Sunday, 25 October 2015


از نظر کشورهای متمدن و کعبه های دمکراسی برای پناهندگان جهان سوم «انسان بودن به چه معنی است؟
اکتبر 10, 2015

panahandegan_8987

احمد پوری هلند

سئوال و جواب در مورد مشکلات و مسائل پناهجویان در کشورهای مختلف
دوستان ارجمند تصمیم گرفته ام به سئوالاتی که جنبه عمومی دارند در صفحه خودم جواب دهم تا در صورت امکان در حل مسائل ذهنی پناهجویان قدم کوچکی برداشته شود…

چند ساعت پیش دوستی پرسیده است

چندین سال است که خانواده ما به عنوان پناهنده سازمان ملل در کشور افغانستان پذیرفته شده اما سازمان ملل به ما گفته که هرگز مارا به کشور ثالثی منتقل نخواد کرد آیا شما راهی را می شناسید که بتوانیم از این کشور خارج شویم؟»
از این نوع سئوالها خیلی دریافت کرده ام… مثلا خانواده ای هستیم با این سابقه سیاسی … از ایران به ترکیه فرار کرده ایم… سازمان ملل ما را بعنوان پناهنده سیاسی پذیرفته است ولی سالهاست که در انتظار دعوت نامه از کشورهای اروپایی و آمریکا به این زندگی جهنمی در ترکیه ادامه می دهیم… نامه نویسی به مقامات کمیساریای عالی پناهندگان و عفو بین الملل و صلیب سرخ و … کوچکترین تغییری در زندگی ما بوجود نیاورده است… ما برای رهایی از این وضعیت چکار می توانیم بکنیم؟
جواب:
اگر بخواهم نظر خودم را در یک جمله کوتاه بیان کنم می گویم: بیائید به اروپا!
برای اینکه جمله فوق مورد سوء استفاده و سوء تفسیرهای مختلف از طرف احزاب و نیروهای راست افراطی واقع نشود، بگونه ای بسیار مختصر دلایلم را ارئه می کنم، تا با شناخت عمیق تر از سیاستهای پناهنده پذیری در جهان قطب نمای حرکت خود را تنظیم کنید. …

شما به اروپا دعوت نخواهید شد! با توجه به سیاستهای بستن مرزهای اروپا… و رقابت در بالا بردن دیوارهای اروپایی و ملی… این شانس برای شما هر روز کمتر می شود!
یکی از مهمترین تصمیم های دولتهای اروپایی این است که امکان ورود پناهندگان به اروپا را با استفاده از تکنولوژی مدرن و تجارب متخصصین نظامی و سیاسی غیرممکن کنند!
یکی از راه حلهای محبوب آنها دقیقا همین است که شما اشاره کرده اید و در آن شرایط بسر می برید… یعنی کمک به کشورهای جهان سوم برای نگهداشتن پناهجویان در کمپهای پناهندگی و سد کردن راههای حرکت آنها به سوی اروپا بطرق مختلف قانونی و غیرقانونی…

وعده دروغینی که رهبران راست افراطی و نئولیبرال اروپا می دهند این است که: اگر این پناهجویان در کشورهای همسایه بمانند، ما خودمان می رویم و پناهجویان واقعی را بطور قانونی به کشورمان دعوت می کنیم!
فکر می کنم یک مثال برای رد این ادعای رهبران اروپا کافی باشد.
در ترکیه تعداد پناهجویانی که از طرف کمیساریای عالی پناهندگان بعنوان پناهنده سیاسی به رسمیت پذیرفته شده اند و سالهاست که به هیچ کشور اروپایی یا آمریکایی دعوت نمی شوند بیش از ده ها هزار نفر است!
بعضی از آنها بیش از 20 سال است که در انتظار واهی عمرشان برباد رفته است!…

ترکیه که به اصطلاح کشوری است نیمه اروپایی و نیمه آسیایی… و عضو ناتو و در پروسه اروپایی شدن و عضویت در اتحادیه اروپا قرار دارد… و یکی از بهترین اقتصادهای رشدیابنده در جهان را داراست…
پرواضح است که در چنین کشوری به حقوق بشر هزاران بار بیشتر از کشورهای آفریقایی احترام بگذارند… و با پناهجویان بهتر از آن کشورها بر خورد کنند!… با توجه به وضعیت پناهندگان در این کشور می توانید حدیث مفصل آنرا در کشورهای آفریقایی بهتر درک کنید!…

اگر از فساد و دزدیهای بدون کنترل سازمانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی بگذریم… و اصل را بر این مبنا بگذاریم که تمامی کمکهای مالی بی کم و کاست بدست پناهجویان میرسد، داستان در این سناریو ایده آل از این قرار است.
طبق گزارشات خانم سیخرید کاخ نماینده ویژه سازمان ملل در لبنان و کمیساریای عالی پناهندگان جهان… در لبنان کشورهای غربی به 40% از قول کمکهای مالی خود عمل کرده اند! بزبان دیگر کشورهای غربی با دروغگویی آشکار حتی هزینه نگهداشتن پناهجویان را بگردن کشورهای فقیر جهان سوم می اندازند!
به همین دلیل مینیموم هزینه ای را که کمیساری عالی پناهندگان به پناهندگان در لبنان تعیین کرده 30 دلار در ماه است! پولی که به اعتراف همان سازمان زندگی در سطح مینموم هم غیرممکن است! … ولی در عمل به خاطر عدام پرداخت کمکهای مالی وعده داده شده از طرف کشورهای غربی این مبلغ کمتر از 13 دلار در ماه است!
در ترکیه از دو میلیون پناهجوی سوریه ای در حدود 250.000 نفر در کمپها بسر می برند! بقیه یعنی 1.750.000 بدون در یافت کمک از کسی یا سازمانی در شهرهای مختلف پراکنده هستند!
در تمامی این کمپها باندهای بین المللی فحشا و قاچاق انسان فعال هستند!… فریاد قربانیان را حتی در درون همین کمپها کسی نمی شنود، تا چه رسد به مجامع بین المللی و اعاده حق و حقوق قربانیان!…
در این کشورها که فساد و بیعدالتی و نقض حقوق بشر برای شهروندان خودش بیداد می کند،چگونه می توان انتظار داشت که با پناهندگان رفتاری بهتر از شهروندان خود داشته باشند؟ …

از نظر کشورهای متمدن و کعبه های دمکراسی برای پناهندگان جهان سوم «انسان بودن به چه معنی است؟»
برای انسانهای جهان سوم «جوینده خوشبختی » بودن بزرگترین جرم و جنایت است! در حالیکه همین خصوصیت تمام تاریخ کشورهای غربی را بیان می کند!
https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/1166724246680142…
انسان جهان سومی محکوم است که در این کمپها تبدیل به علف شود! با 13 دلار در ماه یا صفر دلار در آمد، به زندگی گیاهی تن در دهد!
براساس قوانین مقدس بازار آزاد، اجزای بدنش را بفروشد، خودش را بفروشد، زنش را بفروشد، دخترش را بفروشد… در قانون رقابت بازار آزاد تا بی نهایت بفروشد و رقابت کند… حتی چیزهایی را که ندارد بفروشد !… این است سهم واقعی پناهندگان جهان سوم از دمکراسی بازار و رقابت آزاد!…

این همان آینده درخشانی است که رهبران اروپا برای تضمین کیفیت زندگی شما، در حال تدارک آن هستند! در قانون اساسی نظام کاپیتالیستی هر انسانی با هر درجه ای از تخصص و دانش درست در لحظه ای که لازم است اگر به اندازه کافی سود آور نباشد آشغال زایدی بیش نیست! کم نیستند تعداد کسانیکه حتی در کشورهای غربی از دانشگاه های معتبر دکترا دارند، ولی درست به این علت که فعلا دانش آنها به اندازه کافی برای شرکتهای موجود سود آور نیست تبدیل به انسانهای بیکار و آشغالهای زاید شده اند!… قربانیانی که کرامت انسانی شان نابود شده و در چشم جامعه و خودشان تحقیر شده اند… اگر این نظام اینگونه با متخصصین و دانشگاهیان خود رفتار می کند پر واضح است که با پناهجویان چگونه رفتار خواهد کرد! اینکه در بین میلیونها پناهنده چقدر استعدادهای بی نظیر در این کمپها بخاطر عدم وجود مینیموم های لازم برای درس خواندن، کار کردن،… نابود می شوند، برده می شوند، روانی می شوند، خودکشی میکنند، مسئله طبقه حاکم برجهان نیست! … اینگونه مسائل زمانی می توانند توجه نظام و رهبرانش را جلب کنند که به اندازه کافی سودآور باشند! …

زندگی در این کمپها را در بیابانهای خاورمیانه و آفریقا… به پناهنده جهان سومی تضمین می کنند! آنها به شما تجربه هیچ بودن، تجربه نوینی از انسان بودن را تضمین می کنند!… شما لازم نیست در پی درس خواندن، کار کردن، الحاق خانواده،… باشید! انسانها در پی یافتن هویت خود چه رنجها که نمی کشند! ولی مهمترین مشخصه هویت شما «هیچ بودن» است! تنها مشکلی که هست شما باید هیچ بودن خود را در تمام ابعاد ممکن درونی کنید تا مانند هر انسان خوشبختی از زندگی لذت ببرید!
خوشبختی شما در هیچ بودن شماست!…
چنین انسان خوشبختی هرگز کارهای غیرقانوی انجام نمی دهد، علیه این نظام هرگز اعتراض و قیام نمی کند، می داند که توان ذهنی و عملی تغییر ساختارهای موجود ندارد… به همین دلیل در آرزوی محال زندگی خود را تبدیل به زهر مار نمی کند، برای هیچ بودگان، لذتی ابدی و بی مرز در هیچ بودن تضمین شده است! …

در این کمپها حقوق بشر هیچ بودگان، هیچ است! هیچ کس نگران حق و حقوقی نیست که وجود ندارد!
آمدن به اروپا بهتر از ماندن در کمپهای هیچ بودگان است!
فکر نمی کنم نیازی به توضیح و تفسیر بیشتر باشد…

تابحال دستگیری چند باند قاچاق فحشا، بردگی جنسی زنان و کودکان یا قاچاق اعضای بدن انسان در این کمپها به اخبار مهم یا سرمقاله های رسانه های جهانی تبدیل شده اند؟ چیزیکه رهبران جهان صنعتی و ثروتمند برای شما تضمین می کنند هیچ بودن، زندگی علف وار و مرگ تدریجی در کمپهایی است که شما را حتی در این بیابانها به آشغال زاید تبدیل خواهد کرد! پدر، مادر، خواهر، برادر، زن و شوهر بدون داشتن یک ذره حریم خصوصی، در کنار هم در یک چادر زندگی می کنند! نابودی حقوق بشر در تمام ابعاد ممکن، ذات ویرانگر نظام سرمایه داری بی مرز را به روشنی نمایان می کند!…

در کنیا در کمپ داداب که بزرگترین کمپ پناهندگان جهان است، بیش از 496,130 پناهجو از ملیتهای مختلف در چنین شرایطی «زندگی» می کنند!… پرواضح است که پناهندگان باید همواره شکر گذار اربابان گشاده دست جهان باشند که چنین زندگیی را برایشان فراهم کرده اند!…
می توانید حدس بزنید که این نوع کمپها چه آزمایشگاهی برای انواع درگیریها، تجاوزها، خلافکاریها … و گروه های مافیایی هستند!
http://www.borgenmagazine.com/ten-largest-refugee-camps-wo…/
رهبران کشورهای صنعتی و مرفه تمامی قوانین ملی و بین المللی را چنان تنظیم می کنند که سودهای تمامی این جنگها… بسوی حسابهای بانکی نخبه گان حاکم بر جهان روان شوند و تمامی پیامدهای ویرانگر و فلاکتبار نظم نوین جهانی شده به گردن قربانیان منتقل شود! آنها مسئولیت پیامدهای این سیاستهای جنایتبار انکار می کنند!…
خانم سیخرید کاخ بدرستی به خطری اشاره می کند که داعش در این نوع کمپها به جوانانی که مجبور و محکوم به هیچ بودن شده اند ماهیانه 400 دلار پیشنهاد می کنند!
https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/1183864931632740?pnref=story

رهبران جهان صنعتی و مترقی با موفقیت تمام وانمود می کنند که در نهایت صداقت در مورد درک علل رشد بنیادگرایی در منطقه انگشت بدهان مانده اند!… باور کردنی نیست که این رهبران در تمام برنامه های خود برای نابود کردن هر کشور نامطلوبی از موفقیت بی نظیری بر خوردارند ولی در اجرای تمامی نیات خوب و انسانی شان بطرز غیرقابل وصفی دائما شکست می خورند!… چرا در اروپا برای حل بغرنجترین مسائل در عرصه های مختلف علمی، از جمله شناختن کهکشانها و ستاره هایی که میلیونها سال نوری با ما فاصله دارند از دانش لازم برخوردارند ولی برای فهم ریشه های پناهندگی این همه علیل و زمین گیر شده اند؟… آیا همه این مسائل بطور تصادفی و اتفاقی رخ می دهند؟…

من سال 2004 در جشن بنیان گذاری سوسیال فروم هلند سخنرانیی داشتم تحت عنوان » جهانی شدن و رشد راسیسم و فاشسیم در اروپا» … از جمله مسائلی که بیان کردم این بود که بزودی در اروپا سنگ بنای حقوق بشر به سنگ قبر حقوق بشر تبدیل خواهد شد! زیرا با سیاستهای بیگانه ستیزی که هر روز سخت تر می شوند امکان پناهندگی از اروپا را غیر ممکن می کنند…!
حالا یازده سال بعد در نهایت تاسف این پیش بینی من به گونه ای آشکار از زبان رهبران اروپا بعنوان مهمترین راه حل مشکلات پناهندگان شنیده می شود! …
چند روز پیش در بحث پارلمان هلند، نماینده حزب لیبرال هلند این خبر را به مثابه شکاهکار موفقیت دولت هلند و میزان تاثیرش در بین کشورهای اروپایی مطرح کرد! راه حل معجزه آسا این است که به برپایی کمپهای پناهندگی در کشورهای جهان سوم را سازماندهی کنیم تا آنها وظیفه سد کردن حرکت پناهجویان را بعهده بگیرند و هیچ پناهنده ای نتواند بدون اجازه وارد اروپا شود!… و در صورت ورود غیرقانونی فورا به همان کمپهای » امن » برگردانده شود!…

تا زمانیکه رهبران اروپا ریشه های واقعی جریان پناهندگی را انکار می کنند، با توسل به میلیتاریسم و کشیدن دیوارهای تو در تو نه تنها هیچ مسئله ای حل نخواهد شد بلکه با جاری شدن شط خون مشکلات بی شمار دیگری بر مشکلات موجود اضافه خواهد شد! رسانه های تحت فرمان نخبه گان حاکم بعنوان مکمل راه حلهای میلیتاریستی با توجه به آخرین دستاوردهای علمی و روانشناسی در سطح فرهنگی و ادبی و اخلاقی و… تلاش می کنند افکار عمومی را در جهت منافع و مقاصد خویش دست کاری کنند… اساسا سعی می کنند پناهندگان را بطرق مختلف بعنوان یک خطر جدی برای دمکراسی و ارزشهای اروپایی معرفی کنند… یکی از موثرترین شیوه ها استفاده از پناهندگانی است که علیه سایر پناهندگان «سخنرانی و افشاگری» می کنند!… انگار خودشان آخرین پناهنده واقعی سیاسی بودند که بموقع به دژ اروپا وارد شده اند و بعد از ایشان هر کس که می آید متهم به بنیادگرایی، تروریسم، پناهندگی اقتصادی، سوءاستفاده از رفاه اجتماعی، خلافکاری و فساد همه جانبه است… این نوع پناهندگان علیه هم سرنوشتهای خود با منطق و زبان طبقه حاکم حرف می زنند! آنها کوچکترین تلاشی برای حرکت در جهت یافتن آلترناتیوی انسانی تر نمی کنند! امنیت خود را در پشت کردن به هم سرنوشتهای خود و همکاری با جنگ افروزان و ویرانگران طبیعت و انسان جستجو می کنند! در این مورد مشخص حتما مفصل تر خواهم نوشت…

با وجود تمامی تلاشهای فوق کارگزاران سیاستهای بیگانه ستیز، خبر بدی که برای رهبران اروپای نئولیبرال دارم این استکه پناهندگان از هر دیوار بلندی که می سازید رد خواهند شد! زمانیکه زمین زیرپای انسانی آنقدر سوزان شد که او برای ترک خانه اش به استقبال هر ریسک خطرناکی به مثابه نوشدارو رفت، سیاستهای سرکوب گرانه و میلیتاریستی کار ساز نخواهند شد!

فقط ذره ای وجدان انسانی لازم است تا بیندیشم پناهندگان چرا با وجود آگاهی از تمام خطرات راههای خاکی یا دریاها با فراغ خاطر خود و جگرگوشه هایشان را بدست امواج متلاطم و طوفانهای دریاها و قاچاقچی ها و … می سپارند؟

تسلیم شدن به منطق نئولیبرالهای حاکم براروپا و آمریکا تنها جنگهای بیشتر، رشد قارچ وار راسیسم وفاشیسم، ویرانی طبیعت و جوامع انسانی را تضمین خواهد کرد!

ما می توانیم با ارتقاء آگاهی اجتماعی از ریشه جنایتهای جاری در سطح جهانی، مقاومت خلاق و خودسازماندهی توده ها را دامن بزنیم… از وقوع جنگهای بی پایانی که جورج بوشها برای اعمال نظم نوین جهانی مژده می دادند جلوگیری کنیم! برای صلح و نجات طبیعت و انسان از دانش و تجربه موجود بشری استفاده کنیم…

این مسئله پرونده باز است… بهتر است به این بحث ها دامن بزنیم تا در جهت حل کردن یکی از بحرانهایی که میگویند بزرگترین بحران پناهندگی بعد از جنگ دوم جهانی است دین خود را به بشریت ادا کنیم.

احمد پوری (هلند ) 04 – 10 – 2015

پیوند این مطب در صفحه فیس بوک احمد پوری
https://www.facebook.com/ahmed.pouri/posts/1191719554180611?notif_t=notify_me_page
امتیاز بدهید:

0 comments:

Post a Comment