Saturday 8 September 2012

بانام وخون شهیدان بازیی سیاسی نکنید

نتیجه تابع اخص ارذل است
ابراهیم ورسجی
18-6-1391
امروزشنبه18سنبله1391،برابراست بایازدهمین سالروزشهادت احمدشاه مسعودوزیردفاع دولت اسلامی مجاهدین که روزشهید نیزاعلام شده ورخصتی همگانی می باشد.پرسمان مهم وشایان توجه دررابطه با برگزاریی روزنامبرده به گونه ی که دررسانه های شنیداری دیده شد،این است که درآن شماری ازکسانی به سخن پراگنی پرداختند که ازنظراخلاقی درموقعیتی نیستند که دررابطه به شهید وروزآن سخن بگویند.
دراین باره که بسیاری ازمدعی های جهاد ومجاهدت که اکنون بخاطرخیانت به خون وایستاد گی ی شهیدان به گونه ی ویژه ومردم افغانستان به گونه ی همگانی دربرابراستعمارسرخ وارتجاع سیاه ودرنهایت بخاطرنابود کردن مبارزه ی قهرمانانه ی مردم افغانستان که درنتیجه ی آن همه ارزش هایی ملی- تاریخی- فرهنگی کشوررابه قربانگاه کشانده اند ودربهایی آن ازگاوچرانی،چلی گریی مدرسه های دینی واستاد یاردانشکده ی شرعیات وشاگرد سال نخست دانشکده بودن به نام نشان هایی دروغین ومنصب های غارتگرانه درنهادهای دولتی رسیده اند،سخن هافراوان وجود دارند.
واقعیت این است که چه اعتراف کنیم وچه نکنیم ،دستاوردِ کارنامه ی مجاهدان وشهیدان افغانستان بخاطرویرانی کابل ،همه ی کشوروادامه ی 21سال تباه کاری،آشوب وتروریسم وحضورهزاران سربازومنصب دارخارجی درکشورمابه صفرضرب شده است.ازضرب شدن دستاوردهایی مبارزه ی شهیدان به صفربه این خاطرنام برده شد که وضعیت مابه مراتب بدتر ازوضعیت آن مبارزجمهوری خواه اسپانوی می باشد که پیش ازجنگ جهانی دوم درمبارزه بافاشیسم فرانکوازروی ناچاری به فرانسه پناهنده شد ودرپاریس اعتراف کرد که درهمه سنگرهاشکست خوردیم،امابه این امیدهنوزپابرجاهستیم که شعارمان شکست نخورده وبدنام نه شده است.به سخن دیگر،وضع ما ازاوبدین لحاظ بدتراست که شعاروپیام مبارزه وایستاد گی مبارزان وشهیدان مان بخاطرفساد اخلاقی،دزدی،شکم پرستی وتباه کاری شماری ازمنافقان مذهبی- جهادی نمابد نام شده یارنگ باخته است.بدون شک،دربد نام سازیی شعاروپیام مجاهدان وشهیدان واقعی کسانی قابل سرزنش می باشند که امروزدربرگزاریی مراسم روزشهیدان بی شرمانه سخن گفتند.
اگرمدعیان وسخن گویان مراسم روزشهید درتعهد خود نسبت به خون،نام وهدف های شهیدان پاکبازراستگومی باشند،ازآن هاپرسش به عمل می آید که آیابه خود زحمت داده اند که گاهی ازشرایط ناگوارزندگی یک ملیون وهفت صدهزاربازمانده ی خانواده هایی شهیدان که برای زنده ماندن روزانه دراطراف وزارت شهیدان ومعلولین وشاخه های آن درولایت هاپرسه می زنند وچیزی بدست نمی آورند،آگاهی بدست آورند؟مگراندیشه ی کرده اند که علت ماندن شش ملیون افغان مهاجردرایران وپاکستان همان تجاوزشوروی وکمک به ایستاد گی مجاهدان ومردم می باشد وحق دارند که به کشورخود برگردند ودارای خانه،نان وپوشاک فقیرانه شوند!
بااحترام بزرگ وبی پایان به همه ی شهیدان راه آزادی وخودگردانی کشور،آزادی وخودگردانی ی که هنوزازآن فاصله ی آسمان- زمینی داریم،بایداعتراف کرد که نتیجه ی مبارزه ی آن هاتابع اخص ارذل شد.به سخن دیگر،مبارزه بجایی اینکه به هدف اصلی خود برسد؛بخاطرخودغرضی،مزدوری،شکم پرستی وجاسوسی ی شماری ازافراد بی شخصیت به سنگ خورد وخلاف آن سیرکرد که شرایط کنونی یگانه فراورده ی آن می باشد.
زمانیکه می گویم مبارزه ی مردم افغانستان به بیراهه رفت،ونتیجه ی خلاف مرام وهدف خود رابه آغوش کشید،نیازبه دلیل های فراوان احساس نمی شود،ونتیجه هم بارزوبرجسته می نماید.آنچه که افغان هادرنتیجه ی جهاد شان فراچنگ کرده اند،بسیارهم غیرقابل پیش بینی نبود.چراکه این سرنوشت بسیاری مبارزان ومبارزه هایی می باشد که ازفقدان رهبریی سازمانی وتعهدعقیدتی- اخلاقی درمبارزه رنج بردند ومی برند.رنجی که بیشترین آن رامردم افغانستان بدوش می کشند.
بطورنمونه،کمونیسم وکمونیست هامدعی بودند که ریشه ی همه بدبختی های انسان ملکیت شخصی می باشدوهمین پدیده است که ایجاد طبقه می کند وطبقه هم بارسیدن به قدرت وثروت کارگران ودهقانان رامورد بهره کشی قرارمیدهد،وبه گونه ی پادزهر،هرزمانیکه طبقه نابود کرده شود جامعه ی بی طبقه ی سوسیالیستی- آرمانی بدورازبهره کشی انسان ازانسان شکل می پذیرد.برخلاف،دیدواندیشه ی کمونیسم وکمونیست هاطی هفتادسال حکومت کمونیستی به گفته میلوان جیلاس،زمانی فردِ درجه دوم درحکومت مارشال تیتودرجمهوری فدرال یوگوسلاوی،کمونیست ها"طبقه ی جدیدی رابوجودآوردند که درنوع خود کامل بود."به سخن دیگر،کمونیسم که مدعی ایجاد جامعه ی بی طبقه بود،طبقه ی مفت خواری رابوجودآورد که بمراتب مفت خوارترازطبقه ی سرمایداریی غربی می نمود.
بهرصورت،آنچه گفته شد، داستان درد آوربرآمدن طبقه ی مفت خواردرکمونیسم بود. بدبختانه،درافغانستانِ کمونیست- جهادی- طالبی زده، کمونیسم که نتوانست طبقه ی همترازخود دربلاک کمونیستی را ایجاد نماید،امابخاطرآزادی گریزی،آدم کشی ودین ستیزی توانست زمینه سازی به برآمدن نیروهایی بنام دین ومذهب نماید که پس ازویرانی کابل بدترین طبقه ی بدون فرهنگ رابوجود آوردند؛طبقه ی که تاکه توانست دین وارزش های فرهنگی- سنتی- تاریخی افغانستان رادرجهت پرکردن شکم کته وگندیده ی خود هزینه نمود.ازاین رو،به این طبقه ی فاسد،مفت خواروتباه کارمی گویم که بس است به تجارت ننگین خود ادامه داده دیگربا نام وخون شهیدان وطن بازیی سیاسی نه نمائید.اگرکشورراتروریسم تهدید می کند،چیزی نیست مگرنتیجه ی کارکرد ضد دینی وضد ملی شما.اگرصلح رابرابرباجنگ بگیریم که بی رنگ ترین تعریف آن می باشد و درتحقق آن هم شماوحکومت تان توفیق نیافتید.اما،واقعیت این است که صلح برابربه رفع ظلم ازمظلوم وتحقق عدالت می باشد،وتازماینکه شمانه تنهادرحکومت،بلکه زنده باشید،مردم شهید داده وجفاکشیده ی افغانستان رویی آن رانخواهند دید،وروان شهیدان راه آزادی هم آرام نخواهد گرفت.

0 comments:

Post a Comment