Tuesday, 23 July 2013

دموکراسی کرزی وپارلمان دراستضاح وزیرداخله نماد پیداکرد


ابراهیم ورسجی
1-5-1392
روزدوشنبه31سرطان1392،پارلمان افغانستان مجتبی پتنگ وزیرداخله را استضاح کرد.روند استضاح وزیر،تصمیم اعضای پارلمان درجهت برکناریی او، رد تصمیم پارلمان وسپردن مسئله به دستگاه عدلی توسط کرزی، ازچند نگاه برای نویسنده مهم به نظرمی رسد:نخست،آشوب ونابسامانی ای که درجریان استضاح درپارلمان حکم فرمابود.دوم ،دموکراسی از دیدگاه کرزی وپارلمان چه معنای دارد؟ سوم،اعتراف وزیربه حضورگرگ ها ومافیا دردولت وخواهش او ازاعضای پارلمان که درجهت مبارزه علیه آن ها با اوهمکاری نمایند.همچنان، وزیرداخله درجریان پاسخ به پرسش های اعضای پارلمان گفت که دزدی ، راه گیری وبی امنیتی درمسیرمیدان شهر- قندهارکه بخشی از آژندای زیربحث پارلمان بود،نه توسط طالبان،بلکه توسط افراد وابسته به شرکت های امنیتی متلاشی شده توسط دولت براه اندا خته شده است.شایان یاد آوری است که، وزیرگفت که بخشی ازدرآمد شرکت های امنیتی ای قدغن شده به حساب طالبان واریزمی شد.پرسمان های که بررسی بنیادی وریزبینی درباره ی آن ها درشرایط کنونی کشورودموکراسی مآبی پارلمان- کرزی وبازیی نادرست هردوطرف ازهرنگاه دارای اهمیت می باشد؛ ونویسنده می کوشد تا اندازه ی ممکن درزمینه روشنی اندازی نماید، تا "سیه روی شود هرکه دراوغش باشد"!
دراین باره که استضاح وزیر، برپایه ی قانون اساسی ای تمرکزگرا دردست رئیس جمهوری که نه توان عقلانی دارد ونه تجربه ی کاری ونه هم دلسوزی به مردم ووطن؛حق پارلمان می باشد،شک وتردیدی نیست.اما،پرسش بنیادی این است که حق قانونی این یا آن نهاد دولتی ونمونه ی جامه ی کاری پوشاندن به آن چگونه باید بکاربرده شود،دشواری ها وپرس وجوهای بسیاری را می تواند باخود به همراه داشته باشد؟ بهرصورت،چون بحث درباره ی کارکرد پارلمان درزیرسایه ی یک قانون اساسی تمرکزگرا ومسخ شده درجهت برآوردنِ خواسته های شخصی- قبیلگی ودموکراسی نمایی ای اعضای پارلمان ورئیس جمهورخود سروسخن ناشنو حتا ازوزیرانش درمیان می باشد؛ناگزیرباید درزمینه به توضیحات پرداخت.جالب این است که،هم درآموزه های دینی وهم درتجربه ی دموکراسی،این پرسمان بسیاردارای اهمیت می باشد که کنشگران دینی ودموکرات ها درگام نخست؛ خود،باید آن آموزه ها را درزند گی ورفتارخود بکاربندند.درغیرآن،پرسمان نفاق / ناهمسازی میان گفتاروکردارپا به میدان می گذارد که هم دردین وهم درعرف / سکولاریسم شایسته سرزنش می باشد.بدبختانه،این ناهمسازی، بیماریی واگیری می باشد که ازناخنِ پا تا تارک سرِجامعه وسیاست کشورما رافراگرفته است.
ازاین رو،هم برای پارلمان ،هم برای رئیس جمهوروهم برای دستگاه عدلی یاهرسه نهاد فاسد وبیکاری- کمکاری زده ی افغانستان، لازم است که بکوشند ازدوری میان کرداروگفتاربکاهند تا به اندازه ی کمینه ی هم دوباره احترام واعتماد مردم وجامعه ی جهانی به شماره شان واریزشود.زمانی که ازبازگشت احترام مردم وبیرونی ها به نهادهای دولتی ای فاسد ودرمانده ی افغانستان سخن به میان می آید،ازاین واقعیت تلخ نیزباید سخن گفت که کارگزاران هرسه نهادِ دولتی ما بویژه دستگاه اجرایی فرصت سوزی نموده کسب دوباره ی احترام را ناممکن ساخته اند.بهرحال،توبه دردین ودرست نمودن نادرستی ها درامر دنیا،بویژه درسیاست، حتا درکوتاه ترین زمانِ باقی مانده هم به توبه کاران وتلافی کنند گان غلطی ها ثمربخش تمام می شود.با این همه،ناگفته نباید گذاشت که توبه ودرست کاری اگربانظم وسامان شایسته صورت بگیرد،نتیجه ها ودستاوردهای بی شماری می تواند داشته باشد.اینجا است که پرسمان نابسامانی درپارلمان درجریان استضاح وزیر،اعتراف های وزیربه حضورنیرومند گرگ ها ومافیا دردولت وتصمیم دموکراسی ستیزانه ی رئیس جمهوربانه پذیرفتن اصل برکناریی وزیرتوسط پارلمان وسپردن آن به مناقشه دردستگاه عد لی، جایگاه ویژه ی خود را دراین نوشته پیدامی نماید.
برای نویسنده،درحالی که اصل استضاح / پرسش گری وپاسخ گیری ازوزیر درپارلمان،یک اصل دموکراتیک وشایان پذیرش می باشد.اما،ازاین واقعیت نباید غافل ماند که پیشترازپرسش ازوزیر،نظم وسامان حاکم برروند کارهای پارلمانی، ازجمله استضاح وزیر،نهایت ارزشمندی را دا رامی باشد.اصلی که؛ بد بختانه، درجریان پرسش وپاسخ اوناپدید به نظرمی رسید.روشن است. زمانی که خود پرسش گران به سامان ومرتب نباشند، نتیجه آن گونه که توقع برده می شود، بد ست آمدنی نیست.ازاین رو،نویسنده که ازآغازتاانجام ؛ فرایند پرسش ها ازوزیروپاسخ های او را درپارلمان پی گیری می نمود،نابسامانی ای خود پارلمان وسروصداهای بی رویه ی پارلمانی ها برابربارد تصمیم آن ها درسلب اعتمادِ وزیرتوسط کرزی غم انگیزودموکراسی ستیزانه می باشد.بهرحال،آشوب درپارلمان ونافرمانی وبی اعتنایی اعضابه گفته ها وخواسته های رئیس شان نشان داد که نا آگاهی ازقانون ونبود اخلاق سیاسی- حقوقی درمیان کارگزاران دستگاه قانون گذاریی افغانستان بیداد می کند! با وجود این،خود داریی کرزی ازپذیرش سلب صلاحیت وزیروسپردن آن بدستگاه عدلی که چند روزپیش داستان فساد گسترده درآن را سازمان شفافیت / درستکاریی بین المللی به آسمان بلند کرده بود،کوس رسوای هرسه قوه ی دولتی افغانستان را نواخت.
بهرصورت،پارلمان باوجود همه نابسامانی های فرمانروا برروند کاری اش،کارخود راکرد ورئیس جمهورهم شتاب زده موضع گرفته خلاف آن اقدام نمود.اکنون که دو دستگاه قانون گذاری ومجری قانون مسئولیت خود رابرخلاف سنجه های دموکراسی وحکومت قانون انجام داده علیه یک دیگرایستاده اند،دیده شود که دستگاه فاسد قضایی چه می کند؟ باتوجه به کارکردهای پیشینه ی آن، ازپیش نمایان است که همان می کند که درگذ شته کرده ونشان داده است که ازدید کارکردی چیزی جزیک شاخه ی زیرین دستگاه ریاست جمهوری نیست! باتوجه به کارنامه هایی نامردمی دستگاه های قانون گذاری وریاست جمهوری وسه قلوی نابکارودرمانده شان،یعنی دستگاه قضای،نباید انتظاربیشتری ازهریکِ آن ها داشت.بنابرآن،پس ازتماشای فرایند پرسش وپاسخ وزیردرپارلمان وواکنش شتاب زده ی کرزی وکارآفرینی ای اوبرای دستگاه عدلی،چیزی که برای نویسنده مهم است،نه سلب اعتماد وزیرتوسط پارلمان ورد آن توسط رئیس جمهور،بلکه چیزی که بسیاردارای اهمیت می باشد؛اعتراف وزیربه حضورنیرومند گرگ ها ومافیا دردولت وتمنای اوازپارلمان درجهت همسازی درمبارزه علیه آن ها وهمچنان دشواری آ فرینی کارگزاران شرکت های امنیتی ای متلاشی شده درمسیرمیدان-قندهار،کمک مالی آن ها به طالبان ومسخره نمودن دموکراسی توسط نهادهای دولتِ کنونی می باشد.
ازتاکید وزیرداخله برحضورگرگ ها ومافیابه گونه ی نیرومند دردولت وخواهش ازپارلمان که درمبارزه علیه آن ها کمک نماید،این گونه می توان برداشت کرد که بجای اعتراف به حضورگرگ ها ومافیا دربد نه ی دولت که کم کاری وزیروهمتایانش به آن ها زمینه سازی نموده است. درواقع، باتماشای سریال"وادی گرگ ها"که این روزها درتلویزیون های کابل بیننده های بسیاری دارد ونویسنده هم شماری ازبینند گان را دیده است که همه اعتراف می کردند که سریال نامبرده بهترین نمایانگر کارکرد گرگ ها ومافیای کنشگردر دولت شان می باشد،وزیر،زیرتاثیرکارکرد گرگ های سریالی قرارگرفته چنان اعتراف وتمنای کرده است.بهرحال،برداشت ونتیجه هرچه باشد،این واقعیت برای مردم افغانستان روشن شده است که دولت ودموکراسی ادعایی اش باکمترین اندازه هم کارکرده نمی توانند یا یک دولت حقه بازوفاسد با دموکراسی وقانون مآبی، مصروف زیان رسانی ای مادی وضیاع وقت شان شده ومی شود! ازسوی دیگر،اعتراف وزیرمبنی براینکه افراد بیکارشده پس ازقدغن شدن شرکت های امنیتی ؛مسئول نابسامانی درمسرمیدان- قندهارمی باشند تاطالبان،چراغی سبزی برای طالبان می باشد که منتظرباشند که همکارانشان درکنارگرگ ها ومافیا دردولت،بزودی برایشان جاده سازی خواهند کرد.پرسمانی که ازویژگی های سیاست کاران قبیله زده - ملت-حکومت- قانون گریزمی باشد.
بهرصورت،هرنیت واندیشه ی خوب وبدی که وزیردرافشاگریی آنچنانی ای خود داشته باشد؛ این یک واقعیت تلخ است که مردم افغانستان بیشترازتروریسم طالبانی باتشویق پاکستان،ازنا کارآمدی وفساد گسترده درحکومت شان ودستانِ بالای گرگ ها ومافیا در آن، رنج می کشند.حکومتی درمانده وفاسدی که آبروی کشورودموکراسی وقانون مداری وحکومت داریی خوب را که به غربی های کمک دهنده درجهت بقایش وعده کرده بود، ریختانده است! به سخن دیگر،نمایش نامه ی خنده آورِاستضاح وسلب اعتمادِ وزیر درپارلمان ورد آن توسط کرزی وفرستادن آن بد ستگاه فاسدعد لی،ازفرارِهردوجانب ازدوپرسمان باهم پیوسته وتکان دهنده ی زیرحکایت می کند:نخست،پارلمانی ها ورئیس جمهور بجای تلاش درجهت انجام وظیفه وتحقق قانون، به فرارازتحقق دموکراسی وقانون پرداخته کشمکشِ بی نتیجه میان خود براه انداخته اند.کشمکشی که بدرستی سبب می شود که ازسخن وبرخورد درباره ی نقش گرگ ها ومافیای حکومتی جلوگیری کرده شود.دوم،ازاینکه،پیشترازاستضاح درپارلمان،وزیرابرازنموده بود که بیشتراز15هزارنامه ی سفارشی ناسازبا قانون ازاعضای پارلمان دریافت کرده بود وهمچنان درجریان پاسخ به پرسش های وکیلان به صراحت گفت که درحکومت، یک وزارت پارلمانی کارمی کند و ریاست های پارلمانی هم درهمه وزارت ها ازجمله وزارت داخله مصروف کارمی باشند. پس،چراوکیلان ازطریق ریاست مربوطه دروزارت داخله وارد نمی شوند تاکارهایشان طبق مقررات پیش برده شود که خود براه راست می خواهند باشخص وزیرملاقات واجرای کارنمایند؟ همچنان،وزیرداخله گفت که اگربرای امضای هریک از 15هزارنامه وسفارش، یک دقیقه کارنماید، دیگروقتی برای انجام وظیفه برایش باقی نمی ماند! ازاین رو،روشن می شود که وکیلان به بهانه ی استضاح،ازوزیرانتقام گرفته اند وکرزی هم ازآن ها انتقام می گیرد! کشمکشی که خلاف قانون،دموکراسی ومنافع کشورمی باشد.
اکنون که سرنوشت قانون وحکومتِ کشور زیرنام دموکراسی وحکومت نماینده ی مردم،بدست افراد ودستگاه آنچنانی افتاده وسرتا پای جامعه وحکومت را فساد وتروریسم فرا گرفته ووزیرداخله ی سلب اعتماد شده توسط پارلمان هم ازخطرگرگ ها ومافیای حا کم براداره های دولتی سخن گفته است.پرسش بنیادی این است که مسئولیت مردم بویژه آگاهان،فرهنگیان،روشنفکران، واین همه حزب ها وجبهه های سیاسی وانجمن های بی شمارجامعه ی مدنی که شماربیشتر شان تجارت پیشه گان وهم دستان حکومت درفساد می باشند،چیست؟ روشن است.درسیاست وجامعه،نهادها، چه سیاسی،چه مدنی و...مدعی انجام وظیفه ی مردم گرایانه می باشند که درصورت انجام ندادن چنان وظیفه ی موجودیت آن ها بهوده می شود؛ به گونه ی که موجودیت چنان نهادهای درافغانستان امروز بهوده شده است.اینجا است که مسئولیت آن شمارنهادهای که نمی خواهند بهوده شوند، دوچندان می شود! بنابراین، ازمردم وچنان نهاد های می خواهم که نگذارند بیشترازاین،سیاست،جامعه واقتصاد افغانستان میدان تاخت وتازگرگ ها،مافیا،کفتارها وکرگس هابماند. ومبارزه هم دراین راستا،ازدومسیرمی گذرد:نخست،مسیرحکومتی که دربرخورد وکیلان وکرزی با دموکراسی وحکومت قانون در مسئله ی سلب اعتماد وزیرداخله، دیده شد.مسیر ی که به هیچ صورت مورد تایید مردم نیست.افزون براین که نیست،کشوررابه سوی غلبه ی تروریسم وفروپاشی می راند.دوم،مسیری مردمی وقانونی که ازعهده ی حکومتی ها بیرون است وتنها وطن دوستان وفساد ستیزان می باشند که می توانند چنان کنند.اکنون که تجربه ی بد فرجام حکومت کرزی،در12سال بازدهی خود را به گونه ی وضع غمبارکنونی تحویل داده است،منتظرماندن که شیطان فرشته شود،خیالی بیش نمی باشد! پس یک راه برای مردم وآگاهان وسیاست کاران فاسد نا شده وانجمن های راستین جامعه ی مدنی وکارکنان رسانه های متعهد وآزاد باقی می ماند وآن این که،کمربسته وسازمان یافته مبارزه ی حقوقی- قانونی- سیاسی نمایند ونگذارند که درانتخابات پیشِ روکه به زمان برگزاریی آن نزدیک می شویم، دستگاه گرگی- مافیایی- کنونی بد رازایی عمرسیاه وننگین خود بیفزاید. دراین صورت،دونتیجه قابل پیش بینی می باشد:نخست،یک بخش عمده ی فساد پیشه ها کنارمی روند که خواست مردم وجامعه ی جهانی می باشد.دوم،ازاین نگاه که فساد پیشه های کنونی سیاست وجامعه ی ما را بسیارآلوده نموده اند،فضا هم برای مبارزه وپاک سازیی کشورازبازمانده هایی فساد رنج آورازدوره ی فاسدان بازمی شود وهم آهسته آهسته شرایط آما ده می شود که کشور ازحکومت داریی بدترین کنونی به حکومت داریی بدتربعدی ودرادامه، ازحکومت بد به سوی حکومت خوب حرکت نماید.

0 comments:

Post a Comment