بخش نخست
ابراهیم ورسجی
بیستم ماه جدی 1398
این نوشته درسه بخش ارا یه می شود ؛
نخست ، جنا یت های سپاه قد س ، بنام صدور انقلاب اسلامی ، ازافغانستان تا خاورمیا نه؛
دوم، همکاری سپاه قد س به امریکا دراشغال عراق وظهور داعش وجنگ هردو علیه آن؛
سوم ، جنگ سپاه قد س علیه بهار عربی درسوریه وتوحش آن علیه خیزش گران شیعه مخالف حکومت طرفدار آخوند یسم درعراق وسنگ پرانی به سفارت امریکا دربغداد واعزام سلیما نی به مهما نی ابوبکر بغدادی توسط ترامپ.
دررابطه به اصل نخست ، بهتر است که به سراغ تاریخ بروم. دراین راستا ، واقعیت این است که ، قرن بیستم شا هد انقلاب ها ورویداد های بسیاری مانند: جنگ اول جها نی ، انقلاب روسیه ،ظهور فاشیسم ونازیسم وستا لینیسم، جنگ دوم جهانی ، جنگ سرد، انقلاب چین ، انقلاب کوبا ، انقلاب الجزایر ،انقلاب ویتنام ، ، انقلاب اسلامی ایران ، وجهاد مجا هد ین افغانستان علیه کمونیسم ونا بود یی آن وتخریب کا بل بود. دررد یف انقلاب های نامبرده ، انقلاب اسلامی ایران ازدونگاه واکنش های گونه گونی درجهان داشت: نخست ، علم وفن آوری وجامعه شنا سی نو وروشنفکران برخا سته از شکم آن ها د ین را وابسته به جهان کهنه وسزاوار مرگ می دانستند. برخلاف ، رویدادی بنام انقلاب اسلامی به رهبریی خمینی ، برآورد آن ها درباره د ین را زیر پرسش برد. دوم ، انقلاب اسلامی ایران درآسیای غربی ، یا خاورمیا نه ، منطقه ای دا رای ذخا یر بالای نفت وگازرویداد وشعار های صد ور انقلاب اسلامی ونا بودی اسرائیل وسرزنش اسلام عربستان بنام اسلام امریکای ودادن پسوند شیطان بزرگ به امریکا را بیرون داد.
برای بسیاری تحلیلگران سیا سی ومن فارسی زبان افغانستانی ،شیطان بزرگ نامیدن امریکا توسط خمینی وواکنش خشن نشان ندادن شیطان بزرگ دربرا بر اووحکومت آخوندی اش پرسش برانگیز می باشد. اینجا ست که ، هم تئوری توطئه هم واقعیت دیپلما سی دوگا نگی خود را نما یش می دهند. مثلا ، بسیاری تحلیلگران وپیروان تئوری توطئه درسیا ست ودیپلما سی ، با ورداشتند ودارند که امریکا برای ایجاد کمربند سبز علیه شوروی به انقلاب اسلامی ، یا تحمیل خمینی برانقلاب دموکراتیک مردم ایران درسال 1357 خورشیدی - 1979 ترسا یی ، نیازداشت. ازاین رو ، ازکنارشعارهای ضد امریکا یی خمینی وخا منه ای با ید سرسری گذ شت.
همچنان ،برخی تحلیلگران با ورداشتند که شاه ایران با درنظرداشت درآمدی بالای نفتی وگازی خود را قدرت منطقه ای پندا شته دربرابر امریکا واسرائیل مغرورشده بود وحقوق بشرمآ بی جمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا وکود تای نظامی های کمونیست طرفدارمسکو درکا بل ، دست بد ست هم داده جاده سازی برای رهبر انقلاب اسلامی شدن خمینی به کمک امریکا کرد ند. ازاین نگاه که ،ژنرال ضیاء الحق کود تاچی حقوق بشر ستیز پاکستان درنتیجه پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان ، درکاخ سفید محترم شده بود ،شعارهای مرگ بر امریکا یا شیطان بزرگ توسط خمینی وتازه بدوران رسیده های دوروبرش هم با ید درکاخ سفید تحمل می شد که شد.
ازسوی د یگر ،خمینی درنوفل لیشاتو در کناره پاریس گفته بود که حقوق بشروکثرت گرای را می پذ یرد واجازه ای حکومت گری به ملا ها نمی دهد. برای من که جوان مسلمان مبارز وآواره در پاکستان بودم ،کثرت گرای پذ یر شدن خمینی جالب بود. بهر حال ،خمینی بعد ازرسیدن به تهران بازیی سیا سی و فریب کارا نه کرد. البته این گونه که ،دولت موقت به ریاست مهند س بازرگان ، دانشمند ونواند یش د ینی شکل داد اما به او اجازه کار نداد. مثلا ،دراخیرتا بستان سال 1358 ،درتهران بودم وروزی درسیمای جمهوری اسلامی د یدم که بازرگان به خمینی گفت که "شما در پاریس وعده های دا د ید که اکنون خلاف آن هاعمل می کنید! " خمینی به مهند س گفت که:" خدعه / فریب کاری کردم!"
یک ماه بعد از اعلام فریب کاریی خمینی ،سفارت امریکا درتهران توسط حزب اللهی های پیرو او، یا پیروان خط امام اشغال ومهند س بازرگان به حیث واکنش ازریا ست دولت مو قت استعفا کرد. چند ماه بعد ازاستعفای بازرگان ،درسال 1358 ، انتخابات ریا ست جمهوری برگزار وبنی صدر اولین رئیس جمهورمنتخب ایران شد. ازاینکه سیا ست خمینی بر اسا س گفته ای خود ش به بازر گان ،مبتنی بر فریب بود ،ملا های طرفدار او به بنی صدر اجازه کار ندا د ند. خنده آوراین که ،درتهران شا هد بودم که حزب اللهی های طرفدار خمینی به خیا بان ها ریخته این شعار" پنوشه پنوشه ،ایران شیلی نمی شه را نثار بنی صدر کرد ند."
درفقه وکلام کلاسیک مسلمان ها چه سنی چه شیعه " قیا س معه الفارق" بسیار کاربرد دا شت وهنوزهم فقهی های تاریخ زده گرفتارآن می باشند. مثلا ،درکشور شیلی درامریکا ی مرکزی، در آغازدهه 1970 ، رئیس جمهور منتخب سوسیا لیست بنام سالوادور آلنده حکومت می کرد وسیا ست او مخالف امریکا بود. بنا برآن ، سازمان اطلاعات مرکزی امریکا / سیا ، او را سرنگون وژنرال اگستو پنوشه را درجا یش نصب کرد. بنگرید! بنی صدر رئیس جمهور منتخب ایران وپنوشه کود تا چی دست نشانده امریکا درشیلی. وشعارپنوشه پنوشه به بنی صدر که ایران شیلی نمی شه ؛ چیزی نبود ونیست جزقیا س مع الفارق درفرهنگ فقهی- کلامی ملا های حاکم برایران. طرفه اینکه ، شیطان بزرگ آلنده را درسال 1352 با کود تا ی نظامی سرنگون کرده بود وولی فقیه بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب ایران را در سال 1360 با کود تای سیا سی برطرف کرد.
آری، ولی فقیه هم بازرگان هم بنی صدررا که نو ا ند یشان د ینی وطرفدار دموکراسی وحقوق بشروآزادی بیان ورسا نه ها بود ند را برکناروحکومت ملای را تثبیت کرد. افزون برآن، ازاینکه خمینی از ارتش ترس دا شت ،سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را ایجاد کرد تا مانع کود تای آن علیه خود شود. همچنان ،خمینی درکنارسپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، سپاه قد س را برای صادرکردن انقلاب اسلامی وجنگ علیه اسرائیل وآزادی قد س ایجاد کرد. افزون برآن ، خمینی سیا ست تهد ید آمیز نسبت به عراق روی دست گرفت که منجر به حمله صدام حسین به ایران در سال 1359 شد. طوریکه درسا یت " انقلاب اسلامی" سا یت بنی صدر خواندم، " یکسال بعد از جنگ عراق وایران ، عرب ها هیا تی به ریاست یا سرعرفات به تهران اعزام وخواستارآتش بس وصلح شد ند ودرصوت تامین صلح وعده داد ند که 25 میلیارد دالربه ایران تا وان می پردازند. بنی صدر نوشته است که ما تا وان زیاد می خواستیم وهیات رفت تا برگرد د، اما خمینی اجازه برگشت به آن نداد وهفت سال د یگرجنگ را ادامه وسرانجام با پذ یرش آتش بس بدون گرفتن تا وان جام زهررا نوشید ومرد."
بعد ازمرگ خمینی ، خا منه ای درجای او تکیه زد. ازاینکه او ضعف شخصیت داشت ودارد ، اول رفسنجانی به حیث رئیس جمهورقدرت نمای ودوم سپاه پا سداران دست اندازی به سیا ست واقتصاد وامنیت ایران ومنطقه را شروع کرد. مثلا، بیاد دارم که ، خا منه ای رتبه ای ملای داشت نه فقاهت. ازاین رو، آیت الله های نجف که خیر حتا آیت الله های قم فقیه بودن اورا نپذ یرفتند. بنا برآن ، اززبان خود او شنیدم که گفت: " رهبری شیعه های بیرون مرزی را بد وش می گیرد ودراین راستا کمرسپاه قد س را بست وسلیما نی را به حیث فرمانده آن بالا کشید. ازاینکه درعراق ، صدام حسین حکومت مستحکم داشت ، خا منه ای وسپاه قد س او کاری موثری کرده نتوانستند. ازاین نگاه که حا فظ اسد دردوران جنگ ایران وعراق، مدافع اولی شده بود ،خمینی بر قتل 52 هزار مبارزمسلمان توسط اودرشهرحما در سال 1982 چشم پوشی کرد. اسد که ازچشم پوشی خمینی رضا یت تام داشت حضورنظامی خود درلبنان را در خد مت جمهوری اسلامی وحزب الله گذا شت. بنا برآن ،خمینی واسد هردو جنبش فتح به رهبریی یا سرعرفات را ازجنوب لبنان بیرون وخد مت به اسرائیل کرد ند. این بود اولین خد مت خمینی وسپاه قد س او به فلسطینی ها! البته که ، این گونه خد مت های دراصل خیا نت بار توسط خامنه ای وسپاه قد س به فلسطینی ها تا کنون ادامه دارد.
بهرحال ، پیش ازپرداختن مفصل به خد مت های سپاه قد س به اسرائیل ،لازم می دانم که خیا نت های این سازمان تروریستی به مسلمان ها را ازافغانستان شروع وبعد ازآن به خاورمیانه بپردازم. تاسفباراین است که ، خمینی رهبر انقلاب اسلامی ورهبر نام نهاد مستضعفان جهان دردوران اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ وجنگ جهادی ها علیه آن، مصروف جنگ علیه عراق ورفتن ازراه کربلا به قد س شد که شکست خورد وجام زهررا نوشید ومرد. به سخن د یگر، عزم سفر بی نتیجه خمینی از کربلا به قد س وفراموش کاریی او نسبت به افغانستان حتا شیعه های آن ، فرصت مناسب برای نظامی های منافق پاکستانی وعربستان فراهم کرد تا دراین کشور نوکرگیری نما یند. ازاینکه تاجیک ها وهزاره های افغانستان ازنظر زبا نی ومذهبی با ایران مشترکات دارند وپشتون های این کشور بیشتردرمرزهای پاکستان سکونت ودرآن حضور هم دارند ، اخیری ها زیاد مورد توجه نظامی های پاکستانی ووها بی های عربستان قرار گرفتند. مسخره این که ، برخی پشتون های پاکستانی- افغانستانی به فرمان آی اِس آی / شبکه اطلاعا تی ارتش پاکستان ، تاجیک ها را درعربستان شیعه معرفی کرد ند تا ازآن ریال گیری وزر اند وزی کنند که بسیارهم کرد ند.
با وجود افغان نوازی های نظامی های پاکستانی ووها بی های عربستان ،جهادی های فارسی زبان کا بل پسا شوروی را گرفتند. ازاینکه کا ند ید پاکستان وعربستان برای رهبریی افغانستان پسا شوروی ،حکمتیار افغان بود نه پروفیسورربا نی فارسی زبان ،سیا ست جمهوری اسلامی زیر رهبریی خا منه ای درافغانستان درسردوراهی قرارگرفت: حمایت از دولت اسلامی جهادی های فارسی زبان ، یاهزاره های شیعه. ازاین نگاه که ،آی اِس آی یک دسته نوکر ازهزاره های مقیم کویته برای خود ساخته ودرحزب وحد ت اسلامی به رهبری مزاری ، هزاره مورد تایید خا منه ای مستقر کرده بود ،آن ها حزب وحدت را درکنار حکمتیارقرار دا د ند و خا منه ای بی اطلاع ازسیا ست های قومی-مذهبی درافغانستان هم به حما یت از نوکران پاکستان علیه دولت اسلامی مجا هد ین پرداخت.
طوریکه د یده شد، پاکستان وعربستان با وجود کمک به حکمتیار وویران کردن کا بل ،جهادی های فارسی زبان را ازآن شهربیرون کرده نتوانستند. بنا برآن ، حکمتیار را زبا له ودرخزان 1394 ، طالبان والقاعده را سا خته به جنگ وترورعلیه دولت مجا هد ین حتاهزاره های متحد خا منه ای اعزام کرد ند. من که درآن برهه اول رئیس اداره اموربین المللی ریاست جمهوری ودوم شهردارکا بل وشاهد اوضاع بودم ،درعمل د یدم که سپاه قد س اول همکار حکمتیارودوم همکار طالبان بود. مثلا ، با رسیدن طالبان به میدان شهردرنزد یک کا بل ،سپاه نامبرده مشوق مزاری درهمکاری با طالبان بود. درچنان شرایطی ،رضا حدادی سفیر ایران درکا بل به ریا ست جمهوری آمد ودرگفت وگوی که با استاد ربانی داشت که درآن حضورداشتم، خواهش کرد که رفسنجانی خواسته است که مزاری با ید درصف دولت مجا هد ین علیه طالبان قرار بگیرد وکمک کنید تا با او تماس وپیام رئیس جمهوررا به او برسانم. فردای آن روز با فرمانده مسعود درچاریکار د یدم وموضوع را به او گفتم واو گفت که مزاری وقت به آی اِس آی فروخته شده است!
شام بعد ، عزیرمراد ، سخن گوی دولت برایم پیام داد که آیت الله محسنی پیامی وعکسی دارد وبیا یید تا ببینیم. وقتیکه به ارگ رسیدم ، د یدم که آیت الله حسنی با استاد ربا نی نشسته وعکس دست وپا بسته ای مزاری توسط طالبان را بیرون کرد ود یدم. عکسی بسیار دلخراش بود! این بود خد مت قاسم سلیما نی یا وحیدی رئیس وقت سپاه قد س به مزاری ودراصل به طالبان. ازاینکه دولت مجا هد ین درتنگنای مالی واسلحه قرارگرفته بود ، سال بعد کا بل را ترک ودرشمال افغانستان پایگاه گرفت. باوجود اینکه ازطالبان والقاعده وآی اِس آی نفرت داشتم ،ازسیا ست دور ودرپشاور مصروف نوشتن" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" شدم. نا گفته نما ند که ، ماندن درپشاوررا جبرا پذ یرفتم. به این خاطرکه ،بعد از رفتن دولت مجا هد ین به شمال ،درهمراهی با استاد ربا نی برای شرکت دریک کنفرانس درباره افغانستان به تهران رفتم. بعد از بازگشت استاد به مزار،رفتم به مشهد تا خانه ای کرای پیدا وهمسر وکودکا نم را از پشاور به ایران بیا ورم. روزجمعه اخیر رمضان سال 1375 وروز قد س جمهوری اسلامی،مرا قد سی ها درمشهد زندانی کر د ند. بعد از رهای اززندان قد سی ها به تهران وازآنجا به انقره وازانقره به پشاوررفتم ووآنجا ماند گار شده کتاب نامبرده را نوشتم.
بهرحال ،تا اندازه ای که اطلاع دارم ،سپاه قد س هم با فرمانده مسعود هم با طالبان همکاری داشت. جالب این است که ،سپاه نامبرده با امریکا دربراندازیی اداره طالبان والقاعده وآی اِس آی درکا بل هم کمک کرد. شا یان یاد آوری می دانم که ، کمک سپاه قد س به جورج بوش دربراندازیی طالبان والقاعده درسال 2001، باعث شد که بعد ازبراندازیی حکومت صدام حسین ،درسال 2003 ، به رخنه گریی شیعه های عراقی نوکرولایت فقیه وشاخه ای سپاه قد س درعراق چشم بسته نماید. روشن است که ، ایجاد حشد شعبی یا نیروی با صطلاح خیزش مردمی از شیعه های عراقی دردوره نخست وزیریی نوری مالکی در زیر سا یه ارتش امریکا در عراق ، زاده ای چنان چشم پوشی های بود. همچنان ، می دانم که کمک سپاه قد س دربراندازی طالبان والقاعده به جورج بوش، برمی گردد به اصل تقیه / پنهان کاریی برخی ملاهای منا فق شیعه نه علمای آن. به این خاطرکه، تقیه متضاد با قرآن وشیوه روشن بیان وعمل مطا بق آن می باشد. بهرصورت ، ولایت فقیه وسپاه قد س آن ازتقیه کاری هم دربرخورد با ایرانی ها هم با مسلمان ها هم با امریکا بهره برداری ها بسیار کرده ومی کند.
نا گفته نما ند که ، تقیه کاری ومنا فقت دردوران ضعف وتوحش وستمگری دردوران قدرت ، کارنامه ای ولایت فقیه وسپاه قد س آن وبسیاری زمام داران مفسد وستمگرسنی هم بود و می باشد. مثلا ، هم ازتقیه گریی بسیاری آیت الله های شیعه درپشگاه صدام حسین اطلاع دارم هم از تقیه گریی قاسم سلیما نی در پیشگاه جورج بوش ، تا ژنرال پتریوس فرمانده جنگ امریکا علیه تروریسم درعراق فرمان مزاحمت علیه بازی های منافقانه ای او وحشد شعبی ودراصل دار ودسته ای تروریستی اودرعراق را ندهد. با وجود تقیه گری های سلیما نی ،پتریوس او وحشد شعبی ، یا خیزش نام نهاد مردمی اش را بد تر ازداعش شناخته بود. اما تبد یل اوازعراق به افغانستان در سال 2009 ، توسط بارک او با ما ، با عث شد که حشد شعبی یا شا خه ای عراقی سپاه قد س جمهوری اسلامی درعراق ، دست بالای درتروروتوحش علیه عرب های سنی عراقی پیدا کند. ترورها وتوحش های که کمک به ظهور داعش درجامعه ای عرب سنی درعراق وسوریه کرد! ادامه دارد.
0 comments:
Post a Comment