربرا بر واژه شهروند حسا سیت نشان می دهد! به این خاطرکه، هم استعمارزای های قبلی هم استعمارزای های کنونی ، فرهنگ قبیلگی داشتند ودارند هم قبا یل شان اقلیت محض درخراسانِ افغانستان نامیده شده توسط با داران شان می باشند. غمباراین است که ، با اصل شهروند وحقوق شهروندی ، همه حاکمان ستمگردشمنی دارند واستعمارزای های افغان هزاربرا بر دیگرمستبدان با آن ها دشمنی می ورزند. زیرا که، هم مستبدان هم امیران رعیت را درجای شهروند می گذارند ورعیت هم چهارپا وجمع آن رعا یا / چارپا یا ن می باشد. یعنی امیران استعمارزایی افغان مردم را چهارپا یان فکرکرده برآن ها خود را به کمک استعمارهای رنگا رنگ سوارکرده اند! آشکار است که ، وضع فاجعه بارکنونی مردمان افغانستان، دستارود دشمنی استعمارزای ها با حقوق شهروند یی آن ها می باشد.
ترسناک این است که ، امیران استعمارزای افغان هم فقرتاریخی- فرهنگی دارند هم دربیرون غلام ودردرون خود را سردار وآقا جازده اند هم بخاطرفقرفرهنگی- زبا نی به بهانه ای ترقی زبان پشتو که خود شان بخاطر ریشه ای هندی- پنجا بی به آن سخن گفته نمی توانستند، با زبان وفرهنگ فارسی ، زبان وفرهنگ فراگیریا همگا نی مبارزه کرده افغانستان را جاهلستان ساختند وطالبان افغان آن را به کمک پاکستان به تروریستستان تبد یل کرده اند. نماد جا هلستان ساخته شدن افغانستان توسط افغان های استعمارزای این است که ،دردوره جمهوری کود تای داود، افغانستان در159 عضو وقت سازمان ملل دا رای نا لایق ترین حکومت ودرمعارف تنها ازبوتان پیش ودرتولید تریاک ازبرما عقب بود.
غمبارتراین که، با کود تای ثور1357 ورئیس جمهورشدن تره کی بی سواد ، همان حکومت نا لایق ازکارافتاد وجاده سازی برای پیاده شدن ارتش سرخ هم کرده شد وارتش سرخ هم مردم را به قیام علیه حکومت دست نشانده خود وا دارکرد وامریکا ازطریق پاکستان به کمک به جهاد گران ازهمه قوم ها که سهم داربیشترپول جهاد حکمتیارافغان بود، پرداخت. درنتیجه ،افغانستان درمعارف ازبوتان عقب رفت ودرتولید تریاک ازبرما چند گام به پیش گذا شت. طوریکه د یده شد، قبا یل افغان با فرایند ضعیف ملت شدن افغانستان رزمید ند که نماد آن جنگ آن ها با جهادی های فارسی زبان بعد ازفروپا شی ای حکومت وابسته به مسکو می با شد. یعنی تاجیک ها افغان نیستند وحق رهبرشدن درافغانستان را ندارند. ازاین رو، اول ، حکمتیارزیرفرمان آی اِس آی ، علیه حکومت جهادی های فارسی زبان که خود ش نخست وزیرآن بود جنگ کرد ودرویرانی کا بل سهم شیررا گرفت ؛ دوم، طالبان افغان زیرفرما ندهی نصیرالله با بروزیرداخله پاکستان وارد میدان جنگ علیه همه قوم های غیر افغان یا خراسانی های اصیل شد ند.
جا لب این است که ، درکتاب "جنگ های اشباح"، نوشته ستیف کول ، آمده است که، خلیلزاد به محا فل خاص امریکای گفته بود که طالبان تنها نیروی می باشند که درافغانستان امنیت را تا مین کرده می توا نند! همچنان، کرزی وغنی ودارودسته شان مبلغان آی اِس آی برای طالبان درپاکستان وامریکا وبریتا نیا شده بود ند. طوریکه د یده شد، طالبان زیرفرمان وزیرداخله پاکستان ومیلیارد ها دالرکمک های عربستان وکمک های امریکا وبریتا نیا هم موفق درمهارجهادی ها نشد ند هم نظر به خصلت بد وی- قبیلگی خود ،زنان را ازکارهای اداری ودختران را ازرفتن به مکتب ها منع و بن لادن وتیمش از قبا یل عرب را به قند هار وجلال آباد وکا بل آورده به راست یا دروغ کمک در رویداد یازدهم سیپتامبر 2001 درامریکا کرد ند.
ازخوب یا بد رخ داد ها، رویداد یازدهم سیپتا مبر 2001 ، باعث جنگ امریکا وبریتا نیا علیه تروریسم ورانده شدن طالبان ریشو به پاکستان یا زداد گاه شان ورئیس جمهورشدن طا لب کرزی درراس طالبان دریشی پوش شد. خنده داراین است که ، طالبان دریشی پوش را شبکه های جا سوسی برای مردم افغانستان تکنوکرات ها معرفی کرد ند! تکنوکرات ها هم معلوم است که مد یران متخصص وکارفهم وفنی وتکنوکراسی هم حکومت کارفهم ها ومتخصصان دراداره وسیاست می باشد. ازپیش آشکار بود که ، هم طالبان ریشو- تروریست هم طالبان دریشی پوش تکنوکرات پسوند داده شده قبیله گرا یان نا دان وتاریخ زده می باشند.
بطورنمونه، اگرتکنوکرات های افغان جا هل وقبیلگی نمی بود ند، با حضورنیرومند ارتش امریکا ونا تو وحد اقل 130 میلیارد دالر کمک های آن کشور ودستکم یک برسوم آن کمک های اروپا ودیگر کشور ها برای نیروهای دفاعی- امنیتی- بازسازی ، هم حکومت سازی وبازسازی هم تروریسم را مهاروصلح وامنیت را درافغانستان تامین می کرد ند. بلی، ازاینکه جا هل بود ند نه تکنوکرات ،هم کمک های امریکا ودیگرکشورها را غارت کرد ند هم یک کیلومترسرک را درکا بل پخته کاری نکرد ند. نا گفته نما ند که ، با سا ختن خیمه لویه جرگه درمحیط گشت وگذاردا نشجویان درپلتخنیک ، تنگنا هم برای آن ها ایجاد کرد ند وتنها ساختمان پارلمان را هند ووزارت دفاع را امریکا ساخت. برخلاف، کرزی طالبان را برای جنگ با اتحاد شمال به کمک آی اِس آی بازسازی وبه افغانستان برگشتا ند وغنی آن ها را برا دران نا راض نا مید. درکشوری که تروریستان توسط رئیس جمهور دست ساخت وزیرخارجه امریکا، برا دران نا را ض نامیده شوند، حق با امان الله خان فراری می باشد که محصل استقلال وقهرمان ساخته شود ؛ ودرصد مین سالگراستقلال خواهی او، حکومت غنی بدون حضورامریکا دریک ساعت نا بود می شود. دربخش ملت وملت سازی درافغانستان چند قومی ، دیده می شود که بخاطرگرایشات فاشیستی - قبیلگی کرزی- غنی ودارودسته های قبیلگی آن ها، ملیت های غیرپشتون که بیشتراز70 درصد نفوس کشورراشکل می دهند ، نمی خواهند که واژه افغان درشناسنامه های آن ها درج شود. همچنان ، قبیله گرایی کرزی- غنی وتیم های آن ها در میان قوم ها وقبیله ها چنان بی اعتمادی نسبت به یک دیگرخلق کرده است که درتاریخ سیاسی نا شاد افغانستان سا بقه ندا رد. دراخیر، درباره استقلال وکسب آن توسط امان الله خان ، بهتراست به پرسمان های زیراشاره ونوشته را پا یان دهم: نخست ،دریک نوشته ، ازقول هادی داوی ، خواندم که نوشته بود:" رفتم که امان الله خان درحال جابجا کردن طلا وزیورات قمیتی وپول های جمع کرده اش درچمدان ها می باشد وگفتمش که می گریزی وخاموش ماند وگریخت." دوم، عبدالحمید محتاط ازهمکاران داودخان درکود تای سرطان 1352 ، به من گفت که دریک جلسه کا بینه ، داود خان گفت که ظاهرخان کم پول می باشد وبا ید کمک ماهوارش کنیم ومن گفتم که به خانواده امان الله خان هم با ید کمک شود. داود گفت که خانواده او ثروتمند می باشد ومرا هم ازکا بینه بیرون هم زندانی خانگی کرد." یعنی داود ازسخن داوی ، درباره زراند وزی امان الله خان وانتقال آن ها به روم اطلاع داشته است. سوم، حبیب الله کلکا نی استقلال خواهی امان الله خان را ستا یش ، اما نادر خان اورا خا ین نا مید! حقیقت این است که ، هند بریتا نیا با تحمیل حکومت بربری نادرخان به افغانستان ، جنازه استقلال نمایشی کسب شده توسط امان الله خان را برداشت. نود سال بعد از آن ، همین که امریکا برای نان روزا نه پولیس ها وسربا زان درحکومت پو شالی غنی- عبدالله ، دوازده ونیم میلیون دالرمی پردازد وازآن حکومتی های فاسد دزدی می کنند ودرصورت عقب نشینی سربا زان آن کشور، حکومت کا بل زمین بوس می شود. بد ون شک، هم این سخن چرچیل که کسانی که امروزشعاراستقلال می دهند، فردا گدا گری می کنند ؛ درست ثا بت می شود هم استقلال افغانستان درصد مین سالگرد ش موهومی ازآب برمی آید!

0 comments:

Post a Comment