Sunday, 14 July 2013

دستگاه قضایی افغانستان می کوشد ازپذیرش فساد گسترده درخود فرارنماید


ابراهیم ورسجی
24-4-1392
روزسه شنبه18ماه سرطان،شفافیت بین المللی،نهادی که همه ساله ازروی جنایت ها ورشوه خواری های گسترده ی رایج دردولت های ناکام،فاسد ودرمانده پرده برمی دارد،دستگاه قضایی افغانستان را فاسد ترین نهاد دراین کشورفقر،جنگ وتروریسم زده اعلام کرد.ازروز اعلام شدن دستگاه نامبرده به حیث فاسد ترین نهادِ دولت افغانستان،گفت وگوهای رسانه هابویژه رادیوی بی بی سی فارسی با افغان های که تاکنون به قاضی ها وپولیس افغانستان رشوه پرداخته اند،برسرزبان ها افتاده است.بیاد دارم،پس از افشاگریی شفافیت بین المللی،مردی درگفت وگوبابی بی سی فارسی گفت که:" دوسیه ی زمین دارد وتاکنون 90لک افغانی پرداخته وگره ی ازدشواری های کارش هم بازنشده است." تنهامردی که 90لک افغانی رشوه پرداخته نیست که ازدستگاه قضایی وپولیس شکوه دارد،بلکه درنظرسنجی های پخش شده توسط بی بی سی، ده هانفرازهمه بخش ها وقشرهای کشوربانهایت دلسردی وغمگینی گفتند که بی شماربه قاضی ها وپولیس ها رشوه پرداخته اند! پیشترازافشاگریی تازه ی شفافیت بین المللی،سازمان ملل درگزارش سالانه ی خود یاد آورشده بود که:"مردم افغانستان در سال2012،3میلیاردو9صدمیلیون دلاریابیشترازنیمی درآمد ناویژه ی کشورخود به حکومتی ها رشوه پرداخته اند!
باتوجه به ادامه ی شکوه ها واعتراض های چندین روزه ی رشوه پرداخته هابه دستگاه قضای وپولیس در افغانستان وبازتاب آن ها توسط بخش دریی رادیوبی بی سی،خاموشی گزیدن هردونهاد بویژه نهاد قضایی که به پایگاه افراد متعصب ونادان ازتنظیم ملاعبدالرسول سیاف تبدیل شده است،برای نویسنده جالب به نظرمی رسید.ازپیش آشکاربود که دستگاه فاسد قضای حکومت کرزی نباید دربرابرشکوه ها وابرازنارضایتی گستره ی مردم درسطح رسانه های جهانی ازجمله:بی بی سی خاموشی گزیند که نه گزید.بدبختانه یاخوشبختانه،به خواننده ها پیوستگی دارد که کدام یک رامی پذیرند؛ در صبحگاه روزیکشنبه23سرطان،مصروف گوش دادن به خبرهای دری رادیوبی بی سی بودم که دستگاه قضایی به نظرخودش متهم شده وبه نظرنویسنده وبسیاریی افغان ها فاسد،بدفاع ازخود پرداخت.پهلوی جالب دفاعیه ی سخن گوی دستگاه قضای،وابسته وانمود کردن شفافیت بین المللی به سیاست های کشورهای غربی ومتهم نمودن غربی هابه بدنام کردن نهادعدلی افغانستان بود.غربی هایی که این حکومت فاسد ودستگاه عدلی آنچنانی اش رابرشانه ی مردم جفاکشیده ی افغانستان بارنموده اند وبدون کمک آن ها این حکومت برای یکساعت هم نمی تواند درصندلی لرزان خود بماند!
ازدید نویسنده،این تنها شفافیت بین المللی نیست که پرچسب یا پسوند وپیشوند غربی راتوسط سخن گوی دستگاه فاسدعدلی ماکمایی می کند،بلکه حقوق بشر،آزادی بیان ورسانه ها، دموکراسی وچندتای دیگرهم سزاوارچنان پسوندی می باشند وبارها سرزنش هم شده اند وبسیارهم باید سرزنش شوند! به این خاطرکه، استبداد مادرفساد می باشد وارزش هایی انسانی وجهان شمول نامبرده براندازنده ی آن. باتوجه به عادت های کورمامسلمان ها که بجای دست زدن به رقابت درعرصه ی اندیشه ها وارزش ها،به اندیشه وارزش ستیزی دست می زنیم وازنهایت درماندگی، باغربی خواندن هراندیشه وارزشی جهان شمولی بشری آن هم درجهت ریاکاری وپرده پوشی برکمبودی ها وناتوانی های فکری-اخلاقی- ارزشی خود بدیگران تاخت وتازمی نمائیم وازاین گونه تاخت وتازهای کورخرسندهم هستیم که گویا برشاخ فیل نیزه زده ایم.
بهرصورت،نویسنده مایل است که این نوشته رابا حمایت ازبیانیه ی شفافیت بین المللی دررابطه به فساد گسترده دردستگاه عدلی کشورخود پی گیری نماید.ازآنجاکه درجامعه ی مسلمان، ازنظرفقهی- سیاسی رسم براین بود ومی باشد که درجهت تداوم بیداد گریی نظامی- مذهبی، تنها دوپدیده ی نظم وآشوب درمیان باشد تانظم-آشوب وآزادی.سرهم بندیی ناروای که ازهمان آغازتاریخ سیاسی اسلام، مسلمان هارابزیرسایه ی ستمگریی شاهی- شیخی برد واکنون مسلمان ها بویژه عرب ها را درآتش سیری ناپذیرخود فروبرده است.ازاین رو،حق با گزینش انگاران مسلمان بویژه سپاسگزاران ستمگری وفساد وارتشامی باشد که بکوشند به هرارزش ونهاد ارزشی سربرافراشته درغرب پسوند وپیشوند سیاسی- غربی- غیراسلامی بزنند.به گونه ی که رسم شده ومسلمان ها را ازعزت نفس،آزادی وکرامت انسانی بدورساخته است.جالب این است که، چنان برچسپ های راهمواره حکومت های وارد نموده اند ومی نمایند که ازناخن پا تافرق سردربلعیدن ماده گرایی ووابستگی سیاسی واقتصادی به غربی هاغرق می باشند وازاین هم مسخره تراین که مخالفان خود راغرب گرا خوانده به فساد وستمگریی خود ادامه داده ومی دهند! ناآگاه ازاین که بلعیدن دستاورد مادیی تمدن غربی وانکارازارزش های مانند:آزادی،دموکراسی،حقوق بشرو...آن، نتیجه ی جزتباهی وتروریسم وبنیادگرایی تاریک اندیش مذهبی ندارد.پدیده های ناگواری که کیان جامعه ی مسلمان را ازبن تهدید می کنند.
برخلافِ جامعه ی اسیروستمکش مسلمان که درتاریخ سیاه فقهی- سیاسی اش تنها دواختیارپذیرشِ آشوب ونظم را داشت ودارد ونظم دلخواهش راهم بدست آورده نتوانست،جامعه های غربی ازسال های پسین سده های میانه که درآن برهه حکومت هاشان مانند حکومت هایی کنونی:عربستان،ایران واداره ی پیشین طالبان بودند؛درواقع، بارد آن وپذیرش سه اختیارِنظم،آشوب وآزادی وبدنبال آن دست زدن به رنسانس / نوزای واصلاح مذهبی که هردوبه بدولت- ملت مدرنِ همراه باجدایی دین ازدولت / سکولاریسم / این جهانی انگاری انجامید،واردعصرنوشدند؛عصری که درآن، میان جامعه ی سیاسی یعنی دولت وحزب های سیاسی وجامعه ی مدنی یاهمه نهادهای مردمی غیرسیاسی که درسیاست تنهاکرانمند ساختن حکومت به قانون رادرجهت احترام به آزادی فردی وحرمت زندگی خصوصی هدف گیری کرده اند ومی کنند ازیک دیگرجداشدند.همین جداسازیی جامعه ی سیاسی وجامعه ی مدنی که فراورده ی آن حکومت قانون آن هم برخاسته ازاراده ومصلحت مردم بود که سبب شد ملت ها به سرنوشت خود حاکم شده نگذارند حکومت های فاسد به سرنوشت شان فرمان برانند.
برعکس،مسلمان ها که در دواختیارپذیرش نظم وآشوب گرفتارمانده بودند واکنون هم گرفتارمی باشند،نتوانستند ازجهان کهنه واستبداد زده ی خود بیرون شوند.ازاین رو،برای تداوم استبدادِ فساد آفرین که سرخود را درزیرسایه ی ترس از آشوب ودفاع دروغین ازدین پنهان کرده بود ومی کند،نهاد آزاد عدل گستردرفرهنگ اسلامی اسیرحاکمان ستمگرشده و بجای انجام وظیفه ی خود دروغ می گوید واتهام می سراید.اتهام زنی و یاوه سرایی که پرده کشی سخن گویی دستگاه فاسدعدلی افغانستان دررابطه به اعلامیه ی شفافیت بین المللی بخشی کوچکی ازآن به شمارمی آید.ازهمه مهمتراین که،دستگاه بدنام قضایی افغانستان هراندازه که یاوه سرایی نماید وبا وجود فساد پیشگی ورشوت گیریی بی کران چهره ی ناپاک خود رابپوشاند؛خوشبختانه،گسترش رسانه های آزاد وبلند رفتن سطح آگاهی ونفرت مردم از فساد پیشگی حکومتی ها بویژه دستگاه عدلی، نمی گذارد که حقیقت پنهان بماند یاقاضی های فاسد که اغلب شان به تنظیم فاسد وغارتگرملارسول سیاف پیوند دارند،خود راتبرئه نمایند.اگرتلاش های مذبوحانه درجهت پنهان نمودن رشوت ومعامله گریی دستگاه فاسد قضایی باغاصبان وزورگویان درجهت پاک نشان دادن این نهاد بدنام ادامه یابد به گونه ی که اکنون درزمینه کارمی شود؛اما ،واقعیت های تلخ، مانند:شانه خالی کردن ازغصب زمین های دولتی وشخصی توسط زورگویان،تهیه کردن قباله های جعلی برای خانه ها وزمین های غصبی،زورگویی های بی شمارزورمداران حکومتی وچانته بردارانشان علیه مردم که حمایت ازحقوق آن ها وظیفه ی دستگاه عدلی می باشد،اقتصاد مافیایی ومعامله ی زمین دربازارسیاه بجای شهرداری ها و...خلاف آن ها رابه مردم وجامعه ی جهانی به نمایش می گذارد.
بهرصورت،دراخیر،نویسنده به دستگاه قضایی وسخن گویانش پیشنهاد می نماید که سنگرگرفتن پشت سراین شعارِ بی شعورکه"غربی ها دامان پاک قوه ی قضائیه را آلوده نه نمایند"،دردی ازدرد های مردم جفا کشیده ی افغانستان راتداوی کرده نمی تواند؛آن هم درشرایطی که بقاودوام حکومت فاسد کنونی ودستگاه عدلی اش به حضورنظامی وکمک های مالی- سیاسی همین غربی ها وابسته می باشد.به سخن دیگر،درخواست نوکرازبا دارکه مرافاسد مکن،جزشرمساری وسرافگندگی دستاورد دیگری نمی تواند داشته باشد! ازاین رو،ازدستگاه فاسدعدلی می خواهم که بجای متهم کردن شفافیت بین المللی وخواستن ازغربی ها که دامان پاک ما راآلوده نه نماید. دامنی که بیش ازاندازه چرکین شده است.باکنارگذاشتن قاضی های رشوت خوار،درخود اصلاحات بیا ورد واصلاحات هم بدون پرهیزازگروه گرایی درگزینش قاضی ها میسرشده نمی تواند.گروه گرایی که خود عامل مهم ناشایسته سالاری وگسترش فساد دردستگاه عدلی کشورمابه شمارمی آید. ازهمه مهمتراین که،دوره ی کاریی افراد رده ی بالای دستگاه قضایی چند سال پیش به پایان رسیده است وبه اندازه ی بسیاری سرمایه ذخیره کرده اند ومی توانند زندگی خوبی دربازنشستگی داشته باشند.بنابراین،بازنشسته شده جای خود رابرای ازخود بهتران خالی نمایند.ازسوی دیگر،می دانم که ازآن ها بهتران بدشواری دردستگاه نامبرده پیدامی شوند؛با این وجود،رفتن شماری ازنابکاران وفاسدان بهترازماندن شان دردستگاه عدلی بی سروسامان وفساد زده ی افغانستان می باشد.

0 comments:

Post a Comment