Friday, 26 May 2017

جمعیت اسلامی ؛ به حیث یک حزب سیاسی ، وجود خارجی نداشت وندارد

ابراهیم ورسجی
پنجم جوزای 1396
وقتیکه جمعیتی ها وحزبی ها به خصوص اولی ها ازتاریخ 60 ساله خود بحث می کنند وبه مبارزه خود فخرفروشی هم می کنند وخود را حزب سیاسی هم می نامند، ازخنده روده درد می شوم! به این خاطرکه ، یک جنبش سرسری با دانش احساسی دراخیر پادشاهی ظاهرشاه به گونه واکنش دربرابر دین ستیزی چپی های مسکوی ودربارشاهی بنام جوانان مسلمان ظهور کرد ومن هم نه درمرکزبلکه در ولایت تخاز متعهد به آن شدم؛ وفکر کرده بودم که ازآن چیزی به نفع دین ودنیای مردم افغانستان ساخته می شود. متاسفانه، آن خیزش واکنشی جوانان مسلمان بعد ازکودتای 26 سرطان 1352 وکودتای احمقانه ی حکمتیار،نصرت یار و محمد عمر جوان کشمی درسال 1353 شکست خورد وعده زندانی وحکمتیار وربانی که دومی رئیس جمعیت اسلامی با تغییرنام جوانان مسلمان بود وازکودتا خبری نداشت به پشاورگریختند وسیاف هم درحال سفر به امریکادرمیدان هوای کابل دستگیر وزندانی شد. ازآن تاریخ به بعد، رویداد ننگین سال 54 پنجشیر، لغمان وشنوار به تشویق آی اِس آی صورت گرفت وبعد ازآن حزب ازشکم جمعیت درپشاوربیرون شد. درادامه آن،داود خان که ازمسکو روبرتافته بدامن شاه ایران افتاد وازپشتونستان خواهی منصرف وذوالفقار علی بوتو را درکابل استقبال کرد، حزبی ها وجمعیتی های چند نفره درپشاور خسته حال شدند. ازبد رویداد ها،کودتای ثور 57 صورت گرفت وژنرال ضیاء الحق رئیس جمهورپاکستان درکابل ازتره کی وامین خواست که درباره دیورند همان معاهده را که داود با ما سربراه کرده بود وباید امضامی شد که نشد، اگرقبول دارید، ما ازمخالفان شما حمایت نمی کنیم. تره کی وامین سخن قناعت بخشی به ژنرال پاکستانی نگفتند واوهم ازکابل به تهران نزد آریامهررفته وکمربستند به کمک مخالفان شوروی درافغانستان وچین هم همکارشان شد. درحالیکه به کمک پاکستان جنگ های پراکنده علیه رژیم باصطلاح خلقی ، مسکو را ترساند وباعث پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان شد. پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان امریکارا به میدان آورده سازمانچه های جهادی دست ساخت آی اِس آِی را ابزار دالرگیری ارتش پاکستان ازامریکا ساخت ودرنتیجه جهادی ها به کابل رسیده این شهررا ویران کردند.
آری ، می دانم که اگرجهادی ها سازمان سیاسی می بودند وعقل سیاسی می داشتند، کابل را ویران نمی کردند.با ویرانی کابل، پروژه رنگ تازه گرفت وانگلیس طالبان را ساخت وامریکا اداره آن وعربستان تمویل آن وپاکستان تطبیق این پروژه سیاه را بدوش گرفت.متاسفانه، ربانی، مسعود وسیاف تبلیغ به نفع این گروه را شروع کردند. من که درماه سنبله 1373 به خواهش فرمانده مسعود واستاد ربانی درهمراهی عبدالرحمن بی سواد برای گفت وگو مطابق خواست آی اِس آی به اسلام آباد رفته بودم وهدف آی اِس آی این بود که به گروه های جهادی بفهماند که بدیل جهادی هایعنی طالبان را باداران تیارکرده اند وسازمان های جهادی یعنی جمعیت، شورای نظار، حزب اسلامی، حزب وحدت وجنبش ملی- اسلامی دوستم باید متحد شده حکومت ائتلافی بسازند.شورای نظاری های جاهل که عبدالرحمن بی سواد نماینده شان بود مسئله را نه فهمیده با خود داری ازگفت وگو با جنبش ملی دوستم ویرانگری کردند وحزب اسلامی هم درنبود جنبش آماده مذاکره نشد.وقتیکه درجریان گفت وگو کوشش کردم ترمیم کنم،درحضور رئیس کل آی اِس آی، رئیس ولایت سرحد آی اِس آی به رئیس خود گفت که ورسجی مرد مستقل است نه ازجمعیت ونه ازشورای نظار وترمیم کاریی من موثرواقع نشد.بعد ازشام همان روز، رئیس سرحد آی اِس ای به مهمان خانه آمده گفت که طالبان از سپین بولدک عبور کردند. وماهم حرکت کردیم به سوی کابل. پس فردای فردای آن روز، در جبل سراج به استاد ربانی وفرمانده مسعود گفتم که این پروژه خطرناک است وبه آن کمک نکنید. ربانی ومسعود اصرارکردند که ازطالبان علیه مزاری، دوستم وحزب اسلامی بهره برداری می کنیم. من گفتم که طالبان شمارا به هندوکش بالا می کنند ؛ درحالیکه ، مزاری، دوستم وحکمتیار دریک چارچوب مناسب تقسیم قدرت آماده سازش با شما می باشند ؛ وجلسه پایان یافت. طوریکه دیده شد، طالبان والقاعده وآی اِس آی آقایان را به هندوکش بالاکردند؛ ومن هم به پشاوررفتم تا کتاب "جهاد وجنگ سرد قدرت های بزرگ" را بنویسم ونوشتم. درنهایت هم ، دیده شد که مسعود ازدرون سازمان خودش شهید کرده شد ومطابق نوشته کتاب "بوش درجنگ " ازباب ود وارد، دربدل چند میلیون دالر ، فهیم که ناحق درجای فرمانده مسعود قرارگفته بود، ریاست طالب کرزی را قبول واستاد ربانی را هم کنارزد. بلی، برخی جمعیتی های مفسد که در16 سال گذشته هم دردستارخان کرزی هم دردستارخان غنی نشسته نیمه شکم سیرنان خوردند ومی خورند وشکم سیرنان را شورای نظار خورد وجمعیت تکه- پاره ودراصل نابود شده را به میراث گذاشت. اکنون که روی پروژه خاص دست های پشت سر حکمتیاررا به میدان آورده اند، همان جمعیتی ها وشورای نظاری های کته شکم- تهی مغزکه درمیان شان افراد خوب کم یافت می شود،احساس خطر کرده شورای رهبری 64 نفری ساخته اند ویک عده شان هم شورای انسجام مسخره را علیه آن ساخته اند.ازاین رو، برای آن ها شرمساری ونابودی را تبریک می گویم!

0 comments:

Post a Comment