Thursday, 4 May 2017

درمقایسه با سخنرانی های حکمتیار واستاد سیاف ، سخنرانی ژنرال دوستم را مردمی یافتم

ابراهیم ورسجی
پا نزدهم ثور 1396
دوستان فسبکی ام وفرهنگیان خواندند که نگاه انتقادی نسبت به سخنرانی حکمتیار درلغمان وسخنرانی استاد سیاف بمناسب هشتم ثور/ روزپیروزی مجاهدین، ابرازکرده بودم. نگاه‌ های که هم درصفحه فسبک هم در تارنماهای انسان گرای واندیشه دردسترس می باشند. درادامه ی نقد سخنرانی‌های حکمتیار واستاد سیاف ، لحظه ی قبل ، سخنرانی ژنرال دوستم درگردهمای بمناسبت معرفی باتوردوستم / فرزند خودش به حیث سرپرست جنبش ملی اسلامی افغانستان را که به اعضا ورهبران جنبش ملی - اسلامی ایراد کرده بود،دریوتیوب، شنفتم. با شنفتن سخنرانی مفصل ژنرال دوستم ، لازم دانستم که نگاه انتقادی به سخنرانی او هم ابرازنمایم تا حکمتیار واستاد سیاف فکرنکنند که نسبت به آن‌ها شخصی- عصبانی ابرازنظر کرده ام. شایان ذکر است که ، همین گونه نقادی ها را درباره جمعیت اسلامی تکه- پاره وحزب های وحدت اسلامی هم خواهم کرد.
ازاین رو، بیاد حکمتیارواستاد سیاف بدهم که هدف من از این‌گونه نوشته‌ های انتقادی هم روشنگری هم بیان ضعف‌ها وبرجستگی های سخن ها وموضع گیری های رهبران یا مدعی های رهبری درافغانستانی می‌باشد که به بحران های اعتماد، اداره، سیاست وتثبیت اوضاع درسیاست ملی، منطقه ی وجهانی گرفتارمی باشد. واقعیت این است که، سخنرانی ژنرال دوستم را بدقت شنفتم ودریافتم که بازبان عامیانه ودلسوزانه مشکلات رایج وپیچیده افغانستان را بیان کرده است. سخنرانی ای بیان کننده تلخی ها ورنج های که مردم درزندگی روزانه با آن ها دست وپنجه نرم می کنند.
بطورنمونه ، ژنرال دوستم ازتاریخ ترک تباران سخن گفت ونمایان ساخت که رهبران ونظامی های ترک از ترک های عثمانی گرفته تا آسیای مرکزی همه صریح سخن ها وموضع هایشان را به مردم بیان کرده بودند. بلی ، من دراین رابطه تا حدی زیادی با ژنرال دوستم هم نظرهستم. اینکه می‌گویم تا حدی زیادی با ژنرال دوستم درباره حاکمان ونظامی های ترک تباردرتاریخ هم نظرهستم، به این معنا می باشد که نقدی های هم برآن هادارم. همچنان که، بر سخنرانی‌های حکمتیار واستاد سیاف وسخنرانی ژنرال دوستم نگاه انتقادی ابرازمی دارم. نگاه انتقادی روشنگرانه نه نگاه عصبانی ونامهربانانه.
واقعیت این است که، که ژنرال دوستم بسیاری مشکلات جاری جامعه افغانستان ازجمله جامعه قوم های ازبیک وترکمن را بیان ورهنمود های خود راهم ارایه کرد. مثلا، به مردم حاضر درکنگره صریحاً گفت که کسانی را برای عضویت درشورای ملی وشورا های ولایتی وولسوالی ها انتخاب نمایید که ازشما خوب نمایند گی کنند نه کسانی را که ازخو د نمایند گی کرده ومی کنند. همه می‌دانیم که اکثریت اعضای پارلمان وشوراهای ولایتی اکنون ازخود نمایند گی می‌کنند وکارمهم حتا ناچیزی هم برای مردم یا حوزه انتخابی خود نکرده اند. درواقع ، تأکید ژنرال دوستم برگزینش خوب مردم درباره اعضای شوراهای ملی وولایتی تمثیل خواست مشروع تمام مردم افغانستان می باشد. بلی، ژنرال دوستم ازتهدید هائیکه دربزرگ جرگه قانون اساسی توسط خلیلزاد وابراهیمی ، نماینده های آمریکا وسازمان ملل به خودش صورت گرفته بود وایستادگی اش دربرابر آن‌ها سخن گفت. تهدید های که ازآن ها مطلع بودم ویک مورد آن را ازطریق بی بی سی هم شنفته بودم. روشن است که ،چنین تهدید های متوجه استاد ربانی هم شده بود؛ البته هم توسط خلیلزاد هم توسط دسته کته شکم - تهی مغزشورای نظاریا بخشی ازقومنانچه های خود سر گروه خودش. خود سریی که به مدیریت وسیاست ضعیف خودش برمی گشت.
همچنان، ژنرال دوستم به حاضرین کنگره بیان کرد که کوشش شود درآمد ولایت ها درخود ولایت ها هزینه شود. اگرچنین شود، به نفع مردم تمام می‌شود . البته با توجه به مشکلات ولایت های کم درآمد. افزون برآن ، ژنرال دوستم تأکید کرد که افغانستان گرفتارتروریسم است ونیازبه برخورد هوشمندانه ی مردم دارد. دراین رابطه ، او از تقویت روحی سربازان یاد کرد.همچنان ،درسخنرانی خود ازتوطئه های پرده برداشت که روزانه علیه خودش صورت می‌گیرند ویکی ازتوطئه ها راهم بارها شلیک گلوله درنزدیک خانه‌اش واتهام به اطرافیانش خواند که گویا خود شلیک کرده اند. درحالیکه، مستند بیان کرد که دیگران آمده درنزدیک خانه او برای آشوب گری وایجاد سوء نیت شلیک کرده وگریخته اند. دررابطه به بد گمانی ها وسوء تفاهم هامیان خودش ورئیس غنی سخن گفت وابرازکرد که اختلاف نظر داریم .اختلافی که درسمت بی ثباتی یا بدی اوضاع نیست وحق دارم که چنان اختلافی داشته باشم. من هم اختلاف به گونه ی مورد نظرژنرال دوستم را تأیید وحق قانونی ودموکراتیک او می دانم. ژنرال دوستم ازحمله به کاروانش که درحال جنگ وبازگشت ازجنگ علیه طالبان، که درفاریاب وجوزجان صورت گرفته بود، نیزسخن گفت وتذکرداد که نماینده فرماندهی ارتش پاکستان در آن ولایت ها درجنگ حضوردارند .قبلا هم دریک مورد دیگراین نظررا ازاوشنیده بودم.
دررابطه به اتهامات به حزب خودش مبنی براینکه حزب قومی معرفی می‌شود نیزسخن گفته چنین ابرازنظرکرد که حزب او جنبش ملی اسلامی نام دارد نه جنبش ازبیکی یاترکی.همچنان، تذکرداد که قوم های دیگر ازجمله ازجنوبی وقندهار با او درتماس هستند وکوشش دارد که نه قومی بلکه وطنی فکر وکارنماید. چون جامعه افغانستان وگروه بندی هایش شکل قومی بخود گرفته است وبسیاری افراد اتراق کرده در دورونزدیک رهبران گروهی از قوم وخویشا وندان رهبران می باشند، مشکل است که گروه‌های کنونی ملی یا سرزمینی گرفته شوند.ازاین رو، بخواهیم یانخواهیم ، ژنرال دوستم وحزبش درهمین ردیف جای می گیرند. من هم به حیث یک منتقد سیاسی- اجتماعی- فرهنگی، باوردارم که مطابق متل معروف با یک گل بهارنمی شود، حزب جنبش ملی دوستم موفق در ملی ساختن خودش نخواهد شد.البته که ازژنرال دوستم می‌خواهم که اگر گروهش بیشتر ازبیک ها وترکمن ها را درخود دارد، کوشش نماید که با دیگران برخورد ومراوده وطنی - سرزمینی- غیرگروهی داشته باشد. به این خاطرکه ، افغانستان هم درمهار تروریسم هم در مردمی وملی ساختن حکومت وترمیم قانون اساسی به ملی اندیشیدن وعمل کردن نیازمبرم دارد. درغیرآن ،ملی ساختن حکومت، مهارتروریسم وحرکت به سوی صلح وپیشرفت دشوارخواهد شد.

0 comments:

Post a Comment