ابراهیم ورسجی
هفتم ماه سنبله 1398
دربخش نخست ، یاد آوری شد که جان کری از گفته ای پا تریک ما ینهان نوشته است که :" پاکستان حکومت بد ون کشور وافغانستان کشوربد ون حکومت می باشد." برداشت جان کری ازبود حکومت ونبود کشوردرپاکستان وبود کشور ونبود حکو مت درافغانستان را این گونه تعبیر کردم که ،پاکستان کشوری هست که نظامی ها به سیاست مدا ران اجازه حکومت کردن نمی دهند وخود شان با انکار مرزهای ملی پاکستان وصا درکردن تروریسم به افغانستان وکشمیر درهند ، کشور بودن پاکستان را زیر پرسش برده اند ؛ ودرافغانستان ،طالبان دریشی پوش وطالبان ریشو که هردو شان تبارمشترک دارند ومتحدانه علیه حکومت مجا هد ین که رهبری آن بد ست تاجیک ها بود بنام افغان گری رزمید ند وخود شان به حما یت ارتش پاکستان و ناتو ومیلیارد ها دالرکمک های امریکا واروپا حکومت ساخته نتوانستند. ازاین رو ،افغانستان را به کشوری بد ون حکومت تبد یل کرد ند.
طرفه اینکه ، جان کری به حیث رئیس کمیته ای روا بط خارجی مجلس سنا ی امریکا کوشش های بسیاری کرد تا به کمک پاکستان ، افغانستان یا کشوری بد ون حکومت را دارای حکومت نما ید ؛ تلاش های که نتیجه نداد. با وجود بی نتیجه بودن تلا ش های جان کری ، می کوشم تلا ش های اورا ازغربال ارزیا بی نقا دا نه بگذ را نم. ازاین نگاه که ،جان کری درک کرده است که پاکستان هم بنام عضویت درکمپ مبارزه علیه تروریسم میلیا رد ها دالرازامریکا کمک های مالی- نظامی گرفته هم به تروریست ها علیه منا فع امریکا درافغانستان با بی ثبات کردن حکومت دست نشانده آن درکا بل کمک کرده است ،دارای اهمیت بسیار می باشد. نا گفته نما ند که ، جان کری به نا دا نی ها وغارتگری های طا لبان دریشی پوش وبد روغ پسوند وپیشوند تکنوکرات گرفته افغان نه پردا خته یا کمترپرداخته است ؛درواقع ، به جنبه ای اصلی بحران وتروریسم پاکستانی درافغانستان تماس نگرفته است ؛ مسئله ای که برا یم پرسش برانگیز می باشد.
بهر حا ل ، به حیث یک شخص نوسنده وسیا ست وتاریخ خوانده و41 سا ل شا هد همه رخ داد های نا شاد افغانستان ، به خود حق می دهم که هم سیاست افغا نی امریکا هم نوکران بد روغ تکنوکرات پسوند گرفته اش هم بازی دوگا نه نظامی های پاکستا نی درکشورم را ازغربا ل نقد عبوردهم ، تا به گفته شاعر نغزنویس فارسی:" سیه روی شود هرکه دراو غش باشد!" ازاین رو، تلاش های جان کری درجهت کمک درمهارتروریسم وتا مین صلح وثبا ت درافغانستان به کمک پا کستان را نقا دا نه بررسی وبخش دوم نوشته را ادامه وبه پا یا می رسا نم. جان کری: دردوره حکومت اوبا ما به این نتیجه رسید یم که هیچ کاریا برنامه ای ما درافغانستان بدون همکاریی پاکستان به پیش نمی رود ومخا لفت ها با ما درازمد ت وپیچیده می باشند. درسال 2008 ، جوبا یدن ،چک هگل وخودم دردفترپرویزمشرف نشست داشتیم ورای شماری ادامه داشت ونتیجه نشان داد که باخته است. ما ازبرخی جا یگاه ها یا محله های صند وقچه های انتخا با تی با نگران های انتخابات دیدن کرد یم وشاهد وضع جا لبی درپاکستان بود یم وآن اینکه شمارهمراهان وپذ یرای کنند گان سه همراه ما بیشترازدرصد رای دهند گان محل بود ند. وضع امنیتی چا لش برانگیزبود، اما نتیجه انتخا بات نشان داد که آزاد وشفا ف می با شد.
وقتیکه فردا صبح با مشرف دردفترکارش به گفت وگو نشستیم، تنها پرسش این بود که نتیجه انتخا با ت را می پذ یرد یا نه؟ اومرد نظامی بود آن هم درکشوریکه کود تا های نظامی زیادی داشته است واین که چگونه خود او وارد میدان شده است ؟ ما نگران بود یم که بها نه برای با طل اعلام کردن انتخا با ت نجوید وبه حیث رهبرنظامی بکارادامه ندهد. هیچ کدام ما نمی دانستیم که چه رخ می دهد وفضای بی اعتمادی حاکم بود؟ وقتیکه مشرف وارد اتاق شد، ازچهره اش فهمیدم. لحظه نشست وگفت که می دانم چرا اینجا هستید ومن به نتیجه انتخابات احترام می گذارم ومی دانم که کاری درستی است که برای کشورم می کنم وچیزهای را که شما می خواهید نمی کنم. اومنتظرمحکوم شدن به رفتن بزندان توسط دیوان عالی هم بود وما واضح به او گفتیم که آروزمند یم اززندان بیرون شوید. مشرف دوباره متوجه ما شد وگفت که اجازه بدهید به شما بگویم که حکومت کردن درپاکستان بسیاردشوارمی باشد.ا گر احتیاط نکنیم ، بدا من تند روان سقوط می کند....وتا ثیر بسیاری بدی براوضاع افغانستان می گذارد.
اکنون ،بیشترازیکسال بعد ازآن سفر، من رئیس کمیته ای روابط خارجی مجلس سنای امریکا می باشم واداره نومی خواهد که استراتژی ما درافغانستان ، پاکستان را هم دربربگیرد وما کوشش می کنیم که همکاری زیادی ازآن کشوربخواهیم. هرکس هم درحکومت هم درکنگره فهمیده است که روابط ما با پاکستان نا بسا مان می باشد....ما نگران بازی دوگانه پاکستان با خود بود یم. یعنی هم ازما حما یت می کند هم ازطالبان وگروه حقانی. من سخن دا نیل پا تریک را درذهن داشتم که گفته بود که فرق میان پاکستان وافغانستان این است که اولی حکومت دارد وکشورندارد ودومی کشوراست اما حکومت ندارد. این بیا نیه درد ناک اما راهکشا می با شد. امنیت کاران پاکستان تاریخ درازهمسا یگی و عهد شکنی دارند. نجات ازآن ها مبهم می باشد. بنا برآن، دشواربود که به حکومت پاکستان اعتماد کنیم. بلی، به یک چیزبا ورداشتیم وآن اینکه روابط مان را با مردم پاکستان تغییر بدهیم. اگرمردم پاکستان با وربد وستی امریکا به حیث شریک پیدا کنند، همکاریی منطقه ای وآشتی آسان ترمی شود.
برای ده ها سال ،امریکای ها با تصمیم گیرند گان پاکستانی ازطریق همکاری های نظامی پیش آمده بود ند وتوجهی به خواسته های مردم آن کشورنکرده بود ند. این ترتیبات درواقع فروپا شی بود. ما بسیار داد یم وکم گرفتیم وبسیاری پاکستانی ها وارونه فکرمی کر د ند. ازاین رو، بخش بزرگ مردم پاکستان خطرامریکا را بیشترازخطرالقاعده می دانستند. بنا برآن، درک کرد یم که پا یان دادن به تحمل گروه های تروریستی وتشویق حکومت پاکستان به عدم تحمل پایگاه های تروریستان درخاکش وهمچنان قطع کمک های پنها نی آن به تروریستان نیازیا ضرورت زمان می باشد. درجریان سفر برای نظارت به انتخابات پاکستان ، رئیس جوبا یدن، سناتورهگل ومن به یک برنامه کمک بزرگ به پاکستان پیوستیم تا روابط دوجا نبه را بهبود بخشیم واکنون با رئیس ،کوشید م که این مفهوم را شکل بدهم. نظریه ساده بود:تعهد به کمک به شهروندان تا طبعیت روابط ما را تغییردهد. ما می خواستیم آن پاکستانی های را تقویت کنیم که دومین کشورپرجمعیت مسلمان درجهان را به میانه روی ،ثبات وهمکاری وا دارکنند...
باورداشتم که این نگاه نوبه پاکستان ، موثرواقع می شود. بعد اززمین لرزه سال 2005 درکشمیر،امریکا مبلغ یک میلیارد دالرکمک برای بازسازیی آن کرد. وقتیکه ما نسره ومظفرآباد را د یدم وبا چرخبال به منا طق کوهی هما لیا رفتم ود یدم که امریکای ها خد مات خوبی انجام داده بود ند ، درک کردم که مناسبات ما بامردم پاکستان بهبود پیدا می کند...و این می تواند بخش بزرگ مردم پاکستان را باورمند بسازد تا نگاه خود را نسبت به القاعده وطالبان عوض کنند ؛ درحا لیکه این ذهنیت برایشان غلبه داشت که حکومت خود شان وامریکا توجه به مبارزه روزانه ای آن ها ندارند (صص - (629-634). نگاه جان کری درباره کمک به مردم پاکستان ازطریق راه اندازیی بازسازی و پروژه های توسعه ای درست ؛ اما آماده کردن آن ها درجهت مهارنقش نظامی ها درسیاست وانکشاف مناسبات دوستانه میان امریکای ها وپاکستانی ها وکمک آن درروند صلح درافغانستان نتیجه نمی دهد.
بنا برآن ، به نفع جان کری ودیگرسیا ست مدا ران سابق وبرحال امریکا وما یل به آوردن صلح درافغانستان می دا نم که راه وچاره دیگری درجهت مهارتروریست پروریی ارتش پاکستان درکشورما روی دست بگیرند. بهترین راه کارهم قطع کمک ها به نظامی های پاکستانی وکمک به سیاست مداران آن کشوریا بستن د کان گذ شته می باشد. مثلا، امریکا درمناسبات خود با پاکستان همیشه ازکود تا های نظامی ازایوب خان (1958-1969) وضیاء الحق ( 1978-1989) ومشرف ( 1999-2008) حما یت کرده است. نظامی های کود تاچی ای که حکومت های منتخب را برانداخته وحکومت های نظامی را برپاکستانی ها تحمیل کرده اند. می دانم که امریکا ازکود تای ایوب خان به بهانه ای خطر شوروی وازحکومت نظا می ضیاءالحق دربرابرتجاوزارتش سرخ برای حما یت ازجهادی های افغانستان کمک کرد که تا اندازه ی موجه بود. اما حما یت امریکا ازکود تای مشرف علیه حکومت منتخب نوازشریف درشرایطی که خطرکمونیسم ازبین رفته بود، غلطی فاحش بود. آن هم درشرا یطی که ، مشرف فریب کارترین فرمان روای نظامی پاکستان بود.
برای نمونه، روز 12 ماه اکتوبر 1999، مشرف علیه حکومت منتخب میا نوازشریف کود تا وشعارروشن خیا لی واعتدال پسندی داد. طوریکه پسا نترد یده شد، روشن خیا لی واعتدال پسند یی مشرف ، ادامه کمک ازحکومت تروریستی طلبان والقاعده درکا بل ورخ داد یازدهم سیپتامبر 2001 درامریکا واشغال افغانستان بنام جنگ علیه تروریسم وراندن تروریستان به پاکستان وبازسازیی آن ها توسط آی اِس آی به فرمان مشرف وموقع ندادن به حکومت پوشا لی دست ساخت امریکا وانگلیس وادامه وضع فاجعه بارکنونی افغانستان بزیان امریکا می باشد. خوب است که ، جان کری شا هد این همه بازی های نا پاک مشرف علیه منافع امریکا وافغانستان بوده وکتاب هم درزمینه نوشته است که درباره اش نگاه نقا دانه ای کنونی را ابرازمی کنم.
با نقد ازنگاه جان کری درباره رویدا د های نا شاد افغانستان وپاکستان، به شخص او وجا نشینش پیشنهاد می کنم که برای نجات سیاست غرق شده ای امریکا درافغانستان وپاکستان ، دراولی درفکرایجاد حکومت داریی خوب ودردومی درفکرتقویت حزب های سیاسی مسلم لیگ ومردم ونفی نقش مشرف های تفنگداردرسیاست شوند. همچنان ، بدانند که عمران خان دست ساخت نظامی ها وفاقد شخصیت سیاسی حکومت گربرای کمک درمهارتروریسم درافغانستان می باشد. بطورنمونه، نظا می ها با آوردن عمران خان درنتیجه دستکاری درانتخا بات ماه ژوئیه ای 2018، به قد رت ، دوهد ف را پیگیری می کنند:نخست ، زندانی کردن نوازشریف بخاطر گردن کشی دربرابر مداخله آن ها درسیاست. دوم، سرکوب حرکت محافظت پشتون ها. سرد سته ای این حرکت جوانی بنام منظورپشتین ازوزیرستان جنوبی ، پایگاه طالبان افغان - پاکستانی می باشد که ازنظامی ها دوخواسته دارد:تروریست پروری ازپشتون ها را متوقف نمایید ودرباره 30هزار پشتون مفقود شده معلومات بدهید. خواستی که فرماند هی تروریست پرورارتش را درتنگنا قرارداده است.
بهرحال ، با نقد این چنینی نوشته جان کری درباره پاکستان وبازی های دوگا نه اش درافغانستان، سفرهای او به پاکستان وخواسته های او ازنظامی ها وامنیتی های پاکستا نی را بررسی و بازتاب می دهم تا خوب تردرباره ای با زی های چند گا نه آن ها درپیوند با افغانستان وامریکا روشنی اندازی کنم. بررسی را ازسفر های پسین او درروزهای پسین دوره پرویزمشرف وپسا مشرف، کشتن شدن دو پاکستا نی درشهرلاهورتوسط یک امنیت کارامریکای وکشته شدن بن لادن توسط هوا با زان امریکا یی درقصری درکناراکا دمی ارتش درشهر ایبت آباد، درپنجاه کیلیومتریی اسلام آباد ، درروزدوم ماه مه 2011 ، ادامه وبه این بخش ازنوشته پا یا ن می دهم. شا یان یا آوری می دا نم که ،کشته شدن دوپاکستانی در یکی ازخیا بان های شهر لاهور،توسط ری داویس شهروند امریکا وپیمان کاریک شرکت خصوصی امنیتی بتاریخ 11 ماه ژانویه 2011 ( توسط امنیت کاران پاکستانی بزرگ ساخته شد) ، با ید یک مسئله عادی نگریسته شود ( ص ص938-939). به این خاطرکه ، این گونه حمله ها وکشتار ها روزانه در پاکستان وافغانستان بسیار تکرار می شوند.
دراین باره که در خیا بان های پاکستان ،سخن ها درباره توطئه های سیا / سازمان اطلاعات مرکزی امریکا علیه این کشور جریان دارد وجان کری به آن ها اهمیت داده است (ص 639) ، بهتراست بگویم که خبر های بازاری می باشند که آی اِس آی / شبکه امنیتی ارتش پاکستان برای امتیاز خواهی مالی ازامریکا براه انداخته ومی اندازد. همچنان که ،پرمشرف خطر تند روان مذ هبی را بزرگ می ساخت تا دالرگیری نما ید که بسیار هم کرد. بهر رو، ازنگاه من که رویداد های نا شاد افغانستان را درپیوند با تروریست پروریی نظامی های پاکستانی مرتب پیگیری می کنم ،مسئله بسیار مهم کشته شدن بن لادن در یک کاخ با شکوه درکنار پا یگاه ارتش پاکستان در شهر ایبت آباد درپنجاه کیلومتریی اسلام آباد می باشد نه کشته شدن دونفرپاکستانی توسط یک امریکا یی یا شا یعه ها درباره توطئه گریی سازمان اطلاعات مرکزیی امریکا علیه پاکستان. بنا برآن ،به کشته شدن بن لادن درکنار پایگاه ارتش پاکستان بیشتر تمرکز می کنم ومی بینم که جان کری درزمینه چه سخن های برای گفتن دارد؟
دراین راستا ،جان کری می نوسد: شش ماه بعد ( ازبازگشتم ازپاکستان ) ، هیلاری کلنتن درتما س تلفونی به من گفت که نیروهای خا ص امریکا یی بن لادن را نه دریک سوراخ کوه بلکه دریک ساختمان کاخ گونه درکناراکا د می نظا می پاکستان درشهر ایبت آباد کشته اند ومن به اووحکومت مبارکباد پیش کش کردم. کسی پیش بینی کرده نمی توانست که رئیس جمهوربد ون هشدارقبلی به پاکستان برای گرفتارکردن بن لادن، تصمیم به کشتن اوبگیرد (ص 642)... یک ماه بعد ،حکومت ازمن خوا ست که یک سفرد یگربه پاکستان کنم. این سفردربرهه پُرتنشی درمنا سبات دو طرفه بود! پاکستا نی ها نا راحت بود ند که حاکمیت ملی شان را امریکا با حمله به جا یگاه بن لادن بد ون اطلاع قبلی نقض کرده است....صدا های هم درکنگره بلند بود که کمک های امریکا به پاکستان قطع کرده شود. ازسوی د یگر، یک چرخبال دروقت حمله برای قتل بن لادن درکاخ زیست او سقوط وازکارافتاده بود وپاکستان هشدارمی داد که آن را به چین می دهد. این ویران کاریی بود که به نفع هیچ طرفی نمی باشد. بلی، آن وقت پاکستانی ها برای بلند مد ت نمی نگریستند. من امید واربودم که برای مسا یل حل نا شده ای افغانستان، به آن سوی مرز یا هند هم نظری داشته باشم تا باقی مانده چرخبال را پاکستان تحویل دهد. کاری که کمک به عادی شدن مناسبات وتامین منافع دوطرفه می کرد.
بعد ازرفتن به افغانستان ، بازبه پاکستان برگشتم. دراین سفر،دونفرازکمیته روابط خارجی بنام های :دوگ فرانتزوفاطمه سمار، مراهمراهی می کرد ند. دوگ به حیث گزارشگرهمه رویداد های افغانستان را پیگیری کرده بود وهنگام پروازگفت وگو کرد یم که بسیارمفید بود. درگفت وگوها، این را هم یاد کرد یم اگرامریکا بن لادن درآغازجنگ درتوره بوره می کشت، چه واقع می شد؟ ما باید چنان می کرد یم. من از2002 تا کنون استدلال می کردم که غلطی بزرگ بود که به جنگ سا لاران افغان درتوره بوره اعتماد کرد یم! افرادی که قبلا درطرف د یگررزمیده بود ند وما آن ها را بجای نیروهای خاص خود مان به توره بوره برای جنگ با بن لادن فرستاد یم. اکنون ، ده سال بعد ازحمله یازدهم سیپتامبر،گرفتاررابطه پیچیده وضروری با پاکستان وسازمان امنیتی آن که دسته های زیادی درنزد یک مرزافغانستان دارند ویک حکومت شیعه درعراق شده ایم! بعد تر،...ما براه راست به راولپندی رفتیم تا با ژنرال پرویزکیا نی فرمانده ارتش وژنرال احمد پا شا، دبیر آی اِس آی گفت وگونما ییم. رهبران نظامی درپاکستان بسیارقوی ترازهمتا یان شان درامریکا می باشند. بنا برآن ، گفت وکو با آن های کرد یم که دا رای قدرت اصلی می باشند ، اما ازسخن گفتن بارسا نه ها درکنارایشان خود داری کردیم. بهرحال ، گفت وگوی سختی با کیا نی وپاشا داشتیم. سخت به این خاطرکه ، ما بن لادن را درکناراکادمی نظامی پیداکرده وکشته بود یم.
با وجود آن ، ژنرال ها نا راحت بود ند که حمله واقع شده وقبل ازآن چیزی درباره اش نمی دانستند. آن ها حمله را نقض حاکمیت ملی کشورخود می دانستند ومن کوشش کردم تا باورمند شان کنم که پنهان کاری لازم بود.همچنان ، اصرار کردم که مسئله عدم اعتماد درمیان نبود وامنیت کاری چنان پیچیده بود که من هم تا وقوع ازآن اطلاع نداشتم. لذا ، فکرکردم که چشم های ایشان را بازکرده ام وازایشان پرسان کردم که اگرشما درجای ما می بود ید، چه می کرد ید؟ مثلا ، اگردشمن نمره اول شما درافغانستان باشد، با اوچه می کنید؟ آیا ازکرزی اجازه می خواستید یا می خوا هید؟ آن ها خنده کرد ند! من همیشه برای تا مین منافع دوطرف رفت وآمد کرده ام. دراخیرگفت وگو،یک بیا نیه را برای پخش آماده کرد یم. دوگ به آن نگریست وگفت که اگرشما نمی خواهید چیزی بگوئید درست است. بنا برآن، توافق پنهانی ماند!...طرف پاکستان تعهد سپرد که چرخبال ازحرکت مانده را پس دهد وهمکاری های دوطرفه ازسرگرفته شوند. چا لش های درونی پاکستان هم روبه فزونی داشت وروابط آن با امریکا هم آسان به نظرنمی رسید. وقت بازگشت به امریکا، متوجه شدم که هرعضوکنگره طرفدارقطع رابطه با پاکستان می باشد. من ؛ همیشه پرسان می کردم که بد یل شما چیست؟ ازافغانستان بیرون شد ن ؟ ما درسال 1989 چنان کرد یم ( یعنی بعد ازعقب نشینی شوروی ، به افغانستان بی توجه شد یم ونتیجه اش را هم د ید یم). بگذاریم تا پاکستان بدا من چین بیفتد. رابطه مان را با یک کشوردارای توان اتومی دریک منطقه حساس گرفتارتند روی قطع کنیم ( ص ص643-648).
درپسین بخش نوشته ، به حیث حسن ختام ، بهتراست یاد آورشوم که پاکستان به گونه ای یک نو کر یا دوست دو دوزه بازامریکا ،چنان بازیی نا پا کی درافغانستان علیه آن کرده است که جان کری درباره فریب کاری های آن کمتر تمرکز کرده است. با وجود تمرکز کمتر جان کری به بازی های دوگا نه وچند گا نه ای نظا می ها وامنیت کا ران پاکستانی درافغانستان آن هم علیه پا یگاه های نظا می امریکا وحکومت دست نشانده واشنگتن درکا بل با کمک کردن دوام داربه تروریستان، به نفع تصمیم گیرند گان امریکا یی می دانم که کارهای زیررا درسطح منطقه انجام دهد: نخست،با حذ ف تکنوکرات های جا هل یا طالبان دریشی پوش افغان ودراصل خبر چین های نادان سازمان اطلا عات مرکزیی خو دش ، کمک درایجاد حکومت داریی خوب درافغانستان ازطریق شورای امنیت سازمان ملل نما ید. دوم، با افزایش فشار بر نظا می ها وامنیت کاران پاکستانی ،مرکز های تروریست پروری درآن کشوررا بسته نما ید. سوم ،امریکا بدا ند که طالبان وداعش وگروه حقا نی همه شا خه های ریشوی ارتش پاکستان می باشند وبا گفت وگو های صلح با آن ها دردوحه صلح درافغانستان تا مین نمی شود. خلاصه اینکه، ایجاد حکومت داریی خوب درافغانستان وبستن مرکزهای تروریست پروری درپاکستان ،طالبان یا شا خه ای ریشوی ارتش آن کشوررا وا دار به برگشتن زند گی عادی می نما ید. درغیرآن، سازش امریکا با طالبان بنام صلح دردوحه،همه زمینه های تحقق صلح را نا بود وجنگی را درافغانستان دامن می زند که هم بزیان امریکا هم بزیان پاکستان ومنطقه وجهان تمام وکمرترویستان را بیشترازپیش بسته می نما ید. ادامه دارد.
پا نویس
Every Day Is Extra.
By John Kerry
Large Printe Edition
Thorndinike Press
Apart of Gale, a Cengage Company
Copyright © 2018 by John Kerry
Credits