Sunday 7 May 2017

ازسال گذشته تا کنون ، رویداد های اروپا وکشورهای اسلامی ؛ جالب وترسناک شده اند

ابراهیم ورسجی
هجدهم ثور1396
ازسال گذشته تاکنون ،تحولات جالب وترسناکی درجهان صورت گرفته است. البته که ترسناک آن درکشورهای مسلمان وجالب آن دراروپا رونماشده است. معلوم است که تحولات کشورهای مسلمان باید ترسناک باشند! به این خاطرکه ، استبداد شاه وشیخ ونظامی ها به حیث عامل تعیین کننده درسرنوشت تیره مسلمان‌ها کاری کرده است که پس ماند گی مادی ومعنوی ، نبود آزادی وبی ارزش شدن زندگی و خود نمای کردن پُر رنگ تروریسم مذهبی درآن برجسته می باشند. پس ، گفته می‌توانم که درکشورهای مسلمان ازشمال نیجریه درافریقا گرفته تا افغانستان وپاکستان درجنوب ومرکزآسیا، جزکشتن مسلمان‌ها وسرکوب آزادی توسط مستبدان وتروریستان چیزی دیگری دیده نمی شود.
بلی، درکنار استبداد وتروریسم، مسلمان‌ها انتخابات های پارلمانی وریاست جمهوری نمایشی هم داشتند ودارند. انتخابات های که تنها توخالی کردن دموکراسی وحق انتخاب مردم را دنبال می‌کنند نه تحقق حکومت های مسئول وهمسازبا خواسته های جامعه های مسلمان را .مثلا، سال گذشته ، عربستان ازانتخابات شوراهای شهر سخن گفت ونمایش دهی کرد. بشار اسد انتخابات ریاست جمهوری برگزار کرد تا درگورستان مردم سوریه حکومت خود را لرزان ترو تنها دردمشق نگهدارد. رئیس جمهور سازشی- امریکای افغانستان بادرنظرداشت ناتوانی درتوزیع شناس‌ نامه برای مردم وبرگزارکردن انتخابات پارلمانی، پارلمان وقت گذشته را دوسال قبل تمدید کرده بود. پارلمانی که اعضای آن جزبه جیب‌های خود درباره منافع مردم فکری نمی کنند! درجمهوری اسلامی ایران هم انتخابات ریاست جمهوری با رقابت میان ملاها درکاراست که پیروزی هرکاندید جزادامه وضع موجود چیزی دیگری نمی باشد. به این خاطرکه، ملای نشسته درشورای نگهبان کاندید ها را مطابق ساختار وادامه آن ازقبل تعیین کرده است.
درپاکستان که درمقایسه با ایران و افغانستان ، نهاد های دموکراتیک بهتری دارد، اختلاف های سبک وسنگین میان فرماندهی ارتش ونخست وزیر زبان زد عام وخاص است ؛ وعلت اختلاف شان هم برمی‌گردد به کنترول چگونگی رابطه اسلام آباد با دهلی، کابل وواشگنتن. زیراکه، رابطه با سه مرکز یاد شده را ارتش ازخود دانسته وبه حکومت اجازه تصمیم گیری دراین زمینه نمیدهد ؛ ونخست وزیرهم مجبور است که گه گاهی به بام فوج برف بریزاند تا سرعقلش بیاورد. چون ارتش ترس هند ورخنه آن درافغانستان را عمده کرده است وامریکارا دربراندازی طالبان یا شاخه ی ریشوی خود مقصرمی داند. براندازیی که گویا کمک به رخنه دهلی درکابل واشغال ساحه عمق استراتژیکش توسط آمریکا کرده است. ازاین رو، دست ارتش در تعیین سیاست پاکستان دررابطه با افغانستان، آمریکا وهند بر نخست وزیرمی چربد. اما نخست وزیر درجهان بیرون جواب ده می‌باشد و کشورش حامی تروریسم معرفی شده است وباید رفتار وذهنیت حامی تروریسم بودن کشورخود را تغییر دهد.
مثلا، درهفته گذ شته، هم رئیس پارلمان پاکستان در راس یک هیات حسن نیت به کابل آمد وهم رئیس آی اِس آی مختصرا به کابل سفرکرد. برخلاف، بی اعتمادی چنان میان اسلام آباد وکابل رخنه کرده است که متحول کردن آن به این زودی ممکن نیست. همین که ، بعد ازرفتن هیات پاکستانی ورئیس آی اِس آی ازکابل به اسلام آباد، درگیری میان نیروهای دفاعی افغانستان وپاکستان در مرز هردو کشور درآن سوی سفید بولدک درچمن واقع ورابطه ها را تیره ترساخت، نشان ازاین دارد که افغانستان وپاکستان راه دشواری پیش رو دارند. من که هم شهرند افغانستان هستم هم بخاطر تحصیلات در علوم سیاسی دردانشگاه پنجاب درلاهور وسال های طولانی زندگی مهاجرانه درپاکستان، آگاهی درباره آن کشور دارم، به صراحت گفته می‌توانم که این دو کشور درآینده نزدیک توان حل دشواری های درونی ومناسبات پُرتنش باهمی خود را ندارند.
افزون بر اختلافات افغانستان وپاکستان ، ازاین نگاه که کشورهای مسلمان ازلیبیا تا یمن وازسوریه تا افغانستان وضع مناسبی ندارند، بهتراست باورمند شد که آهسته آهسته وزمان گیرامکان بهبود اوضاع آن‌ها درمیان است نه در سال های نزدیک. معلوم است که، درکشورهای مسلمان ، حکومت های عیرمسئول درازعمرمی باشند ومیوه شان یعنی فقر فرهنگی ومادی وتروریسم هم بلند مدت می‌تواند حضور داشته باشد ؛ وراه بیرون رفت شان ازوضع ناهنجار کنونی بهره برداری ازتجربه امریکای لاتین می باشد. درباره تجریه امریکای لاتین، تا حدی که مطالعه کرده‌ام به این نتیجه رسیده‌ام که دو عامل زیر می‌باشد که کمک کرد تا کشورهای آن بخش ازجهان وضع خود را بهبود بخشند: نخست، الهیات رهای بخش کمک کرد تا برداشت سنتی - پس مانده شان ازمسیحیت وکتاب مقدس آن یعنی انجیل را عوض نمایند؛ دوم،روحای های نواندیش، روشنفکران شهری، جامعه مدنی ومارکسیست های انسانی شده دست به تشکیل جبهه و احد زده توانستند نظامی های مستبد را خانه نشین وسوسیالیسم دموکراتیک را براوضاع حاکم نموده کاهش فقروستم های اجتماعی- سیاسی- اقتصادی نمایند. دستاوردی که ازآن بخش بزرگ مردم آن منطقه راضی می باشند.
با درنظرداشت تحول مثبت وسازنده درامریکای لاتین وعامل های آن، به صراحت گفته می‌توانم که مسلمان‌ها با ید ازآن تحول بهره برداری ووضع ناهنجارسیاسی-اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی خود را متحول نمایند. مثلا، تفسیرمجدد ازقرآن ، سنت وفقه وگزینش نوعی ازسوسیالیسم دموکراتیک که دراسلام ازآن به نام شورا وعدالت تعریف شده است، تنها راه کاربرای مسلمان‌ها برای بیرون رفت ازوضع رقت بارکنونی می‌باشد. بلی، ازتاکید برتفسیرمجدد قرآن ، سنت وفقه، این هدف را دارم که تفسیر سنتی ازآن ها نتیجه‌ اش درسیاست حکومت وهابی عربستان وحکومت فقهی ایران می باشد. حکومت های که اولی اش دریمن درحال غرق شدن است؛ ودومی اش به افزایش فقر وبی قدر شدن روحانیون سیاست زده درجامعه ایران بسیارکمک کرده است.
اگرچه فرق های میان ایران ملاهای شیعه وعربستان وهابی ها وجود دارد، اما ازاینکه هردو تکیه برقرآن دارند، با تفسیرسنتی ازآن ، درنهایت درشکست خود شان ودیگرمسلمان‌ها سهم موثربازی کرده ومی کنند. غیر ازایران وعربستان، جهادی ها درافغانستان واخوانی ها درمصر بخاطر سنتی ماندن فکرشان حکومت کرده نتوانستند. ازهمه اسفبار اینکه،نتیجه کارکرد نادرست جهادی ها درافغانستان، تروریسم طالبانی زاده نظامی گری وملاگریی پاکستان وسلطه آمریکا وناتوواوضاع ناهنجارکنونی می باشد. همچنان، نتیجه غلطی ها وناتوانی های تفکر اخوان درمصر، کودتای- نظامی واستبداد برخاسته ازآن می‌باشد که مصری ها را به ستوه آورده است. درترکیه هم که فکرمی شد حزب عدالت وتوسه نوگراشده است، قدرت خواهی رجب طیب اردوگان ضربه زیادی به پایگاه مردمی اش زده است؛ وکارنامه تروریسم القاعده وداعش هم که درعراق وسوریه بد تر ازکارنامه های حکومت های نوری مالکی وبشار اسد می باشد. درنیجریه هم این روزها تنها یک خبر بسیار درسرخط اخبارجهان قرارگرفته است وآن اینکه بوکو حرام، یا درزبان بومی، تعلیم مدرن حرام، درسازش با حکومت محمد البهاری 82دختر اسیررا رها کرده است. خلاصه اینکه برداشت سنتی ازاسلام درپاکستان وافغانستان تروریسم طالبان را به کمک ملاها ونظامی های پاکستانی تو لید کرده است ، درخاورمیانه داعش والقاعده را تولید ودرافریقای سیاه دختر دزدی بوکو حرام را تولید کرده است. پس ، برای مسلمان‌ها بهتراست که کمرهمت بسته خود ودین خود را ازچنگال بی رحم استبداد وفرزند حرامزاده اش، یعنی تروریسم نجات دهند!
طوریکه دربالا تذکرداده شد ، رویداد های کشورهای مسلمان فاجعه بار ورویداد های اروپا خوشایند است. ازاین رو، به بحث درباره رویداد های جامعه های مسلمان بسنده کرده به بحث درباره رویداد های خوشایند وناخوشایند اروپا یا مادر مدرنیسم ودرواقع جهان نو می پردازم. معلوم است که دراروپا وفرزندش آمریکا این روزها دموکراسی وضع خوبی ندارد وعلت وضع ناخوب دموکراسی هم برآمدن سیاست مداران عوام فریب وبازی کننده با روحیه واحساسات مردم با شعارهای نژادی وبیگانه ستیزی به‌خصوص اسلام ستیزی می باشد. درباره دموکراسی وخطرهای متوجه آن، آیزن هاور رئیس جمهور آمریکا درسال 1961 هنگامی تحویل دادن کاخ سفید به جان ایف کنیدی، گفته بود که ( شرکت ها کوشش دارند بردموکراسی سلطه پیداکنند؛ اگر مسلط شدند، جازه دموکراسی را برمی دارند) ! پیش‌بینی که توسط رونالد ریگان تقویت وبارئیس جمهورشدن ترامپ تحقق یافت.
درحالیکه درامریکا، سرمایداران دموکراسی را دردست گرفته جنبه مردمی آن را حذف کرده اند، دراروپا دونیروی غیردموکراتیک خود نمای کرده اند:نخست، ملی گرایان تند رو که دربرتانیه با بریکزیت یا بیرون شدن ازاتحادیه اروپا توان خود را نشان دادند؛ دوم، نژاد پرستان واسلام ترسان ومخالفان اتحادیه اروپا که در هلند قبلاً شکست خوردند و امروز درفرانسه دربرابر آرای مردم زمین بوس شدند. بلی، با وارد شدن ماری لوپن، رهبرجبهه ملی و اسلام هراس بزرگ ومخالف اتحادیه اروپا، مردم فرانسه ودیگرمرمان قاره ترسیده بودند که با رئیس جمهورشدن او، رویداد بریکزیت برتانیه درفرانسه رونما نشود.
برخلاف، انتخابات روز یک‌شنبه هفتم ماه مه – دهم ماه ثور وشکست ماری لوپن وپیروزی ایمانویل ماکرون ، نشان داد که مردم فرانسه پختگی سیاسی-فرهنگی دارند ونمی گذارند که راست افراطی ارزش های نهضت روشنگری وانقلاب بزرگ شان را زباله نماید. وقتیکه خوشحالی آلمان ودیگرکشورهای اروپای ازشکست راست افراطی درفرانسه را ازطریق رسانه‌ها دیدم وشنیدم، واقعا، باورمند شدم که دموکراسی می‌تواند دربرابر راست تند رو ایستادگی نماید. درجریان انتخابات فرانسه وشعارهای خانم لوپن، دومسئله جالب بود: نخست، کف زدن راست های بیگانه گریز درفرانسه ؛ دوم، فتوای رهبر داعش به مسلمان‌های تند روفرانسه که حوزه های انتخاباتی آن کشوررا با بم گذاری مختل نمایند. خوشبختانه، بمب گذاری نشدن در روزانتخا بات نشان داد که مسلمان‌های فرانسه سرعقل آمده وابزار تند روی وتروریسم مذهبی نمی شوند. ازاین نگاه که، ایمانویل مکرون، رئیس جمهور تازه انتخاب شده فرانسه تقویت اتحادیه اروپا ومبارزه علیه تروریسم را سیاست خود اعلام کرد،هم اتحادیه اروپا وبزرگش آلمان رقصیدند هم مخالفان تروریسم برقص آمدند. به رقص آمدنی که با یک سیاست مناسب فرانسه واتحادیه اروپا دررابطه به کشورهای مسلمان ، می‌تواند کمک به مهارتروریسم وحکومت داری دموکراتیک درجهان به‌خصوص جامعه های تروریسم خیزمسلمان نماید!

0 comments:

Post a Comment