Friday 21 September 2012

تیره شدن مرزمیان آزادیی بیان واحترام به باورهای دینی درغرب، وواکنش نادرست مسلمان ها


ابراهیم ورسجی
1-7-1391
تمدن وفرهنگ مغرب زمین درحالیکه ازیک طرف برآزادیی اندیشه، بیان واحترام به باورهایی گونه گون دینی پامی فشارد؛ ازطرف دیگر،اجازه میدهد که به بهانه ی آزادیی بیان هرکس طورد لخواهش به باورهای دینی دیگران بویژه مسلمان ها هجوم بیاورد.جالب ترازهمه این که، زمانیکه مسلمان ها درزمینه زبان به انتقاد واعتراض می گشایند،برخی کشورهای غربی فوراً پای تند روی وتروریسم به اصطلاح اسلامی رابه میدان کشیده به سرزنش مسلمان ها می پردازند.
دراین نمایش خنده دار،پرسمان مهم این است که تمدن غربی دراصل یا درنظر کثرت گرایی فکری- مذهبی ولائیسیته/جدایی دین ازدولت به نمونه ی فرانسوی وسکولاریسم/ جدایی دین ازدولت به نمونه ی انگلیسی راپذیرفته است، امادرعمل زمانیکه پای اسلام وخواسته هایی معقول مسلمان ها به میان می آید،زرنگانه شانه خا لی کرده ازبرآوردن تقاضاهاوتمنیات برحق آن هادرسطح جهان دوری می گزیند.
اگراین پرسمان راتنها ازنگاه کثرت گرایی درظاهرپذیرفته شده درتمدن غربی موردارزیابی قراربد هیم، بدرستی تناقض ودورنگی دردید گاه وکارکرد غربی ها روشن وآشکارمی شود.بطورنمونه، درفرهنگ کثرت گرای غربی این اصل پذیرفته شده است که انسان پیامبروشیطانش آزادانه برگزیند، یا اینکه ارزش هایی متناقض و گونه گون دریک جامعه یافرهنگ کثرت گراودیگراندیش پذیربدون دست زدن به خشونت درکنارهم آشتی جویانه زند گی نمایند.
دراین راستا، زمانیکه پرسمان اسلام ومسلمان هادرسطح جهان بویژه جهان غرب به میان می آید، بی درنگ پرسمان هایی زیرین خود نمایی می نمایند:نخست، تند رویی مذهبی وتروریسم باصطلاح اسلامی که خاستگاه استعماری- بیرونی واستبدادی- درونی دارد تا اسلامی، به میدان آورده می شود.دوم، پرسمان افزایش روزانه ی شمارمسلمان هادرغرب وجذب نه شدن آن هادرجامعه هایی غربی بزرگ ساخته می شود.سوم،ناسازگاریی اسلام ودموکراسی وحقوق بشربویژه حقوق زنان برجسته ساخته می شود.ازاین رو، پس ازیازدهم سیپتامبر2001، برخلاف فرهنگ وتمدن دیگراندیش پذیرخود، غرب ثابت نمود که تمایل دارد شیطان برمسلمان هاوپیشوای آن هابرتری پیدانماید.
طرفه اینکه،درکناربرجسته ساختن پرسمان هایی نامبرده ، هرگزبه بررسی ای عامل یاعامل هایی پیدایش وگسترش تروریسم درجهان اسلام که ریشه دراستبداد بومی ای مورد حمایت غرب درجامعه های مسلمان دارد، پرداخته نمی شود.افزون براینکه به ریشه ی پرسمان تروریسم وتند رویی مذهبی- قبیلگی پرداخته نمی شود، بدوکارزیردرجامعه های غربی ومسلمان نیزدست زده می شود:نخست، بابهره برداری ازآزادیی بیان ورسانه ها به باورهایی مذهبی مسلمان هاهجوم آورده می شود.دوم، به حمایت استبداد وخود سریی حکومت هایی جابروواپس نگهدارنده ی مسلمان ها که عامل بسته شدن فضای فکری وادامه ی بد بختی وبرآمدن تروریسم درمیان آن ها می باشد، نه تنها پرداخته می شود، بلکه به بهانه هایی اقتصادی- سیاسی- استراتژیک به حمایت ازآن پافشاری هم صورت می گیرد.
درارتباط به پرسمان نخست یابهره برداریی نادرست ازآزادیی بیان علیه مقد سات مسلمان هادرتمدن وفرهنگ غربی، موضوع برجسته این است که مرزهامیان سیاست، آزادیی بیان واحترام به باورهای دینی بویژه باورهای دینی ای مسلمان هاکورکرده می شود.بطورنمونه، درسال2005ترسیم وپخش کارتون محمدرسول الله رهبراسلام دردنمارک که درآن ازرهبرمسلمان هایک تروریست وازاسلام دین ترورزاترسیم شده بود وباعث واکنش هایی داغ وخونین ازطرف مسلمان هاگردید، درس های لازم آموخته نه شد.افزون براینکه بجایی درست آموزی بد آموزی ازآن صورت گرفت، باردیگردرسال2009، فیلم" جنگاورصحرا"تهیه وپخش شد که واکنش هایی سخت مسلمان ها رادربرداشت.
جالب این است که منابع سیاسی- مذهبی ای مغرض درغرب که ریشه دراندیشه هایی بنیاد گرایانه ی مسیحی- یهودی- صهیونیستی دارند،همزمان بافرارسیدن یازدهمین سالگرد رخ داد جانکاه یازدهم سیپتامبر2001- سنبله ی1380خورشدی که قربانی آن فاجعه ی دست ساختِ منابع غرض ورزمنطقه ی وفرامنطقه ی هم مسلمان هادرافغانستان وعراق می باشند؛ دست بکارشده باردیگرمصیبت آفرید ند.ازآنجا که رخ داد یازدهم سیپتامبر به یک منبع بهره برداریی نادرست برای بنیاد گرایان مذهبی وسیاست مداران متمایل به صهیونیسم درامریکاودیگرکشورهای غربی مبدل شده است، همه ساله بانزدیک شدن سالگرد رخ داد یاد شده، تهیه ی برنامه وفیلم آغازمی شود تامسلمان هابویژه بنیاد گرایان راعصبانی کرده به میدان بیاورند.ازاین رو، بانزدیک شدن سالگرد رخداد نامبرده، درماه جون2012- جوزای1391خورشدی،فیلم"بی گناهی مسلمان ها"که درآن به رهبراسلام بیشترازکارتون هاوفیلم های پیشین توهین صورت گرفته است،درجنوب کالیفورنیا تهیه وبه نشررسید.
دراین زمینه، پرسمان مهم نه پخش فیلم نامبرده، بلکه زمان پخش آن می باشد.یعنی فرارسیدن سالگرد رخداد یازدهم سیپتامبر2001، رخ دادی که ازهرنگاه قابل سرزنش می باشد.اکنون که بیشترازیک دهه ازآن رخ داد جانکاه می گذرد،درمی یابیم که آن رخداد نامیمون بجایی اینکه سبب دیگرگونی سیاست شود،بهانه وعلت راه اندازیی سیاست هایی شد که سالهاپیشترزیرنام"پروژه ی قرن امریکایی تدوین وبرنامه ریزی شده بود."برنامه ی که به بهانه ی مبارزه باتروریسم ودراصل درجهت کنترول منابع انرژی ، تامین امنیت اسرائیل وسرکوب مخالفان حکومت هایی مفسد ومستبدِ حاکم برمسلمان ها، توسط نیوکان ها/نومحافظه کارانِ مسیحی- یهودی درجهان اسلام جامه ی کاری پوشانده شد.ازهمه مهمتراینکه، برنامه ی نامبرده واجرای مغرضانه وجنایت کارانه ی آن نه تنهابه نابودیی تروریسم کمک نکرد، بلکه به فربه شدن ونیرومند شدن بیشترازپیش آن کمک فراوانی کرد.
دراین راستا،درحالیکه برنامه ریزان وتهیه کنند گان فیلم"بی گناهی مسلمان ها" ازهرنگاه قابل سرزنش میباشند،ازاین واقعیت تلخ هم نباید چشم پوشید که واکنش هایی نادرست ودربسیاری مواردغیراسلامی مسلمان هاکه ریشه درذهنیت خرد واخلاق ستیزوواپس گرایانه وخشن بنیاد گرایانِ مداراگریزمسلمان دار، بیشترازفیلم سازان ودست هایی سیاسی پشت سرآن هاشایسته سرزنش می باشد.دراین شکی نیست که فیلم سازان هم ازآزادی بیان بهره برداریی نادرست کرده اند وهم به باورهاوعقایدبیشترازیک بلیون مسلمانِ جهان توهین کرده اند، توهینی که به هیچ صورت تخطی ازنارم های اخلاقی- حقوقی اسلامی- مدنی وزیان رسانی به جان ومال مردم راتوجیه کرده نمی تواند.
باتوجه به سخنان بالا، به صراحت می توان ابرازکرد که مسلمان هابویژه گرایش خشن وبنیادگرایانه ی مسلمان بانمایش واکنش هایی غیرمنطقی- اخلاقی پرده ازچهره دوکمبودیی جامعه ی مسلمان برمیدارد:نخست، نا آگاهی وپس ماند گی مسلمان ها بویژه نخبه گان آن ها درشناخت مناسبات سیاسی درشرایط پیچیده وجهانی شده ی کنونی.دوم، بنام دفاع ازشخصیت پیامبرخدا زیرپاکردن ارزش هایی محوریی دین اسلام.تاجای که به اصل نخست ارتباط می گیرد، باید چنین ابرازکرد که سیاست دردوران کنونی به گونه ی شرایط دوران گذاربه عصردیجیتال راسپری می نماید که نیازمندی ها ومقتضیات آن: نرمش، مدارا،انعطاف پذیری، شناخت درست ومنطقی ازدیگرگونی هایی پیش بینی نشده وآماد گی درجهت ترتیب وراه اندازیی استراتژی وتغییراستراتژی متناسب وهماهنگ باشرایط ویژه در روشنایی درک اوضاعِ باشتاب دیگرگون شونده ی منطقه ی وجهانی در راستای کسب منافع ملی وپذیرش معنای عصری ودرک عنصررقابت وهمکاری میان کشورها درجهانی که تنها قدرت ازمنافع ملی دفاع می کند، می باشد.البته دفاعِ بدورازتضادهاوبرخوردهای ایدئولوژیک درفضای سیاسی- فرهنگی ، درشرایطی که با اوج گیریی خیزش های عربی مفهوم نظری ونگاه سنتی نسبت به سیاست وثبات منطقه ی به گونه ی دیکتاتوریی نظامی وامنیتی رنگ باخته است، وتنها دموکراسی درپیوند باعدالت اجتماعی نوید بخش توسعه، پیشرفت وثبات پا یداردربطن مناطق بحرانی می باشد.پرسمانی که مسلمان هابه هیچ صورت نمی توانند نسبت بدرک وپیگیریی مناسب ودقیق آن بی تفاوت بمانند.
دررابطه با اصل دوم یاتوهین های بی منطقانه ی که ازطرف برخی گرایش هایی ویژه درغرب بابهره برداری ازآزادیی بیان نسبت به شخصیت رسول الله صلی الله علیه والسلم صورت می گیرد، باید به عرض رساند که قرآن یک کتاب تاریخی وپیا مبرخدا یک شخصیت تاریخی می باشد.تاریخی بودن قرآن وشخصیت پیامبرخدا به این معنا است که دربرخورد بامخالفان ازمنطق تاریخی- این جهانی بهره گرفته می شود، منطقی که اغلب باخوش سخنی ودرمواردی هم بازشت کلامی همراه می باشد.
بطورنمونه، اگربه تاریخ اسلام وسیرت رسوالله نگاهی انداخته شود، روشن می شود که دوکارزیربه وفرت صورت گرفته است: نخست اینکه، دردوره ی رسالت پیامبرچه ناسزاهایی نبود که توسط مخالفان رسالت درحق آن جناب رواداشته شد.دوم اینکه، دربرابرهمه ناسزاگویی ها، رفتاروبرخورد پیامبرومسلمانان نخستین گذ شت،مدارا، پرهیزازتوهین وپرخاشگری بوده است.دراین زمینه، نگاهی به قرآن ازهمه بیشترگواه می باشد.ازجمله، در114سوره ی قرآن، تنها ازابولهب که رفتاروگفتاربسیارزشت نسبت به پیامبرداشته است،درسوره ی آتش(س111) به گونه ی سرزنشی سخن به میان آمده است.به سخن دیگر، دربرابرهمه برخوردهایی زشت وزننده ی که توسط کافران نسبت به پیامبر، اسلام ومسلمان هاصورت گرفته است، گاهی هم موردی رانمی توان سراغ کرد که مسلمان هادست به خشونت زده وکسی راکشته یازخمی کرده ویا به ملکیت ودارایی دیگران زیانی رسانده باشند.
بدبختانه، درشرایط کنونی، مسلمان هابنام دفاع ازقرآن وعصمت پیامبر به گونه ی برخورد ورفتارمی کنند که دربسیاری موارد بجای فایده رسانی به دین ودین داران به آن هازیان می رسانند.بطورنمونه، برخوردها ورفتارها بادیگراندیشان پس ازانقلاب اسلامی ایران به گونه ی خود نمایی کردند که بجای دین واخلاق بیشترسیاست درزمینه تصمیم می گرفت.درواقع، این آغاز کا رتند روی وبنیاد گرایی اسلامی درتخت وبخت قد رت سیاسی بود که کارنامه ی سیاه غیراخلاقی خود رابه نمایش گذاشت. ازپیروزیی انقلاب اسلامی مصادره شده توسط روضه خوان هادرسال1979-1357تاکنون، بنیاد گرایان مسلمان درایران، پاکستان وافغانستان و...مرتکب جنایت هایی شده اند که تنها کارنامه ی آن هادرجهان سیاست باکارنامه ی پل پُت رهبرخِمرهایی سرخ درکمبود یا1975-1978که ازهشت ملیون نفوس آن کشوردوملیون آن راکشتند،قابل مقایسه می باشد.
ازانقلاب ایران به این منظورنام گرفته شد که پس ازآن دورخداد صورت گرفت که بامفهوم این نوشته همخوان می باشد:نخست،بنیادگرایان مسلمان به قدرت رسیدند.دوم، بدعت صادرکردن فتوای کشتن شهروندان دیگرکشورهابافتواعلیه سلمان رشدی پایه گذاری شد. اززمان فتوای خمینی درسال1367خورشدی علیه سلمان رشدی بخاطرکتاب "آیه های شیطانی"تاکنون، بنیادگرایانِ خشن وبی منطق به نام دفاع ازدین وپیامبرخدا کارهای کردند که به هیچ صورت سازگاری بادستورات دینی وکارنامه رسول الله ندارد.
دراین زمینه، نخست به قرآن استنادوآنگاه به کارنامه ی تند روان مذهبی خلاف آن پرداخته می شود.درقرآن، بدوپرسمان زیربسیارتاکید شده است:نخست،هیج کس مسئول پاسخ گویی به کاردیگران نیست(قرآن).دوم، دوگناه زیرراخداهرگزنمی بخشد:کشتن یک انسان وخوردن مال دیگران به ناحق(قرآن).برخلاف آنچه گفته شد، درهمه تظاهراتیکه ازفتواعلیه سلمان رشدی تاکنون درجهان اسلام صورت گرفته است، شماربسیاری ازمرد مان بی گناه کشته شده وبه دارایی هایی عامه ودولتی زیان های بزرگی رسانده شده است که ازدید گان دین واخلاق دینی قابل سرزنش می باشد.
بطورنمونه، درسال2010تیری جونزیک کشیش/ملای مسیحی- امریکایی قرآن راسوختاند.دربرابریک قرآن سوخته، عربستان یک ملیون قرآن چاپ کرد! ودرواکنش به قرآن سوزیی کشیش نامبرده، مطابق این سخن نغزفارسی که"گنه کرد دربلخ آهنگری/به شوشترزدند گردن مسگری"، تندروان مذهبی ای تحریک شده توسط پاکستان باهجوم بدفترسازمان ملل درشهرمزاردرشمال افغانستان14 نفرراکشتند وبه دارای های مردم ودولت زیان های فراوانی وارد کردند. به سخن دیگر، تیری جونزسوزاننده ی قرآن تاکنون زنده است وبی گناهانی چند دربدل عمل زشت اوشهید شدند؛ کارنامه ی زشتی که ازهرنگاه بویژه قرآن وسنت رسول الله به شدت شایان سرزنش می باشد.واین که ازکارتون کشی یک دست راستی هلندی درسال2005تاکنون، مسلمان هاونامسلمان ها چقد ر زیان هایی جانی ومالی متحمل شده اند، قصه ی پارینه ودنباله دارمی باشد.
اکنون که داستان فیلم"بی گناهی مسلمانان"که توسط یک مسیحی قبطی مصری مهاجرباکمک منابع مشکوکی درجنوب کالیفورنیا در امریکا تهیه شده ودرروزیازدهم سیپتامبربخشی ازآن بازتاب داده شده است، داغ می باشد، ویک با ردیگرمسلمان هایی بنیادگراپابه میدان گذاشته غوغا می کنند.غوغایی که درجریان آن تاکنون بیشتراز30نفرکشته وزیان های بزرگ مالی به مردم تحمیل شده است.درافغانستانِ بد بخت که بیشترازسه دهه است که تخته ی خیزبنیاد گرایان وتروریستان مذهبی- قبیلگی می باشد، وضعیت ازهمه جا بد ترمی نماید.بد ترازاین نگاه که پیشتر، تروریستان کوردلِ مرد کارنا مه ی تروریستی خود رابه نمایش می گذا شتند، اما این بارازقبیله ی مظلوم ترین بخش جامعه ، یعنی زنان، تروریست به بازارپُررونق تروریسم پیش کش کرده شد.
بطورنمونه، روزسه شنبه28سنبله1391-18سیپتامبر2012یک زن تازه تروریست شده ی افغان بامنفجرساختن خود دریک خود رومسافربری درنزدیک میدان هوایی کابل،13نفرراکشت که شماری ازآن هاخارجی بودند البته نه خارجی هایی که سیاست هایی آمران شان موردانتقادمرکزفرماندهی تروریستان کورمی باشد.ازهمه جالب تراین که، این بار، درعربستان وایران، دومرکزصدوراسلام وانقلاب اسلامی تظاهراتی بخاطرپخش فیلم"بی گناهی مسلمان ها"که درآن به پیامبراسلام توهین شده است،صورت نگرفت.اما دردیگربخش هایی جهان، مسلمان هاواکنش هایی خشونت بارومسالمت جویانه ی خود رابه نمایش گذاشتند ، وپخش بخش های ازفیلم نامبرده دریک مجله ی اماتورفرانسوی بنام"شالی ابدو"بتاریخ روزچهارشنبه12سیپتامبر-22سنبله، باعث بسته شدن برخی سفارت هاومرکزهای فرهنگی آن کشوردرجهان اسلام شد.وامریکا،کشوری که لبه ی تیزتیغ بنیادگرایان متوجه آن می باشد،باسرزنش کردن فیلم سازان وپخش کنند گان آن هنرمندانه ازآن دوری گزید.
برای نویسنده، فیلم نامبرده، پخش آن وواکنش های درست نادرست مسلمان هابخاطرمحتوایی زشت وتوهین آمیزش به پیامبرخدا، ازچند نگاه دارای اهمیت می باشد:نخست اینکه،چرامسلمان هابویژه مسلمان های بنیادگرانمی توانند واکنش هایی خود رابه گونه ی سروسامان بدهند که بجای زیان رسانی به اسلام ومسلمان هاسود مند تمام شود.دوم اینکه،چرا درجهان اسلام سیاست به نمایند گی ازدین سخن گفته قبردین رامی کند.سوم اینکه،چراهمواره مسلمان هاموضع واکنشی زیان رسان به خود می گیرند؟این هاپرسش های می باشند که پاسخ درست آن هامی تواند درزمینه راه گشاتمام شود.
درپسین بخش این نوشته، پرسمان مهم واکنش هایی می باشند که بنیاد گرایان مسلمانِ زیراداره ی ارتش وآی اِس آی درپاکستان نشان می دهند.درواقع، واکنش هایی نشان داده شده درپاکستان ازدونگاه دارای اهمیت می باشد:نخست، بهره برداریی ارتش پاکستان ازپرسمانِ فیلم نامبرده علیه امریکا.دوم،تشویقِ بنیاد گرایان توسط آی اِس آی درجهت فربه کردن تروریسم درافغانستان.دیروزپنجشنبه30سنبله-20سیپتامبر،پاکستان شاهد تظاهرات گسترده بود.جالب این است که آی اِس آی به چنان تظاهراتی بسنده نکرده حکومت درمانده وفاسد حزب مردم راوادارکرد تاامروزجمعه اول میزان-21سیپتامبررا روزرخصتی بنام"روزابرازعشق به پیامبرخدا" اعلام نماید وحکومت هم چنان کرد.طوریکه تلویزیون بی بی سی دراخبارنه بجه ی پیش ازظهرروزجمعه به وقت آتوانشان داد،تظاهرات گسترده وهمراه باخشونت درتمام پاکستان بویژه دربخش دیپلماتیک اسلام آباد براه انداخته شد که باخشونت وتباه کاری نیزهمراه بود.
ازهمه مهمتراینکه، دریکی ازبیرق هایی تظاهرکنند گان، به زبان اردو"واژه ی غلامان رسول الله"درج شده بود.باین معناکه پیامبرخداکه علیه شرک وچندخدایی وبردگی انسان برانگیخته شده بود،برخلاف جوهررسالتش که آزادیی انسان ومحوبرد گی بود،خود به برده داربزرگ مبدل شده است. درج چنان واژه ی دربیرق های تظاهرکنند گان آن هم درروزدفاع ازعصمت ورسالت رسول الله توهین به آن حضرت می باشد.توهینی که اگربرابرباتوهین فیلم"بی گناهی مسلمانان"نباشد،کمترازآن نیست.واقعیت این است که کمرتروریسمِ زیرادراه ی ارتش پاکستان درافغانستان ومنطقه راهمان"غلامان"نادان وبی خردرسول بسته اند تا کسانی دیگری که هم آگاهانه سخن می گویند وهم بامحتوای رسالت رسول، نه جنبه ی صوریی آن مانند بنیاد گرایان خشن ، نادان وخرد ستیزسروکاردارند.دشواریی کنونی اسلام ومسلمان هاچه دررابطه باد فاع ازعصمت رسول الله دربرابرفیلم سازان متعصب وخیره سروچه دررابطه باپرسمان هایی مهم وسرنوشت سازجهان اسلام این است که جامعه ی اسلامی بخاطرمصادره شدن اسلام توسط حکومت هایی مستبد باکمبود تجربه وخرد ورزی مبتلا شده است.کمبودیی که سبب شده است مسلما نانی درجامعه ی اسلامی سربلند نمایند که خود فرض راترک می نمایند وبرایی ادای نفل آدم می کشند! اگردرپاکستان وافغانستان، بیشترازهرجایی دیگری تروریسم وتند رویی مذهبی- قبیلگی نیرومندترمی باشد،عامل آن را باید درسه پدیده ی زیرجویاشد:نخست، پس ماند گی ای مادی- فرهنگی.دوم،حضورنظامی گریی پاکستان درپشت سرسازمان هایی اسلامی بنیادگرا.سوم، ناتوانی، درماند گی وفساد گسترده درحکومت تحمیلی برمردم افغانستان.عامل هایی که از30سال بدین سو، قربانی آن مردم افغانستان می باشند.ازاین رو،لازم است که افغان هایی آگاه توجه نمایند وبکوشند بادست زدن به اصلاحات گسترده درسیاست وجامعه ی شوربخت خود، گلیم حکومت فاسد وتروریسم زاده ی آن رابرچینند.درغیرآن، فردا دیرخواهد شد!

0 comments:

Post a Comment