Thursday 21 July 2016

چرا مبارزات مذهبی درافغانستان به خشونت وتروریسم انجامید؟


حفیظ الله امین پایه گذارحکومت وحشت وتروریسم درافغانستان
ابراهیم ورسجی
بخش سوم
اول اسد 1395
دربخش دوم این نوشته ، یاد آورشدم که حفیظ الله امین توحش وخشونت را علیه مبارزان مسلمان به اوج رسانده بود. توحش وخشونتی که کمک فراوان کرد درخشن شدن مبارزان مسلمان. درضمن ، تاکید کردم که خشونت بی حد وحصر امین علیه مبارزان مسلمان وواکنش های خشونت بارآن ها به این معنا نیست که اولی شیطان ودومی ها فرشته بود ند. به این معنا که ، درهردو طرف ذهنیت وفرهنگ خشونت با کمیت های متفاوت وجود داشت که جمع تضاد اید ئولوژیک متکی برمذهب وکمونیسم استالینی شده مصیبت خلق کرد. چون مبارزان مسلمان که بعدها به مجاهد ین یا جهادی ها مشهورشد ند واکنون فرماندهان کته شکم - تهی مغزشان جنگ سالار نامیده می شوند، امکا نات جنگی ومحیط فراختر دراختیارنداشتند وامین رئیس دولت شده دستگاه دولتی را به ابزارخشونت وترور تبدیل کرده بود ، معلوم است که خشونت دولتی گسترده تروخشونت گروهی ناچیزتربود ومی باشد.
درادامه ی توحش وخشونت امین علیه مردم افغانستان به خصوص جهادی ها ، دایره مخالفت با شوروی ونوکرانش نیز فراختر شده می رفت. ازاین رو ، دیده شد که حتا درمسکونا راحتی خلق کرده سبب شد که واکنش نشان دهد وواکنش هم پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان وبزیرکشیدن امین وبالاکشیدن ببرک کارمل بود. درواقع ، پیاده شدن ارتش سرخ به افغا نستان هم این کشوررا میدان جنگ سرد قدرت های بزرگ ساخت ( ر ک جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ، ازنویسنده) هم جیب خالی سردسته های گروه های جهادی را بعد ازجیب ژنرال های پاکستانی با دالرهای امریکای- ریال های عربستان وپول های دیگرکشورها پرکرد هم فرهنگ خشونت را درافغانستان گسترده تر کرد. افغانستانی که پیشترهم فرهنگ مد نی- شهری اش توسط فرهنگ قبیلگی زیان های بی شماری دیده بود.
نویسنده که درآن وقت ازایران پس ازمشاهده ی گسترش ذهنیت انقلابی- اسلامی به پشاور برگشته بود، بروشنی دید که رهبران جهادی دارای دالر های زیادی شده بود ند وعزت شان نزد حکومت ژنرال ضیا الحق وسفارت های امریکا ، انگلیستان ، عربستان، و... بالارفته بود تا دوکارزیررا به خوبی بکنند: نخست ، مردم افغانستان را ازنگاهی مذهبی بشورانند ؛ دوم ، نسل تعلیم یافته ی مذهبی چه دانشگاهی- لیسه - دبیرستانی وچه مدرسه ی های کنارمساجد ی- ملای را به حیث سربازآماده ی آموزش جنگی ورفتن به جبهه های مخالف ارتش سرخ وحکومت دست نشانده اش کنند.
چون ، ذهیت عامه وفرهنگ عامیانه ی بیگانه ستیز درافغانستان با تزریق اسلام ایدئولوژیک - سیاست زده ی نظامی- پاکستانی که اکنون بنام اسلام سیاسی- طلبانی- القاعده ی- داعشی مشهورشده است ؛ علیه تهاجم ارتش سرخ بسیج شده بود، کاررهبران جهادی را درانجام مسئله نخست آسان کرده بود. آسان کرد نی که بیان گر شروع فرهنگ خشونت وفاجعه های بعدی برخاسته ازآن بود ومی باشد. بهر صورت ، درکابل جای دستگاه آدم کشی امین- تره کی / اکسارا ، خاد / خدمات امنیت دولتی کارمل زیر اداره نجیب الله ، کا پی در ظاهر مهربان تر ازامین گرفت. ازاینکه دستگاه توحش امین - تره کی بسیاری با سوا دان افغانستان را شهید وآواره ساخته بود، خاد نجیب الله را بجان با قی مانده هایشان بنام اشرار انداخت. نتیجه را هم مردم د ید ند که درزندان پلچرخی دست ساخت محمد دوود خان ، چنان ازدحام اززندانی ها ایجاد شد که بی سابقه بود.
درواقع ، ازدحام بی سابقه درزندان پلچرخی وزندان های ولایت ها وقتل با سواد ها توسط امین- تره کی- نجیب الله ، کاریکه کرد این بود که بازار نظامی های پاکستانی را گرم ترکرد تا ازامریکا و عرب های نفتی وچین وانگلیستان پول های کلان گرفته پس خورده های خود را به رهبران جهادی بدهند تا ماشین جنگ علیه ارتش سرخ را گرم وفعال نگهدارند وخوب هم نگهداشتند. نویسنده که ازآغازتا انجام بازی کثیف نظامی های پاکستانی بنام جهاد علیه ارتش سرخ به خون افغان های ساده ناظر وشاهد بود، می توانست پیش بینی کند که چه کلاهی کشادی بنام جهاد بر کله ی جهادی ها ومهاجران وهمه ی مردم درمانده ی افغانستان گذاشته شده است؟ کلاهی که اول دین را ابزار منافقان بیرونی - درونی کرد ودوم چنان فرهنگ خشونت را در افغانستان وکمپ های مهاجرین افغانی درپاکستان تقویت کرد که هرگونه سخن از اخلاق ومعرفت وانسانیت واحترام به حیات را بهوده یا حاشیه ی ساخت.
بطورنمونه ، روزی درگفت وگو با استاد ربانی ، ازاو شنیدم که گفت:" هرکسی که جنگ کند برایش اسلحه می دهم." وقتیکه برایش گفتم که برای هرکس که اسلحه می دهی ، در فکر تربیت اخلاقی وسازمان دهی اش هم باش! متاسفانه ، خاموش شد وچیزی برای گفتن نداشت. بعدازآن، وقتیکه به حکمتیارگفتم که درکنار تجهیز افراد جنگی، بهتراست که به تربیت اخلاقی- سازمانی شان هم توجه نمای. برایم گفت که :" وقت جنگ است وبرای کارهای تربیتی- فرهنگی وقتی نیست واین کاررا استاد ربانی می کند"! می دانستم که اشاره ی او به استاد ربانی کنایه است وهردوشان به شمول دیگر رهبرچه های جهادی جزفرهنگ خشونت چیزی درآستین ندارند. وقتیکه جنگ های گروهی حزب وجمعیت وحزب وحرکت انقلاب و... به شمار کشته های افراد جهادی افزودن گرفت ، دانستم که دراسلام نظامی- جهاد یی نظامی های منافق پاکستانی که به مردم افغاستان تحمیل شده است ،ارزشی برای زند گی یا فت نمی شود.
ازاین رو، سه مسئله درمحیط هجرت وجنگ افغان ها نما یان تر شد:
نخست ، جهاد افغانستان به تجارت ارتش وملاهای پاکستانی ورهبران جهادی افغانستان مبدل شده است؛
دوم ، خشونت بنام جهاد چپن تقدس مذهبی پوشانده شد؛ ازاین رو ، برای مدت های زیادی مانع آرامش وترقی خواهد ماند؛
سوم، ضعف دانش سیاسی وحقوقی رهبران جهادی (1) . یعنی بزرگواران نتوانستند نویشته های نواندیشان دینی وغربی را مطالعه نمایند تا درمسایل سیاست، اداره ، قانون ، حقوق ودولت سازی موفق شوند.
بد بختانه ، درداخل وخارج افغانستان هم سه عامل نمی گذاشتند که دولت پایدارساخته شود و ساخته نه شدن دولت پایدار هم کمک کرد به تاجرا نی بومی وغیر بومی با صطلاح جهادی وچرخا ننده ی جهاد هم نه از افغانستان بلکه ازپاکستان معرفی شد ( رک خاموش مجاهد ، یعنی اختر عبدالرحمن ، رئیس وقت آی اِس آی ):
نخست ، بد نام شدن کارمل ودوستان پرچمی- خلقی اش به حیث دست نشانده های ارتش سرخ؛
دوم ، کشمکش های سمتی- قومی- زبانی- قبیلگی- شهریی پرچمی ها و خلقی های بدوی دردرون دولت دست نشانده ی ارتش سرخ؛
سوم ، گرم شدن بازار جنگ سرد مسکووواشگتتن درسطح منطقه وجهان که کمک به ویرانی افغانستان وفربه شدن نظامی های پاکستانی وامیران وقومندان های جهادی افغان دست پرورده شان کرد ( رک جهاد وجنگ سرد قد رت های بزرگ، ازنویسنده ).
درواقع ، عامل ها وبازی گران بومی وغیر بومی یاد شده مهمترین کاری که کرد ند این بود که فرهنگ خشونت را فربه ، مردم افغانستان را بی نقش وارزش زند گی را زمین بوس کرد ند.ادامه دارد.
پانویس :
1- اند یشه ورزی نواند یشان مسلمان دربخش های سیاست وحقوق ؛ قابل ستایش می باشد!
www.warsajee.blogspot.com/2016/07/blog-post_11.html


0 comments:

Post a Comment