Monday 15 May 2017

نگاهی به پروژه راه ابریشم چین وتاثیر آن بر اوضاع افغانستان


ابراهیم ورسجی
بیست وششم ثور1396
روزیکشنبه چهاردهم ماه مه 2017 برا بر به بیست وچهارم ماه ثور1396 ، شی جین پینگ ، رئیس جمهور چین پروژه راه ابریشم که را که چین را ازطریق آسیای مرکزی وپاکستان به آسیای غربی و آفریقا واروپا پیوند می دهد،یعنی ازپکن تا دریای مدیترانه وازآن تا اروپا را پیوند می دهد، درکنفرانسی درپکن به شرکت 29 رئیس دولت ونماینده گان 130 کشور، دبیرکل سازمان ملل ویک هزارو پنجصد نهاد غیر دولتی،ونهاد های اندیشه سازی براه انداخت. درگردهمای یاد شده، رئیس جمهورچین و رئیس جمهوران روسیه، ترکیه ، نخست وزیرپاکستان ودبیرکل سازمان ملل سخنرانی کردند. دراین شکی نیست که پروژه تازه چین احیای همان راه ابریشم درجهان باستان وجهان پیشامدرن می باشد که چین را ازطریق امپراتوری فارس به قلمرو امپراتوری روم باستان وپس از آن ازطریق جهان اسلام به اروپا گره های بازرگانی و فرهنگی زده بود.
دراین راستا ، درگردهمای راه نو ابریشم، رئیس جمهورچین اعلام کرد که کشورش آماده است 124 میلیارد دالردرآن سرمایه‌گذاری نماید.معلوم است که درساختن راه نوین ابریشم ؛ 63 کشور سهم می‌گیرند که 65 درصد اقتصاد جهان را می سازند؛ ودرنتیجه این راه تجارتی ، چین می‌تواند دوهزارمیلیارد دالر یا دوتریلیون دالرکالا ازکشورهای سهیم درآن وارد نماید. شایان یاد آوری می‌دانم که پیشتردرسال 2013 ، چین ، سی پیک یا گذرگاه اقتصادی چین وپاکستان را که پکن را ازطریق بندر گوادردرغرب بلوچستان پاکستان به دریای عرب، خلیج فارس وبحرهند وصل می کند، با هزینه 56 میلیارد دالر روی دست گرفته بود که کاربالای آن ادامه دارد. پس ازآن که سخنان رهبران شرکت کننده ونماینده گان کشورهای گونه گون درگردهمای پکن وهمچنان سخنان نماینده های کشور های ناسهم گیرنده را شنیدم، برایم روشن شد که نگاه‌ ها وبرخوردهای همسو وناهمسو نسبت به آن دیده می‌شود .بلی، ازبیانیه های ناهمسو وهمسودرزمینه این‌گونه دریافت کردم که گونه تازه ی ازبازی بزرگ ( میان روسیه تزاری وهند برتانیه درقرن نزدهم) ممکن است میان امریکا- اروپا وژاپن، پکن ،مسکو ودهلی نو آغاز شود.
بطورنمونه، آمریکا وژاپن وهند با عدم شرکت درآن نگاه منفی خود را تبارز دادند ونماینده های انگلیس وآلمان هم نگاه‌های کژدارومریز تبارز داده اند. یعنی ازنظراقتصادی ، به بازشدن مارکت چین بروی غرب وبرعکس حمایت مشروط وتوام باشفافیت کردند.درحالیکه آمریکا وژاپن همراه با عدم شرکت درکنفرانس راه ابریشم نظر منفی ابرازکردند ، شرکت رئیس جمهورکوریای شمالی درگردهمای یاد شده نیز برای آن هابسیارناخوشایند بود. همچنان ،وزیرخارجه هند که کشورش درگردهمای پکن شرکت نکرده بود؛ ازدونگاه با پروژه راه ابریشم چین ابرازمحالفت کرد: نخست،چنین ابرازنظرکرد که راه ابریشم چین مخالف مسیر تجاری جنوب وشمال دهلی نو می باشد؛ دوم،ازطریق کشمیرهند عبورداده می شود. ازاین رو، قابل پذیرش نیست. رئیس جمهور روسیه که دراوکراین وسوریه با آمریکا واروپا درگیرشده است ودرافغانستان هم سرشورمی دهد ،ازپروژه راه ابریشم حمایت کرد. رئیس جمهورترکیه که کوشش هایش برای پیوستن به اتحادیه اروپا تاکنون بی نتیجه مانده است ودرسوریه با آمریکا واروپا بخاطر مسأله کردهای آن کشور درافتاده است ومعاهده با روسیه وایران درباره اعاده صلح در سوریه درآستانه مرکزقزاقستان نیزامضاکرده است، نگاه مثبت درگردهمای را ه ابریشم تبارز داد. جمهوری اسلامی ایران که درسطح وزیردرگردهمای راه ابریشم نماینده داشت، رضایت کمرنگی ازخود تبارز داد. ازاین که ایران نسبت به غرب بی اعتماد می باشد، مجبوراست که درکنارپکن ومسکو ازپروژه راه ابریشم حمایت نماید.البته که ، مخالفت هند با پروژه یاد شده ، می‌تواند پروژه چابهارتهران ودهلی نویا مسیر جنوب وشمال ازطریق افغانستان به آسیای مرکزی را مختل نماید. جالب این است که، افغانستان درگردهمای پکن حضوربی رنگ داشت یا اصلاً حضورنداشت.این هم درزمانیکه سه روزقبل ، یک مقام حکومت لرزان کابل دربدخشان به‌ باورخود، پروژه راه سازی میان افغانستان وتاجیکستان وچین را راه اندازی کرد.ازاین که درافغانستان ،حکومت وجود ندارد ویا کاغذی ونمایشی وجود دارد ، این‌گونه پروژه راه اندازی کردن‌ها بدون برنامه وسرمایه واداره عملی به نظرنمی رسد!
بهرصورت ، اکنون که کشورهای منطقه غیرازهند، ازپروژه راه ابریشم چین حمایت کرده اند، دیده شود که چه تأثیری می‌تواند براوضاع افغانستان داشته باشد؟ افغانستانی که درگرداب بی ثباتی ودراصل بی حکومتی وتروریسم روبه گسترش از کله تا ناخن پا غرق شده است. با درنظرداشت حضورنظامی ناتو وامریکا درافغانستان وتروریست پروری پاکستان،مخالفت هند وامریکا وژاپن با پروژه راه ابریشم ،وهمسوی پکن واسلام آباد ومسکو با آن می‌تواند برای افغانستان دشواری های مهارناپذیری خلق نماید. این هم درزمانیکه ، هند سیاست عمق استراتژیک خواهی پاکستان را درافغانستان مختل کرده است ومخالف راه ابریشم پکن هم می باشد.افزون برآن ،کشورهای آسیای مرکزی بخشی ازپروژه راه ابریشم می‌باشند وحکومت لرزان افغانستان ازروی فضولی ونابکاری مسیر انتقال تروریسم مذهبی به آسیای مرکزی هم شده است. مسئله ی درد سرسازی که نمایانگربازی دوگانه پاکستان وامریکا درمنطقه می باشد. منطقه ی که پکن ومسکو ودهلی نو به آن چشم منفعت دوخته اند ونسبت به تروریسم مذهبی جاری درافغانستان نگاه بد بینانه دارند.
ازاین رو ، من پروژه راه ابریشم چین میان شرق وغرب را تکرارهمان بازی بزرگ می‌دانم که روسیه تزاری وهند برتانیه در قرن نزده درمنطقه بازی وافغانستان را منطقه ی حایل میان خود ساختند وجهل ونادانی را از 1880 تا 1947 زیرفرماندهی عبدالرحمن خان جاهل وجانی وعقب گرا تا نادرخان وهاشم خان وحشی وعقب گرا تحمیل کردند.درواقع،روسیه تزاری وهند برتانیه زندانی سربازی را بنام افغانستان ودر اصل منطقه ی حایل میان خود ساختند که بعد ازرفتن برتانیه ازهند درسال 1947، توسط اتحاد شوروی تا 1992 نگهداری وبا زمین بوس شدن آن قدرت بزرگ، زندان عبدالرحمن خانی وبازمانده هایش فروپاشید وپاکستان برای بازسازی آن تروریستان طالبانی- القاعده ی را ساخت و ناخود آگاه کمک به آمدن آمریکا واوضاع کنونی افغانستان کرد. اکنون که درادامه چنان فجایعی ، راه ابریشم چین براه انداخته شده است ، دیده شود که حکومت افغانستان برای بقای خود ودفاع ازمنافع ملی این کشورچه کرده می تواند؟ معلوم است که دراین پروژه پاکستان درمقایسه با افغانستان دست بالادارد وکوشش می کند که ازرقابت چین وهند به نفع خود وزیان افغانستان بهره برداری نماید. جالب این است که ، پاکستان دوگونه بازی کرده ومی کند: نخست، بنام مبارزه با نفوذهند درکابل، حتا سرامریکا کلاه گذاشته است.درحالیکه دراصل علیه امریکادرافغانستان مبارزه می‌کند نه علیه هند؛ وچین هم دراین بازی ناپاک همکارپاکستان می‌باشد ؛ ودرماه های اخیر، روسیه هم فریب پاکستان را خورده غلط بازی می کند؛ دوم،پاکستان ازتروریسم اسلامی علیه افغانستان بهره برداری کرده ومی کند تا ثبات به این کشوربرنگشته به خودش موقع فراهم شود تاهم ازامریکا دالرگیری کند هم پکن ومسکورا فریب دهد وتا حدی فریب هم داده است!
بهرحال، چین به کمک روسیه ، پاکستان وترکیه وتاحدی ایران درصورت رضایت وعدم رضایت آمریکا وژاپن وهند پروژه راه ابریشم را ادامه می دهد. اینکه به کشورهای واقع درمسیر خط ابریشم از آسیای مرکزی تا آسیای غربی وافریقایی واقع تامرزمد یترا نه چه فایده میسرمی شود، تعلق به هوشمندی رهبران سیاسی آن‌ها دارد. البته که ، مخالفان پروژه راه ابریشم ازجمله امریکا، ژاپن وهند هم وسیله های دارند که می‌توانند مانع این پروژه چینی شوند. مثلا، هند می‌تواند مانع پروژه سی پیک یا گذر گاه اقتصادی چین وپاکستان شود واین امکان را هند هم درکشمیر هم درافغانستان دارد ؛ وایران هم برای نزدیکی چابهار با گوادر وسازش های پاکستان با عربستان وامریکا واسرائیل می‌تواند کمک کننده به رفتار خصمانه هند دربرابر راه ابریشم چین شود.
ازاین رو،خطرهای زیادی متوجه افغانستان به حیث بخشی ازگذرگاه خط ابریشم میان چین وآسیای مرکزی وغربی وآسیای مرکزی وجنوبی می باشد.ازآسیای مرکزی وجنوبی به این خاطریاد کردم که برای داد وگرفت تجاری وتوسعه اقتصادی مجبورهستند که باهم کناربیایند.کنارآمدنیکه با وجود تروریسم وافغانستان بی ثبات نامحتمل می باشد.افزون برآن ،بلاک شانکهای وحضورروسیه وچین به حیث ارباب‌ها درآن ورقابت این بلاک با اتحادیه اروپا وامریکا ، مسأله ی می‌باشد که مشکل است کمک به ثبات وآرامش درافغانستان نماید.بلی،اهمیت تجارت میان کشور ها واتکای آن بزیرساخت های ازگونه راه ابریشم وکمک آن به توسعه ی اقتصادی مسأله ی می‌باشد که همه کشورهای میان پکن ومدیترانه علاقمند به آن می باشند.علاقمندی که همراه با رقابت‌های کمرشکن هم می باشد.
مثلا،مشکل هند وپاکستان ومشکل افغانستان وپاکستان ومشکل ایران با عربستان ومشکل ترکیه با کرد های خودش وکردهای عراق وسوریه که به شمول کردهای ایران جویای کردستان بزرگ درمنطقه می‌باشند وامریکا و لندن وبن هم بی تمایل به آن نیستند. وقتیکه مشکلات یاد شده را با تروریسم وحمایت مستقیم عربستان وپاکستان وحمایت غیرمستقیم امریکا وانگلیس ازآن جمع کنم ، مانع ها درمسیر راه ابریشم چین وزدوبند ها بالای موقعیت جغرایای سیاسی افغانستان خود نمای می کنند.ازاین سبب، افغانستان ضعیف ترین بازی گر دراین بازی بزرگ دوم نمایان می شود.معلوم است که بهره برداری کشورها ازپروژه راه ابریشم چین رابطه به هوشمندی رهبران شان دارد.
متأسفانه ، اکنون درافغانستان نه حکومت کارآمد وجود دارد ونه رهبری هوشمند تا بر اوضاع کنترول پیدانماید.بهر حال ، باید اندیشه وتد بیر کرد تا حد اقل خطر ها را درصورت عدم استفاده کردن‌ها از پروژه راه ابرییشم چین کاهش داد.معلوم است که عملی شدن برنامه راه ابریشم افغانستان را اززندان محاط به خشکه بودن بیرون می کند. نجات یابی که پاکستان مخالف آن می باشد. اگر پاکستان مخالف رهای افغانستان ازچنگال بندرهای دریای خودش می باشد،اما اهمیت موقعیت افغانستان برای چین وروسیه عاملی می‌باشد که دست وگلوی پاکستان را خواهد فشرد. معلوم است که غیر از کارشکنی پاکستان وتروریسم صادراتی اش به افغانستان ،این کشور مانعی دیگری هم درسرراه خود دارد که حضورنظامی امریکا وناتو وحکومت دست نشانده آن هادرکابل می باشد.حکومتی که نابکاری وفسادش زمینه‌های درونی رشد وگسترش تروریسم وتند روی مذهبی را فراهم کرده است؛ وبه روایتی ، حامی های حکومت لرزان کابل هم مایل به مهارتروریسم وتامین امنیت دراین کشورنیستند ویا دولت سازی ومهارتروریسم را بیرون از استعداد نوکران خود می‌دانند ویا صادرکردن تروریسم به آن سوی آمودریارا درسردارند وقرارمعلوم عده خود فروخته دردرون حکومت کابل دراین زمینه فعال هستند. ازاین رو، هم حضورپُررنگ پاکستان دربرنامه راه ابریشم هم حضورامریکادرافغانستان هم تروریستان پاکستانی وناتوانی سران حکومت افغانستان درمهارکردن آن‌ها ووبدبینی پکن ومسکو نسبت به حضورناتودرافغانستان عامل های می‌باشند مشکل زا که نمی‌گذارند کشورما ازراه جدید ابریشم بهره لازم را بردارد.بنابرآن، اصلاح وکارآمد سازی حکومت افغانستان با تعویض مهره‌های بالایش تنها وسیله ی می‌باشد که کمک به استفاده بهترافغانستان ازراه ابریشم نو می کند. درغیرآن ،به گفته ی شاعر، اگراین مکتب است و این ملا / وضع طفلان (کشور) خراب می بینم!

0 comments:

Post a Comment