ششم ماه قوس 1397
درکتاب " مراحل اسا سی اند یشه درجا معه شناسی" ، نو یشته ای ریمون آرون ، دانشمند فرانسوی خوانده بودم که :" روشنفکران مسا یل اقتصادی را نمی فهمند"! درحالیکه نگاه آرون درباره روشنفکران را تا یید می کنم ، متوجه اهمیت مطالعه ای مسایل اقتصادی درکنارمسایل سیاسی وفرهنگی شدم. شا یان ذکراست که ، مصروف شدن بیش ازحد روشنفگران به نقد قدرت سیاسی وتا اندازه ای ساختاراجتما عی ومذ هبی- فرهنگی باعث شد که متوجه مسا یل اقتصادی نه شوند وهمین مسئله به کارنامه ای آن ها تا اندا زه ای جنبه ای شعاری وغیرعملی هم داد ومی دهد.
ازاین نگاه که ،سخن درباره چهار تله ای می با شد که ازنگاه سرپا ول کویر،استاد اقتصاد دانشگاه آکسفورد ،کشورهای رو به توسعه درآن ها گرفتارمانده اند وافغانستان درصف پسین کشورهای رو به توسعه قرارداشت واشغال شوروی ، جنگ جهادی ها علیه آن وحکومت دست نشانده اش وتروریسم طالبان زیر فرمان ارتش پاکستان علیه جهادی های فارسی زبان ، آن را بیشتر ازمسیرکمرنگ رو به توسعه بودن بیرون کرد. ازاین رو، بهترمی دانم که ازچهارتله نا مبرده و درباره آن ها بررسی مختصری نمایم:
نخست ، تضاد ؛
دوم، منابع طبیعی جالب برای دیگران ؛
سوم ، عدم دسترسی به آب های آزاد ؛
چهارم ؛ حکومت بد.
بعد ازیاد آوری چهارتله ای که کشورهای رو به توسعه درآن ها گیرمانده اند وافغانستان درصف اخیر آن ها ایستاده بود وهنوزهم درهمان جایگاه حتا درزیر خط توسعه قرار دارد، بهتراست یاد آوری کنم که سرپاول کویر،آن ها را شنا سا ی و ارایه کرده وسایت " شهروند یار" به ترجمه فارسی آن پرداخته است. ازآنجا که تله های مورد نظر پروفیسورکویر درباره افغانستان با لا تر از 80 درصد برابر میاید ، لازم می دانم درباره آن ها بررسی مفصل نموده به آگاهی دوستان فسبوکی ام وفرهنگیان برسانم تا هم متوجه تله ها شوند هم درفکرپیدا کردن راه بیرون رفت ازآن ها.
درتله ای نخست یا تضاد،سه عامل اقتصادی که کشورها را مستعد تضا د های مد نی کرده اند عبارت اند: ازدرآمد کم، رشد آ هسته واتکا برصادرات کا لاهای مانند نفت ( مورد اخیری می تواند منبع مالی پُرتضاد را تا مین کند. همان طوریکه آلماس های خو نین درآنگولا با عث شعله ورشدن درگیری ها برسرکنترول مواد حاصل ازآن شد.) بد یهی است که جنگ می تواند ویرانگر باشد نه فقط برای تا ثیرآن براجتما عات ، بلکه برای تا ثیری که براقتصاد ها می گذارد و درنها یت می تواند به عنوان سوخت برای عوا ملی عمل کند که دردرجه اول منجربه تضاد شود (1). معلوم است که درافغانستان ،هم جنگ هم تضاد ها وویرانگری های برخاسته ازآن وگرا یش های گروهی، اید ئولوژیکی ، نژادی وتروریسم قبیلگی بیشتر ازهرکشوردیگری اثرات تباه کا را نه ای دا شته است.
درباره تله ای دوم یا منابع طبیعی،معلوم است که کشف نفت والماس ،ممکن است به عنوان کسب موقعیت درنظرگرفته شود ، اما اغلب اثبات شده است که به عنوان یک نفرین عمل می کند نه موهبت. چرا؟ چند دلیل وجود دارد که آن ها ازنظراقتصادی انگیزه های توسعه صنعت وتولیدات را ازبین می برند همچنان می توانند تولیدات موجود را بدلیل آنچه بیماری هلندی نا میده می شود ازبین ببرند. دراقتصاد هلندی، رابطه آشکار بین افزایش توسعه اقتصادی بخش های خاص برای مثال منابع طبیعی وکا هش آن درسایر بخش ها مثل کارخانه ها ویا بخش کشا ورزی است.
درباره تله ای سوم که عدم دسترسی به آب های آزاد وهمسا یگی باکشورهای بد می باشد ،معلوم است که دو پنجم کشورهای جهان به آب های آزاد دسترسی ندارند وجبرجغرافیای می باشد ودر رابطه با جغرافیا نمی توان تصمیم گرفت مگر جنگ. البته که راه های دیگری برای جبران این کمبودی وجود دارد. مثلا، تبد یل شدن به یک مرکز منطقه ای برای امورما لی ارتبا طا ت راه دور، توسعه ای منطقه ای وایجاد جذابیت برای سرما یه گذاران. با این حال ،بدون وجود یک حکومت موثر، این راه ها موثرنمی باشند (2).
جالب این است که ، افغانستان هم محاط به خشکه یا گرفتار تله ای سوم می باشد هم با پا کستان که می توا نست نزدیک ترین مسیر برایش به آب های آزاد شود نزاع مرزی را ایجاد ودامن زد. ازاین نگاه که ، افغانستان دست ساخت هند بریتا نیا وروسیه تزاری می باشد وامیرانش اول نوکران لندن وبعد ازظهورپاکستان نوکراتحاد شوری شد ند ،با ایران هم که می توانست ازطریق آن دسترسی به آب های آزاد پیدا نما یند، ازدونگاه رابطه برقرارنکرد ند:نخست، امیران افغان که نوکرهند بریتا نیا وحکومت ها ی آن ها نامبردمی بود ند ، به نوکری شوروی شتافتند! دوم،هم درافغانستان مانند ایران ، زبان وفرهنگ فا رسی حاکم است هم ایران متحد امریکا ودرکمپ مخالف مسکو قررداشت. ازاین رو،امیران افغان نوکرمسکو جرئت دوستی با ایران برای دسترسی به آب های آزاد ازطریق آن را نکر د ند. ازنظربنده ، افغان ها یک اقلیت مطلق درخراسانِ افغانستان نامیده شده توسط هند بریتانیا وروسیه تزاری می باشند. بنا برآن، امیران نامردمی افغان هم فارسی ستیزی برای تقویت زبان پشتو کرد ند هم ازترس مسکو رابطه با ایران برای دسترسی به آب های آزاد برقرارنکرد ند. بلی، داود خان مشهور بد یوانه وقتیکه پشتونستان خواهی اش مورد توجه کاخ کریملین واقع نه شد،هم به تهران رفت هم با پا درمیانی شاه آن کشور به پاکستان رفت تا دسترسی به آب های آزاد پیدا کند. ازاین رو،مسکو ونوکران افغانش روانه زباله دان تاریخش کرد ند ونوکران مسکورا بعد ازوفات شوروی، جهادی ها روانه ای زباله دان تاریخ کرد ند. یعنی خیزش های مردمی علیه امیران نامردمی وتروریسم زاده فرهنگ وذهنیت قبیلگی آن ها وسیاست امنیتی افغان محورپاکستان ،محاط به خشکه بودن وماندن درجهان پیشا توسعه ای زاده ای آن را درپیشا نی افغانستان چسپا ند!
ازاین نگاه که حکومت بد ، تله ای چهارم ازتله های مانع توسعه یاد شده است. متا سفا نه ، افغانستان همواره داری حکومت بد بود واکنون نه دارای حکومت بد بلکه دارای بد ترین حکومت می باشد. بهرحال ،...پروفیسورکولراستد لال می کند که حکومت داری خوب می تواند یک کشوررا به رشد اقتصادی ثا بتی برساند اما ازحد ثابت فراترنمی رود. صرف نظر ازارتقای کیفیت ،حکومت داری شاید حد ودا ده درصد درسال موثریت نشان دهد. ازسوی دیگر، تقریبا هیچ محدو دیتی برای آسیب های حکومت بد وجود ندارد. یک کشورمی تواند به سرعت با نزول اقتصادی به یک کشور شکست خورده تبدیل شود. جبران شرایط می تواند ده ها سال طول بکشد (3). متاسفا نه ،حکومت داری بد وتروریسم مذهبی برخاسته ازفرهنگ قبیلگی- افغانی وسرما یه گذاری پاکستان وعربستان وتا حدی حکومت آخوندی ایران با لای آن ،چنان تاثیرویران گرانه براقتصاد وسیاست واداره افغانستان گذا شته است که امریکا وحکومت افغانی دست نشانده اش با وجود مصرف 125 میلیارد دالردر مد ت زمان هفده سال نه تنها بهبودی درآن نیاورند بلکه تروریسم قبیلگی افغانی آن را هم مهارکرده نتوانستند.
پا نو یس ها :
1-www.shahrvand-yar.com/1397/08/چهار-تله-ای-که-کشور-های-در-حال-توسعه-را-ف/19
2-همان
3-همان
0 comments:
Post a Comment