پنجم حوت 1397
این تحلیل را درپیوند به مقاله ای به عنوان :" النهضت تونس درمسیر دموکراسی" ؛ نوشته حسام ابوحامد ، نشرشده بزبان عربی درالعربیه که علی سرداری آن را به فارسی ترجمه وروزشنبه چهارم اسفند / جدی درسایت ملی مذهبی پخش شده است ، ارایه کرده ام. ازاین که درصفحه فسبوکم پخش شده است، لازم دانستم که درسایت اند یشه هم پخش شود، تا دوستان ازآن مستفید شوند. نوشته ابوحامد درباره حزب النهضت تونس واشاره های او راجع به سازمان های اسلامی ومخالفت آن ها با دموکراسی واصراراو به ناسازگاریی اسلام با دموکراسی را خواندم ومناسب می دانم که درباره آن تبصره انتقادی نمایم. وقتیکه می گویم تبصره انتقادی راجع به نوشته ابو حامد ارا یه می کنم،لازم است یاد آورشوم که هم شاهد جنگ اسلامی ها علیه ارتش سرخ درافغانستان بودم هم زبان اردو زبان دومم می باشد وبا اسفاده ازآن مطالعات گسترده درباره اسلامی های نیم قاره هند کرده ام. ازاین نگاه که درهند، پاکستان وبنگله دیش ، جمعیت های بزرگ مسلمان وجود دارند ودرهرسه کشور دموکراسی کامل یا نیمه رواج دارد، برخورد اسلامی های آن ها با دموکراسی برایم اهمیت فزاینده دارد. نه تنها برای من، بلکه برای مسلمان های که مدافع سازگاریی اسلام بادموکراسی می باشند.ازاین لحاظ که ، ابوحامد عرب است وبرکشورهای عربی، استبداد شرقی بسیا را وحشیانه حکومت می کند ودرفرماندهی استبداد شرقی - عربی هم نظامی ها وشاهان نفتی قراردارند نه اسلام گراها. بنابرآن ، حق دارد که اسلام گراها واسلام را مخالف دموکراسی معرفی نما ید.
برخلاف کشورهای استبداد زده ای عرب ، درپاکستان که تا حدی دموکراسی رایج است،سید ابواعلی مودودی پایه گذار جماعت اسلامی هند، پاکستان وبنگله دیش،هم ازدموکراسی دفاع کرد هم درسال 1965 برای رئیس جمهورشدن خانم فاطمه جناح در رقابت با ژنرال ایوب خان مبارزه کرد.ناگفته نماند که ، آن وقت ، مولوی های پاکستانی هم با دموکراسی مخالفت کرد ند هم مودودی را بخاطرمبارزه برای رئیس جمهورشدن خانم جناح کوبید ند.اگرچه درنتیجه تقلب ایوب خان ،فاطمه جناح رئیس جمهور پاکستان نشد. خوب است که اکنون بسیاری مولوی های پاکستانی خود را بادموکراسی همسازکرده با شرکت درانتخابات اعضای پارلمان شده ومی شوند. یعنی درپاکستان که با وجود کودتا های نظامی ها، دموکراسی کامل یا ناقص رایج است، سازمان های اسلامی مانع دموکراسی نیستند. درکشورهای عربی که نظامی ها وشیخ های نفتی استبداد شرقی را زنده نگهداشته واسلام سلفی- وهابی را ابزار استبداد برای عوام فریبی ساخته اند،اخوان المسلمون دربرابر آن ها ایستاد شده است.
مثلا، حسن البناء بنیاد گذاراخوان هم دربرنامه حزبی خود بر حکومت شورایی تا کید کرد هم دردهه 40 میلادی خواستاردموکراسی پارلمانی درمصر شد وتوسط حکومت مستبد ترورشد. جمال ناصربا کودتای ترسناک خود درسال 1952 وحشی ترین استبداد را برمصری ها تحمیل کرد ویک اسرائیلی را نکشت وهزاران نفر اخوانی را اعدام وزندانی کرد. بازمانده های ناصر تا بهارعربی درسال 2011،تاکه توانستند براسلامی های مدافع حکومت شورایی وحشت کرد ند. بعد ازبهارعربی، دیده شد که سازمان اخوان نخستین رئیس جمهور منتخب مصررا پیش کش مردم کرد وفتاح سیسی با گرفتن 12میلیارد دالر ازعربستان وامارات متحده وحمایت های سیاسی اطلاعاتی امریکا واسرائیل،با کودتای ترسناک درسال 2013 ، اولین حکومت منتخب مصررا سرنگون وحکومت نظامی ترازحکومت وحشی ترحسنی مبارک را به مصری ها تحمیل کرد. بعد ازکودتا ، بیست هزار معترض را درمیدان ناصریه شهید وزخمی وزندان های مصررا ازنا راضیان پُرکرد! سیسی ازکشتارمیدان ناصریه تا کنون هزاران نفررا زندا نی وشکنجه کرده است ودید بان حقوق بشر، زندانی های سیاسی عقیدتی او را 60 هزاربرآورد کرده است. رئیس جمهورفرانسه هم درسفر اخیرخود به قاهره ازروی نا چاری ازنقض حقوق بشر توسط سیسی درملاقات با او انتقاد کرد. درهمسایگی مصر، دوماه می شود که مردم سودان علیه حکومت خود کامه ای 30 ساله ای عمر بشیر دست به اعتراض زده وخواستاراستعفی او شده اند. خنده آور این است که ، مستربشیربجای استعفا کردن ، دیروزحکومت اضطراری یک ساله اعلام کرده است.بشاراسد هم که به کمک رژیم آخوندی ایران وروسیه ، هم نیم میلیون سوری را کشته هم هشت میلیون آن ها را آواره وکشورشان ویران کرده است؛ البته بنام جنگ علیه تروریسم. نا گفته نما ند که تروریسم مذهبی را حکومت های مستبدی مانند حکومت اسد تولید کرده است ومنبع مالی تروریستان هم عربستان ودیگرشیخ های نفتی عرب می باشند.
بهرصورت، بهتراست که دراخیربا ارایه ای نمونه ها ، نشان دهم که سازمان های اسلامی مخالف دموکراسی نیستند اگرمخالف هم با شند، به اندازه ای نظامی ها وشیخ های عرب دشمن دموکراسی نیستند. مثلا، درسال 1991، درانتخابات دموکراتیک الجزایر، جبهه نجات اسلامی برنده شد. بعد ازبرنده شدن آن ، نکولای سرکوزی وزیرداخله فرانسه اعلام کرد که :" برماست که اجازه دهیم که برالجزایر اسلامی ها حکومت کنند یا نظامی ها." بعد ازاعلامیه وزیرداخله فرانسه، نظامی های الجزایرکودتا کرده نتیجه انتخابات را باطل واستبداد نظامی اعلام کرد ند که تا کنون باخشونت وسرکوب ادامه دارد. درسال 2006، مردم فلسطین به حماس رای دا دند وجورج بوش آن را تروریست اعلام کرد.مسخره این است که ، حزب منتخب مردم فلسطین ازنگاه امریکا تروریست است ونتانیاهو که روزانه ده ها فلسطینی را قتل وزندانی کرده ومی کند دموکرات می باشد.ازاین رو، به صراحت می گویم که استبداد عربی، اسرائیل وحمایت امریکا ازآن ها ، مخالفان دموکراسی می باشند ؛ نه سازمان های اسلامی که مخالف حکومت های استبدادی وتجاوزاسرائیل به حقوق فلسطینی ها می باشند.دراخیر، به ابوحامد وهمفکرانش پیشنهاد می کنم که درباره دومسئله توجه جدی کنند:نخست، برخی آموزه های فقهی با دموکراسی نمی سازند. ازاین رو، غزالی گفته بود که فقه تنها بدرد سلطان می خورد. برخلاف فقه، تاکید قرآن به عدالت وشورا درعمل تمثیل کننده دموکراسی اصیل می با شد. دوم، نوشته های آلوین تافلر دانشمند امریکای را بخوانند.مثلا، تافلر باوردارد که سازمان های اسلامی مخالف دموکراسی نیستند.افزون براینکه مخالف دموکراسی نیستند نابود کننده استبداد هم می باشند.
0 comments:
Post a Comment