ابراهیم ورسجی
بیست ویکم ماه عقرب سال 1398
روشنفکری در جا معه های مسلمان ؛ درواقع ، آیین حرکت بربالای یک دیوارکهنه ولرزانِ کلوخی می با شد. دیواری که میان سنت ومد ر نیته واقع شده وزیرفشار مرگبار قرارگرفته است. روشنفکر هم که فردی روان بربالای آن دیوارروبه فروپاشی می باشد. فردی آسیب پذ یری که دو دشمن گردن کلفت وبی منطق ، یا مستبد وبنیاد گرا یا سنت گرا را هم دربرابر خود دارد. دو دشمنی که بقای استبداد وسنت گرای شان درنگهداریی همان دیوار لرزان می باشد. نا گفته نما ند که ، مستبد وسنت گرا ، تروریسم مذ هبی را هم برای ادامه ای حضور ننگین خود وجلب حما یت استعمار نو تو لید کرده اند. بنا برآن ، اکنون ، روشنفکر افزون بر مستبد وسنت گرا ، تروریست را هم دربرا بر خود واند یشه ای خود دارد. بهر صورت ، انفجار اطلا عا تی زاده فن آوریی مدرن رسا نه ای زمین را درزیر پا های مستبدان ، سنت گرا یان وتروریستان داغ کرده است وداغ ترهم می کند. یعنی آینده ای جامعه های مسلمان درجهت مدر نیته سیرمی نما ید. مدرنیته هم آشکار است که میوه عصر عقل وخرد است که تعریف همه پذ یر آن ، آزاد یی ذهنی انسان ازچنگال سنت وخرافات قرون وسطا یی می با شد. آزاد یی که محد و دیت نمی پذ یرد ، اما ویژگی های ازقبیل جهانی بودن وکثرت گرای را دا را می باشد. کثرت گرایی وجهانی گرا یی که دربلند مد ت به نفع روشنفکران وروشنفکری وبزیان استبداد وسنت گرایی وتروریسم تولید کرده ای آن ها می باشد. ازاین نگاه که کو د تاچی های نظامی- مصری ، به کمک صهیونیسم وپطرودالر های عربستان وامارات متحده وحما یت امریکا،اسلام گرایی میا نه رو وهمساز با دموکراسی وتقد یم کننده نخستین رئیس جمهور منتخب مصررا سرنگون کرد ند وسکولارنما ها هم جاده سازی برای توحش آن ها کرد ند. نظامی های که اکنون به گفته مروان بشاره ، تحلیلگرسیاسی تلویزیون الجزیره ، بیشتر از 60 هزار زندانی سیاسی- عقید تی دارند! جا لب این است که ، در صف زندانی های نظا می ها ، سکولارنما ها وروشنفکرنما ها هم حضور دارند. ازاین رو ،درباره روشنفکری وروشنفکران درکشور های عربی وتفاوت های آن ها با اینکه همه بزبان عربی می نویسند وسخن می گو یند ، ابراز نظرمی کنم.
شا یان یاد آوری می دانم که ، دربخش دوم مقاله ، یاد آوری کرده بودم که درباره نگاه های روشنفکران عرب درباره سنت وتاریخ سیاسی اسلام ابرازنظر می نما یم. ازاین نگاه که ، کشورهای عربی گرا یش های سیا سی وفرهنگی وتاریخی گونه گون دارند ؛ نمی توان نگاه روشنفکران عرب درعراق ، سوریه ، لبنان ، فلسطین ، مصر ، سودان ، مراکش والجزایر را یکسان گرفت. سلطه ای استعمارهای فرانسه وانگلیس بر عرب ها پیش وپس از امپراتوریی عثما نی هم بیانگر تفاوت نگرش آن ها می با شد. با اینکه همه فرهنگیان وروشنفکران عرب به زبان عربی سخن می گویند ومی نویسند ،تفاوت درنگرش های آن ها بارزمی باشد. مثلا ،ضرب المثل عربی که کتاب در مصر نویشته می شود درلبان چاپ ودرعراق خوانده می شود ،حکا یت از تفاوت درکتابخانی وکتاب نویسی عرب ها هم می کند. شا یان ذکراست که ،درلاهور ، تهران وقم ، بسیاری کتاب های معترض عربی را دیده بودم که در لبنان چاپ شده اند. مسئله ای که مرا متوجه اهمیت کثرت گرا یی درلبان کرد. همین که ساختار سیاسی- اداریی لبنان را فرانسه ، یا استعمارگرقبلی به گونه ای شکل داده بود که رئیس جمهورمسیحی مارونی ،نخست وزیر مسلمان سنی ورئیس پارلمان مسلمان شیعه باشد ، کمک به پا یه نگرفتن استبداد و راه افتادن کثرت گرایی دراین کشور کرده است. کثرت گرایی که کمک کرد به چاپ کتاب های ممنوعه دردیگر کشورهای عربی درلبان!
با ستا یش بی پا یان ازکثرت گرا یی را یج درلبان که کمک به نشر کتاب های ممنوعه در کشورهای عربی دربیروت کرده است، ازدو پرسمان برجسته دیگر ، یا نقش برجسته نوسند گان مسیحی عرب که بیشترشان لبنا نی- فلسطینی بود ند ومی باشند وترس مستبدان عرب به خصوص مستبدان مصری وسوریه ای ازجمعیت اخوان المسلمون / جمعیت برا دران مسلمان یاد کرده به ابرازنظر درباره روشنفکرانی مصری می پردازم. درباره ای بسیاری نیمه روشنفکران مسلمان ،بهتراست یاد آورشوم که سکولاریسم را به نفع سنت گرایی وزیان روشنفکری بسیار نا درست به خورد عرب ها ومسلمان ها داده اند. مثلا ،سکولاریسم دراصل آزاد یی دین وعقیده وبیان وهمسازبا دموکراسی یا مروج آن می باشد. یعنی سکولاریسم بد ون دموکراسی ارزش ندارد یا سکولاریسم بوده نمی تواند. البته که نظامی گریی اتا ترک ، پا یه گذار ترکیه ای کنونی وادعای لائیک / سکولاربود نش کمک به برداشت نا درست عرب های دانشگاهی- ازهری یا دانشگا هی- مسجدی ازسکولاریسم کرد. ازاین نگاه که سکولاریسم اصیل را عد نان مند رس ، مسلمان عارف مشرب دردوره ای نخست وزیریی منتخب خود ( 1950-1960) درترکیه را یج کرد نه جمهوری خواهان لائیک طرفدار اتاترک ، مسلمان ها می توانند پیشگام درروشنفکری وسکولاریسم دموکراتیکِ همسازبا اسلام شوند ، نه ملی گرایان چه عرب چه فارس، و...همین که ، حکومتِ حزب عدا لت وتوسعه ، یا حزب اسلام گرای رجب طیب اردوگان درترکیه ، دموکراتیک ترین حکومت سکولاردرخاورمیا نه می باشد. بد ون شک ، نماد سازگاریی اسلام با دموکراسی وسکولاریسم می باشد. سکولاریسمی که مانند خود اسلام توسط مستبدان وسنت گرایان درکشورهای مسلمان مسخ کرده شده است!
اگر بنیاد گرا یان وسنت گرا یانِ بی دانش با سکولاریسم دشمنی می ورزند ، برمی گردد به تعریف نا درست وعملکرد جنایت کارانه ای نظامی های کود تا چی از مصر والجزایر تا سودان واز آنجا تا افغانستان وپاکستان. نظا می های که هم نما یش نوگرایی- روشنفکری کرد ند هم سنت گریان وبنیاد گرا یان را دربرابر روشنفکران وروشنفکری شورا ند ند. نا گفته نما ند که ، روشنفکر نما یان هم با روشنفکرنما یی مذ هب ستیز به روشنفکران وروشنفکری ضربه زده اند ومی زنند. ازاین رو ،نخست ، نگاه یک روشنفکر مصری ودوم نگاه یک روشنفکر عربستانی را تبارز داده بعدا به سراغ روشنفکران لبنا نی ، فلسطینی ، الجزایری ومراکشی می روم. روشنفکر مصریی مورد نظرم محمد سعید العشما وی (1932-نوامبر 2013) می باشد. روشنفکرمصری که بیشترین حملات اصول گرا یان واپس گرا متوجه او شده است.
نگا هی به کارنامه ای عشما وی نشان می دهد که ...در کتاب خود " الخلافت الاسلامیه" ( انتشارات سینا 1990) درمقد مه نوشته است که "خلافت اسلامی یک سیستم مذ هبی نیست بلکه یک نظام سیا سی است که همه ترفند های سیاسی وهمه اشتبا هات ، عیب ها، زیان ها وزشتی های یک نظام سیاسی دیکتا توری ومستبد را درمحتوای خود دارد." عشماوی هم سیاه کاری های خلافت اسلامی را برملا کرده است هم بر برتریی تمدن مصرباستان ویونان برتمدن اسلامی را ابراز کرده است. عشما وی درکتاب " روح عدا لت " وتا ثیرمثبت تمدن مصر برتمدن یونان باستان وروم پرداخته ومی گوید: مصرباستان بیشترازمسلمان ها به عدالت وعدالت طلبی ارج می نهاد ند واهمیت عدل درمصرباستان چنان زیاد بود که یکی از الهه های مصرباستان (ماعت) بنام الهه عدل بود.عشماوی ازجنایت اموی ها پرده برداری کرده است. درتاریخ اسلامی گفته نشده که درزمان یزید پسر معاویه به حرمت شهر مد ینه بی احترامی شد وخون های زیادی ریخته شده یا گفته نشده عبدالملک بن مروان درمکه به قتل عام پرداخت ویا به سربازانش اجازه داد تا با اسپ واسلحه وارد کعبه شوند وخون های مسلمان ها را بریزند وپول ودارای آن ها را غارت ودختران آن ها را به عنوان کنیز به اسارت درآورند وکعبه را دوبار با منجنق هد ف قراردهند وبه آتش بکشند.
دربارهای خلفای اسلامی ازفاسد ترین دربارهای حکومت ها بوده اند. اختلاف علی ومعا ویه دوحکومت را بوجود آورد: یکی درشام و ودیگری درعراق . وقتی که اموی ها بعد ازعلی مسلط شد ند ،پس ازمد تی ، حکومت آن ها به سه حکومت متفاوت ومتضاد تبد یل شد:فاطمیان درمصر،عباسیان دربغداد وامویان دراند لس.امپراتوری اسلامی هیچ وقت عزت واعتبار برای مسلمان ها نیاورده وندا شته ودایمی هم نبوده بلکه ما نند امپراتوریی تزاری، روم وایران باستان، دوره های پیروزی وشکست واضمحلال را طی کرده است. مسعودی مورخ اسلامی درباره آنچه درزمان خود ش برای اسلام اتفاق افتاده می نویسد:اسلام به مفهوم معنوی بسیار ضعیف وزیارت حج بی اعتباروبه تباهی رسید،اسلام بعد ازاینکه دوره ای غا لب بوده اکنون تنها یک اند یشه باقی مانده وستون های آن فروریخته است."
عشما وی هرآنچه دراسلام وتاریخ اسلام پنهان مانده بود را برملا کرد. اونویشت:" حتی اگراسلام روح تعالیمش را مثبت بدانیم، اما خلا فت جزدربرخی استثنا ها آن را باشمشیروشیوه ای نظامی گری انتشارداد. خلافت اسلامی بد لیل حقا نیت اسلام گسترش نیا فته بلکه با فورمول نظا می – سیا سی منتشر شد. اگراسلام توسط افراد گسترش میا فت نه توسط ارتش، فتح وفتوحات برای اسلام بسیاربهتربود. انکاراین حقیقت که اسلام ازطریق شمشیر، زورواجباردیگران گسترش یافت، بسیاردشواراست." مسلم مقد سی یکی دیگرازمورخان اسلامی درباره بغداد چنین می نویسد: بغداد زما نی برای مسلمان ها بهترین شهربود اما به تد ریج خراب وخراب ترشد وتنها جمعی به مسا جد می رفتند ؛ روزگاردراین شهربه پیش نمی رود بلکه به قهقرا ؛هرروزخرابی بیشتر وفساد ، جهل ودزدی تا دربار سلطان رخنه گری کرده است."
عشماوی : اگردرتاریخ خلافت اسلامی موفقیتی مشا هده شد، مطمئنا صد مات وزیان های وارده به جا معه ومجموعه انسانی تحت حاکمیت خلا فت اسلامی بسیاربیشتربوده است. خلافت اسلامی حقوق ها را پایما ل،راه شکوفای فکر واند یشه را بسته است وحق هرنوع نو آوری فکری وابداع را گرفت وتکفیراند یشمندان به یک اصل ثا بت تبد یل وجلوپیشرفت انسان های تحت حاکمیت خلا فت گرفته شد. عشماوی درمنا قشه با اسلام گرا یان سیا سی که درمورد جعل تاریخ صحبت می کنند ، می گوید:" اسلام گرا یان وقتی با استد لال های قوی وغیر قا بل انکارازتاریخ سیاه خلا فت اسلامی رویا یی خود مواجه می شوند ودررد آن استدلال ها شکست می خورند ،اصلا همه آن ها را انکارمی کنند! آن ها مانند " ادیپ "یا " ادیپوی" دراساطیریونان باستان هستند که وقتی نتوانست حقیقت را مشا هده کند خود را کورکرد!"
طبق تاریخ طبری وتاریخ معجم البلدانِ یاقوت حموی ، یزید بن معا ویه درحا دثه " الحره" 1700 تن ازانصارو1300 تن ازمهاجرین را که همه عرب ومسلمان بود ند وحدود 500 غیرعرب را بد لیل مخا لفت شان با ظلم بنی امیه قتل عام کرد وزنان ودختران زیادی ازآن ها را به اسارت درآورده مورد تجاوزقرارداد ند. درهمان واقعه ، یزید با زبان شعری گفت:" ای کا ش نیا کان من دربدروحنین ، امروزمی دید ند که چگونه ازکسا نیکه ازدشمن آنان ( محمد) حما یت کرد ند انتقام گرفتم." درآمیخته شدن دین با سیاست ودولت پس ازمحمد نما یان شد.عمر با ابوبکرعلیه سعد بن عباده که انصار اهل مد ینه بود موضع گرفت. او دست خود را به سوی ابوبکردرازکرد وگفت: نمی خواهی با توبیعت کنم؟ پیامبر تورا برای دین ما قبول داشت وچگونه ما تورا برای دنیا مان قبول نکنیم؟ درنهایت سعد بن عباده مرد با نفوذ مد ینه با ابوبکربیعت نکرد ودرنها یت او را قتل کرد ند!
بنا براین ، اولین خشت خلا فت اسلامی با کشته شدن رقیب ابوبکربد ست باند عمربن خطاب آغازوبا قتل وترور بنا شد. درزمان خلا فت ابوبکر ، بسیاری ازقبا یل عرب ازدادن مالیات به خلیفه خود داری کرد ند...دریمن برخی قبا یل ازاسلام بازگشتند وباسرکوب خا لد بن ولید وکشتاروسرنیزه دوباره به اسلام برگردانده شد ند. شا ید حکا یت قتل ما لک بن نویره بد ست خا لد بن ولید درحد خود شا هد بزرگترین جنا یت فاتحان اولیه اسلامی باشد. خا لد ، مالک بن نویره ، بزرگ قبا یل یمن را به بهانه ای اینکه اهل یمن مرتد شد ند به اسارت گرفت. مالک منکرارتداد خود وقبیله اش شد ودراسارت مرتب کلمه لا اله الالله ومحمد رسول الله را تکرارمی کرد. تاریخ نویسان می گویند که ما لک بن نویره مسلمان باقی مانده بود اما زن زیبای اودرحین بازجوی نزد فرمانده اسلام آمد تا به مسلمان بودن شوهرش گواهی دهد وبرای آزادیی او به خالد بن ولید متوسل شود. اما آنچه اتفاق افتاد وقتی چشمان خا لد بدان زن زیبا افتاد، دستورداد سرمالک را قطع کنند؟ مال لحظاتی قبل ازمرگ نگاهی بزن خود کرد وگفت:" من مرتد نیستم تنها زیبای تو سبب قتل من شد"! خالد سرما لک را برید وهمان شب به زنش تجاوزکرد وبرای ترساندن قبیله او سر مالک را کناردوسنگ گذاشت وبه عنوان پا یه سوم برای دیگ غذا پزی خود ازآن استفاده کرد.
درتاریخ نقل شده که عمر خطاب پس ازاین حاد ثه همیشه به خا لد بن ولید بد یده یک " زانی وقا تل " نگاه می کرد تا جای که روزی ازابوبکرخوا ست که خا لد را به عنوان زا نی سنگسارکند، اما ابوبکر گفت خا لد را پیامبرشمشیر خدا که ازغلاف درآمده نامیده نمی توانم اورا بکشم. اما عمربه محض رسیدن به خلافت خالد را درحساس ترین شرایط جنگ دربلاد شام ازفرماندهی برای همیشه برکنارکرد (1). اقدام عمر دربرکناریی خا لد کاری خوب اما نیمه یا ناقص بود ؛ به این خاطرکه ،شمشیرزنی های خلیفه ها وخا لد های آن ها بنام گسترش اسلام ودر اصل برای کنیزگیری ها وغنیمت ها ومتضاد با قرآن بود. مثلا،خدا وند درآیه 164 سوره آل عمران ، فرموده است که :" برمومنان منت گذاشتم وآن اینکه رسول ازخود شان برانگیختم تا آیات را به آن ها تلا وت ونفس شان را تزکیه وکتاب وحکمت رابه آن ها بیا موزد. آن های که پیشتردرگمراهی آشکاربود ند"! آشکاراست. اگراسلام مطا بق آیه یاد شده به پیش می رفت ،مسلمان ها اکنون جهان بهتری می داشتند! اگرسه خلیفه کشته شد ند وازشکم خلافت شان خوارج بیرون شد. گروهیکه جاده سازی برای حکومت ستمگر معاویه کرد ویزید فرزند معاویه ، فرزندان پیامبررا درکربلا، شهید کرد! بدون شک،علت اصلی آن شمشیرکشی خلیفه گری بنام اسلام بود! شمشیرکشی ای که تا وان آن را اسلام ومسلمان ها تا کنون می پردازند! ادامه دارد.
پا نو یس :
www.kayhan.london / fa / 1398 / 07 / 06 / سکولاریسم – دینی-سیاسی-و-نقد-و-بررسی- اندی
شنبه 6 مهر/ میزان 1398 برابربه 28 سپتامبر2019
طلعت رضوان ( الحوارمتمدن )
0 comments:
Post a Comment