ابراهیم ورسجی
شانزدهم قوس 1397
ازاین نگاه که، اکنون ، کشورهای مسلمان با ستثنا ی اند ونیزی ،ما لیزی وتا حدی ترکیه، گرفتارحکومت های مستبد ، بنیاد گرای خشن وتروریسم مذهبی می با شند ؛ به حیث یک مسلمان نو اند یش،لازم می دانم که درباره استبداد ، بنیاد گرای وتروریسم مذ هبی وهمبستگی باهمی شان بدون ملاحظه کاری ابرازنظرنما یم ، تا مطا بق سخن نغزفارسی :" سیه روی شود ؛ هرکه دراو غش باشد"؛ ادای مسئولیت کنم. البته ، این گونه نویشتن وابرازنظر کردن را به این خاطرمفید می دانم که هم مستبدان هم بنیاد گرا یان هم تروریستان مذ هبی به نظریه توطئه پناه برده همه جنا یت ها وآدم کشی ها وتباه کاری های خود را بدوش کشورهای بیرونی به خصوص سازمان های جا سوسی می اندازند. درحا لیکه خود شان اکثرا ابزارودست نشانده ای همان سازمان های جا سوسی می باشند.
بنا برآن ، نویشته را با پیش نو یس آغازکرده ام تا اثرات ویران گرا نه وتباه کا رانه ای حکومت های مستبد مورد حمایت سازمان های جا سوسی وایجاد بنیاد گرای خشن وتروریسم مذ هبی - قبا یلی توسط آن ها درافغانستان و...را جمع بندی و به تفصیل درباره ای آن ها ابرازنظرنما یم. ازاین نگاه که ، بررسی تباه کاری ها وکشتار های مستبدان ، بنیاد گرا یان وتروریستان ودستاورد های ویران گرانه ای آن ها نو یشته ای طو لا نی را ایجا ب می کند، این بخش را پیش نو یس درنظرگرفته ام. به این خاطر که ، درپیش نو یس ، مسایل مورد نظر جمع بند ی وبعدا مفصل بررسی می شوند. البته ، نویشته را درچند بخش به این لحاظ مفید دانستم تا مفصل ادای مطلب کرده با شم. روشن است. اگرنویشته را منحصربه کارنامه های ننگین مستبدان راست وچپ وبنیاد گرای وتروریسم مذ هبی زاده سیاست های خشن آن ها درافغانستان می کردم، به درا زا نمی کشید. ازاین که هم مستبدان هم بنیاد گرا یان هم تروریستان ، پد یده های نفرت انگیزازافغانستان تا نیجریه درافریقا می باشند، بررسی ای طولا نی کارنامه های فاجعه بار آن ها درچند بخش ضروری می باشد.
شا یان ذکراست که ، استبداد قبیلگی- گرو هی راست وچپ در افغانستان با سرکوب های خشونت بار دسته های مذ هبی نو پا باعث سه رخ دادی جانکاهی شد که این کشوررا به مرکزبازی بزرگ ابرقدرت ها و قدرت های درجه دوم منطقه ای وفرامنطقه ای مبدل کرد:نخست، استبداد داود خانی جاده سازی کرد برای استبداد وحشی تره کی وامین؛ دوم، استبداد وحشی امین جاده سازی برای پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان کرد؛ سوم، اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ ،امریکا را برای انتقام گیری ازشکستش ازکمونیسم درویتنام ازطریق پاکستان وارد افغانستان کرد. یعنی افغانستان میدان جنگ سرد امریکا وشوروی شد وجهادی ها شد ند ابزارسیاست امریکا علیه شوروی. به سخن دیگر،خلقی ها وپرچمی ها سربازان روزمزد مسکو وجهادی ها سربا زان روزمزد واشنگتن ازطریق نظا می های پاکستانی شد ند! به سخن دیگر، جهادی ها پس خورده های ارتشی های پاکستانی را نوش جان کر د ند! شکست شوروی دربرابرامریکا درافغانستان ودرگیری های با ندی جهادی های فاقد خرد سیاسی- ایمان واخلاق هم کا بل را ویران کرد هم جاده سازی برای طالبان والقاعده زیرفرمان ارتش پاکستان کرد. ارتش نامبرده وطالبان والقاعده ای زیر فرما نش جاده سازی برای جنگ امریکا وانگلیس علیه تروریسم واشغال افغانستان توسط آن ها کرد ند. امریکا وانگلیس درکابل پسا طالبانی- القاعده - آی اِس آی، حکومت مسخره طالب کرزی متشکل ازطالبان دریشی پوش وجهادی های دالرخوروبی ایمان را شکل دا د ند. حکومت پو شالی نامبرده جاده سازی برای بازگشت طالبان والقاعده به کمک ارتش پاکستان وتبد یل افغانستان به پایگاه تروریسم مذهبی درمنطقه وجهان کرد.
بنا برآن، به صراحت می گویم که استبداد و حکومت داری بد درافغانستان، بنیاد گرای مذ هبی را ایجاد کرد، وبنیاد گرای مذ هبی به کمک نظامی های جنایت کارپاکستانی،تروریسم مذ هبی- قبیلگی طالبان- القاعده را تولید کرد. درواقع ، بنیاد گرا یان مذ هبی افغان- پاکستا نی زیر فرمان ارتش پاکستان تروریسم طالبان- القاعده را ایجاد وافغانستان را میدان بازی های مخفی سازمان های جاسوسی منطقه ای وفرامنطقه ای بنام مبارزه با تروریسم مذ هبی ساختند. ازاین رو ، می توانم بگویم که بنیاد گرای مذ هبی وتروریسم مذ هبی شرایطی ناگواری را درفضای سیاسی، فرهنگی، مذ هبی ، اید ئولوژیکی وروا نی مسلمان ها فراهم کرد ند که هم افغانستان را بزنگاه تروریسم بین المللی ساختند هم زمینه سازی برای ادامه حضور امریکا وناتو درآن کر د ند هم دلیل های درست ونا درست برای حکومت های استبدادی درکشورهای مسلمان دا د ند تا مخالفان سیاسی خود را بنام تروریست سرکوب وبازارتروریسم حکومتی را رونق دهند.ازاین رو ،سخن گفتن درباره ای استبداد وبنیاد گرای به حیث دستاوردش اولویت پیدا می کند. مثلا،درافغانستان که همه حکومت های شا هی، جمهوری نما، جمهوری دموکراتیک خلق نما ،دولت اسلامی نما، امارت اسلامی نما وجمهوری اسلامی نمایشی مستقیم وغیرمستقیم فراورده قدرت های بیرونی وسازمان های جا سوسی ومخالف خواست واراده مردم بو د ند ومی باشند ، کمک به پیدا یش وگسترش بنیاد گرای وپیدا یش وگسترش تروریسم مذ هبی کرده اند.
مثلا ، مطا لعا تیکه درباره انسان وانسا نیت ودین ودین داری کرده ام ؛ نشان می دهند هم دین آرما نی هم دموکراسی اصلی مدافع انسان وانسانیت وآزادی وکرامت انسا نی می باشند. بنا برآن ، ...هرنوع بازیچه قراردادن انسان ها ،حتا اگربه نفع آن ها هم باشد، غیرانسا نی است. بجای آنان فکرکردن ورها نمودن آن ها ازمسئولیت ها وتعهدات شان نیزغیرانسا نی است. کیفیت ما تعهد آوراست. هنگا می خدا وند به انسان توان انتخاب داد، واورا به عذاب های درد ناک تهد ید نمود، اورا به با لاترین وجه ارزش انسا نی خود به عنوان انسان مورد تا یید قرارداد. ما با ید ازاسوه ای که خدا وند برای ما قرارداده تبعیت کنیم. بیا یید بجا ی آنکه ازسوی انسان ها عمل کنیم ، آن ها را رهاکنیم تا برای خود تلا ش کنند (1). متا سفانه، تاریخ نا شاد مسلمان ها خلاف گفته ای یاد شده را به نما یش می گذارد وخلاف کاران هم اکثرا مستبدان ، بنیاد گرا یان وتروریستان مذ هبی درشرایط کنونی می باشند. ادامه دارد.
پا نویس :
1-اسلام بین دو دید گاه شرق وغرب،نویسنده علی عزت بگویچ.
مترجم: سید حسین سیف زاده
چاپ اول 1374
دفترمطالعات سیاسی بین المللی ،تهران،ص 47
0 comments:
Post a Comment