Thursday, 30 January 2020
حما یت غنی ازمنظورپشتین ، ادامه سیا ست غلط ظاهر وداوود ، بزیان افغانستان ، وبه نفع پاکستان می با شد
ابراهیم ورسجی
این تحلیل ؛ درپیوند به گزارشی زیر عنوان " حما یت غنی ازجنبش پشتون های پاکستان ؛ حقوق بشر یا دخا لت درکشورهمسا یه؟ " گزارشگر علی حسینی ، نشر شده درسا یت فارسی بی بی سی بتاریخ 30 ژانویه 2020 -دهم بهمن / دلو 1398 ، ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوک / رخنامه ام پخش شده است ، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود ، تا دوستان ازآن مستفید شوند. ازاین نگاه که هند بریتا نیا وروسیه تزاری ازترس ظهور آلمان زیررهبریی بسمارک درسال 1870 ترسای ، با پا یان دادن به بازیی بزرگ خود درآسیا درسال 1880 ترسای ، به مرکزخراسان نام افغانستان داد ند ودرواقع کشوری پوشالی را سا ختند که درچهارطرف مرزهای جغرافیای آن قوم های گونه گون زند گی می کنند. یعنی مشترکات قومی در چهارسوی مرزهای افغانستان وجود دارد. همچنان، همان کهنه استعمارگران ، امیران افغان از احمد خان ملتانی مشهورابدالی نوکر شرکت هند شرقی توظیف شده به جنگ علیه حکومت مسلمان دهلی درجهت ظهور هند بریتانیا،تا نادرخان وهاشم خان را بر خراسان تحمیل کرد ند. طرفه اینکه ، درخراسان افغانستان نامیده شده، افغان ها کمتر از 20 در صد بود ند. بنا برآن، امیران وطن فروش افغان اول نزاع مرزی با پاکستان را شروع ودوم افغان های مناطق قبایلی آن را به افغانستان آورده زمین های تاجیکان وهزاره ها وازبک ها وترکمن ها وبلوچ ها ها و...را به آن ها بخشید ند. خنده داراین است که ، امیران نوکر هند بریتانیا با ظهور هند وپاکستان ووفات هند بریتانیا یا بادار شان ، نوکر شوروی شد ند. معلوم است که ، نوکرشوروی شدن آن ها تشدید دشمنی با پاکستان ومحروم شدن افغانستان ازکمک های امریکا بعد ازجنگ جهانی دوم بود.
جالب این است که ،با پشتونستان خواهی امیران انگلیسی افغان که زبان پشتورا نمی دانستند وفارسی دانی شان هم زیر سویه ای زبانی ای جوالی های شهر کا بل بود ،محمد علی جناح پا یه گذارپاکستان در سال 1947 ، همه پرسی برگزاروازپشتون های پاکستان پرسید که افغان هستند یا پاکستانی ؟ وآن ها هم با اکثریت مطلق وفاداریی خود را به پاکستان اعلام کرد ند! آشکاراست. اگر امیران انگلسی ای روسی شده ای افغان عقل می دا شتند،از اعلام وفاداری پشتون ها به پاکستان درس عبرت گرفته دوسیه ای پشتونستان خواهی را بسته وبا امتیاز راه تجارتی گرفتن از پاکستان هم به رونق گرفتن اقتصاد افغانستان کمک می کرد ند هم نوکر شوروی نمی شد ند. ازاینکه کمونیسم بر شوروی فرمان می را ند،ک گ ب سازمان امنیت آن به کمونیست سازی جوانان افغانستان پرداخت. امیران پوشالی از ظاهر تا داود هم که سرنوشت ارتش افغانستان را بدست ارتش سرخ سپرد ند. طوریکه د یده شد،دراخیر پادشاهی ظاهر شاه ،نهضت جوانان مسلمان رونق پیدا کرد وشاه ، موسی شفیق فرد درس رهبری خوانده دردانشگاه هاروارد امریکا را نخست وزیر سا خت.ازنخست وزیر شدن شفیق وگسترش حرکت جوانان مسلمان ،شوروی که 50 میلیون مسلمان در جنوب خود دا شت ترسید وبا کودتای خرده افسران درس خوانده دردانشکده های نظامی خود ،درماه سرطان 1352 ، داود را بنام جمهوری پوشالی با لا کشید. کارنامه جمهوری داود هم داغ کردن مسئله پشتونستان هم سرکوب جوانان مسلمان وپناهنده کردن برخی از رهبران آن ها به پشاوربود. خنده داراین است که ،داود بی سواد درتاریخ وسیا ست گمان کرده بود که با کمک شوروی ، پشتونستان را می سازد.
بنا برآن ، درسال 1974-1353 ، به مسکو رفت وهرچه تلاش کرد،برژنف رهبر شوروی به مسئله مورد نظراوعلاقه نشان نداد. طوریکه در ج اول کتاب " جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ "درمقاله پشتونستان " نوشته ام ،درسال 1972 ،اولین سفر ذوالفقار علی بوتو رئیس جمهور پاکستان به مسکو بود ودر گفت وگوی خصوصی خود با برژنف ،ازاوپرسید که :" پاکستان بزرگ را با جدای بنگله دیش کوچک سا ختی،به من بگو که برای این پاکستان هم برنامه ای داری یا نه ؟ رهبر شوروی به او گفت که متوجه سیا ست خارجی ات با ش وبوتو گفت که ازپیمان های امریکای بیرون شده است!" بیرون شدن پاکستان از پیمان های نظامی امریکا مرگ پشتونستان خواهی داود بود! افسوس که درک نکرد! افزون بر اینکه درک نکرد،از فعالیت های خلقی ها وپرچمی ها درارتش که خود ش را رئیس جمهور سا خته بود ند ترسیده رفیق شاه ایران وضیا ءالحق رئیس جمهور پاکستان شد ،تا کودتای 7 ثور1357 تومار جمهوری پوشالی اش را بسته کرد. کود تای ثور هم که سرکوب خشن مردم به نفع جمعیت اسلامی وحزب اسلامی ومنجربه پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان شد. رویدادی دو پیامد زیان بارداشت: نخست ،مهاجرت میلیون ها افغان به پاکستان. دوم،آمدن امریکا وکمک آن به پاکستان بنام مهاجران ومجا هدان. من که آن سال ها درپاکستان مهاجر بودم ؛ متوجه شدم که افغان های پاکستانی را که ازنادرخان تا داود خان به افغانستان آورده شده بود ند دوباره به پاکستان رفته تذکره پاکستانی گرفتند. با رفتن ارتش سرخ وزمین بوس شدن حکومت نجیب الله ،جمعیت اسلامی درکا بل به قدرت رسید. ازاینکه رهبریی گروه نامبرده کا ند ید پاکستان وعربستان نبود، اول حکمتیاررا علیه آن حمایت وکابل را ویران کرد ند. دوم طالبان را از همان افغان های اصلا پاکستانی سا خته علیه جهادی ها بکار انداخته بخش بزرگ افغانستان را زیر اداره مستقیم ارتش پاکستان قراردادند وغیر پشتون ها زیر بیرق دولت اسلامی به مقاومت علیه آن ادامه دا د ند. شا یان ذکر است که ،کرزی عضو طالبان در کویته وغنی داعی آن ها درامریکا بود وازاین طریق آن ها وهمکاران قبیله اند یش شان درحکومت پوشالی 18 سال ویک ماه گذ شته می خواستند که حکومت افغانی را با کمک به طالبان زیر فرمان ارتش پاکستان اعاده کنند! بلی، سلطه امریکا وانگلیس را بر افغانستان تحمیل وطالبان یا افغان های خود را پاکستان بازسازی ودوباره برای تروریستستان سا ختن افغانستان اعزام کرد. با توجه به رخ داد های نا شاد یا شده ، اکنون که غنی ازمنظور پشتین وحرکت محافظت ازپشتون های پاکستانی او حما یت می کند ،درواقع ، تیشه پاکستان را تیزترمی کند تا با کمک به طالبان تروریست بیشترافغانستانی کشی نما ید! اگر غنی مد عی حمایت ازپشتون های لروبر،یا زیروبالا می باشد،به او می گویم که پایه گذارپاکستان با همه پرسی وفاداری افغان های خود را به کشورخود جلب کرد. بنا برآن ،بفرما ئید درافغانستان با دواختیار: خراسان وافغانستان ، همه پرسی برگزارودیده شود که چند درصد مردم بد ومی رای می دهند؟ با اینکه باوردارم که همه پرسی آمد نی می با شد، اکنون ، به نفع غنی می دانم که حکومت داری را درافغانستان بهبود بخشد نه اینکه با پشتونخواهی مشوق نظامی های پاکستانی در تباه کاریی بیشتردرکشورما شود. کشوری که از حکومت های فاسد کرزی وغنی وتروریسم طالبان همتبار شان زیان های کمرشکنی مادی وفرهنگی متحمل شده است!
Tuesday, 28 January 2020
حکومت با کفرمی ما ند وبا ظلم نمی ما ند
ابراهیم ورسجی
این تحلیل ؛ درپیوند به مقاله ای زیرعنوان " حکومت با کفرمی ما ند وبا ظلم نمی ما ند" ، نوشته محمد برقعی ، نشر شده درسایت خبرنا مه ای گویا ، بتاریخ 27 ژانویه 2020 -27 ماه دی/ دلو، ارایه شده است.ازاینکه درصفحه فسبوک / رخنامه ام پخش شده است، بهتردانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود تا دوستان ازآن مستفید شوند. درآغازتحلیل ، بهتراست یاد آورشوم که عنوان مقاله حد یثی ازرسول خدا می با شد که تعبیر های گونه گونی ازآن تا کنون شده ومی شود. ازاینکه همه یا اکثریت مطلق حکومت های حاکم برمسلمان ها در طول تاریخ ظالم بود ند ومی با شند ومسلمان ها موفق دربراندازیی آن ها نشده اند ودرمواردی هم که موفق شده اند درعمل دیده شد که ظلم نه نا بود بلکه به شکل دیگر بازسازی شد.مثلا، درایران شاه ظالم ومدرنیست رفت وآخوند ظالم ومخالف مدرنیسم در جا یش نشست وبه ظلم ادامه می دهد. درد یگر کشورهای مسلمان ، از افغانستان تا الجزایر،افسران بی منطق وزورگو وتفنگ دار نظامی با کودتا ها به قدرت رسیده ظلم های بد تر از شا هان قبلی را برمسلمان ها تحمیل کرده اند. ظلم های که تا کنون ادامه دارند. مثلا، نتیجه کود تای اولی درافغانستان ،خیزش مذ هبی ودستاورد کود تای دومی یا کمونیستی پیاده شدن ارتش سرخ وجهاد علیه آن وویرانی کا بل وطالبان انگلیسی- پاکستانی علیه جهادی ها وتروریسم کنونی وحکومت لرزان امریکای کنونی می باشد. درعراق وسوریه هم دیده شد که سپاه قد س جمهوری اسلامی به کمک امریکا وروسیه هم تباه کاری هم دومیلیون مسلمان سنی را کشت، درمصرکودتا علیه رئیس جمهور منتخب و65 هزارزندانی و15 هزار کشته و315 کودک زندانی،درالجزایر کودتا علیه اسلامی های میانه رووتثیبت ظلم وکشته شدن بیشترازدولک مسلمان ها، درلیبی ،توحش قذافی علیه خیزش گران بهار عربی وبراندازی حکومت وحشی ای او تو سط قدرت های غربی وجنگ داخلی کنونی،دریمن ، ادامه تباه کاریی شیعه صفوی ووهابی گریی عربستان ومحتاج نان خیراتی سازمان ملل وصلیب سرخ جهانی شدن 20 میلیون مسلمان،در سومالی ،تروریسم الشباب ،درمالی ، نیجر، کامرون، ونیجریه ،تروریسم بوکو حرام وحکومت های فا سد ونابکار،درسودان ، تجزیه به شمال مسلمان وجنوب مسیحی وبحران درهردو، در بنگله دیش وپاکستان ،حکومت های شبهه منتخب ونظامی های تباه کار مخالف دموکراسی وکودتا های پی در پی. بهرحال ،خوب است که مسلمان ها درترکیه ،تونس ،اندونیزی ومالیزی وضع بهتری دارند! منهای چهار کشورپسین ،در53 کشورمسلمان د یگر ، حکومت های فاسد واغلبا ظالم ودربرخی آن ها ظلم وتروریسم ادامه دارد. بنا برآن ، ادامه ظلم درکشورهای مسلمان متناقض با حد یث نامبرده می باشد. بلی، اگرمسلمان ها جا هل وفقیر با شند که هستند،ظلم نه نا بود بلکه ادامه پیدامی کند به گونه ای دربسیاری کشورهای مسلمان ادامه یا فته است. بنا برآن ، حق با شاه ولی الله دهلوی دانشمند مسلمان هندی قرن 18 می با شد که گفت:" تاریخ اسلامی نداریم؛ به این خاطرکه ، تاریخ اسلام منهای ظلم می باشد." پس ، تاریخ مسلمان ها را داریم، تاریخی که درآن کمترموافق اسلام عمل شده ومی شود! ازاین رو، مسلمان ها اکنون بد بخت ترین مردم جهان می باشند! اینکه شد ادامه ظلم درجامعه های مسلمان مخالف حد یث نامبرده! درباره ادامه کفر،رونق دموکراسی وآزادی بیان وانتخابات شفاف درکشورهای دموکرات غربی ازاروپای غربی تا امریکا وکانادا ،نشان می دهند که آن های را که مسلمان ها کافرمی دانند با رسیدن به حقوق شهروندی جنازه ظلم را برداشته اند! بنا برآن ، به نفع مسلمان ها می دانم که مبارزه علیه ظلم وظالم درجهت رسیدن به حقوق شهروندی نما یند. درغیرآن ، برای همیش درچنگال بی رحم شا هان ظالم وشیخان ریاکاروظا لم ونظامی های ظالم گرفتارمانده دوزخ آن جهانی را دراین جهان به آغوش می گیرند وتا حدی زیادی هم گرفته اند!
Wednesday, 22 January 2020
نو اند یشی د ینی ؛ درتو لید اند یشه درجهان اسلام موفق ، اما درسیا ست ، بخاطر سلطه استبداد ، تا اندازه زیادی شکست خورده است
ابراهیم ورسجی
دوم ماه دلو 1398
این تحلیل ؛ درپیوند به گزارشی زیرعنوان" چرا نو اند یشی دینی نتوانست به اهدا فش برسد؟" نشر شده درسا یت فارسی بی بی سی بتاریخ 21 ماه ژانویه 2020 - دوم ماه دلو 1398 ، ارایه شده است. ازاینکه گزارشگر اطلاعی تخصصی درزمینه ندارد، نامش را یاد نمی کنم وتحلیل من هم تخصصی وبخشی از برنامه تحقیقی ام درباره ای روشنفکری واصلاح طلبی اسلامی ودستاورد آن می با شد. اگر جریان نو اند یشی دراسلام را با جریان اصلاح مذهبی لوتر درآلمان درشروع قرن 16 ترسای که با شعارپروتستان شروع وکلیسا را به کا تولیک وپروتستان تقسیم کرد مقایسه کنم ،بدون شک موفق در رسیدن به هدف های خود نشده است. شا یان یاد آوری می دانم که ، مقایسه هردو ازنظر علوم انسانی وپیشرفت اروپا وتحقق دموکراسی وجامعه مد نی درآن وادامه استبداد شرقی درکشورهای مسلمان ، بی پا یه می با شد. افزون برآن ،سنت اگوستین روحانی مسیحی قرن پنجم میلادی با نوشتن "شهر خدا" ، امورد نیا را به قیصر وامور د ین را به خدا سپرده گام نخست را درجهت سکولاریسم یا جدای کلیسا از حکومت برداشته بود. برخلاف ،درکشورهای مسلمان ، خلیفه ها بعد از رسول خدا ، متنا قض با قرآن وحد یث، خود را جانشین او دانسته پایه گذار استبداد مذهبی شد ند که توسط شاه ها وشیخ ها ونظامی ها تا کنون ادامه دارد. استبدادی که با جنگ سالاری شروع وبا قشری گریی عقل وخرد ستیز دروازه ای رشد علمی غیر از فقه خلیفگی وسلطانی را بسته کرد. همچنان ، خلیفگی اول جنبش عقلی معتزله ودوم توسط غزالی با فلسفه رزمید.ازاین رو، حق با دکتر عبدالحسین زرین کوب می با شد که با نوشتن" دوقرن سکوت" ، ثابت کرد که خلیفه گریی خرد ستیزدردوقرن جهل وسکوت را بر جهان متمدن فارسی زبان تحمیل کرد. نا گفته نما ند که ، زرین کوب تنها نماند ومحمد سعید العشماوی دانشمند مصری (1932-نوامر2013) ،درمقدمه کتاب " الخلافت اسلامیه"(انتشارات سینا-1990)نوشت:" خلافت اسلامی یک سیستم مذهبی نیست بلکه یک نظام سیا سی است که همه ترفند های سیا سی وهمه اشتباهات ، عیب ها،زیان ها وزشتی های یک نظام دیکتاتوری ومستبد را درمحتوای خود دارد." نظام خود سری که درسال 1258 ترسای توسط هلاکو سرنگون ودرسال 1299 ترسای توسط ترک های عثمانی احیا وتا 1923 ادامه یا فت. نظام های مستبدی که با سلب عقلانیت وخرد ورزی مانع پیشرفت وترقی علمی واقتصادی مسلمان ها شد ند.
معلوم است ؛ درحالیکه استبداد شاه وشیخ ،مسلمان ها را درقرون وسطی نگهداری کرده بود، رنسانس ، اصلاح دینی وانقلاب صنعتی اروپا را وارد جهان مدرن کرد. بلی ، همان اروپای مدرن شده هم فرهنگ خود هم استعماررا روانه جامعه های مسلمان کرد. استعماری که اول مسلمان ها را درهند سلب قدرت کرد ودوم به سراغ ترکیه عثمانی رفت. روسیه هم که با استفاده ازعلم نو اروپای غربی قوی ترشده بود،به سوی جنوب درخراسان وفارس وبسوی غرب به سراغ عثمانی رفت. درچنان شرایطی ،سلطان عثمانی درفکروحدت و تقویت مسلمان ها وسید جمال الدین اسد آبادی مبلغ استبداد مدرن آن شد. مدرنیته ومدرنیسم هم تنها با چیزی که نمی سازد استبداد می با شد. بنا برآن ، دکترعبدالحمید ابوسلیمان استاد دانشگاه اسلامی مالیزی درکتاب خود"بحران فکراسلامی " این نگاه سید را رد کرد. عبده هم که به سید پیوسته بود هردوشان به پا ریس نزد ارنست رنان رفتند. ازاینکه تز دکترای رنان درباره فلسفه ابن رشد بود ، به آن ها گفت که جهان اسلام زمین خشک برای رشد فلسفه می با شد. بعد ازبازگشت ازپاریس ،عبده راه خود را ازسید جدا وبه قاهره رفت ورئیس ازهر شد وشروع به فعالیت های فرهنگی-اصلاحی - دینی کرد وسید هم در استانبول درگذ شت. نا گفته نما ند که ،پیش از سید وعبده ، سرسید احمد خان قاضی هندی اول به لندن رفت ودربازگشت به هند دانشکده علیگررا براه انداخت تا مسلمان ها را تشویق در گرفتن علم نو غربی کند. من که کارنامه بزرگان نامبرده ویک همفکر ترکی شان را بررسی کرده ام ؛ سر سید را موفق تر می دانم. دستاورد سر سید هم کشورپاکستان می با شد که مطابق اندیشه ای او به پیش نرفت. اما دانشکده علیگر او ، درسال 1919 ، دانشگاه علیگر شد که تا کنون درگسترش نواند یشی دینی فعال می باشد.
دراین را ستا، بهترمی دانم که ازتحقیق دکترهشام شرابی دانشمند فلسطینی ونظراو درباره علت ناکامی سید وعبده ودیگر اصلاح طلبان یادی کنم. شرابی درکتاب خود" روشنفکران عرب وغرب ، سال های 1875-1914" نوشته است که " سید وعبده ازگردونه فقه بیرون شده نتوانستند تا تفسیر امروزین ازقرآن ارایه کنند." کرن آرمسترانگ ، اسلام پژوه بریتا نیا ی ، ونوسنده " جنگ برای خدا، بررسی بنیاد گرای های یهودی - مسیحی -اسلامی" به این باوراست که "نو اند یشی واصلاح طلبی د ینی سید وعبده درحلقه های اشرافی ودانشگاهی محدود وبدرون توده های مسلمان راه نیا فت. برخلاف، حسن البناء بنیان گذار جمعیت اخوان المسلمون ، تفکراصلاحی آن ها را بدرون توده ها برد. همچنان، آرمسترانگ ، جمال نا صر را بسیار سرزنش کرده است که با استبداد خود سید قطب را اول تند روودوم زندانی وکشت وجمعیت اخوان را هم با خشونت وکشتار تند رو ساخت." بلی ، ملک فاروق بناء را ترور وناصر سید قطب را کشت ، اما اند یشه وجریان آن ها با تحمل سرکوب درجهان عرب ادامه یا فت. همین که درسال 2012 ، جمعیت اخوان اولین رئیس جمهورمنتخب مصررا پیش کش مصری ها کرد، درواقع، نشان داد که هم به اصلاح طلبی هم به استبداد ستیزی ادامه می دهد. با اینکه ژنرال سیسی نوکرصهیونیسم ، حکومت منتخب مصررا با گرفتن 12 میلیارد دالر ازامارات وعربستان وتشویق اسرائیل سرنگون کرد ،فکرنمی کنم که دربلند مدت به هدف خود وبادارش برسد.
درحالیکه استبداد شرقی حاکم بر عرب ها ازالجزیره تا دوبی ، باکنارزدن حکومت منتخب اخوان توسط سیسی موقتا نفس را حت کشید همچنان که با لغو نتیجه انتخابات الجزایر توسط نظامی ها درسال 1991که برنده ای آن اسلامی های اصلاح طلب بود ند خرسند شده بود،رجب طیب اردوگان رئیس جمهورمنتخب ترکیه وحزب عدالت وتوسعه اش که هم اخوان ترکیه می با شد هم پناه گاه اخوان مصر شده وقطر وشبکه تلویزیون الجزیره هم ازآن ها می باشد، به پریشان خوابی شیخ های نفتی عرب ونظامی های مصری افزوده اند. همچنان ، اردوگان با مهاتیر محمد نخست وزیر ما لیزی ودکتر انور ابراهیم رهبر حزب اسلامی مالیزی که هردو ازنواند یشان ومد رنیست های د ینی می با شند با همراهی نهضت محمد یه ای اندونیزی فعال می باشند. نهضت علمای اندونیزی هم یک شاخه ایجاد ومصرف تبلیغ اسلام مد نی ومخالف خشونت وتروریسم مذهبی نما شده است.جالب این است که ،اردوگان ومهاتیر محمد سیا ست مداران اصلاح طلب د ینی می با شند نه متفکران اصلاح طلب د ینی. خوشبختانه ،کمبودیی فکریی اردوگان ومهاتیر محمد را اندیشه روشن ومدرن واصلاحی دکتر فضل الرحمن (1919-1987) نویسنده واسلام شنا س بزرگ واستاد سابق اسلام شناسی ای دانشگاه مکگیل در کا نداد واستاد مضمون اسلام وتغییرات اجتماعی دردانشگاه شیکا کوی امریکا ونوسنده چند ین کتاب بسیاری ارزشمند پوره کرده است. انورابراهیم رهبر حزب اسلامی مالیزی هم یکی ازشاگردان اومی با شد. مثلا،اند یشه مدرنیست واصلاح طلب اسلامی دکتر فضل الرحمن در دانشگاه های کشورهای غربی ودرمیان فرهنگیان مسلمان آن ها ومالیزی واندونیزی گسترش خوبی کرده است. اگرچه بخاطر پاکستانی بودن ، ژنرال ایوب خان ازدکترفضل الرحمن خواسته بود که ازدانشگاه مکگیل به اسلام آباد بیا ید وبه او درجهت تغییرخانواده ازنظر اسلام کمک کند ورفت ودرکراچی مرکزتحقیقات اسلامی را بازوفعال کرد، اما محافظه کاران مذ هبی علیه او شورید ند تا به دانشگاه شیکاگورفت. خوب است که درسال های اخیر، اسلام ومدرنیسم وموضوعات بنیادی قرآن ، نوشته های ارزشمند فضل الرحمن درپاکستان بزبان اردو ترجمه شده اند. درکتاب اولی، فضل الرحمن تفکرکلاسیک مسلمان ها چه معتزلی چه اشعری وتفکر مدرن رایج شده درجهان اسلام بویژه نو اندیشی اسلامی درمصر، اندونیزی وهند وایران وپاکستان را منتقدانه بررسی ودرمصر به عبده مکث کرده ودرهند بر شاه ولی الله واقبال ودرپاکستان به مودودی مکث کرده است.ازاینکه دکترفضل الرحمن به زبان های: فارسی، اردو، عربی، انگلیسی ، فرانسوی ، جرمنی ، تسلط کا مل وبزبان های یونانی ولاتین کمی آگاهی داشت،وکتاب:اسلام او بزبان انگلیسی وکتاب های، اسلام ومدرنیت وموضوعات بنیادی قرآن اورا بزبان اردو خوانده ام. همچنان، بیشتراز50 مقاله علمی درباره اسلام ومسایل مختلف کشورهای مسلمان نوشته وازاینکه تزدکترای او درباره روانشناسی ابن سینا می باشد وفلسفه را هم عمیق می داند، درکتاب اسلام ومدرنیته ، ازاینکه فلسفه نا وقت یا درسال 1936 مضمون درسی دانشگاه ازهر شده است، ابراز تاسف کرده است. بنا برآن، اورا پیشگام بزرگ نواند یشی د ینی درجهان اسلام دانسته روحش شاد ویاد ش گرامی باد می گویم!
Monday, 20 January 2020
نگا هی بد ستا ورد های مدر نیسم در غرب وواکنش ها در برابر آن درجا معه های مسلمان
ابراهیم ورسجی
سی ام ماه جدی 1398
در سال 2015-1394 ، کتاب " آیا مد رنیسم نا کام شده است؟" ، نوشته سوزی گا بلیک را خوانده ونکات ارزشمند آن را درکتابچه یاد دا شت خود ثبت کرده بودم. ازاین نگاه که ، بنیاد گرا یی جزم اند یش وتروریسم زای مذ هبی دربرخی کشورهای مسلمان ازجمله افغانستان، تا اندازه ای زیا دی وا کنش کور دربرابر مدرنیسم می با شد. برای بیان روشنترآن ، این مقا له را نوشته وارا یه می کنم. طوریکه ، پیشتر ، در د یگر نوشته ها یم پرسمان های در را بطه به روشنفکروروشنفکری وسکولاریسم را پیش کش دوستان وفرهنگیان کرده وگفته بودم که اروپای غربی زاد گاه مدرنیته ومدرنیسم می با شد ؛ وازآنجا ، به امریکا وکا نادا بطورکا مل وبه اروپای شرقی وآسیا وافریقا وامریکای لا تین بطور نا قص یا نیمه رفته یا برده شده اند ، نظریه پردازیی گا بلیک زیرعنوان نامبرده تا اندازه ای زیادی بررسی شکست وریخت های مدرنیسم درزاد گا هش وبیرون آن می با شد. بنیاد گرا یی جزم اند یش مذ هبی وتروریسم بیرون شده از شکم آن دربرخی کشورهای مسلمان ، بدون شک ، واکنش دربرابرآن شد.
بنا برآن ، به بازتاب د ید گاه گا بلیک درزمینه می پردازم. بطور نمونه ، گابلیک موضوع محوریی مدرنیته را درمربع زیربررسی می کند: سکو لاریسم ، فرد یت یا فرد گرای، بروکرا سی وکثرت گرایی. دردو دهه پس ازنشر کتاب ، سرما یداری جهانی سازیی مارکت سازرا هم به مدرنیته افزوده است که مهم ترین نیروی سیا سی ، اقتصادی وفرهنگی زمان ما می با شد (1). معلوم است که ، ازبرخی دستاورد های نامبرده ای مدر نیته ، مسلمان ها هم بهره برداری کرده اند. بطورنمونه ، بروکراسی بسیار اما نا قص وسکولاریسم با تحریف درکشورهای مسلمان راه اندازی شده است؛ البته توسط حکومت های شاهی مطلقه وجمهوری- تفنگی- نظامی مطلقه ومذهبی نمای مطلقه از گونه های عربستان وایران.
جا لب این است که ، همه حکومت های مطلقه ای تحمیل شده توسط استعمارها وسنت گرای برمسلمان ها از سکولاریسم وبروکراسی بهره برداری های ناقص اما از فرد گرا یی وکثرت گرای برای ادامه استبداد فرار کرده اند. بهره برداری های که را بطه به پرابلم یا مشکل مدرنیته ندارند. ازاین رو ، بررسی ای پرا بلم مدر نیه را ادامه می دهم. شا یان یاد آوری می دانم که ، ...چند ین نویسنده به پرابلم مدرنیته انگشت گذا شته اند. پرا بلم یا پرا بلم های که پرابلم های واقعی زمان ما ثا بت شده اند ؛ واین ها می با شند: پرابلم عقیده که دراصل ازدست دادن عقیده درهرگونه سیستم ارزش ها درجامعه های سنتی ای می با شد. جا معه های که، درآن ها زند گی فرد به سنت مدغم شده است. یعنی فرد جدا ازگروه اجتما عی چیزی نیست. پس ،عقیده جد ید غرب درباره فرد ارزشی در شرق ندارد (2).
در جا معه های شرقی به خصوص جا معه های مسلمان ، مشکل عمده ادامه ای استبداد شرقی سواربرسنت می باشد. استبدادی که درآن تنها پاد شاه های مستبد ورئیس جمهورنما های مستبد آزاد وهمه کاره می با شند ومردمان زیر فرمان آن ها برد گا نی بیش نمی با شند. استبداد وبرده سازیی که د ین وسنت را ابزار کرده وبا عث عقب ما ند گی مرگبارمادی وفرهنگی وسیا سی واقتصاد یی مسلمان ها درمقا یسه با جهان غرب که خیرحتا بخش نا مسلمان شرق ما نند ژاپان وچین شده است. اینجا ست که ، توجه ژرف به سنت وسنتی ما ندن جا معه های مسلمان اهمیت فزا ینده پیدا می کند. بطورنمونه ،... چه ما بخواهیم وچه نخوا هیم ، سنت تاریخ یا تاریخ های دارد؛ برای اینکه موفق شود، نیازدارد که کرایتریا یا معیار های ثا بت برای خود ایجاد کند. کثرت گرای هم به این معنا است که ما د یگر زیاد به سنت یا عا ت فرهنگی که به ما ارزش عرضه نما ید ، تکیه نمی کنیم. درچنان شرایطی ، ممکن است که ما کورارزش شویم ، مانند شخصی که عینک رنگی دارد (3).
عینگ رنگی زدن توسط فرد یا گروه در جا معه های سنتی ، به این معنا می باشد که توان د یدن جهان مدرن ودستاورد های آن دربخش فرهنگی وفنی وعلمی واقتصادی را درشرق ندارد. در حالیکه همان افراد وگروه های شرقی ای عینک رنگی به چشم زده غرق درمصرف تو لیدات مادی غرب می با شند. خنده آوراین است که ، این گونه افراد ودسته ها عینک زدن به چشمان خود را نوعی احترام به مقد سات و سنت های خود می دانند ویا به سخن معروف خود را "به کوچه ای حسن چپ می زنند." به عبارت دیگر ، فهمیده اند که جهان سنتی شان رو به مرگ دارد اما اعتراف نمی کنند که سنت گرای ومقد س نمای ایشان آینده ندارد. مثلا ، ...درفرهنگ مدرن ،چیزی مقد س نیست. وما درجهانی زند گی می کنیم اداری شده وگرسنه قدرت وابهام های که قد رت درکجا ست (4).
بنا بر آن ، به صرا حت می گو یم که تقد س نمای تاریخ زده ای قرون وسطای هم مسلمان ها را وا دار به فرار ازعلم ودانش به خصوص دشمنی با فلسفه وعقلانی گری کرد هم فرد یت وآزادیی فردی وخرد گرای را درآن کشته است ، تا استبداد شاه وشیخ ونظامی ها بنام امیران مومنان ادامه پیدا کند. بی خبر ازاینکه فرهنگ ها وزبان ها اثر پذ یر واثرگذارمی با شند. اثرگذاریی که ورود حتا نا قص مدرنیته غربی وجهانی گرا یی فرهنگی وفنی درکشورهای عقب ما نده ای مسلمان به فراخنا وژرفنای آن افزوده است. همچنان ،جهانی سازیی اقتصادی وفرهنگ بازار ، بازار رقا بت ها را هم گرم کرده اند. مثلا، ...اگرروانشنا سی رقا بتی مدرنیزم آغازشده است،ازتنا قض میان یک جامعه با ارزش های کارپوریشنی ومنا فع ونوعی خود آگاهی معنوی است که تنها ازد ین وهنربرمی خیزد. چیزی که واقعا مرگ مدرنیزم را تداعی ی کند این است که هنرما د یگرنمی تواند این تنا قض را نگهداری کند...برای بیرون شدن ازبن بست...تنها راه کاری که هنرمندان یا فته اند این است که اگرمی خوا هی چیزی را نو کنی ، بهتراست که ازگذ شته قرض بگیری (5).
تجربه نشان داده است که برای پیش برد مدرنیسم درجا معه سنتی ، قرضه گرفتن ازگذ شته کاری آسا نی نمی باشد. بطور نمونه ، امپرا توریی عثما نی هم دراروپا ، یا زاد گاه مدرنیسم حضورسرزمینی دا شت هم کوشش درآشتی سنت با مدرنیسم یا قرض گرفتن ازگذ شته کرد. کوششی که نتیجه دلخواه نداد. نتیجه دلخواه ندادن کوشش عثمانی علت های د یگری هم داشت که عمده ترین آن ها این ها می با شند:نخست ، نوزای و اصلاح مذ هبی ، مدرنیته وانقلاب صنعتی را تحویل اروپای غربی داده بود ند وهمان اروپای غربی استعمارهای بریتا نیا وفرانسه وهلند را ازاندونیزی وما لیزی وهند تا افریقا وخاورمیانه تحویل مسلمان ها داده بود وروسیه تزاری هم با استفاده ازمدرنیسم اروپای غربی قدرتمند و به جان عثمانی ومسلمان های آسیا ی مرکزی وخراسان وفارس افتاد.
افزون برهجوم های های استعمارهای نامبرده ازبیرون ، مشکل درونی حکومت های مسلمان این بود که به استبداد وخود کامگی چسپیده وفرد یت و آزادیی فرد یی مردمان زیر سلطه ای خود را سلب وازمذ هب ومذهب کاران هم طلب حما یت کرده بود ند ومی کنند. درحالیکه غرب مدرن با رها کردن عقل وخرد ازد ین وسنت ومرزکشیدن میان هنرواخلاق وعلم سربر افراشته بود، ... لیبرالیسم عملا در جامعه ای غربی سرزنشی هر نوع ما نعی یا هد فی را به نفع آزادی وبهره برداریی لذت جو یا نه ای زند گی روا خوانده بود (6). معلوم است. وقتیکه لیبرالیسم هم استبداد را درغرب محد ود هم دروازه لذ ت جوی را افسارگسیخته بازگذا شت ، درواقع ، ارزش زدای وتقد س سوزی کرد. بنا برآن ، هم کمک به احیای مذ هبی درغرب هم کمک در ظهور بنیاد گرای درکشورهای مسلمان کرد.
وقتیکه تقد س زدایی لیبرالیسم را درکنار سکولاریسم بگذارم ، ارزش ها ومقد سات مذ هبی هم درغرب هم درکشورهای مسلمان واکنش نشان می دهند که داده اند. اینجا ...منظورمن از سکولاریسم ، معنویت زدای کردن جهان ورد مقد سات می با شد. سکولاریسم ومعنویت زدای که به پروسه عقلی تا کید دارد. رد مقد سات توسط مدر نیسم هم به پروسه ای عقلی تا کید دارد هم ستا یش ازتوسعه سا ینسی وفن آوری می کند (7). تاریخ روشنفکری ومدرنیسم خوا هی درکشور های مسلمان ، نشان می دهد که دلچسپی های زیادی درباره سکولاریسم ومدرنیسم وجود داشت ودارد.ازاینکه مدرنیسم ازبالا بزیر توسط حکومت های مستبد راه اندازی شد وتغییری فرهنگی آورده نشد ، نتیجه دلخواه نداد.
به این خاطرکه ، درغرب ، سکولاریسم ومدرنیسم اول بسترفرهنگی جامعه ها را تغییر ودموکراسی را درجای استبداد نشاند ند ودوم سکولاریسم برابر به این جهانی اند یشی وجدایی کلیسا ازحکومت ومدرنیسم یا نو سازیی همه جا نبه را رونق بخشید ند. کارهای که تا کنون درجامعه های مسلمان صورت نگرفته اند واستبداد وبنیاد گرای هم به ما نع تراشی درسرراه آن ها ادامه وتروریسم مذ هبی را هم به کمک شبکه های بیرونی تولید کرده اند. دراین را ستا ، بهتراست که به یک مسئله د یگر هم اشاره کنم وآن اینکه سکولاریسم ومدرنیسم هم زند گی ماد یی ملت های غربی را بهتر سا خته هم آن ها را گرفتاربحران معنویت کرده است. درحالیکه درکشورهای مسلمان بخاطر نبود زند گی مرفه مادی اصلا بحران معنویت رونما نشده است.
ازاین رو، حق با گا بلیک است اگراعلام می کند که مدرنیسم تمدن غربی را گرفتاربحران معنویت کرده است. البته این گونه که ، ... بحران واقعی مدرنیسم که بسیاری ادعا می کنند: بحران معنوی تمدن غربی است. یعنی نبود نظام عقا یدی که توجیه کند هر پد یده ای غیرازخود را (8). جا لب این است که ، د ین ها هم خود را هم غیرخود را مطرح کرده اند. مثلا، کا نت فیلسوف عصرروشنگری درآلمان درمقاله " روشنگریی خود" گفت که هرچه برای خود می خوا هید برای دیگران هم بخواهید!" این سخن ازتورات ، کتاب نازل شده به حضرت موسی گرفته شده است. وهمین سخن در حد یث یا سخن محمد ص این گونه آمده است :" هرچه برای خود می خواهید برای دیگران هم بخواهید وهرچه برای خود نمی خواهید برای دیگران هم مخواهید!"
شا یان یاد آوری می دانم که ، تقد یس ومقد س درمسیحیت را یج ودراسلام رایج نمی با شد. درحا لیکه مقد س وتقد س دراسلام ریشه ندارد ،اما معاویه باغی دربرابر خلافت خلیفه چهارم که با ید کشته می شد، دراثرخیزش خوارج یا برخی بنیاد گرایان وتروریستان مذ هبی بیرون شده ازشکم آن ،بعد ازشها دت خلیفه چهارم ، سلطان وسلطه جنایت کارانه ای خا ندان اموی را پا یه گذا شته سه کار خلاف اسلام را کرد:نخست، خود را خلیفه ای خدا نا مید. دوم ، ازاینکه باری با رسول خدا د یده بود ، خود را بنام صحا بی تقد یس وبالا ترازنقد دانست تا حکومت جنایت کارش ادامه پیدا کند. حکومتی که فرزندان رسول خدا را درکربلا کشت. سوم ، معاویه واموی های جنایت کاربعدی ، هم تاریخ وعقا ید را خلط کرد ند هم عا لمان درباری توجیه گرحکومت های ضد د ینی وضد انسا نی خود را برای عوام فریبی ایجاد کرد ند تا خود را بالاترازنقد دانسته به ستمگری ادامه دهند. غم انگیز این است که ، درهردو زمینه ای عالمان درباری وخلط عقا ید با تاریخ ، عبا سی ها ازاموی ها پیروی کرد ند. پیرویی مغرضا نه که تو سط سلطان ها وشیخ های ستمگری بعدی ادامه وروزگارسیاه کنونی مسلمان ها را رقم زد ند.
ازاین نگاه که ، از کاکرد های زشت عالمان درباری وتوجیه گر استبداد همه آگا هان اطلاع دارند ،یک نمونه از اثرنا شاد خلط تاریخ و عقا ید را بازگو ونوشته را ادا مه می دهم. درزمینه ، سید ابواعلی مودودی ، دانشمند پاکستانی کتابی به عنوان " خلافت وملوکیت " نوشت وانتقاد های از خلیفه گریی عثمان ووکمک او به پا یان خلافت وظهور سلطنت اموی کرد. طوریکه دیده شد ، مقد س سازیی صحابی ها وخلط تاریخ وعقا ید ؛ با عث شد ند که مولوی ها وملا های پاکستانی تا مرز تکفیری مودودی به پیش بروند. جالب این است که ، د کتر طه حسین کتاب " فتنت الکبری / آشوب بزرگ" را نوشت ودر مصر نشر کرد ،اما مولوی های مصری تکفیر گری های مولوی ها وملا های پاکستانی را نثاراو نکرد ند. خنده دار این است که ،شفیق وجدان آشوب بزرگ را به فارسی در افغانستان ترجمه وحکومت پاد شا هی اجازه پخش آن را نداد.
بنا برآن ،رجا مندم که آگا هان وفرهنگیان مسلمان ، نوشته های : مودودی، طه حسین ،احمد امین ، خلیل عبدالکریم ، محمد سعید العشما وی ود یگررا بخوا نند تا متوجه شوند که استبداد با پوش د ین چه مصیبت های را برمسلمان ها تحمیل کرده است؟ ازاین که ازنوشته های مودودی وطه حسین یاد کردم ، بهتراست که ازنوشته العشماوی که سال ها بعد ازآن ها نوشته است یاد آوری کنم. محمد سعید العشماوی (1932-نوامبر2013) روشنفکرمصری که بیشترین حملات بنیاد گرایان واپسگرا نثارش شد. درکتاب " الخلافت الاسلامیه "( انتشارات سینا -1990) در مقدمه نوشته است که :" خلافت اسلامی یک سیستم مذ هبی نیست بلکه یک نظام سیا سی است که همه ترفند های سیا سی وهمه اشتبا هات ، عیب ها، زیان ها وزشتی های یک نظام سیا سی دیکتاتوری ومستبد را درمحتوای خود دارد." خلافت شبهه اسلامی که توسط شاه ها وشیخ های ستمگروریکا تقد س داده شد وکمک به عقب ما ند گی مسلمان ها وماندن آن ها در جهان سنتی یا پیشا مدرن کرد. مدرنیسم وسکولاریسم هم که بی دلیل وبا دلیل بی باوری نسبت به د ین وسنت ودرواقع همه ارزش های د ینی را به ارمغان آورده اند.
ازاین نگاه که جهان نوینی زاده مدرنیسم وسکولاریسم به جهان کهنه حمله وتقد س زدای را به ارمغان آورده وجهان اسلام را درصف جهان کهنه جای داده اند، بهتراست درزمینه بررسی کوتاه کرده این بخش از نوشته را پا یان دهم. معلوم است. جهان کهنه ...جهانی بود که درآن مقد س وسکولارمتحد بود ند؛ اما تفاوت حا لا این است که میان فرد یت وارزش گروهی تنش ایجاد شده است. درباورو نا باوری ، دربالا ترین سطح ، باور سنت را ازمدرنیته جدا می کند (9). درواقع ، همین جدا کردن سنت ازمدرنیته ودراصل رو درروی آن ها درکشورهای مسلمان هم بازاربنیاد گرای هم دربرخی ازجامعه های مسلمان بویژه افغانستان ، پاکستان، عراق ، سوریه ، سومالی ، نیجر،کامرون ، ونیجریه ، بازار تروریسم مذهبی نما را گرم ترساخته است.
تاریخ گواهی می دهد که جدال گذ شته ها ونو ها یا جدال دیروزوامروزیا جدال قدیم وجد ید دراواخرقرن 17 و آغاز قرن 18 درفرانسه به گونه ای داغ مطرح شد ودرگسترش نهضت هومانیسم / انسان گرایی وجنبش روشنگری دراین کشورمنجر به انقلاب بزرگ شد وبرد یگرکشورهای اروپای تا ثیر بزرگ وژرفی گذا شت. نا گفته نما ند که جدال قد یم وجد ید که به نهضت روشنگری درفرانسه دا من زد ، نه تنها برد یگربخش های اروپا بلکه بر همه بخش های جهان تا ثیر ژرفی گذا شت. مسئولیت روشنفکری وروشنفکران درکشورهای مسلمان هم انتقال همان روشنگری به سرزمین های خود شان بود ومی باشد.
دراین راستا ، بهتراست که یک نظر گا ندی را بازتاب ونوشته را پا یان دهم وآن این که ...کاری که شما می خواهید انجام دهید مهم است ؛ اما مهمتراین است که آن را انجام دهید (10). اینجا ست که مسئولیت روشنگر ومبارزبسیار دشوار وارزشمند می شود. ارزشمند یی که گا ندی براهمیت آن ارج بزرگ گذا شته است. ازاین نگاه که ، روشنفکری وروشنگری دشوارواستبداد گیا هی هرزه ای می با شد که درهر جا معه ای پس مانده ای خوب ظهورورشد ونمومی کند ،ازشکم استبداد ، مستبد بیرون وبا دامن زدن به خرا فات وسوء استفاده از مذ هب وسنت درسرراه روشنگری وروشنگران مانع تراشی می کند ؛ ما نع تراشی ای درکشورهای مسلمان تا کنون دست بالای خود را حفظ وانجام کار روشنفکران ومدرنیسم خوا هان را دشوارترساخته است. علوم انسانی واجتما عی مدرن نشان می دهد که ...هروقتیکه اتوریته ای واقعی موجود شود ،مسئولیت با آن همراه می با شد (11). متاسفا نه ،اتوریته درکشورهای مسلمان هیچ گاه با مسئو لیت پذ یری همراه نشده ونمی شود وراز بد بختی وعقب ما ند گی مسلمان ها هم اتوریته یا اختیارات نا محدود زمام داران ومسئولیت گریزی آن ها می با شد. دراخیر، دراین باره که ، مدرنیسم شکست خورده است یا نه؟ به صراحت می گویم که ، مدرنیسم دراروپا وامریکا وکا نا دا ، تا اندازه ای زیادی موفق شده است. برخلاف ، استبداد وسنت گرایی وبنیاد گرایی جزم اند یش وتروریسم زا با عث شکست آن دراکثرکشورهای مسلمان شده است. با وجود آن ،بسیار خرسند هستم که درترکیه ، ما لیزی ، اندونیزی وتونس ، مدرنیسم رو به پیشرفت دارد ورجا مندم که درد یگر کشورهای مسلمان هم به سوی پیشرفت گام های بلند بردارد.
پا نو یس ها:
1-Revised Edition
Has Modernism Failed?
By Suzi Gablik
Copy right 1984 and 2004 by Suzi Gablik
First Published in the U S in 1984 by Thames and Hudson ltd, second edition.
First Published in the U K by the son ltd, p 14
2-Ibid. pp,39 and 49
3-Ibid. pp 86-87
4-Ibid.pp 104-105
5-Ibid. 66 and 127 and p 1
6-Ibid.p 90
7-Ibid.p 26
8-Ibid. 42
9-Ibid. 89
10-Ibid.p 109
11-Ibid. p 110
سی ام ماه جدی 1398
در سال 2015-1394 ، کتاب " آیا مد رنیسم نا کام شده است؟" ، نوشته سوزی گا بلیک را خوانده ونکات ارزشمند آن را درکتابچه یاد دا شت خود ثبت کرده بودم. ازاین نگاه که ، بنیاد گرا یی جزم اند یش وتروریسم زای مذ هبی دربرخی کشورهای مسلمان ازجمله افغانستان، تا اندازه ای زیا دی وا کنش کور دربرابر مدرنیسم می با شد. برای بیان روشنترآن ، این مقا له را نوشته وارا یه می کنم. طوریکه ، پیشتر ، در د یگر نوشته ها یم پرسمان های در را بطه به روشنفکروروشنفکری وسکولاریسم را پیش کش دوستان وفرهنگیان کرده وگفته بودم که اروپای غربی زاد گاه مدرنیته ومدرنیسم می با شد ؛ وازآنجا ، به امریکا وکا نادا بطورکا مل وبه اروپای شرقی وآسیا وافریقا وامریکای لا تین بطور نا قص یا نیمه رفته یا برده شده اند ، نظریه پردازیی گا بلیک زیرعنوان نامبرده تا اندازه ای زیادی بررسی شکست وریخت های مدرنیسم درزاد گا هش وبیرون آن می با شد. بنیاد گرا یی جزم اند یش مذ هبی وتروریسم بیرون شده از شکم آن دربرخی کشورهای مسلمان ، بدون شک ، واکنش دربرابرآن شد.
بنا برآن ، به بازتاب د ید گاه گا بلیک درزمینه می پردازم. بطور نمونه ، گابلیک موضوع محوریی مدرنیته را درمربع زیربررسی می کند: سکو لاریسم ، فرد یت یا فرد گرای، بروکرا سی وکثرت گرایی. دردو دهه پس ازنشر کتاب ، سرما یداری جهانی سازیی مارکت سازرا هم به مدرنیته افزوده است که مهم ترین نیروی سیا سی ، اقتصادی وفرهنگی زمان ما می با شد (1). معلوم است که ، ازبرخی دستاورد های نامبرده ای مدر نیته ، مسلمان ها هم بهره برداری کرده اند. بطورنمونه ، بروکراسی بسیار اما نا قص وسکولاریسم با تحریف درکشورهای مسلمان راه اندازی شده است؛ البته توسط حکومت های شاهی مطلقه وجمهوری- تفنگی- نظامی مطلقه ومذهبی نمای مطلقه از گونه های عربستان وایران.
جا لب این است که ، همه حکومت های مطلقه ای تحمیل شده توسط استعمارها وسنت گرای برمسلمان ها از سکولاریسم وبروکراسی بهره برداری های ناقص اما از فرد گرا یی وکثرت گرای برای ادامه استبداد فرار کرده اند. بهره برداری های که را بطه به پرابلم یا مشکل مدرنیته ندارند. ازاین رو ، بررسی ای پرا بلم مدر نیه را ادامه می دهم. شا یان یاد آوری می دانم که ، ...چند ین نویسنده به پرابلم مدرنیته انگشت گذا شته اند. پرا بلم یا پرا بلم های که پرابلم های واقعی زمان ما ثا بت شده اند ؛ واین ها می با شند: پرابلم عقیده که دراصل ازدست دادن عقیده درهرگونه سیستم ارزش ها درجامعه های سنتی ای می با شد. جا معه های که، درآن ها زند گی فرد به سنت مدغم شده است. یعنی فرد جدا ازگروه اجتما عی چیزی نیست. پس ،عقیده جد ید غرب درباره فرد ارزشی در شرق ندارد (2).
در جا معه های شرقی به خصوص جا معه های مسلمان ، مشکل عمده ادامه ای استبداد شرقی سواربرسنت می باشد. استبدادی که درآن تنها پاد شاه های مستبد ورئیس جمهورنما های مستبد آزاد وهمه کاره می با شند ومردمان زیر فرمان آن ها برد گا نی بیش نمی با شند. استبداد وبرده سازیی که د ین وسنت را ابزار کرده وبا عث عقب ما ند گی مرگبارمادی وفرهنگی وسیا سی واقتصاد یی مسلمان ها درمقا یسه با جهان غرب که خیرحتا بخش نا مسلمان شرق ما نند ژاپان وچین شده است. اینجا ست که ، توجه ژرف به سنت وسنتی ما ندن جا معه های مسلمان اهمیت فزا ینده پیدا می کند. بطورنمونه ،... چه ما بخواهیم وچه نخوا هیم ، سنت تاریخ یا تاریخ های دارد؛ برای اینکه موفق شود، نیازدارد که کرایتریا یا معیار های ثا بت برای خود ایجاد کند. کثرت گرای هم به این معنا است که ما د یگر زیاد به سنت یا عا ت فرهنگی که به ما ارزش عرضه نما ید ، تکیه نمی کنیم. درچنان شرایطی ، ممکن است که ما کورارزش شویم ، مانند شخصی که عینک رنگی دارد (3).
عینگ رنگی زدن توسط فرد یا گروه در جا معه های سنتی ، به این معنا می باشد که توان د یدن جهان مدرن ودستاورد های آن دربخش فرهنگی وفنی وعلمی واقتصادی را درشرق ندارد. در حالیکه همان افراد وگروه های شرقی ای عینک رنگی به چشم زده غرق درمصرف تو لیدات مادی غرب می با شند. خنده آوراین است که ، این گونه افراد ودسته ها عینک زدن به چشمان خود را نوعی احترام به مقد سات و سنت های خود می دانند ویا به سخن معروف خود را "به کوچه ای حسن چپ می زنند." به عبارت دیگر ، فهمیده اند که جهان سنتی شان رو به مرگ دارد اما اعتراف نمی کنند که سنت گرای ومقد س نمای ایشان آینده ندارد. مثلا ، ...درفرهنگ مدرن ،چیزی مقد س نیست. وما درجهانی زند گی می کنیم اداری شده وگرسنه قدرت وابهام های که قد رت درکجا ست (4).
بنا بر آن ، به صرا حت می گو یم که تقد س نمای تاریخ زده ای قرون وسطای هم مسلمان ها را وا دار به فرار ازعلم ودانش به خصوص دشمنی با فلسفه وعقلانی گری کرد هم فرد یت وآزادیی فردی وخرد گرای را درآن کشته است ، تا استبداد شاه وشیخ ونظامی ها بنام امیران مومنان ادامه پیدا کند. بی خبر ازاینکه فرهنگ ها وزبان ها اثر پذ یر واثرگذارمی با شند. اثرگذاریی که ورود حتا نا قص مدرنیته غربی وجهانی گرا یی فرهنگی وفنی درکشورهای عقب ما نده ای مسلمان به فراخنا وژرفنای آن افزوده است. همچنان ،جهانی سازیی اقتصادی وفرهنگ بازار ، بازار رقا بت ها را هم گرم کرده اند. مثلا، ...اگرروانشنا سی رقا بتی مدرنیزم آغازشده است،ازتنا قض میان یک جامعه با ارزش های کارپوریشنی ومنا فع ونوعی خود آگاهی معنوی است که تنها ازد ین وهنربرمی خیزد. چیزی که واقعا مرگ مدرنیزم را تداعی ی کند این است که هنرما د یگرنمی تواند این تنا قض را نگهداری کند...برای بیرون شدن ازبن بست...تنها راه کاری که هنرمندان یا فته اند این است که اگرمی خوا هی چیزی را نو کنی ، بهتراست که ازگذ شته قرض بگیری (5).
تجربه نشان داده است که برای پیش برد مدرنیسم درجا معه سنتی ، قرضه گرفتن ازگذ شته کاری آسا نی نمی باشد. بطور نمونه ، امپرا توریی عثما نی هم دراروپا ، یا زاد گاه مدرنیسم حضورسرزمینی دا شت هم کوشش درآشتی سنت با مدرنیسم یا قرض گرفتن ازگذ شته کرد. کوششی که نتیجه دلخواه نداد. نتیجه دلخواه ندادن کوشش عثمانی علت های د یگری هم داشت که عمده ترین آن ها این ها می با شند:نخست ، نوزای و اصلاح مذ هبی ، مدرنیته وانقلاب صنعتی را تحویل اروپای غربی داده بود ند وهمان اروپای غربی استعمارهای بریتا نیا وفرانسه وهلند را ازاندونیزی وما لیزی وهند تا افریقا وخاورمیانه تحویل مسلمان ها داده بود وروسیه تزاری هم با استفاده ازمدرنیسم اروپای غربی قدرتمند و به جان عثمانی ومسلمان های آسیا ی مرکزی وخراسان وفارس افتاد.
افزون برهجوم های های استعمارهای نامبرده ازبیرون ، مشکل درونی حکومت های مسلمان این بود که به استبداد وخود کامگی چسپیده وفرد یت و آزادیی فرد یی مردمان زیر سلطه ای خود را سلب وازمذ هب ومذهب کاران هم طلب حما یت کرده بود ند ومی کنند. درحالیکه غرب مدرن با رها کردن عقل وخرد ازد ین وسنت ومرزکشیدن میان هنرواخلاق وعلم سربر افراشته بود، ... لیبرالیسم عملا در جامعه ای غربی سرزنشی هر نوع ما نعی یا هد فی را به نفع آزادی وبهره برداریی لذت جو یا نه ای زند گی روا خوانده بود (6). معلوم است. وقتیکه لیبرالیسم هم استبداد را درغرب محد ود هم دروازه لذ ت جوی را افسارگسیخته بازگذا شت ، درواقع ، ارزش زدای وتقد س سوزی کرد. بنا برآن ، هم کمک به احیای مذ هبی درغرب هم کمک در ظهور بنیاد گرای درکشورهای مسلمان کرد.
وقتیکه تقد س زدایی لیبرالیسم را درکنار سکولاریسم بگذارم ، ارزش ها ومقد سات مذ هبی هم درغرب هم درکشورهای مسلمان واکنش نشان می دهند که داده اند. اینجا ...منظورمن از سکولاریسم ، معنویت زدای کردن جهان ورد مقد سات می با شد. سکولاریسم ومعنویت زدای که به پروسه عقلی تا کید دارد. رد مقد سات توسط مدر نیسم هم به پروسه ای عقلی تا کید دارد هم ستا یش ازتوسعه سا ینسی وفن آوری می کند (7). تاریخ روشنفکری ومدرنیسم خوا هی درکشور های مسلمان ، نشان می دهد که دلچسپی های زیادی درباره سکولاریسم ومدرنیسم وجود داشت ودارد.ازاینکه مدرنیسم ازبالا بزیر توسط حکومت های مستبد راه اندازی شد وتغییری فرهنگی آورده نشد ، نتیجه دلخواه نداد.
به این خاطرکه ، درغرب ، سکولاریسم ومدرنیسم اول بسترفرهنگی جامعه ها را تغییر ودموکراسی را درجای استبداد نشاند ند ودوم سکولاریسم برابر به این جهانی اند یشی وجدایی کلیسا ازحکومت ومدرنیسم یا نو سازیی همه جا نبه را رونق بخشید ند. کارهای که تا کنون درجامعه های مسلمان صورت نگرفته اند واستبداد وبنیاد گرای هم به ما نع تراشی درسرراه آن ها ادامه وتروریسم مذ هبی را هم به کمک شبکه های بیرونی تولید کرده اند. دراین را ستا ، بهتراست که به یک مسئله د یگر هم اشاره کنم وآن اینکه سکولاریسم ومدرنیسم هم زند گی ماد یی ملت های غربی را بهتر سا خته هم آن ها را گرفتاربحران معنویت کرده است. درحالیکه درکشورهای مسلمان بخاطر نبود زند گی مرفه مادی اصلا بحران معنویت رونما نشده است.
ازاین رو، حق با گا بلیک است اگراعلام می کند که مدرنیسم تمدن غربی را گرفتاربحران معنویت کرده است. البته این گونه که ، ... بحران واقعی مدرنیسم که بسیاری ادعا می کنند: بحران معنوی تمدن غربی است. یعنی نبود نظام عقا یدی که توجیه کند هر پد یده ای غیرازخود را (8). جا لب این است که ، د ین ها هم خود را هم غیرخود را مطرح کرده اند. مثلا، کا نت فیلسوف عصرروشنگری درآلمان درمقاله " روشنگریی خود" گفت که هرچه برای خود می خوا هید برای دیگران هم بخواهید!" این سخن ازتورات ، کتاب نازل شده به حضرت موسی گرفته شده است. وهمین سخن در حد یث یا سخن محمد ص این گونه آمده است :" هرچه برای خود می خواهید برای دیگران هم بخواهید وهرچه برای خود نمی خواهید برای دیگران هم مخواهید!"
شا یان یاد آوری می دانم که ، تقد یس ومقد س درمسیحیت را یج ودراسلام رایج نمی با شد. درحا لیکه مقد س وتقد س دراسلام ریشه ندارد ،اما معاویه باغی دربرابر خلافت خلیفه چهارم که با ید کشته می شد، دراثرخیزش خوارج یا برخی بنیاد گرایان وتروریستان مذ هبی بیرون شده ازشکم آن ،بعد ازشها دت خلیفه چهارم ، سلطان وسلطه جنایت کارانه ای خا ندان اموی را پا یه گذا شته سه کار خلاف اسلام را کرد:نخست، خود را خلیفه ای خدا نا مید. دوم ، ازاینکه باری با رسول خدا د یده بود ، خود را بنام صحا بی تقد یس وبالا ترازنقد دانست تا حکومت جنایت کارش ادامه پیدا کند. حکومتی که فرزندان رسول خدا را درکربلا کشت. سوم ، معاویه واموی های جنایت کاربعدی ، هم تاریخ وعقا ید را خلط کرد ند هم عا لمان درباری توجیه گرحکومت های ضد د ینی وضد انسا نی خود را برای عوام فریبی ایجاد کرد ند تا خود را بالاترازنقد دانسته به ستمگری ادامه دهند. غم انگیز این است که ، درهردو زمینه ای عالمان درباری وخلط عقا ید با تاریخ ، عبا سی ها ازاموی ها پیروی کرد ند. پیرویی مغرضا نه که تو سط سلطان ها وشیخ های ستمگری بعدی ادامه وروزگارسیاه کنونی مسلمان ها را رقم زد ند.
ازاین نگاه که ، از کاکرد های زشت عالمان درباری وتوجیه گر استبداد همه آگا هان اطلاع دارند ،یک نمونه از اثرنا شاد خلط تاریخ و عقا ید را بازگو ونوشته را ادا مه می دهم. درزمینه ، سید ابواعلی مودودی ، دانشمند پاکستانی کتابی به عنوان " خلافت وملوکیت " نوشت وانتقاد های از خلیفه گریی عثمان ووکمک او به پا یان خلافت وظهور سلطنت اموی کرد. طوریکه دیده شد ، مقد س سازیی صحابی ها وخلط تاریخ وعقا ید ؛ با عث شد ند که مولوی ها وملا های پاکستانی تا مرز تکفیری مودودی به پیش بروند. جالب این است که ، د کتر طه حسین کتاب " فتنت الکبری / آشوب بزرگ" را نوشت ودر مصر نشر کرد ،اما مولوی های مصری تکفیر گری های مولوی ها وملا های پاکستانی را نثاراو نکرد ند. خنده دار این است که ،شفیق وجدان آشوب بزرگ را به فارسی در افغانستان ترجمه وحکومت پاد شا هی اجازه پخش آن را نداد.
بنا برآن ،رجا مندم که آگا هان وفرهنگیان مسلمان ، نوشته های : مودودی، طه حسین ،احمد امین ، خلیل عبدالکریم ، محمد سعید العشما وی ود یگررا بخوا نند تا متوجه شوند که استبداد با پوش د ین چه مصیبت های را برمسلمان ها تحمیل کرده است؟ ازاین که ازنوشته های مودودی وطه حسین یاد کردم ، بهتراست که ازنوشته العشماوی که سال ها بعد ازآن ها نوشته است یاد آوری کنم. محمد سعید العشماوی (1932-نوامبر2013) روشنفکرمصری که بیشترین حملات بنیاد گرایان واپسگرا نثارش شد. درکتاب " الخلافت الاسلامیه "( انتشارات سینا -1990) در مقدمه نوشته است که :" خلافت اسلامی یک سیستم مذ هبی نیست بلکه یک نظام سیا سی است که همه ترفند های سیا سی وهمه اشتبا هات ، عیب ها، زیان ها وزشتی های یک نظام سیا سی دیکتاتوری ومستبد را درمحتوای خود دارد." خلافت شبهه اسلامی که توسط شاه ها وشیخ های ستمگروریکا تقد س داده شد وکمک به عقب ما ند گی مسلمان ها وماندن آن ها در جهان سنتی یا پیشا مدرن کرد. مدرنیسم وسکولاریسم هم که بی دلیل وبا دلیل بی باوری نسبت به د ین وسنت ودرواقع همه ارزش های د ینی را به ارمغان آورده اند.
ازاین نگاه که جهان نوینی زاده مدرنیسم وسکولاریسم به جهان کهنه حمله وتقد س زدای را به ارمغان آورده وجهان اسلام را درصف جهان کهنه جای داده اند، بهتراست درزمینه بررسی کوتاه کرده این بخش از نوشته را پا یان دهم. معلوم است. جهان کهنه ...جهانی بود که درآن مقد س وسکولارمتحد بود ند؛ اما تفاوت حا لا این است که میان فرد یت وارزش گروهی تنش ایجاد شده است. درباورو نا باوری ، دربالا ترین سطح ، باور سنت را ازمدرنیته جدا می کند (9). درواقع ، همین جدا کردن سنت ازمدرنیته ودراصل رو درروی آن ها درکشورهای مسلمان هم بازاربنیاد گرای هم دربرخی ازجامعه های مسلمان بویژه افغانستان ، پاکستان، عراق ، سوریه ، سومالی ، نیجر،کامرون ، ونیجریه ، بازار تروریسم مذهبی نما را گرم ترساخته است.
تاریخ گواهی می دهد که جدال گذ شته ها ونو ها یا جدال دیروزوامروزیا جدال قدیم وجد ید دراواخرقرن 17 و آغاز قرن 18 درفرانسه به گونه ای داغ مطرح شد ودرگسترش نهضت هومانیسم / انسان گرایی وجنبش روشنگری دراین کشورمنجر به انقلاب بزرگ شد وبرد یگرکشورهای اروپای تا ثیر بزرگ وژرفی گذا شت. نا گفته نما ند که جدال قد یم وجد ید که به نهضت روشنگری درفرانسه دا من زد ، نه تنها برد یگربخش های اروپا بلکه بر همه بخش های جهان تا ثیر ژرفی گذا شت. مسئولیت روشنفکری وروشنفکران درکشورهای مسلمان هم انتقال همان روشنگری به سرزمین های خود شان بود ومی باشد.
دراین راستا ، بهتراست که یک نظر گا ندی را بازتاب ونوشته را پا یان دهم وآن این که ...کاری که شما می خواهید انجام دهید مهم است ؛ اما مهمتراین است که آن را انجام دهید (10). اینجا ست که مسئولیت روشنگر ومبارزبسیار دشوار وارزشمند می شود. ارزشمند یی که گا ندی براهمیت آن ارج بزرگ گذا شته است. ازاین نگاه که ، روشنفکری وروشنگری دشوارواستبداد گیا هی هرزه ای می با شد که درهر جا معه ای پس مانده ای خوب ظهورورشد ونمومی کند ،ازشکم استبداد ، مستبد بیرون وبا دامن زدن به خرا فات وسوء استفاده از مذ هب وسنت درسرراه روشنگری وروشنگران مانع تراشی می کند ؛ ما نع تراشی ای درکشورهای مسلمان تا کنون دست بالای خود را حفظ وانجام کار روشنفکران ومدرنیسم خوا هان را دشوارترساخته است. علوم انسانی واجتما عی مدرن نشان می دهد که ...هروقتیکه اتوریته ای واقعی موجود شود ،مسئولیت با آن همراه می با شد (11). متاسفا نه ،اتوریته درکشورهای مسلمان هیچ گاه با مسئو لیت پذ یری همراه نشده ونمی شود وراز بد بختی وعقب ما ند گی مسلمان ها هم اتوریته یا اختیارات نا محدود زمام داران ومسئولیت گریزی آن ها می با شد. دراخیر، دراین باره که ، مدرنیسم شکست خورده است یا نه؟ به صراحت می گویم که ، مدرنیسم دراروپا وامریکا وکا نا دا ، تا اندازه ای زیادی موفق شده است. برخلاف ، استبداد وسنت گرایی وبنیاد گرایی جزم اند یش وتروریسم زا با عث شکست آن دراکثرکشورهای مسلمان شده است. با وجود آن ،بسیار خرسند هستم که درترکیه ، ما لیزی ، اندونیزی وتونس ، مدرنیسم رو به پیشرفت دارد ورجا مندم که درد یگر کشورهای مسلمان هم به سوی پیشرفت گام های بلند بردارد.
پا نو یس ها:
1-Revised Edition
Has Modernism Failed?
By Suzi Gablik
Copy right 1984 and 2004 by Suzi Gablik
First Published in the U S in 1984 by Thames and Hudson ltd, second edition.
First Published in the U K by the son ltd, p 14
2-Ibid. pp,39 and 49
3-Ibid. pp 86-87
4-Ibid.pp 104-105
5-Ibid. 66 and 127 and p 1
6-Ibid.p 90
7-Ibid.p 26
8-Ibid. 42
9-Ibid. 89
10-Ibid.p 109
11-Ibid. p 110
Monday, 13 January 2020
قتل سلیما نی توسط ترامپ وتا ثیرآن براوضاع منطقه وجهان
بخش سوم
ابراهیم ورسجی
بیست و چهارم ماه جدی سال 1398
د یو ید پتریوس فرمانده جنگ امریکا درعراق وافغانستان ، می گوید: " سلیما نی ازطریق احمد چلبی سیا ست مدار عراقی برایم پیام فرستاد که " شما بدا نید که من ، قاسم سلیما نی ، سیا ست ایران درباره ای عراق ، لبنان ، غزه وافغانستان را مد یر یت می کنم." ازپیام سلیما نی به پتریوس ، معلوم می شود که جمهوری اسلامی در کشورهای نامبرده نه سیا ست بلکه برنا مه ای جنگی دارد.
دربخش دوم مقا له ،درباره کمک سپاه قد س ونوری مالکی نخست وزیرشیعه ای عرا قی دست نشانده امریکا وازمتحدان جمهوری اسلامی ، درایجاد حشد شعبی ، یا خیزش نام نهاد شیعی وتوحش به عرب های سنی وایجاد داعش وجنگ علیه آن به کمک امریکا ابراز نظرکردم. دراین بخش مقا له ،ازجنگ سپاه قد س به کمک روسیه علیه بهار عربی درسوریه ،خیا نت به حکومت زاده بهارعربی دریمن به نفع هوتی ها وخیا نت علی عبدالله صالح رئیس جمهورقبلی یمن به حکومت نامبرده وتقسیم به شمال وجنوب کردن یمن وتغییر موضع صالح به نفع عربستان وامارات متحده وترورشدن او توسط هوتی ها ومحتاج نان سازمان ملل وصلیب سرخ جهانی کردن 20 میلیون یمنی وجنگ نا فرجام سلیما نی علیه بهار عربی شیعه های عرا قی تا کشته شدن خود ش توسط ترامپ وتا ثیر آن بر اوضاع منطقه وجهان ابرازنظرمی کنم. شا یان یاد آوری می دانم که ، دراین بخش از مقا له ، بیشتر تمرکز به خیا نت جمهوری اسلامی وسپاه قد س آن ونوکران بومی شان به شیعه های عرا قی می کنم. یعنی ابرازنظر درباره تباه کاریی سپاه قد س درسوریه ویمن ، پرسمان مرکزیی این نوشته نمی باشد.
درباره خیا یت سپاه قد س به شیعه های عرا قی ،بهتراست که درباره حضورامریکا درعراق هم اشاره کنم. آشکاراست که درسال 2011 ، امریکا ازعراق بیرون شده بود. وقتیکه حکومت شیعی عراق با توحش خود به سنی ها به کمک سپاه قد س نقش عمده درایجاد داعش بازی ودرمهار کردن آن درما ند ، ازامریکا خوا ست تا برگرد د که برگشت. بلی ،امریکا بر گشت وسپاه قد س وحشد شعبی ، یا طالبان شیعه زیر پرچم وکمک هوای وزمینی آن علیه داعش جنگ وشهر دومیلیونی موصل را به خا کستر تبد یل کر د ند. درحا لیکه موصل خا کستر ودا عش تارومارشده بود ،حکومت شیعه ای عرا ق در پیش کش کردن خد مات به شیعه ها شکست خورد. جا لب این است که ، ازحکومت شیعه ای عرا قی دست سا خت امریکا وولایت فقیه ، سنی های عرا قی توقعی جز تباه کاری ندا شتند وتبارکاریی آن را در موصل دومین شهربزرگ خود بعد ازبغداد دیده بود ند!
آری ، درحا لیکه سنی ها توقعی بازسازی وخد مت ازحکومت شیعه ای تحمیل شده برکشور خود ندا شتند ،عرب های شیعه درجنوب عراق اول بخاطرهم مذ هبی نظر مساعد درباره آن دا شتند. برخلاف توقع شیعه ها ،حکومت هم مذ هب شان ازسال 2004 تا ماه سپتامبر2019 ، هیچ خد متی برای آن ها نکرد. شروع تاریخ حکومت غارتگر شیعه ای عرا قی همکار جمهوری اسلامی وزیر نظر سپاه قد س آن را به این خاطر که سال 2004 گرفتم که ، بعد ازبراندازیی حکومت صدام حسین توسط جورج بوش وتونی بلیر درسال 2003 ، یک امریکای بر عراق حکومت وسلیما نی وسران حشد شعبی مصروف خد مت گزاری به او بو د ند. ازاین رو، جورج بوش در سال 2004 ، نوری ما لکی شیعه عرا قی طرفدار خا منه ای را با لا کشید واوهم با توحش به عرب های سنی کمک در ظهورداعش کرد.
ازاین نگاه که شعاردادن ومتهم کردن مخا لفان در سیا ست آسان وخد مت کردن به مردم درصورت رسیدن به قد رت دشوارمی باشد ،سپاه قد س ایران وشیعه های عرا قی طرفداریا دست سا ختش بسیار علیه حکومت متوفای صدام حسین شعار ودر15 سال دوره ای حکومت داریی خود کاری به نفع شیعه های خود هم کرده نتوانستند. بنا برآن ، درماه اکتوبر 2019 ، شیعه های جنوب عراق به خیزش علیه حکومت شیعه ای دست نشانده جمهوری اسلامی وسپاه قد س آن دست زد ند. خیزشی که درآن خیزش گران شیعه کنسولگری های ایران دربصره ونجف وکربلا را به آتش کشید ند وبه سراغ سفارت آن دربغداد رفتند.
با توجه به این که جمهوری اسلامی وسپاه قد س آن درشعاردادن ومتهم کردن مخالفان خود نبوغ دارند ، خیزش همگا نی شیعه های جنوب عراق را به امریکا عربستان چسپ زد ند. من که ازروزنخست ماه اکتوبر سال 2019 تا کنون خیزش شیعه ها علیه حکومت نا بکاروشیعه دربغداد را پیگیری می کنم ؛ برایم ثا بت شده است که یک خیزشی مردم وحق طلبانه درجهت مرخص کردن یک حکومت 90 در صد نوکرایران و10 درنوکرامریکا می باشد. درشعارهای خیزش گران هم بیشترایران ازعراق برو نما یش دارد. ازاینکه امریکا ازعراق رفته بود وحکومت فاسد شیعه ازآن خواسته بود که برای جنگ با داعش برگردد ، شعارهای خیزش گران بیشتر علیه ولایت فقیه وسپاه قد س ونوکران بومی اش یا حشد شعبی / طالبان شیعه عرا قی می باشد.
با درنظردا شت ضد ولایت فقیه وسپاه قد س وشاخه ای عرا قی آن بودن خیزش شیعه های عرا قی، سلیما نی ازولی امرخود فرمان گرفت تا به عراق رفته عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق را تشویق به سرکوب شیعه های خیزش گرنما ید که رفت وکرد. مثلا ، دراوج خیزش شیعه ها، سلیما نی به بغداد رفت و به میزبان خود گفت که ازشیوه های خشنی که جمهوری اسلامی درکوبیدن مخالفان ورقیبان خود در سال 1388 وسال 1396 وماه آبان 1398 بکارگرفت بهره برداری نما ید. پیشنهاد سلیما نی درباره تکرار شیوه سرکوب گریی جمهوری اسلامی درعراق ، ازچند نگاه عملی به نظرنمی رسد: نخست ، جمهوری اسلامی با دامن زدن به آشوب ها درافغانستان وعراق وسوریه ویمن ، کوشش دارد که ایران را تنها جزیره امن درمنطقه نما یش دهد. خیزش 26 آبان / عقرب ، بخاطر بالا بردن قیمت مواد سوخت که درآن رژیم ولای وسپاه پاسدارانش صد ها ایرانی را شهید وهزاران ایرا نی د یگررا زخمی وزندا نی کرد ند ، نشان داد که ایران د یگرجزیره ای امن درمنطقه نیست.
همچنان ،خیزش تهرانی ها بخاطر حمله سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربریی یوکراین وکشتن 176 مسافر با شعارهای مرگ بردروغ گو ودیکتاتوروبه مسخره گی گرفتن رهبریی خا منه ای وخواستن از او که استعفا بدهد ،بیانگر جزیره امن بودن جمهوری اسلامی درمنطقه نمی با شد. بهرحال ، همه آگاهان امورمنطقه وجهان می دانند که جمهوریی بی دستاورد اسلامی به سلطه برعراق به اندازه ای سلطه ای خود بر ایران ارزش قا یل می باشد وحق هم دارد که این گونه فکر نما ید. به این خاطرکه ، سرنگونی حکومت پو شا لی عراق پیش خیمه سرنگونی جمهوری اسلامی می با شد وهردو مخالفان بسیاری درداخل وخارج دارند.
بنا برهم سرنوشت شدن جمهوری اسلامی با حکومت لرزان شیعه های دست نشانده اش درعراق ،در حالیکه خیزش گران شیعه دومی را درلبه پرتگاه رسا نده اند ، خا منه ای سلیما نی را به ماموریت بد فرجا مش به عراق اعزام کرد. ازپیش معلوم بود که شیعه های عرا قی بخاطر نا بکاریی حکومت درارایه خد مات نا امید شده بود ند. نا امید یی که به نقطه ای انفجاررسیده بود! درچنان شرایطی بحرانی وآشفته ای ، سپاه قد س وحشد شعبی با حمله به یک پا یگاه امریکا درکرکوک ، یک پیمان کاری امریکای را کشتند. واکنش امریکا هم حمله به پا یگاه کتا یب درمرزمیان عراق وسوریه وکشتن 25 شبهه نظامی وچهارفرماند حشد شعبی درروز29 دسامبر- 8 دی / جدی بود.
واقعیت این است که ،حمله امریکا به کتا یب ، یا دسته های حشد شعبی وکشتن چهارفرمانده مشهورآن ،خواب وخیال جمهوری اسلامی درباره عراق را پریشان کرد! پریشا نی که خیزش شیعه های عرا قی علیه حکومت طرفدار ایران بد رازنا وفراخنای آن افزود. بنا برآن ، سلیما نی مامور شد تا موج ضد ایرانی شیعه ها را به موج ضد امریکای تبد یل کند. دراین راستا ،طرفداران حشد شعبی یا خیزش نام نهاد مردمی روز 31 دسامبر2019- 10 دی / جدی 1398 به سفارت امریکا دربغداد هجوم برده وبه سوی آن بسیار سنگ پرا نی کرد ند. طرفه اینکه ، حکومت بغداد که عا دل مهدی نخست وزیر آن قبلا زیر فشار خیزش گران مخالف جمهوری اسلامی استعفا ورئیس موقت می باشد کاری درجهت ممانعت حمله کننده ها به سفارت امریکا نکرد. درچنان حا لت بحران وآشوب ،پمپئو وزیرخارجه امریکا با نشری تصا ویری ازمهاجمان به سفارت که درآن رهبران کتا یب حزب الله وحشد شعبی دیده می شوند ، سازماندهی تهاجم به سفارت را به ابومهدی مهند س ، رهبرکتا یب وقیس خزعلی رئیس گروه عصا یب اهل حق نسبت داده گفت که این اقدام به تشویق ایران درعراق توسط هادی عامری رئیس سپاه بدر وصلاح فیاض ازرهبران حزب دعوت اسلامی صورت گرفته است. وسازماند گان حمله به سفارت به گفته ای وزیر خارجه ازقاسم سلیمانی هدا یت گرفته اند.
پس ازشنیدن خبرکشته شدن یک پیمان کارامریکای وزخمی شدن چهارنفرد یگر درکرکوک درعراق، حمله پیروان خط امام درسال 1979 به سفارت امریکا درتهران وحمله تروریستی القاعده درسال 1998 درنا یروبی وداراسلام / مرکزهای کنیا وتا نزانیا به سفارت امریکا وحمله تروریستان به کنسولگریی امریکا درسال 2012 دربنغازی درشرق لیبی ، وهجوم به سفارت امریکا دربغداد بتاریخ 31 دسامبر-10 جدی ، درذهن ترامپ عقده شد. بنا برآن ، عزم گزینه ای سنگین را کرد که کشتن قاسم سلیمانی بود. ما یک پنس معاون ترامپ هم در چند نوبت گفته بود که سلیما نی به 10 نفراز12 تروریست عامل حملات تروریستی یازدهم سپتامبردرامریکا کمک کرده بود تا پنهان ازایران به افغانستان سفرکنند. گزارش دولت امریکا درباره حملات یازدهم سپتامبرهم بیانگراین بود که 8 نفراز عا ملان حمله ازطریق ایران به افغانستان سفر کرده اند. دیوید پتریوس وزیر دفاع سابق امریکا وفرمانده جنگ امریکا درعراق وافغانستان ،" توضیح می دهد که سلیمانی ازطریق احمد چلبی سیا ست مدارعرا قی برای وی پیام فرستاده وگفت بود که شما با ید بدانید که من ، قاسم سلیما نی ، سیا ست ایران درباره عراق ،لبنان ، غزه وافغانستان را مد یریت می کنم." بعد ازافغانستان که سلیما نی مصروف گسترش نفوذ جمهوری اسلامی وشکست امریکا درآن بود ، براندازیی حکومت صدام حسین توسط جورج بوش فضای جد ید برای سلیما نی ایجاد کرد که ثمر آن را عرا قی ها وامریکا د ید ند ! بنا برآن، ترامپ روز سوم ژانویه 2020- 13 ماه دی / جدی 1398، با پهباد سلیما نی فرمانده سپاه قد س ومهدی مهند س فرمانده نظامی حشد شعبی وچند نفرعرا قی مهم دیگررا درنزد یک میدان هوای بغداد کشت. طبق گزارش روزنامه نیویارک تایمز، کشته شدن سلیما نی با استفاده ازقانونی که کنگره درسال 2002 برای اشغال عراق تصویب کرده بود، انجام شد. کشتنی که روح واعصاب خا منه ای را پریشان کرد تا بگو ید که انتقام سخت می گیرد. بعد ازاعلام انتقام سخت خا منه ای ، روزیکشنبه 15 دی / جدی ،پارلمان عراق درنشستی خواستار بیرون شدن نیروهای امریکای ازاین کشور شد.
جا لب این است که ،درنشست پارلمان عراق که موضوع بیرون شدن نیروهای امریکای مطرح شد ، نما یند گان عرب های سنی وکردها شرکت نکرد ند. عدم شرکت کردها وسنی ها درنشست نامبرده نشان می دهد که جمهوری اسلامی وسپاه قد س وحشد شعبی عرا قی اش چند د ستگی مرگباری را به این کشور تحمیل کرده اند. طرفه اینکه ،همزمان با نشست پارلمان ،خیزش گران شیعه عرا قی مخالف جمهوری اسلامی وحکومت عا دل مهدی دربیرون آن ود یگربخش های بغداد وجنوب عراق علیه حکومت ونخست وزیر موقت شعارمی دا د ند وحق هم دارند که شعاربدهند. به این خاطرکه ،جمهوری اسلامی وسپاه قد س آن با کوشش درتبد یل کردن مبارزه ضد استبدادی مردم سوریه به جنگ علیه تروریسم وکوشش درجهت منحرف ساختن خیزش حق طلبا نه ای شیعه های عرا قی با حمله به سفارت امریکا دربغداد ، هم به مردم سوریه هم به مردم عراق خیا نت کرد ند. بنا برآن ، هیچ شیعه ای درعراق جز چند نوکر جمهوری اسلامی بخاطر قتل سلیمانی توسط ترامپ اشک نریختند!
درواقع ، اشک نریختن شیعه های عرا قی به مرگ سلیما نی وعدم شرک کرد ها وعرب های سنی درنشست پارلمان برای تصویب مقرره بیرون رفتن نا محتمل نیروی های امریکای ازعراق ، نشان دا د که آینده نفوذ جمهوری اسلامی دراین کشورتاریک می باشد. شا یان یاد آوری می دانم که ، خا منه ای با استفاده ازکشته شدن سلیما نی توسط ترامپ ،با افزودن به شمارماتم داران او بزورومکر بسیارتلاش کرد تا نما یش دهد که جمهوری اسلامی هنوزهم دارای نفوذ گسترده درمیان ایرانی ها می باشد. نفوذی که با خیزش مردمی بتاریخ 26 آبان وکشته شدن صد ها مظاهره کننده زیر سوال رفته بود وحمله سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربریی یوکراین وکشتن 176 مسافربی گناه ومظاهرات گسترده دانشجویان دانشگاه تهران وتهرانی ها وکشته شدن 160 مظاهره کننده توسط سپاه وپولیس ولی فقیه ، نظام فقاهتی را درلبه پرتگاه رسانده است.
درباره ای انتقام گیریی ولی فقیه ازامریکا بخاطر قتل سلیما نی ، به صرا حت می گو یم که ازدونگاه وضع به نفع جمهوری اسلامی نمی باشد:نخست ، اداره ای نا درست سیا ست واقتصاد ایران توسط ملا ها وتحریم اقتصاد یی امریکا برآن اقتصاد جمهوری اسلامی را چنان درمانده کرده است که انتقام گیری ازامریکا را دشوار ترساخته است. دوم، حمله سپاه پاسداران به هواپیمای مسافر بریی اوکراین ، سطح بسیار پا یین توان دفاعی ایران را نما یش داد. سوم ،موشک پرا نی های جمهوری اسلامی بسوی پا یگاه های امریکا درعراق موفق درخونین کردن یک سرباز امریکای هم نشد. یعنی انتقام سخت خا منه ای پشت معرکه افتاد. چهارم ،قتل سلیما نی توسط ترامپ ونا توانی خا منه ای در گرفتن انتقام سخت از او به نفع عربستان ومتحدان آن در منطقه تمام شد. یعنی تا ثیر منطقه ای قتل سلیما نی وموشک پرانی کم اثر سپاه پاسداران ایران به سوی پا یگاه های امریکا درعراق تا ثیری چندانی بر سیاست منطقه ندارد.
درباره تا ثیر قتل سلیما نی توسط ترامپ براوضاع جهان،دوگونه گما نه زنی دست با لا پیدا کرد ند:نخست، شروع جنگ میان امریکا وجمهوری اسلامی به زیان منطقه وجهان می با شد. ازاین رو، دپلما سی های آشکار ونهان راه افتاد ند تا تنش زدا یی جای تنش زا یی را بگیرد که گرفت. افزون برآن ،ازاینکه قبلا سلطان قابوس پاد شاه عمان نقطه ای اتصال امریکا وجمهوری اسلامی بود ومرده است ، امیر قطر عوض او وارد تهران شد. وارد شد نی که رد وبد ل پیام های ترامپ وخا منه ای را درآستین دارد. دوم ، درسطح جهان ، خطر تروریسم از افغانستان تا لیبی وخطر اسلام هرا سی درغرب وکمک آن به تروریستان مذ هبی درکشورهای مسلمان ورا ست افراطی در غرب ، ما یه نگرا نی صلح دوستان جهان می با شد. در داخل امریکا هم ، معلوم است که حزب دموکرات بر مجلس نما یند گان وحزب جمهوریخواه بر مجلس سنا سلطه دارد. بنا برآن ،اگرترامپ طرفدار حمله به جمهوری اسلامی با شد که معلوم می شود نیست وبه کشتن سلیمانی بسنده کرده است. اقتصاد جمهوری اسلامی هم توان راه اندازی جنگ برای انتقام گیریی سخت ازامریکا را ندارد. پس ، تا ثیر منفی قتل سلیما نی توسط ترامپ ، با حتمال قوی منجر به جنگ درخاورمیا نه وایجاد نگرا نی ژرف درد یگربخش های جهان نمی شود. با وجود اینکه احتمال جنگ میان امریکا وجمهوری اسلامی ضعیف به نظرمی رسد ، ترامپ یک رزمناوی بزرگ دریای 100 هزارتنی را که 70 هوا پیمای نظامی وپنج هزارارتشی را بدوش دارد ، با فرما ندهی ژنرال حکیمزاده ، امریکایی ازطرف پدرایرانی وازطرف مادر امریکای را وارد آب های جنوب ایران کرده است. ورود رزمناو جنگی امریکا به آب های جنوب ایران وحملات حا شیه ای سپاه پا سداران به چند میدان هوای عراق که پایگاه های نظامی امریکا در آن می باشند به گونه ای که تلفات جا نی برای امریکای ها نداشته باشد ، نشان دهنده قدرت نمای کم تاثیرجمهوری اسلامی می باشد. خلاصه اینکه ، انتقام سخت که خا منه ای ازآن سخن گفت ؛ دورازامکان به نظرمی رسد!
ابراهیم ورسجی
بیست و چهارم ماه جدی سال 1398
د یو ید پتریوس فرمانده جنگ امریکا درعراق وافغانستان ، می گوید: " سلیما نی ازطریق احمد چلبی سیا ست مدار عراقی برایم پیام فرستاد که " شما بدا نید که من ، قاسم سلیما نی ، سیا ست ایران درباره ای عراق ، لبنان ، غزه وافغانستان را مد یر یت می کنم." ازپیام سلیما نی به پتریوس ، معلوم می شود که جمهوری اسلامی در کشورهای نامبرده نه سیا ست بلکه برنا مه ای جنگی دارد.
دربخش دوم مقا له ،درباره کمک سپاه قد س ونوری مالکی نخست وزیرشیعه ای عرا قی دست نشانده امریکا وازمتحدان جمهوری اسلامی ، درایجاد حشد شعبی ، یا خیزش نام نهاد شیعی وتوحش به عرب های سنی وایجاد داعش وجنگ علیه آن به کمک امریکا ابراز نظرکردم. دراین بخش مقا له ،ازجنگ سپاه قد س به کمک روسیه علیه بهار عربی درسوریه ،خیا نت به حکومت زاده بهارعربی دریمن به نفع هوتی ها وخیا نت علی عبدالله صالح رئیس جمهورقبلی یمن به حکومت نامبرده وتقسیم به شمال وجنوب کردن یمن وتغییر موضع صالح به نفع عربستان وامارات متحده وترورشدن او توسط هوتی ها ومحتاج نان سازمان ملل وصلیب سرخ جهانی کردن 20 میلیون یمنی وجنگ نا فرجام سلیما نی علیه بهار عربی شیعه های عرا قی تا کشته شدن خود ش توسط ترامپ وتا ثیر آن بر اوضاع منطقه وجهان ابرازنظرمی کنم. شا یان یاد آوری می دانم که ، دراین بخش از مقا له ، بیشتر تمرکز به خیا نت جمهوری اسلامی وسپاه قد س آن ونوکران بومی شان به شیعه های عرا قی می کنم. یعنی ابرازنظر درباره تباه کاریی سپاه قد س درسوریه ویمن ، پرسمان مرکزیی این نوشته نمی باشد.
درباره خیا یت سپاه قد س به شیعه های عرا قی ،بهتراست که درباره حضورامریکا درعراق هم اشاره کنم. آشکاراست که درسال 2011 ، امریکا ازعراق بیرون شده بود. وقتیکه حکومت شیعی عراق با توحش خود به سنی ها به کمک سپاه قد س نقش عمده درایجاد داعش بازی ودرمهار کردن آن درما ند ، ازامریکا خوا ست تا برگرد د که برگشت. بلی ،امریکا بر گشت وسپاه قد س وحشد شعبی ، یا طالبان شیعه زیر پرچم وکمک هوای وزمینی آن علیه داعش جنگ وشهر دومیلیونی موصل را به خا کستر تبد یل کر د ند. درحا لیکه موصل خا کستر ودا عش تارومارشده بود ،حکومت شیعه ای عرا ق در پیش کش کردن خد مات به شیعه ها شکست خورد. جا لب این است که ، ازحکومت شیعه ای عرا قی دست سا خت امریکا وولایت فقیه ، سنی های عرا قی توقعی جز تباه کاری ندا شتند وتبارکاریی آن را در موصل دومین شهربزرگ خود بعد ازبغداد دیده بود ند!
آری ، درحا لیکه سنی ها توقعی بازسازی وخد مت ازحکومت شیعه ای تحمیل شده برکشور خود ندا شتند ،عرب های شیعه درجنوب عراق اول بخاطرهم مذ هبی نظر مساعد درباره آن دا شتند. برخلاف توقع شیعه ها ،حکومت هم مذ هب شان ازسال 2004 تا ماه سپتامبر2019 ، هیچ خد متی برای آن ها نکرد. شروع تاریخ حکومت غارتگر شیعه ای عرا قی همکار جمهوری اسلامی وزیر نظر سپاه قد س آن را به این خاطر که سال 2004 گرفتم که ، بعد ازبراندازیی حکومت صدام حسین توسط جورج بوش وتونی بلیر درسال 2003 ، یک امریکای بر عراق حکومت وسلیما نی وسران حشد شعبی مصروف خد مت گزاری به او بو د ند. ازاین رو، جورج بوش در سال 2004 ، نوری ما لکی شیعه عرا قی طرفدار خا منه ای را با لا کشید واوهم با توحش به عرب های سنی کمک در ظهورداعش کرد.
ازاین نگاه که شعاردادن ومتهم کردن مخا لفان در سیا ست آسان وخد مت کردن به مردم درصورت رسیدن به قد رت دشوارمی باشد ،سپاه قد س ایران وشیعه های عرا قی طرفداریا دست سا ختش بسیار علیه حکومت متوفای صدام حسین شعار ودر15 سال دوره ای حکومت داریی خود کاری به نفع شیعه های خود هم کرده نتوانستند. بنا برآن ، درماه اکتوبر 2019 ، شیعه های جنوب عراق به خیزش علیه حکومت شیعه ای دست نشانده جمهوری اسلامی وسپاه قد س آن دست زد ند. خیزشی که درآن خیزش گران شیعه کنسولگری های ایران دربصره ونجف وکربلا را به آتش کشید ند وبه سراغ سفارت آن دربغداد رفتند.
با توجه به این که جمهوری اسلامی وسپاه قد س آن درشعاردادن ومتهم کردن مخالفان خود نبوغ دارند ، خیزش همگا نی شیعه های جنوب عراق را به امریکا عربستان چسپ زد ند. من که ازروزنخست ماه اکتوبر سال 2019 تا کنون خیزش شیعه ها علیه حکومت نا بکاروشیعه دربغداد را پیگیری می کنم ؛ برایم ثا بت شده است که یک خیزشی مردم وحق طلبانه درجهت مرخص کردن یک حکومت 90 در صد نوکرایران و10 درنوکرامریکا می باشد. درشعارهای خیزش گران هم بیشترایران ازعراق برو نما یش دارد. ازاینکه امریکا ازعراق رفته بود وحکومت فاسد شیعه ازآن خواسته بود که برای جنگ با داعش برگردد ، شعارهای خیزش گران بیشتر علیه ولایت فقیه وسپاه قد س ونوکران بومی اش یا حشد شعبی / طالبان شیعه عرا قی می باشد.
با درنظردا شت ضد ولایت فقیه وسپاه قد س وشاخه ای عرا قی آن بودن خیزش شیعه های عرا قی، سلیما نی ازولی امرخود فرمان گرفت تا به عراق رفته عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق را تشویق به سرکوب شیعه های خیزش گرنما ید که رفت وکرد. مثلا ، دراوج خیزش شیعه ها، سلیما نی به بغداد رفت و به میزبان خود گفت که ازشیوه های خشنی که جمهوری اسلامی درکوبیدن مخالفان ورقیبان خود در سال 1388 وسال 1396 وماه آبان 1398 بکارگرفت بهره برداری نما ید. پیشنهاد سلیما نی درباره تکرار شیوه سرکوب گریی جمهوری اسلامی درعراق ، ازچند نگاه عملی به نظرنمی رسد: نخست ، جمهوری اسلامی با دامن زدن به آشوب ها درافغانستان وعراق وسوریه ویمن ، کوشش دارد که ایران را تنها جزیره امن درمنطقه نما یش دهد. خیزش 26 آبان / عقرب ، بخاطر بالا بردن قیمت مواد سوخت که درآن رژیم ولای وسپاه پاسدارانش صد ها ایرانی را شهید وهزاران ایرا نی د یگررا زخمی وزندا نی کرد ند ، نشان داد که ایران د یگرجزیره ای امن درمنطقه نیست.
همچنان ،خیزش تهرانی ها بخاطر حمله سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربریی یوکراین وکشتن 176 مسافر با شعارهای مرگ بردروغ گو ودیکتاتوروبه مسخره گی گرفتن رهبریی خا منه ای وخواستن از او که استعفا بدهد ،بیانگر جزیره امن بودن جمهوری اسلامی درمنطقه نمی با شد. بهرحال ، همه آگاهان امورمنطقه وجهان می دانند که جمهوریی بی دستاورد اسلامی به سلطه برعراق به اندازه ای سلطه ای خود بر ایران ارزش قا یل می باشد وحق هم دارد که این گونه فکر نما ید. به این خاطرکه ، سرنگونی حکومت پو شا لی عراق پیش خیمه سرنگونی جمهوری اسلامی می با شد وهردو مخالفان بسیاری درداخل وخارج دارند.
بنا برهم سرنوشت شدن جمهوری اسلامی با حکومت لرزان شیعه های دست نشانده اش درعراق ،در حالیکه خیزش گران شیعه دومی را درلبه پرتگاه رسا نده اند ، خا منه ای سلیما نی را به ماموریت بد فرجا مش به عراق اعزام کرد. ازپیش معلوم بود که شیعه های عرا قی بخاطر نا بکاریی حکومت درارایه خد مات نا امید شده بود ند. نا امید یی که به نقطه ای انفجاررسیده بود! درچنان شرایطی بحرانی وآشفته ای ، سپاه قد س وحشد شعبی با حمله به یک پا یگاه امریکا درکرکوک ، یک پیمان کاری امریکای را کشتند. واکنش امریکا هم حمله به پا یگاه کتا یب درمرزمیان عراق وسوریه وکشتن 25 شبهه نظامی وچهارفرماند حشد شعبی درروز29 دسامبر- 8 دی / جدی بود.
واقعیت این است که ،حمله امریکا به کتا یب ، یا دسته های حشد شعبی وکشتن چهارفرمانده مشهورآن ،خواب وخیال جمهوری اسلامی درباره عراق را پریشان کرد! پریشا نی که خیزش شیعه های عرا قی علیه حکومت طرفدار ایران بد رازنا وفراخنای آن افزود. بنا برآن ، سلیما نی مامور شد تا موج ضد ایرانی شیعه ها را به موج ضد امریکای تبد یل کند. دراین راستا ،طرفداران حشد شعبی یا خیزش نام نهاد مردمی روز 31 دسامبر2019- 10 دی / جدی 1398 به سفارت امریکا دربغداد هجوم برده وبه سوی آن بسیار سنگ پرا نی کرد ند. طرفه اینکه ، حکومت بغداد که عا دل مهدی نخست وزیر آن قبلا زیر فشار خیزش گران مخالف جمهوری اسلامی استعفا ورئیس موقت می باشد کاری درجهت ممانعت حمله کننده ها به سفارت امریکا نکرد. درچنان حا لت بحران وآشوب ،پمپئو وزیرخارجه امریکا با نشری تصا ویری ازمهاجمان به سفارت که درآن رهبران کتا یب حزب الله وحشد شعبی دیده می شوند ، سازماندهی تهاجم به سفارت را به ابومهدی مهند س ، رهبرکتا یب وقیس خزعلی رئیس گروه عصا یب اهل حق نسبت داده گفت که این اقدام به تشویق ایران درعراق توسط هادی عامری رئیس سپاه بدر وصلاح فیاض ازرهبران حزب دعوت اسلامی صورت گرفته است. وسازماند گان حمله به سفارت به گفته ای وزیر خارجه ازقاسم سلیمانی هدا یت گرفته اند.
پس ازشنیدن خبرکشته شدن یک پیمان کارامریکای وزخمی شدن چهارنفرد یگر درکرکوک درعراق، حمله پیروان خط امام درسال 1979 به سفارت امریکا درتهران وحمله تروریستی القاعده درسال 1998 درنا یروبی وداراسلام / مرکزهای کنیا وتا نزانیا به سفارت امریکا وحمله تروریستان به کنسولگریی امریکا درسال 2012 دربنغازی درشرق لیبی ، وهجوم به سفارت امریکا دربغداد بتاریخ 31 دسامبر-10 جدی ، درذهن ترامپ عقده شد. بنا برآن ، عزم گزینه ای سنگین را کرد که کشتن قاسم سلیمانی بود. ما یک پنس معاون ترامپ هم در چند نوبت گفته بود که سلیما نی به 10 نفراز12 تروریست عامل حملات تروریستی یازدهم سپتامبردرامریکا کمک کرده بود تا پنهان ازایران به افغانستان سفرکنند. گزارش دولت امریکا درباره حملات یازدهم سپتامبرهم بیانگراین بود که 8 نفراز عا ملان حمله ازطریق ایران به افغانستان سفر کرده اند. دیوید پتریوس وزیر دفاع سابق امریکا وفرمانده جنگ امریکا درعراق وافغانستان ،" توضیح می دهد که سلیمانی ازطریق احمد چلبی سیا ست مدارعرا قی برای وی پیام فرستاده وگفت بود که شما با ید بدانید که من ، قاسم سلیما نی ، سیا ست ایران درباره عراق ،لبنان ، غزه وافغانستان را مد یریت می کنم." بعد ازافغانستان که سلیما نی مصروف گسترش نفوذ جمهوری اسلامی وشکست امریکا درآن بود ، براندازیی حکومت صدام حسین توسط جورج بوش فضای جد ید برای سلیما نی ایجاد کرد که ثمر آن را عرا قی ها وامریکا د ید ند ! بنا برآن، ترامپ روز سوم ژانویه 2020- 13 ماه دی / جدی 1398، با پهباد سلیما نی فرمانده سپاه قد س ومهدی مهند س فرمانده نظامی حشد شعبی وچند نفرعرا قی مهم دیگررا درنزد یک میدان هوای بغداد کشت. طبق گزارش روزنامه نیویارک تایمز، کشته شدن سلیما نی با استفاده ازقانونی که کنگره درسال 2002 برای اشغال عراق تصویب کرده بود، انجام شد. کشتنی که روح واعصاب خا منه ای را پریشان کرد تا بگو ید که انتقام سخت می گیرد. بعد ازاعلام انتقام سخت خا منه ای ، روزیکشنبه 15 دی / جدی ،پارلمان عراق درنشستی خواستار بیرون شدن نیروهای امریکای ازاین کشور شد.
جا لب این است که ،درنشست پارلمان عراق که موضوع بیرون شدن نیروهای امریکای مطرح شد ، نما یند گان عرب های سنی وکردها شرکت نکرد ند. عدم شرکت کردها وسنی ها درنشست نامبرده نشان می دهد که جمهوری اسلامی وسپاه قد س وحشد شعبی عرا قی اش چند د ستگی مرگباری را به این کشور تحمیل کرده اند. طرفه اینکه ،همزمان با نشست پارلمان ،خیزش گران شیعه عرا قی مخالف جمهوری اسلامی وحکومت عا دل مهدی دربیرون آن ود یگربخش های بغداد وجنوب عراق علیه حکومت ونخست وزیر موقت شعارمی دا د ند وحق هم دارند که شعاربدهند. به این خاطرکه ،جمهوری اسلامی وسپاه قد س آن با کوشش درتبد یل کردن مبارزه ضد استبدادی مردم سوریه به جنگ علیه تروریسم وکوشش درجهت منحرف ساختن خیزش حق طلبا نه ای شیعه های عرا قی با حمله به سفارت امریکا دربغداد ، هم به مردم سوریه هم به مردم عراق خیا نت کرد ند. بنا برآن ، هیچ شیعه ای درعراق جز چند نوکر جمهوری اسلامی بخاطر قتل سلیمانی توسط ترامپ اشک نریختند!
درواقع ، اشک نریختن شیعه های عرا قی به مرگ سلیما نی وعدم شرک کرد ها وعرب های سنی درنشست پارلمان برای تصویب مقرره بیرون رفتن نا محتمل نیروی های امریکای ازعراق ، نشان دا د که آینده نفوذ جمهوری اسلامی دراین کشورتاریک می باشد. شا یان یاد آوری می دانم که ، خا منه ای با استفاده ازکشته شدن سلیما نی توسط ترامپ ،با افزودن به شمارماتم داران او بزورومکر بسیارتلاش کرد تا نما یش دهد که جمهوری اسلامی هنوزهم دارای نفوذ گسترده درمیان ایرانی ها می باشد. نفوذی که با خیزش مردمی بتاریخ 26 آبان وکشته شدن صد ها مظاهره کننده زیر سوال رفته بود وحمله سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربریی یوکراین وکشتن 176 مسافربی گناه ومظاهرات گسترده دانشجویان دانشگاه تهران وتهرانی ها وکشته شدن 160 مظاهره کننده توسط سپاه وپولیس ولی فقیه ، نظام فقاهتی را درلبه پرتگاه رسانده است.
درباره ای انتقام گیریی ولی فقیه ازامریکا بخاطر قتل سلیما نی ، به صرا حت می گو یم که ازدونگاه وضع به نفع جمهوری اسلامی نمی باشد:نخست ، اداره ای نا درست سیا ست واقتصاد ایران توسط ملا ها وتحریم اقتصاد یی امریکا برآن اقتصاد جمهوری اسلامی را چنان درمانده کرده است که انتقام گیری ازامریکا را دشوار ترساخته است. دوم، حمله سپاه پاسداران به هواپیمای مسافر بریی اوکراین ، سطح بسیار پا یین توان دفاعی ایران را نما یش داد. سوم ،موشک پرا نی های جمهوری اسلامی بسوی پا یگاه های امریکا درعراق موفق درخونین کردن یک سرباز امریکای هم نشد. یعنی انتقام سخت خا منه ای پشت معرکه افتاد. چهارم ،قتل سلیما نی توسط ترامپ ونا توانی خا منه ای در گرفتن انتقام سخت از او به نفع عربستان ومتحدان آن در منطقه تمام شد. یعنی تا ثیر منطقه ای قتل سلیما نی وموشک پرانی کم اثر سپاه پاسداران ایران به سوی پا یگاه های امریکا درعراق تا ثیری چندانی بر سیاست منطقه ندارد.
درباره تا ثیر قتل سلیما نی توسط ترامپ براوضاع جهان،دوگونه گما نه زنی دست با لا پیدا کرد ند:نخست، شروع جنگ میان امریکا وجمهوری اسلامی به زیان منطقه وجهان می با شد. ازاین رو، دپلما سی های آشکار ونهان راه افتاد ند تا تنش زدا یی جای تنش زا یی را بگیرد که گرفت. افزون برآن ،ازاینکه قبلا سلطان قابوس پاد شاه عمان نقطه ای اتصال امریکا وجمهوری اسلامی بود ومرده است ، امیر قطر عوض او وارد تهران شد. وارد شد نی که رد وبد ل پیام های ترامپ وخا منه ای را درآستین دارد. دوم ، درسطح جهان ، خطر تروریسم از افغانستان تا لیبی وخطر اسلام هرا سی درغرب وکمک آن به تروریستان مذ هبی درکشورهای مسلمان ورا ست افراطی در غرب ، ما یه نگرا نی صلح دوستان جهان می با شد. در داخل امریکا هم ، معلوم است که حزب دموکرات بر مجلس نما یند گان وحزب جمهوریخواه بر مجلس سنا سلطه دارد. بنا برآن ،اگرترامپ طرفدار حمله به جمهوری اسلامی با شد که معلوم می شود نیست وبه کشتن سلیمانی بسنده کرده است. اقتصاد جمهوری اسلامی هم توان راه اندازی جنگ برای انتقام گیریی سخت ازامریکا را ندارد. پس ، تا ثیر منفی قتل سلیما نی توسط ترامپ ، با حتمال قوی منجر به جنگ درخاورمیا نه وایجاد نگرا نی ژرف درد یگربخش های جهان نمی شود. با وجود اینکه احتمال جنگ میان امریکا وجمهوری اسلامی ضعیف به نظرمی رسد ، ترامپ یک رزمناوی بزرگ دریای 100 هزارتنی را که 70 هوا پیمای نظامی وپنج هزارارتشی را بدوش دارد ، با فرما ندهی ژنرال حکیمزاده ، امریکایی ازطرف پدرایرانی وازطرف مادر امریکای را وارد آب های جنوب ایران کرده است. ورود رزمناو جنگی امریکا به آب های جنوب ایران وحملات حا شیه ای سپاه پا سداران به چند میدان هوای عراق که پایگاه های نظامی امریکا در آن می باشند به گونه ای که تلفات جا نی برای امریکای ها نداشته باشد ، نشان دهنده قدرت نمای کم تاثیرجمهوری اسلامی می باشد. خلاصه اینکه ، انتقام سخت که خا منه ای ازآن سخن گفت ؛ دورازامکان به نظرمی رسد!
Saturday, 11 January 2020
قتل سلیما نی توسط ترامپ وتا ثیرآن بر اوضاع منطقه وجهان
بخش دوم
ابراهیم ورسجی
بیست ودوم ماه جدی 1398
اگرمی خوا هید با ملتی بجنگید ، نخست ، دشمنی خیا لی برا یش پد ید آورید که خطرناک ترازشما جلوه کند ؛ پس، نقش نجات دهنده را بازی کرده وآن ها را ازچنگ آن نجات دهید!
نوام چامسکی
نگاهی بد شمن ایرا نی ها ساخته شدن امریکا توسط آخوند یسم جا هل در بیشتر از 40 سال گذ شته ،سخن نوام چا مسکی را برایم درست ثا بت سا خت. بنا برآن ، یهتردانستم که آن را درزیر عنوان مقاله جای داده به نو شتن آن ادامه دهم. بهررو ، بیاد خوانند گان بد هم که ، دربخش نخست مقا له ، درباره ای جنا یت های سپاه قد س بنام صد ور انقلاب اسلامی ازافغانستان تا لبنان وفرا ترازآن ابراز نظرکرده بودم. دراین بخش ،درباره ای همکاری سپاه قد س به امریکا دراشغال عراق در سال 2003 وجنا یت های اولی با ساختن حشد شعبی / خیزش نام نهاد شیعه های عراقی علیه عرب های سنی عراق وظهور داعش به حیث وا کنش جنا یت های آن ها ابراز نظرمی کنم. ازاینکه این بخش نو شته منوط به اشغال عراق توسط امریکا وکمک سپاه نام نهاد قد س به آن بخاطر انتقام گیری از صدام حسین می با شد ،لازم است که به انگیزه ی پلید جورج بوش دراشغال نام برده هم تماس بگیرم.
دراین را ستا ،جیمز مور نوسنده ای امریکای ،کتا بی به عنوان " جنگ جورج بوش برای انتخاب شدن دوباره ،عراق ، کا خ سفید ومردم " نوشته است. دراین کتاب ، نوسنده ثابت کرده است که هیچ رابطه ای میان صدام حسین والقاعده ورویداد یازدهم سپتامبر وجود ندارد(1). معلوم است ؛ ازاین نگاه که ،جورج بوش افغانستان را بنام جنگ علیه تروریسم وعراق را بنام داشتن سلاح های خطرزا ورابطه دروغین صدام با القاعده اشغال کرده بود ودستاورد ش در هردو کشور بازگشت دوباره تروریسم طالبان ،برده شدن القاعده ازافغانستان توسط عربستان به عراق وظهور داعش دردومی وپشت معرفه افتادن القاعده می باشد، وهمکاریی سپاه قد س در هردو کشور با او رسواخیز به نظر می رسد!
به این خا طر که ،هم خمینی هم خا منه ای ، امریکا را بسیاربنام شیطان بزرگ کو بید ند ودومی وسپاه قد س زیر فر ما نش همکارآن درافغانستان پسا طالبان ،القاعده ، آی اِس آی وعراق پسا صدام حسین بنام مبارزه با داعش شد ند. ازاینکه ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت ومترجم خمینی در نوفل لیشاتو ، دریک نوشته ای خود ازیک نوسنده بریتا نیای بعد از بیرون رفتن شاه ورهبر انقلاب شدن خمینی ، یاد آورشده بود که:" درایران ،جهل بر ظلم غالب شد." بدون شک ،دقیق برآورد کرده بود! مثلا ،قاسم سلیما نی فرمانده سپاه قد س ، یا طالبان ایرانی را ترامپ کشت وسپاه پا سداران انقلاب نا میمون ایران هواپیمای بوینگ یوکرانی را روزچهارشنبه هشتم دسامبر/ هجدهم ماه جدی ، بعد ازپرواز از میدان هوای تهران بنام حمله به پا یگاه های نظامی امریکا درعراق سرنگون و167 مسافررا که در رد یف آن ها ایرانی ها،افغانستانی ها وکا نادای ها بیشتر بود ند کشت وروزشنبه یازدهم دسامبر/ بیست ویکم جدی ، علی حاجیزاده فرمانده سپاه پاسداران اعتراف کرد که به اشتباه مرتکب حمله وکشتارنامبرده شده است! بسیار خرسند شدم ازاینکه ، با شنیدن اعتراف حاجیزاده ، دانشجویان دانشگاه تهران ومردم با شعار مرگ بر دروغ گو به خیا بان ها ریخته خا منه ای را نفرین وخواستار استعفای او شد ند. ترامپ رئیس جمهور امریکا هم با صادرکردن بیا نیه ای تند بزبان های فارسی وانگلیسی ازمظاهره مردم ایران حما یت وگفت که تا پسین لحظه یا ( همبستر ابوبکر بغدادی وسلیما نی سا ختن حکومت ملای ) همکارتان می باشم. همچنان ، جستین ترودو ،نخست وزیرکا نا دا ، زیلانسکی رئیس جمهور یوکراین وسخن گوی نا تو حمله سپاه پا سداران به هواپیما وکشتن سرنشینان آن را سرزنش وخواستار بررسی وداد گاهی کردن عا ملان آن شد ند.
بنا برآن ، حق دارم کشتار نامبرده را دستاورد غلبه جهل بر ظلم درایران به گفته ای نوسنده ای بریتا نیا ی دانسته فرمانده چنان قتل بی رحما نه را بشد ت سرزنش وازدانشجویان دانشگاه تهران وتهرانی های همزبان وهم فرهنگم ابراز سپاس بی کران کنم. درحا لیکه قتل نا جوان مردا نه ای مسا فران توسط سپاه پا سداران جمهوری نام نهاد اسلامی را سرزنش می کنم ،به جا هلان می گویم که از آغازتحمیل شدن شما ملا های جا هل بر انقلاب دموکراتیک مردم ایران درسال 1357 تا کنون ، بخاطر نادانی دوستان ودشمنان را نادرست گزینش وبه مردمان ایران وافغانستان وتمام منطقه خیا نت کرده ومی کنید. برای نا دان وتباه کاربودن شما ،سه نمونه میا ورم:نخست، امریکا دراخیر جنگ جهانی دوم بر دوشهرهیروشیما وناکازاکی ژا پا ن بم اتومی ریخت وهزاران نفررا کشت! شما جا هلان سپاهی وملای گاهی شنید ید که ژاپا نی ها بر امریکا مرده باد گفته با شند! دوم ، امریکا میلیون ها ویتنامی را کشت وبعد از شکست آن هیچ ویتنامی علیه آن شعارمرده باد نداد. افزون براینکه ویتنامی ها شعارمرگ بر امریکا نداد ند، حکومت مستقل ویتنام رابطه دوستانه با امریکا بر قرار واز فن آوری وکمک های اقتصادی وبانک جهانی وصندوق بین المللی پول ود یگر نهاد های ما لی زیر فرمان آن استفاده واقتصاد خود را ترقی داد. سوم ، درافغانستان ،شما جا هلان دید ید که شوروی کشتارها وتباه کاری ها کرد ومن سیا ست خوانده به استاد ربا نی وفرمانده مسعود مشوره دادم که درسیا ست حق وبا طل ازنظرد ینی وجود ندارد وتنها منافع ملی وجود دارد. ازاین رو ،با روسیه روابط دوستا نه بر قرارنما یید که کرد ند وبنده هم یک یا دوبار به مسکو سفر کردم. به سخن د یگر،سران دولت اسلامی مجا هد ین افغانستان ، از ولی فقیه وسپاه پا سدا را نش با فهم تروبا تجربه تربو د ند!
بهر حال ،تمام کتاب های نو شته شده توسط سیا ست مدا ران ونوسند گان امریکای ازاشغال افغانستان توسط ارتش سرخ تا جنگ امریکا علیه تروریسم درآن را که موفق درمهار تروریسم نشده وسپاه قد س ایران درهمکاری با آی اِس آی / شبکه امنیتی ارتش پاکستان کمک به طالبان علیه منا فع مردم ما بنام مبارزه با امریکا کرده اند را از کتاب فروشی های دست دوم در آتوا ، پایتخت کا نا دا خریداری ومصروف کار بالای آن ها می باشم. شا یان ذ کراست که ،در باره "جنگ های اشباح" ، " جنگ حورج بوش " و" جنگ اوبا ما "که اولی نوشته ستیف کول ودومی وسومی ، نوشته های با ب ودوارد می باشد ،مقا له ها نوشتم ودرآن ها دریافتم که در ایجاد اوضاع فاجعه بار کنونی افغانستان ، مقصر درجه او آی اِس آی ومقصر درجه دوم سپاه قد س رژیم آخوندی ومقصر درجه سوم امریکا می با شد.
ازاین رو ،طالبان نوازی های آی اِس آی وسپاه قد س علیه مردم افغانستان را سرزنش وکارنامه ای سیاه دومی را درعراق ،سوریه ویمن به نفع اسرائیل وزیان مسلمان ها بررسی واین بخش از نو شته را پا یان می دهم. دراین بخش ، تکرار می کنم که آیت الله منتظری بنیان گذار جمهوری اسلامی دراخیر متوجه خطای خود شد وگفت که این نظام نه جمهوری ونه اسلامی می باشد وازمردم ایران عذار خواهی کرد. با درنظر داشت تعریف منتظری از حکومت تحمیل شده بر ایران ،آن را حکومت آخوندی وسپاه قد سش را سپاه آخوندی معرفی وازتباه کاری های آن در خاورمیا نه پرده برداری وپرده برداری را ازعراق آغازمی کنم.
طوریکه دربخش قبلی مقا له ود یگرنوشته ها یم یاد آوری کردم ، صدام حسین دست دوستی به سوی خمینی دراز کرده بود. دست دوستی که با تهد ید موا جه وباعث شروع جنگ عراق علیه ایران توسط او شد. معلوم است که ،اسلام مسلمان ها را برا در نا میده وجنگ شان علیه یک د یگررا مجاز نمی داند. برخلاف ، صدورو انقلاب وسپاه قد س وکربلا گریی حکومت آخوندی مصیبت برای عراق ها وایرانی ها خلق کرد. همچنانکه ، پشتونستانخواهی امیران استعمارزای افغان تحمیل شده بر افغانستان با عث تباه کاری ها وتروریست پروری های پاکستان درکشور دارای تاریخ سیا سی نا شاد ما شد.
بهر صورت ،جورج بوش که ازمسیحی های صهیونیست ود یک چینی معاون او یهودی صهیونیست بود ، طبق بر نامه ازقبل تهیه شده عراق را اشغال کرد ند. اسناد ی تا کنون فا ش شده نشان می دهند که اشغال عراق برنامه صهیونیستی برای ایجاد بحران دوامدار درخاورمیا نه بود. بر نامه ای فاجعه باری که حکومت آخوندی وسپاه قد س آن به عمر آن افزود ند. مثلا ، برانداختن حکومت صدام حسین ومتلاشی کردن ارتش عراق وسپردن امور آن بد ست شیعه های افراطی سال ها نان خور درقم وتهران ، دراصل شروع فاجعه بود. وفاجعه این گونه رقم ودامن زده شد که نوری مالکی ازشیعه های افراطی نخست وزیر عراق ساخته شد واو اول سنی ها را بنام بعثی ازساختارحکومت مرخص ودوم به انتقام گیری ازسنی ها بنام انتقام گیری از صدام حسین پرداخت. درحالیکه رفتارصدام حسین دردوره حکومت 20 وچند ساله ای خود با کرد ها نامهربان وبا عرب های شیعه برا درانه بود.
مثلا،سال 1360 ، درشیراز، با نما ینده حزب دعوت از شیعه های عراقی گفت وگوهای دوام دار ودوستا نه داشتم وباری از او سوال کردم که " خمینی می تواند با کمک شیعه های عراقی حکومت صدام حسین را براندازد؟ او به من گفت که نه ! به این خاطرکه ، صدام حسین با شیعه ها عرب گفته رفتار برا درا نه می کند نه دشمنانه !" سال 1364 ،یک جوان شیعه ای عراق از اطراف بصره در بخش دارو سازی دانشگاه پنجاب دانشجو بود ودوست شخصی ام شد. همان سوال از نما ینده حزب دعوت را از اوکردم. او به من گفت که" برای صدام حسین عرب بودن مهم است نه شیعه وسنی بودن عرب های عراقی! دراین رابطه ، یک نمونه برایم گفت وآن اینکه قریه من 30 کیلیومتر بیرون بصره می باشد وشیوه ای کاری صدام این گونه می باشد که از شهر ها به روستاها می رود وبا مردم سخن می گوید ومشکلات شان را د یده وبه رفع آن ها می پردازد. درین راستا ،روزی به قریه ما آمد ودرمسجد وضو گرفت وعقب ملا نماز ظهررا ادا وبعدا ازمردم مشکلات شان را پرسید ومردم از خا مه بودن سرک ونبود برق وگاز ودکتر ودارو و... سخن گفتند. بعد تمام شدن سخنان مردم ، از ملا پرسید واو از اضافه شدن نمازگزاران وکوچک شدن مسجد ونبود تشناب در نزد یک آن سخن گفت وصدام رفت. درشش ماه ، همه خواسته های مردم برآورده شد."
برای تا یید سخنان جوانان عراقی ،سال ها بعد ،درآتوا ، پایتخت کا ناداد ، به یک برنامه ای راد یوی بنام " اند یشه ها" دربخش سی بی سی رادیوی کا نادا ، گوش می دادم. روزی بحث درباره کارنامه صدام حسین بود ویک عراقی که طرف بحث بود،گفت " صدام حسین دیکتاتوربود اما خد مت گار مردم بود. بطورنمونه ، امنیت ، بهداشت ، آموزش وپرورش رایگان ودرواقع همه چیز داشتیم. متاسفانه ، جورج بوش بنام دموکراسی زند گی مان را تباه کرد!" تباه کاریی که درادامه ای آن ، حکومت تند روان شیعه طرفدار ایران برعراقی ها تحمیل کرده شد. شیعه های افراطی زیر فرمان قا سم سلیما نی وسپاه قد س او بنام حشد شعبی یا خیزش مردمی تبجان سنی ها انداخته شد ند.
طوریکه د یده شده شد ،سپاه قد س وحشد شعبی اول سنی های تحصیل کرده را ازسیا ست بیرون کرد ند ودوم زمینه سازی برای ظهور داعش کرد ند. ازاینکه حکومت دست سا خت خا منه ای وجورج بوش دربغداد ضعیف وپوشا لی بود ،داعش اول موصل پایتخت ولایت انبار دومین شهر بزرگ سنی نشین عراق بعد ازبغداد را درسال 2012 گرفت ودوم با اعلام خلافت به سوی بغداد شتا فت. شتافتن شتا بانی که هم امریکا هم حکومت آخوندی را هراسان سا خت. بنا برآن ، سپاه قد س وحشد شعبی ، یا خیزش با صطلاح مردمی درکنار سربازان امریکای وپوشش هوای وزمینی ارتش امریکا ،شهر موصل را ویران ودرواقع یک میلیون مسلمان را شهید وزخمی کرد ند. این بود کمک حکومت آخوندی به شیطان بزرگ علیه مسلمان های سنی درعراق.
درچنان شرایطی اسفباری که داعش درنتیجه ائتلاف آخوند یسم وشیطان بزرگ متواری شده بود، هم بهار عربی رژیم وحشی بشاراسد را لرزانده بود هم بخشی ازداعش روانه ای سوریه شد. قاسم سلیما نی که درعراق زیر فرمان ارتش امریکا علیه داعش جنگ وکشتار وتباه کاری کرده بود ؛ درسوریه ، علیه خیزش دموکراسی خواه به کمک رژیم مستبد ووحشی اسد شتا فت. با وجود توحش زیاد علیه خیزش گران دموکراسی خواه سوری ، قاسم سلیما نی وسپاه جنایت کار قد س او موفق در سر کوب خیزش مردمی نشد ند. بنا برآن ، سلیمانی بدربار ولادی میر پوتین به مسکورفت واورا وارد جنگ ودفاع ازرژیم تروریستی اسد سا خت.
بنا برآن ، به صرا حت می گویم که قاسم سلیما نی جنگ علیه خیزش دموکراسی خوا هی واستبداد ستیزیی مردم سوریه را به جنگ علیه تروریسم تبد یل کرد. جنگی وحشتنا کی که تا کنون ادامه دارد وغیر ازدمشق ومرکز ادلیب که دردومی جنگ وتباه کاری ادامه دارد ، دیگر همه بخش های سوریه را به خاکستر تبد یل ویک میلیون مردم سوریه را شهید وزخمی وده میلیون آن ها را به ترکیه ، لبنان ، اردن ، وآلمان پنا هنده سا خته است. شا یان یاد آوری می دانم که ، وقتیکه خانم مرکل نخست وزیر آلمان ده هزارآوارگان سوری را پذ یرفت، دست راستی ها از او انتقاد کرد ند واو به آن ها این گونه سخن انسانی- تاریخی گفت:" بیاد داشته با شید که ،آوارگان سوری به مکه وقم دومرکز د ینی خود نرفتند وبه کشورما آمد ند!" واقعا ، وقتیکه سخن انسان دوستانه خانم مرکل نخست وزیرآلمان را شنفتم ،هم با آوازبلند گریستم هم به وها بیت وشیعه گری فقهی ونظامی گران پاکستانی بخاطر بد بخت سا ختن مسلمان ها از افغانستان تا سوریه ،نفرین ها نثار کردم! ادامه دارد.
پا نویس
1-Bush’s war for Re-election
Iraq, the White House , and the people
By James Moore , Author of the New York times best seller Bush’s brain
Copyright 2004 by James Moore. All rights reserved.
Published by John Willey & Sons, Inc. Hoboken, New Jersey.
Published simultaneously in Canada. Author’s Note .Pp xiii-xiv.
ابراهیم ورسجی
بیست ودوم ماه جدی 1398
اگرمی خوا هید با ملتی بجنگید ، نخست ، دشمنی خیا لی برا یش پد ید آورید که خطرناک ترازشما جلوه کند ؛ پس، نقش نجات دهنده را بازی کرده وآن ها را ازچنگ آن نجات دهید!
نوام چامسکی
نگاهی بد شمن ایرا نی ها ساخته شدن امریکا توسط آخوند یسم جا هل در بیشتر از 40 سال گذ شته ،سخن نوام چا مسکی را برایم درست ثا بت سا خت. بنا برآن ، یهتردانستم که آن را درزیر عنوان مقاله جای داده به نو شتن آن ادامه دهم. بهررو ، بیاد خوانند گان بد هم که ، دربخش نخست مقا له ، درباره ای جنا یت های سپاه قد س بنام صد ور انقلاب اسلامی ازافغانستان تا لبنان وفرا ترازآن ابراز نظرکرده بودم. دراین بخش ،درباره ای همکاری سپاه قد س به امریکا دراشغال عراق در سال 2003 وجنا یت های اولی با ساختن حشد شعبی / خیزش نام نهاد شیعه های عراقی علیه عرب های سنی عراق وظهور داعش به حیث وا کنش جنا یت های آن ها ابراز نظرمی کنم. ازاینکه این بخش نو شته منوط به اشغال عراق توسط امریکا وکمک سپاه نام نهاد قد س به آن بخاطر انتقام گیری از صدام حسین می با شد ،لازم است که به انگیزه ی پلید جورج بوش دراشغال نام برده هم تماس بگیرم.
دراین را ستا ،جیمز مور نوسنده ای امریکای ،کتا بی به عنوان " جنگ جورج بوش برای انتخاب شدن دوباره ،عراق ، کا خ سفید ومردم " نوشته است. دراین کتاب ، نوسنده ثابت کرده است که هیچ رابطه ای میان صدام حسین والقاعده ورویداد یازدهم سپتامبر وجود ندارد(1). معلوم است ؛ ازاین نگاه که ،جورج بوش افغانستان را بنام جنگ علیه تروریسم وعراق را بنام داشتن سلاح های خطرزا ورابطه دروغین صدام با القاعده اشغال کرده بود ودستاورد ش در هردو کشور بازگشت دوباره تروریسم طالبان ،برده شدن القاعده ازافغانستان توسط عربستان به عراق وظهور داعش دردومی وپشت معرفه افتادن القاعده می باشد، وهمکاریی سپاه قد س در هردو کشور با او رسواخیز به نظر می رسد!
به این خا طر که ،هم خمینی هم خا منه ای ، امریکا را بسیاربنام شیطان بزرگ کو بید ند ودومی وسپاه قد س زیر فر ما نش همکارآن درافغانستان پسا طالبان ،القاعده ، آی اِس آی وعراق پسا صدام حسین بنام مبارزه با داعش شد ند. ازاینکه ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت ومترجم خمینی در نوفل لیشاتو ، دریک نوشته ای خود ازیک نوسنده بریتا نیای بعد از بیرون رفتن شاه ورهبر انقلاب شدن خمینی ، یاد آورشده بود که:" درایران ،جهل بر ظلم غالب شد." بدون شک ،دقیق برآورد کرده بود! مثلا ،قاسم سلیما نی فرمانده سپاه قد س ، یا طالبان ایرانی را ترامپ کشت وسپاه پا سداران انقلاب نا میمون ایران هواپیمای بوینگ یوکرانی را روزچهارشنبه هشتم دسامبر/ هجدهم ماه جدی ، بعد ازپرواز از میدان هوای تهران بنام حمله به پا یگاه های نظامی امریکا درعراق سرنگون و167 مسافررا که در رد یف آن ها ایرانی ها،افغانستانی ها وکا نادای ها بیشتر بود ند کشت وروزشنبه یازدهم دسامبر/ بیست ویکم جدی ، علی حاجیزاده فرمانده سپاه پاسداران اعتراف کرد که به اشتباه مرتکب حمله وکشتارنامبرده شده است! بسیار خرسند شدم ازاینکه ، با شنیدن اعتراف حاجیزاده ، دانشجویان دانشگاه تهران ومردم با شعار مرگ بر دروغ گو به خیا بان ها ریخته خا منه ای را نفرین وخواستار استعفای او شد ند. ترامپ رئیس جمهور امریکا هم با صادرکردن بیا نیه ای تند بزبان های فارسی وانگلیسی ازمظاهره مردم ایران حما یت وگفت که تا پسین لحظه یا ( همبستر ابوبکر بغدادی وسلیما نی سا ختن حکومت ملای ) همکارتان می باشم. همچنان ، جستین ترودو ،نخست وزیرکا نا دا ، زیلانسکی رئیس جمهور یوکراین وسخن گوی نا تو حمله سپاه پا سداران به هواپیما وکشتن سرنشینان آن را سرزنش وخواستار بررسی وداد گاهی کردن عا ملان آن شد ند.
بنا برآن ، حق دارم کشتار نامبرده را دستاورد غلبه جهل بر ظلم درایران به گفته ای نوسنده ای بریتا نیا ی دانسته فرمانده چنان قتل بی رحما نه را بشد ت سرزنش وازدانشجویان دانشگاه تهران وتهرانی های همزبان وهم فرهنگم ابراز سپاس بی کران کنم. درحا لیکه قتل نا جوان مردا نه ای مسا فران توسط سپاه پا سداران جمهوری نام نهاد اسلامی را سرزنش می کنم ،به جا هلان می گویم که از آغازتحمیل شدن شما ملا های جا هل بر انقلاب دموکراتیک مردم ایران درسال 1357 تا کنون ، بخاطر نادانی دوستان ودشمنان را نادرست گزینش وبه مردمان ایران وافغانستان وتمام منطقه خیا نت کرده ومی کنید. برای نا دان وتباه کاربودن شما ،سه نمونه میا ورم:نخست، امریکا دراخیر جنگ جهانی دوم بر دوشهرهیروشیما وناکازاکی ژا پا ن بم اتومی ریخت وهزاران نفررا کشت! شما جا هلان سپاهی وملای گاهی شنید ید که ژاپا نی ها بر امریکا مرده باد گفته با شند! دوم ، امریکا میلیون ها ویتنامی را کشت وبعد از شکست آن هیچ ویتنامی علیه آن شعارمرده باد نداد. افزون براینکه ویتنامی ها شعارمرگ بر امریکا نداد ند، حکومت مستقل ویتنام رابطه دوستانه با امریکا بر قرار واز فن آوری وکمک های اقتصادی وبانک جهانی وصندوق بین المللی پول ود یگر نهاد های ما لی زیر فرمان آن استفاده واقتصاد خود را ترقی داد. سوم ، درافغانستان ،شما جا هلان دید ید که شوروی کشتارها وتباه کاری ها کرد ومن سیا ست خوانده به استاد ربا نی وفرمانده مسعود مشوره دادم که درسیا ست حق وبا طل ازنظرد ینی وجود ندارد وتنها منافع ملی وجود دارد. ازاین رو ،با روسیه روابط دوستا نه بر قرارنما یید که کرد ند وبنده هم یک یا دوبار به مسکو سفر کردم. به سخن د یگر،سران دولت اسلامی مجا هد ین افغانستان ، از ولی فقیه وسپاه پا سدا را نش با فهم تروبا تجربه تربو د ند!
بهر حال ،تمام کتاب های نو شته شده توسط سیا ست مدا ران ونوسند گان امریکای ازاشغال افغانستان توسط ارتش سرخ تا جنگ امریکا علیه تروریسم درآن را که موفق درمهار تروریسم نشده وسپاه قد س ایران درهمکاری با آی اِس آی / شبکه امنیتی ارتش پاکستان کمک به طالبان علیه منا فع مردم ما بنام مبارزه با امریکا کرده اند را از کتاب فروشی های دست دوم در آتوا ، پایتخت کا نا دا خریداری ومصروف کار بالای آن ها می باشم. شا یان ذ کراست که ،در باره "جنگ های اشباح" ، " جنگ حورج بوش " و" جنگ اوبا ما "که اولی نوشته ستیف کول ودومی وسومی ، نوشته های با ب ودوارد می باشد ،مقا له ها نوشتم ودرآن ها دریافتم که در ایجاد اوضاع فاجعه بار کنونی افغانستان ، مقصر درجه او آی اِس آی ومقصر درجه دوم سپاه قد س رژیم آخوندی ومقصر درجه سوم امریکا می با شد.
ازاین رو ،طالبان نوازی های آی اِس آی وسپاه قد س علیه مردم افغانستان را سرزنش وکارنامه ای سیاه دومی را درعراق ،سوریه ویمن به نفع اسرائیل وزیان مسلمان ها بررسی واین بخش از نو شته را پا یان می دهم. دراین بخش ، تکرار می کنم که آیت الله منتظری بنیان گذار جمهوری اسلامی دراخیر متوجه خطای خود شد وگفت که این نظام نه جمهوری ونه اسلامی می باشد وازمردم ایران عذار خواهی کرد. با درنظر داشت تعریف منتظری از حکومت تحمیل شده بر ایران ،آن را حکومت آخوندی وسپاه قد سش را سپاه آخوندی معرفی وازتباه کاری های آن در خاورمیا نه پرده برداری وپرده برداری را ازعراق آغازمی کنم.
طوریکه دربخش قبلی مقا له ود یگرنوشته ها یم یاد آوری کردم ، صدام حسین دست دوستی به سوی خمینی دراز کرده بود. دست دوستی که با تهد ید موا جه وباعث شروع جنگ عراق علیه ایران توسط او شد. معلوم است که ،اسلام مسلمان ها را برا در نا میده وجنگ شان علیه یک د یگررا مجاز نمی داند. برخلاف ، صدورو انقلاب وسپاه قد س وکربلا گریی حکومت آخوندی مصیبت برای عراق ها وایرانی ها خلق کرد. همچنانکه ، پشتونستانخواهی امیران استعمارزای افغان تحمیل شده بر افغانستان با عث تباه کاری ها وتروریست پروری های پاکستان درکشور دارای تاریخ سیا سی نا شاد ما شد.
بهر صورت ،جورج بوش که ازمسیحی های صهیونیست ود یک چینی معاون او یهودی صهیونیست بود ، طبق بر نامه ازقبل تهیه شده عراق را اشغال کرد ند. اسناد ی تا کنون فا ش شده نشان می دهند که اشغال عراق برنامه صهیونیستی برای ایجاد بحران دوامدار درخاورمیا نه بود. بر نامه ای فاجعه باری که حکومت آخوندی وسپاه قد س آن به عمر آن افزود ند. مثلا ، برانداختن حکومت صدام حسین ومتلاشی کردن ارتش عراق وسپردن امور آن بد ست شیعه های افراطی سال ها نان خور درقم وتهران ، دراصل شروع فاجعه بود. وفاجعه این گونه رقم ودامن زده شد که نوری مالکی ازشیعه های افراطی نخست وزیر عراق ساخته شد واو اول سنی ها را بنام بعثی ازساختارحکومت مرخص ودوم به انتقام گیری ازسنی ها بنام انتقام گیری از صدام حسین پرداخت. درحالیکه رفتارصدام حسین دردوره حکومت 20 وچند ساله ای خود با کرد ها نامهربان وبا عرب های شیعه برا درانه بود.
مثلا،سال 1360 ، درشیراز، با نما ینده حزب دعوت از شیعه های عراقی گفت وگوهای دوام دار ودوستا نه داشتم وباری از او سوال کردم که " خمینی می تواند با کمک شیعه های عراقی حکومت صدام حسین را براندازد؟ او به من گفت که نه ! به این خاطرکه ، صدام حسین با شیعه ها عرب گفته رفتار برا درا نه می کند نه دشمنانه !" سال 1364 ،یک جوان شیعه ای عراق از اطراف بصره در بخش دارو سازی دانشگاه پنجاب دانشجو بود ودوست شخصی ام شد. همان سوال از نما ینده حزب دعوت را از اوکردم. او به من گفت که" برای صدام حسین عرب بودن مهم است نه شیعه وسنی بودن عرب های عراقی! دراین رابطه ، یک نمونه برایم گفت وآن اینکه قریه من 30 کیلیومتر بیرون بصره می باشد وشیوه ای کاری صدام این گونه می باشد که از شهر ها به روستاها می رود وبا مردم سخن می گوید ومشکلات شان را د یده وبه رفع آن ها می پردازد. درین راستا ،روزی به قریه ما آمد ودرمسجد وضو گرفت وعقب ملا نماز ظهررا ادا وبعدا ازمردم مشکلات شان را پرسید ومردم از خا مه بودن سرک ونبود برق وگاز ودکتر ودارو و... سخن گفتند. بعد تمام شدن سخنان مردم ، از ملا پرسید واو از اضافه شدن نمازگزاران وکوچک شدن مسجد ونبود تشناب در نزد یک آن سخن گفت وصدام رفت. درشش ماه ، همه خواسته های مردم برآورده شد."
برای تا یید سخنان جوانان عراقی ،سال ها بعد ،درآتوا ، پایتخت کا ناداد ، به یک برنامه ای راد یوی بنام " اند یشه ها" دربخش سی بی سی رادیوی کا نادا ، گوش می دادم. روزی بحث درباره کارنامه صدام حسین بود ویک عراقی که طرف بحث بود،گفت " صدام حسین دیکتاتوربود اما خد مت گار مردم بود. بطورنمونه ، امنیت ، بهداشت ، آموزش وپرورش رایگان ودرواقع همه چیز داشتیم. متاسفانه ، جورج بوش بنام دموکراسی زند گی مان را تباه کرد!" تباه کاریی که درادامه ای آن ، حکومت تند روان شیعه طرفدار ایران برعراقی ها تحمیل کرده شد. شیعه های افراطی زیر فرمان قا سم سلیما نی وسپاه قد س او بنام حشد شعبی یا خیزش مردمی تبجان سنی ها انداخته شد ند.
طوریکه د یده شده شد ،سپاه قد س وحشد شعبی اول سنی های تحصیل کرده را ازسیا ست بیرون کرد ند ودوم زمینه سازی برای ظهور داعش کرد ند. ازاینکه حکومت دست سا خت خا منه ای وجورج بوش دربغداد ضعیف وپوشا لی بود ،داعش اول موصل پایتخت ولایت انبار دومین شهر بزرگ سنی نشین عراق بعد ازبغداد را درسال 2012 گرفت ودوم با اعلام خلافت به سوی بغداد شتا فت. شتافتن شتا بانی که هم امریکا هم حکومت آخوندی را هراسان سا خت. بنا برآن ، سپاه قد س وحشد شعبی ، یا خیزش با صطلاح مردمی درکنار سربازان امریکای وپوشش هوای وزمینی ارتش امریکا ،شهر موصل را ویران ودرواقع یک میلیون مسلمان را شهید وزخمی کرد ند. این بود کمک حکومت آخوندی به شیطان بزرگ علیه مسلمان های سنی درعراق.
درچنان شرایطی اسفباری که داعش درنتیجه ائتلاف آخوند یسم وشیطان بزرگ متواری شده بود، هم بهار عربی رژیم وحشی بشاراسد را لرزانده بود هم بخشی ازداعش روانه ای سوریه شد. قاسم سلیما نی که درعراق زیر فرمان ارتش امریکا علیه داعش جنگ وکشتار وتباه کاری کرده بود ؛ درسوریه ، علیه خیزش دموکراسی خواه به کمک رژیم مستبد ووحشی اسد شتا فت. با وجود توحش زیاد علیه خیزش گران دموکراسی خواه سوری ، قاسم سلیما نی وسپاه جنایت کار قد س او موفق در سر کوب خیزش مردمی نشد ند. بنا برآن ، سلیمانی بدربار ولادی میر پوتین به مسکورفت واورا وارد جنگ ودفاع ازرژیم تروریستی اسد سا خت.
بنا برآن ، به صرا حت می گویم که قاسم سلیما نی جنگ علیه خیزش دموکراسی خوا هی واستبداد ستیزیی مردم سوریه را به جنگ علیه تروریسم تبد یل کرد. جنگی وحشتنا کی که تا کنون ادامه دارد وغیر ازدمشق ومرکز ادلیب که دردومی جنگ وتباه کاری ادامه دارد ، دیگر همه بخش های سوریه را به خاکستر تبد یل ویک میلیون مردم سوریه را شهید وزخمی وده میلیون آن ها را به ترکیه ، لبنان ، اردن ، وآلمان پنا هنده سا خته است. شا یان یاد آوری می دانم که ، وقتیکه خانم مرکل نخست وزیر آلمان ده هزارآوارگان سوری را پذ یرفت، دست راستی ها از او انتقاد کرد ند واو به آن ها این گونه سخن انسانی- تاریخی گفت:" بیاد داشته با شید که ،آوارگان سوری به مکه وقم دومرکز د ینی خود نرفتند وبه کشورما آمد ند!" واقعا ، وقتیکه سخن انسان دوستانه خانم مرکل نخست وزیرآلمان را شنفتم ،هم با آوازبلند گریستم هم به وها بیت وشیعه گری فقهی ونظامی گران پاکستانی بخاطر بد بخت سا ختن مسلمان ها از افغانستان تا سوریه ،نفرین ها نثار کردم! ادامه دارد.
پا نویس
1-Bush’s war for Re-election
Iraq, the White House , and the people
By James Moore , Author of the New York times best seller Bush’s brain
Copyright 2004 by James Moore. All rights reserved.
Published by John Willey & Sons, Inc. Hoboken, New Jersey.
Published simultaneously in Canada. Author’s Note .Pp xiii-xiv.
Thursday, 9 January 2020
قتل سلیما نی توسط ترامپ وتا ثیرآن براوضاع منطقه وجهان
بخش نخست
ابراهیم ورسجی
بیستم ماه جدی 1398
این نوشته درسه بخش ارا یه می شود ؛
نخست ، جنا یت های سپاه قد س ، بنام صدور انقلاب اسلامی ، ازافغانستان تا خاورمیا نه؛
دوم، همکاری سپاه قد س به امریکا دراشغال عراق وظهور داعش وجنگ هردو علیه آن؛
سوم ، جنگ سپاه قد س علیه بهار عربی درسوریه وتوحش آن علیه خیزش گران شیعه مخالف حکومت طرفدار آخوند یسم درعراق وسنگ پرانی به سفارت امریکا دربغداد واعزام سلیما نی به مهما نی ابوبکر بغدادی توسط ترامپ.
دررابطه به اصل نخست ، بهتر است که به سراغ تاریخ بروم. دراین راستا ، واقعیت این است که ، قرن بیستم شا هد انقلاب ها ورویداد های بسیاری مانند: جنگ اول جها نی ، انقلاب روسیه ،ظهور فاشیسم ونازیسم وستا لینیسم، جنگ دوم جهانی ، جنگ سرد، انقلاب چین ، انقلاب کوبا ، انقلاب الجزایر ،انقلاب ویتنام ، ، انقلاب اسلامی ایران ، وجهاد مجا هد ین افغانستان علیه کمونیسم ونا بود یی آن وتخریب کا بل بود. دررد یف انقلاب های نامبرده ، انقلاب اسلامی ایران ازدونگاه واکنش های گونه گونی درجهان داشت: نخست ، علم وفن آوری وجامعه شنا سی نو وروشنفکران برخا سته از شکم آن ها د ین را وابسته به جهان کهنه وسزاوار مرگ می دانستند. برخلاف ، رویدادی بنام انقلاب اسلامی به رهبریی خمینی ، برآورد آن ها درباره د ین را زیر پرسش برد. دوم ، انقلاب اسلامی ایران درآسیای غربی ، یا خاورمیا نه ، منطقه ای دا رای ذخا یر بالای نفت وگازرویداد وشعار های صد ور انقلاب اسلامی ونا بودی اسرائیل وسرزنش اسلام عربستان بنام اسلام امریکای ودادن پسوند شیطان بزرگ به امریکا را بیرون داد.
برای بسیاری تحلیلگران سیا سی ومن فارسی زبان افغانستانی ،شیطان بزرگ نامیدن امریکا توسط خمینی وواکنش خشن نشان ندادن شیطان بزرگ دربرا بر اووحکومت آخوندی اش پرسش برانگیز می باشد. اینجا ست که ، هم تئوری توطئه هم واقعیت دیپلما سی دوگا نگی خود را نما یش می دهند. مثلا ، بسیاری تحلیلگران وپیروان تئوری توطئه درسیا ست ودیپلما سی ، با ورداشتند ودارند که امریکا برای ایجاد کمربند سبز علیه شوروی به انقلاب اسلامی ، یا تحمیل خمینی برانقلاب دموکراتیک مردم ایران درسال 1357 خورشیدی - 1979 ترسا یی ، نیازداشت. ازاین رو ، ازکنارشعارهای ضد امریکا یی خمینی وخا منه ای با ید سرسری گذ شت.
همچنان ،برخی تحلیلگران با ورداشتند که شاه ایران با درنظرداشت درآمدی بالای نفتی وگازی خود را قدرت منطقه ای پندا شته دربرابر امریکا واسرائیل مغرورشده بود وحقوق بشرمآ بی جمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا وکود تای نظامی های کمونیست طرفدارمسکو درکا بل ، دست بد ست هم داده جاده سازی برای رهبر انقلاب اسلامی شدن خمینی به کمک امریکا کرد ند. ازاین نگاه که ،ژنرال ضیاء الحق کود تاچی حقوق بشر ستیز پاکستان درنتیجه پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان ، درکاخ سفید محترم شده بود ،شعارهای مرگ بر امریکا یا شیطان بزرگ توسط خمینی وتازه بدوران رسیده های دوروبرش هم با ید درکاخ سفید تحمل می شد که شد.
ازسوی د یگر ،خمینی درنوفل لیشاتو در کناره پاریس گفته بود که حقوق بشروکثرت گرای را می پذ یرد واجازه ای حکومت گری به ملا ها نمی دهد. برای من که جوان مسلمان مبارز وآواره در پاکستان بودم ،کثرت گرای پذ یر شدن خمینی جالب بود. بهر حال ،خمینی بعد ازرسیدن به تهران بازیی سیا سی و فریب کارا نه کرد. البته این گونه که ،دولت موقت به ریاست مهند س بازرگان ، دانشمند ونواند یش د ینی شکل داد اما به او اجازه کار نداد. مثلا ،دراخیرتا بستان سال 1358 ،درتهران بودم وروزی درسیمای جمهوری اسلامی د یدم که بازرگان به خمینی گفت که "شما در پاریس وعده های دا د ید که اکنون خلاف آن هاعمل می کنید! " خمینی به مهند س گفت که:" خدعه / فریب کاری کردم!"
یک ماه بعد از اعلام فریب کاریی خمینی ،سفارت امریکا درتهران توسط حزب اللهی های پیرو او، یا پیروان خط امام اشغال ومهند س بازرگان به حیث واکنش ازریا ست دولت مو قت استعفا کرد. چند ماه بعد ازاستعفای بازرگان ،درسال 1358 ، انتخابات ریا ست جمهوری برگزار وبنی صدر اولین رئیس جمهورمنتخب ایران شد. ازاینکه سیا ست خمینی بر اسا س گفته ای خود ش به بازر گان ،مبتنی بر فریب بود ،ملا های طرفدار او به بنی صدر اجازه کار ندا د ند. خنده آوراین که ،درتهران شا هد بودم که حزب اللهی های طرفدار خمینی به خیا بان ها ریخته این شعار" پنوشه پنوشه ،ایران شیلی نمی شه را نثار بنی صدر کرد ند."
درفقه وکلام کلاسیک مسلمان ها چه سنی چه شیعه " قیا س معه الفارق" بسیار کاربرد دا شت وهنوزهم فقهی های تاریخ زده گرفتارآن می باشند. مثلا ،درکشور شیلی درامریکا ی مرکزی، در آغازدهه 1970 ، رئیس جمهور منتخب سوسیا لیست بنام سالوادور آلنده حکومت می کرد وسیا ست او مخالف امریکا بود. بنا برآن ، سازمان اطلاعات مرکزی امریکا / سیا ، او را سرنگون وژنرال اگستو پنوشه را درجا یش نصب کرد. بنگرید! بنی صدر رئیس جمهور منتخب ایران وپنوشه کود تا چی دست نشانده امریکا درشیلی. وشعارپنوشه پنوشه به بنی صدر که ایران شیلی نمی شه ؛ چیزی نبود ونیست جزقیا س مع الفارق درفرهنگ فقهی- کلامی ملا های حاکم برایران. طرفه اینکه ، شیطان بزرگ آلنده را درسال 1352 با کود تا ی نظامی سرنگون کرده بود وولی فقیه بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب ایران را در سال 1360 با کود تای سیا سی برطرف کرد.
آری، ولی فقیه هم بازرگان هم بنی صدررا که نو ا ند یشان د ینی وطرفدار دموکراسی وحقوق بشروآزادی بیان ورسا نه ها بود ند را برکناروحکومت ملای را تثبیت کرد. افزون برآن، ازاینکه خمینی از ارتش ترس دا شت ،سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را ایجاد کرد تا مانع کود تای آن علیه خود شود. همچنان ،خمینی درکنارسپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، سپاه قد س را برای صادرکردن انقلاب اسلامی وجنگ علیه اسرائیل وآزادی قد س ایجاد کرد. افزون برآن ، خمینی سیا ست تهد ید آمیز نسبت به عراق روی دست گرفت که منجر به حمله صدام حسین به ایران در سال 1359 شد. طوریکه درسا یت " انقلاب اسلامی" سا یت بنی صدر خواندم، " یکسال بعد از جنگ عراق وایران ، عرب ها هیا تی به ریاست یا سرعرفات به تهران اعزام وخواستارآتش بس وصلح شد ند ودرصوت تامین صلح وعده داد ند که 25 میلیارد دالربه ایران تا وان می پردازند. بنی صدر نوشته است که ما تا وان زیاد می خواستیم وهیات رفت تا برگرد د، اما خمینی اجازه برگشت به آن نداد وهفت سال د یگرجنگ را ادامه وسرانجام با پذ یرش آتش بس بدون گرفتن تا وان جام زهررا نوشید ومرد."
بعد ازمرگ خمینی ، خا منه ای درجای او تکیه زد. ازاینکه او ضعف شخصیت داشت ودارد ، اول رفسنجانی به حیث رئیس جمهورقدرت نمای ودوم سپاه پا سداران دست اندازی به سیا ست واقتصاد وامنیت ایران ومنطقه را شروع کرد. مثلا، بیاد دارم که ، خا منه ای رتبه ای ملای داشت نه فقاهت. ازاین رو، آیت الله های نجف که خیر حتا آیت الله های قم فقیه بودن اورا نپذ یرفتند. بنا برآن ، اززبان خود او شنیدم که گفت: " رهبری شیعه های بیرون مرزی را بد وش می گیرد ودراین راستا کمرسپاه قد س را بست وسلیما نی را به حیث فرمانده آن بالا کشید. ازاینکه درعراق ، صدام حسین حکومت مستحکم داشت ، خا منه ای وسپاه قد س او کاری موثری کرده نتوانستند. ازاین نگاه که حا فظ اسد دردوران جنگ ایران وعراق، مدافع اولی شده بود ،خمینی بر قتل 52 هزار مبارزمسلمان توسط اودرشهرحما در سال 1982 چشم پوشی کرد. اسد که ازچشم پوشی خمینی رضا یت تام داشت حضورنظامی خود درلبنان را در خد مت جمهوری اسلامی وحزب الله گذا شت. بنا برآن ،خمینی واسد هردو جنبش فتح به رهبریی یا سرعرفات را ازجنوب لبنان بیرون وخد مت به اسرائیل کرد ند. این بود اولین خد مت خمینی وسپاه قد س او به فلسطینی ها! البته که ، این گونه خد مت های دراصل خیا نت بار توسط خامنه ای وسپاه قد س به فلسطینی ها تا کنون ادامه دارد.
بهرحال ، پیش ازپرداختن مفصل به خد مت های سپاه قد س به اسرائیل ،لازم می دانم که خیا نت های این سازمان تروریستی به مسلمان ها را ازافغانستان شروع وبعد ازآن به خاورمیانه بپردازم. تاسفباراین است که ، خمینی رهبر انقلاب اسلامی ورهبر نام نهاد مستضعفان جهان دردوران اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ وجنگ جهادی ها علیه آن، مصروف جنگ علیه عراق ورفتن ازراه کربلا به قد س شد که شکست خورد وجام زهررا نوشید ومرد. به سخن د یگر، عزم سفر بی نتیجه خمینی از کربلا به قد س وفراموش کاریی او نسبت به افغانستان حتا شیعه های آن ، فرصت مناسب برای نظامی های منافق پاکستانی وعربستان فراهم کرد تا دراین کشور نوکرگیری نما یند. ازاینکه تاجیک ها وهزاره های افغانستان ازنظر زبا نی ومذهبی با ایران مشترکات دارند وپشتون های این کشور بیشتردرمرزهای پاکستان سکونت ودرآن حضور هم دارند ، اخیری ها زیاد مورد توجه نظامی های پاکستانی ووها بی های عربستان قرار گرفتند. مسخره این که ، برخی پشتون های پاکستانی- افغانستانی به فرمان آی اِس آی / شبکه اطلاعا تی ارتش پاکستان ، تاجیک ها را درعربستان شیعه معرفی کرد ند تا ازآن ریال گیری وزر اند وزی کنند که بسیارهم کرد ند.
با وجود افغان نوازی های نظامی های پاکستانی ووها بی های عربستان ،جهادی های فارسی زبان کا بل پسا شوروی را گرفتند. ازاینکه کا ند ید پاکستان وعربستان برای رهبریی افغانستان پسا شوروی ،حکمتیار افغان بود نه پروفیسورربا نی فارسی زبان ،سیا ست جمهوری اسلامی زیر رهبریی خا منه ای درافغانستان درسردوراهی قرارگرفت: حمایت از دولت اسلامی جهادی های فارسی زبان ، یاهزاره های شیعه. ازاین نگاه که ،آی اِس آی یک دسته نوکر ازهزاره های مقیم کویته برای خود ساخته ودرحزب وحد ت اسلامی به رهبری مزاری ، هزاره مورد تایید خا منه ای مستقر کرده بود ،آن ها حزب وحدت را درکنار حکمتیارقرار دا د ند و خا منه ای بی اطلاع ازسیا ست های قومی-مذهبی درافغانستان هم به حما یت از نوکران پاکستان علیه دولت اسلامی مجا هد ین پرداخت.
طوریکه د یده شد، پاکستان وعربستان با وجود کمک به حکمتیار وویران کردن کا بل ،جهادی های فارسی زبان را ازآن شهربیرون کرده نتوانستند. بنا برآن ، حکمتیار را زبا له ودرخزان 1394 ، طالبان والقاعده را سا خته به جنگ وترورعلیه دولت مجا هد ین حتاهزاره های متحد خا منه ای اعزام کرد ند. من که درآن برهه اول رئیس اداره اموربین المللی ریاست جمهوری ودوم شهردارکا بل وشاهد اوضاع بودم ،درعمل د یدم که سپاه قد س اول همکار حکمتیارودوم همکار طالبان بود. مثلا ، با رسیدن طالبان به میدان شهردرنزد یک کا بل ،سپاه نامبرده مشوق مزاری درهمکاری با طالبان بود. درچنان شرایطی ،رضا حدادی سفیر ایران درکا بل به ریا ست جمهوری آمد ودرگفت وگوی که با استاد ربانی داشت که درآن حضورداشتم، خواهش کرد که رفسنجانی خواسته است که مزاری با ید درصف دولت مجا هد ین علیه طالبان قرار بگیرد وکمک کنید تا با او تماس وپیام رئیس جمهوررا به او برسانم. فردای آن روز با فرمانده مسعود درچاریکار د یدم وموضوع را به او گفتم واو گفت که مزاری وقت به آی اِس آی فروخته شده است!
شام بعد ، عزیرمراد ، سخن گوی دولت برایم پیام داد که آیت الله محسنی پیامی وعکسی دارد وبیا یید تا ببینیم. وقتیکه به ارگ رسیدم ، د یدم که آیت الله حسنی با استاد ربا نی نشسته وعکس دست وپا بسته ای مزاری توسط طالبان را بیرون کرد ود یدم. عکسی بسیار دلخراش بود! این بود خد مت قاسم سلیما نی یا وحیدی رئیس وقت سپاه قد س به مزاری ودراصل به طالبان. ازاینکه دولت مجا هد ین درتنگنای مالی واسلحه قرارگرفته بود ، سال بعد کا بل را ترک ودرشمال افغانستان پایگاه گرفت. باوجود اینکه ازطالبان والقاعده وآی اِس آی نفرت داشتم ،ازسیا ست دور ودرپشاور مصروف نوشتن" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" شدم. نا گفته نما ند که ، ماندن درپشاوررا جبرا پذ یرفتم. به این خاطرکه ،بعد از رفتن دولت مجا هد ین به شمال ،درهمراهی با استاد ربا نی برای شرکت دریک کنفرانس درباره افغانستان به تهران رفتم. بعد از بازگشت استاد به مزار،رفتم به مشهد تا خانه ای کرای پیدا وهمسر وکودکا نم را از پشاور به ایران بیا ورم. روزجمعه اخیر رمضان سال 1375 وروز قد س جمهوری اسلامی،مرا قد سی ها درمشهد زندانی کر د ند. بعد از رهای اززندان قد سی ها به تهران وازآنجا به انقره وازانقره به پشاوررفتم ووآنجا ماند گار شده کتاب نامبرده را نوشتم.
بهرحال ،تا اندازه ای که اطلاع دارم ،سپاه قد س هم با فرمانده مسعود هم با طالبان همکاری داشت. جالب این است که ،سپاه نامبرده با امریکا دربراندازیی اداره طالبان والقاعده وآی اِس آی درکا بل هم کمک کرد. شا یان یاد آوری می دانم که ، کمک سپاه قد س به جورج بوش دربراندازیی طالبان والقاعده درسال 2001، باعث شد که بعد ازبراندازیی حکومت صدام حسین ،درسال 2003 ، به رخنه گریی شیعه های عراقی نوکرولایت فقیه وشاخه ای سپاه قد س درعراق چشم بسته نماید. روشن است که ، ایجاد حشد شعبی یا نیروی با صطلاح خیزش مردمی از شیعه های عراقی دردوره نخست وزیریی نوری مالکی در زیر سا یه ارتش امریکا در عراق ، زاده ای چنان چشم پوشی های بود. همچنان ، می دانم که کمک سپاه قد س دربراندازی طالبان والقاعده به جورج بوش، برمی گردد به اصل تقیه / پنهان کاریی برخی ملاهای منا فق شیعه نه علمای آن. به این خاطرکه، تقیه متضاد با قرآن وشیوه روشن بیان وعمل مطا بق آن می باشد. بهرصورت ، ولایت فقیه وسپاه قد س آن ازتقیه کاری هم دربرخورد با ایرانی ها هم با مسلمان ها هم با امریکا بهره برداری ها بسیار کرده ومی کند.
نا گفته نما ند که ، تقیه کاری ومنا فقت دردوران ضعف وتوحش وستمگری دردوران قدرت ، کارنامه ای ولایت فقیه وسپاه قد س آن وبسیاری زمام داران مفسد وستمگرسنی هم بود و می باشد. مثلا ، هم ازتقیه گریی بسیاری آیت الله های شیعه درپشگاه صدام حسین اطلاع دارم هم از تقیه گریی قاسم سلیما نی در پیشگاه جورج بوش ، تا ژنرال پتریوس فرمانده جنگ امریکا علیه تروریسم درعراق فرمان مزاحمت علیه بازی های منافقانه ای او وحشد شعبی ودراصل دار ودسته ای تروریستی اودرعراق را ندهد. با وجود تقیه گری های سلیما نی ،پتریوس او وحشد شعبی ، یا خیزش نام نهاد مردمی اش را بد تر ازداعش شناخته بود. اما تبد یل اوازعراق به افغانستان در سال 2009 ، توسط بارک او با ما ، با عث شد که حشد شعبی یا شا خه ای عراقی سپاه قد س جمهوری اسلامی درعراق ، دست بالای درتروروتوحش علیه عرب های سنی عراقی پیدا کند. ترورها وتوحش های که کمک به ظهور داعش درجامعه ای عرب سنی درعراق وسوریه کرد! ادامه دارد.
ابراهیم ورسجی
بیستم ماه جدی 1398
این نوشته درسه بخش ارا یه می شود ؛
نخست ، جنا یت های سپاه قد س ، بنام صدور انقلاب اسلامی ، ازافغانستان تا خاورمیا نه؛
دوم، همکاری سپاه قد س به امریکا دراشغال عراق وظهور داعش وجنگ هردو علیه آن؛
سوم ، جنگ سپاه قد س علیه بهار عربی درسوریه وتوحش آن علیه خیزش گران شیعه مخالف حکومت طرفدار آخوند یسم درعراق وسنگ پرانی به سفارت امریکا دربغداد واعزام سلیما نی به مهما نی ابوبکر بغدادی توسط ترامپ.
دررابطه به اصل نخست ، بهتر است که به سراغ تاریخ بروم. دراین راستا ، واقعیت این است که ، قرن بیستم شا هد انقلاب ها ورویداد های بسیاری مانند: جنگ اول جها نی ، انقلاب روسیه ،ظهور فاشیسم ونازیسم وستا لینیسم، جنگ دوم جهانی ، جنگ سرد، انقلاب چین ، انقلاب کوبا ، انقلاب الجزایر ،انقلاب ویتنام ، ، انقلاب اسلامی ایران ، وجهاد مجا هد ین افغانستان علیه کمونیسم ونا بود یی آن وتخریب کا بل بود. دررد یف انقلاب های نامبرده ، انقلاب اسلامی ایران ازدونگاه واکنش های گونه گونی درجهان داشت: نخست ، علم وفن آوری وجامعه شنا سی نو وروشنفکران برخا سته از شکم آن ها د ین را وابسته به جهان کهنه وسزاوار مرگ می دانستند. برخلاف ، رویدادی بنام انقلاب اسلامی به رهبریی خمینی ، برآورد آن ها درباره د ین را زیر پرسش برد. دوم ، انقلاب اسلامی ایران درآسیای غربی ، یا خاورمیا نه ، منطقه ای دا رای ذخا یر بالای نفت وگازرویداد وشعار های صد ور انقلاب اسلامی ونا بودی اسرائیل وسرزنش اسلام عربستان بنام اسلام امریکای ودادن پسوند شیطان بزرگ به امریکا را بیرون داد.
برای بسیاری تحلیلگران سیا سی ومن فارسی زبان افغانستانی ،شیطان بزرگ نامیدن امریکا توسط خمینی وواکنش خشن نشان ندادن شیطان بزرگ دربرا بر اووحکومت آخوندی اش پرسش برانگیز می باشد. اینجا ست که ، هم تئوری توطئه هم واقعیت دیپلما سی دوگا نگی خود را نما یش می دهند. مثلا ، بسیاری تحلیلگران وپیروان تئوری توطئه درسیا ست ودیپلما سی ، با ورداشتند ودارند که امریکا برای ایجاد کمربند سبز علیه شوروی به انقلاب اسلامی ، یا تحمیل خمینی برانقلاب دموکراتیک مردم ایران درسال 1357 خورشیدی - 1979 ترسا یی ، نیازداشت. ازاین رو ، ازکنارشعارهای ضد امریکا یی خمینی وخا منه ای با ید سرسری گذ شت.
همچنان ،برخی تحلیلگران با ورداشتند که شاه ایران با درنظرداشت درآمدی بالای نفتی وگازی خود را قدرت منطقه ای پندا شته دربرابر امریکا واسرائیل مغرورشده بود وحقوق بشرمآ بی جمی کارتر رئیس جمهور وقت امریکا وکود تای نظامی های کمونیست طرفدارمسکو درکا بل ، دست بد ست هم داده جاده سازی برای رهبر انقلاب اسلامی شدن خمینی به کمک امریکا کرد ند. ازاین نگاه که ،ژنرال ضیاء الحق کود تاچی حقوق بشر ستیز پاکستان درنتیجه پیاده شدن ارتش سرخ به افغانستان ، درکاخ سفید محترم شده بود ،شعارهای مرگ بر امریکا یا شیطان بزرگ توسط خمینی وتازه بدوران رسیده های دوروبرش هم با ید درکاخ سفید تحمل می شد که شد.
ازسوی د یگر ،خمینی درنوفل لیشاتو در کناره پاریس گفته بود که حقوق بشروکثرت گرای را می پذ یرد واجازه ای حکومت گری به ملا ها نمی دهد. برای من که جوان مسلمان مبارز وآواره در پاکستان بودم ،کثرت گرای پذ یر شدن خمینی جالب بود. بهر حال ،خمینی بعد ازرسیدن به تهران بازیی سیا سی و فریب کارا نه کرد. البته این گونه که ،دولت موقت به ریاست مهند س بازرگان ، دانشمند ونواند یش د ینی شکل داد اما به او اجازه کار نداد. مثلا ،دراخیرتا بستان سال 1358 ،درتهران بودم وروزی درسیمای جمهوری اسلامی د یدم که بازرگان به خمینی گفت که "شما در پاریس وعده های دا د ید که اکنون خلاف آن هاعمل می کنید! " خمینی به مهند س گفت که:" خدعه / فریب کاری کردم!"
یک ماه بعد از اعلام فریب کاریی خمینی ،سفارت امریکا درتهران توسط حزب اللهی های پیرو او، یا پیروان خط امام اشغال ومهند س بازرگان به حیث واکنش ازریا ست دولت مو قت استعفا کرد. چند ماه بعد ازاستعفای بازرگان ،درسال 1358 ، انتخابات ریا ست جمهوری برگزار وبنی صدر اولین رئیس جمهورمنتخب ایران شد. ازاینکه سیا ست خمینی بر اسا س گفته ای خود ش به بازر گان ،مبتنی بر فریب بود ،ملا های طرفدار او به بنی صدر اجازه کار ندا د ند. خنده آوراین که ،درتهران شا هد بودم که حزب اللهی های طرفدار خمینی به خیا بان ها ریخته این شعار" پنوشه پنوشه ،ایران شیلی نمی شه را نثار بنی صدر کرد ند."
درفقه وکلام کلاسیک مسلمان ها چه سنی چه شیعه " قیا س معه الفارق" بسیار کاربرد دا شت وهنوزهم فقهی های تاریخ زده گرفتارآن می باشند. مثلا ،درکشور شیلی درامریکا ی مرکزی، در آغازدهه 1970 ، رئیس جمهور منتخب سوسیا لیست بنام سالوادور آلنده حکومت می کرد وسیا ست او مخالف امریکا بود. بنا برآن ، سازمان اطلاعات مرکزی امریکا / سیا ، او را سرنگون وژنرال اگستو پنوشه را درجا یش نصب کرد. بنگرید! بنی صدر رئیس جمهور منتخب ایران وپنوشه کود تا چی دست نشانده امریکا درشیلی. وشعارپنوشه پنوشه به بنی صدر که ایران شیلی نمی شه ؛ چیزی نبود ونیست جزقیا س مع الفارق درفرهنگ فقهی- کلامی ملا های حاکم برایران. طرفه اینکه ، شیطان بزرگ آلنده را درسال 1352 با کود تا ی نظامی سرنگون کرده بود وولی فقیه بنی صدر اولین رئیس جمهور منتخب ایران را در سال 1360 با کود تای سیا سی برطرف کرد.
آری، ولی فقیه هم بازرگان هم بنی صدررا که نو ا ند یشان د ینی وطرفدار دموکراسی وحقوق بشروآزادی بیان ورسا نه ها بود ند را برکناروحکومت ملای را تثبیت کرد. افزون برآن، ازاینکه خمینی از ارتش ترس دا شت ،سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را ایجاد کرد تا مانع کود تای آن علیه خود شود. همچنان ،خمینی درکنارسپاه پاسداران انقلاب اسلامی ، سپاه قد س را برای صادرکردن انقلاب اسلامی وجنگ علیه اسرائیل وآزادی قد س ایجاد کرد. افزون برآن ، خمینی سیا ست تهد ید آمیز نسبت به عراق روی دست گرفت که منجر به حمله صدام حسین به ایران در سال 1359 شد. طوریکه درسا یت " انقلاب اسلامی" سا یت بنی صدر خواندم، " یکسال بعد از جنگ عراق وایران ، عرب ها هیا تی به ریاست یا سرعرفات به تهران اعزام وخواستارآتش بس وصلح شد ند ودرصوت تامین صلح وعده داد ند که 25 میلیارد دالربه ایران تا وان می پردازند. بنی صدر نوشته است که ما تا وان زیاد می خواستیم وهیات رفت تا برگرد د، اما خمینی اجازه برگشت به آن نداد وهفت سال د یگرجنگ را ادامه وسرانجام با پذ یرش آتش بس بدون گرفتن تا وان جام زهررا نوشید ومرد."
بعد ازمرگ خمینی ، خا منه ای درجای او تکیه زد. ازاینکه او ضعف شخصیت داشت ودارد ، اول رفسنجانی به حیث رئیس جمهورقدرت نمای ودوم سپاه پا سداران دست اندازی به سیا ست واقتصاد وامنیت ایران ومنطقه را شروع کرد. مثلا، بیاد دارم که ، خا منه ای رتبه ای ملای داشت نه فقاهت. ازاین رو، آیت الله های نجف که خیر حتا آیت الله های قم فقیه بودن اورا نپذ یرفتند. بنا برآن ، اززبان خود او شنیدم که گفت: " رهبری شیعه های بیرون مرزی را بد وش می گیرد ودراین راستا کمرسپاه قد س را بست وسلیما نی را به حیث فرمانده آن بالا کشید. ازاینکه درعراق ، صدام حسین حکومت مستحکم داشت ، خا منه ای وسپاه قد س او کاری موثری کرده نتوانستند. ازاین نگاه که حا فظ اسد دردوران جنگ ایران وعراق، مدافع اولی شده بود ،خمینی بر قتل 52 هزار مبارزمسلمان توسط اودرشهرحما در سال 1982 چشم پوشی کرد. اسد که ازچشم پوشی خمینی رضا یت تام داشت حضورنظامی خود درلبنان را در خد مت جمهوری اسلامی وحزب الله گذا شت. بنا برآن ،خمینی واسد هردو جنبش فتح به رهبریی یا سرعرفات را ازجنوب لبنان بیرون وخد مت به اسرائیل کرد ند. این بود اولین خد مت خمینی وسپاه قد س او به فلسطینی ها! البته که ، این گونه خد مت های دراصل خیا نت بار توسط خامنه ای وسپاه قد س به فلسطینی ها تا کنون ادامه دارد.
بهرحال ، پیش ازپرداختن مفصل به خد مت های سپاه قد س به اسرائیل ،لازم می دانم که خیا نت های این سازمان تروریستی به مسلمان ها را ازافغانستان شروع وبعد ازآن به خاورمیانه بپردازم. تاسفباراین است که ، خمینی رهبر انقلاب اسلامی ورهبر نام نهاد مستضعفان جهان دردوران اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ وجنگ جهادی ها علیه آن، مصروف جنگ علیه عراق ورفتن ازراه کربلا به قد س شد که شکست خورد وجام زهررا نوشید ومرد. به سخن د یگر، عزم سفر بی نتیجه خمینی از کربلا به قد س وفراموش کاریی او نسبت به افغانستان حتا شیعه های آن ، فرصت مناسب برای نظامی های منافق پاکستانی وعربستان فراهم کرد تا دراین کشور نوکرگیری نما یند. ازاینکه تاجیک ها وهزاره های افغانستان ازنظر زبا نی ومذهبی با ایران مشترکات دارند وپشتون های این کشور بیشتردرمرزهای پاکستان سکونت ودرآن حضور هم دارند ، اخیری ها زیاد مورد توجه نظامی های پاکستانی ووها بی های عربستان قرار گرفتند. مسخره این که ، برخی پشتون های پاکستانی- افغانستانی به فرمان آی اِس آی / شبکه اطلاعا تی ارتش پاکستان ، تاجیک ها را درعربستان شیعه معرفی کرد ند تا ازآن ریال گیری وزر اند وزی کنند که بسیارهم کرد ند.
با وجود افغان نوازی های نظامی های پاکستانی ووها بی های عربستان ،جهادی های فارسی زبان کا بل پسا شوروی را گرفتند. ازاینکه کا ند ید پاکستان وعربستان برای رهبریی افغانستان پسا شوروی ،حکمتیار افغان بود نه پروفیسورربا نی فارسی زبان ،سیا ست جمهوری اسلامی زیر رهبریی خا منه ای درافغانستان درسردوراهی قرارگرفت: حمایت از دولت اسلامی جهادی های فارسی زبان ، یاهزاره های شیعه. ازاین نگاه که ،آی اِس آی یک دسته نوکر ازهزاره های مقیم کویته برای خود ساخته ودرحزب وحد ت اسلامی به رهبری مزاری ، هزاره مورد تایید خا منه ای مستقر کرده بود ،آن ها حزب وحدت را درکنار حکمتیارقرار دا د ند و خا منه ای بی اطلاع ازسیا ست های قومی-مذهبی درافغانستان هم به حما یت از نوکران پاکستان علیه دولت اسلامی مجا هد ین پرداخت.
طوریکه د یده شد، پاکستان وعربستان با وجود کمک به حکمتیار وویران کردن کا بل ،جهادی های فارسی زبان را ازآن شهربیرون کرده نتوانستند. بنا برآن ، حکمتیار را زبا له ودرخزان 1394 ، طالبان والقاعده را سا خته به جنگ وترورعلیه دولت مجا هد ین حتاهزاره های متحد خا منه ای اعزام کرد ند. من که درآن برهه اول رئیس اداره اموربین المللی ریاست جمهوری ودوم شهردارکا بل وشاهد اوضاع بودم ،درعمل د یدم که سپاه قد س اول همکار حکمتیارودوم همکار طالبان بود. مثلا ، با رسیدن طالبان به میدان شهردرنزد یک کا بل ،سپاه نامبرده مشوق مزاری درهمکاری با طالبان بود. درچنان شرایطی ،رضا حدادی سفیر ایران درکا بل به ریا ست جمهوری آمد ودرگفت وگوی که با استاد ربانی داشت که درآن حضورداشتم، خواهش کرد که رفسنجانی خواسته است که مزاری با ید درصف دولت مجا هد ین علیه طالبان قرار بگیرد وکمک کنید تا با او تماس وپیام رئیس جمهوررا به او برسانم. فردای آن روز با فرمانده مسعود درچاریکار د یدم وموضوع را به او گفتم واو گفت که مزاری وقت به آی اِس آی فروخته شده است!
شام بعد ، عزیرمراد ، سخن گوی دولت برایم پیام داد که آیت الله محسنی پیامی وعکسی دارد وبیا یید تا ببینیم. وقتیکه به ارگ رسیدم ، د یدم که آیت الله حسنی با استاد ربا نی نشسته وعکس دست وپا بسته ای مزاری توسط طالبان را بیرون کرد ود یدم. عکسی بسیار دلخراش بود! این بود خد مت قاسم سلیما نی یا وحیدی رئیس وقت سپاه قد س به مزاری ودراصل به طالبان. ازاینکه دولت مجا هد ین درتنگنای مالی واسلحه قرارگرفته بود ، سال بعد کا بل را ترک ودرشمال افغانستان پایگاه گرفت. باوجود اینکه ازطالبان والقاعده وآی اِس آی نفرت داشتم ،ازسیا ست دور ودرپشاور مصروف نوشتن" جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" شدم. نا گفته نما ند که ، ماندن درپشاوررا جبرا پذ یرفتم. به این خاطرکه ،بعد از رفتن دولت مجا هد ین به شمال ،درهمراهی با استاد ربا نی برای شرکت دریک کنفرانس درباره افغانستان به تهران رفتم. بعد از بازگشت استاد به مزار،رفتم به مشهد تا خانه ای کرای پیدا وهمسر وکودکا نم را از پشاور به ایران بیا ورم. روزجمعه اخیر رمضان سال 1375 وروز قد س جمهوری اسلامی،مرا قد سی ها درمشهد زندانی کر د ند. بعد از رهای اززندان قد سی ها به تهران وازآنجا به انقره وازانقره به پشاوررفتم ووآنجا ماند گار شده کتاب نامبرده را نوشتم.
بهرحال ،تا اندازه ای که اطلاع دارم ،سپاه قد س هم با فرمانده مسعود هم با طالبان همکاری داشت. جالب این است که ،سپاه نامبرده با امریکا دربراندازیی اداره طالبان والقاعده وآی اِس آی درکا بل هم کمک کرد. شا یان یاد آوری می دانم که ، کمک سپاه قد س به جورج بوش دربراندازیی طالبان والقاعده درسال 2001، باعث شد که بعد ازبراندازیی حکومت صدام حسین ،درسال 2003 ، به رخنه گریی شیعه های عراقی نوکرولایت فقیه وشاخه ای سپاه قد س درعراق چشم بسته نماید. روشن است که ، ایجاد حشد شعبی یا نیروی با صطلاح خیزش مردمی از شیعه های عراقی دردوره نخست وزیریی نوری مالکی در زیر سا یه ارتش امریکا در عراق ، زاده ای چنان چشم پوشی های بود. همچنان ، می دانم که کمک سپاه قد س دربراندازی طالبان والقاعده به جورج بوش، برمی گردد به اصل تقیه / پنهان کاریی برخی ملاهای منا فق شیعه نه علمای آن. به این خاطرکه، تقیه متضاد با قرآن وشیوه روشن بیان وعمل مطا بق آن می باشد. بهرصورت ، ولایت فقیه وسپاه قد س آن ازتقیه کاری هم دربرخورد با ایرانی ها هم با مسلمان ها هم با امریکا بهره برداری ها بسیار کرده ومی کند.
نا گفته نما ند که ، تقیه کاری ومنا فقت دردوران ضعف وتوحش وستمگری دردوران قدرت ، کارنامه ای ولایت فقیه وسپاه قد س آن وبسیاری زمام داران مفسد وستمگرسنی هم بود و می باشد. مثلا ، هم ازتقیه گریی بسیاری آیت الله های شیعه درپشگاه صدام حسین اطلاع دارم هم از تقیه گریی قاسم سلیما نی در پیشگاه جورج بوش ، تا ژنرال پتریوس فرمانده جنگ امریکا علیه تروریسم درعراق فرمان مزاحمت علیه بازی های منافقانه ای او وحشد شعبی ودراصل دار ودسته ای تروریستی اودرعراق را ندهد. با وجود تقیه گری های سلیما نی ،پتریوس او وحشد شعبی ، یا خیزش نام نهاد مردمی اش را بد تر ازداعش شناخته بود. اما تبد یل اوازعراق به افغانستان در سال 2009 ، توسط بارک او با ما ، با عث شد که حشد شعبی یا شا خه ای عراقی سپاه قد س جمهوری اسلامی درعراق ، دست بالای درتروروتوحش علیه عرب های سنی عراقی پیدا کند. ترورها وتوحش های که کمک به ظهور داعش درجامعه ای عرب سنی درعراق وسوریه کرد! ادامه دارد.
Monday, 6 January 2020
بررسی عا مل های توسعه سیا سی
بخش چهارم
ابراهیم ورسجی
هفد هم ماه جدی سال 1398
دربخش های قبلی، درباره ای آغازتوسعه سیا سی در غرب اروپا وهم سرنوشتی آن با توسعه های علمی ،فنی ، اقتصا دی ، اجتما عی وفرهنگی وزاده رنسا نس / نوزای ومدرنیته / نو اند یشی وکثرت گرای بودن آن ها مفصل ابرازکرده بودم ودر این بخش ازضربه زدن کرزی وغنی وکمیسیون های انتخابا تی وبررسی شکا یت های انتخابا تی آن ها با تقلب درانتخا بات ریاست جمهوری سال 1393 وانتخابات ریاست جمهوری سال 1398 که نتیجه ای دومی بعد ازسه ماه تا کنون همه جا نبه اعلام نشده است ،سخن می گویم. همچنان ، دراین بخش ، درباره عا مل های توسعه سیا سی درافغانستان وبرخی کشورهای مسلمان ابراز نظرمی کنم.
ازاین نگاه که ، دربخش های قبلی ، ملت - کشور، فعا لیت های آزا دا نه ای حزب های سیا سی ،جا معه مد نی ،فرهنگ سیا سی آینده نگر-کثرت گرا پذ یر، آزادی بیان ورسا نه ها ، نبود سا نسوروخود سا نسوری را نماد های توسعه سیا سی معرفی کرده بودم. دراین بخش ،با اشاره به ملت - کشور وفرق آن با کشور- ملت، کمک اولی به توسعه سیا سی ومما نعت دومی دربرا برآن ،عا مل های توسعه سیا سی را به بررسی می گیرم. نگا هی به تاریخ سیا سی وجا معه شنا سی سیا سی نشان می دهد که در ملت- کشورها ،آوردن توسعه سیا سی آسان ودر کشور- ملت ها دشوار تر ودرکشورهای پوشا لی به خصوص افغانستان دشوارترین می باشد.
دراین را ستا ، بهتراست توضیح دهم که ملت - کشور پد یده ای می باشد که آن را مردمان دارای تاریخ وفرهنگ وزبان نیرومند سا خته اند وکشور- ملت پد یده ای می باشد که استعمارهای کهنه درآسیا وافریقا سا ختند ورهبرنما های مستبد به کمک استعمارگران نو وسرخ با نما یش های راستی وچپی آن ها را اداره کرده اند. طوریکه د یده شد ، بعد از فروپا شی استعمار سرخ ،بسیاری کشور- ملت های آسیای - افریقای دچار بحران های سیا سی وما لی وسمتی شد ند. افغانستان که دررد یف دومی ها می باشد ،بعد ازفروپا شی استعمارسرخ اول گرفتار جنگ های گروهی جهادی ها دراثر دست اندازی های پاکستان ودوم گرفتار جنگ جهادی های فارسی زبان وترک زبان وتروریستان طالبان پشتوزبانِ دست سا خت نظامی های پاکستانی شد.
طرفه این که ،امریکا وبریتا نیا وپاکستان وعربستان ، اول با لای طالبان علیه جهادی ها سرما یه گذاری ودوم بنام جنگ علیه تروریسم طالبان ریشورا روا نه ای پاکستان وطالبان دریشی پوش را درکا بل به قدرت نصب کرد ند. خنده آور این است که ، 18 سال وشش روزمی شود که آن ها با هزینه های هنگفت نظامی وما لی کوشش می کنند که حکومت طالبان دریشی پوش ازکرزی تا غنی- عبدالله را درکا بل استواربسازند ولی موفق نمی شوند. شا یان یاد آوری می دانم که ، عدم موفقیت امریکا وبریتا نیا درتثبیت حکومت طالبان دریشی پوش به عا مل های زیر گره خورده اند: نخست، کشور- مردمان بودن افغانستان وقبیلگی بودن وماندن امیران دست نشانده خارجی آن ؛ دوم، ترس امیران قبا یلی ازآزادی بیان ورسا نه ها ؛ سوم ، گونا گونی قومی جا معه وضعف زبا نی وفرهنگی وتاریخی ای امیران پریروز،د یروز وامروز افغانستان وترس آن ها حکومت قانون وحزب های سیا سی؛ چهارم ،کمک پاکستان به طالبان تروریست که منوط به قبا یل یک قوم خاص می باشند ونفرت د یگر قوم ها ازآن ها وبد گما نی همه آن ها نسبت به حکومت های دست نشانده بیگا نگان. حکومت های که جزنوکری به بیگا نگان و فقر وتروریسم وآوارگی وتولید مواد مخدر وافزا یش شمار معتا دان وتلخ کامی وبد بختی ای مردم دستاوردی د یگری ندارند.
بنا بر آن ، عا مل های توسعه سیا سی را با نشان دادن نماد ها درد یگر کشورها ودرس نگرفتن امیران افغانستان ازآن ها بررسی می کنم. جا لب این است که ،افغانستان هم نظام شا هی درظاهر مشروطه هم شا هی مطلقه با نما یش جمهوریت هم جمهوریی دموکراتیک خلق ودر اصل دشمن خلق ودولت اسلامی -جهادی نرم اند یش ودرگیرجنگ های دسته های مسلح هم امارت اسلامی ودراصل تروریستی-طالبا نی وجمهوری اسلامی درظاهر جمهوری ودراصل زیر اداره فاشیسم قبیلگی ووطن فروش را تجربه کرده ودارد تجربه می کند. اگر بد قت درپسوند ها وپیشوند های سیستم ها یا سیستم نما های نامبرده نگاه کنیم ، غیر ازاداره بد وی- وحشی- تروریستی طالبان - القاعده- آی اِس آی ،د یگران همه دارای ظاهر سیا سی ودموکراتیک بود ند ومی باشند. ازاین که به توسعه سیا سی کمک نکرد ند یا کرده نتوانستند ،بهتراست که درزمینه با نگاه انتقادی نظر اندازی کنم.
وقتیکه می گویم درزمینه با ید نقا دا نه ابرازنظر کنم ،بهتر است که به سراغ تعریف اصلی سیا ست بروم نه سیا ست را یج درافغانستان ودیکرکشورهای مسلمان. ازنگاه ریمون آرون ، .. سیا ست عبارت است ازتعیین فرمان روا یان، نحوه ای انتخاب فرمان روا یان ، طرز اعمال قدرت ، ونوع منا سبا ت رضا یت آمیزمیان فرمان روا یان وفرمان بران (1). غمبار این است که ،مطا بق تعریف نا مبرده ازسیا ست ، اصلا درهیچ کشوری مسلمان در جهان سیا ست نداریم واگر داریم ، به ندرت یا نیمه داریم. مثلا ،درترکیه ، تونس ، اند ونیزی ، ما لیزی وتا حدی در بنگله د یش ، پاکستان ،ونیجریه ، مسلمان ها بسیار کمرنگ چنان سیا ستی را دارا شده اند ودربقیه یا بیشترین کشورهای مسلمان نظام های برده داری درظاهر شا هی وجمهوری نما دست با لا وازتوسعه سیا سی فا صله بسیاردارند.
اگر نگا هی به عامل های گرفتار نظام برده داری ما ندن بخشی ازجامعه های مسلمان نظر اندازی کنم ، عا مل های که توسعه سیا سی را پشت معرکه انداخته اند ، فورا این نگاه در ذهنم برجسته می شود که مسلمان ها هم مطا بق اسلام عمل کرده نتوانستند هم سیا ست به تعریف یاد شده را از خود کرده نتوا نستند وعا مل های این نا توانی هم ضعف سیا سی های بیرون حکومتی ونو اند یشان د ینی وسکولار در آوردن حکومت قانون وگردن کلفتی شاه ها وشیخ ها ونظامی های تفنگ سالارقرون وسطای می با شد. بلی ،مستبدان چه شا هی چه شیخی چه نظا می در کا غذ وشعارهم قا نون آور د ند هم خود شان آن را زیر پا کرد ند. ازاین رو ، بهتراست به صراحت بگویم که دراکثریت کشور های مسلمان بر گه های قا نون کم ارزش تر ازبرگه های کا غذ تشناب می باشد. به این خاطرکه ،اگر درکشور یا کشورهای ، افراد زور مند از قانون قوی تر باشند ، اصلا قانون وجود ندارد وجا معه های مسلمان هم گرفتار افراد ودسته های قوی تر از قانون ومد عی تطبیق قانون می باشند. مدعیا نی که بدون شک دشمنان قانون وآزادی می باشند.
وارونه ای آن ها...حکومت قوا نین ،احترام به قوا نین ، نخستین شرط آزادی است ، اما همه ای معنای آزادی نیست. این هم لازم است که خود شهروندان درایجاد قوا نین مورد بحث سهیم با شند. (پس) می توان گفت آزادی سیا سی با سهم حکومت شوند گان درایجاد قوا نین واداره ای امورتنا سب مستقیم دارد. ازاین رو، تو کویل دائما دراند یشه ای عنصر متضاد اداره ای ونما یند گی است. چون عقیده دارد که گسترش وتمرکزوظا یف دو لتی سرانجام ضربه ای مرگباری برآزادی وارد خوا هد کرد...درتاریخ مسلک های سیا سی ، اند یشه ای تو کویل بی درنگ بعد از اند یشه منتسکیو قرارمی گیرد. درکتاب " روح القوا نین" دید یم که طبقه بند یی نظام ها ازتحلیل تلفیقی حا لت اجتما عی وشیوه ای حکومت می آید ( شیوه ای حکومت هم به نو به ای خود ازتلفیق دوضا بطه بد ست می آید که عبارت اند ازتعدادی کسا نیکه حکومت را دردست دارند وشیوه ای اعما ل قد رت ) ...فضیلت ، عشق به قوا نین وبی اعتنای به ثروت ها ازفضا یل جمهوری اند ...درجوا مع آسیا ی که درآن ها تما می قدر ت درد ست یک تن تنها ست وهمگان ازلحا ظ برد گی ازنوعی برا بری برخوردارند (2).
با درنظرداشت تعریف های که از سیا ست وحکومت قوا نین ارایه شد ند،دراکثر کشورهای مسلمان ، سیا ست وحکومت قوانین یا فت نمی شوند. دراین شکی نیست که درهمه دا نشگاه های کمرنگ کشورهای مسلمان ،دا نشکده های حقوق وعلوم سیا سی فعا لیت دارند وقانون ها واداره های تطبیق کننده آن ها هم فعال می باشند. همچنان ،حزب های سیا سی دست سا خت حکومت های خود کامه ونشرات حکومتی وسا نسور های حکومتی وجامعه ای مد نی کمرنگ هم حضوروادامه دارند. افزون برآن ها، جمهوری های دست ساخت کود تا های نظامی از مصر تا افغانستان هم داشتیم واکنون هم جمهوری اسلامی دست سا خت امریکا را درافغانستان داریم همچنان که جمهوری کود تای مورد تا یید آن را درمصر را هم می بینیم. نا گفته نما ند که ازاین گونه جمهوری های دشمن مردم درکشورهای مسلمان بسیارحضوردارند. جمهوری های که به هتلر واستا لین نزد یک تر ند تا به جمهوریی اصلی مطرح شده در تاریخ فلسفه سیا سی از افلاطون تا حال.
بهر حال ،درتحقق نیا فتن اصل جمهوریت وسیا ست وحکومت قانون وآزاد یی بیان ورسا نه ها که جوهر توسعه سیا سی می باشند ، مردم های استبداد پذ یر، تحصیل کرده ها دردانشگاه های غربی وبروکرات شده درحکومت های قانون گریزوخود سر، کمرنگی ای کاریی فرهنگیان وروشنفکری وروشنفکران ، فربه ماندن فقه ها وملا های تاریخ تیر شده وعا مل های دیگری که دراین نوشته مجال بحث مفصل درباره شان نیست ،کوتا هی بدوش دارند. معلوم است که درکشورهای مسلمان ، سه مرکز قدرت فعال می با شند: نخست ،مسجد یا مرکز قدرت عوام وملا ها. دوم ، دانشگاه یا مرکز قدرت فرهنگیان وروشنفکران. سوم ،کاخ ریا ست جمهوری یا شا هی. طوریکه د یده شد، دربسیاری کشورهای مسلمان ،حکومت های مستبد مسجد ومسجد ها را هم ابزار عوام سواری هم ابزار تکفیر وسرکوب فرهنگیان وروشنفکران توسط ملا های تاریک اند یش وتاریخ زده سا خته اند. ابزار سازیی که تا حدی زیادی با عث د ین گریزیی روشنفکران وفرهنگیان وکم اثر سا ختن دانشگاه هم شده است.
بنا برآن، به نفع فرهنگیان وروشنفکران وجا معه ای مد نی وحزب های سیا سی کمرنگ شده تو سط شاه ها وشیخ ها ونظامی ها می دانم که کارهای زیر را درجهت تقویت توسعه سیا سی انجام دهند: نخست ، توجه نما یند که جهانی سازی وفن آوریی رسا نه ای نوین شرایطی منا سبی را برای آن ها فراهم کرده است. شرایطی ای که بهره برداریی مناسب ازآن ها می توا ند مثلث مسجد مسخ شده دردست شیخ ها وشاه ها ونظامی ها را تکه - پاره وتوسعه سیا سی را فربه نما ید. دوم،جا معه مد نی رابطه میان مردم وحکومت وحزب های سیا سی می با شد. سوم ،حزب های سیا سی رقیبان حکومت های خود سر می با شند نه دست سا خت وخد مت گارآن ها. چهارم، انفجار اطلا عاتی د یوار ضخیم وبلند سانسوریا مسخ حقیقت ونشردروغ توسط حکومت ها را شکسته وزمین بوس کرده است. به این معنا که ،روشنفکران ، فرهنگیان ، روزنا مه نگاران ، جامعه مد نی ، حقوق دانان وحزب های سیا سی غیر حکومتی ، می توا نند با استفاده از انترنت ، فسبوک ،تویتر ود یگر رسا نه های نو سطح آگا هی سیا سی مردم را با لا برده با تقویت توسعه سیا سی به عمر استبداد یا دشمن توسعه سیا سی برای همیش پا یان دهند. ادامه دارد.
پا نو یس ها
1-مراحل اسا سی اند یشه درجا معه شنا سی ، نویسنده : ریمون آرون ؛ مترجم ، با قر پرهام ،ص ص 211-212
2-همان ، ص ص 686-687 و688
ابراهیم ورسجی
هفد هم ماه جدی سال 1398
دربخش های قبلی، درباره ای آغازتوسعه سیا سی در غرب اروپا وهم سرنوشتی آن با توسعه های علمی ،فنی ، اقتصا دی ، اجتما عی وفرهنگی وزاده رنسا نس / نوزای ومدرنیته / نو اند یشی وکثرت گرای بودن آن ها مفصل ابرازکرده بودم ودر این بخش ازضربه زدن کرزی وغنی وکمیسیون های انتخابا تی وبررسی شکا یت های انتخابا تی آن ها با تقلب درانتخا بات ریاست جمهوری سال 1393 وانتخابات ریاست جمهوری سال 1398 که نتیجه ای دومی بعد ازسه ماه تا کنون همه جا نبه اعلام نشده است ،سخن می گویم. همچنان ، دراین بخش ، درباره عا مل های توسعه سیا سی درافغانستان وبرخی کشورهای مسلمان ابراز نظرمی کنم.
ازاین نگاه که ، دربخش های قبلی ، ملت - کشور، فعا لیت های آزا دا نه ای حزب های سیا سی ،جا معه مد نی ،فرهنگ سیا سی آینده نگر-کثرت گرا پذ یر، آزادی بیان ورسا نه ها ، نبود سا نسوروخود سا نسوری را نماد های توسعه سیا سی معرفی کرده بودم. دراین بخش ،با اشاره به ملت - کشور وفرق آن با کشور- ملت، کمک اولی به توسعه سیا سی ومما نعت دومی دربرا برآن ،عا مل های توسعه سیا سی را به بررسی می گیرم. نگا هی به تاریخ سیا سی وجا معه شنا سی سیا سی نشان می دهد که در ملت- کشورها ،آوردن توسعه سیا سی آسان ودر کشور- ملت ها دشوار تر ودرکشورهای پوشا لی به خصوص افغانستان دشوارترین می باشد.
دراین را ستا ، بهتراست توضیح دهم که ملت - کشور پد یده ای می باشد که آن را مردمان دارای تاریخ وفرهنگ وزبان نیرومند سا خته اند وکشور- ملت پد یده ای می باشد که استعمارهای کهنه درآسیا وافریقا سا ختند ورهبرنما های مستبد به کمک استعمارگران نو وسرخ با نما یش های راستی وچپی آن ها را اداره کرده اند. طوریکه د یده شد ، بعد از فروپا شی استعمار سرخ ،بسیاری کشور- ملت های آسیای - افریقای دچار بحران های سیا سی وما لی وسمتی شد ند. افغانستان که دررد یف دومی ها می باشد ،بعد ازفروپا شی استعمارسرخ اول گرفتار جنگ های گروهی جهادی ها دراثر دست اندازی های پاکستان ودوم گرفتار جنگ جهادی های فارسی زبان وترک زبان وتروریستان طالبان پشتوزبانِ دست سا خت نظامی های پاکستانی شد.
طرفه این که ،امریکا وبریتا نیا وپاکستان وعربستان ، اول با لای طالبان علیه جهادی ها سرما یه گذاری ودوم بنام جنگ علیه تروریسم طالبان ریشورا روا نه ای پاکستان وطالبان دریشی پوش را درکا بل به قدرت نصب کرد ند. خنده آور این است که ، 18 سال وشش روزمی شود که آن ها با هزینه های هنگفت نظامی وما لی کوشش می کنند که حکومت طالبان دریشی پوش ازکرزی تا غنی- عبدالله را درکا بل استواربسازند ولی موفق نمی شوند. شا یان یاد آوری می دانم که ، عدم موفقیت امریکا وبریتا نیا درتثبیت حکومت طالبان دریشی پوش به عا مل های زیر گره خورده اند: نخست، کشور- مردمان بودن افغانستان وقبیلگی بودن وماندن امیران دست نشانده خارجی آن ؛ دوم، ترس امیران قبا یلی ازآزادی بیان ورسا نه ها ؛ سوم ، گونا گونی قومی جا معه وضعف زبا نی وفرهنگی وتاریخی ای امیران پریروز،د یروز وامروز افغانستان وترس آن ها حکومت قانون وحزب های سیا سی؛ چهارم ،کمک پاکستان به طالبان تروریست که منوط به قبا یل یک قوم خاص می باشند ونفرت د یگر قوم ها ازآن ها وبد گما نی همه آن ها نسبت به حکومت های دست نشانده بیگا نگان. حکومت های که جزنوکری به بیگا نگان و فقر وتروریسم وآوارگی وتولید مواد مخدر وافزا یش شمار معتا دان وتلخ کامی وبد بختی ای مردم دستاوردی د یگری ندارند.
بنا بر آن ، عا مل های توسعه سیا سی را با نشان دادن نماد ها درد یگر کشورها ودرس نگرفتن امیران افغانستان ازآن ها بررسی می کنم. جا لب این است که ،افغانستان هم نظام شا هی درظاهر مشروطه هم شا هی مطلقه با نما یش جمهوریت هم جمهوریی دموکراتیک خلق ودر اصل دشمن خلق ودولت اسلامی -جهادی نرم اند یش ودرگیرجنگ های دسته های مسلح هم امارت اسلامی ودراصل تروریستی-طالبا نی وجمهوری اسلامی درظاهر جمهوری ودراصل زیر اداره فاشیسم قبیلگی ووطن فروش را تجربه کرده ودارد تجربه می کند. اگر بد قت درپسوند ها وپیشوند های سیستم ها یا سیستم نما های نامبرده نگاه کنیم ، غیر ازاداره بد وی- وحشی- تروریستی طالبان - القاعده- آی اِس آی ،د یگران همه دارای ظاهر سیا سی ودموکراتیک بود ند ومی باشند. ازاین که به توسعه سیا سی کمک نکرد ند یا کرده نتوانستند ،بهتراست که درزمینه با نگاه انتقادی نظر اندازی کنم.
وقتیکه می گویم درزمینه با ید نقا دا نه ابرازنظر کنم ،بهتر است که به سراغ تعریف اصلی سیا ست بروم نه سیا ست را یج درافغانستان ودیکرکشورهای مسلمان. ازنگاه ریمون آرون ، .. سیا ست عبارت است ازتعیین فرمان روا یان، نحوه ای انتخاب فرمان روا یان ، طرز اعمال قدرت ، ونوع منا سبا ت رضا یت آمیزمیان فرمان روا یان وفرمان بران (1). غمبار این است که ،مطا بق تعریف نا مبرده ازسیا ست ، اصلا درهیچ کشوری مسلمان در جهان سیا ست نداریم واگر داریم ، به ندرت یا نیمه داریم. مثلا ،درترکیه ، تونس ، اند ونیزی ، ما لیزی وتا حدی در بنگله د یش ، پاکستان ،ونیجریه ، مسلمان ها بسیار کمرنگ چنان سیا ستی را دارا شده اند ودربقیه یا بیشترین کشورهای مسلمان نظام های برده داری درظاهر شا هی وجمهوری نما دست با لا وازتوسعه سیا سی فا صله بسیاردارند.
اگر نگا هی به عامل های گرفتار نظام برده داری ما ندن بخشی ازجامعه های مسلمان نظر اندازی کنم ، عا مل های که توسعه سیا سی را پشت معرکه انداخته اند ، فورا این نگاه در ذهنم برجسته می شود که مسلمان ها هم مطا بق اسلام عمل کرده نتوانستند هم سیا ست به تعریف یاد شده را از خود کرده نتوا نستند وعا مل های این نا توانی هم ضعف سیا سی های بیرون حکومتی ونو اند یشان د ینی وسکولار در آوردن حکومت قانون وگردن کلفتی شاه ها وشیخ ها ونظامی های تفنگ سالارقرون وسطای می با شد. بلی ،مستبدان چه شا هی چه شیخی چه نظا می در کا غذ وشعارهم قا نون آور د ند هم خود شان آن را زیر پا کرد ند. ازاین رو ، بهتراست به صراحت بگویم که دراکثریت کشور های مسلمان بر گه های قا نون کم ارزش تر ازبرگه های کا غذ تشناب می باشد. به این خاطرکه ،اگر درکشور یا کشورهای ، افراد زور مند از قانون قوی تر باشند ، اصلا قانون وجود ندارد وجا معه های مسلمان هم گرفتار افراد ودسته های قوی تر از قانون ومد عی تطبیق قانون می باشند. مدعیا نی که بدون شک دشمنان قانون وآزادی می باشند.
وارونه ای آن ها...حکومت قوا نین ،احترام به قوا نین ، نخستین شرط آزادی است ، اما همه ای معنای آزادی نیست. این هم لازم است که خود شهروندان درایجاد قوا نین مورد بحث سهیم با شند. (پس) می توان گفت آزادی سیا سی با سهم حکومت شوند گان درایجاد قوا نین واداره ای امورتنا سب مستقیم دارد. ازاین رو، تو کویل دائما دراند یشه ای عنصر متضاد اداره ای ونما یند گی است. چون عقیده دارد که گسترش وتمرکزوظا یف دو لتی سرانجام ضربه ای مرگباری برآزادی وارد خوا هد کرد...درتاریخ مسلک های سیا سی ، اند یشه ای تو کویل بی درنگ بعد از اند یشه منتسکیو قرارمی گیرد. درکتاب " روح القوا نین" دید یم که طبقه بند یی نظام ها ازتحلیل تلفیقی حا لت اجتما عی وشیوه ای حکومت می آید ( شیوه ای حکومت هم به نو به ای خود ازتلفیق دوضا بطه بد ست می آید که عبارت اند ازتعدادی کسا نیکه حکومت را دردست دارند وشیوه ای اعما ل قد رت ) ...فضیلت ، عشق به قوا نین وبی اعتنای به ثروت ها ازفضا یل جمهوری اند ...درجوا مع آسیا ی که درآن ها تما می قدر ت درد ست یک تن تنها ست وهمگان ازلحا ظ برد گی ازنوعی برا بری برخوردارند (2).
با درنظرداشت تعریف های که از سیا ست وحکومت قوا نین ارایه شد ند،دراکثر کشورهای مسلمان ، سیا ست وحکومت قوانین یا فت نمی شوند. دراین شکی نیست که درهمه دا نشگاه های کمرنگ کشورهای مسلمان ،دا نشکده های حقوق وعلوم سیا سی فعا لیت دارند وقانون ها واداره های تطبیق کننده آن ها هم فعال می باشند. همچنان ،حزب های سیا سی دست سا خت حکومت های خود کامه ونشرات حکومتی وسا نسور های حکومتی وجامعه ای مد نی کمرنگ هم حضوروادامه دارند. افزون برآن ها، جمهوری های دست ساخت کود تا های نظامی از مصر تا افغانستان هم داشتیم واکنون هم جمهوری اسلامی دست سا خت امریکا را درافغانستان داریم همچنان که جمهوری کود تای مورد تا یید آن را درمصر را هم می بینیم. نا گفته نما ند که ازاین گونه جمهوری های دشمن مردم درکشورهای مسلمان بسیارحضوردارند. جمهوری های که به هتلر واستا لین نزد یک تر ند تا به جمهوریی اصلی مطرح شده در تاریخ فلسفه سیا سی از افلاطون تا حال.
بهر حال ،درتحقق نیا فتن اصل جمهوریت وسیا ست وحکومت قانون وآزاد یی بیان ورسا نه ها که جوهر توسعه سیا سی می باشند ، مردم های استبداد پذ یر، تحصیل کرده ها دردانشگاه های غربی وبروکرات شده درحکومت های قانون گریزوخود سر، کمرنگی ای کاریی فرهنگیان وروشنفکری وروشنفکران ، فربه ماندن فقه ها وملا های تاریخ تیر شده وعا مل های دیگری که دراین نوشته مجال بحث مفصل درباره شان نیست ،کوتا هی بدوش دارند. معلوم است که درکشورهای مسلمان ، سه مرکز قدرت فعال می با شند: نخست ،مسجد یا مرکز قدرت عوام وملا ها. دوم ، دانشگاه یا مرکز قدرت فرهنگیان وروشنفکران. سوم ،کاخ ریا ست جمهوری یا شا هی. طوریکه د یده شد، دربسیاری کشورهای مسلمان ،حکومت های مستبد مسجد ومسجد ها را هم ابزار عوام سواری هم ابزار تکفیر وسرکوب فرهنگیان وروشنفکران توسط ملا های تاریک اند یش وتاریخ زده سا خته اند. ابزار سازیی که تا حدی زیادی با عث د ین گریزیی روشنفکران وفرهنگیان وکم اثر سا ختن دانشگاه هم شده است.
بنا برآن، به نفع فرهنگیان وروشنفکران وجا معه ای مد نی وحزب های سیا سی کمرنگ شده تو سط شاه ها وشیخ ها ونظامی ها می دانم که کارهای زیر را درجهت تقویت توسعه سیا سی انجام دهند: نخست ، توجه نما یند که جهانی سازی وفن آوریی رسا نه ای نوین شرایطی منا سبی را برای آن ها فراهم کرده است. شرایطی ای که بهره برداریی مناسب ازآن ها می توا ند مثلث مسجد مسخ شده دردست شیخ ها وشاه ها ونظامی ها را تکه - پاره وتوسعه سیا سی را فربه نما ید. دوم،جا معه مد نی رابطه میان مردم وحکومت وحزب های سیا سی می با شد. سوم ،حزب های سیا سی رقیبان حکومت های خود سر می با شند نه دست سا خت وخد مت گارآن ها. چهارم، انفجار اطلا عاتی د یوار ضخیم وبلند سانسوریا مسخ حقیقت ونشردروغ توسط حکومت ها را شکسته وزمین بوس کرده است. به این معنا که ،روشنفکران ، فرهنگیان ، روزنا مه نگاران ، جامعه مد نی ، حقوق دانان وحزب های سیا سی غیر حکومتی ، می توا نند با استفاده از انترنت ، فسبوک ،تویتر ود یگر رسا نه های نو سطح آگا هی سیا سی مردم را با لا برده با تقویت توسعه سیا سی به عمر استبداد یا دشمن توسعه سیا سی برای همیش پا یان دهند. ادامه دارد.
پا نو یس ها
1-مراحل اسا سی اند یشه درجا معه شنا سی ، نویسنده : ریمون آرون ؛ مترجم ، با قر پرهام ،ص ص 211-212
2-همان ، ص ص 686-687 و688
سکولاریسم دموکراتیک ، نجات دهنده مسلمان ها ازهند تا افغانستان وخاورمیا نه ،ازشربنیاد گرا یان هند و ومسلمان می باشد.
ابراهیم ورسجی
شا نزدهم ماه جدی سال 1398
این تحلیل را درپیوند به گزارشی زیر عنوان :" دلا یل نگرا نی مسلما نان هند ازاعطای شهروندی به غیرمسلمان ها " ؛ نشرشده درسا یت فارسی بی بی سی بتاریخ 6 ژانویه 2020- 16 دی / جدی 1398 ، ارایه کرده ام. ازاین که درصفحه فسبوک / رخنا مه ام پخش شده است، لازم دانستم که درسا یت "اند یشه" هم پخش شود تا دوستان وفرهنگیان ازآن مستفید شوند. درافغانستان ، 25 سال می شود که مسلمان ها گرفتارتروریسم مذهبی طالبان یا شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان ودرایران وعراق وعربستان وسوریه ولبنان هم ، 40 سال می شود مسلمان ها زیرفشار توحش بنیاد گرایی شیعه ووهابیت بود ند ومی باشند. درعراق که جورج بوش تباه کاردرسال 2003 ، حکومت صدام حسین را برانداخت واین کشوررا دراختیار بنیاد گرایان شیعه نوکرملائیزم ایران سپرد ؛ وآن ها هم ثروت مردم را غارت وگرفتار فقر وحکومت داریی فاسد وغارتگرشان ساختند. طوریکه د یده شد، ازماه اکتوبر2019 تا روزاخیردسا مر، مردم خشمگین از حکومت داریی فاسد دست به خیزش علیه ملائیزم ایران ونوکران بومی اش زده بود ند. ملائیزم که درتنگنا قرارگرفته بود ،قاسم سلیما نی را روانه ای بغداد کرد تا موج ضد آخوندی را جهت ضد امریکای بدهد. سلیما نی سردسته ای سپاه با صطلاح قد س ودراصل درخد مت اشغالگران قد س ودشمن عرب های سنی از عراق تا لبنان ،حشد شعبی / خیزش با صطلاح مردمی یا شاخه ای شیعه ای عراقی ای سپاه سیاه کار خود را واداربه سنگ باران کردسفارت امریکا دربغدا درروز های 30 و31 دسامبر کرد. واکنش ترامپ هم ، کشتن سلیمانی وفرمانده عراقی خیزش نام نهاد مردمی وچند مهره دیگری آن در نزد یک میدان هوای بغداد بود.
همه ای آگاهان امورمنطقه می دانند که ، سلیمانی پیش ازکشته شد نش توسط ترامپ،دررقابت با بن سلمان ولیعهد عربستان ،با کمک رسانی به هوتی ها دربرابر حکومت مورد تا یید سازمان ملل ،اول مقیم درصنعا واکنون مقیم عدن در جنوب یمن ،22 میلیون یمنی را درهمه بخش های این کشور به نان بخور ونمیر سازمان ملل وصلیب سرخ جهانی محتاج سا خت. درسوریه هم ، معلوم است که ، ملائیزم به کمک روسیه در حمایت ازحکومت وحشی بشاراسد ، تباه کاری ویک میلیون نفررا کشتند وهشت میلیون نفررا مهاجر واکنون مصروف کشتن چهار میلیون سوری ها درادلیب تنها شهر آباد مانده دراین کشورمی باشند. عربستان وامارات ومصر نظامی زده هم، با کمک رسانی با خلیفه هفتر وحشی علیه حکومت مورد تایید سازمان ملل درترابلس پایتخت لیبیا ، مصروف کشتاربی گناهان می باشند. به سخن دیگر،ملائیزم ایران ،وهابیزم عربستان ونظامی گریی مصر ازعراق تا لیبی مصروف توحش برمسلمان ها می باشند. طالبان تروریست هم که به کمک نظامی های پاکستانی مصروف کشتار مردم افغانستان می باشند.
در هند کا ستی/ صنفی زده وچند مذهبی که گا ندی وجواهر لعل نهرو با حزب گنگره ای خود ، آن را گهواره دموکراسی وسکولاریسم دموکراتیک سا خته بود ند. برخلاف ، دردهه ای 1970 ،حزب هند وی بارتیه جا نا تا / یا هندوستان بزرگ ، دربرابر حزب کنگره ظهورکرد. درشروع ظهور این حزب بنیاد گرای هند و ،کسی فکرنمی کرد که به هند وئیزم ومسلمان ستیزی دست بزند. طوریکه دیده شد ،اتل بهاری واج پای ازهمین حزب نخست وزیر هند شد وخشونت علیه مسلمان ها نکرد.همچنان ،مناسبات خوبی با پاکستان بر قرار کرد.ازاینکه واج پای به دموکراسی مانند حزب کنگره وفادار بود ،بعد ازدودوره نخست وزیری درانتخابات دربرابر حزب کنگره با خت ومن موهان سینگ نخست وزیر شد. دردوره نخست وزیریی سینگ ،نارند را مودی سروزیر ولایت گجرات شد وبه خشونت علیه مسلمان ها دامن زد. بنا برآن ، بریتا نیا وامریکا به سفارت های خود دردهلی نو فرمان داد که به مودی برای ورود به لندن وواشنگتن ویزا/ روا دید ندهند. با کمال تا سف ،مودی درسال 2014 نخست وزیر هند شد وبه فشار برمسلمان ها افزود. وقتیکه در سال 2019 ،باردوم نخست وزیر شد ،درماه ژوئیه ،با لغو یک ماده قانون ، خود مختاریی مسلمان های کشمیری را سلب کرد ودرماه دسامبر با تصویب قانون شهروندی وشهروندی دادن به هند وها وسیک ها وبودای های آواره ازافغانستان وپاکستان وبنگله دیش وپناه گرفته در هند ، شهروندی داد ومسلمان های آواره را نا دیده گرفت.
بنا برآن ، ازروزبیستم دیسامبر 2019 تا کنون که 6 ژانویه 2020 می باشد ،حزب ها ی مذهبی مسلمان ومسلمان های عادی وحزب کنگره وحزب کمونیست ودیگرحزب های ملی وولایتی بدفاع ازسکولاریسم وکثرت گرای ومخالفت با بنیاد گرایی مودی وحزب فا شیست مذ هبی او برخا سته اند. جای خوشحالی می باشد که والی های چند ولایت اعلام کرد ند که قانون شهروندی مخالف سکولاریسم ودست ساخت مودی را اجراء نمی کند!متاسفانه ، مودی فاشیست بجای تن دادن به خواسته های مظاهره کنند گان که سکولاریسم ، دموکراسی ، برد باریی مذهبی وکثرت گرایی می باشد، به خشونت وسرکوب دست زده وده ها مظاهره کننده را کشته است که بیشترین شان مسلمان ها می باشند. همچنان ،مودی هزاران مظاهره کننده را زندانی کرده است که بیشترین آن ها هم مسلمان ها می باشند. ترسناک این است که ،روز پنجم ماه ژانویه برابر به روز پانزده ماه جدی ،اعضای حزب بنیاد گرای مودی به دانشگاه "جواهرلعل نهرو" هجوم برده ده ها دانشجو را لت وکوب وزخمی کرده اند. توحش مودی واعضای حزب بنیاد گرای او علیه مظاهره کننده های مدافع سکولاریسم ودموکراسی نشان داد که بنیاد گرایی چه مسلمانی چه هندوی ونظامی به دشمنی خود با دموکراسی وآزادی وحقوق بشرادامه می دهند. ازاین رو، مسئولیت آگاهان وتوده های رنج دیده مسلمان ازبنیاد گرایی وتروریسم های مذ هبی ونظامی می دانم که به مبارزه درجهت تحقق سکولاریسم ودموکراسی دست بزنند. درغیرآن ، بنیاد گرایان ازنوع های : مودی، خا منه ای ، بن سلمان ؛ وتروریستان ازنوع های: طالبان ، حشد وکتایب شیعه عراقی، القاعده ، داعش ، الشباب ،بوکوحرام ؛ ونظامی ها ازنوع های: قمربا ج وا فرمانده ارتش پاکستان، سلیمانی متوفا، بشاراسد ، سیسی وخلیفه هفترو...به تروروکشتارمسلمان ها ادامه وبد بخت ترشان می سازند!
Sunday, 5 January 2020
ازاستفاده جمهوری اسلامی ازطالبان ولشکر فاطمی علیه امریکا درافغانستان ، استفاده کننده زیان بیشتری متحمل خوا هد شد
ابراهیم ورسجی
پانزدهم ماه جدی 1398
ای تحلیل ؛ درپیو ند به گزارشی زیر عنوان:" جنگ نیا بتی ؛ طالبان وفاطمیون با ایران علیه امریکا می جنگند" ، گزارشگر علی حسینی ، نشر شده در سا یت فارسی بی بی سی ، بتاریخ 5 ژانویه - 2020 برابر به 15 ماه دی / جدی 1398 ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوک / رخنامه ام پخش شده است ، بهتردانستم که درسا یت "اند یشه" هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. نظرهای افرادی را که دراین گزارش درباره احتمال استفاده جمهوری اسلامی ازطالبان ولشکر فاطمی علیه امریکا درافغانستان ابراز کرده اند را خواندم. ازاینکه ما درافغانستان تحلیلگران سیا سی سیا ست نا خوانده زیاد داریم، ابراز نظرهای سیا سی بی را بطه به رخ داد های ازنوع کشته شدن قاسم سلیمانی توسط ترامپ دربغداد وتا ثیرآن بر اوضاع شکننده ای افغانستان امرطبیعی می با شد. نا گفته نما ند که ، امروز سیا ست جهان پیوستگی ژرف به اقتصاد جهان پیدا کرده است. پیوستگی ای که بیشتر ازکشورهای ثروتمند کشورهای فقیر وجنگ زده ازنوع افغانستانی گرفتار حکومت داریی فاسد وتروریسم وکشوری ثروتمندی با سیاست مداران فاسد وخرافات زده مانند عراق ومیدان بازی غرض ورزانه ای امریکا وایران شده را متا ثرمی سازد. ایران هم که پیش از حکومت ملا ها ؛ کشوری روبه ترقی با پاد شاه خود کامه وترقی خواه بود ؛ به لطف آخوند یسم دراقتصاد درسطح کشور افریقای بوتسوانان فرود کرده است. بنا برآن ، با ید انتقام گیری جمهوری اسلامی ازامریکا بخاطر قتل سلیما نی را به اقتصاد بحرانی وملا زده ای ایران هم مرتبط سا خت.
درست است که جمهوری اسلامی ارتشی وسپاهی قد سی دارد وتوانسته است با کمک به امریکا دربراندازیی حکومت صدام حسین،عراق را بحرانی وبا کمک به روسیه ،سوریه را بنام جنگ علیه داعش ویران کند. این هم درشرایطی که ، ویرانگری آسان وسازند گی بسیار دشوارمی باشد. بنا برآن ، کمی به ضعف های جمهوری اسلامی در داخل ومنطقه مکث می کنم. درداخل ایران ،معلوم است که جمهوری اسلامی مردم را بسیار فقیر سا خته است. فقیر سازیی که تحریم اقتصاد یی امریکا به طول وعرض آن افزوده است. جمهوری اسلامی که زیرفشار اقتصادی قرار گرفته بود؛ متوسل به افزایش قیمت بنزین شد. افزایشی که دستاورد آن خیزش مردمی دراخیر ماه آبان / عقرب وسرکوب وکشتارترسناک بود. بلی،ایرانی ها حق داشتند ودارند که ما نند آبان خیزش کنند؛ به این خاطرکه ، آخوند یسم بیشتراز70 میلیارد دالر درآمدی ملی آن ها را مصرف سیاست های غلط خارجی خود به خصوص درجهت دفاع ازشیعه گری در عراق وسوریه ولبنان کرده ودریمن هم علیه عربستان به کمک سنی های زیدی رفته است. درافغانستان هم که جمهوری اسلامی دودوزه بازی می کند؛ یعنی هم با حکومت کا بل هم با طالبان سروکله نشان می دهد.
بنا برآن ، اکنون که جمهوری اسلامی ، عراق را بی ثبات وکمک به کشته شدن سلیمانی خود وافزایش سربازان امریکای وتعمیق بحران سیا سی درآن کرده است ،این ذهنیت درافغانستان برجسته شده است که ممکن است رژیم بی دستاورد ملای برای انتقام گیری ازامریکا به استفاده از طالبان ولشکرفاطمی علیه آن دراین کشوربپردازد. درباره استفاده جمهوری اسلامی ازطالبان ،توجه بدومسئله مهم می باشد:نخست، طالبان افغان های قبایلی می باشند که سرنخ شان در پاکستان وعربستان بسته می باشد وتنها برای امتیازی گیری از امریکا ، گه گاهی درایران پرسه می زنند وچلو می خورند ودالر هم می گیرند وکمی درغرب افغانستان به کمک سپاه قد س ترورهم می کنند. ترورهای که مصرف آن ازایران ومد یریت آن ازپاکستان صورت می گیرد وتاوان آن ها را مردم ما می پردازند. خلاصه اینکه ،طالبان تروریست افغان وهابی شده و می شوند وخوش بین به ایران شیعه صفوی زده نمی شوند. درباره لشکر فاطمی دست سا خت سلیما نی مقتول ازهزاره های آواره افغانستانی درایران،دومسئله را خلاف واقع می دانم:نخست،فاطمی های که قرن ها قبل برمصرفرمان روای می کر دند وتوسط صلاح الدین ایوبی بتاریخ فرستاده شد ند نه شیعه بود ند ونه خود را ازمصری ها جدا می پنداشتند ومصری ها هم تا کنون نظرمنفی نسبت به آن ها تبارزنداده اند. یعنی مسلمان ها ومصری های اصیل بود ند ؛ دوم، ساختن لشکر فاطمی از هزاره های آواره ای افغانستانی درایران توسط قاسم سلیمانی وبردن آن به سوریه برای کشتن مسلمان ها،هم توهین به فاطمی ها هم نفرتی علیه جمهوری اسلامی ایجاد کرده است که ازپیامد آن من که فارسی زبان مسلمان سنی افغانستانی می باشم می ترسم. ازاین رو، جمهوری اسلامی می خواهم که کمک به مردم افغانستان تا مین صلح کند نه کمک به طالبان یا ابزارکردن لشکرفاطمی.معلوم است که ، درصورت کمک جمهوری اسلامی به تا مین صلح درافغانستان ،امریکا به حضورنظامی خود درآن پا یان می دهد. درغیرآن، جمهوری اسلامی با طالبان ولشکرفاطمی بازی کمک به نظامی های منافق پاکستانی وزیان به خود درافغانستان می رساند.
پانزدهم ماه جدی 1398
ای تحلیل ؛ درپیو ند به گزارشی زیر عنوان:" جنگ نیا بتی ؛ طالبان وفاطمیون با ایران علیه امریکا می جنگند" ، گزارشگر علی حسینی ، نشر شده در سا یت فارسی بی بی سی ، بتاریخ 5 ژانویه - 2020 برابر به 15 ماه دی / جدی 1398 ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوک / رخنامه ام پخش شده است ، بهتردانستم که درسا یت "اند یشه" هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. نظرهای افرادی را که دراین گزارش درباره احتمال استفاده جمهوری اسلامی ازطالبان ولشکر فاطمی علیه امریکا درافغانستان ابراز کرده اند را خواندم. ازاینکه ما درافغانستان تحلیلگران سیا سی سیا ست نا خوانده زیاد داریم، ابراز نظرهای سیا سی بی را بطه به رخ داد های ازنوع کشته شدن قاسم سلیمانی توسط ترامپ دربغداد وتا ثیرآن بر اوضاع شکننده ای افغانستان امرطبیعی می با شد. نا گفته نما ند که ، امروز سیا ست جهان پیوستگی ژرف به اقتصاد جهان پیدا کرده است. پیوستگی ای که بیشتر ازکشورهای ثروتمند کشورهای فقیر وجنگ زده ازنوع افغانستانی گرفتار حکومت داریی فاسد وتروریسم وکشوری ثروتمندی با سیاست مداران فاسد وخرافات زده مانند عراق ومیدان بازی غرض ورزانه ای امریکا وایران شده را متا ثرمی سازد. ایران هم که پیش از حکومت ملا ها ؛ کشوری روبه ترقی با پاد شاه خود کامه وترقی خواه بود ؛ به لطف آخوند یسم دراقتصاد درسطح کشور افریقای بوتسوانان فرود کرده است. بنا برآن ، با ید انتقام گیری جمهوری اسلامی ازامریکا بخاطر قتل سلیما نی را به اقتصاد بحرانی وملا زده ای ایران هم مرتبط سا خت.
درست است که جمهوری اسلامی ارتشی وسپاهی قد سی دارد وتوانسته است با کمک به امریکا دربراندازیی حکومت صدام حسین،عراق را بحرانی وبا کمک به روسیه ،سوریه را بنام جنگ علیه داعش ویران کند. این هم درشرایطی که ، ویرانگری آسان وسازند گی بسیار دشوارمی باشد. بنا برآن ، کمی به ضعف های جمهوری اسلامی در داخل ومنطقه مکث می کنم. درداخل ایران ،معلوم است که جمهوری اسلامی مردم را بسیار فقیر سا خته است. فقیر سازیی که تحریم اقتصاد یی امریکا به طول وعرض آن افزوده است. جمهوری اسلامی که زیرفشار اقتصادی قرار گرفته بود؛ متوسل به افزایش قیمت بنزین شد. افزایشی که دستاورد آن خیزش مردمی دراخیر ماه آبان / عقرب وسرکوب وکشتارترسناک بود. بلی،ایرانی ها حق داشتند ودارند که ما نند آبان خیزش کنند؛ به این خاطرکه ، آخوند یسم بیشتراز70 میلیارد دالر درآمدی ملی آن ها را مصرف سیاست های غلط خارجی خود به خصوص درجهت دفاع ازشیعه گری در عراق وسوریه ولبنان کرده ودریمن هم علیه عربستان به کمک سنی های زیدی رفته است. درافغانستان هم که جمهوری اسلامی دودوزه بازی می کند؛ یعنی هم با حکومت کا بل هم با طالبان سروکله نشان می دهد.
بنا برآن ، اکنون که جمهوری اسلامی ، عراق را بی ثبات وکمک به کشته شدن سلیمانی خود وافزایش سربازان امریکای وتعمیق بحران سیا سی درآن کرده است ،این ذهنیت درافغانستان برجسته شده است که ممکن است رژیم بی دستاورد ملای برای انتقام گیری ازامریکا به استفاده از طالبان ولشکرفاطمی علیه آن دراین کشوربپردازد. درباره استفاده جمهوری اسلامی ازطالبان ،توجه بدومسئله مهم می باشد:نخست، طالبان افغان های قبایلی می باشند که سرنخ شان در پاکستان وعربستان بسته می باشد وتنها برای امتیازی گیری از امریکا ، گه گاهی درایران پرسه می زنند وچلو می خورند ودالر هم می گیرند وکمی درغرب افغانستان به کمک سپاه قد س ترورهم می کنند. ترورهای که مصرف آن ازایران ومد یریت آن ازپاکستان صورت می گیرد وتاوان آن ها را مردم ما می پردازند. خلاصه اینکه ،طالبان تروریست افغان وهابی شده و می شوند وخوش بین به ایران شیعه صفوی زده نمی شوند. درباره لشکر فاطمی دست سا خت سلیما نی مقتول ازهزاره های آواره افغانستانی درایران،دومسئله را خلاف واقع می دانم:نخست،فاطمی های که قرن ها قبل برمصرفرمان روای می کر دند وتوسط صلاح الدین ایوبی بتاریخ فرستاده شد ند نه شیعه بود ند ونه خود را ازمصری ها جدا می پنداشتند ومصری ها هم تا کنون نظرمنفی نسبت به آن ها تبارزنداده اند. یعنی مسلمان ها ومصری های اصیل بود ند ؛ دوم، ساختن لشکر فاطمی از هزاره های آواره ای افغانستانی درایران توسط قاسم سلیمانی وبردن آن به سوریه برای کشتن مسلمان ها،هم توهین به فاطمی ها هم نفرتی علیه جمهوری اسلامی ایجاد کرده است که ازپیامد آن من که فارسی زبان مسلمان سنی افغانستانی می باشم می ترسم. ازاین رو، جمهوری اسلامی می خواهم که کمک به مردم افغانستان تا مین صلح کند نه کمک به طالبان یا ابزارکردن لشکرفاطمی.معلوم است که ، درصورت کمک جمهوری اسلامی به تا مین صلح درافغانستان ،امریکا به حضورنظامی خود درآن پا یان می دهد. درغیرآن، جمهوری اسلامی با طالبان ولشکرفاطمی بازی کمک به نظامی های منافق پاکستانی وزیان به خود درافغانستان می رساند.
Saturday, 4 January 2020
رئیس جمهور ترامپ ؛ دررابطه به قتل سلیمانی ، به فرموده ژنرال دیوید پطریوس ، عمل گرد
ابراهیم ورسجی
چهاردهم ماه جدی 1398
این تحلیل ؛ درپیوند به تحلیل یا گزارشی زیرعنوان :" ترامپ وقتل سلیما نی ، چرا حا لا؟" ، گزارشگر،خشا یار جنیدی ،پخش شده در سا یت فارسی بی بی سی ، بتاریخ 4 ژانویه 2020 برابر به 14 دی / جدی 1398 ، ارایه شده است. ازاین که درصفحه فسبوکم پخش شده است ، بهتردانستم که در سا یت "اندیشه" هم پخش شود ، تا دوستان وفرهنگیان ازآن مستفید شوند. ژنرال دیوید پطریوس فرمانده سربازان امریکای درعراق پسا صدام حسین ،گفته بود که حشد شعبی یا گروه خیزش مردمی ازشیعه های عراقی زیر فرمان قاسم سلیمانی ازداعش بد تر هستند.ازگفته پطریویس معلوم می شود که اگربه او دردوره ریاست جمهوری بارک او ما اجازه کار درعراق داده می شود ،پیش ازنابود کردن داعش ،حشد شعبی را نا بود می کرد. طوریکه در کتاب"جنگ اوبا ما"نوشته ای با ب ود وارد ، آمده است ،اوبا ما پیش از وارد شد نش به کاخ سفید،جو با یدن معان خود را به پاکستان وافغانستان اعزام کرد تا به زرداری وکرزی بفها ند که کاخ نشین بعدی کاخ سفید مانند بوش با شما رفتارنمی کند. درباره توهین شدن کرزی واعضای امنیتی کا بینه اش توسط با یدن درارگ ،به مقاله "اولین سفر جوی بایدن به کابل " ، نوشته بنده درسایت های:انسان گرای" و"اندیشه" مراجعه نما ئید تا دریابید که تا چه حد به کرزی وتیمش توهین کرده بود؟!
بعد از وارد شدن بارک اوبا ما به کاخ سفید ،ژنرال دیوید پطریوس ازعراق به افغانستان اعزام شد. اعزامی که به نفع حشد شعبی وسلمانی فرمانده ایرانی آن تمام شد. من که تمام یا اکثرکتاب های نوشته شده توسط سیاست مداران ونوسند گان امریکای درباره افغانستان وپاکستان وایران وخاورمیانه را ازکتاب فروشی های دست دوم درپایتخت کا نادا ارزان خریداری وعزم نوشتن کتاب های به عنوان های:" اسلام ، غرب وتروریسم" و" افغانستان دربرهه بازی بزرگ دوم"کرده ام که اولی تقریبان کامل شده است،ازقبل کشتن قاسم سلیمانی وسرکوب حشد شعبی زیرفرمانش را قابل پیش بینی می دانستم. نا گفته نماند که ، هم پطریوس هم جانشینا نش درافغانستان ،جمهوری اسلامی وسپاه پاسدارانش را حامی تروریسم درافغانستان می دانستند ومی دانند.
بهرصورت،بهتراست که درباره زمان کشته شدن سلیمانی توسط رئیس جمهورترامپ ابرازنظرکنم. جالب این است که ، جمهوری اسلامی وسلیمانی اش همسنگربا امریکا علیه داعش درعراق جنگ وشهر موصل دومین شهر سنی نشین آن بعد ازبغداد را ویران کرد ند. درداخل بغداد هم که حکومت دراختیار شیعه های نوکر جموری اسلامی می باشد ،توسط خود شیعه ها متهم به فساد شده است. بنا برآن، شیعه ها اول درجنوب ودوم دربغداد به خیزش علیه آن دست زدند وشعار خیزش گران هم علیه جمهوری اسلامی ونوکران عراقی اش می باشد. بنا برآن، جمهوری اسلامی سلیمانی را به بغداد فرستاد تا خیزش گران را سرکوب وقتل کند که تا حدی زیادی کرد. مثلا،آنقدرکه سلیمانی از اول اکتوبر تا اخیردسامبرسال گذ شته ، یا روزکشته شدن خودش در بغداد،شیعه کشی کرد که صدام حسین در 20 سال دوره حکومتش نکرده بود! افزون برکشتن شیعه های عراقی معترض، سلیمانی یک غلطی بزرگ کرد وآن اینکه امرحمله به پایگاه امریکارا داد که درآن یک پیمان کارکشته شد. به حیث واکنش ، ترامپ فرمان حمله به پایگاه کتایب / گردان حشد شعبی را داد که درآن 27 نفر کشته شد ند. بطورواکنش، سلیمانی امر هجوم به سفارت امریکا توسط حشد شعبی را داد وترامپ هم خودش وهمدستان شعبی اش را کشت. برای من ،جالب این است که ، ترامپ اول ابوبکر بغدادی را کشت ودوم سلیمانی را. یعنی سخن پطریوس را عملی ساخت که حشد شعبی از داعش بد ترمی باشد وبا ید علیه هردومبارزه شود. طرفه اینکه ،سلیمانی هم با هجوم به سفر امریکا با عث کشته شدن خودش وبزرگان حشد شعبی شد هم به حضور نیروهای امریکای درعراق افزود! کاری غلطی که به نفع عربستان ودیگر امارت های جنوب خلیج فارس واسرائیل می باشد که درسر هوای ایجاد ائتلاف علیه خطر جمهوری اسلامی درمنطقه را می پرورانند. در باره انتقام سخت دربدل قتل سلیمانی که ولی فقیه ازآن سخن گفته است،با توجه به فرود نرخ رشد اقتصادیی ایران به منفی 9 زیر صفرونارضایتی گسترده مردم از جمهوری اسلامی وافزایش تحریم های امریکا برآن، فکرنمی کنم که به گفته خود عمل کرده بتواند.
Friday, 3 January 2020
جمهوری اسلامی وسپاه قد سش شاخ ودمی کوتاه ترازپاکستان وطا لبا نش درافغانستان ندارند
ابراهیم ورسجی
سیزدهم ماه جدی سال 1398
این تحلیل را درپیوند به گزارشی زیر عنوان : " واکنش افغان ها به خبرکشته شدن قاسم سلیما نی " نشر شده درسایت فارسی بی بی سی بتاریخ 3 ژانویه 2020 برابر به 13 ماه جدی 1398 ارایه می کنم. اگرچه پیشترازاین گزارش هم ابرازنظرکرده بودم، بهتراست یاد آورشوم که با توجه به واکنش افغان ها، لازم دانستم نظر خود را باردوم با کمی تفاوت ازبارنخست ابراز کنم ونظرم این است که: جمهوری اسلامی ازشروع کارش تا کنون ازطریق سپاه پاسداران به خصوص سپاه نام نهاد قدس زیر فرمان سلیمانی ،کارهای تباه کارانه وتروریستی ونفاق انگیز درافغانستان کرده ومی کند. مثلا،سال 1361 درتهران درنزدیک دفتر نهضت آزادی زندگی می کردم وروزانه سری به کتاب فروشی این گروه نو اند یش مسلمان می زدم واند یشه نوگرای اسلامی مهند س بازرگان هم برایم پذیرفتی بود. ازرفت وآمد من به د بیر وقت نهضت آزادی اطلاع داد ند وروزی مرا بدفتر دعوت کرد ند. دردفتر،دبیرنهضت آزادی به من گفت که مهند س بازرگان می گوید که قد س ما کابل است که توسط شوروی اشغال شده است وبجای دفاع ازآن ، رژیم ولایت فقیه ازراه قد س به کربلا می رود. دبیرهمچنان گفت که مهند س دستورداد که با دفتر های سازمان های مهاجرین افغانستانی درتهران تماس بگیرید تا فکر کنیم که چه کمک به آن ها کرده می توانیم؟ متاسفانه ،افرادی با ریش های بلند ومغزهای خالی یافتیم! بعدا ،دبیربه من گفت که حالا شمارا مرد روشنفکر یا فتیم ،آیا آماده هستید که با مهندس بازرگان گفت وگو کنید ومن گفتم که نه! او گفت که چرا؟ گفتم که شما حزب مخالف ولایت فقیه می باشید وما هم که جوانان مسلمان آواره درتهران. یعنی اگربا مهندس ببینیم ،رژیم ولایت فقیه مارا در اسلام قلعه به خاد رژیم روسی تسلیم می کند ومن هم روانه ای پاکستان شدم.
ازآن تاریخ تا کنون ، می دانم که رژیم ولایت فقیه وسپاه قد سش جزخیانت کاری به افغانستان نکرده ونمی کنند. مثلا، بعد ازتشکیل دولت مجا هد ین بریاست استاد ربانی ، اول رئیس روابط بین المللی آن ودوم شهردارکا بل شدم وشا هد بودم که ولایت فقیه ونوکران شیعه اش وپاکستان ونوکران افغانش با دولت مجا هدین جنگ وکا بل را ویران کردند. خنده آوراین بود که ،پاکستان وعربستان توسط حزب اسلامی نتوانستند دولت مجا هدین را ازکا بل ویران بیرون کنند! بنا برآن ، طالبان را سا ختند ونوکران هزاره ولی فقیه همکار طالبان شد ند وآن ها هم مزاری رهبر حزب وحدت رادرحالیکه همکارآن ها شده بود کشتند. پیش از کشته شدن مزاری وبعد ازآن ، بار ها به بروجردی معاون وزیر خارجه ولی فقیه که به کا بل رفت وآمد می کرد گفته بودم که سیاست شما دوگانه می باشد.ازاین که ولایت فقیه به تقیه با وردارد ومن مسلمان سنی وپژوهش گردینی تقیه را منافقت می دانم ،به دوستان ایرانی رژیم تقیه کارحق میدهم که به مسلمان های سنی حتا شیعه ازافغانستان تا لبنان خیا نت کنند که کرد ند! مثلا،درافغانستان ،هزاره ها اکثرا دربامیان وکناره های آن زندگی می کنند. منا طقی که تروریستان درآن حضورندارند.اما ولایت فقیه یک مکتب وبیمارستان به شیعه ها نساخت. برخلاف، قاسم سلیمانی فرزندان هزاره های افغانستانی مهاجردرایران را بنام لشکر فاطمی به سوریه برد تا سنی کشی نما ید که کرد. ترسناک این است که ، روزی دوستی نواری را برایم فرستاد ودرآن دیدم که یک هزاره را یک داعشی درسوریه گرفته وبه عربی به او می گوید که " انت شیعه / هزاره/ توشیعه وهزاره هستی وبر سرش می کوبد! اکنون که قاسم سلیمانی سوریه را با لشکرفاطمی اش به روسیه تسلیم کرده واسرائیل برقرارگاه های او دردمشق می کوبد،لشکر فاطمی را به افغانستان برگشتانده ومردم به سوی افراد آن به گونه طالبان ایرانی نگاه می کنند! رژیم ولایت فقیه این روز ها میزبان طالبان پاکستانی هم می باشد! بنا برآن،به صراحت می گویم که سلیما نی وسپاه قد سش ودبیر آی اِس آی / شبکه جاسوسی ارتش پاکستان وطالبانش درافغانستان یک کار کرده ومی کنند وآن هم که تروروتباه کاری می باشد!
سیزدهم ماه جدی سال 1398
این تحلیل را درپیوند به گزارشی زیر عنوان : " واکنش افغان ها به خبرکشته شدن قاسم سلیما نی " نشر شده درسایت فارسی بی بی سی بتاریخ 3 ژانویه 2020 برابر به 13 ماه جدی 1398 ارایه می کنم. اگرچه پیشترازاین گزارش هم ابرازنظرکرده بودم، بهتراست یاد آورشوم که با توجه به واکنش افغان ها، لازم دانستم نظر خود را باردوم با کمی تفاوت ازبارنخست ابراز کنم ونظرم این است که: جمهوری اسلامی ازشروع کارش تا کنون ازطریق سپاه پاسداران به خصوص سپاه نام نهاد قدس زیر فرمان سلیمانی ،کارهای تباه کارانه وتروریستی ونفاق انگیز درافغانستان کرده ومی کند. مثلا،سال 1361 درتهران درنزدیک دفتر نهضت آزادی زندگی می کردم وروزانه سری به کتاب فروشی این گروه نو اند یش مسلمان می زدم واند یشه نوگرای اسلامی مهند س بازرگان هم برایم پذیرفتی بود. ازرفت وآمد من به د بیر وقت نهضت آزادی اطلاع داد ند وروزی مرا بدفتر دعوت کرد ند. دردفتر،دبیرنهضت آزادی به من گفت که مهند س بازرگان می گوید که قد س ما کابل است که توسط شوروی اشغال شده است وبجای دفاع ازآن ، رژیم ولایت فقیه ازراه قد س به کربلا می رود. دبیرهمچنان گفت که مهند س دستورداد که با دفتر های سازمان های مهاجرین افغانستانی درتهران تماس بگیرید تا فکر کنیم که چه کمک به آن ها کرده می توانیم؟ متاسفانه ،افرادی با ریش های بلند ومغزهای خالی یافتیم! بعدا ،دبیربه من گفت که حالا شمارا مرد روشنفکر یا فتیم ،آیا آماده هستید که با مهندس بازرگان گفت وگو کنید ومن گفتم که نه! او گفت که چرا؟ گفتم که شما حزب مخالف ولایت فقیه می باشید وما هم که جوانان مسلمان آواره درتهران. یعنی اگربا مهندس ببینیم ،رژیم ولایت فقیه مارا در اسلام قلعه به خاد رژیم روسی تسلیم می کند ومن هم روانه ای پاکستان شدم.
ازآن تاریخ تا کنون ، می دانم که رژیم ولایت فقیه وسپاه قد سش جزخیانت کاری به افغانستان نکرده ونمی کنند. مثلا، بعد ازتشکیل دولت مجا هد ین بریاست استاد ربانی ، اول رئیس روابط بین المللی آن ودوم شهردارکا بل شدم وشا هد بودم که ولایت فقیه ونوکران شیعه اش وپاکستان ونوکران افغانش با دولت مجا هدین جنگ وکا بل را ویران کردند. خنده آوراین بود که ،پاکستان وعربستان توسط حزب اسلامی نتوانستند دولت مجا هدین را ازکا بل ویران بیرون کنند! بنا برآن ، طالبان را سا ختند ونوکران هزاره ولی فقیه همکار طالبان شد ند وآن ها هم مزاری رهبر حزب وحدت رادرحالیکه همکارآن ها شده بود کشتند. پیش از کشته شدن مزاری وبعد ازآن ، بار ها به بروجردی معاون وزیر خارجه ولی فقیه که به کا بل رفت وآمد می کرد گفته بودم که سیاست شما دوگانه می باشد.ازاین که ولایت فقیه به تقیه با وردارد ومن مسلمان سنی وپژوهش گردینی تقیه را منافقت می دانم ،به دوستان ایرانی رژیم تقیه کارحق میدهم که به مسلمان های سنی حتا شیعه ازافغانستان تا لبنان خیا نت کنند که کرد ند! مثلا،درافغانستان ،هزاره ها اکثرا دربامیان وکناره های آن زندگی می کنند. منا طقی که تروریستان درآن حضورندارند.اما ولایت فقیه یک مکتب وبیمارستان به شیعه ها نساخت. برخلاف، قاسم سلیمانی فرزندان هزاره های افغانستانی مهاجردرایران را بنام لشکر فاطمی به سوریه برد تا سنی کشی نما ید که کرد. ترسناک این است که ، روزی دوستی نواری را برایم فرستاد ودرآن دیدم که یک هزاره را یک داعشی درسوریه گرفته وبه عربی به او می گوید که " انت شیعه / هزاره/ توشیعه وهزاره هستی وبر سرش می کوبد! اکنون که قاسم سلیمانی سوریه را با لشکرفاطمی اش به روسیه تسلیم کرده واسرائیل برقرارگاه های او دردمشق می کوبد،لشکر فاطمی را به افغانستان برگشتانده ومردم به سوی افراد آن به گونه طالبان ایرانی نگاه می کنند! رژیم ولایت فقیه این روز ها میزبان طالبان پاکستانی هم می باشد! بنا برآن،به صراحت می گویم که سلیما نی وسپاه قد سش ودبیر آی اِس آی / شبکه جاسوسی ارتش پاکستان وطالبانش درافغانستان یک کار کرده ومی کنند وآن هم که تروروتباه کاری می باشد!
Thursday, 2 January 2020
با کشته شدن سلیما نی ، نوکریی دوگا نه ای آخوند یسم ایران به امریکا درعراق؛ پا یان پا یان یافت
ابراهیم ورسجی
سیزدهم ماه جدی 1398
این تحلیل ؛ درپیو ند به گزارشی زیر عنوان :" صفحه نخست، تلویزیون عراق: قا سم سلیما نی ترورشد" ؛ پخش شده درخبرنا مه گویا ،روز 3 ژانویه / سیزدهم ماه جدی ارایه شده است. ازاین نگاه که ، درصفحه فسبوک / رخنا مه ام پخش شده است ، بهتردانستم که درسا یت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان وفرهنگیان ازآن بهره مند شوند. آقای قاسم سلیمانی فرمانده شاخه قد س سپاه پاسداران ایران دربغداد ترورشده است. درباره ترورکننده های قاسم سلیما نی بعد تر واکنون در باره خود ش وماموریتش ابراز نظرمی کنم. روزیکه انقلاب ایران پیروز شد یا خمینی به کمک امریکا برای ایجاد کمربند سبز علیه اتحاد شوروی برانقلاب دموکراتیک ایرانی ها تحمیل وازشکم آن تحمیل کاری رژیم آخوندی بیرون کرده شد، بطور آواره درشمال کویته بلوچستان درپاکستان ، زند گی می کردم وعاشق سخنان خمینی در نوفل لیشاتو در کناره پاریس شده بودم که توسط بی سی فارسی پخش می شد. به این خاطرکه ،در تاریخ سیا سی نا شاد شیخ وشاه وفقه زده ای مسلمان ها ،یک شیخ یا ملا انقلابی شده است! من که تا حدی فقه خوانده بودم ؛ با تعجب فکرمی کردم که چطور ازشکم فقه یک ملای انقلابی بیرون شده است؟ اخیرتابستان 58 درتهران بودم ودرسیمای جمهوری اسلامی ایران د یدم که مهند س بازرگان رئیس دولت موقت ازخمینی پرسید که درپاریس سخنانی گفتید که اکنون خلاف آن ها عمل می کنید! خمینی با نهایت بی شرمی گفت که خد عه کردم! همان لحظه درفکر بازگشت به پاکستان شدم وچهارسال بعد سرازدانشگاه پنجاب درلاهوردرآوردم!
بهر حال ،خمینی که ازارتش با قی مانده ازدوره شاه می ترسید برای دفاع ازحکومت سیاه کارو آخوند یی خود سپاه پاسداران را سا خت ودرآن یک شا خه بنام سپاه قد س راه اندازی کرد. ازسپاه قد س سازیی خمینی دریافتم که می خواهد برای آزادی قد س علیه اسرائیل جنگ کند. به گفته ای بنی صدر اولین رئیس جمهورایران ، " صدام حسین پسرآیت الله موسوی اصفهانی را خد مت خمینی اعزام ودست دوستی به سوی اودراز کرد. برخلاف ،خمینی اخطارداد که درشش ماه حکومت صدام حسین را مرخص می کند. وقتیکه صدام پیام تهد ید آمیزخمینی را دریافت به ایران حمله کرد. طوریکه درسایت "انقلاب اسلامی" سا یت بنی صدر خواندم ،یکسال بعد از جنگ ،عرب ها هیاتی به ریا ست عرفات به تهران اعزام وخواستار آتش بس شد ند ودرصورت آتش بس وتامین صلح میان دوطرف وعده داد ند که 25میلیارد دالر به ایران تا وان می پردازند. بنی صدر گفت که ما تا وان زیاد می خواستیم وعرب ها رفتند تا بر گرد ند که خمینی اجازه بازگشت شان نداد و7 سال دیگر جنگ را ادامه وسرانجام آتش بس را بدون تاوان پذ یرفت ومرد!"
بلی ،خمینی مرد وخا منه ای جا نشینش شد و سپاه قد س را با شعارهای پوک علیه اسرائیل ادامه داد. تا جای که بیادم مانده است،صفوی یا فردی دیگری فرمانده سپاه قد س شد وبعد تر جای خود را به سلیما نی داد. خا منه ای وصفوی به جورج بوش وتونی بلیر در براندازیی حکومت صدام درسال 2003 کمک وطالبان شیعه ای خود را درزیر سا یه طیاره های جنگی امریکا بر حکومت بغداد با نخست وزیریی نوری ما لکی بارکرد ند. مالکی وصفوی اول دکتر طارق هاشمی رهبر اخوان المسلمون عراق را که معاون جلال طالبانی رئیس جمهور کرد تبارعراقی بود برکنار ودوم مالکی و سلیمانی چنان سنی ستیزی درعراق کرد ند که ازشکم سنی ستیزی شان داعش بیرون شد. خند آوراین است که ،سپاه قد س بنام مبارزه با داعش زیر پرچم امریکا شهر موصل دومین شهر سنی نشین عراق را ویران کرد. من که به حیث پژوهش گرعلوم سیا سی ودارای مطالعات اسلامی مسایل عراق وسوریه را پیگیری می کنم می دانم که ضد اسلامی ترین کارها را درمنطقه سپاه قد س ایران ازپیدا یشش تا کنون کرده است. کارهای که کا ملا به نفع اسرائیل وزیان فلسطینی ها حتا شیعه های عراقی تمام شده است! ازاین رو،شیعه های عراقی به ستوه آمده اند وازماه اکتوبرسال گذ شته تا کنون به مبارزه علیه نوکران عراقی جمهوری اسلامی برخا ستد وسلیما نی وحکومتی های طرفدارش هم تا کنون بیشتراز500 نفرشیعه را شهید و15 هزارنفررا زخمی کرده اند. مظاهره کننده های شیعه هم حکومت بغداد را فلج کرده اند. ازاینکه حکومت طرفدار خامنه ای فلج شده بود، سلیمانی را فرمان داد تا به یک پا یگاه امریکا حمله کند. حمله ای که درآن یک پیمان کارامریکای کشته شد وامریکا به حیث واکنش درچند بمبارد 27 طالب شیعه ی عراقی زیر فرمان سلیمانی را کشت. سلیمانی وشیعه های عراقی همکارش به سفارت امریکا هجوم برد ند. هجومی که باعث تنش میان واشنگتن وتهران وافزایش سربازان امریکای دربغداد وقتل سلیمانی وچند نفرمهم طرفدار آخوند یسم ایران درمیدان هوای آن شد. درسوریه هم ،کارنامه سلیما نی به نفع روسیه وزیان مسلمان های آن کشورتمام شده است. بنا برآن ، به صراحت می گویم که سپاه قد س جمهوری اسلامی قد س را بنام مبارزه با اسرائیل پسوند خود سا خته دراصل علیه عرب های شیعه وسنی عرا قی وشیعه ها وسنی های لبنان وتمام مردم سوریه به نفع اسرائیل درمنطقه رزمیده است. دریمن هم ،جنگ سپاه قد س وارتش های عربستان وامارات بنام کمک به طرفداران خود ، به نفع اسرائیل تمام شده است.دررابطه به خیزش مردمی شیعه های عراقی علیه داعش، بهتراست یاد آورشوم که دیوید پطریوس فرمانده قبلی امریکا درعراق ،گفته بود که این گروه تروریست ترازداعش می باشد.حمله گروه نامبرده به سفارت امریکا در بغداد ، سخن پطریوس را تایید وترامپ فرمان کشتن سلیمانی وزیردستان عراقی اش را داد.بنا برآن، به صراحت می گویم که با کشتن سلیمانی،نوکریی دوگانه ای آخوند یسم به امریکا درعراق پا یان یافت.
سیزدهم ماه جدی 1398
این تحلیل ؛ درپیو ند به گزارشی زیر عنوان :" صفحه نخست، تلویزیون عراق: قا سم سلیما نی ترورشد" ؛ پخش شده درخبرنا مه گویا ،روز 3 ژانویه / سیزدهم ماه جدی ارایه شده است. ازاین نگاه که ، درصفحه فسبوک / رخنا مه ام پخش شده است ، بهتردانستم که درسا یت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان وفرهنگیان ازآن بهره مند شوند. آقای قاسم سلیمانی فرمانده شاخه قد س سپاه پاسداران ایران دربغداد ترورشده است. درباره ترورکننده های قاسم سلیما نی بعد تر واکنون در باره خود ش وماموریتش ابراز نظرمی کنم. روزیکه انقلاب ایران پیروز شد یا خمینی به کمک امریکا برای ایجاد کمربند سبز علیه اتحاد شوروی برانقلاب دموکراتیک ایرانی ها تحمیل وازشکم آن تحمیل کاری رژیم آخوندی بیرون کرده شد، بطور آواره درشمال کویته بلوچستان درپاکستان ، زند گی می کردم وعاشق سخنان خمینی در نوفل لیشاتو در کناره پاریس شده بودم که توسط بی سی فارسی پخش می شد. به این خاطرکه ،در تاریخ سیا سی نا شاد شیخ وشاه وفقه زده ای مسلمان ها ،یک شیخ یا ملا انقلابی شده است! من که تا حدی فقه خوانده بودم ؛ با تعجب فکرمی کردم که چطور ازشکم فقه یک ملای انقلابی بیرون شده است؟ اخیرتابستان 58 درتهران بودم ودرسیمای جمهوری اسلامی ایران د یدم که مهند س بازرگان رئیس دولت موقت ازخمینی پرسید که درپاریس سخنانی گفتید که اکنون خلاف آن ها عمل می کنید! خمینی با نهایت بی شرمی گفت که خد عه کردم! همان لحظه درفکر بازگشت به پاکستان شدم وچهارسال بعد سرازدانشگاه پنجاب درلاهوردرآوردم!
بهر حال ،خمینی که ازارتش با قی مانده ازدوره شاه می ترسید برای دفاع ازحکومت سیاه کارو آخوند یی خود سپاه پاسداران را سا خت ودرآن یک شا خه بنام سپاه قد س راه اندازی کرد. ازسپاه قد س سازیی خمینی دریافتم که می خواهد برای آزادی قد س علیه اسرائیل جنگ کند. به گفته ای بنی صدر اولین رئیس جمهورایران ، " صدام حسین پسرآیت الله موسوی اصفهانی را خد مت خمینی اعزام ودست دوستی به سوی اودراز کرد. برخلاف ،خمینی اخطارداد که درشش ماه حکومت صدام حسین را مرخص می کند. وقتیکه صدام پیام تهد ید آمیزخمینی را دریافت به ایران حمله کرد. طوریکه درسایت "انقلاب اسلامی" سا یت بنی صدر خواندم ،یکسال بعد از جنگ ،عرب ها هیاتی به ریا ست عرفات به تهران اعزام وخواستار آتش بس شد ند ودرصورت آتش بس وتامین صلح میان دوطرف وعده داد ند که 25میلیارد دالر به ایران تا وان می پردازند. بنی صدر گفت که ما تا وان زیاد می خواستیم وعرب ها رفتند تا بر گرد ند که خمینی اجازه بازگشت شان نداد و7 سال دیگر جنگ را ادامه وسرانجام آتش بس را بدون تاوان پذ یرفت ومرد!"
بلی ،خمینی مرد وخا منه ای جا نشینش شد و سپاه قد س را با شعارهای پوک علیه اسرائیل ادامه داد. تا جای که بیادم مانده است،صفوی یا فردی دیگری فرمانده سپاه قد س شد وبعد تر جای خود را به سلیما نی داد. خا منه ای وصفوی به جورج بوش وتونی بلیر در براندازیی حکومت صدام درسال 2003 کمک وطالبان شیعه ای خود را درزیر سا یه طیاره های جنگی امریکا بر حکومت بغداد با نخست وزیریی نوری ما لکی بارکرد ند. مالکی وصفوی اول دکتر طارق هاشمی رهبر اخوان المسلمون عراق را که معاون جلال طالبانی رئیس جمهور کرد تبارعراقی بود برکنار ودوم مالکی و سلیمانی چنان سنی ستیزی درعراق کرد ند که ازشکم سنی ستیزی شان داعش بیرون شد. خند آوراین است که ،سپاه قد س بنام مبارزه با داعش زیر پرچم امریکا شهر موصل دومین شهر سنی نشین عراق را ویران کرد. من که به حیث پژوهش گرعلوم سیا سی ودارای مطالعات اسلامی مسایل عراق وسوریه را پیگیری می کنم می دانم که ضد اسلامی ترین کارها را درمنطقه سپاه قد س ایران ازپیدا یشش تا کنون کرده است. کارهای که کا ملا به نفع اسرائیل وزیان فلسطینی ها حتا شیعه های عراقی تمام شده است! ازاین رو،شیعه های عراقی به ستوه آمده اند وازماه اکتوبرسال گذ شته تا کنون به مبارزه علیه نوکران عراقی جمهوری اسلامی برخا ستد وسلیما نی وحکومتی های طرفدارش هم تا کنون بیشتراز500 نفرشیعه را شهید و15 هزارنفررا زخمی کرده اند. مظاهره کننده های شیعه هم حکومت بغداد را فلج کرده اند. ازاینکه حکومت طرفدار خامنه ای فلج شده بود، سلیمانی را فرمان داد تا به یک پا یگاه امریکا حمله کند. حمله ای که درآن یک پیمان کارامریکای کشته شد وامریکا به حیث واکنش درچند بمبارد 27 طالب شیعه ی عراقی زیر فرمان سلیمانی را کشت. سلیمانی وشیعه های عراقی همکارش به سفارت امریکا هجوم برد ند. هجومی که باعث تنش میان واشنگتن وتهران وافزایش سربازان امریکای دربغداد وقتل سلیمانی وچند نفرمهم طرفدار آخوند یسم ایران درمیدان هوای آن شد. درسوریه هم ،کارنامه سلیما نی به نفع روسیه وزیان مسلمان های آن کشورتمام شده است. بنا برآن ، به صراحت می گویم که سپاه قد س جمهوری اسلامی قد س را بنام مبارزه با اسرائیل پسوند خود سا خته دراصل علیه عرب های شیعه وسنی عرا قی وشیعه ها وسنی های لبنان وتمام مردم سوریه به نفع اسرائیل درمنطقه رزمیده است. دریمن هم ،جنگ سپاه قد س وارتش های عربستان وامارات بنام کمک به طرفداران خود ، به نفع اسرائیل تمام شده است.دررابطه به خیزش مردمی شیعه های عراقی علیه داعش، بهتراست یاد آورشوم که دیوید پطریوس فرمانده قبلی امریکا درعراق ،گفته بود که این گروه تروریست ترازداعش می باشد.حمله گروه نامبرده به سفارت امریکا در بغداد ، سخن پطریوس را تایید وترامپ فرمان کشتن سلیمانی وزیردستان عراقی اش را داد.بنا برآن، به صراحت می گویم که با کشتن سلیمانی،نوکریی دوگانه ای آخوند یسم به امریکا درعراق پا یان یافت.