Wednesday, 6 November 2019

شاخ به شاخ شدن ملا ها ونظا می ها درپاکستان وتا ثیر آن بر تروریسم طالبا نی درافغانستان

ابراهیم ورسجی
شا نزدهم ماه عقرب سال 1398
این مقا له ؛ اگرچه درباره ابزار نظامی های منافق پاکستان شدن مولوی ها وملا های پاکستانی می باشد، ابزار شد نیکه میوه تلخ آن تروریسم طالبانِ ناتوان ازتلاوت قرآن درافغانستان وبد نام کردن اسلام درمنطقه وجهان می باشد. در عین حا ل ، هشدار به مولوی ها وملا های افغانستان می باشد. به این خاطر که ،دسته های تروریست وقا تل بنام طالبان ، ابزار نظامی های منافق پاکستانی شده هم افغانستان را به تروریستستان تبد یل کرد ند هم چهره اسلام را تیره وتارساختند هم کشورجفا کشیده ای ما را به بها نه ای جنگ علیه تروریسم زیر اشغال امریکا وگرفتار حکومت داریی فاسد وتباه کار از کرزی تا غنی- عبدالله سا ختند! بهر حال ، ازاین نگاه که ، درنوشته های پیشین خود ، بارها یاد آوری کرده بودم که تروریسم طالبانِ افغان فرزند نا مشروع ائتلاف نظامی ها وملا های پاکستانی می باشد. خوشبختانه که اکنون ، مولوی ها وملا ها به رهبریی مولوی فضل الرحمن ، رهبرجمعیت العلمای اسلام ، شاخه ای فضل ، حکومت عمران خان مشهوربه طالب خان را زاده دست کاریی نظامی ها درانتخا بات ماه ژوئیه سال 2018 دانسته وشخص او را زیرفشارگرفته اند تا استعفا کند وحزب های سیاسی بزرگ ما نند: حزب مسلم لیگ نواز وحزب مردم که درپاکستان فراگیر می باشند وحزب های سیاسی پشتون ها درولایت های خیبروبلوچستان هم ازاوحما یت کرده اند. آشکاراست که ، خیزش کنونی برهبریی مولوی ها وملا ها تا ثیر شکننده برتروریسم طالبانِ افغان درافغانستان دارد. بنا برآن ، عزم کردم این مقا له را نوشته پیش کش دوستان فسبوکی ام ، فرهنگیان ، مولوی ها وملا های هم وطنم کنم . دوستان ، فرهنگی ها ومولوی های که هم خود شان هم وطنان شان زیان های بسیاری از تروریسم طالبانِ افغان ، یا شا خه ای ریشوی ارتش پاکستان متحمل شده اند.ازاین رو، شاخ به شاخ شدن مولوی ها ونظا می ها در پاکستان اهمیت بی پیشینه ای برایم پیدا کرده است.
شا یان یاد آوری می دانم که ، حسین حقا نی ،سفیر پیشین پاکستان درامریکا ،کتابی به عنوان " پاکستان:میان مسجد وارتش " نوشته است. ازاین که ، کتاب نامبرده را ازطریق گوگل پیدا وپیا ده کرده ام ومی دانم که نوسنده آن زیر خشم نظامی ها قرارگرفته وپنا هنده به امریکا شده است. بهرحال ، کتاب یاد شده را افشا گر ائتلاف نا مقد س مسجد وتفنگ ، یا ملا ها ونظا می ها وتولید کننده تروریسم طالبان می دانم. ازاین رو ، درباره ای آن ، درنوشته های بعدی ، سخن های بسیاری خواهم گفت. ازاین لحا ظ که ، نوشته ای کنونی درباره ای شاخ به شاخ شدن نظامی ها وملا های پاکستانی وتا ثیرآن بر تروریسم طالبان درافغانستان می باشد ، ابراز نظردرباره کتاب حقا نی به نوشته های بعدی می گذارم.
همه آگا هان سیا ست وتاریخ وفرهنگ ها ود ین ها واید ئولوژی های سیاسی می دانند که ائتلاف های فرصت طلبانه ومنا فقانه ازگونه ای ائتلاف نظامی ها وملا های پاکستانی جز تبا هی نتیجه ای ببار نمی آورند. تروریسم طالبانِ افغان وزاده ای ائتلاف نظامی ها وملا های پاکستانی ثا بت کرد که تنها مسلمان کشی ونفرت میان افغانستان وپاکستان دستاورد نا میمون آن می باشد. اینکه اکنون ملا ها حکومت عمران خان ، یا طالب خان را گزینش کرده ای ارتش ، نه منتخب مردم می دانند وکمربه مرخص کردن آن بسته اند ؛ نها یت شرمساری برای فرماندهی ارتش پاکستان وما یه ترس طالبان ، یا شاخه ای ریشو- تروریست آن درافغانستان می باشد. ازاین که طالبان جا هل وتروریست وشاخه ای ریشوی ارتش منافق پاکستان می باشند ، با حتما ل قوی ، حس شرمساری ندارند. اگرمی داشتند ، برخلاف اسلام ، مسلمان کشی آن هم درمسجد ها ازگونه ای ننگرها وهرات و...را مرتکب نمی شد ند!
بهر حال ، این سخن گهرباررسول الله که : " اگرحیا نداری ، هرچه می خوا هی بکن " را بازتاب و نوشته را ادامه می دهم تا خوبتر ازچهره منا فق نظامی ها وساده انگاریی مولوی ها وملا های پاکستانی نقاب کشا یی کنم. نگا هی به تاریخ مسلمان ها درنیم قاره هند که دارای بیشترین جمعیت مسلمان درجهان می باشد ؛ نشان می دهد که برخی رهبرآن ها پاکستان را برای فرارازهند وئیزم گا ندی ونهرو ، وکمک به مسلمان ها درسال 1947 ایجاد کرده اند. افسوس که ، بعد ازمحمد علی جناح ولیاقت علی خان ، پاکستان رهبران همه پذ یر مانند هند ساخته نتوانست. ازاین رو ، گرفتارنظامی های کود تا چی شد. درافغانستان که همه امیرانش دست ساخت شرکت هند شرقی وهند بریتا نیا بود ند ، بعد ازظهورپاکستان درسال 1947 ، نزاع مرزی با آن را بنام پشتونستان خوا هی شروع کرد ند. اگرچه پشتونستان خواهی را هاشم خان درسال 1944 بعد از شروع گفت وگوهای هیات لندن برای زمینه سازی برای استقلال هند راه اندازی کرده بود، اما شاه محمود برا دراو بعد ازظهورپاکستان درسال 1947، به آن دامن زد وخشم همسا یه ای بزرگ تازه برآمد کرده درخاورکشورخود را کما یی کرد.
طوریکه د یده شد ، با شروع پشتونستان خوا هی استعمارزای های افغان ، محمد علی جناح قا ید اعظم پاکستان با همه پرسی در سال 1947 ، تا یید پشتون ها برای پاکستان را کسب وتوی دهن پشتونستان خواهان استعمارزای افغان کوبید! تا جای که مسئله پشتونستان خواهی استعمارزای های افغان را درمقاله "پشتونستان " درج نخست " جهاد افغانستان وجنگ سرد قدرت های بزرگ" بررسی کرده ام ، برایم روشن شده است که استعمارزای های نوکرهند بریتا نیا بعد از وفات بادارشان درسردوراهی ای نوکری به شوروی ودوستی با ایران قرارگرفتند. به باور گند خود ، دوستی با ایران را بزیان زبان پشتو که خود شان به آن سخن گفته نمی توانستند وفارسی را هم کمرنگ تر از بازاری های کا بل می دانستند ،برای بقای استعمارزای گریی خود دوکاررا کرد ند:نخست، دیگ پشتونستان خواهی را گرم وخشم پاکستان را دامن زد ند. دوم ، برای ادامه حکومت سیاه کار خود نوکریی شوروی را پذ یرفتند!
به گوا هی تاریخ ، سکندر میرزا رئیس جمهور فارسی زبان پاکستان درسال 1956 به کا بل آمد وبه ظا هر وداود گفت که ازپشتونستان خواهی دست بردارید تا امتیازات گمرکی- تجارتی از طریق خاک پاکستان برایتان فراهم کنیم. درغیرآن، کا ملن بدامن شوروی می افتید که دربلند مد ت به نفع افغانستان نمی باشد. ازاینکه ظاهر وداود بی سواد وفاقد شعورسیاسی بود ند ، پیشنهاد رئیس جمهورپاکستان را نه فهمید ند یا قبول نکرد ند. ازبد رخ داد ها ،درسال 1958 ، ژنرال ایوب خان با کود تای نظامی بقدرت رسید وموضع سخت تر دربرا بر پشتونستان خواهی استعمارزای ها گرفت. طوریکه در همان مقا له نوشتم ، ایوب خان به کا بل آمد وبا پشتو با ظاهر وداود سخن گفتن را شروع ودرسخنرانی خود در مکتب پولیس در کا بل ، هشدار های خود را داد ورفت و راه تجارتی تورخم وسفید بولد ک را بروی افغانستان بسته کرد.
ازاین که بسته شدن راه های نامبرده تا ثیری مرگبار برتجارت افغانستان داشت ، ظاهر وداود درسال 1961 ،نعیم وزیر خارجه بی سواد خود را به کراچی فرستاد ند. ژنرال ایوب خان به فضل قادر چودهری وزیر خارجه خود دستور داد که به پشتو با نعیم سخن بگوید. ازاینکه نعیم پشتو را نمی دانست وفهم زبان انگلیسی اش هم به سویه انگلیسی دانی ملا عمرآخوند بود ، به کا بل برگشت وبه ظاهر وداود گزارش داد که پاکستان آماده مذا کره نیست. بنا برآن ، ظاهروولی داما د ش حکومت داود را برطرف ودکترمحمد یوسف خان را نخست وزیر معرفی و سال بعد خود ش روانه ای کراچی برای ملا قات با ایوب خان شد. استاد اصغرخان ، وزیر عد لیه که همسفر شاه به کراچی بود ، سال ها بعد ، به نوسنده گفت که :" ایوب خان سوار برچرخبال ظاهر خان را از کراچی برای سیاحت به حیدر آباد می برد ودرجریان سفر با او به پشتو سخن می گفت ومن ترجمه می کردم. ایوب خان به شاه گفت که پشتون های افغانستان کم وپشتون های پاکستان زیاد می باشند. پس، بهتراست که کم به صف زیاد بپیوند د! یعنی پشتون های افغانستان ضمیمه پشتون های پاکستان شوند"! جا لب این است که ، استعمارزای ها خواستار ضمیمه کردن پشتون های پاکستان به افغانستان بود ند وایوب خان خواستار پیوستن پشتون های افغانستان به پاکستان شد! نتیجه پشتونستان خواهی هم پذ یرش نوکریی شوروی ازآب برآمد. شوروی هم استعمارزای های نورا درجای استعمارزای کهنه نشا ند. نشا ند نی که جنگ جهادی ها و تجاوزارتش سرخ را درپی داشت. و جنگ جهادی ها به کمک امریکا ، ازطریق پاکستان ، جنازه ای استعمارسرخ ونوکران سرخ آن را برداشت. برداشتنی که پاکستان را باورمند ساخت که با ید افغانستان به یک ولایت پاکستان تبد یل شود. طرح بلند پروازانه ای که با ایستاد گی تا جیک ها پشت معرکه انداخته شد. پاکستان که دراثرایستاد گی تاجیک ها موفق درتبد یل افغانستان به یک ولایت خود نشد؛ به انگلیس مراجعه وآن هم براساس گفت وگوی بی نظریربوتو با لومند فرانسه درسال 2001 ، طالبان را ساخت وبا کسب حمایت امریکا وتمویل گریی عربستان، تطبیق پروژه طالبا نی را به نظامی های پاکستانی سپرد.
طرفه این که ، ظاهرخان ازروم از پروژه طالبان زیرفرمان نصیرالله با بر، وزیرداخله پاکستان حما یت وخلقی نما های پشتون متعهد به باند های آدم کش تره کی وامین ، با گذا شتن ریش های منا فقانه اعضای طالبان شده به جنگ زیر فرمان وزیرنامبرده علیه تاجیک ها، هزاره ها وازبک ها وترکمن ها شروع کرد ند تا افغانستان را یک ولایت پاکستان بسازند! ازاین که هم کهنه استعمارزای ها هم نواستعمارزای ها قبیلگی- بد وی می باشند وقرآن آن ها را درکفرونفاق اشد نامیده است ،حق دارند هم پشتونستان خواهی علیه پاکستان کنند هم طالبان شده زیرفرمان وزیرداخله آن ، علیه فارسی زبان ها تروریسم وجنگ را راه اندازی کنند! بلی ، استعمارزای ها هم منافق هم فاشیست هم وطن فروش می باشند ؛ وطن فروشی ای که باعث تشکیل حکومت های نامردمی نیمه جان زنده برسرنیزه های سربازان خارجی ازشاه شجاع تا کرزی- غنی - عبدالله شد! تاریخ سیاه وطن فروشان نشان می دهد که بارفتن بریتا نیا ازهند ، نوکران لندن نوکران مسکو شد ند وبعد تر با عقب نشینی ارتش سرخ ووفات شوروی ، حکومت نجیب فروپاشید ، حکومت طالبان که حکومت ولایتی پاکستان بود وحکومت های کرزی -غنی- عبدالله هم که بدون ناتو صفرمی شوند! این است سرنوشت افغانیت واسلامیت افغانی که غنی بدون ناتو صفرمی شود وطالبان بد ون کمک پاکستان زیر صفرمی روند! پاکستانی که نظامی ها وملا ها یش شاخ به شاخ شده اند! شاخ به شاخ شد نی که شاخ تروریسم طالبان را حتما خرد وریزمی نما ید.
بنا برآن ، به نو استعمارزای ها چه دریشی پوش چه ریشو می گویم که درعمل ثا بت کرده اید که توان استفاده ازتجربه های امریکا وانگلیس وآلمان درحکومت داری را ندارید ، اما حد اقل بکو شید تا ازتجربه نیمه موفق پاکستان درحکومت داری بهره برداری کنید. مثلا، پشتون ها درپاکستان هشت در صد وبلوچ ها پنج در صد می باشند ومی توانند درآن کشور رئیس جمهور ونخست وزیر شوند. برخلاف ،درافغانستان که حضورتاجیک ها برابر به حضورزبان فارسی می باشد، پشتون ها اول درمحورحکمتیار وخلقی های نوکرآی اِس آی شده ریاست جمهوریی استاد ربا نی را نه پذ یرفته به فرمان سازمان زیریزمینی نامبرده ، جنگ کرده کا بل را ویران کرد ند ودوم بنام تحریک طالبان زیر فرماندهی نصیر الله با بر وزیر داخله پاکستان، علیه آن جنگ کرد ند تا پشتونستان خواهی مسخره ای خود را مسخره تر کنند!؟ با مسخره ترنا میدن پشتونستان خوا هی پشتونستان خواهان افغان وطالبان شدن شان زیرفرماند هی وزیرداخله پاکستان علیه تاجیک ها ود یگرقوم های افغانستان، به طور هشدارگو نه به آن ها می گویم که واقعا فقرتاریخی وفقرفرهنگی وفقرد ینی خود را به مردمان : منطقه و جهان به نما یش گذا شته اند؛ وبرای بیرون شدن ازوضع فاجعه بارکنونی ، به انجام کارهای زیرنیازمبرم دارند: نخست ، طالبان دریشی پوش وطالبان ریشو- تروریست افغان بدانند که خیزش ملا ها علیه نظامی ها درپاکستان با ید درس عبرت به آن ها شود! دوم، با وجود حضور نیرومند نظامی امریکا ونا تو و132 میلیارد دالرکمک های مالی- نظامی آن ودستکم 20 میلیارد دالرکمک دیگرکشورها، کرزی وغنی وعبدالله ، نه حکومت سازی ونه بازسازی کرده توانستند. سوم ، طالبان تروریست بدا نند که مردم افغانستان آن ها را بنام تروریست وتباه کار وشاخه ای ریشوی ارتش پاکستان می شنا سند. معلوم است که ، تروریسم وتباه کاری شان هم با عث جنگ امریکا علیه تروریسم واشغال افغانستان هم باعث ادامه اشغال آن شده است. به عبارت دیگر،هم طالبان دریشی پوش هم طالبان ریشو ثا بت کرده اند که با وجود کمک های بزرگ نظامی ومالی با داران خود حکومت کرده نمی توانند. ازاین رو ، به نفع شان می دانم که به اراده وخواست مردم تسلیم شوند وخواست مردم هم توزیع شنا سنامه مطابق مصوبه پارلمان بدون درج افغان درآن ، و بعد ازآن مردم شماری زیر نظر بخش توسعه ای سازمان ملل وتعیین واحد های اداری براساس نفوس وهمه پرسی برای تا یید خراسان ویا افغانستان برای رفع بحران هویت وتحقق دموکراسی ورعایت حقوق بشرمی باشد. درغیرآن ، پیشبینی آینده بهتر برای افغانستان بسیاردشوارمی باشد.

0 comments:

Post a Comment